لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 31
مقدمه :
واژه ی فرهنگ را در زبانهای اروپاپی (انگلیسی ، فرانسه ، آلمانی) culture culture kultur می گویند که از واژه ی cultura بر می آید از ریشه لاتینی colere این واژه طیف معنایی گسترده ای داشته است مانند : مسکن گزیدن ، کشت کردن ، حراست کردن ، پرستش کردن استعمال فرهنگ به عنوان یک اسم مستقل ، فراگردی انتزاعی بوده که پیش از پایان قرن هیجدهم میلادی اهمیتی نداشته و تا نیمة قرن نوزدهم میلادی معلوم نبوده است با این حال می توان گفت که این تحول به طور ناگهانی در زبانهای اروپایی به وقوع نپیوسته است جان میلتون ، شاعر انگلیسی در سال 1660 فرهنگ را در معنایی انتزاعی به کار می گیرد در قرن هیجدهم در انگلستان هنوز معنای رایج فرهنگ همان معنایی است که از CULTVATION و CULTINATED بدست می آید .
استعمال این واژه در ابتدا مترادف است با تمدن ( CIVILZATION ) نخست در معنایی انتزاعی که معرف یک فراگرد عام است به کار گرفته می شود که متمدن بودن و فرهیخته بودن را می نمایاند ، پس از آن در معنایی رواج پیدا می کند که مورخان رنسانس (عصر روشنگری) از تمدن می کردند وتوصیفی از فراگرد دنیایی و غیر دینی تحول بشری در تاریخنگاریهای عالم خود به دست می دادند .
هردر در این زمینه دگرگونی تعیین کننده ای پدیدار ساخت و در رسالة خود به نام ((اندیشه هایی در بارة فلسفه تاریخ بشریت)) دربارة فرهنگ نوشت :
(هیچ چیز نامشخص تر از معنای این واژه نیست ، هیچ چیز فریبنده تر از انطباق این واژه بر ملتها و دورانها نیست) ، او اندیشه پیشرفت تک خطی بشریت را که در تاریخ نگاریهای عصر روشنگری انعکاس می یافت مورد انتقاد قرار داد . هردو از فرهنگها به صورت جمع سخن به میان آورد ، فرهنگ در معنای انتزاعی خود سه کاربرد عمده پیدا می کند :
اول : بصورت اسم مستقل و انتزاعی که فراگرد عام رشد فکری ـ معنوی و زیبایی شناسانه را می نمایاند .
دوم : آنکه کاربردی عام یا خاص پیدا می کند که معرف روش زندگی معینی (در یک گروه ـ دوره یا بشریت به طور کلی) است .
سوم : توصیف آثار و تجربیات فکری است که به خصوص فعالیتهای هنری را هدف می گیرد امروزه بسیاری از فعالیتهای هنری را با فرهنگ مترادف می گیرند و وزارتخانه هایی در دنیا به اسم وزارت فرهنگ برپا شده اند که بسته به مورد و کشور ، فعالیتهای مختلفی را به نام فرهنگ و هنر سازمان می دهند ، در ایران چنین وزارتخانه ای نخست با نام وزارت فرهنگ و هنر در سال 1343 براه افتاد که پس از انقلاب اسلامی ایران در سال 57 تغییر نام داد و اکنون نام وزارت فرهنگ را یدک می کشد و به عنوان وزارت فرهنگ و آموزش عالی رسمیت یافته است .
در زبان فارسی در قیاس با زبانهای اروپایی واژة فرهنگ معنای غیر مادی واضح تری دارد وقتی می گوییم فرهنگ ترافیک ، منظورمان نوع خاصی از رفتار در حوزة راهنمایی و رانندگی است یا وقتی می گوییم فلانی فرهنگ آپارتمان نشینی ندارد ، منظورمان این است که با قواعد و آداب سکونت در مجتمع های مسکونی آشنا نیست ، هنگامی که می گوییم فلانی فرهنگ خانه داری ندارد یعنی نمی داند چگونه خانه و کاشانه خود را اداره کند .
این معنا ها در زبان فارسی و همگی به نوع رفتار و به شیوة زیستن توجه می کند .
در این تحقیق که برگزیده و چکیده مطالب چند کتاب است سعی شده مفاهیم : توسعه فرهنگی سیاستهای فرهنگی و هدفهای توسعه فرهنگی همچنین جایگاه آداب و رسوم در فرهنگ را به صورتی ساده و روان گردهم بیاورم . بنابراین لازم دیدم قبل از پرداختن به مطالب فوق به توصیف مفاهیم و معانی و موارد استعمال واژة ((فرهنگ)) بپردازم . امید است این تلاش در خور توجه اساتید گرانمایه قرار گیرد و کمی ها و کاستی های آن را به دید کوتاهی ننگرند زیرا تحقیق فوق اولین مجموعه جمع آوری شده توسط محقق می باشد .
فصل اول
توسعة فرهنگی
مقدمه :
مفهوم توسعه فرهنگی بر اثر کوششهایی که یونسکو در دهة هفتاد میلادی قرن بیستم به کار بست از رواج چشمگیری در مباحث و گفتگوهای فرهنگی بهره مند شد . پیش از آن نیز یونسکو با برپایی مجامعی کارشناسی در طی دهة شصت ابزار لازم را جهت دامن
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 26
فتوسنتز :
یکی از اختلافات عمده بین گیاهان و حیوانات در کره زمین، توانایی گیاهان برای ساخت داخلی غذای خودشان می باشد. یک گیاه برای تولید غذای مورد نیاز خود به انرژی حاصل از تابش آفتاب، دی اکسید کربن موجود در هوا و آب موجود در خاک نیازمند است. اگر هر یک از این اجزاء دچار کمبود شود، فتوسنتز یا همان تولید غذا متوقف خواهد شد. در واقع اگر هر یک از این عوامل برای مدت زیادی قطع شود، گیاه از بین خواهد رفت. هر گونه بافت گیاه سبز، توانایی انجام فرآیند فتوسنتز را داراست. کلروپلاست ه در سلولهای گیاه سبز، حاوی رنگدانه های سبزی هستند که کلروفیل نامیده می شوند و انرژی نور را به تله می اندازند. با این وجود برگها (با توجه به ساختار بخصوصشان) عمده ترین قسمت برای تولید غذا می باشند. بافتهای داخلی حاوی سلولهایی با مقادیر فراوان کلروپلاست می باشند؛ که در یک نظم و ترتیب خاص، به راحتی به آب و هوا اجازه جابجایی می دهند. لایه های اپیدرمی محافظ بالایی و پایینی برگها، حاوی تعداد زیادی دهانه می باشند که؛ از دو سلول نگهبان بخصوص در هر سمت تشکیل شده اند. سلولهای نگهبان، جابجایی (ورود دی اکسیدکربن و خروج اکسیژن و بخار آب از برگها) گازهای درگیر در فتوسنتز را کنترل می کنند. اپیدرمی های پایینی برگها به طور طبیعی، حاوی بیشترین تعداد دهانه می باشند.
تنفس :
کربوهیدرات های ساخته شده در طول فرآیند فتوسنتز، تنها وقتی برای گیاه با ارزش هستند؛ که به انرژی تبدیل شده باشند. این انرژی در فرآیند ساخت بافتهای جدید مورد استفاده قرار می گیرد. فرآیند شیمیایی که طی آن قند و نشاستة تولید شده در فرآیند فتوسنتز، به انرژی تبدیل می شود؛ تنفس نامیده می شود. این فرآیند مشابه سوزاندن چوب یا زغال سنگ برای تولید حرارت یا انرژی می باشد.اگر اکسیژن محدود شود یا در دسترس گیاه قرار نگیرد، تنفس یا متابولیسم ناهوازی رخ خواهد داد. تولیدات حاصل از این واکنش، اتیل الکل یا اسید لاتیک و دی اکسید کربن می باشد. این فرآیند به عنوان فرآیند تخمیر یا اثر پاستور شناخته می شود*. این فرآیند در صنایع لبنیات کاربرد فراوان دارد. هم اکنون باید واضح باشد که تنفس عکس فرآیند فتوسنتز می باشد. بر خلاف فتوسنتز، فرآیند تنفس در طول شب نیز به خوبی روز صورت می گیرد. تنفس در کلیة اشکال زندگی و در همة سلولها صورت می گیرد. آزاد شدن دی اکسید کربن اندوخته شده و گرفتن اکسیژن همواره در سطح سلول اتفاق می افتد. در ادامه مقایسه ای بین فتوسنتز و تنفس آمده است. فتوسنتز:تولید غذا می نمایدانرژی را ذخیره می کنددر سلول هایی که حاوی کلروپلاست هستند رخ می دهداکسیژن آزاد می کندآب مصرف می نمایددی اکسید کربن مصرف می نمایددر روشنایی صورت می پذیردتنفس :غذا رابرای تولید انرژی گیاه به مصرف می رساندانرژی آزاد می کند در همة سلولها صورت می گیرد اکسیژن را مورد استفاده قرار می دهد آب تولید می نماید دی اکسید کربن تولید می نماید در تاریکی هم به خوبی صورت می پذیرد تعرق:تعرق فرآیندی است که در طی آن گیاه آب از دست می دهد. عمدتاً این کار از طریق دهانة برگها صورت می گیرد. تعرق فرآیندی ضروری است که حدود 90% از آب وارد شده به گیاه از طریق ریشه ها را مورد استفاده قرار می دهد.10% باقیماندة آب در واکنشهای شیمیایی و در بافتهای مختلف گیاه به مصرف می رسد. فرآیند تعرق برای حمل مواد معدنی ازخاک به گیاه، خنک نمودن گیاه در فرآیند تبخیر و نیز برای جابجایی قند و مواد شیمیایی گیاه کاملاً ضروری است. مقدار آب ازدست رفتة گیاه به چندین فاکتور محیطی از جمله دما، رطوبت، وزش باد یا جابجایی هوا وابسته است. با افزایش دما و یا جابجایی هوا، رطوبت نسبی کاهش یافته و این باعث می شود که سلولهای نگهبان در برگها، دریچه های استومتا را باز کنند؛ به این ترتیب نرخ تعرق افزایش می یابد. دی اکسید کربن در گلخانهسالهای زیادی است که به منافع غنی سازی دی اکسید کربن در گلخانه ها، برای افزایش رشد و تولید گیاهان پی برده شده است. دی اکسید کربن یکی از ضروری ترین اجزاء فتوسنتز می باشد. همانطور که در بخش قبل اشاره شد، فتوسنتز یک فرآیند شیمیایی است که انرژی نور خورشید را برای تبدیل دی اکسید کربن و آب به مواد قندی در گیاهان سبز مورد استفاده قرار می دهد؛ سپس این مواد قندی در خلال تنفس گیاه برای رشد آن مورد استفاده قرار می گیرند. اختلاف بین نرخ فتوسنتز و تنفس، مبنایی برای میزان انباشتگی ماده خشک در گیاهان می باشد. در تولید گلخانه ای، هدف همة پرورش دهندگان، افزایش ماده خشک و بهینه سازی اقتصادی محصولات می باشد. دی اکسید کربن با توجه به بهبود رشد گیاهان، باروری محصولات راافزایش می دهد. بعضی از مواردی که باروری محصولات به وسیلة غنی سازی دی اکسید کربن افزایش داده می شود عبارتند از : گلدهی قبل از موعدبازده میوه دهی بالاتر
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 26
عدالت کیفری و قصاص
خلاصه یک قتل
مقاله حاضر به صورت خلاصه در نشستی که کمیته آسیبهای اجتماعی انجمن جامعهشناسی ایران درباره پرونده قتل خانم کبری رحمانپور برگزار کرد ارایه شد، برای درک بهتر موضوع لازم است که ماجرای مربوط به پرونده به صورت خیلی خلاصه با استناد به اظهارات وکیل و مطالب مطرح شده در دادگاه که اجمالاً تکذیب هم نشدهاند ارایه شود.
خانم کبری رحمانپور دختر خانوادهای فقیر در شهر ری بود که با اعضای خانواده خود در اتاقی کوچک زندگی میکرد و برادر کوچکش هم معلول بود. وی پس از اخذ دیپلم در دانشگاه آزاد قبول میشود ولی به علت فقر مالی امکان تحصیل نمییابد، او مانند بسیاری از دختران دیگر همطبقه خودش در خیال آمدن جوانی با اسب سفید و ازدواج با او و خلاص شدن از وضع بسیار بد اقتصادیاش بود. یکی از نزدیکان وی که در خانهای در شمال شهر خدمتکار بوده است پیشنهاد میکند که کبری را در اختیار مردی (حدود 60 سال) که با مادر پیرش زندگی میکند و به لحاظ مالی ثروتمند است قرار دهند. کبری و خانواده در نهایت میپذیرند، و کبری در حالی که 20 ساله بود، بدون هیچ قرارداد و توافق مکتوبی وارد این خانه در شمال تهران شده و در اختیار مرد قرار میگیرد، و به خیال خود عروس خانواده میشود، اما مادر مرد، همواره به او گوشزد میکند که تو در اینجا کلفت و نه چیزی بیشتر هستی، و این سرزنش کردنها بیشتر و طولانیتر میشود تا این که پس از چند ماه مرد به دلیل درخواست مادر یا اراده خودش تصمیم میگیرد که کبری را اخراج کند، لذا او را سوار خودرو میکند و زیر پل سیدخندان وی را پیاده کرده و 20 هزار تومان هم هزینه خدماتش یا هر چیز دیگر به او پرداخت کرده و او را به امان خدا میسپارد. دختر مدتی را سرگردان میماند نه راه پیش دارد (به منزل مرد) و نه راه پس (به منزل پدر) و نه آیندهای در انتظارش است، بویژه آن که دوشیزه وارد منزل مرد شده بود و اکنون این ویژگی را نیز از دست داده بود. ابتدا تصمیم به خودکشی میگیرد، بعداً پشیمان میشود و به سوی خانه مرد روان میشود تا به قول خودش به دست و پای آنان بیفتد و درخواست کند که او را بیرون نکنند، وقتی که به خانه میآید پیرزن تنها بوده و با تندی او را میراند و طبعاً تنش بالا میگیرد، فارغ از این که چگونه چاقوی میوهخوری را از دست پیرزن میگیرد، در حالت عصبانیت و جنون بیش از 20 ضربه چاقو به پیرزن میزند. وقتی که متوجه ماجرا میشود، خانه را ترک و به منزل خودشان میرود و میخوابد و سپس پلیس او را دستگیر میکند.
گرچه حکم اعدام وی صادر شده است اما کسی جز یکی دو نفر از اولیای دم (و نه همه آنها) علاقهای به قصاص ندارند، و به همین دلیل اجرای حکم تاکنون به تأخیر افتاده است، حتی یک بار مقدمات اعدام را هم آماده کرده بودند ولی به علت طلوع خورشید عملی نشد. فشار وارده به دستگاه قضایی برای تجدیدنظر در این پرونده زیاد است، ضمن این که هنوز پس از گذشت سالها، به اتهامات دیگر پرونده علیه مرد رسیدگی نشده است، یا اگر شده معلوم نیست حکم صادره چیست، زیرا حضور یک زن در منزل وی و داشتن رابطه خلاف قانون است، مگر آن که همسر او باشد، که در این صورت عدم ثبت ازدواج امری خلاف قانون است و...
امید آن میرود که مقاله حاضر فتح بابی باشد برای بررسی مجدد میزان انطباق مواد قانونی قتل عمد با عدالت کیفری، تا فاصله آن از آنچه که مطلوب مردم و طبعاً رضای خداوند است یعنی، عدالت کیفری به حداقل برسد.
چندی پیش از سوی انجمن جامعهشناسی ایران نشستی تحت عنوان «جامعه، جرم و مجازات» در خصوص پرونده خانم کبری رحمانپور که به اتهام قتل عمد محکوم به اعدام گردیده، برگزار شد و من نیز به تناسب موضوع بحثی را در باره وضعیت قانون قصاص از حیث عدالت کیفری مطرح کردم که به علت تنگی وقت ادای مطلب چنان که شایسته است مقدور نشد و انعکاس آن نیز از همین رو ناقص و نارسا مینمود، بدین لحاظ در این مقاله میکوشم که حق مسأله در حد ممکن بهتر از آنچه منعکس شد، ادا شود.
در این مقاله ابتدا به مفهوم عدالت کیفری و از خلال آن به ماهیت و منصفانه بودن قانون و رسیدگی صحیح و اجرای عادلانه و بیطرفانه احکام پرداخته میشود. سپس به قانون جزا و قصاص در اسلام و تفاوت قصاص با کیفر به معنای جامعهشناسی اشاره و مواد قانونی آن در قوانین مختلف جزایی ایران پس از انقلاب نقد میشود. و به دنبال این نقد، راهحل اصلاح و انطباق بیشتر قصاص با عدالت کیفری مورد توجه و کنکاش قرار میگیرد.
1ـ عدالت کیفری
اگر عدالت را اجرای صحیح، کامل و بیطرفانه قانون در همه موارد بدانیم، در این صورت عدالت وقتی نقض میشود که قانون بصورت صحیح، کامل و بیطرفانه اجرا نشود. اما اگر عدالت را به مثابه انصاف و حق بدانیم، در این صورت پرسشی مقدم بر شرط فوق نیز مطرح میشود مبنی بر این که یک قانون تا چه حد منصفانه است، و یا مردم و جامعه آن را مطابق انصاف دانسته و اجرای آن را خواستارند؟ یا در واقع قانون تا چه حد با انتظارات عمومی انطباق دارد؟ با ذکر نکته اخیر تحقق عدالت در یک جامعه منوط به وجود چند شرط است:
الفـ قانون موضوع بحث منصفانه و عادلانه باشد
بـ تطبیق یک فعل به موضوع ماده قانونی بصورت صحیح انجام شود.
جـ چنین تطبیقی برای همه موارد مشمول، کمابیش بیطرفانه اجرا شود
در صورت تحقق این سه شرط میتوان گفت عدالت تحقق یافته است. حال اگر موضوع قانون یا قوانین مورد بحث جرم و مجازات باشد، در این صورت عدالت کیفری اجرا شده است. تحقق عدالت کیفری از موارد دیگر عدالت (چون عدالت مدنی، اداری و...) اهمیت بیشتری دارد، گرچه با انواع دیگر عدالت در تعامل و ارتباط است، اماچون جرم و کیفر با حساسترین وجوه جامعه و انتظارات عمومی در ارتباط هستند ،واکنش عمومی نسبت به آن بیشتر است. اگر در جامعهای تصور مردم بر این باشد که عدالت کیفری وجود ندارد، طبعاً اساس همبستگی اجتماعی و مشروعیت قدرت سیاسی مورد چالش واقع میشود. با این توضیح میتوان نتیجه گرفت که جرم و کیفر امری انتزاعی و فارغ از درک و برداشت مردم و جامعه نیست، اگر فعل یا ترک فعلی جرم شناخته شود، اما تابعان قانون یعنی مردم، مرتکب آن را توبیخ یا از او بطور نسبی اجتناب نکنند یا آن کار را لکهای تیره در پروندهاش محسوب نکنند، در این صورت راضی به مجازات وی هم نیستند و این خلاف مقتضای مفهوم جرم است که زشتی و پلیدی اجتماعی فعل یا ترک فعل در آن مستتر است.
از همین روست که میان مجازات و دیگر اقدامات قضایی تفاوت ماهوی قایل میشوند، اگر کسی قرارداد بسیار کلانی را منعقد کند(مثلا برای احداث یک ساختمان) و به مفاد آن عمل نکند، مسئول پرداخت خسارت است و متضرر میتواند به دادگاه شکایت کند، و این شکایت فقط جنبه حقوقی (مدنی) دارد، و در صورت محکوم شدن، طرف قرارداد موظف به پرداخت خسارت است، گرچه فرد محکوم تاحدودی بیاعتبار میشود، اما جرمی مرتکب نشده است البته خسارت مذکور را میتوان خسارت عبرتآموز (برای همه) دانست تا همه به قراردادهای خود ملتزم باشند، اما هدف اصلی جبران ضرر و زیان وارده به کارفرماست و مقررات رسیدگی به این دعوا کلاً متفاوت از رسیدگی به پروندهها و شکایات کیفری است و طرفین دعوا مستقیماً به دادگاه مراجعه میکنند و خودشان یا وکیل آنان باید از حقوق خود دفاع و هزینه دادگاه را نیز پرداخت کنند، و با مصالحه و سازش و رضایت طرفین پرونده بلافاصله مختومه میشود. اما اگر در همان ساختمان در حال ساخت فردی وارد شود و مقداری (ولو اندک) از اموال آن را به سرقت ببرد، در این صورت کل قضیه فرق میکند، صاحبکار باید شکایت کیفری کند، و دادسرا وارد تحقیقات میشود، حتی با رضایت شاکی، پرونده مختومه نمیشود. سارق باید (در صورت درخواست شاکی) اموال را مسترد دارد، بعلاوه به مجازات دیگری هم محکوم خواهد شد. مجازاتی که نفع شخصی مستقیمی برای شاکی ندارد ولی نفع آن برای کل جامعه است، چنین محکومیتی در سابقه کیفری فرد ضبط میشود، مردم او را به عنوان سارق خطاب میکنند، این عنوان همچون برچسبی اجتماعی دارای آثار بسیاری برای خود او و نزدیکانش خواهد بود.
هدف اصلی مجازات در این مرحله جبران خسارت نیست، گرچه ممکن است حکم به جبران خسارت هم هدف باشد، اما اهداف اصلی مجازات سلب صلاحیت از مجرم و ارعاب و تقویت همبستگی اجتماعی از طریق ارضای وجدان جمعی است، حتی تأدیب و اصلاح مجرم نیز نقش حاشیهای در مجازات دارند، اهداف مذکور عمومی هستند و فراتر از تسکین خاطر بزهدیده یا خانواده اوست.
در جوامع گذشته جرم و مجازات ویژگیهای خاصی داشتند، در ابتدا شخص متضرر یا منسوبان او شخصاً اقدام متقابل میکردند، از همین رو اقدامات خلاف و آنچه که امروزه جرم نامیده میشود، مفهومی گسترده داشت و انواع مختلفی از خطاها را در برمیگرفت، و کمتر واجد جنبه روانی و معنوی بود که امروز در تعیین یک جرم اهمیت دارد. لذا قتل یک مفهوم عام داشت که قتل عمد و غیرعمد را شامل میشد، و فقط با گذشت زمان و در ادوار متأخر است که وجه معنوی جرم و تقسیمبندی جرایم برحسب شدت آنها امکانپذیر شده است.
ویژگی دیگر مجازات در جوامع گذشته، جنبه شخصی بخشی از جرایم است. به عبارت دیگر در بسیاری از جرایم مجازات جزو حقوق شخص یا خانواده شخص بزهدیده بود و جامعه در این مورد دخالتی نمیکرد، در واقع با تحلیل دورکیمی از همبستگی اجتماعی در این جوامع، چنین وضعی طبیعی مینمود (ر.ک. فصل دوم تقسیم کار
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 31 صفحه
قسمتی از متن .doc :
پیشگفتار
از زمانی که غرب در رویارویی با انقلاب اسلامی با شکست رو به رو شد و سنگرها و مواضع محکم و کهنسال استعمار و استثمار پس از خیزش با صلابت امّت مسلمان ایران فروریخت تهاجمات پنهان و آشکار دشمنان اسلام و ایران به صورت مختلف در ابعاد گوناگون نظامی، سیاسی، اقتصادی، فرهنگی برای جلوگیری از تحقق آرمانهای والای نظام اسلامی در سراسر جهان آغاز شد.
دشمن مکّار تمامی نیروها و امکانات پیشرفته ی خود را هم اکنون در جبهه های سیاسی اقتصادی و به ویژه اجتماعی متمرکز کرده است . امروزه اندیشه و روان مردم این سرزمین مقدّس اسلامی با نوارها، عکس ها، فیلمها، کتاب ها، مجلّه های مبتذل به نشانه گرفته شده است .
گفتن این مطالب دلیل بر این نیست که ملّت مسلمان ایران مواضع دفاعی استوار و محکم خود را فروریخته دانسته و به اعمال و اقدامات انفعالی دست بیازد، بلکه ایجاب می نماید که با وحدت، همدلی و سخت کوشی مقابله ای همه جانبه و جدّی، سریع و فراگیر صورت گیرد تا قبل از سست شدن باورها، اعتقادات و اندیشه های متعالی دینی مردم جلوی نفوذ فرهنگ بیگانه سد گردد.
چکیده ی تحقیق
به اعتقاد ما اساسی ترین و زیربنایی ترین عنصر یک جامعه فرهنگ آن است چرا که سایر شئون سیاسی، اقتصادی، اجتماعی حقوقی یک جامعه از فرهنگ آن ناشی می شود و بر مبنای تفکّر اسلامی فرهنگ روح و جان تمدن است .
نهاد خانواده اوّلین و مؤثّرترین مرحله در انتقال میراث فرهنگی و مقاوم سازی در برابر فرهنگ غیرخودی است به طوری که سطح سواد و آگاهی والدین و نقش الگویی آنان در ابعاد مختلف رفتاری از جمله : مدل لباس، آرایش، گذراندن اوقات فراغت و . . . می تواند تأثیرات مثبت یا منفی برجای بگذارد.
بعد از خانواده نهادهای اجتماعی از جمله مدارس نقش بسیار مهمّی در اجتماعی کردن و ارتقاء رشد فرهنگ نسل آینده را دارند.
مدارس تنها مکانهایی هستند که با بهره گیری از شیوه ها و برنامه های مدوّن و تعلیم و تربیت به طور هماهنگ زمینه های فرهنگی را فراهم می سازد . علاوه بر موارد فوق نظام سیاسی هر جامعه، سیستم های امنیتی، الگوهای رهبری، رسانه ها و . . .
هر یک می تواند فرآیند فرهنگ سازی را یاری نموده و جامعه را در ابعاد مختلف رشد و توسعه کمک نمایند.
با توجه به رشد سریع جوامع و نقش ارتباطات و تأثیر بین عناصر انسانی همواره سؤالاتی برای پژوهشگر مطرح بوده که آیا در قبال این توسعه، فرهنگ اصیل جامعه نیز پایدارتر خواهد ماند؟ علل فساد در اجتماع چیست؟ با چه روشها و سیستمهائی می توان روحیه ی مقاوم سازی در برابر فساد اجتماعی را گسترش داد؟ نقش خانواده، مدرسه، صدا و سیما ، مطبوعات و . . . در فساد تا چه اندازه است ؟ لذا تحقیق حاضر تحت عنوان (علل مفاسد اجتماعی )صورت گرفته است و هدف از این تحقیق دستیابی به عواملی است که زمینه ساز گرایش به مفاسد اجتماعی می شود .
در این تحقیق عناصر تأثیرگذار بر نگرش دانش آموزان نسبت به مفاسد اجتماعی از جمله: سطح سواد والدین، بضاعت مالی خانواده ها، چگونگی گذراندن اوقات فراغت، استفاده از ویدئو، ماهواره و . . . منابع محدود کننده ی مظاهر فرهنگ بیگانه و . . . به عنوان متغیر محسوب شده است . که با کنترل، حذف و اصلاح هریک می توان بر نگرش آزمودنیها نسبت به پدیده ی شوم از خود بیگانگی تأثیر گذاشت .
بیان مسئله
یکی از مباحث مهم اجتماعی در جامعه ی امروز ما بحث مفاسد اجتماعی است. مسئولین فرهنگی، سیاسی، اجتماعی کشور ما مدّت هاست زنگ خطر را به صدا درآورده اند و نسبت به هجوم و شبیخون دشمن علیه اسلام عزیز و انقلاب اسلامی هشدار داده اند .
توزیع هزاران دستگاه ویدئو، به گونه ای که اینک بی اغراق یکی از منابع اصلی تغذیه اجتماعی به حساب می آیند، پخش میلیونها نسخه از فیلم های ویدئویی، انتشار میلیونها نسخه از مجلات و کتب ادبی و فرهنگی که در زمره ی مصادیق بارز«کتب ضلال» به حساب می آیند،آن هم در بین کودکان و نوجوانان بی خبر از همه جا، چاپ و توزیع عکس و پوستر بسیاری از بازیگران سینمایی با مبدّل ساختن جامعه های کودکان و نوجوانان به تابلوهای تبلیغاتی سیّار، توزیع انواع مواد مخدّر، و مشروبات الکلی از نمونه های بارز فساد هستند که همگی نوعی تهاجم فرهنگی بشمار می آیند. و می تواند باعث فساد اخلاقی، تقلید کورکورانه، انحراف فکری و . . . شود.
تعریف تهاجم فرهنگی :
تهاجم فرهنگی حرکتی است مرموزانه، حساب شده همراه با برنامه ریزی دقیق با استفاده از روشها و ابزار و امکانات متعدد برای سست کردن باورها، دگرگونی ارزشها، تغییر و تبدیل آداب و سنن و نابودی اصول اخلاقی حاکم بر یک جامعه .
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 26
بسم الله الرحمن الرحیم
استاد محترم: آقای دکتر رضا اشرف زاده
نام دانشجو:ایوب گوهری کاهو
دوره کارشناسی ارشد ادبیات
نام مقاله: مقایسه داستان پیرچنگی مولوی
با داستان پیررباب نوازعطّارازمثنوی
مصیبت نامه
سال تحصیلی87-86
فهرست عناوین
درباره عطارنیشابوری........................................................................................................3
آثارعطارنیشابوری.............................................................................................................4
عطاردرعرفان وادب فارسی.................................................................................................5
وفات عطار.......................................................................................................................6
مصیبت نامه......................................................................................................................7
مولوی..............................................................................................................................8
تولد مولوی........................................................................................................................8
آثارمولوی.........................................................................................................................8
درباره مثنوی معنوی............................................................................................................9
داستان پیررباب نواز.....................................................................................................11-10
داستان پیرچنگی...........................................................................................................14-12
سابقه دو داستان پیرچنگی و پیررباب نواز..................................................................................15
هدف داستان.....................................................................................................................15
مقایسه دو داستان...........................................................................................................25-15
منابع و مآخذ......................................................................................................................26
درباره عطارنیشابوری
عطار یکی ازشاعران بزرگ ایران درقرن ششم و اوایل قرن هفتم است که تاریخ دقیق تولد اومانند تاریخ تولد
بسیاری ازنام آوران ادبیات نامعلوم است.
« دولتشاه سمرقندی درتذکرة الشعراء تاریخ تولد عطار را روزششم شعبان سال 513 هجری درقریه کدکن
می نویسد» (عطار / فریدالدین / مقدمه مصیبت نامه / نورانی وصال / صفحه پنج )
« هدایت تاریخ تولد او را در تذکره ریاض العارفین سال 512 می نویسد»
(همان / همان)
«قاضی نورالله شوشتری در مجالس المؤمنین ومحمد دارا شکوه درسفینة الاولیاء تاریخ تولد او را ماه شعبان
سال 513 می نویسند» (همان / همان)
«استاد سعید نفیسی نیز پس ازبحث مستوفایی به دلایلی درست ترین تاریخ را ششم شعبان 530 می نویسد»
(همان / همان)
اما دکتر نورانی وصا ل درپاورقی همان صفحه( صفحه پنج)می نویسد سال 530 نیز از جهاتی که در
حوصله این مقاله بیرون است صحیح به نظر نمی رسد. (همان / همان / پاورقی شماره1 )
« یکی از محققان بزرگ معاصر سال 539 را صحیح ترمیداند»
( اشرف زاده / رضا / شرح گزیده منطق الطیر/ اساطیر1374 / ص8)
آثارعطار نیشابوری
« ارباب تذ کره آثار زیادی به او منسوب می کنند که تا مرز190 اثر میرود. ولی بدون تردید بسیاری
از این تصا نیف از اونبوده وتنها می توان کتبی را که در اشعار او بدان اشارت رفته بطورقطع از اودانست»
(عطار / مقد مه نورانی وصال /2536 / ص ده)
« به هر حال اهمّ کتب او به قرار ذیل است:
اسرارنامه ، الهی نامه ، بلبل نامه ، پند نامه ، خسرونامه ، مختارنامه ، شترنامه ، مصیبت نامه ،منطق
الطیر ، نزهة الاحباب ، دیوان قصاید وغزلیات وبالاخره تذکرة الاولیا » (همان / یازده)
اما دکتر رضا اشرف زاده آثار اورا به قرار ذ یل برمی شمارد:
« منطق الطیریا مقامات طیور، مصیبت نامه ، اسرارنامه ، الهی نامه ـ که این چهار کتاب مثنوی اند ـ
مختارنامه که مجموعه رباعیات است ، دیوان قصاید وغزلیات و کتابی به نثر به نام تذکرة الاولیا »
(اشرف زاده / 1374/ 10)