لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 56
باسمه تعالی
مقدمه
یکی از مهم ترین موضوعاتی که امروزه دست اند ر کاران تعلیم و تربیت کشور را به خود مشغول کرده است، نحوه ی مواجه شدن آموزش و پرورش با فرصت ها و تهدید های حاصل از گسترش و توسعه ی فناوری اطلاعات و ارتباطات و برنامه ریزی دقیق و اصولی برای بهره بردای و استفاده از آن است به ویژه ، با توجه به تاثیر این فناوری های نوین در شیوه های یاددهی - یادگیری و تغییر نقش معلمان ، ضروری است که زمینه هایی فراهم شود تا هم وزارت آموزش و پرورش موجود در جامعه ی معلمان را شناسایی کند و هم معلمان گرامی به شناسایی و ارتقای مهارت های خود در کاربرد فناوری های نوین نظیر IDT و IT در آموزش بپردازد. از این رو ، معاونت آموزش و پرورش نظری و مهارتی با همکاری سازمان پژوهش و برنامه ریزی آموزشی کشور ، بر اساس مندرجات این راهنما و شیوه نامه ی مربوط در سال تحصیلی جاری ، اقدام به بر گزاری جشنواره ای با عنوان « جشنواره ی روش های تدریس فعال مبتنی بر IT » میان دبیران شیمی و جغرافیای دوره ی متوسطه در 8 استان کشور اقدام نموده است . انتظار می رود که همکاران و دست اندر کاران گرامی ، با مطالعه دقیق شیوه نامه و محتوای این کتابچه ی راهنما ، زمینه های مناسب اجرای این جشنواره را هر چه مطلوب تر فراهم نمایند . با توجه به فعالیت های انجام شده در حوزهی فناوری اطلاعات و تجربیات به دست آمده ، معلمان می توانند با هر میزان آمادگی در حوزه ی ICT ، در این جشنواره شرکت کنند در صورت انتخاب ، در دوره های آموزشی حضور یابند و نسبت به ارتقای تجربیات خود در انجام زمینه ، مبادرت ورزند .
تدریس برای فردا
« تغییر نقش معلم در کلاس درس »
ICT چه تاثیری بر معلم و روش تدریس او دارد ؟ نقش معلم چگونه تغییر می کند ؟
ICT یکی از عوامل تغییر در کلاس های درس است که ویژگی مهمی دارد وآن ، این که هم عاملی برای ایجاد تغییرات و هم ابزاری تغییر دهنده است. ظهور و پیدایش جامعه ی اطلاعاتی ، بسیاری از فریضه های ما را در زمینه ی آموزش با پرسش های اساسی روبه رو ساخته است . فناوری های جدید ارتباطات و اطلاعات ، دنیایی را که در آن زندگی می کنیم و روش های یاد گیری چگونه زیستن را تغییر داده اند. ICT ، منبعی برای تولید دانش ، بستری برای انقال محتوا و ابزاری برای تعمل و مباحثات یاددهی - یادگیری می باشد . ورود ICT به کلاس های درس ، چه تاثیری بر معلمان دارد ؟ آیا بر میزان کار و فعالیت آن ها می افزاید یا آن را کاهش می دهد ؟ آیا ICT ابزاری برای کمک به تدریس برنامه ی درسی است یا محتوای برنامه ی درسی را افزایش می دهد ؟ آیا محتوای آموزشی و چگونگی و کیفیت آموزش را تغییر می دهد؟
در این بخش به بررسی این دو پرسش می پردازیم :
- فناوری چه تاثیری بر مدار می گذارد ؟
چگونه ICT یاد گیری را غنی تر می سازد ؟
ارتباطات
کاربردهای جدید فناوری ارتباطات و اطلاعات چون پست الکترو نیکی ، اینترنت و شبکه ی جهانی و ویدئو کنفرانس ، امکانات ارتباطی گوناگونی را برای مدارس فراهم آ ورده است . در کلاسی که دانش آموزان به اینترنت دسترسی دارند ، ارتباط با خارج از محیط و فرهنگ مدرسه میتواند امکان درک فراتر از محیط اطراف و فرهنگ را فراهم نماید. دانش آموزان در یک شهر ، استان و کشور می توانند تجربیات خود را از طریق پست الکترونیکی یا ویدئو کنفرانس با دانش آموزان شهر ها ، استان ها و کشور های دیگر به اشتراک گذارند. آن ها هنگام کار با ICT اغلب در گروه ها با یکدیگر مشارکت می کنند . تجربه ی کار گروهی ICT بر رشد و توسعه ی مهارت های فردی- اجتماعی تاثیرات مفیدی دارد. در حل مسائل به شکل گروهی، در عین این که همه به طور فعال درگیر انجام دادن تکلیف و فعالیت اند ، هر دانش آموز نقش خاصی دارد . ICT ابزاری مناسب برای برقراری ارتباط و کنترل آن در اختیار دانش آموز قرار می دهد . دانش آموزان در مواجه با چالش های موجود ، اعتماد به نفس خود را افزایش می دهند و احساس قدرت می کنند . این امر روابط بین معلمان و دانش آموزان را تغییر می دهد . ارتباط های on -Iine به دانش آموزان قدرت کنترل می دهد . در این حالت ، معلم یک رهبر ، هدایت گر ، یاری دهنده ، همکار و ارز یاب است که نقش سنتی کارشناس موضوعی وی را با مدیر برنامه تلفیق می کند .ICT از طریق درگیر کردن دانش آموزان در کار جمعی مشترک ، یک کلاس درس را به محیطی جامع با دایره شمول وسیع تر تبدیل می کند . ظرفیت و قابلیت ICT به گونه ای است که برای هر دانش آموز ، با هر میزان توانایی مورد استفادهقرار می گیرد . ICT مجموعه ای از ابزار را برای دانش آموز فراهم می سازد تا پس از تسلط بر نکات فنی ، تکالیف و فعالیت های آموزشب را به شکلی جالب تر و لذت بخش تر ارائه نمایند . لازم به یاد آوری است که برخی اوقات این امر با سر خوردگی و یأس همراه است . یکی از چالش هایی که ICT برای معلمان تدارک می بینند تعریف نقش آنان به عنوان تسهیل کننده یاد گیری ، سازمان دهنده ی کار های گروهی ، مدیر فعالیت های کلاس درس و... است. به این ترتیب ، معلمان بیش تر وقت خود را صرف پشتیبانی تک تک افراد یا گروه ها خواهند کرد و کم تر به تدریس در کلاس خواهند پرداخت . نیکلاس نگروپونته می گوید: « ما می توانیم جامعه ای با تعداد کمتری دانش آموز که توانایی یاد گیری در آن ها کم است و محیطی که قابلیت آموزشی بیشتری دارد، داشته باشیم. رایانه ها این تغییرات را ایجاد می کنند.» استفاده از ICT محیطی بت قابلیت آموزشی ویژه در کلاس درس ایجاد می کند که به طور مسلم در ظهور ظرفیت های پنهان دانش آموزان اثر گذار خواهند بود .
غنی سازی یاد گیری
برنامه های درسی باید دوباره مورد بررسی قرار گیرند . یادگیری های لازم برای مواجه باآینده ، فراتر از یادگیری دانش محور در مدارس سنتی است . در پی یک دستور کار ، کمیسیون بین المللی آموزش در قرن بیست و یکم یونسکو ، چار چوب تحولات آموزشی برای محیط آینده را پیشنهاد داد . این چارچوب ، بستر مناسبی برای بحث در باره ی برقراری ارتباط بین ICT و یاد گیری است . ایده ی اصلی این گزارش ، ایده ای قوی و مبتنی بر چارچوبی برای یادگیری ، شامل چهار محور و رکن اساسی است :
-یاد گیری برای یاد گرفتن
_یادگیری برای عمل کردن
_ یاد گیری برای زندگی در کنار هم و با هم
_ یادگیری برای بودن
چهار محور یاد شده شکلی جدید و متفاوت از تعادل را بین دانستن و دیگر انواع یاد گیری برقرار می کند . اولین عامل ( محور ) یعنی یاد گیری برای دانستن ، پایه ی بسیاری از آموزش های سنتی است ولی در چار چوب جدید ، « یادگیری برای یادگرفتن » را ایجاد می کند . دومین عامل که وسعت زیادی دارد، تبحر در مقابله با وضعیت های مختلف و کار کردن در گروه است . یاد گیری برای زندگی در کنار هم و با هم تنها به جهانی شدن توجه ندارد و به همان اندازه بر زندگی در خانواده و دیگر اجتماعات کوچک نیز تأکید می
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .DOC ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 30 صفحه
قسمتی از متن .DOC :
فنون تصمیم گیری
شماری از فنون و شیوه های سنتی و جدید تصمیم گیری به طریق برنامه ریزی شده و برنامه ریزی نشده وجود دارند که در جدول زیر دیده می شوند . همانطور که جدول ذیل نشان می دهد ، تصمیم گیری به طریق سنتی راه را برای استفاده از روشهای کامپیوتری هموار کرد . در حال حاضر نمایش کامپیوتری و پردازش داده ها امکانات وسیعی را برای تجزیه و تحلیل موقعیتهای تکراری ، فراهم می آورند .
تصمیمات برنامه ریزی شده را می توان به سادگی در برنامه کامپیوتر وارد کرد و حتی راههای اجرای تصمیمات را نیز می توان در آن منظور کرد . چند دهه گذشته استفاده از پژوهش عملیات گسترش یافته و این شیوه تا حدود قابل ملاحظه ای توسعه یافته است . همزمان با توسعه این شیوه ، کارآیی حل مسایل برنامه ریزی شده و کیفیت راه حل ها نیز بهبود یافته است .
به نحوی که بسیاری از مسایل برنامه ریزی نشده گذشته ، به تدریج به مسایل برنامه ریزی شده تبدیل می شوند .
به طور کلی مدیران هنگامی که با یک مسأله روبرو می شوند و سعی در حل آن می کنند ، غالبا استفاده از یک طیف را سودمند تشخیص داده اند که در یک نوک موقعیت های قابل پیش بینی ، در نوک دیگر آن موقعیت های فوق العاده دشوار غیر قابل پیش بینی و بین این دو قطب درجاتی از موقعیتهای پیش بینی تا غیر قابل پیش بینی قرار دارد . روی این طیف سه واژه دیده می شود که وضعیت های مختلفی را نشان می دهند . این سه واژه عبارتند از : (( اطمینان )) ، (( خطر پذیری )) و (( بی اطمینانی ))
اطمینان : هنگامی در شرایط اطمینان قرار داریم که آگاه باشیم در آینده چه رخ خواهد داد . در شرایط اطمینان ، اطلاعاتی دقیق ، قابل سنجش و قابل اعتماد وجود دارد که می تواند مبنای استواری برای تصمیمات باشد .
در این حالت آینده تا حد زیادی قابل پیش بینی است . برای مثال بسیاری از اصناف و کسبه بازار به یکدیگر اعتماد دارند ، حرف و سخنان متقابلشان را در معالات مبنا قرار می دهند . به عبارتی دیگر حتی اگر توافقشان به صورت غیر رسمی هم صورت گرفته باشد ، محترم شمرده خواهد شد .
خطر پذیری (ریسک) : در مواردی که قابلیت پیش بینی ، کاهش یابد ، وضعیت خطر پذیری پدید می آید . در این شرایط اطلاعات کامل در دسترس نیست ، اما برداشت خوبی از احتمال به دست آوردن نتایج و پی آمدهای خاص موجود است . برای مثال ، شرکتهای نفتی ممکن است ندانند کدام چاه خاص به نفت می رسد ولی در یک برنامه حفاری که شامل حفر چاههای زیادی می شود ، می توان به خوبی تخمین زد که چه تعداد چاه ممکن است به نفت برسد .
بی اطمینانی : در شرایط بی اطمینانی ، اطلاعات در حد ناچیزی وجود دارد و آینده معلوم نیست . مثلاً مدیرانی که به تجارت بین المللی می پردازند ممکن برای اولین بار با آداب و رسوم و فرهنگ کشوری روبرو شوند که با رسوم و فرهنگ کشور خودشان تفاوت بسیار داشته باشد و آنها خود را برای چنین وضعیتی آماده نکرده باشند . ممکن است در برخی از مناطق دنیا قرارداد کتبی ضمانت اجرایی نداشته و صرفاً به منزله شروع دوره جدیدی از مذاکرات تلقی شود . سرنوشت تصمیماتی که در چنین شرایطی گرفته می شود ، نامعلوم است .
در غایت می توان گفت : پیشرفت و توسعه تکنولوژی و همچنین جهانی شدن اقتصاد و تجارت ، بر شتاب تغییر محیط افزوده است و در آینده نزدیک هم این شتاب و در نتیجه تغییر محیط دو
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .DOC ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 16 صفحه
قسمتی از متن .DOC :
تصمیم گیری درست
آموزش مهارت های زندگی (ویژه جوانان و نوجوانان)
آینده گری
تحولات شناختی دوران بلوغ
تعریف تحولات شناختی : تحولات شناختی عبارت است از توسعه توانمندیهای تفکر و استدلال کردن.
کودکان (6 تا 12 سال) یاد می گیرند که چگونه تفکر انتزاعی پیدا نمایند مثلاً چطور تلفیق و ترکیب نمایند (جمع کردن) و مجزا و جداسازی کنند (تفریق و تقسیم). مرتب کنند (تفکیک و مرتب نمودن حروف و اعداد) و یا تبدیل نمایند (تبدیل اسکناس به سکه) یا رفتارشان را تغییر دهند.
این جور اعمال شناختی را انتزاعی گویند چون اعمال فکری هستند که در حضور اشیاء و حوادث و وقایع ملموس و موردتفکر صورت می پذیرند.
بلوغ، آغاز توسعه فرایندهای پیچیده تر تفکر را رقم می زند (که اعمال منطقی رسمی نیز نامیده می شوند) که شامل افکار سمبولیک (تفکر در مورد امکانات)، توان استدلال کردن از بین اصول آموخته و شناخته شده و نظرات و پرسشهای جدیدخود و توان در نظر آوردن نقطه نظرات دیگران بر حسب ویژگیهای متفاوت آنها (از طریق مناظره ، گفتگوی ایده ها و نظرات متفاوت) و توان تفکر دربارة فرایند و مراحل تصمیم گیری می باشد.
در دوران بلوغ چه تغییراتی در سیر تحولات شناختی روی می دهد؟
در طول بلوغ (از 12 تا 18 سالگی) نوجوان در حال رشد یاد می گیرد تا بطور منظم دربارة ارتباط منطقی اجزاء یک مسئله تفکر نماید. انتقال از تفکر انتزاعی به تفکر منطقی و رسمی در طول زمان اتفاق می افتد.
هر نوجوانی با سرعت مختص خود می تواند به تحولات توانمندی تفکر پیچیده و منطقی دست یابد و هر نوبالغی بتدریج دارای جهان بینی خاص خود می شود. بعضی ازنوبالغین درطول بلوغ ممکن است بتوانند تفکر منطقی را در مورد کارهای تحصیلی خود بیشتر از کارهای شخصی بکار بندند. چون وقتی موضوعات عاطفی پیش بیاید اغلب به توان نوبالغان در تفکر منطقی و پیچیده خدشه وارد می شود. در نتیجه توان در نظر گرفتن راه حلها و امکانات و حقایق ممکن است در قدرت تصمیمگیری نوبالغان نفوذ کرده مسیر تفکری آنها را به جهت مثبت یا منفی سوق دهد.
ویژگیهایی که نشان دهنده رشد و توسعه تحولات شناختی از حالت ساده به پیچیدگی و منطقی است عبارتند از:
آغاز بلوغ:
شخص نوبالغ در ابتدای دوران بلوغ از مهارت تفکر پیچیده بیشتر در جهت تصمیمگیری های خانه و مدرسه استفاده می کند مثلاً :در انجام تکالیف مدرسه از مهارت افکار منطقی و رسمی استفاده می کند.استانداردهای جامعه و مسئولین آنرا مورد تجزیه و تحلیل منطقی تر قرار میدهد.
- شروع می کند به اظهار نظر درمورد موضوعات متعدد که مربوط به زندگی شخصی اش درابعاد زیر می باشد:
v چه ورزشی بهتر است انجام بدهم
v عضو چه تیم یا گروهی شوم
v چه ظاهری برای من جذاب تر و دلپذیر تر است
v چه قوانینی در خانه من باید تغییر کند.
مثلاً :
- در انجام تکالیف مدرسه از مهارت افکار منطقی و رسمی استفاده می کند.
- استانداردهای جامعه و مسئولین آنرا مورد تجزیه و تحلیل منطقی تر قرار میدهد.
- شروع می کند به اظهار نظر درمورد موضوعات متعدد که مربوط به زندگی شخصی اش درابعاد زیر می باشد:
- چه ورزشی بهتر است انجام بدهم؟
- عضو چه تیم یا گروهی شوم؟
- چه ظاهری برای من جذاب تر و دلپذیر تر است؟
- چه قوانینی در خانه من باید تغییر کند؟
اواسط بلوغ
با وجود پیدا کردن تجربه هایی در بکارگیری فرایندهای تفکر پیچیده نوبالغ در اواسط بلوغ مهارت خود را در زمینه گسترش موضوعات فلسفی و آینده نگری توسعه می دهد. مثلاً
- سئوالات و پرسشهای او عمیقتر و وسیعتر می شود.
- اغلب به تجزیه و تحلیلهای دقیقتر و وسیعتر می پردازد.
- دربارة استانداردهای اخلاقی تفکر و انتخاب می نماید. (مثلاً : چه کاری درست است تا من انجام بدهم؟)
- دربارة اهداف آینده و امکانات آن تفکر و انتخاب می کند. (مثلاً: من چه چیزی از زندگی خودم می خواهم؟)
- درباره طرح و برنامه های خود تفکر وانتخاب می نماید؟
- شروع می کند به تفکر طولانی مدت روی مسائل زندگی خود و دیگران؟
- با استفاده از تفکر انتقادی و سیستماتیک شروع می کند به نفوذ در روابط خود با دیگران.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 45
تصمیم گیری
اهداف عمده
تحلیل تصمیم گیری به عنوان یک فراگرد منطقی با عطف توجه خاص به ارزیابی گزینه ها در پرتو اهداف مورد نظر .
بحث درمورد رویکردهای تصمیم گیری ، با تاکید خاص بر روی رویکرد تحقیق وتحلیل و استفاده از تحقیق درعملیات به عنوان بهترین مثال این رویکرد .
ارائه رویکردهای جدیدتر تصمیم گیری ، با توجه خاص به تحلیل ریسک ، درخت تصمیم گیری ، وتئوری ترجیح .
پیشنهاد رهنمودهایی که باتوجه به آنها می توان اهمیت نسبی تصمیمات راتعیین کرد .
تصمیم گیری ، یا انتخاب ازمیان گزینه های مختلف انجام یک کار، هسته اصلی برنامه ریزی را تشکیل می دهد. می توان گفت اگر تصمیمی اتخاذ نشود، برنامه ای وجود نخواهد داشت مدیران گاهی اوقات ملاحظه می کنند که تصمیم گیری شغل اصلی انها را تشکیل می دهد زیرا مداوما باید انتخاب کنند چه کاری باید انجام شود، چه کسی آن را انجام دهد چه زمانی، درکجا و حتی چطور باید انجام گیرد. به هر حال تصمیم گیری فقط گاهی در برنامه ریزی است همچنین قسمتی از زندگی روزانه هر فردی است.
برخی از شرکتها ملاحظه کرده اند که تهیه و انتشار مفروضات برنامه ریزی، فرضیاتی که کاربرد زیادی در برنامه ریزی دارند و ارائه آن به افراد مربوطه بسیار عاقلانه است، البته این مفروضات باید تازه و بهنگام نگه داشته شود این شرکتها همچنین از مدیران خود می خواهند که مفوضات تکمیلی را در هنگام ارائه بودجه یا سایر برنامه های مربوط تهیه و پیشنهاد نمایند. برای یک مدیر بسیار خطرناک است که تصور نماید بعد از تصویب برنامه و اتخاد تصمیم دیگر تعیین مفروضات ضرورتی ندارد . حقیقت این است که تا وقتی که یک شخص تمام عملیات راانجام نداده است ، تصمیم گیری وجود دارد وتصمیم گیری خوب موقعی انجام می شود که شخص مسئول تصویرروشنی ازمحیطی که تصمیمات درآن اجرا می گردد، داشته باشد.
سوالاتی برای بحث و بررسی
یک مسئله تصمیم گیری را در مقابل خود قرار داده و مفروضات حیاتی برنامه ریزی احاطه کننده آن را مختصراً شرح دهید. چه تعدادی از آنها مربوط به دانش و چه تعدادی مربوط به پیش بینی است؟ چه تعدادی کیفی و چه تعدادی کمی هستند؟ چه تعدادی در کنترل شما هستند؟
یک پیش بینی فروش اغلب هم به عنوان یک برنامه و هم به عنوان یک مفروض در نظر گرفته می شود. اظهار نظر نمایید.
مفروضات عمده ای را که به نظر شما شرکت «فوردموتور» برای پیش بینی فروش اتومبیلهای ود در 2 سال آینده لازم دارد، مشخص نمایید.
آیا اهداف، خط مشیها، و روشها می توانند برای برنامه ریزی به عنوان مروضات در نظر گرفته شوند؟
توضیح دهید چگونه مفروضات یکسان به هماهنگی برنامه ها کمک می کنند.
مفروضات چطور باید ایجاد و انتقال یابند؟
دقیقا شما چطور می توانید تکنیک «دلفی» را برای تعیین مفروضات مسائل عمده اجتماعی شرکتی که در 10 سال آینده با آنها مواجه خواهد شد، مورد استفاده قرار دهید
تصمیم گیری به عنوان گام مهمی در برنامه ریزی
قبلا توضیح داده شد که تصمیم گیری بخش عمده ای از برنامه ریزی است. در حقیقت هسته اصلی برنامه ریزی شرح فراگرد تصمیم گیری است. به این ترتیب تصمیم گیری ممکن است به این ترتیب تصور شود: 1. تعیین مفروضات، 2. تعیین گزینه ها، 3. ارزیابی گزینه ها، 4. انتخاب یک گزینه یعنی اتخاذ یک تصمیم. اگر چه در این فصل راجع به منطق و تکنیکهای انتخاب بحث می شود ولی در واقع تصمیم گیری به عنوان گامی در برنامه ریزی در نظر گرفته شده است.
معقولیت و تصمیم گیری
تصمیم گیری موثر مستلزم یک انتخاب منطقی است. ولی معقولیت چیست؟ چه موقع یک شخص منطقی فکر می کند یا تصمیم می گیرد؟ غالبا تصوی می شود که حل کردن مسئله، تفکر یا تصمیمی منطقی است، و گاهی اوقات یک مسئله به عنوان حالتی از ابهام، عدم اطمینان، یا هرج و مرج تعریف شده است. ولی اگر هدف یک شخص در وضعی مبهم، نامطمئن یا نامنظم قرار داشته باشد، مسلما هیچ مسئله ای وجود نخواهد داشت و نیازی به تصمیم گیری نیز نخواهد بود.
بنابراین ملاحظه می شود که قبل از تصمیم گیری منطقی شرایط معینی باید وجود داشته باشد. در وهله اول باید برای تحقق هدفی کوشش شود. ثانیا باید درک روشینی از گزینه ای که در جهت تحقق هدف است، داشت. ثالثا باید بتوان گزینه ها را در پرتو هدف مورد نظر ارزیابی کرد، و بالاخره باید گرایش داشت بهترین گزینه را برای تحقق هدف انتخاب کرد.
در زمینه مدیریت به ندرت می توان کاملا منطقی بود. چون اولا هیچ کس نمی تواند درباره گذشته تصمیم بگیرد، تصمیات باید در آینده اجرا شوند و آینده تقریبا شامل عدم اطمینان است. ثانیا به سختی می توان تمام گزینه های تحقق یک هدف را تشخیص داد، زیرا در بیشتر موارد راههای زیادی برای رسیدن به یک هدف وجود دارد.
آنچه یک مدیر می تواند در نظر بگیرد یک معقولیت محدود اس. برخی از مدیران برای اینکه می خواهند کاملا منطقی باشند اجازه می دهد عدم علاقه آنان به
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 23 صفحه
قسمتی از متن .doc :
مقدمه :
نوجوانی دوره ای است که در آن دانش آموز بیش از هر زمان دیگر نیاز به راهنمایی و مشاوره دارد. نوجوان ضمن مشورت با اولیا و مربیان، دست کم باید بداند که چگونه خود را بهتر بشناسد و از برخوردهای زیان بخش در محیط خانه و مدرسه پرهیز کند.
" چهار راه نوجوانی"، روایتگر تجربه های اولیا و مربیان است که به ندرت فرصت می یابند فنونی را که طی سال ها در خویش درونی ساخته اند، بررسی کرده، به روشنی در باره آن سخن بگویند.
"چهار راه نوجوان" با توجه به تجربیات معلمان و مشکلاتی که اولیا با آن مواجه بوده اند، نوشته شده است.
بدیهی است که خلاقیت و ابتکار فردی معلمان و اولیای خانه، با توجه به تفاوت های فردی کودکان و نوجوانان، نقش سازنده ای در امر مشاوره خواهد داشت.
چکیده :
در هر جامعه درصد قابل توجهی از کودکان، نوجوانان و بزرگسالان بدون آن که تمایلی داشته باشند، ناخواسته خودشان را در حصاری از کمرویی محبوس و زندانی می کنند و شخصیت واقعی و قابلیت های ارزشمند ایشان در پس توده ای از ابرهای تیره ی کمرویی، ناشناخته می ماند.چه بسیار دانش آموزان و دانشجویان هوشمند و خلاقی که در مدارس و دانشگاه ها فقط به دلیل کمرویی و معلولیت اجتماعی، همواره از نظر پیشرفت تحصیلی و قدرت خلاقیت و نوآوری نمره ی کمتری از همسالان عادی خود عایدشان می شود؛ چرا که کمرویی یک مانع جدی برای رشد قابلیت ها و خلاقیت های فردی است.پدیده ی کمرویی در بین بزرگسالان و افراد مسن بسیار پیچیده تر است و چنین پیچیدگی روانی ممکن است در اغلب موارد، نیازهای درونی، تمایلات، انگیزه ها، قابلیت ها، فرصت ها، هدف ها و برنامه های شغلی، حرفه ای و اجتماعی ایشان را به طور جدی متأثر و دگرگون کند.پرداختن به پدیده ی کمرویی و بررسی مبانی روان شناختی آن از این رو حائز اهمیت است که تقریباً همه ی ما به گونه ای تجاربی از کمرویی را در موقعیت های مختلف داشته ایم.
تعریف کمرویی
اصولاً خجالت یا کمرویی یک عاطفه اجتماعی است . این حالت از احساس خود کم بینی سرچشمه می گیرد و در برخی موارد آنقدر شدت می یابد که تمامی شخصیت فرد را تحت تأثیر قرار می دهد بطوریکه چنین فردی از حضور در اجتماع یا جمع افراد دچار ناراحتی های گوناگون می شود که در وضعیت جسمانی او نیز اثر می گذارد . فرد کمرو هشیارانه از مواجهه با افراد یا چیزهای مشخص یا انجام کاری همراه آنان بیزار است . فرد کمرو از ابراز وجود بیزار است و به طور محسوس ترسوست . تعداد بسیاری از افراد کمرو و خجالتی فکر می کنند که مشکل آنها غیر قابل حل است بطوریکه پند و اندرز همواره بیهوده بوده است و جای تأسف است که توانائی های عظیم افراد خجالتی علیرغم تمامی هوشی که دارند به هدر می روند . شخص خجالتی به خوبی می داند که دیگران از مشکل او آگاهند و همیشه مجبور است با گفتن کلمه بله تمام گفته های دیگران را تأیید کند . اگر شما خودتان جزو این افراد نیستید حتماً یکی دو تا از دوستانتان را با این مشخصات دیده اید : اعتماد به نفس کم ، منفی بافی ، ترس از شروع یک گفتگو و ایجاد مؤثر با دیگران و تر س از شرکت در فعالیت های گروهی . این افراد حتی اگر بدانند ترسشان هم بی مورد و بی منطق است باز هم موقع حرف زدن در یک جمع جدی ، سرخ می شوند و دستشان می لرزد و شرشر عرق می ریزند . گاهی این ترس افراطی باعث شوک های عصبی و تپش قلب هم می شود .
مقابله با کمرویی کودکان
اگر کودکی دارید که خجالتی است ، راههای زیادی برای از بین بردن خجالت وی به صورت منطقی و ظریف دارید. به عنوان مثال: با کودکان همسن فرزند خود هم صحبت شوید و در بازی های آنها شریک شوید. اگر کودک شما نخواهد صحبت کند و یا در بازی شرکت کند ، نگران نشوید.
شما و هر کاری که شما با بچه ها انجام دهید که منجر به پاسخ خوب بچه ها شود، به عنوان الگویی است که اجتماعی رفتار کردن را نشان می دهد. شما در ضمن به کودک خود نشان می دهید که چگونه با دیگران ارتباط برقرار کند. کمرویی کودکان خجالتی با برقراری ارتباط بیشتر با افراد ناآشنا ، سریعتر کاهش خواهد یافت. با این وجود مواجه سازی اگر به صورت تدریجی باشد ، بهترین نتیجه را خواهد داشت. در هر زمان اجازه دهید که کودک با موقعیت ها و افراد درگیر شود ، قبل از اینکه شما کودک را برای ارتباط ، تحت فشار قرار دهید.کمک کنید که اعتماد به نفس کودک در یک موقعیت زمانی جدید به صورت تدریجی افزایش یابد و این موقعیت می تواند یک فروشگاه مورد علاقه وی باشد که کودک به طور تدریجی شروع به دادن سفارش خود می کند و همچنین می تواند یک زمین بازی محلی باشد که کودک بالاخره از کودکی که اغلب او را در آنجا دیده است ، اسمش را می پرسد.کودکان خجالتی را بیشتر در معرض کودکان کوچکتر قرارداده و در صورت امکان کودک را در معرض انواع موقعیت ها و افراد قرار دهید تا به تدریج بیشتر و اجتماعی تر عمل کند.