لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 16
گزیده هایی از پند نامه فرید الدین عطار نیشابوری
نگاهی به زندگی عطار نیشابوری و آثار او:
محمد ملقب به مزیر الدین و مشهور به عطار نیشابوری و شاعر و نویسنده مشهور ایرانی قرن ششم و هفتم قمری است. تاریخ تولد وی به درستی معلوم نیست ولی بر اساس شواهد حدود آن را می توان به سال 540 قمری دانست. در ( کدکن) از توابع نیشابور زاده شده است.
پدرش پیشه عطاری داشت و عطار هم شغل پدر را انتخاب نمود وبه عطاری شهره شد مادرش زنی با کمال بود که در شخصیت و رشد معنوی وی اثری بسزا داشت. او در وصف مادر خود گفته است:
مرا گر بود انسی در زمانه به مادر بود و او رفت ز میانه
نبود او زن که مرد معنوی بود سحرگاهان دعای او قوی بود
عطار تحصیلات خود را در نیشابور فرا گرفت و با پشتکار و با ذوق خدادادی علوم زمانش را فرا گرفت و آثار متنوع او مصداق این مطلب می باشد آثار متنوع او مصداق این مطلب می باشد که وی در علوم و فنون ادبی ، کلام، نجوم، تفسیر آیات و احادیث و سایر علوم فقه و نیز در علم گیاه شناسی و پزشکی استاد بود.
عبدالرحمن جامی در مورد گرایش وی به تصوف آورده است.
که روزی در دکان عطاری مشغول معامله بود درویشی به آنجا رسید و چند بار از عطار تقاضای کمک نمود. وی بهدرویش توجه نکرد. درویش گفت که ای خواجه تو چگونه خواهی مرد؟ عطار گفت: چنان که تو خواهی مرد. درویش کاسه ای چوبین زیر سر نهاد و گفت: ا...! و جان بداد. عطار از این اتفاق متغیر شد و به طریق صوفی در آمد.
و وی در کتاب تذکره الاولیاء میلش را به تصوف چنین آورده است که« از کودکی یاد دوستی این طایفه( صوفیان) در دلم موج می زد و سخن آنان در همه وقت مفرح دل من بود». و عطار همه دولت خود را مدیون ابوسعید ابی الخیر دانسته و برخورداری اش را از چاشنی عرفان حاصل روحانیت آن پیر عارف دانسته است.
روزگار پیری عطار مصادف با حمله خانمان سوز مغول بود و به گفته وی مغولان آفت مهلکی بودند که « آمدند و کشتند و کندند و سوختند و بردند ورفتند» و به قول ملک الشعرای بهار« "آمدند و کشتند و کندند و سختند و بردند و نرفتند» زیرا که آنها بیش از یک قرن در این کشور ماندند و حکومت کردند و تبعات ناگوار آنها به قرن ها بر قرار بود.
و در نهایت عطار نیز دچار حادثه شوم حمله مغول شد و مثل دیگران شیخ را به شهادت رساندند و شهادت وی را میتوان به تاریخ 618 قمری فرض کرد. آرامگاه وی در نیشابور و در قرن نهم هجری به همت علیشیر نوایی ساختمان جدید بر آن ساخته شد.
آثار وی:
آثار وی شامل الهی نامه که مثنوی عرفانی است مشتمل بر 6511 بیت در 21 مقاله.
اسرار نامه، مثنوی عرفانی در 3305 بیت و مشتمل بر 12 مقاله
خسرو نامه منظومه ای در 7838 بیت
مصیبت نامه، منظومه ای عرفانی مشتمل بر 7539 بیت
منطق الطیر، منظومه ای عرفانی از زبان مرغان 4458 بیت
دیوان قصاید و غزلیات مشتمل بر 9943 بیت
مجموعه رباعیات شامل 5000 بیت در 50 باب موضوع مختلف
تذکره الاولیاء به نثر در شرح حال 72 تن از بزرگان صوفیه و کرامات آنان.
پندنامه:
اثری است منظوم در پند و اندرز که بر اساس نسخه چاپی سیل و ستر دو سالی مشتمل بر 79 فصل و 853 بیت است.
این کتاب درموضوعات مختلف اخلاقی سروده شده است. منصف در تمام فصول کتاب در خطاب به نسل جوان که از آنان به عنوان « ای پسر» نام برد پند و اندرز می دهد و راه بهتر زیستن را می نماید.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 1
)- نمونه هایی از رفتار ویژه پیامبر(ص) با فاطمه زهرا(س)1-تعریف و تمجید بسیار از فاطمه(ع) و بیان عظمت او نزد خدا و رسول خدا در هر مناسبت که دست می داد، به ویژه مواقعی که موجب می شد دیگران از آن تمجیدها مطلع شوند، و نیز سخنانی که در بحث قبل از رسول خدا(ص) نقل گردید، بهترین دلیل و شاهد بر این ادعا است.2-او را زیاد می بوسید(93)، گاهی بین دو چشمان و (94) گاهی دستهای او و گاهی عرض صورت او را می بوسید(95)3-شبها پیامبر به بستر خواب نمی رفت مگر آنکه سراغ فاطمه می رفت، او را می بوسید و برایش دعا می کرد (96)4-وقتی پیامبر برای نماز در مسجد از در خانه فاطمه عبور می کرد، می ایستاد و رو به خانه فاطمه می کرد و به او سلام می داد و می گفت: السلام علیکم اهل البیت و رحمه الله و برکاته(97)5-هنگامی که فاطمه نزد پیامبر گریه می کرد، به صورت او دست می کشید و اشکهای او را پاک می کرد. (98)6-هنگامی که فاطمه بر پدر وارد می شد، پیامبر(ص) جلو او می ایستاد او را می بوسید و فاطمه را در جای خود می نشاند(99)7-به فاطمه اظهار محبت زیاد می نمود(100) و از شوق می گریست.(101)8-پیامبر هنگام سفر، آخرین کسی که تودیع می نمود، فاطمه بود لذا تمام سفرهای پیامبر از خانه فاطمه شروع می شد.(102)9-پیامبر هنگام بازگشت از سفر پیش از همه به دیدار فاطمه می رفت و به او سلام می داد لذا تمام سفرهای پیامبر به خانه فاطمه ختم می شد.(103)10-از جنگها که برمی گشت اول سراغ فاطمه می گرفت و او را می بوسید.(104)11-هنگامی که به دیدار فاطمه می رفت ملاقات با او را طول می داد.(105)12- هنگام هجرت از مکه، بیشتر از همه نگران فاطمه زهرا بود.(106)13-فاطمه سنگ صبور پیامبر بود و در سختیها، فاطمه از پدر دلجوئی می طلبید.(107)14-پیامبر از سختیهایی که به فاطمه می رسید متأثر می شد و می گریست.(108)15-پیامبر در هنگام ورود به منزل فاطمه، در می زد و اجازه می گرفت و او را تعظیم می نمود.(109)16-هنگام احوال پرسی از او، بر سر او دست می کشید و با تلطف تمام از او احوال پرسی می نمود.(110)17-فاطمه زهرا را که می دید فرحناک و خوشحال می شد.18-پیامبر تحمل ناراحتی و گریه فاطمه را نداشت و همواره دنبال مسرورکردن فاطمه بود.(111)19-در عین نداری فاطمه، فقرا را به در خانه فاطمه می فرستاد و آن بانو نیز فقیر را ناامید بر نمی گردانید.(112)20-پیامبر(ص)، فاطمه را ضرب المثل برای نزدیکترین فرد به خود و یا نمونه اعلاء قرار می داد.(113)21-دستان او را می گرفت و خطاب به مردم می گفت: هرکس او را می شناسد که می شناسد و هرکس او را نمی شناسد، این فاطمه دختر محمد است، پاره تن من و قلب و روح و روان من است، هرکس او را اذیت کند مرا اذیت کرده و هرکس مرا اذیت کند خدا را اذیت نموده است.(114)22-در امر ازدواج گرچه به امر الهی بود، در عین حال برای تعظیم فاطمه زهرا با او مشورت می نماید و از او کسب رضایت می کند.(115)23-پیامبر امر به بزرگداشت عروسی فاطمه می دهد.(116)24-در شب عروسی، خود دست فاطمه(ع) را در دست علی(ع) می گذارد و برای آنان دعا می کند و می فرماید ای علی بارک الله فی ابنه رسول الله.(117)25-به مناسبت ازدواج فاطمه زهرا به منبر می رود و برای مردم خطبه می خواند.(118)26-پیامبر تمام دربهای خانه صحابه را که به مسجد گشوده می شد، به جز در خانه فاطمه زهرا و علی(ع) را بست.(119)27-پیامبر در آخرین لحظات حیات، دست فاطمه را می گیرد و می فشرد و برای مصائبی که بر فاطمه زهرا خواهد آمد، آنقدر گریه می کند تا از هوش می رود.(120)28-در آخرین لحظات، فاطمه را به خود می چسباند و در حالی که دست او را در دست علی(ع) می گذارد، به علی سفارش مؤکد فاطمه را می نماید.(121)آنچه گذشت فقط چند نمونه از سخنان و رفتار پیامبر نسبت به فاطمه زهرا(ع) بود.ج)-پیام و راز نهفته در سخنان و رفتار پیامبر(ع) نسبت به فاطمه(ع)بدون تردید چنان کلمات و رفتاری نمی تواند فقط ناشی از رابطه پدری با یک دختر باشد، در صورتی که خود پیامبر(ص) از تفاوت گذاشتن پدر بین فرزندان نهی کرده است، بلکه این نوع رفتار ناشی از پیامبری پدر نسبت به موجودی الهی، و ولیه الله می باشد و حکایت از وسعت و عمق شناخت پیامبر(ص) از فاطمه زهرا(ع) و عظمت آن بانو نزد خداوند و جایگاه رفیع آن مقدس در عالم خلقت دارد.از طرف دیگر در ورای این سخنان و رفتار، سر و راز دیگر نهفته است. پیامبر(ص) از آنچه در پیش است، کاملاً آگاهی دارد و تمام کسانی را که سبب مصائب صدیقه زهرا(ع) هستند، می شناسد و هر روز آنان را می بیند، اما رسالت پیامبری او اجازه نمی دهد پیشاپیش، آنان را مجازات یا قصاص کند لذا به دنبال اقدامی است که آنان را از کارهای هولناک و دردناک باز دارد و چه اقدامی بهتر و بازدارنده تر از اصرار گفتاری و رفتاری بر عظمت فاطمه زهرا(ع)!؟1- فاطمه(ع) مقدس ترین زن عالمپیام پیامبر(ص) برای بشریت تا قیامت، قداست فاطمه زهرا(ع) است. رسول اکرم(ص) با آن گفتار و رفتار درصدد بود تا در بین بشریت، قداست فاطمه زهرا(ع) منتشر شود و تثبیت گردد و فاطمه مقدس(ع)، ضرب المثل برای زن پاک و مطهر و مقرب دو عالم قرار گیرد.نبی اکرم(ص) می خواست فاطمه مقدس را نماد اسلام در بزرگداشت زن قرار دهد تا مبادا دشمنان اسلام روزی بر ضد اسلام و یا مسلمین بهانه جویی کنند که اسلام برای زن ارزشی قائل نیست و زن را پائین و کمتر از مرد می شمارد. مسیحیان در طول تاریخ و به خصوص امروزه، بر زن بسیار جفا کرده و می کنند، و او را در حد یک ابزار برای سلطه و یا فروش و مصرف کالاهای مصرفی تنزل داده اند اما چون مریم را مقدس می شمارند تمام کوتاهی های خود نسبت به زن را با مقدس شمردن مریم پوشش می دهند.خداوند، در قرآن، علاوه بر مریم، سه بانوی بزرگ خداشناس و با ایمان را نمونه معرفی می کند. پیامبر(ص) با اعلام تقدس فاطمه به بشریت، به دنبال اعلام عظمت و احترام اسلام به زن بود و در پی ساختن پوشش نبود، بلکه می خواست با قداست فاطمه(ع) اعلام کند که باید جایگاه زن در بین مسلمین، بلکه بشریت، جایگاهی چون فاطمه زهرا باشد.اما افسوس و صدافسوس که کینه ها، حقدها، قدرت طلبی ها و هواپرستی ها نه تنها نگذاشت تقدس مورد نظر پیامبر(ص) منتشر شود، بلکه تقدس زهرا(ع) را نیز کتمان کرد.2- فاطمه(ع) معیار ایمان و حب و بغض خدااما پیام کلمات و رفتار پیامبر(ص) به مسلمین این بود که فاطمه معیار ایمان و حب و بغض خدا است. نبی گرامی(ص) در صدد بود که فاطمه زهرا(ع) را معیاری برای سنجش ایمان و عشق درونی مسلمین نسبت به خدا، رسول، و اسلام معرفی کند تا هر مسلمانی خواست میزان ایمان خود به خدا و رسول و قدر عشق خود به خدا و رسول و میزان تعهد و پایبندی خویش به دین اسلام را محک بزند، به میزان ایمان. عشق و تعهد خود به فاطمه زهرا(ع) بنگرد.مکتب اسلام ش 4 سال 46
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 12
حج تمتع و فرصت هایی که بدست می آید:
فرصت تمرین قطع وابستگی:
اولین گامی که در تحقق این سفر برداشته می شود هجرت از همه وابستگی ها و تعلقاتی است که با آنها زندگی می کنیم و چه بسا جدا شدن از این تعلقات را تصور هم نمی کنیم غافل از اینکه تا از این تعلقات جدا نشویم اتصال به معبود ممکن نخواهد بود. در این سفر اولا با هجرت از بخشی از این وابستگی ها جدا شده و ثانیا با احرام بستن لباسها و همه آنچه که جزو تعلقات ما هست کنار گذاشته و لباس دیدار با محبوب که لباس احرام و لباس آخرت است می پوشیم. آیا این یکی از بهترین فرصت ها برای قطع همه وابستگی ها در عین زندگی با هر آنچه در دنیا هست، نمی باشد.
2. فرصت تطهیر ظاهر و باطن:
دانستیم که شرط احرام بستن طهارت از همه خبائث و همه نجاسات است به گونه ای که ذره ای خباثت مانع احرام درست می شود اگر ظاهر احرام این گونه باشد به یقین احرام به باطن محقق نمی شود مگر این که دل و روح انسان از هر نوع ناپاکی از قبیل کینه، حسد، بعض، غررو، عجب یا تکبر وغیره پاک شود.
3. فرصت توبه و استغفار:
بدیهی است شمول رحمت الهی در همه زمانها و همه مکانها و همه حالات یکسان نیست؛ بیت الله الحرام،حجر اسماعیل، زیر ناودان طلا، مقابل درب کعبه روضه النبی(ص)، جنب ستون توبه، کنار مرقد ائمه(ع)، حالت احرام و همه مشاهد مشرفه بلکه روضه معنوی انسان همه و همه موقعیت های است که اگر آدمی بخواهد این فرصت ها را دریابد، باید مغفرت گناه گذشته و ضیافت و حفاظت از گناهان در آینده را از حق تعالی طلب کند.
4. فرصت انقلاب درون:
حج تمتع فرصت شور بندگی به شعور بندگی است در مکتب نورانی اسلام فرصت ها و موقعیت های زمانی و مکانی بسیاری هست که به انسان شور خاصی می بخشد.
5. فرصت انس و خلوت با خدا:
بر اساس حکم فطرت و قضاوت وجدان، خداوند، اولین، بهترین، زیباترین، کاملترین و جامع ترین منبع رفع نیازهای بشر و حل مشکلات اوست چرا که او قادر، عالم، بصیر، علیم، حکیم، رحیم، عظیم، رئوف و... می باشد. اما به اقتضای حجاب بر آمده و از زندگی مادی و حیوانی انسان از آن منبع لایزال غافل است. در سفر بیت الله الحرام زمینه رفع حجاب ها فراهم است تا ارتباط لازم با خالق هستی برقرار شود.
6. فرصت انس با قرآن:
اولین پیام سرزمین نزول وحی این است که ای انسان در این جایگاه از ناحیه ذات اقدس الهی بهترین فرمان ها،فرمول ها، راه حل مشکلات، بر پاک ترین قلب نازنین خاتم ا نبیاء برای سعادت همه بشریت تا ابد ارسال شد.
باید اول قرآن را در طول سفر مرتبا قرائت نمود. دوم به تدبیر در آن پرداخت و سوم به آنچه که فرموده عمل کرد و چهارم مضامین عالیه آن را به دیگران سفارش نمود و پنجم از اصول و ارزشهای آن با جان و مال دفاع نمود.
7. فرصت تحکیم پیوندی با نبوت و امامت:
در سرزمین حجاز با قدم زدن در محل ولادت پیامبر اکرم(ص) و امام معصوم و با دیدن و زیارت قبور مطهرشان و با دیدن و زیارت قبور مطهرشان و با یادآوری وقایع صدر اسلام، بهترین فرصت برای فکر کردن در ضرورت وجود پیامبر و امام، آثار و برکات حضور این بزرگواران در زندگی، آسیبهای فقدان الگو و راهنما در حیات دنیوی و اخروی، لزوم پیروی از سیره و رفتار پیامبر و معصومین کلمات و نصایح ایشان و یاران و رهروان واقعی این خاندان و دوری از دشمنان و ویژگی های فکری و رفتاری آنها فراهم می شود.
وداع جانسوز با مدینه النبی
آری، کشتی سرگردان وجودم در دریای بیکران اعمالم گم گشته بود، لیکن فانوس دریایی حق برایش چشمک زد و هدایتش را از نو آغاز کرد، و این کشتی طوفان زده را به ساحل نجات رسانید. این کشتی نجات یافته، ظهر هنگام، ساحل گرم مدینه را وداع گفت. کبوتر عاشق، کوله بارش را بست و چه سبک بود این بار، توشه اش. در حالیکه اشکم چون در، در چشمان صدف گونه اش می لغزید، گنبد خضراء را در دریچه های دیدگانش به خاطر سپرد و بقیع را با تمام بزرگی اش در پهنای قلبش مدفون ساخت. آری این کبوتر رفت و در کوله بارش یاد خوبان مدینه را به ارمغان برد. رفت و رفت و رفت، تا در این گیتی بیکران شجره را یافت؛ مسجد شجره!!
خداحافظی
مدینه، صفا بخش جان ودلم خداحافظ ای مهبط جبرئیل
فراق تو مشکل ترین مشکلم خداحافظ ای ناله آه آه
دریغا که همچون نسیم سحر خداحافظ ای محسن بی گناه
مرا زود بگذشت عمر سفر خدا حافظ ای در نایافته
خدا حافظ ای یک جهان باغ گل که نورت به هر سینه ای تافته
خداحافظ ای شهر ختم رسل خدا حافظ ای اشک ها بر تو خون
خدا حافظ ای غرق انجم شده خداحافظ ای کوثر نیلگون
خداحافظ ای تربت گمشده الا ای خدا شاهد پاکی ات
خدا حافظ ای قبله گاه همه خدا حافظ چادر خاکی ات
خدا حافظ ای خانه فاطمه سلام خدا بر تن و روح تو
خدا حافظ ای شهر خیر البشر به دست و به بازوی مجروح تو
خداحافظ ای زخم گل میخ در به قبر تو بس چشم انداختم
خدا حافظ ای ناله بی جواب در آغوش من بود و نشناختم
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 16
گزیده هایی از پند نامه فرید الدین عطار نیشابوری
نگاهی به زندگی عطار نیشابوری و آثار او:
محمد ملقب به مزیر الدین و مشهور به عطار نیشابوری و شاعر و نویسنده مشهور ایرانی قرن ششم و هفتم قمری است. تاریخ تولد وی به درستی معلوم نیست ولی بر اساس شواهد حدود آن را می توان به سال 540 قمری دانست. در ( کدکن) از توابع نیشابور زاده شده است.
پدرش پیشه عطاری داشت و عطار هم شغل پدر را انتخاب نمود وبه عطاری شهره شد مادرش زنی با کمال بود که در شخصیت و رشد معنوی وی اثری بسزا داشت. او در وصف مادر خود گفته است:
مرا گر بود انسی در زمانه به مادر بود و او رفت ز میانه
نبود او زن که مرد معنوی بود سحرگاهان دعای او قوی بود
عطار تحصیلات خود را در نیشابور فرا گرفت و با پشتکار و با ذوق خدادادی علوم زمانش را فرا گرفت و آثار متنوع او مصداق این مطلب می باشد آثار متنوع او مصداق این مطلب می باشد که وی در علوم و فنون ادبی ، کلام، نجوم، تفسیر آیات و احادیث و سایر علوم فقه و نیز در علم گیاه شناسی و پزشکی استاد بود.
عبدالرحمن جامی در مورد گرایش وی به تصوف آورده است.
که روزی در دکان عطاری مشغول معامله بود درویشی به آنجا رسید و چند بار از عطار تقاضای کمک نمود. وی بهدرویش توجه نکرد. درویش گفت که ای خواجه تو چگونه خواهی مرد؟ عطار گفت: چنان که تو خواهی مرد. درویش کاسه ای چوبین زیر سر نهاد و گفت: ا...! و جان بداد. عطار از این اتفاق متغیر شد و به طریق صوفی در آمد.
و وی در کتاب تذکره الاولیاء میلش را به تصوف چنین آورده است که« از کودکی یاد دوستی این طایفه( صوفیان) در دلم موج می زد و سخن آنان در همه وقت مفرح دل من بود». و عطار همه دولت خود را مدیون ابوسعید ابی الخیر دانسته و برخورداری اش را از چاشنی عرفان حاصل روحانیت آن پیر عارف دانسته است.
روزگار پیری عطار مصادف با حمله خانمان سوز مغول بود و به گفته وی مغولان آفت مهلکی بودند که « آمدند و کشتند و کندند و سوختند و بردند ورفتند» و به قول ملک الشعرای بهار« "آمدند و کشتند و کندند و سختند و بردند و نرفتند» زیرا که آنها بیش از یک قرن در این کشور ماندند و حکومت کردند و تبعات ناگوار آنها به قرن ها بر قرار بود.
و در نهایت عطار نیز دچار حادثه شوم حمله مغول شد و مثل دیگران شیخ را به شهادت رساندند و شهادت وی را میتوان به تاریخ 618 قمری فرض کرد. آرامگاه وی در نیشابور و در قرن نهم هجری به همت علیشیر نوایی ساختمان جدید بر آن ساخته شد.
آثار وی:
آثار وی شامل الهی نامه که مثنوی عرفانی است مشتمل بر 6511 بیت در 21 مقاله.
اسرار نامه، مثنوی عرفانی در 3305 بیت و مشتمل بر 12 مقاله
خسرو نامه منظومه ای در 7838 بیت
مصیبت نامه، منظومه ای عرفانی مشتمل بر 7539 بیت
منطق الطیر، منظومه ای عرفانی از زبان مرغان 4458 بیت
دیوان قصاید و غزلیات مشتمل بر 9943 بیت
مجموعه رباعیات شامل 5000 بیت در 50 باب موضوع مختلف
تذکره الاولیاء به نثر در شرح حال 72 تن از بزرگان صوفیه و کرامات آنان.
پندنامه:
اثری است منظوم در پند و اندرز که بر اساس نسخه چاپی سیل و ستر دو سالی مشتمل بر 79 فصل و 853 بیت است.
این کتاب درموضوعات مختلف اخلاقی سروده شده است. منصف در تمام فصول کتاب در خطاب به نسل جوان که از آنان به عنوان « ای پسر» نام برد پند و اندرز می دهد و راه بهتر زیستن را می نماید.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 16
گزیده هایی از پند نامه فرید الدین عطار نیشابوری
نگاهی به زندگی عطار نیشابوری و آثار او:
محمد ملقب به مزیر الدین و مشهور به عطار نیشابوری و شاعر و نویسنده مشهور ایرانی قرن ششم و هفتم قمری است. تاریخ تولد وی به درستی معلوم نیست ولی بر اساس شواهد حدود آن را می توان به سال 540 قمری دانست. در ( کدکن) از توابع نیشابور زاده شده است.
پدرش پیشه عطاری داشت و عطار هم شغل پدر را انتخاب نمود وبه عطاری شهره شد مادرش زنی با کمال بود که در شخصیت و رشد معنوی وی اثری بسزا داشت. او در وصف مادر خود گفته است:
مرا گر بود انسی در زمانه به مادر بود و او رفت ز میانه
نبود او زن که مرد معنوی بود سحرگاهان دعای او قوی بود
عطار تحصیلات خود را در نیشابور فرا گرفت و با پشتکار و با ذوق خدادادی علوم زمانش را فرا گرفت و آثار متنوع او مصداق این مطلب می باشد آثار متنوع او مصداق این مطلب می باشد که وی در علوم و فنون ادبی ، کلام، نجوم، تفسیر آیات و احادیث و سایر علوم فقه و نیز در علم گیاه شناسی و پزشکی استاد بود.
عبدالرحمن جامی در مورد گرایش وی به تصوف آورده است.
که روزی در دکان عطاری مشغول معامله بود درویشی به آنجا رسید و چند بار از عطار تقاضای کمک نمود. وی بهدرویش توجه نکرد. درویش گفت که ای خواجه تو چگونه خواهی مرد؟ عطار گفت: چنان که تو خواهی مرد. درویش کاسه ای چوبین زیر سر نهاد و گفت: ا...! و جان بداد. عطار از این اتفاق متغیر شد و به طریق صوفی در آمد.
و وی در کتاب تذکره الاولیاء میلش را به تصوف چنین آورده است که« از کودکی یاد دوستی این طایفه( صوفیان) در دلم موج می زد و سخن آنان در همه وقت مفرح دل من بود». و عطار همه دولت خود را مدیون ابوسعید ابی الخیر دانسته و برخورداری اش را از چاشنی عرفان حاصل روحانیت آن پیر عارف دانسته است.
روزگار پیری عطار مصادف با حمله خانمان سوز مغول بود و به گفته وی مغولان آفت مهلکی بودند که « آمدند و کشتند و کندند و سوختند و بردند ورفتند» و به قول ملک الشعرای بهار« "آمدند و کشتند و کندند و سختند و بردند و نرفتند» زیرا که آنها بیش از یک قرن در این کشور ماندند و حکومت کردند و تبعات ناگوار آنها به قرن ها بر قرار بود.
و در نهایت عطار نیز دچار حادثه شوم حمله مغول شد و مثل دیگران شیخ را به شهادت رساندند و شهادت وی را میتوان به تاریخ 618 قمری فرض کرد. آرامگاه وی در نیشابور و در قرن نهم هجری به همت علیشیر نوایی ساختمان جدید بر آن ساخته شد.
آثار وی:
آثار وی شامل الهی نامه که مثنوی عرفانی است مشتمل بر 6511 بیت در 21 مقاله.
اسرار نامه، مثنوی عرفانی در 3305 بیت و مشتمل بر 12 مقاله
خسرو نامه منظومه ای در 7838 بیت
مصیبت نامه، منظومه ای عرفانی مشتمل بر 7539 بیت
منطق الطیر، منظومه ای عرفانی از زبان مرغان 4458 بیت
دیوان قصاید و غزلیات مشتمل بر 9943 بیت
مجموعه رباعیات شامل 5000 بیت در 50 باب موضوع مختلف
تذکره الاولیاء به نثر در شرح حال 72 تن از بزرگان صوفیه و کرامات آنان.
پندنامه:
اثری است منظوم در پند و اندرز که بر اساس نسخه چاپی سیل و ستر دو سالی مشتمل بر 79 فصل و 853 بیت است.
این کتاب درموضوعات مختلف اخلاقی سروده شده است. منصف در تمام فصول کتاب در خطاب به نسل جوان که از آنان به عنوان « ای پسر» نام برد پند و اندرز می دهد و راه بهتر زیستن را می نماید.