لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 45
زندگی پروین اعتصامی
اختر چرخ ادب، پروین اعتصامی در25 اسفندماه 1285 شمسی در تبریز چشم به جهان گشود. مادر پروین اهل آذربایجان و پدرش یوسف اعتصام الملک آشتیانی اهل آشتیان بود.
پروین آموختن و نوشتن زبان فارسی و عربی را در دامان خانواده آموخت. تا اینکه پدرش در سال 1291 شمسی تصمیم گرفت از تبریز به تهران بیاید. بنابراین پروین به همراه پدر به تهران آمد. پدر پروین انسانی روشنفکر و تحصیل کرده بود و این امر نقش مهمی در پیشرفت پروین داشت. به پیشنهاد پدر، پروین برای یادگیری زبان انگلیسی وارد کالج آمریکایی تهران شدو به این طریق توانست به زبان انگلیسی تسلط کامل یابد که این امر بعدها در سرودن اشعارش تأثیر به سزایی داشت.
درسال 1303 شمسی پروین از مدرسه ی دختران آمریکایی فارغ التحصیل شد برای جشن فارغ التحصیلی پروین قعطه ی زیر را سرود و برای آنانی که در جشن شرکت داشتند این شعر را خواند.
ای نهال ارزو خوش زی که بار آورده ای
غنچه بی باد صبا گل بی بهار آورده ای
باغبانان تو را، امسال سال خرمی است
زین همایون میوه، کز هر شاخسار آورده ای
شاخ و برگ ات نیکنامی، بیخ و بارت سعی و علم
این هنرها، جمله از آموزگار آورده ای
غنچه ای زین شاخه، ما را زیب دست و دامن است
همتی ای خواهران تا فرصت کوشیدن است
پستی نسوان ایران جمله از بی دانشی است
مرد یا زن برتری و رتبت از دانستن است
به که هر دختر بداند قدر علم آموختن
تا نگوید کس پسر هوشیار و دختر کودن است
از چه نسوان از حقوق خویشتن بی بهره اند
نام این قوم از چه دور افتاده از هر دفتری
دامن مادر نخست آموزگار کودک است
طفل دانشور،کجا پرورده نادان مادری
« دیوان پروین اعتصامی، صص 288- 289»
پروین از همان آغاز زندگی به شعر و ادب علاقه ی زیادی داشت و محیط مناسب خانه او را در شکوفایی استعدادهایش یاری می کرد. اعتصام الملک پدر پروین، سردبیر مجله ی بهار بود. پروین از سن هشت سالگی شعر می سرود.پدر نیز تعدادی از سروده هایش را در مجله ی بهار به چاپ می رساند. این تشویق بزرگی برای پروین بود تا درسرودن اشعارش سعی و استعداد شعری پروین شد، رفت و آمد او به محافل ادبی آن روزگار بود که پدرش با آنها سروکار داشت.»
در یکی از این محفل ها پروین با شاعر و روشنفکر زمان خود، ملک الشعرای بهار آشنا می شود بهار با دیدن سروده های پروین بسیار تعجب کرد. بطوریکه در ابتدا باروش نمی شد شاعر جوانی چون پروین بتواندچنین شعرهای زیبایی بسراید. بخصوص که پروین، زنی با حجب و حیا بود و زنان در آن زمان کمتر اجازه داشتند در میدان علم و ادب اظهارنظری کنند، و ذوق و هنر وجودی خود را به ظهور برسانند. بهار خود در مقدمه ای که بر دیوان پروین اعتصامی نوشته از شیوه ی شاعری پروین اینگونه می گوید:« ملاحظه ی چند صفحه ازاین دیوان و مشاهده ی سبک متین و شیوه ی استوار و شیوایی بیان و لطافت معانی آن چنانم بفریفت که تنها این کتاب را پیش روی نهاده و هر مشغله که بود، پس پشت افکندم و تمامت آن را خوانده لذتی موفور بردم.»
هرچند بهار در آغاز کار به سروده های پروین به چشم تردید می نگریست، اما کمکم به خاطر نشست و برخاستی که در محافل ادبی با پروین داشت متوجه شد که تمام آن اشعار ازپروین بوده و واقعاً استعداد شاعری در وجودش نهفته است. با این وجود اکثر مردم آن زمان این سروده ها را از پروین باور نداشتند و ان را به اعتصام الملک آشتیانی پدر پروین نسبت می دادند با تمام این مسایل پروین دست از تلاش خود برنداشت و با وجود تمام محدودیت هایی که سراسر زندگی اش را احاطه کرده بود، به سرودن ادامه داد و حقیقت وجودی خود را به تماشا گذاشت. اما چرا مردم آنزمان سروده های ناب و زیبای پروین را از او نمیدانستند و اصلاً به فکرشان خطور نمی کرد که شاید زنی بتواند چنین زیبا، سخنان خود را به نظم درآورد و از اندیشه ها وآرزوهای نهفته اش سخن بگوید. تا آن زمان علت حاکمیت اندیشه هایی که زن را در چهار دیواری سیاسی، فرهنگی، اجتماعی و .... دخالت کند هیچ زنی نتوانسته بود از استعداد درونی خود سخنی بگوید و جرأت نداشت که حتی نوشته ها و سروده های خود را به کسی نشان دهد. زیرا خواه ناخواه همانند پروین، او را مورد اتهام خود قرار می دادند و چنین هنری را از او باور نداشتند.
برای مثال درزمانی که پروین به پشتیبانی پدر خود در محافل ادبی آن روز شرکت می کرد و در جمع بزرگانی چون بهار، دهخدا، محمدقزوینی، نفیسی و .... شعر خود را می خواند و مورد تشویق آنان قرار می گرفت، شاعر دیگری به اسم عالمتاج قائم مقام، متخلص به« ژاله» زندگی می کرد. اما هیچگاه بخاطر محیط و فرهنگ حاکم بر زمان خود نتوانست سروده های خود را برای کسی بخواند و یا احیاناً آنرا در مجله و یا روزنامه ای به چاپ برساند:« شاید به این سبب از انتساب به شعر و شاعری نیز تبرا می جست و دیوان غزلهایش را به آتش سپرده بود.»
به آتش سپردن سروده ها، نشاندهنده ی محدودیت هایی است که سالهای سال بر زنان حاکم بوده و همین امر باعث شده است که ما شاهد پیشرفت جدی در زمینه های مختلف زندگی از سوی زنان باشیم. با این وجود پروین به خاطر حمایت های بی
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 10
سال شمار زندگی پروین
25/2/1285 خورشیدی: تولد در تبریز.
1291: مهاجرت به تهران با خانواده.
1292: سرودن اولین اشعار.
1293: سرودن شعر به سبک انوری.
1303: فارغ التحصیل از مدرسه.
1303: ایراد خطابهی " زن و تاریخ".
1313: ازدواج با پسرعموی پدر ( همایون فال ).
1313: بازگشت به منزل پدر.
11/5/1314: جدایی از همسر.
1314: آغاز به کار در کتابخانهی دانشرای عالی.
1314: چاپ اول دیوان اشعار.
1315: دریافت مدال لیاقت از وزارت فرهنگ.
12/10/1316 : مرگ پدر ( اعتصام المک ).
3/1/1320: تاریخ بستری شدن در اثر بیماری حصبه.
16/1/1320: تاریخ درگذشت.
1320: چاپ دوم دیوان.
26/2/1352: درگذشت مادر ( اخترالملوک ).
زندگی نامه
پروین اعتصامی که نام اصلی او "رخشنده " است در بیست و پنجم اسفند 1285 هجری شمسی در تبریز متولد شد ، در کودکی با خانواده اش به تهران آمد . پدرش که مردی بزرگ بود در زندگی او نقش مهمی داشت ، و هنگامیکه متوجه استعداد دخترش شد ، به پروین در زمینه سرایش شعر کمک کرد.
" پدر پروین"
یوسف اعتصامی معروف به اعتصام الملک از نویسندگان و دانشمندان بنام ایران بود. وی اولین "چاپخانه" را در تبریز بنا کرد ، مدتی هم نماینده ی مجلس بود.
اعتصام الملک مدیر مجله بنام "بهار" بود که اولین اشعار پروین در همین مجله منتشر شد ، ثمره ازدواج اعتصام الملک ، چهار پسر و یک دختر است.
"مادر پروین"
مادرش اختر اعتصامی نام داشت . او بانویی مدبر ، صبور ، خانه دار و عفیف بود ، وی در پرورش احساسات لطیف و شاعرانه دخترش نقش مهمی داشت و به دیوان اشعار او علاقه فراوانی نشان می داد.
"شروع تحصیلات و سرودن شعر"
پروین از کودکی با مطالعه آشنا شد . خانواده او اهل مطالعه بود و وی مطالب علمی و فرهنگی به ویژه ادبی را از لابه لای گفت و گوهای آنان درمی یافت در یازده سالگی به دیوان اشعار فردوسی ، نظامی ، مولوی ، ناصرخسرو ، منوچهری ، انوری ، فرخی که همه از شاعران بزرگ و نام آور زبان فارسی به شمار می آیند ، آشنا بود و از همان کودکی پدرش در زمینه وزن و شیوه های یادگیری آن با او تمرین می کرد.
گاهی شعری از شاعران قدیم به او می داد تا بر اساس آن ، شعر دیگری بسراید یا وزن آن را تغییر دهد ، و یا قافیه های نو برایش پیدا کند ، همین تمرین ها و تلاشها زمینه ای شد که با ترتیب قرارگیری کلمات و استفاده از آنها آشنا شود و در سرودن شعر تجربه بیاندوزد.
هر کس کمی با دنیای شعر و شاعری آشنا باشد ، با خواندن این بیت ها به توانائی او در آن سن و سال پی می برد برخی از زیباترین شعرهایش مربوط به دوران نوجوانی ، یعنی یازده تا چهارده سالگی او می باشد ، شعر " ای مرغک " او در 12 سالگی سروده شده است:
ای مُرغک خُرد ، ز آشیانه
پرواز کن و پریدن آموز
تا کی حرکات کودکانه؟
در باغ و چمن چمیدن آموز
رام تو نمی شود زمانه
رام از چه شدی ؟ رمیدن آموز
مندیش که دام هست یا نه
بر مردم چشم ، دیدن آموز
شو روز به فکر آب و دانه
هنگام شب آرمیدن آموز
با خواندن این اشعار می توان دختر دوازده ساله ای را مجسم کرد که اسباب بازی اش " کتاب" است ؛ دختری که از همان نوجوانی هر روز در دستان کوچکش ، دیوان قطوری از شاعری کهن دیده می شود ، که اشعار آن را می خواند و در سینه نگه می دارد.
شعر " گوهر و سنگ " را نیز در 12 سالگی سروده است.
شاعران و دانشمندانی مانند استاد علی اکبر دهخدا ، ملک الشعرای بهار ، عباس اقبال آشتیانی ، سعید نفیسی و نصر الله تقوی از دوستان پدر پروین بودند ، و بعضی از آنها در یکی از روزهای هفته در خانه او جمع می شدند ، و در زمینه های مختلف ادبی بحث و گفتگو می کردند. هر بار که پروین شعری می خواند ، آنها با علاقه به آن گوش می دادند و او را تشویق می کردند.
" ادامه تحصیلات"
پروین ، در 18 سالگی ، فارغ التحصیل شد ، او در تمام دوران تحصیلی ، یکی از شاگردان ممتاز مدرسه بود. البته پیش از ورود به مدرسه ، معلومات زیادی داشت ، او به دانستن همه مسائل علاقه داشت و سعی می کرد ، در حد توان خود از همه چیز آگاهی پیدا کند. مطالعات او در زمینه زبان انگلیسی آن قدر پیگیر و مستمر بود که می توانست کتابها و داستانهای مختلفی را به زبان اصلی ( انگلیسی ) بخواند . مهارت او در این زبان به حدی رسید که 2 سال در مدرسه قبلی خودش ادبیات فارسی و انگلیسی تدریس کرد.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 10
سال شمار زندگی پروین
25/2/1285 خورشیدی: تولد در تبریز.
1291: مهاجرت به تهران با خانواده.
1292: سرودن اولین اشعار.
1293: سرودن شعر به سبک انوری.
1303: فارغ التحصیل از مدرسه.
1303: ایراد خطابهی " زن و تاریخ".
1313: ازدواج با پسرعموی پدر ( همایون فال ).
1313: بازگشت به منزل پدر.
11/5/1314: جدایی از همسر.
1314: آغاز به کار در کتابخانهی دانشرای عالی.
1314: چاپ اول دیوان اشعار.
1315: دریافت مدال لیاقت از وزارت فرهنگ.
12/10/1316 : مرگ پدر ( اعتصام المک ).
3/1/1320: تاریخ بستری شدن در اثر بیماری حصبه.
16/1/1320: تاریخ درگذشت.
1320: چاپ دوم دیوان.
26/2/1352: درگذشت مادر ( اخترالملوک ).
زندگی نامه
پروین اعتصامی که نام اصلی او "رخشنده " است در بیست و پنجم اسفند 1285 هجری شمسی در تبریز متولد شد ، در کودکی با خانواده اش به تهران آمد . پدرش که مردی بزرگ بود در زندگی او نقش مهمی داشت ، و هنگامیکه متوجه استعداد دخترش شد ، به پروین در زمینه سرایش شعر کمک کرد.
" پدر پروین"
یوسف اعتصامی معروف به اعتصام الملک از نویسندگان و دانشمندان بنام ایران بود. وی اولین "چاپخانه" را در تبریز بنا کرد ، مدتی هم نماینده ی مجلس بود.
اعتصام الملک مدیر مجله بنام "بهار" بود که اولین اشعار پروین در همین مجله منتشر شد ، ثمره ازدواج اعتصام الملک ، چهار پسر و یک دختر است.
"مادر پروین"
مادرش اختر اعتصامی نام داشت . او بانویی مدبر ، صبور ، خانه دار و عفیف بود ، وی در پرورش احساسات لطیف و شاعرانه دخترش نقش مهمی داشت و به دیوان اشعار او علاقه فراوانی نشان می داد.
"شروع تحصیلات و سرودن شعر"
پروین از کودکی با مطالعه آشنا شد . خانواده او اهل مطالعه بود و وی مطالب علمی و فرهنگی به ویژه ادبی را از لابه لای گفت و گوهای آنان درمی یافت در یازده سالگی به دیوان اشعار فردوسی ، نظامی ، مولوی ، ناصرخسرو ، منوچهری ، انوری ، فرخی که همه از شاعران بزرگ و نام آور زبان فارسی به شمار می آیند ، آشنا بود و از همان کودکی پدرش در زمینه وزن و شیوه های یادگیری آن با او تمرین می کرد.
گاهی شعری از شاعران قدیم به او می داد تا بر اساس آن ، شعر دیگری بسراید یا وزن آن را تغییر دهد ، و یا قافیه های نو برایش پیدا کند ، همین تمرین ها و تلاشها زمینه ای شد که با ترتیب قرارگیری کلمات و استفاده از آنها آشنا شود و در سرودن شعر تجربه بیاندوزد.
هر کس کمی با دنیای شعر و شاعری آشنا باشد ، با خواندن این بیت ها به توانائی او در آن سن و سال پی می برد برخی از زیباترین شعرهایش مربوط به دوران نوجوانی ، یعنی یازده تا چهارده سالگی او می باشد ، شعر " ای مرغک " او در 12 سالگی سروده شده است:
ای مُرغک خُرد ، ز آشیانه
پرواز کن و پریدن آموز
تا کی حرکات کودکانه؟
در باغ و چمن چمیدن آموز
رام تو نمی شود زمانه
رام از چه شدی ؟ رمیدن آموز
مندیش که دام هست یا نه
بر مردم چشم ، دیدن آموز
شو روز به فکر آب و دانه
هنگام شب آرمیدن آموز
با خواندن این اشعار می توان دختر دوازده ساله ای را مجسم کرد که اسباب بازی اش " کتاب" است ؛ دختری که از همان نوجوانی هر روز در دستان کوچکش ، دیوان قطوری از شاعری کهن دیده می شود ، که اشعار آن را می خواند و در سینه نگه می دارد.
شعر " گوهر و سنگ " را نیز در 12 سالگی سروده است.
شاعران و دانشمندانی مانند استاد علی اکبر دهخدا ، ملک الشعرای بهار ، عباس اقبال آشتیانی ، سعید نفیسی و نصر الله تقوی از دوستان پدر پروین بودند ، و بعضی از آنها در یکی از روزهای هفته در خانه او جمع می شدند ، و در زمینه های مختلف ادبی بحث و گفتگو می کردند. هر بار که پروین شعری می خواند ، آنها با علاقه به آن گوش می دادند و او را تشویق می کردند.
" ادامه تحصیلات"
پروین ، در 18 سالگی ، فارغ التحصیل شد ، او در تمام دوران تحصیلی ، یکی از شاگردان ممتاز مدرسه بود. البته پیش از ورود به مدرسه ، معلومات زیادی داشت ، او به دانستن همه مسائل علاقه داشت و سعی می کرد ، در حد توان خود از همه چیز آگاهی پیدا کند. مطالعات او در زمینه زبان انگلیسی آن قدر پیگیر و مستمر بود که می توانست کتابها و داستانهای مختلفی را به زبان اصلی ( انگلیسی ) بخواند . مهارت او در این زبان به حدی رسید که 2 سال در مدرسه قبلی خودش ادبیات فارسی و انگلیسی تدریس کرد.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 22
پروین اعتصامی
خانم رخشنده اعتصامی مشهور به پروین اعتصامی از شاعران بسیار نامی معاصر است. وی در روز 25 اسفند 1285 خورشیدی در تبریز بدنیا آمد. تحصیلات ادبی و عربی را نزد پدر آموخت و به تحصیلات عالیه خود در دانشگاههای معتبر ادامه داد. در جشن فارغ التحصیلی خود خطابه زن و تاریخ را ایراد کرد (خرداد سال 1303 خورشیدی) که بسیار مورد توجه و تشویق واقع گردید. پروین همواره به تکمیل فنون مختلف نزد پدر خود اشتغال داشت و از آنجا که اعتصام الملک (پدر وی) از دانشمندان و ادیبان نامور بود در راه پرورش استعداد وی، که از هفت سالگی شروع به سرودن نموده بود، کمک شایانی کرد. این شاعره پر احساس در سال 1313 ازدواج کرد ولی این وصلت دیری نپائید و منجر به جدایی گردید.
بعد از آن واقعه تأثیرانگیز پروین مدتی در کتابخانه دانشسرای عالی تهران سمت کتابداری داشت و به کار سرودن اشعاره ناب خود نیز ادامه می داد. تا اینکه دست اجل گریبان او را در 34 سالگی گرفت در حالی که بعد از آن سالها می توانست عالی ترین پدیده های ذوقی و فکری انسانی را به ادبیات پارسی ارمغان نماید. بهرحال در شب 16 فروردین سال 1320 خورشیدی به بیماری حصبه در تهران زندگی را بدرود گفت و پیکر او را به قم بردند و در جوار قبر پدر دانشمندش در مقبره خانوادگی بخاک سپردند.
قریحه سرشار و استعداد خارق العاده پروین در شعر همواره موجب حیرت فضلا و دانشمندانی بود که با پدرش محشور بودند. به همین جهت برخی بر این گمان بودند که آن اشعار از او نیست. پروین اعتصامی بی تردید بزرگترین شاعر زن ایرانی است که در طول تاریخ ادبیات پارسی ظهور نموده است. اشعار وی پیش از آنکه بصورت دیوان منتشر شود در مجله دوم مجله بهار که به قلم پدر والا گهرش مرحوم یوسف اعتصام الملک انتشار می یافت چاپ می شد (1302 ـ 1300 خورشیدی) دیوان اشعار پروین اعتصامی که شامل 6500 بیت از قصیده و مثنوی و قطعه است تاکنون چندین بار به چاپ رسیده است.
مقدمه دیوان به قلم شادروان استاد محمد تقی ملک الشعرای بهار است که پیرامون سبک اشعار پروین و ویژگیهای اشعار او نوشته است.
عمر پروین بسیار کوتاه بود، کمتر زنی از میان سخنگویان اقبالی همچون پروین داشت که در دورانی این چنین کوتاه شهرتی فراگیر داشته باشد. پنجاه سال و اندی است که از درگذشت این شاعره بنام می گذرد و همگان اشعار پروین را می خوانند و وی را ستایش می کنند و بسیاری از ابیات آن بصورت ضرب المثل به زبان خاص و عام جاری گشته است. شعر پروین شیوا، ساده و دلنشین است. مضمونهای متنوع پروین به باغ پرگیاهی مانند است که به راستی روح را نوازش می دهد. اخلاق و همه تعابیر و مفاهیم زیبا و عادلانه آن چون اختری تابناک بر دیوان پروین می درخشد چنانکه استاد بهار در مورد اشعار وی می فرمایند در پروین در قصاید خود پس از بیانات حکیمانه و عارفانه روح انسان را به سوی سعی و عمل امید، حیات، اغتنام وقت، کسب کمال، همت، اقدام نیکبختی و فضیلت سوق می دهد. سرانجام آنکه او دیوان خوبی و پاکی است.
نمونه ای از اشعار پروین:
از زبان پروین برای سنگ مزارش:
اینکه خاک سیهش بالین است اختر چرخ ادب پروین است
گرچه جز تلخی از ایام ندید هرچه خواهی سخنش شیرین است
صاحب آنهمه گفتار امروز سائل فاتحه و یاسین است
دوستان به که ز وی یاد کنید دل بی دوست دلی غمگین است
خاک در دیده بسی جان فرساست سنگ برسینه، بسی سنگین است
بینید این بستر و عبرت گیرد هرکه را چشم حقیقت بین است
هر که باشی و ز هرجا برسی آخرین منزل هستی این است
آدمی هرچه توانگر باشد چو بدین نقطه رسد مسکین است
اندر آنجا که قضا حمله کند چاره تسلیم و ادب تمکین است
زادن و کشتن و پنهان کردن دهر را رسم و ره دیرین است
خرم آن کس که در این محنت گاه خاطری را سبب تسکین است.
پدیدة پروین اعتصامی از همان زمان که پدیدار شد شگفتی آفرید. زنده نام، ملکالشعرای بهار، دیوان اشعار او را مجموعهای از گلهای نوشکفته خواند که روحنواز است و دلفریب و مشکآگین، و چنان مستی میآورد که دامن از دست میرود.
پروین، با همة کم سن و سالی، در دریای شعر کلاسیک ایران، چون شناگری شبانروزی، صدفهای معانی را میجست و مییافت. شیرین زبانی او، سبک متین، شیوة استوار، شیوائی کلام و لطف دلاویز معانی که در آثارش عرضه میدارد، در بخشی, مخلوق این سیر معنوی بیوقفه در شیوههای لفظی و معنوی شاعران خراسان چون مولوی، سنائی و ناصرخسرو و سرایندگان عراق و فارس به شمار میرود. گرچه سبک مستقل او بر فراز این دریای پرعظمت در پرواز است.
پروین، فراتر از جوهر شعری، دیدگاه یک فیلسوف عارف را دارد که تراژدی هستی را در مکتب اندیشه خوانده است و میکوشد دل خونین مردم دنیا را تسلیتی دهد و خاطر بینوایان را مرهمی گذارد.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 8
پروین اعتصامی
استعداد شگرف شاعرانه اش از همان دوران کودکی خودنما یی می کرد به طوری که در سن هشت سالگی شعری به سبک انوری سرود.
پروین در تیرماه سال1313 با پسر عموی پدر خود که از افسران شهر بانی کرمانشاه بود ازدواج کرد . پس از 2 ماه طلاق گرفت و به خانه پدر بازگشت و از ماجرای این جدایی با کسی حرفی نزد به طوری که برادر پروین ابوالفتح اعتصامی می نویسد :
چون اخلاق نظامی گری با روح لطیف و آزاد پروین مغایرت داشت و پروین از خانه ای که هرگز مشروب و تریاک به آن راه نیافته بود پس از ازدواج نا گهان به خانه ای وارد شد که یک دم از مشروب و دود و دم تریاک خالی نبود او را مجبور به جدایی کرد پروین همچنان کار ادبی خود را دنبال کرد و دیوان شعرش را که پدر تا آن تاریخ اجازه طبع و نشر نداده بود چون معتقد بود اگر قبل از ازدواج دیوان شعر دخترش چاپ شود مردم کوته نظر آنرا تبلیغات برای شوهر یابی خواهند گذاشت در 1314 به چاپ رسانید .
پروین در همه جا دل و جان با درد مندان دارد غصه های آماس کرده مردمش را از زبان نخ و سوزن توانا و ناتوان عدس و ماش و سیر و پیاز امید و نومیدی و هزاران مسئله دیگر به طرزی قابل لمس نقاشی میکرد .
استعداد هنری پروین بی اندازه حاصل خیز است . تصوراتش بالهای بلند پروازی دارد با روانی و سهولتی سحر انگیز در زبان شعری حرف می زند پروین شاعری هنرمند است شاعری است که تنها به انجام قواعد مقرر و دستور عروض و حفظ موازین در شعر قناعت نکرده است! وظیفه یک شاعر را به عنوان معمار روح و فکر انجام داده است .
از گویندگانی است که مصالح کارش را از کارگاه اندیشه وسیع و دوربین خود و از پدیده های موجود در جامعه خویش به دست آورده است هیچ گاه شناسایی برمحیط و اجتماع را گم نکرده است از مواد و عناصری که از مردم زمان خود ستانده بنایی عظیم ساخته و به آنها باز گردانده است پروین به تمام رموز و فنون و ریزه کاریهای فاجر واقف است . در گنج هنر و پندار پروین سیم و زر و حریر وکرباس و چشم و مژگان و دام و دانه و مهر و آشتی نقش های روشن وبرجسته ای دارند و همه این عناصر و ابزار با هم یار غارند و همه زبان هم را می فهمند و همه در جای خود جای گرفته اند به طوری که هیچ گاه رفعتی به الماس و ذلتی به کرباس داده نشده است.
دیوان پروین با احساسات آمال و امید های بشری پی ریزی شده است و صدها تعبیرات گوناگون و کنایه های مختلف در این دیوان پراکنده است .
قصائدش حکیمانه است معهذا هیچ جا در تعبیرات و تاویلات خشک متوسل نشده است . پروین یکی از شعرای دقیق زبان فارسی است که در انواع شش گانه شعر و تمام تنا سب های شعری و معنوی را رعایت کرده است نظم موسیقی در اشعار پروین هیچ گاه بر هم نخورده است پروین موسیقی را از شعر جدا نمی کند شعر بدون موسیقی نظم است و پروین همه جا شاعر است و دیوانش یکی از الماس های نایاب گوهر شب چراغ افسانه ای شعر زبان فارسی است.
دیوانی است که از عشق و محبت ساخته و پرداخته شده است عشقی که از عشقها جداست و اصطرلاب اسرار خداست عشق رسیدن به حق و عشق به مردم عشق به خدا و عشق یکی شدن با خداست.
تعبیر و استنباط عرفانی در تمام دیوان و به خصوص در قصائد پروین همه جا به چشم میخورد .این فکر با یک پارچگی و پختگی بیان شده است و نمی توان گفت مانند اغلب شعرای معاصر ما پروین کلمات و مفاهیم متصوفه را صرفا از روی عادت و سنت آورده باشد . اشعارش حاوی افکار پخته و هضم شده است و نشان می دهد که گوینده آنها حقیقتا به این سنخ فکری عقیده داشته است. عرفان منشا اصلی طرز تفکر اید آلیستی اوست از روی این عقاید و بر طبق اصول آن جهان و مسائل آن را تحلیل و حل و فصل می کند و گاهی نیز با بیقیدی و بی تفاوتی یک درویش با حوادث برخورد می کند اگر عرفان عقیده کلی و یک پارچه این دیوان هم نباشد قصائد این دیوان بدون استثنا حاوی این طرز تفکر است در هیچ یک از این قصائد ما به افکار دیگری بر نمی خوریم. فکر اصلی همان فکر بی اعتباری دنیا حکومت قضا و قدر و کوری سرنوشت و وجود تقدیر ازلی و ابدی است.
جبری از نوع جبر خیام و حافظ. پروین انسانی رحیم و طاغی است . در مقابل مقرراتی که به اسم قانون بر ادم تحمیل شده است طغیان می کند . تحمل بی عدالتی و زور شنوی را ندارد رنج دیگران را با احساسی شدید التاثیر خود اندازه می گیرد برای دفاع از حق دلیرانه دفاع می کند. اندوه تبدار دردمندان را در شکلی که می نمایاند میبیند . شکایت ستم زدگان در ضمیر لایتناهی درون پروین آه و ناله زود گذر نیست این شکایتها غالبا شکل ستیز و مبارزه می گیرند. پیره زن شجاع نظامی در کارگاه خلق پروین در پیشگاه قباد است شاهنشاه ساسانی را از ظلم بر حذر می دارد دود و آه زندگی خود را از آتش فساد او میداند با جرات و جسارت شاه را از بدکاری ملامت می کند.
دزدم لحاف برد و شبان گاو پس نداد
دیگر به کشور تو امان و پناه نیست
از تشنگی کدوبنم امسال خشک شد
آب قنات بردی و آبی به چاه نیست
سنگینی خراج به ما عرصه تنگ کرد
گندوم تر است حاصل ما غیر کار نیست
با غضب روی دامن آلوده شاه انگشت می نهد حکم دروغش را برملا و آشکار میسازد و در باریانش را سفله و بخیل می خواند.
صد جور دیدم از سگ و دربان به درگهت
جز سفله و بخیل در این بارگاه نیست
ویرانه شد ز ظلم تو هر مسکن و دهی
یغما گر است چون تو کسی پادشاه نیست
اورا با مسخره وتحقیر صید گرگ آز میداند و بره اش می شمارد وسهمی از آب و خاک خود بر او روا نمی دارد
مزدور خفته را ندهد مزد هیچ کس