لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 11
چکیده : فناوری کامپیوتر مدرسه تا محل کاربطور وسیع در جامعه گسترش پیدا کرده است و با تمامی جنبه های زندگی از ، خدمات بانکی، خرید و فروش، پرداخت مالیات و حتی رای گیری تلفیق شده است. امروزه این فناوری نقش مهمی در زندگی کودکان ایفاء می کند واین نقش بسرعت در حال افزایش است. بطوریکه تعداد کودکان 17-2 سال که کامپیوتر را در منزل استفاده می کنند از 48% در سال 1996 به 70% در سال 2000 صعود کرده است. استفاده کنترل نشده کامپیوتر بویژه وقتی با دیگر فناوری ها از قبیل تلویزیون همراه باشد کودک را در معرض خطر اثرات مضر آن بر تکامل فیزیکی، اجتماعی و روانی قرار می دهد. که از آنها می توان به مشکلات بینایی، صدمات سیستم اسکلتی، چاقی، اثر بر مهارتهای اجتماعی، مشکلات ارتباطی در خانواده و اعتیاد الکترونیکی اشاره کرد.در صورتیکه کامپیوتر صحیح استفاده شود اثرات مثبتی دارد . با رعایت نکاتی هنگام استفاده از کامپیوتر می توان مطمئن شد که استفاده از کامپیوتر زندگی کودکان را در حال و آینده بهبود می بخشد.از آنجائیکه کامپیوتر در همه جای زندگی حاضر است، مهم است که بفهمیم چگونه این تکنووژی می تواند رشد و تکامل کودکان را بهبود ببخشد یا منحرف کند.
مقدمه :
فناوری کامپیوتر بطور وسیع در جامعه گسترش پیدا کرده است و با تمامی جنبه های زندگی از مدرسه تا محل کار، خدمات بانکی، خرید و فروش، پرداخت مالیات و حتی رای گیری تلفیق شده است(1). مهمترین تغییراتی که این فن آوری بوجود آورده بوسیله مارشال مک لوهان در یک عبارت خلاصه شده است و آن تبدیل جهان به یک دهکده جهانی است. بدین معنا که مردم نقاط مختلف در کشورهای سراسر کره زمین به مثابه یک دهکده امکان برقراری ارتباط با یکدیگر و اطلاع از اخبار و رویدادهای جهانی را دارند(2). امروزه این فناوری نقش مهمی در زندگی کودکان ایفاء می کند واین نقش بسرعت در حال افزایش است(3). بطوریکه تعداد کودکان 17-2 سال که کامپیوتر را در منزل استفاده می کنند از 48% در سال 1996 به 70% در سال 2000 صعود کرده است. استفاده از اینترنت نیز از 15% به 52% دراین دوره 5 ساله افزایش پیدا کرده است. سرعت انتشار اینترنت 9 برابر سریعتر از رادیو، 4 برابر سریعتر از کامپیوترهای شخصی و سه برابر سریعتر از تلویزیون بوده است(1). تحقیقات دلالت دارد که 149 میلیون نفر در سراسر دنیا به شبکه اینترنت مرتبط هستند که به میزان 12% در هر ماه افزایش پیدا می کند(4). بررسی های آماری در سال 2000 بیانگر این مطلب است که کودکان س 7-2 سال بطور متوسط 34 دقیقه در روز از کامپیوتر استفاده می کنند که این زمان با افزایش سن طولانی تر می شود(5-2 سالگی 27 دقیقه در روز، 11-6 سالگی 49 دقیقه در روزو 17-12 سالگی 63 دقیقه در روز)(1) .بطور متوسط کودکان آمریکایی 3-1 ساعت درروز از کامپیوتر برای انجام تکالیف مدرسه، صحبت با دوستان بطور آن لاین و بازی کردن استفاده می کنند.90% کودکان سن مدرسه در این کشور به کامپیوتر دسترسی دارند(5).
کشور ما از نظر بهره مندی از اینترنت در بین 178 کشور جهان رتبه 87 را دارد که بر اساس طبقه بندی اتحادیه جهانی مخابرات جزء کشورهای متوسط بشمار می رود. 35% استفاده کنندگان اینترنت را قشر جوان تشکیل می دهند و میانگین صرف شده برای اینترنت 52 دقیقه در هفته بوده است(2).
اما آیا فناوری کامپیوتر زندگی کودکان را بهبود می بخشد؟ از آنجائیکه کامپیوتر در همه جای زندگی حاضر است، مهم است که بفهمیم چگونه این تکنووژی می تواند رشد و تکامل کودکان را بهبود ببخشد یا منحرف کند .
روش :
این آمار و نتایج طبق تحقیقات و بررسی های محققان در سراسر دنیا ، یعنی حدود 178 کشور بدست آمده است . این تحقیق روی کودکان 17ـ2 انجام شده که جمعیتی در حدود 149 میلیون نفر را که دارای کامپیوتر شخصی یا خانگی می باشند را تشکیل می دهد .
در این آمارازکتابهای نویسندگان و محققان معتبر و همچنین از منابع اینترنتی اکثرکشورهای دنیا که بنا بر آخرین اطلاعات و ارقام می باشد ، استفاده شده است.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 63
رشد اخلاقی کودکان
یکی از چالشهای اصلی دوران کودکی ارتقای نحوه دستکاری کردن محیط اطراف کودک است به عنوان مثال یاد دادن قواعد بازی از جمله این موارد است. در این مورد قواعد فیزیکی مانند پایداری شیء در کنترل محیطی به اندازه قواعد زبان شناسی در برقراری ارتباط از اهمیت برخوردار است. اگر این قواعد به اندازه کافی وجود نداشته باشد کودک باید به دنبال قواعد دیگری برود تا بتواند با تمرین هر روزه آنها دنیای اجتماعی که در آن زندگی میکند را اداره کند.
قواعد اجتماعی شامل دونوع اصلی هستند (تیوریل، کیلن، هالویگ ۱۹۸۷). نوع اول قواعد اخلاقی است که مشوق افراد برای انجام اعمال خیر و ضامن درستکاری و مشخص کننده اعمال خوب از بد میباشد. به عنوان مثال، مردم مجاز نیستند که همدیگر را بکشند یا اموال دیگری را به غارت ببرند. علاوه بر این یک سری قوانین رسمی که به قوانین اجتماعی معروفند در هر جامعه برای کنترل رفتارهای نادرست و هدایت آنها به راه راست وجود دارد. این نوع قاعده ممکن است مشتمل شود بر دادن صندلی به یک فرد پیر یا گفتن لطفاً و متشکرم و یا صبر کردن و اجازه دادن به ماشین فردی که در حال پیچیدن است باشند. به علاوه کودکان باید هم قواعد اخلاقی و هم قوانین اجتماعی را که شاید در موقعیتهای مختلف تفاوتهای بسیاری بین آنها وجود داشته باشد یاد بگیرند. به عنوان مثال بین قواعد خانوادگی مان و قواعد کلاس درس یا رفتارهای مورد انتظار والدین و رفتارهای دوست داشتنی همسالان تفاوتهایی وجود دارد و گفتن این مطلب ضرورتی ندارد که اکتساب قواعد اجتماعی جزء انکارناپذیر و بسیار مهم رشد کودکان است. (گرالینسکی و کوپ ،۱۹۹۳ مکویی و مارتین، ۱۹۸۳). رشد اخلاقی در قوانین اجتماعی اصولاً برای راهنمایی و تشخیص رفتارهای درست و غلط برای کودکان طراحی شده است. به همین دلیل مطالعه این که کودکان چگونه این قوانین را بفهمند و اجرا کنند به طور سنتی تحت عنوان اخلاقی بودن یا رشد اخلاقی مطرح شده است. تا دهههای اخیر، رشد اخلاقی یکی از حوزههای مورد مطالعه فقط فلاسفه و اندیشمندان مذهبی بود. امروزه روانشناسی رشد، بحثها و مطالب بسیار زیاد و جالبی را عنوان کرده است.تحقیقات معاصر در زمینه رشد اخلاقی به دو سطح اصلی تقسیم بندی شده اند. کانون توجه برخی از محققان کردار اخلاقی، توصیف علل رفتاری کودکان است. برای مثال، علل دزدی در کودکان، علل دعوا کردن آنها و عواملی که باعث میشود آنها به گروههای گانگستری بپیوندند از جمله حوزههای مطالعاتی این گروه محققان است. عده دیگری از محققان استدلال اخلاقی که در آن به چگونگی فکر کردن کودکان درباره آنچه که دیگران انجام میدهند را مورد مطالعه قرار میدهند. در این نوع مطالعه یک موقعیت اخلاقی را برای کودکان توصیف میکنند و از آنها درباره قضاوت آن موقعیت سؤالاتی میپرسند: آیا رفتار انجام گرفته درست بود یا نه؟ آیا شخص برای انجام رفتارش باید تنبیه شود؟ اگر باید تنبیه شود به چه اندازه؟
این مقاله از سه دیدگاه نظری اصلی در زمینه رشد اخلاقی آغاز و سپس به آنچه که روانشناسان درباره رشد تواناییهای استدلال اخلاقی انجام داده اند میپردازد و سپس به مطالبی درباره کردار اخلاقی اشاره میکند که در آن عوامل موثر بر رفتارهای مطلوب اجتماعی و سپس عوامل پرخاشگری و دیگر رفتارهای ضد اجتماعی مورد بررسی قرار گرفته است.
نظریههای رشد اخلاقی
دو نظریه در زمینه مطالعه رشد اخلاقی از اهمیت بیشتری برخوردار است.(گینز و اسننل ،۱۹۸۵ وینربی، ۱۹۹۳). یکی این که آیا عقاید و رفتارهای اخلاقی در درون هر کودک وجود دارد و به تدریج در طول زمان در او بروز میکند و یا این که این عقاید در درون یک فرهنگ وجود دارد و به کودک منتقل میشود. البته، شما در خواهید یافت که این موضوع یکی از اشکال بحث ماهیت در برابر طبیعت خواهد بود. دومین نظریه مشتمل بر قواعد اخلاقی به طور کلی است و معتقد است که آنچه از کودک بروز مییابد از یک عنصر زیست شناختی که در همه اعضای انواع که جنبه جهانی دارد نشأت گرفته است. از جهت دیگر، اگر قواعد اخلاقی در درون گروه اجتماعی رشد یابد بسیار استبدادی بوده و بنابر این از هر فرهنگ به فرهنگ دیگر متفاوت خواهد بود. این دو سؤال در قلب بسیاری از محققان روی این موضوع باقی است.
الگوهای رشدی- شناختی
همان طور که انتظار میرفت دیدگاه رشد اخلاقی بیشتر متوجه رشد استدلال اخلاقی کودکان شده است. نظریه پردازان این دیدگاه معتقدند شکلهای مختلف رشد شناختی پایه اساسی برای رشد اخلاقی و درک رفتار اخلاقی در کودکان است و ما باید ابتدا توانایی استدلال اخلاقی و دانش مربوط به مسائل اخلاقی خودمان را افزایش دهیم(دورایز ،۱۹۹۱ رست ۱۹۸۳).دیدگاه شناختی علاوه بر این معتقد است که کردار اخلاقی یک کودک از یک موقعیت به موقعیت دیگر ثبات قابل توجهی را نشان میدهد و واکنش به یک فرآیند واحد از
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 58
تربیت دینی کودکان در دورهی پیش از دبستان
مقدمه
آموزش و پرورش در دورهی پیش از دبستان، از دیرباز در کشور ما به عنوان مرحلهای از آموزش مطرح بوده است. یعنی از همان زمانی که برنامهریزی در امر تعلیم و تربیت کودکان در دورهی دبستان به طور جدی مورد توجه قرار گرفت، مسئلهی تعلیم و تربیت کودکان در سالهای اولیهی پیش از دبستان نیز، که باید آن را سالهای سازندگی و تشکیل دهندهی بسیاری از صفات و ویژگیهای کودک نامید، از اهمیت خاصی برخوردار بوده است؛ لیکن، کمبودها و تنگناهای اطلاعاتی و اقتصادی همواره موجب کوتاهی در پرداختن به آن گردیده است.
نگاهی گذرا به تغییرات و تحولات آموزش و پرورش پیش از دبستان، در طول بیش از نیم قرن گذشته، نشانگر این واقعیت است که مبحث تربیت دینی گاهی به عمد و گاهی به سهو نادیده گرفته شده یا براساس یافتههای پژوهشی بدان پرداخته نشده است؛ لیکن تزلزل و مشکلات موجود در اعتقادات دینی جوانان این عصر ایران زمین، لزوم بازنگری عمیق و مبتنی بر مطالعه را در برنامههای دورهی پیش از دبستان الزامی میکند.
در این مقاله در پی آنیم که با توجه به ویژگیهای فطری دینخواهی و خداجویی کودکان پیش دبستانی و نیز با درنظر گرفتن احادیث و رهنمودهای بزرگان دین، به راههای عملی در تربیت دینی کودکان، در دورهی پیش از دبستان، دست یابیم.روشهای تربیت دینی کودکان پیش دبستانی کودک امانتی الهی و ودیعهای آسمانی است که به پدر و مادر سپرده شده است. قلب پاک کودک، گوهری گرانمایه و نفیس و آیینهای روشن است که از هر گونه نقش و نگاری خالی است و در عین حال قابلیت پذیرش هر نقشی را دارد... پس اگر وی را طبق اصول صحیح تعلیم و تربیت، به عادات و صفات نیک پرورش دهند، به آن عادات خو گرفته، بر آن صفات نشو و نما میکند.(سازمان پژوهش و برنامهریزی آموزشی، 1365)
هدایت کودکان جز از طریق پرورش صحیح مذهبی آنان میسر نیست و کودکان برای پذیرش رفتارهی صحیح و مطلوب اجتماعی از طریق آموزش مسایل دینی، آمادگی بیشتری دارند تا از راههای دیگر. در مرحلهی پیش از دبستان، بهتر است آموزش مسایل به صورت «آموزش غیر مستقیم» باشد و هر کودک به تناسب میزان تمایل و توان خویش کشف کند و یاد بگیرد. علاوه بر آن بهتر است کودک در انجام فعالیتها از آزادی بیشتری برخوردار شود و آموزش برای او جنبهی سرگرمی و بازی داشته باشد. در روش آموزش غیر مستقیم، کودکان فرصت دارند برنامههای کار خود را تنظیم کنند و دربارهی دانستهها و کشفیات خود، پرسشهای گوناگون مطرح نمایند. ارزشیابی از آموختههای آنان نیز باید به صورت غیر مستقیم انجام شود، مانند ارزشیابی در حین بحث و گفت وگو و مشاهده. به بیان دیگر، نیازی نیست سخن از امتحان به میان آید.
ویژگیهای که در دورهی پیش از دبستان بسیار مهم است و باید به آنها توجه کرده، روشهای آموزشی را براساس آن ویژگیها طرحریزی نمود، عبارتاند از:1-علاقهی کودکان به بازی.
2-قدرت و نیاز کودکان به الگوگیری، نقشپذیری و تقلید در این سن.3- شادی کودکان و علاقهی آنها به مطالب آهنگین.گسترهی برنامهها و فعالیتهای دوران پیش دبستانی را نیز میتوان در موارد زیر خلاصه کرد:
الف) توسعهی مهارتهای حسی و حرکتی.
ب) توسعهی مهارتهای کلامی.
ج) توسعهی مهارتهای شناختی.
د) توسعهی مهارتهای اجتماعی.
هـ) توسعهی قوای خلاق و زیبایی شناختی.
و) تقویت مهارتهای خودیاری و رشد عاطفی. (افروز، 1378)
دکتر غلامحسین شکوهی (1363)، اهداف عمدهی آموزش و پرورش در دورهی قبل از دبستان را به صورت زیر بیان کرده است:
پرورش عادات مفید در کودک به منظور تأمین تندرستی و ایجاد مهارتهای که برای تطبیق شخص با محیط لازم است.
پرورش رفتارهای اجتماعی مطلوب در کودکان.
پرورش عواطف کودکان.
کمک به پرورش استعدادهای فطری کودکان.
ایجاد حس اعتماد به نفس و امنیت خاطر در کودکان.
متوجه ساختن کودک به دنیای پیرامونش.
تشویق حس استقلالطلبی.
پرورش حس زیباییشناسی در کودکان.
با یک بررسی ساده میتوان جایگاه تربیت دینی کودکان را در کنار هر یک از موارد بالا یا به شکل چتر فلسفی گسترده در بالای موارد فوق مشاهده کرد. برای مثال، در پرورش عواطف کودک مسلمان، علاوه بر پرورش حسّ نوعدوستی، به پرورش حس برادری اسلامی و کنترل عواطف نیز توجه میشود. علاوه بر آن برای ایجاد حس اعتماد به نفس در کودک مسلمان، گوشزد کردن
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 13
ورزش کودکان
ورزش برای کودکان، فوق العاده ضروری و لازم است. کودکان به طور طبیعی و فطری به ورزش، بازی و تحرّک علاقه نشان می دهند و این بازی و تحرک برای رشد و نموّ نسوج بدنشان لازم بوده و شرط زنده ماندنشان می باشد. نیاز به تحرک و بازی- که چیزی جز ورزش نیست- اختصاصی به بچه انسان ها نداشته، بلکه در سایر حیوانات نیز محسوس است. شهید دکتر پاک نژاد در کتاب اولین دانشگاه و آخرین پیامبر به همین نکته اشاره کرده و می نویسد:
" بچه گربه، بازی می کند، بزغاله، جست و خیز دارد، بچه شیر به سروکول مادرش می پرد، کره الاغ به مادرش لگد می زند و ... و اخیراً کشف شده، نشخوار کردن نشخوار کنندگان و خواب دیدن حیوانات مغزدار، مخصوصاً در گوشت خواران، از گربه گرفته تا جنین انسان، همه برای تکامل مغزشان بوده و لازم است."
حال که ورزش، بازی و تحرّک برای کودکان لازم و ضروری است، وظیفه والدین و مربیان این است که سعی کنند کودکان را به سوی ورزش ها و بازی هایی هدایت کنند که فکر، روح، جسم و شخصیت آن ها را ساخته و آن ها را برای زندگی اجتماعی سالم و مفید آماده سازد. دکتر رجبعلی مظلومی در کتاب گامی در مسیر تربیت اسلامی می نویسد:
"ورزش هایی که به کودکان داده می شود، باید چنان باشند که به تربیت قوای فکری و نظم روحی آن ها منتهی گردد؛ بدین معنان که تکوین اخلاق کنند، ایجاد منش نمایند، عادت های مطلوب را (نظیر نظم و انضباط و اطاعت از قانون و جوان مردی و همکاری) مایه گذارند و یا حس ابتکار را بیدار کنند و بپرورند.
این ها همه را ضمن بازی ها بهتر از هر گونه درس می توان یاد داد، زیرا اثر این چنین آموزش ضمن بازی ها، تا پایان عمر، باقی می ماند."
از ورزش ها و بازی های کودکان، استفاده های دیگری نیز می توان نمود مربیان دلسوز و زیرک، با توجه به نوع بازی ها و ورزش های مورد علاقه کودکان، می توانند شخصیت واقعی و حقیقی و نیز استعدادهای نهفته کودکان و حساسیت های روحی آنان را کشف نموده و در برنامه ریزی های تربیتی، مورد توجه و استفاده قرار دهند. دکتر مظلومی در این مورد می نویسد:
"بازی های مورد علاقه کودک نیز می توانند تا حد زیادی معرّف جهت عاطفی و نظری او باشند و قابل توجه برای کار مربی قرار گیرند. آری بازی، واقعاً بازی نیست، درس زندگی کودک است، و نمایشی از سیر درونی و نفسانی او؛ پس باید که آن را نیکو ساخت و نیکو نظارت کرد."
آیة الله ابراهیم امینی نیز در کتاب بانوی نمونه اسلام چنین می نگارد:
"دانشمندان فن تربیت توصیه می کنند که باید اطفال را آزادی داد تا بر طبق دل خواه بازی کنند، بلکه باید وسایل و اسباب بازی و تفریح سالم را برای آنان فراهم ساخت. اخیراً در جهان متمدن، این موضوع مورد توجه واقع شده و در کودکستان ها و دبستان ها و دبیرستان ها انواع وسایل بازی و تفریج سالم را مطابق سن کودکان و نوجوانان برایشان فراهم می سازند، و آنان را به بازی های دسته جمعی تشویق می کنند و به اثبات می رسانند که بازی چنان که برای رشد بدنی اطفال لازم است، برای تربیت روحی آنان نیز تاثیر به سزایی دارد.
بعضی مردم از کودکان انتظار دارند که مانند بزرگ سالان زندگی کنند و بر خودشان لازم می دانند که اطفال را از بازی و حرکات بچه گانه باز دارند؛ و این عمل را تربیت می شمارند. اگر کودک بازیگر بود، می گویند: کودک بی ادبی است، ولی اگر خمود و سر به زیر بود و از بازی کناره گیری کرد و در گوشه ای نشست، می گویند: آفرین، چه کودک با ادبی است! اما دانشمندان روان شناس این عقیده را خطا و غلط می دانند و عقیده دارند که بچه باید بازی کند؛ اگر بازی نمی کند، علامت کسالت جسمانی و ضعف روحی اوست. البته پدر و مادر باید این جهت را مراعات کنند که بازی کردن کودک به حال خودش زیان بخش نباشد و اسباب مزاحمت دیگران را نیز فراهم نسازد.
پدر و مادر نه تنها باید کودک را در بازی کردن آزاد بگذارند، بلکه خودشان نیز باید در مواقع بی کاری با آنان بازی کنند، زیرا بازی کردن با پدر و مادر برای اطفال، بسی لذت بخش است و آن را از علایم محبت می شمارند."
از طریق ورزش می توان کودک را تربیت نمود و بسیاری از یاد گرفتنی ها را به او آموخت. در کتاب کودک و ورزش چنین آمده:
"قدرت آموختن در تمام کودکان وجود دارد. کودک می تواند از دیگران و با دیگران، بر اثر نگاه کردن، مقایسه کردن و تقلید کردن بیاموزد. مقایسه قدرت کودک با دیگران، نشانه اعتماد به قدرت خود می باشد و رقابت نیز می تواند در آموزش موثر باشد. هم سالان کودک در آموزش تربیت و آموختن کودک موثرند.
بزرگان نیز می توانند سرمشق آموزش برای خردسالان باشند... (جهت آموزش نظم و تربیت در ضمن بازی) می توانند به کودکان بیاموزند که:
1- به نوبت از اسباب بازی استفاده نمایند.
2- ممانعت برای کودکان دیگر فراهم نکنند.
3- پس از استفاده از اسباب بازی، آن را به کودکان دیگر واگذار نمایند.
4- اسباب بازی را خراب نکنند.
کودک می تواند قواعد اجتماعی و زندگی را فقط در جمع کودکان بیاموزد، برای این منظور سعی کنید که فرزند شما با دیگران آمیزش و رفت و آمد داشته باشد و تمرینات مثبت و منفی را بیاموزد.
هدف از تربیت کودکان استقلال آن هاست."
تنها دانشمندان و اندیشمندان معاصر نیستند که ورزش، بازی و تحرک را برای کودکان لازم می دانند، بلکه بسیاری از فلاسفه و صاحب نظران گذشته نیز این ضرورت را دریافته و بدان پرداخته اند؛ به عنوان نمونه، غزّالی می گوید:
"و هر روز یک ساعت وی را از بازی باز ندارند تا فرهیخته شود [یعنی تربیت گردد و ادب آموزد] و تنگ دلی نشود که از آن بدخوی گردد و کوردل."
ارسطو نیز ورزش و بازی را برای کودکان لازم می دانسته، ولی آن ها را از پرداختن به ورزش های سنگین منع نموده و معتقد بوده:
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 58
کاربرد هنردرمانی به ویژه روی کودکان استثنائی ، مارا واداشت تا به جستجو و کنجکاوی در این زمینه بپردازیم .
هنر درمانی جنبه های مختلفی دارد : موسیقی درمانی ، نقاشی درمانی ، دراماتراپی ، قصه درمانی ، شعر درمانی و ...
که دراینجا ، به تمام جنبه های هنر درمانی نپرداخته ایم ، بلکه تنها روی شاخه هایی از آن که احتمال می رفت قابل فهم تر و کاربردی تر باشد ، کار نموده و مطالبی بسیار مختصر گرد آورده ایم .
هنر ، مفهوم وسیع و پر رمز و رازی دارد . جنبه ای از تعریف هنر ، آسمانی و ذهنی است مانند احساسات و افکار خوب داشتن ، عاشق بودن و ... و جنبه ای از آن نِیز عینی و قابل لمس است مانند : مهارت در ساختن چیزی ، شعر خوبی نوشتن ، صدای دلنوازی داشتن ، و ... اما مهم تر آنکه از طریق زبان هنر می توان دیگران را درک کرد .
هنر درمانی به عنوان ابزاری برای روان درمانی ، در واقع تلاشی سازمان یافته جهت کمک به افراد است تا ارتباط سازگارانه بهتری بین خود و جهان بیرون پیدا کنند .
در هنردرمانی ، کلامی ساختن چیزی که غیر کلامی است یا هوشیار سازی آنچه ناهوشیار است ، یکی از جالب ترین و بدیع ترین فعالیتهای هنردرمانگر محسوب می شود .
کاربرد بالینی هنر درمانی دربرگیرنده کودکان و بزرگسالان بستری در بیمارستان و افراد روان نژند و روان پریشی که داوطلبانه در پی مداوای روان درمانی هستند ، افراد زندانی ، عقب ماندگان ذهنی ، کودکان مبتلا به ناتوانی یادگیری ، زوجین مشکل دار، خانواده ها و افرادی که علائمی از ناراحتیهای هیجانی ناشی از بیماریهای جسمی مانند : بیماریهای مزمن ، سرطان ، آسم ، دیابت و مشکلات عصبی دارند ، می باشد .
یکی از راه های پی بردن به مشکلات کودکان ، استفاده از ترسیم نقاشی در آنهاست . نقاشی بیان کننده احساسات و شخصیت کودکان است و باعث پرورش خلاقیت آنها می شود نقاشی زبان آزاد کودک است . کودک نیازمند گفتگو است اما چون تسلط کافی به زبان الفبائی و گفتاری ندارد ، آگاهانه و به طور غیر مستقیم از طریق هنر به ویژه نقاشی ، ویژگیهای شخصیتی و تمایلات درونی ، ناکامیها و فشارهای خود را آشکار می نماید .
اکثر قریب به اتفاق مردم از نوشتن لذت نمی برند و آنرا تکلیفی سخت و پیچیده می دانند ، در حالیکه نویسندگی یکی از مؤثرترین وسیله ها جهت بیان عقاید و مشکلات و رفع تألمات روحی می باشد .در این میان نوشتن خاطرات روزمره یکی از روشهایی است که می تواند به عنوان هنری جهت کمک به بیماران دچار افسردگی استفاده گردد .
قصه گویی برای انتقال غیر مستقیم پیامهای مهم درباره نحوه یادگیری رفتار سازگارانه در یک زمینه اجتماعی است . ادبیات کودکان منبع غنی و ابزار آموزشی مؤثر و خلاقی است که از طریق آن می توان مهارتهای مختلفی از قبیل مهارتهای اجتماعی ، مهارت حل مسأله ، مهارت خودآگاهی را به کودکان آموخت .
موسیقی به عنوان پدیده ای که به گونه ای باعث آرامش و تنش زدائی انسان می شود ، زمینه ای به قدمت خود انسان دارد .موسیقی درمانی به معنای استفاده از موسیقی برای توانبخشی تمامی بیماران جسمی و روانی است . رکن ریتمیک موسیقی می تواند برای تسهیل بهبود ریتم رفتار افراد مورد استفاده قرار گیرد ( مانند : دامنه حرکت ، سرعت تعلیم ، تنفس کردن و ...) .
تأثیر موسیقی درتعدیل رفتار کودکان کم توان ذهنی مؤثر بوده است . می توان از حرکات ریتمیک و موزیکال ، مهارت در هماهنگی های حرکتی آنها را بهبود بخشید . آگاهی از اندامهای بدن و مفاهیم مربوط به جهت یابی را می توان با رقص و انجام آوازها تقویت کرد . ضمناٌ آنها با شرکت در فعالیتهای گروهی موسیقی می توانند رفتارهای اجتماعی مناسب را آموخته و مهارتهائی را در همکاری گروهی به دست آورند .
بی شک امروزه یکی از شاخصهای توسعه یافتگی جوامع، بهره گیری از نظامهای مترقی و پیشرفته ی آموزش و پرورش است. و یکی از راههایی که جوامع برای پیشرفت و توسعه ی همه جانبه، به طور جدی و اصولی روی آن سرمایه گذاری کرده اند. دست یابی به این نظامهای پیشرفته و مترقی است.
در این بین نظام آموزش و پرورش استثنایی نیز به عنوانی بخشی مهم از نظام تعلیم و تربیت از اهمیت زیادی برخوردار است، و یکی از مهمترین بخشهای نظامهای تعلیم و تربیت دنیا به شمار می رود.
در این بین مطالعه، بررسی و پژوهش درباره ی نظامهای تعلیم و تربیت، دیگر کشورهای دنیا نیز سودمند است. البته شایان ذکر است که مقصود از این امر به هیچ وجه تقلید و الگو برداری غیرعلمی از این نظامها نیست. چون پیش از این تجربه اثبات کرده است که الگوبرداری غلط از نظامهای تعلیم و تربیت کشورهای توسعه یافته همیشه سودمند نخواهد بود. و گاه نتیجه ی معکوس داده است.
متخصصین امر برای تعیین اهداف و همچنین اصول آموزش و پرورش، منابع فراوانی را برشمرده اند، مهمترین این منابع عبارتند از:
1- یادگیرندگان و نیازهای آنان
2- تغییرات و نیازهای جامعه
3- اصحاب علم و نویسندگان کتابهای درسی
مسلم است که اهداف آموزشی، نیازها و ویژگیها یک کودک استثنایی (و حتی عادی)که در کشور جمهوری اسلامی ایران مشغول به تحصیل است با نیازهای کودکی که در اسپانیا، ایالات متحده ی آمریکا، و یا آفریقای جنوبی تحصیل می کند، تفاوتهای زیادی دارد. آموزه های سنتی،اجتماعی، دینی و فرهنگی که بین این جوامع حکمفرما است تفاوتهای فراوانی دارد.
اهداف کلی و آرمانی آموزش و پرورش نیز در کشورهای مختلف با هم متفاوت است. به عنوان مثال در کشور آمریکا رویکرد پراگماتیسم (عمل گرائی)، در کشورهای سوئد و فرانسه رویکرد لائیسم و در کشور کوبا رویکرد کمونیسم براهداف آرمانی آموزش و پرورش سایه انداخته است. اما در ایران نظام تعلیم و تربیت نیز متأثر از دین مبین اسلام است.
آموزش و پرورش از دیدگاه اسلام فراهم آوردن زمینه ی رشد و تکامل همه جانبه ی انسان ( از جنبه های جسمانی، عقلانی، عاطفی و اجتماعی) و هدایت سیر تکاملی او به سوی وجود مطلق «الله» است. علی شریعتمداری در کتاب جامعه، تعلیم و تربیت اهداف اموزش و پرورش در جمهوری اسلامی ایران را در هفت گروه ذکر می کند.
1- هدفهای ایمانی و اخلاقی
2- هدفهای فرهنگی
3- هدفهای خانوادگی
4- هدفهای اجتماعی
5- هدف سیاسی
6- هدفهای دفاعی و نظامی
7- هدفهای اقتصادی
این اهداف را نیز با تغییراتی جزئی می توان برای آموزش و پرورش استثنائی به کار برد. با این تفاوت که در نظام آموزش و پرورش استثنائی روی حداکثر استقلال اجتماعی و اقتصادی کودک استثنائی تأکید می گردد. اما سایر اهداف نیز در جای خود هر یک داری اهمیت خواهند بود. بنابراین همان طور که بیان شد نمی توان یک نظام آموزش و پرورش را صرفاً به خاطر اینکه در فلان کشور توسعه یافته اثربخش بوده است، برای سایر کشورها نیز تجویز کرد.
اما با وجود تمام مسائلی که گفته شد، می توان با مطالعه ی نظامهای آموزش و پرورش در دیگر کشورها، از نکات مثبت و منفی آنها بهره گرفت، و حتی ویژگیهای مثبت آنها را بومی سازی کرد و آنها را برای تهیه و تدوین اهداف به آموزش و پرورش به کار برد. در این راستا، حقیر سعی نموده ام برای آشنایی بیشتر همکاران ارجمند و صبوراستثنائی، به معرفی نظام آموزش و پرورش استثنایی در کشور اسپانیا بپردازم. باشد تا با استفاده و به کارگیری نکات مثبت و هم راستا با آموزه های ایرانی و اسلامی، بتوان به پویایی و رشد هر چه بیشتر آموزش و پرورش استثنایی این مرز و بوم کمک کرد.
سیاستهای آموزشی
از جمله مهمترین سیاستهای آموزشی مراکز آموزش استثنایی می توان به موارد ذیل اشاره نمود:
1- آموزش کودکان استثنایی از سنین آغازین کودکی
2- ارائه خدمات راهنمایی و مشاوره به خانواده های برخوردار از کودک معلول
3- ارائه تمرینات منسجم جسمی و ذهنی به کودکان استثنایی
4- طراحی و اجرای برنامه های آموزش استثنایی فردی
5- ارائه آموزش اجباری پیش دبستانی به کودکان استثنایی
اصول و اهداف آموزشی
هدف از آموزش استثنایی تعلیم و تربیت کودکان 4 تا 18 ساله ای است که به دلیل شرایط خاص جسمی ، روحی ، روانی ، اجتماعی و بهداشتی شان نمی توانند از نظام آموزش عادی بهره برند. یکی از اصول اساسی آموزش استثنایی این است که افرادی که نیاز به آموزش استثنایی دارند تا حد امکان از محیط اجتماعی و طبیعی شان جدا نگردند .از این رو ، اقداماتی انجام شده تا این کودکان در مدارس عادی تعلیم ببینند یا به عکس در مدارس عادی امکانات آموزش استثنایی برای چنین