دانشکده

دانلود فایل ها و تحقیقات دانشگاهی ,جزوات آموزشی

دانشکده

دانلود فایل ها و تحقیقات دانشگاهی ,جزوات آموزشی

تحقیق در مورد داستان لیلی و مجنون 13 ص (2) (word)

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 12

 

داستان لیلی و مجنون

عشق لیلی و مجنون از علاقه‌ی معصومانه‌ی دو کودک مکتبی سرچشمه می‌گیرد، تعلق خاطری دور از تمنّیات جنسی که هر دو در یک مکتبخانه‌اند و ظاهراً در مراحل خردسالی. اما کار همدرسی به همدلی می‌کشد و نخستین لبخند محبت لیلی و مجنونِ اندک‌سال در فضای محدود مکتبخانه، نه از چشم تیزبین ملای ترکه به دست پوشیده می‌ماند و نه از نظر کنجکاو بچه‌های همدرس و هم‌مکتبی.وضع آشنایی خسرو و شیرین بخلاف این است. خسرو جوان بالغ مغروری است در آستانه‌ی تصدی مقام پرمشغله‌ی سلطنت و شیرین دختر تربیت شده‌ی طنازی است آشنا به رموز دلبری و باخبر از موقعیت اجتماعی و شرایط سنی خویش. دختر جوان اهل شکار و ورزش و گردش است نه زندانی حرمسرا و در یکی از همین گردش‌ها چشمش به تصویر دلربای پرویز می‌افتد. تصویری که محصول انگشتان قلمزن و استعداد بی‌نظیر شاپور صورتگر است. جاذبه‌ی تمثال او را به توقف و تأمل می‌کشاند و سرانجام با شنیدن توصیف پرویز از زبان چرب و نرم درباری کارکُشته‌ای چون شاپور ، میل خاطرش به دیدن صاحب تصویر می‌کشد.لیلی پرورده‌ی جامعه‌ای است که دلبستگی و تعلق خاطر را مقدمه‌ی انحراف می‌پندارد که نتیجه‌‌اش سقوطی حتمی است در درکات وحشت‌انگیز فحشا؛ و به دلالت همین اعتقاد همه قدرت قبیله مصروف این است که آتش و پنبه را از یکدیگر جدا نگه دارند تا با تمهید مقدمات گناه، آدمیزاده در خسران ابدی نیفتند. اما در دیار شیرین منعی بر مصاحبت و معاشرت مرد و زن نیست. پسران و دختران با هم می‌نشینند و با هم به گردش می‌روند و با هم در جشن‌ها و مهمانی‌ها شرکت می‌کنند و عجبا که در عین آزادی معاشرت، شخصیت دختران پاسدار عفاف ایشان است که بجای ترس از پدر و بیم بدگویان محتسبی در درون خود دارند و حرمتی برای خویشتن قائلند.قیم و سرپرست شیرین زنی است از جنس خودش، آشنا با عوالم دلدادگی و حالات عاطفی دختران جوان، و به حکم همین آشنایی است که با شنیدن خبر فرار شیرین برای دیدار یار نادیده متأثر می‌شود اما لشکریان به فرمان ایستاده را از هر تعقیبی باز می‌دارد؛ و روزی که دختر فراری به دیار خود باز می‌گردد، انبان شماتت نمی‌گشاید و انبوه ملامت بر فرقش نمی‌بارد. با گذشت بزرگوارانه‌ی آدمیزاده‌ای که از عواطف تند جوانی باخبر است به استقبالش می‌رود، بی‌هیچ خطاب و عتابی که می‌داند دخترک دلباخته است و حرکت نامعقولش کار دل است. اما وضع لیلی چنین نیست که محکوم محیط حرمسرائی تازیان است و جرایمش بسیار: یکی اینکه زن به دنیا آمده و چون زن است از هر اختیار و انتخابی محروم است. گناه دیگرش زیبائی است و زندگی در محیطی که بجای تربیت مردان به محکومیت زنان متوسل می‌شوند. در نظام استبدادی قبیله، مرگ و زندگی او در قبضه‌ی استبداد مردی است به نام پدر؛ پدر لیلی نه از عوالم دلدادگی باخبر است و نه به خواسته‌ی دختر وقعی می‌نهد. مرد مقتدری است که چون از تعلق خاطر قیس (مجنون آینده) و دخترش باخبر می‌شود دخترک بی‌گناه را از مکتب بازمی‌گیرد و در حصار خانه زندانی می‌کند و زندانبانش زن فلک‌زده‌ی چشم بر حکم و گوش بر فرمانی است که او را زاییده است.در دیار لیلی حکومت مطلق با خشونت است و مردانگی به قبضه‌ی شمشیر بسته است. حتی به مراسم لطیفی چون خواستگاری هم با طبل جنگ و تیر خدنگ می‌روند. اغلب سوگلی‌های حرمسرای امیران و شاهان، دختران پدرکشته‌ی به اسارت رفته‌اند که بحکم سنتی مقبول همگان، حریفی که در جنگ کشته شود همه‌ی مایملکش از آن قاتل است، از اسب و گاو و کاخ و سرای گرفته تا غلام و کنیز و زن و دخترش که همه مملوکنند و در مقوله‌ی ارزش‌ها یکسان. اما در فضای داستان خسرو و شیرین ارزش‌ها بکلی متفاوت است. مردان این دیار برای رسیدن به زن دلبندشان هرگز به زور شمشیر و انبوه لشکر متوسل نمی‌شوند، چه یقین دارند این حربه بی اثر است.عشق هر دو زن در زندگی مردان‌شان تحول می‌آفریند. لیلی بی‌تجربه‌ی اندک‌سال را چون از مکتب بازمی‌گیرند، قیس از دیدار یار بازمانده، سر به شوریدگی می‌نهد و کار بی‌قراریش به جنون می‌کشد و مجنون می‌شود. اما عشق شیرین مایه‌بخش ترقیات آینده‌ی خسرو است که دختر خویشتندار مآل‌اندیش، با ملایمت این واقعیت را به جوان محبوب خود در میان می‌نهد که: رعایت تعادل شرط عقل است و آدمیزاده را منحصراً برای عیاشی نساخته‌اند و جهان نیمی از بهر شادکامی است و دیگر نیمه‌اش باید صرف کار و نام گردد و با چنین نصیحتی چنان تکانی به شهزاده‌ی تاج و تخت از کف داده می‌دهد که از مجلس بزم پا در رکاب اسب آورد و به نیت بازپس گرفتن مُلکت موروثی راهی دیار روم شود.لیلی بی‌هیچ تلاشی جنون مجنون و زندگی تلخ خویش را (که به اجبار پدر همسر مردی به نام ابن‌سلام شده و از وصال مجنون بازمانده) سرنوشت قطعی می‌داند و چاره‌ی کار را منحصر به مخفیانه نالیدن و راز دل در پستوی خانه با دیوار روبرو گفتن. در مقابل او شیرین دخترک مغرور لجبازی است که جسورانه پنجه در پنجه‌ی سرنوشت می‌اندازد و در نبرد با شاهنشاه قدرتمند بلهوسی چون پرویز همه استعدادها و امکانات خود را بکار می‌گیرد و رقیبان سرسخت را از صحنه می‌راند و از موجود هوسبازی چون خسرو -با دل هر جائی و هرزه‌گردش- انسان وفادار والائی می‌سازد که همه‌ی وجودش وقف آسایش همسر شده است.



خرید و دانلود تحقیق در مورد داستان لیلی و مجنون 13 ص (2) (word)


تحقیق در مورد خواندنی های جالب 41 ص (2) (word)

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 42

 

 

 

تهیه کننده : حامد عطاران

دبیر مربوطه : آقای عادلی

دبیرستان زنده یاد صادقی

کلاس 102

فروردین 1385

 

لطیفه ------------------------------------ 2

ضرب المثل ----------------------------- 13

حکایت---------------------------------- 17

کاریکلماتور----------------------------- 21

شعبده بازی----------------------------- 29

کاریکاتور ------------------------------ 37

 

- تو تبریز یه مار 90 متری پیدا کردن. برای تشخیص نوع مار، فرستادن آزمایشگاه. بعد از دو هفته آزمایشگاه جواب داد: 90 متر شیلنگ آب ایرانی! - از یه ترکه میپرسن: چرا ترکها به «ق» میگن «گ»؟ ترکه می‌گه: اون گبلن گبلن‌ها، گدیم گدیما میگفتیم، حالا دیگه نمی‌گیم! - یه زن به شوهرش میگه: اگه میخوای که برای تولدم یه کادو بخری، یه چیزی بخر که به پالتو پوستم بخوره! مرد میگه: از قبل فکر اونو کردم! زنه میگه: چی خریدی؟ مرد میگه: نفتالین! - به ترکه میگن:خاصیت نوشابه را بگو. میگه: آب دارد گاز دارد ولی متاسفانه تلفن ندارد! - ترکه یک سکه میندازه هوا، شیر میاد، فرار میکنه! - ترکه میره دکتر، میگه: آقای دکتر من دچار فراموشی شدم. دکتره میپرسه: چند وقته؟ ترکه یکم فکر میکنه، میگه: چی چند وقته؟! - اصفهانیه سوار تاکسی میشه، آخر مسیر به راننده میگه: حاج آقا کرایه ما چقدر شدس؟ یارو میگه: 50 تومن. اصفهانیه میگه: چه خبرس؟! اولندش که 40 تومن بیشتر نمیشه، بعدشم من 30تومن بیشتر ندارم، حالا فعلا این 20 تومنو بگیر... یارو پولو میگیره، میشمره میبینه 10 تومنه! - پرگاره قرص اکس میخوره ، مستطیل میکشه! - ترکه می‌افته تو دره، Game Over میشه! - ترکه میخوره زمین،... هوا میره، نمیدونی تا کجا میره! - ترکه رو داشتن میبردن اتاق عمل، ازش میپرسن: همراه داری؟ میگه: آره، خاموشش کردم! - ترکه می خوره به جدول، میشینه حلش میکنه! - ترکه میره مکه. وقتی برمیگرده رفقاش میپرسن: تعریف کن چجوریا بود؟ ترکه میگه: ایلده باز خدا نبود، ملت همه تو حیاط ولو بودن! - آبادانیه میخواسته یک رفیق جدیدشو به باقی رفقا معرفی کنه، رو به رفقاش میکنه، میگه: بچه‌ها... قاسم. بعد رو به قاسم میکنه، میگه: قاسم جان... بچه‌ها! - به ترکه می‌گن: بچه کجایی؟ می‌گه: بچه USA! می‌گن: یعنی چی؟ می‌گه: یونجه‌زارهای سرسبز اردبیل!



خرید و دانلود تحقیق در مورد خواندنی های جالب 41 ص (2) (word)


تحقیق در مورد خسرو پسر حارث (2) (word)

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 17

 

خسرو پسر حارث

از خاندانهای معروف قریه قبادیان بود. قبادیان ناحیه ای از نواحی تابعه شهر بلخ در کنار یکی از شاخه های رود جیحون بنا شده بود. خسرو در دیوان والی صاحب شغلی بود و از بزرگان به شمار می رفت او دارای دو پسر بود که پسر دوم او همان ناصر خسرو قبادیانی که در سال 382 دیده به جهان گشود. توجه بیش از حد خسرو به دومین پسرشان ناصر حسادت برادر بزرگتر ابوالفتح را برانگیخت حکومت سامانیان برخراسان و مناطق تحت نفوذ والی خراسان ادامه داشت و خسرو که از عمال سامانیان بود به زندگی خوش و مرفه خودش ادامه می داد.

با گذشت زمان ناصر بزرگ تر و پویاتر می شد و پرسش هایی در ذهن او نقش می بست مانند اینکه: چرا همه حرف من را گوش می کنند؟ ولا غیر ... ابوالفتح برادر بزرگ ناصر به مرور زمان دریافت که پدر و مادرشان نیز او را دوست دارند اما برادرشان برتری هایی نیز نسبت به او دارد.

حروف الفاء عربی – فارسی و اعداد ساده کلمات زیبایی فارسی، اشعار بزرگانی چون رودکی، فردوسی، دقیقی، اسامی مناطق مختلف جهان شناخته شده آنروز، اشکال ساده هندسی و دیگر دانستنی های اولیه، کم کم جای خود را در ذهن آماده ناصر باز می کردند. ناصر در بلخ علاوه بر تکمیل معلومات خود در حساب و هندسه، با علومی چون نجوم، طب، و تا حدودی فلسفه آشنا شد و در حالی که هنوز به 20 سالگی نرسیده بود آماده بازگشتن به قبادیان (زادگاهش) شد

در این هنگام ناصر به درس های متعددی می پرداخت و خود را تا حدودی بی نیاز از حضور مداوم در محضر اساتید معینی می دانست زیرا اصولا در این فکر نبود که به عنوان یک دانشمند یا طبیب یا منجم و یا کاتب و غیره شناخته شود بلکه هدف بازگشتن به زادگاهش قبادیان بود ورود حکیم مزبور که سالم ابوعقار نام داشت برای چند روزی در زندگی تکراری ناصر جوان، تنوعی ایجاد کرد. این دیدار باعث ادامه تحصیل ناصر نزد امام  موفق نیشابوری شد.

در مکتب خودسازی

امام موفق نیشابوری، ازنام آوران عرصه تدریس علوم بود و علاوه بر تدریس علوم می کوشید دانش آموختگان مکتبش را به سوی تقوا، خود سازی و عرفان رهنمون باشد. بی گمان، داشتن پدری سرشناس و ثروتمند و همچنین بی نیازی او به وی فرصت می داد تا آنچه را تصور می کند، به زبان آورد و از بیان نظریاتش، هر چند مخالف نظر بزرگان باشد، ترسی نداشته باشد.

ناصر در چنین شرایطی به تحصیل ادامه می داد اما همچنان روحیه رفاه طلبی و ..... در او وجود داشت و این مسئله باعث گشته بود تا وی را از تفکر در عمق مسائل و جدی گرفتن برخی مفاهیم عقلانی و فلسفی باز دارد.

استاد با خواندن شعری از رودکی به تشریح مطالب آن پرداخت اما ناصر مطالب را جالب نمی دانست و پس از پایان بحث شاگردان شروع به سوال نمودند ناصر در این هنگام گفت استاد شما آیا لباس های زمستان وتابستان تان را می سوزانید . استاد گفت این چه ربطی به درس داده شده دارد البته که نه ناصر گفت پس رودکی این دنیا را با دنیای آخرت مقایسه می کند چرا نباید پوشید چرا نباید خورد بخاطر اینکه در آن دنیا نیاز به پوشیدن و خوردن نیست در صورتیکه ماهیت این دو کاملا با هم متفاوت است . شاگردان همه با تعجب به یکدیگر نگاه می کردند سوالاتی از این قبیل باعث گشت که استاد ناصر را از ادامه حضور در این کلاس ها محروم کند ناصر بادلی آزرده ولی با کوله باری از دانش به زادگاهش یعنی قبادیان بازگشت

در مجلس سلطان غزنوی

ناصر به زادگاهش بازگشت و در مجلس ضیافتی که به مناسبت او برگزار شده بود، از معلومات و سایر عقایدش سخن می گفت

او مرتبا به این نکته اشاره می کرد که به علوم دنی و علوم مذهبی علاقه ای ندارد. برهمین اساس صبحت ها بر این محور دور می زد یکی از حضار گفت خدا که خسیس نیست

همه گفتند البته که نه او دوباره ادامه داد پس خداوند قسمت کوچکی از بهشت را به من خواهد داد و من به آن راضی هستم زیرا که خداوند خسیس نیست و بعد از چند لحظه ناصر شروع به خواندن اشعارش می کند

خدایا عرض و طول عالمت را                 توانی در دل موری کشیدن

نه وسعت در درون مور آری                    نه از عالم سر موئی بریدن

نهال فتنه ها در دل ها تو کاشتی             در آغاز خلایق آفریدن

تو در روز ازل آغاز کردی                          عقوبت در ابد بایست دیدن

تو گر خلقت نمودی بهر طاعت                چرا بایست شیطان آفریدن

سخن بسیار باشد جرائتم نیست           نفس از ترس نتوان کشیدن

ندانم در قیامت کار چون است!؟             چو در پای حساب خود رسیدن



خرید و دانلود تحقیق در مورد خسرو پسر حارث (2) (word)


تحقیق در مورد حکیم ابوالمجدود مجدودبن آدم سنایی 18 ص (2) (word)

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 18

 

 

 

 

نام دبیر: آقای کوهجانی

تهیه کننده: محمد بنی احمد

کلاس: سوم/3

مدرسه: استاد مطهری

سال تحصیلی 1384-1385

حکیم ابوالمجدود مجدودبن آدم سنایی، شاعر بزرگ و عارف عاشق در اواسط یا اوایل نیمه دوم قرن پنجم هجری قمری درغزنین چشم به جهان گشود. پس از آگاهی از فنون زبان و سخنوری، به عادت شاعران زمان به دربار روآورد و در دستگاه غزنویان به جرگه شاعران مداح درآمد.

زندگی سنایی در آغاز آمیخته با آلودگیهای اهل دربار بود؛ تا این که شاعر بزرگ به جذبه حق، صید کمند عشق شد و جمال دوست،غارتگر جان و دلش گردید. سودای عشق، انگیزه پشت کردن و بریدن او از امور و اوهام دنیوی بود.

درباره تحول درونی و رویکرد او به عالم عرفان، اهل خانقاه به افسانه‏ای معتقد بودند که جامی در نفحات‏الانس آن را چنین روایت می‏کند:



خرید و دانلود تحقیق در مورد حکیم ابوالمجدود مجدودبن آدم سنایی 18 ص (2) (word)


تحقیق در مورد توماس رابرت 16 ص (2) (word)

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 17

 

مقدمه:

موضوع تحقیق در خصوص توماس رابرت مالتوس جمعیت شناس برجسته انگلیسی می باشد. در ابتدا ذکر این نکته که ازدیاد جمعیت اساسی ترین مشکل جهان امروزی است و جمعیت جهان همکنون در حال افزایش است و در سالهای بعد این افزایش به مرز نگران کننده ای خواهد رسید و ممکن است در طی چند سال آینده افزایش جمعیت فراتر از وضعیت کنونی خود برسد. با توجه به این موضوع تامین غذا، رفاه اجتماعی و کار برای چنین جمعیتی بدون تردید یکی از عظیمترین و حاد ترین معضلات جهان بشمار میرود و از همه مهمتر نا متناسب بودن توزیع افزایش جمعیت بین کشورهای در حال توسعه و ممالک توسعه یافته است و در حال حاضر نیز مسائل اقتصادی ، اجتماعی و سیاسی در تمام سطوح با موضوع جمعیت پیوند و ارتباط مستقیم حاصل کرده است.

توماس رابرت مالتوس:

توماس رابرت مالتوس در سال 1766 در انگلستان زاده شده پدر وی مردی مذهبی و روشنفکر بوده و مالتوس تحت توجهات پدر از تعلیم کافی علمی و مذهبی برخوردار گردید و پس از چندی از کالج عیسوی کمبریج فارغ التحصیل شد و سپس اداره امور مذهبی یکی از شهرستانهای انگلستان را بعهده گرفت. وی علاوه بر اداره امور مذهبی در سال 1807 به سمت استادی در کالج شرکت هند شرقی نائل و مشغول تدریس شد. وی در سن 39 سالگی ازدواج کرده و حاصل آن 3 پسر و یک دختر بود. مالتوس در دانشگاه علاوه بر تدریس اولین کتاب خود را تحت عنوان (( تحقیق درباره اصل جمعیت و تاثیر آن در پیشرفت آینده جامعه)) در سال 1798 منتشر کرد که بیشتر به عدم تعادل بین جمعیت و وسائل معیشت پرداخته بود که انتقادات زیادی را نیز به دنبال داشته و به همین جهت با تعدادی از اساتید در سال 1799 جهت تحقیق به کشورهای اسکاندیناوی و روسیه و اروپای غربی و شرقی رفته و به بررسی مسائلی پراخت که نشان دهد آیا با اندیشه ها و نظرات او در رابطه با جمعیت تطابق دارد یا خیر.

علاوه بر این مالتوس به مطالعه تحول جمعیت و چگونگی افزایش آن در قاره آمریکا نیز پرداخت و بر این اساس بود که کتاب دوم خود را در سال 1803 به رشته تحریر در آورد با عنوان (( تحقیقی درباره اصل جمعیت یا نظری درباره آثار گذشته و کنونی آن در شادکامی بشر)).

مالتوس علاوه بر کتابهای ذکر شده در بالا کتابهای دیگری نیز تالیف کرد که اغلب پیرامون مسائل اقتصادی بوده که از مهمترین آنها را می توان به کتاب (( اصول علم اقتصادی )) که در سال 1820 منتشر شده است اشاره کرد و در زمان خود با اقتصاددانان معروفی همچون (( استوارت میل و ریکاردو)) در رتباطط بوده و سرانجام در سال 1834 در سن 68 سالگی بدرود حیات گفت .

نظرات مالتوس:

قبل از انتشار نظرات مالتوس جامعه انگلیس به شدت تحت تاثیر نظرات خوش بینانه و تساوی طلبانه ویلیام گودوین قرار داشته ویلیام گودوین در کتاب ((عدالت سیاسی)) خود از افزایش جمعیت طرفداری و مالکیت خصوصی را مانع آن شمرده بود و منشا اصلی نا بسامانیها و فلاکتهائی که بر جوامع انسانی حاکم است را عدم مالکیت خصوصی قلمداد کرده بود به گفته وی روزی فرا خواهد رسید که بشر غذای کامل خود را در فضائی به اندازه یک گلدان به عمل خواهد آورد و ترس ازدیاد جمعیت از بین خواهد رفت.

نظریات مالتوس در واقع واکنش به نظریات گودوین و سوسیالیستها بود و با شور و حرارت به دفاع از مالکیت خصوصی پرداخته و مدعی آن شد که تمام ثروتهای مادی و نتایج معنوی تمدن بشری زائیده مالکیت بوده است و برقراری تساوی و برابری افراد جامعه موجب تنبلی افراد خواهد شد و خود موجب عدم کوشش و فعالیتهای مردم می گردد و رخوت و سستی را در جامعه حکم فرما می گردد و این کار موجب می گردید که فقر و گرسنگی از بین نرود و حتی افزایش نیز خواهد یافت.

جامعه آن زمان انگلیس که مالتوس نیز عضو آن بود در اواخر قرن هیجدهم فئوالیسه را کنار گذاشته و به سوی صنعتی شدن گام بر میداشت که این موجب ازدیاد کارگران شده و این کارگران که بیشتر آنها مهاجرین روستائی بودند زندگی نا مساعدی داشتند.

در آن زمان دولت انگلیس مقدری ناچیزی به عنوان کمک به بیکاران و مستمندان پرداخت می کرد که به درخواست یکی از رجال معروف(( پیت)) در صدد افزایش این مقدار در آمد که طبقه ثروتمند در انگلستان مخالف این قانون بودند و عقیده داشتند افزایش مقدری به بیکاران موجب پرداخت مالیات بیشتر و تامین بخشی از این هزینه ها خواهند بود. لذا یکی از مخالفان سر سخت این قانون شالتون بود. زیرا معتقد بود که این اقدامات نتیجه عکس دارد چرا که قوانین حمایت از مستمندان عامل کثرت مستمندان می شود و معتقد بود که بایستی پرداخت مقدری به بیکاران لغو شود به نظر مالتوس تنها از طریق افزایش مواد غذایی ممکن است رفاه بیشتری برای مردم فراهم شود در حالی که کمک به مستمندان آنها را به داشتن فرزند بشتر ترغیب می کرد و از طرفی دیگر تحمیل مالیات برای تامین بودجه کمک به فقرا سبب دلسردی ثروتمندان و تجار را به دنبال داشته و از همه مهمتر اینکه کاهش سرمایه گذاری را به دنبال خواهد داشت.

مالتوس در واقع به نفع و نظر کسانی که معتقد بودن فقر و تیره روزی حاکم بر انگلستان به علت عدم تناسب میان جمعیت و منابع ثروت است و هیچ گونه ارتباطی با نظام اجتماعی و رژیم و حکومت کشور ندارد. مالتوس طرفدار و مبلغ فلسفه طبیعی فقر بود که فقر و بدبختی همنوعان خود را زائیده سازمان اجتماعی موجود می دانست و نه قانونگذاران و نه حکومت رابلکه علت اساسی فقر را در غرایز طبیعی انسان جستجو می نمود.

مالتوس در کتاب دوم خود نظریه خود را با طرح دو سوال بیان کرده:

1: چه عواملی موجب پیشرفت و ترقی یک جامعه انسانی است.

2: چگونه میتوان این علل و عوامل را پیش بینی کرد.

در پاسخ به سوال اول مالتوس مدعی بود که یکی از علل بدبختی و عدم پیشرفت بشر تماس و توانائی بیش از حد به تولید مثل و افزایش جمعیت است.مالتوس با استناد به وقایع قرن 17 و 18 نشان داده که اگر در ممالکی موانعی در راه تکثیر نسل وجود نداشته باشد جمعیت آن کشور هر 25 سال 2 برابر می شود و اگر موانعی و جود نداشته باشد این جمعیتها با تصاعد هندسی افزایش می یابد به این ترتیب که در آغاز 2 و پس از آن 4و8 16و ... را خواهیم داشت و افزایش مواد غذایی از نظر مالتوس رشد حسابی خواهد داشت یعنی به ترتیب 2و4و6و8و... و با توجه به این تناسب افزایش جمعیت با مواد غذائی برابر نیست. به نطر وی در طول تاریخ یک سلسله موانع و مشکلات موجب شده اند که افزایش جمعیت به طور تصائدی تحقق نیابد که این عوامل عبارتند از :

1: عوامل مانع 2:عوامل دافع



خرید و دانلود تحقیق در مورد توماس رابرت 16 ص (2) (word)