دانشکده

دانلود فایل ها و تحقیقات دانشگاهی ,جزوات آموزشی

دانشکده

دانلود فایل ها و تحقیقات دانشگاهی ,جزوات آموزشی

مقاله در مورد زبان شناسی و گفتگو 50ص

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 69

 

زبان شناسی و گفتگو

ساختار گفتار و اولویت

بخش قبل، بر جنبه های آگاهی اجتماعی که می‌تواند بر آنچه از طریق گفته‌ها و در طول یک فعل و انفعال رابطه ایجاد کند. تاثیر داشته باشد تمرکز کرد. اصطلاح اثر متقابل (فعل و انفعال) در واقع می‌توانست شامل تعداد زیادی از زد و خوردهای کاملاً متفاوت اجتماعی شود.

برای مثال یک معلم که در کلاس در حال صحبت کردن با دانش آموزان است نوعی از اثر متقابل را نشان می‌دهد. مثالهای دیگر شامل پزشکی است که در یک کلینیک، بیماری صحبت می‌کند یا افرادی که در مذاکرات یک دادگاه شرکت می‌کنند. افرادی که در جلسه کمیته یا هیئت شرکت دارند یا افرادی که در اداره پست در حال خرید تمبر هستند و هزاران تجربه مختلفی که مردم دارند در آن یک تبادل گفتار میان افراد وجود دارد. احتمال می‌رود نوع مذاکره بر اساس موقعیتهای مختلف تعامل متفاوت باشد. به هر حال ساختار و مذاکره یعنی الگوی بنیادی من می‌گویم ... تو می‌گویی ... من می‌گویم ... تو می‌گویی از آن نوع تعامل بنیادی که ما در ابتدا آن را بدست می‌آوریم و اغلب مورد استفاده قرار می‌دهیم ناشی می‌شود. این، ساختار مذاکره و گفت و گو است. ساختار گفت و گو چیزی است که ما با آن در طول بیشتر مذاکره آشنا هستیم. اکنون زمان آن رسیده که به این ساختار به عنوان یک منظر حساس و دشوار کاربرد آشنای دقیق تر بنگریم.

تجزیه و تحلیل و گفتگو

استعاره‌های زیادی برای توضیح و شرح ساختار مذاکره به کار رفته‌اند برای بعضی گفت و گو و مذاکره مثل یک رقص است ، با شرکای مذاکره که به آرامی حرکاتشان را با هم هماهنگ می‌کنند. برای دیگران گفت و گو مثل عبور یک ترافیک از یک تقاطع می‌باشد که شامل حرکات متناوب بسیار و بدون هیچ برخوردی است.

به هر حال گسترده ترین روش تحلیلی مورد استفاده نه بر اساس رقصیدن (موسیقی وجود ندارد) و نه بر اساس جریان ترافیک و علائم ترافیکی موجود نیست) است. بلکه بر اساس قیاسی با کارکردهای اقتصادی یک فروشگاه می‌باشد.

در این فروشگاه یک جنس کمیاب وجود دارد که بستر کلام و حق صحبت نام دارد و می توان آن را تحت عنوان حق سخن گفتن تعریف کرد. در هر موقعیتی که کنترل به خوبی ثابت نشده باشد هر کس می‌تواند برای بدست آوردن آن سعی کند. این ،‌گرفتن نوبت نام دارد. از آنجا که این یک شکل فعالیت اجتماعی است، گرفتن نوبت بر اساس یک سیستم مدیریتی محلی عمل می‌کند. که به طور مذاکره‌ای توسط اعضای یک گروه اجتماعی شناخته می‌شود.

سیستم مدیریتی محلی ضرورتاً تعدادی از مذاکرات برای بدست آوردن نوبت‌ها، حفظ آنها و یا از دست دادنشان است. این سیستم بیشتر در نقاطی موردنیاز است که یک تغییر و تحول امکان پذیر در اینکه چه کسی نوبت را دارد، وجود داشته باشد.

هر نقطه تغییر نوبت امکان پذیر یک مکان تحول رابطه (TRP) نامیده می‌شود. در داخل هر گروه اجتماعی ویژگی هایی برای سخن گفتن و یا عدم سخن گفتن وجود خواهند داشت که نوعاً با یک TRP مرتبط هستند.

این نوع از استعارة تحلیلی برای ما یک منظر بنیادی تهیه می‌کند که در آن سخن گویانی که با هم در حال مذاکره و گفت و گو هستند طوری دیده می‌شوند که گویی در طی نگه داشتن و حفظ حق صحبت در حال نوبت گیری هستند.

آنها به آرامی این تغییر نوبت را انجام می دهند زیرا از سیستم مدیریت محلی برای گرفتن آن نوبت ها در یک TRP مناسب آگاهی دارند.

استعاره می تواند در آن دسته مذاکرات و گفت و گوهایی کاربرد داشته باشد که در آنها گویندگان همکاری می کنند و حق صحبت را به طور مساوی تقسیم می کنند . همچنین این می تواند آن دسته گفت و گوهایی را تشریح کند که در آنها به نظر می رسد گویندگان در رقابت هستند در حال جنگ برای حفظ حق صحبت و جلوگیری از گرفتن آن بوسیله دیگران این روشهای اثر متقابل مذاکره ای اساسا از یک گروه اجتماعی به گروه دیگر تفاوت دارند.

برای مصور کردن این سیستم در کار ، در حالتی که از فرضیه های متفاوت دیگر گروههای اجتماعی درباره معنا و مفهوم ویژگی های گوناگون آگاهی داریم ،‌بر روی گفت و گوهایی یک گروه اجتماعی تمرکز می‌کنیم (گویندگان انگلیسی زبان طبقه متوسط در یک جمع )

(مکثها ، تداخل یا همزمانی و کانالهای برگشتی)

بیشتر اوقات مذاکره و گفت و گو شامل دو یا تعداد بیشتری از شرکت کنندگان است که نوبت ها را بدست می‌آورند.

و در هر زمان تنها یکی از آنها سخن می‌گوید. گذر آرام از یک گوینده به گوینده بعدی با ارزش به نظر می رسد. گذرهایی با یک سکوت طولانی بین نوبت ها یا تداخل کلامی قابل توجه ، غیر استادانه و زشت تلقی می گردد. هنگامی که دو نفر تلاش می کنند با هم گفت و گویی داشته باشند و متوجه می‌شوند که جریان روانی (بینششان ) وجود ندارد یا ریتم ملایمی برای گذرها و انتقال (نوبت ها) وجود ندارد، بیشتر از آنچه گفته می‌‌شود. ارتباط ایجاد می‌گرد اینجا یک حس فاصله ، عدم صمیمیت و راحتی وجود دارد همانطور که در اثر متقابل بین یک دانش آموز و پدر دوستش طی اولین ملاقاتشان در (مثال) (1) نشان داده شده

مثال (1)

آقای استریت : دیو ، رشته تحصیلی تو چیست ؟

دیو: انگلیسی ... خوب هنوز واقعاً تصمیم نگرفتم.

(3 دقیقه)

آقای استریت پس می خواهی معلم بشوی؟

دیو : - نه – جداً نه – واقعاً نه اگر بتونم کاری بکنم

(5/2 دقیقه)

آقای اسمیت: - وا- // تو کجا... - ادامه بده

دیو؛- منظورم اینه که این – اه ببخشید // من ...

همانطور که در (مثال) (1) دیده می‌شود، مکثهای خیلی کوتاه با خط اریب مشخص شده ،‌به سادگی تردید هستند.

اما مکثهای طولانی تر تبدیل به سکوت می‌شوند. سکوتها در (1) به هیچ کدام از گویندگان قابل اسناد نیستند زیرا هر کدام یک نوبت را کامل کرده اند. اگر یک گوینده در واقع بستر را به گوینده دیگری بازگرداند و دیگری حرفی نزند بنابراین سکوت به گوینده دوم اسناد می‌گردد و با اهمیت می‌شود. این یک سکوت قابل اسناد است.

همانطور که در مثال (2) نشان داده شد، عدم پاسخ گویی از جانب دیو از طرف دوست دخترش طوری تلقی می‌گردد که گویی در حال ایجاد ارتباط است.

مثال (2)



خرید و دانلود مقاله در مورد زبان شناسی و گفتگو 50ص


مقاله در مورد زبان شناسی و گفتگو 50ص

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 69

 

زبان شناسی و گفتگو

ساختار گفتار و اولویت

بخش قبل، بر جنبه های آگاهی اجتماعی که می‌تواند بر آنچه از طریق گفته‌ها و در طول یک فعل و انفعال رابطه ایجاد کند. تاثیر داشته باشد تمرکز کرد. اصطلاح اثر متقابل (فعل و انفعال) در واقع می‌توانست شامل تعداد زیادی از زد و خوردهای کاملاً متفاوت اجتماعی شود.

برای مثال یک معلم که در کلاس در حال صحبت کردن با دانش آموزان است نوعی از اثر متقابل را نشان می‌دهد. مثالهای دیگر شامل پزشکی است که در یک کلینیک، بیماری صحبت می‌کند یا افرادی که در مذاکرات یک دادگاه شرکت می‌کنند. افرادی که در جلسه کمیته یا هیئت شرکت دارند یا افرادی که در اداره پست در حال خرید تمبر هستند و هزاران تجربه مختلفی که مردم دارند در آن یک تبادل گفتار میان افراد وجود دارد. احتمال می‌رود نوع مذاکره بر اساس موقعیتهای مختلف تعامل متفاوت باشد. به هر حال ساختار و مذاکره یعنی الگوی بنیادی من می‌گویم ... تو می‌گویی ... من می‌گویم ... تو می‌گویی از آن نوع تعامل بنیادی که ما در ابتدا آن را بدست می‌آوریم و اغلب مورد استفاده قرار می‌دهیم ناشی می‌شود. این، ساختار مذاکره و گفت و گو است. ساختار گفت و گو چیزی است که ما با آن در طول بیشتر مذاکره آشنا هستیم. اکنون زمان آن رسیده که به این ساختار به عنوان یک منظر حساس و دشوار کاربرد آشنای دقیق تر بنگریم.

تجزیه و تحلیل و گفتگو

استعاره‌های زیادی برای توضیح و شرح ساختار مذاکره به کار رفته‌اند برای بعضی گفت و گو و مذاکره مثل یک رقص است ، با شرکای مذاکره که به آرامی حرکاتشان را با هم هماهنگ می‌کنند. برای دیگران گفت و گو مثل عبور یک ترافیک از یک تقاطع می‌باشد که شامل حرکات متناوب بسیار و بدون هیچ برخوردی است.

به هر حال گسترده ترین روش تحلیلی مورد استفاده نه بر اساس رقصیدن (موسیقی وجود ندارد) و نه بر اساس جریان ترافیک و علائم ترافیکی موجود نیست) است. بلکه بر اساس قیاسی با کارکردهای اقتصادی یک فروشگاه می‌باشد.

در این فروشگاه یک جنس کمیاب وجود دارد که بستر کلام و حق صحبت نام دارد و می توان آن را تحت عنوان حق سخن گفتن تعریف کرد. در هر موقعیتی که کنترل به خوبی ثابت نشده باشد هر کس می‌تواند برای بدست آوردن آن سعی کند. این ،‌گرفتن نوبت نام دارد. از آنجا که این یک شکل فعالیت اجتماعی است، گرفتن نوبت بر اساس یک سیستم مدیریتی محلی عمل می‌کند. که به طور مذاکره‌ای توسط اعضای یک گروه اجتماعی شناخته می‌شود.

سیستم مدیریتی محلی ضرورتاً تعدادی از مذاکرات برای بدست آوردن نوبت‌ها، حفظ آنها و یا از دست دادنشان است. این سیستم بیشتر در نقاطی موردنیاز است که یک تغییر و تحول امکان پذیر در اینکه چه کسی نوبت را دارد، وجود داشته باشد.

هر نقطه تغییر نوبت امکان پذیر یک مکان تحول رابطه (TRP) نامیده می‌شود. در داخل هر گروه اجتماعی ویژگی هایی برای سخن گفتن و یا عدم سخن گفتن وجود خواهند داشت که نوعاً با یک TRP مرتبط هستند.

این نوع از استعارة تحلیلی برای ما یک منظر بنیادی تهیه می‌کند که در آن سخن گویانی که با هم در حال مذاکره و گفت و گو هستند طوری دیده می‌شوند که گویی در طی نگه داشتن و حفظ حق صحبت در حال نوبت گیری هستند.

آنها به آرامی این تغییر نوبت را انجام می دهند زیرا از سیستم مدیریت محلی برای گرفتن آن نوبت ها در یک TRP مناسب آگاهی دارند.

استعاره می تواند در آن دسته مذاکرات و گفت و گوهایی کاربرد داشته باشد که در آنها گویندگان همکاری می کنند و حق صحبت را به طور مساوی تقسیم می کنند . همچنین این می تواند آن دسته گفت و گوهایی را تشریح کند که در آنها به نظر می رسد گویندگان در رقابت هستند در حال جنگ برای حفظ حق صحبت و جلوگیری از گرفتن آن بوسیله دیگران این روشهای اثر متقابل مذاکره ای اساسا از یک گروه اجتماعی به گروه دیگر تفاوت دارند.

برای مصور کردن این سیستم در کار ، در حالتی که از فرضیه های متفاوت دیگر گروههای اجتماعی درباره معنا و مفهوم ویژگی های گوناگون آگاهی داریم ،‌بر روی گفت و گوهایی یک گروه اجتماعی تمرکز می‌کنیم (گویندگان انگلیسی زبان طبقه متوسط در یک جمع )

(مکثها ، تداخل یا همزمانی و کانالهای برگشتی)

بیشتر اوقات مذاکره و گفت و گو شامل دو یا تعداد بیشتری از شرکت کنندگان است که نوبت ها را بدست می‌آورند.

و در هر زمان تنها یکی از آنها سخن می‌گوید. گذر آرام از یک گوینده به گوینده بعدی با ارزش به نظر می رسد. گذرهایی با یک سکوت طولانی بین نوبت ها یا تداخل کلامی قابل توجه ، غیر استادانه و زشت تلقی می گردد. هنگامی که دو نفر تلاش می کنند با هم گفت و گویی داشته باشند و متوجه می‌شوند که جریان روانی (بینششان ) وجود ندارد یا ریتم ملایمی برای گذرها و انتقال (نوبت ها) وجود ندارد، بیشتر از آنچه گفته می‌‌شود. ارتباط ایجاد می‌گرد اینجا یک حس فاصله ، عدم صمیمیت و راحتی وجود دارد همانطور که در اثر متقابل بین یک دانش آموز و پدر دوستش طی اولین ملاقاتشان در (مثال) (1) نشان داده شده

مثال (1)

آقای استریت : دیو ، رشته تحصیلی تو چیست ؟

دیو: انگلیسی ... خوب هنوز واقعاً تصمیم نگرفتم.

(3 دقیقه)

آقای استریت پس می خواهی معلم بشوی؟

دیو : - نه – جداً نه – واقعاً نه اگر بتونم کاری بکنم

(5/2 دقیقه)

آقای اسمیت: - وا- // تو کجا... - ادامه بده

دیو؛- منظورم اینه که این – اه ببخشید // من ...

همانطور که در (مثال) (1) دیده می‌شود، مکثهای خیلی کوتاه با خط اریب مشخص شده ،‌به سادگی تردید هستند.

اما مکثهای طولانی تر تبدیل به سکوت می‌شوند. سکوتها در (1) به هیچ کدام از گویندگان قابل اسناد نیستند زیرا هر کدام یک نوبت را کامل کرده اند. اگر یک گوینده در واقع بستر را به گوینده دیگری بازگرداند و دیگری حرفی نزند بنابراین سکوت به گوینده دوم اسناد می‌گردد و با اهمیت می‌شود. این یک سکوت قابل اسناد است.

همانطور که در مثال (2) نشان داده شد، عدم پاسخ گویی از جانب دیو از طرف دوست دخترش طوری تلقی می‌گردد که گویی در حال ایجاد ارتباط است.

مثال (2)



خرید و دانلود مقاله در مورد زبان شناسی و گفتگو 50ص


مقاله در مورد زبان شناسی و گفتگو 50ص

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 69

 

زبان شناسی و گفتگو

ساختار گفتار و اولویت

بخش قبل، بر جنبه های آگاهی اجتماعی که می‌تواند بر آنچه از طریق گفته‌ها و در طول یک فعل و انفعال رابطه ایجاد کند. تاثیر داشته باشد تمرکز کرد. اصطلاح اثر متقابل (فعل و انفعال) در واقع می‌توانست شامل تعداد زیادی از زد و خوردهای کاملاً متفاوت اجتماعی شود.

برای مثال یک معلم که در کلاس در حال صحبت کردن با دانش آموزان است نوعی از اثر متقابل را نشان می‌دهد. مثالهای دیگر شامل پزشکی است که در یک کلینیک، بیماری صحبت می‌کند یا افرادی که در مذاکرات یک دادگاه شرکت می‌کنند. افرادی که در جلسه کمیته یا هیئت شرکت دارند یا افرادی که در اداره پست در حال خرید تمبر هستند و هزاران تجربه مختلفی که مردم دارند در آن یک تبادل گفتار میان افراد وجود دارد. احتمال می‌رود نوع مذاکره بر اساس موقعیتهای مختلف تعامل متفاوت باشد. به هر حال ساختار و مذاکره یعنی الگوی بنیادی من می‌گویم ... تو می‌گویی ... من می‌گویم ... تو می‌گویی از آن نوع تعامل بنیادی که ما در ابتدا آن را بدست می‌آوریم و اغلب مورد استفاده قرار می‌دهیم ناشی می‌شود. این، ساختار مذاکره و گفت و گو است. ساختار گفت و گو چیزی است که ما با آن در طول بیشتر مذاکره آشنا هستیم. اکنون زمان آن رسیده که به این ساختار به عنوان یک منظر حساس و دشوار کاربرد آشنای دقیق تر بنگریم.

تجزیه و تحلیل و گفتگو

استعاره‌های زیادی برای توضیح و شرح ساختار مذاکره به کار رفته‌اند برای بعضی گفت و گو و مذاکره مثل یک رقص است ، با شرکای مذاکره که به آرامی حرکاتشان را با هم هماهنگ می‌کنند. برای دیگران گفت و گو مثل عبور یک ترافیک از یک تقاطع می‌باشد که شامل حرکات متناوب بسیار و بدون هیچ برخوردی است.

به هر حال گسترده ترین روش تحلیلی مورد استفاده نه بر اساس رقصیدن (موسیقی وجود ندارد) و نه بر اساس جریان ترافیک و علائم ترافیکی موجود نیست) است. بلکه بر اساس قیاسی با کارکردهای اقتصادی یک فروشگاه می‌باشد.

در این فروشگاه یک جنس کمیاب وجود دارد که بستر کلام و حق صحبت نام دارد و می توان آن را تحت عنوان حق سخن گفتن تعریف کرد. در هر موقعیتی که کنترل به خوبی ثابت نشده باشد هر کس می‌تواند برای بدست آوردن آن سعی کند. این ،‌گرفتن نوبت نام دارد. از آنجا که این یک شکل فعالیت اجتماعی است، گرفتن نوبت بر اساس یک سیستم مدیریتی محلی عمل می‌کند. که به طور مذاکره‌ای توسط اعضای یک گروه اجتماعی شناخته می‌شود.

سیستم مدیریتی محلی ضرورتاً تعدادی از مذاکرات برای بدست آوردن نوبت‌ها، حفظ آنها و یا از دست دادنشان است. این سیستم بیشتر در نقاطی موردنیاز است که یک تغییر و تحول امکان پذیر در اینکه چه کسی نوبت را دارد، وجود داشته باشد.

هر نقطه تغییر نوبت امکان پذیر یک مکان تحول رابطه (TRP) نامیده می‌شود. در داخل هر گروه اجتماعی ویژگی هایی برای سخن گفتن و یا عدم سخن گفتن وجود خواهند داشت که نوعاً با یک TRP مرتبط هستند.

این نوع از استعارة تحلیلی برای ما یک منظر بنیادی تهیه می‌کند که در آن سخن گویانی که با هم در حال مذاکره و گفت و گو هستند طوری دیده می‌شوند که گویی در طی نگه داشتن و حفظ حق صحبت در حال نوبت گیری هستند.

آنها به آرامی این تغییر نوبت را انجام می دهند زیرا از سیستم مدیریت محلی برای گرفتن آن نوبت ها در یک TRP مناسب آگاهی دارند.

استعاره می تواند در آن دسته مذاکرات و گفت و گوهایی کاربرد داشته باشد که در آنها گویندگان همکاری می کنند و حق صحبت را به طور مساوی تقسیم می کنند . همچنین این می تواند آن دسته گفت و گوهایی را تشریح کند که در آنها به نظر می رسد گویندگان در رقابت هستند در حال جنگ برای حفظ حق صحبت و جلوگیری از گرفتن آن بوسیله دیگران این روشهای اثر متقابل مذاکره ای اساسا از یک گروه اجتماعی به گروه دیگر تفاوت دارند.

برای مصور کردن این سیستم در کار ، در حالتی که از فرضیه های متفاوت دیگر گروههای اجتماعی درباره معنا و مفهوم ویژگی های گوناگون آگاهی داریم ،‌بر روی گفت و گوهایی یک گروه اجتماعی تمرکز می‌کنیم (گویندگان انگلیسی زبان طبقه متوسط در یک جمع )

(مکثها ، تداخل یا همزمانی و کانالهای برگشتی)

بیشتر اوقات مذاکره و گفت و گو شامل دو یا تعداد بیشتری از شرکت کنندگان است که نوبت ها را بدست می‌آورند.

و در هر زمان تنها یکی از آنها سخن می‌گوید. گذر آرام از یک گوینده به گوینده بعدی با ارزش به نظر می رسد. گذرهایی با یک سکوت طولانی بین نوبت ها یا تداخل کلامی قابل توجه ، غیر استادانه و زشت تلقی می گردد. هنگامی که دو نفر تلاش می کنند با هم گفت و گویی داشته باشند و متوجه می‌شوند که جریان روانی (بینششان ) وجود ندارد یا ریتم ملایمی برای گذرها و انتقال (نوبت ها) وجود ندارد، بیشتر از آنچه گفته می‌‌شود. ارتباط ایجاد می‌گرد اینجا یک حس فاصله ، عدم صمیمیت و راحتی وجود دارد همانطور که در اثر متقابل بین یک دانش آموز و پدر دوستش طی اولین ملاقاتشان در (مثال) (1) نشان داده شده

مثال (1)

آقای استریت : دیو ، رشته تحصیلی تو چیست ؟

دیو: انگلیسی ... خوب هنوز واقعاً تصمیم نگرفتم.

(3 دقیقه)

آقای استریت پس می خواهی معلم بشوی؟

دیو : - نه – جداً نه – واقعاً نه اگر بتونم کاری بکنم

(5/2 دقیقه)

آقای اسمیت: - وا- // تو کجا... - ادامه بده

دیو؛- منظورم اینه که این – اه ببخشید // من ...

همانطور که در (مثال) (1) دیده می‌شود، مکثهای خیلی کوتاه با خط اریب مشخص شده ،‌به سادگی تردید هستند.

اما مکثهای طولانی تر تبدیل به سکوت می‌شوند. سکوتها در (1) به هیچ کدام از گویندگان قابل اسناد نیستند زیرا هر کدام یک نوبت را کامل کرده اند. اگر یک گوینده در واقع بستر را به گوینده دیگری بازگرداند و دیگری حرفی نزند بنابراین سکوت به گوینده دوم اسناد می‌گردد و با اهمیت می‌شود. این یک سکوت قابل اسناد است.

همانطور که در مثال (2) نشان داده شد، عدم پاسخ گویی از جانب دیو از طرف دوست دخترش طوری تلقی می‌گردد که گویی در حال ایجاد ارتباط است.

مثال (2)



خرید و دانلود مقاله در مورد زبان شناسی و گفتگو 50ص


تحقیق درباره آئین گفتگو میان ایرانیان باستان

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 12

 

1- آیین گفتگو میان ایرانیان باستان

«در سر تا سر شاهنامه دیده می‌شود که شنوندگان، در هنگام سخنگویی سخنران هیچ بر زبان نمی‌آورند، تا آنکه گفتار او به پایان رسد آنگاه اگر بایسته می‌نمود به سخن وی پاسخ می‌دادند و بر همین بنیاد است که سعدی می‌گوید:

سخن را سر است ای برادر و بن

نیاید کسی در میان سخن

و چنین است که در داستان رستم و اسفندیار، در گفتاری که اسفندیار در ستایش از پهلوانی و نژاد خود می‌کند برستم می‌گوید:

بمان تا بگویم همه هر چه هست

یکی گر دروغ است بنمای دست

و این گفتار گواه بر آن است که در ایران باستان برای ورود به گفتارها در انجمن، دست خویش را بالا می‌گرفته‌اند تا سردار انجمن دستوری گفتار به ایشان بدهد»

«تا اینجا دیدیم که ایرانیان در میان سخنان دیگران گستاخ‌وار سخن نمی‌گفتند و همواره شنونده از روی آیین آزادگی درنگ می‌کرد تا دیگری سخن خویش را به پایان ببرد و این گفتار اسفندیار نیز نشان می‌دهد که دست بلند کردن و دستوری خواستن برای سخن گفتن نیز از آئین‌های دلپذیر ایرانیان باستان بوده است که گوینده، خود به شنونده می‌گوید که می‌توانی در میان گفتار من دست بلند کنی و از من بخواهی تا گفتار خود را ببرم و تو در میان سخن من اندرآیی و نادرستی گفتار من را بنمایی.»

2- آئین دادن رونما برای دیدن دیدار اروس:

در داستان زال و رودابه آنجا که کنیزان رودابه به در شکارگاه به زال برمی‌خورند و سپس به نزد رودابه می‌آیند رودابه به آنها می‌گوید که:

رخ من بپیشش بیاراستید

بگفتید و از پس بها خواستید

(هنگامی که چهره اروس را به داماد نشان می‌دادند، رونما می‌گرفتند، و این کار هنوز در بسیاری از روستاهای ایران و نیز در تاجیکستان و افغانستان به آئین است).

خاموش بودن ایرانیان بر سر خوان و آئین بازخوانی هنگام خوردن غذا نزد ایرانیان باستان و آئین شستشوی دست پیش از غذا در ایران باستان و دیگر آیینها هنگام غذا خوردن:

«در آئین ایران باستان، باید در سر خوان خاموش بود، در این هنگام سخن گفتن نشاید»

درباره خاموشی ایرانیان بر سر خوان گذشته از منابع نوشت‌های دینی زرتشتی، از مآخذ بیگانگان هم بما رسیده است از آنان است مناند Menander که در سال 550 زاییده شد هنوز در بسیاری از جاه‌های ایران در سر خوان سخن گفتن پسندیده نیست.

ابوعثمان جا خط بصری که در سال 225 درگذشت در کتاب التاج، مسعودی که در سال 346 هجری درگذشت در مروج‌المذهب و محمد جریر طبری که در سال 224 در آمل (مازندران) زاییده شد و در سال 310 در بغداد درگذشت و در ترجمه فراسی تاریخ او که در سال 355 هجری پایان پذیرفته است بدست ابوعلی محمد بلعمی: آورده‌اند که ایرانیان هنگام غذا خوردن از سخن پرهیز داشتند و هنگام آراستن خوان چون جماعتی نان خورند یک تن زمزمه گیرد و ایشان را دعا کند و خاموش شود، و مردمان نان خورند و سخن نگویند و مغان نیز سخن نگویند در وقت نان خوردن و …»

و نمونه‌ای از باژخوانی در شاهنامه در داستان بیژن و منیژه آمده. آنجا که رستم انگشتری خود را میان مرغی پنهان می‌کند و همراه نان و دیگر خوراکهان که در سفره‌ای پیچیده بود بنزد بیژن می‌فرستد و بیژن آن «آن نان پاک را بادلی پرامید یزدان، با ترس و لرز، در پیش خود گسترد و باژ خوراک برخواند. و چون راز و نیازش به پایان رسید دست به خودش برد» اما آنچه را که ایران باستان پیش از خوردن خوراک، آفرینی زیر لب



خرید و دانلود تحقیق درباره آئین گفتگو میان ایرانیان باستان