لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 9
حضرت نوح(ع)
ادوارنبوت: دوره دوم نبوت
لقب:شیخ الانبیاء
معنای اسم:نوح=نوحه و اسامی دیگری نیز دارد.عبدالغفار،عبدالملک،عبدالسلام
پدر:لمک
مادر:قینوش
تاریخ ولادت:۱۶۴۲سال بعد از هبوط ادم
مدت عمر:بیش از هزار سال نوشته اند
بعثت:پیامبری ایشان در بابل،عراق و شام بود
محل دفن:نجف اشرف درکشور عراق
نسب:نوح بن متوشلخ بن اخنوخ بن یارد بن مهلا ییل بن قینان بن انوش بن شیث بن ادم(ع)
تعداد فرزندان:ان حضرت ۴پسرداشت
مختصری از زندگینامه
حضرت نوح(ع) نخستین پیامبراولواالعزم است که خداونداورا با کتاب وشریعت جداگانه ای
بسوی مردم ان روزگار مبعوث نمود.هرچند ان حضرت سالیانی دراز،قوم خودرا به یکتا پرستی دعوت
کرد، ولی نتیجه ای نبخشید،تا اینکه به امر خداوند کشتی بزرگی ساخت واز هر نوع حیوان یک جفت
(نروماده)درانقرار داد و سپس خود و عده کمی از همراهان به علاوه سه فرزندش (سام-یافث-حام)
و همراهانش در کشتی نشستند پس از ان چهل شبانه روز باران سیل اسایی بارید و بعد از اینکه اب فرو نشست کشتی بر قله کوه جودی و به روایت تورات ، بر کوه ارارات یا اغاری به خشکی نشست بدین
ترتیب نوع بشر از بازماندگان کشتی نوح بوجود امد.
فهرست سورهایی که نام نوح در ان ذکر شده است
ال عمران-نساء-انعام-اعراف-توبه-یونس-هود-ابراهیم-اسراء-مریم-انبیاء-حج-مومنین-فرقان-
شعراء-عنکبوت-احزاب-صافات-ص-غافر-شوری-ق-ذاریات-نجم-قمر-حدید-تحریم-نوح.
مؤمنین به حضرت نوح، واقعاً انسانهاى برگزیدهاى بودند. درباره ماجراى حضرت نوح و مؤمنین به او، در آیات شریفه سوره «هود»، به طور مفصّل صحبت شده است. حضرت نوح، نهصد و پنجاه سال دعوت کرد. نتیجه و محصول دعوت او بعد از نهصد و پنجاه سال، عبارت بود از جمع معدودى که در بین آن مردم جاهل و طغیانگر، به نوح ایمان آوردند: «و ما آمن معه الّا قلیل.(3)» سپس امتحان الهى براى آن قوم کافر، نزدیک شد؛ یعنى قضیه توفان. حضرت نوح، به کشتى ساختن در خشکى پرداخت و مایه مسخره همه کسانى شد که به او نگاه مىکردند. کشتى را باید لب دریا ساخت، نه در خشکى و آنجایى که با دریا، شاید فرسنگها فاصله داشته باشد! کشتى بزرگى که جماعتى را مىخواهد با خود حمل کند، چطور مىشود با فاصله زیاد از دریا درست کرد؟! قومِ کافر وقتى که از کنار نوح و مؤمنین به او عبور مىکردند، به تمسخر مىپرداختند و مىگفتند: ببینند نوح و یارانش، در بیرون شهرى که محل سکونتشان است، به ساختن یک کشتى عظیم مشغولند!
مؤمنین به نوح، کسانى بودند که تمسخرها را تحمّل مىکردند. آنها که نمىدانستند کشتى براى چیست! آنها که از ماجراى توفان و آبى که از آسمان و زمین مىخواست بجوشد، خبر نداشتند! امّا ایمانشان آنقدر قوى بود که در مقابل تمسخرها و تسخر زدنها، تاب آوردند و فشار افکار عمومى قدرتمندان جامعه را علیه خود، تحمل کردند. مؤمنین نوح، مردمان فرودستى هم بودند: «الا الذّین هم اراذلنا بادى الرأى.(4)» شاید مردمان طبقه سه و چهار جامعه آن روز محسوب مىشدند. حالا شما فکر کنید: جمعیت کمى، در مقابل جمعیت زیادى که پول دارند، قدرت دارند، زبان دارند، تبلیغات دارند، مورد تمسخر قرار مىگیرند و اهانت مىشوند، اما تحمّل مىکنند. تحمّلى این چنین، ایمانى قوى مىخواهد. اطرافیان نوح و مؤمنین به نوح، این ایمان قوى را داشتند. بعد که موضوع کشتى سازى پیش آمد، ایمان اینها بیشتر واضح شد: آنها بر پیغمبرشان فشار نیاوردند که «این چه کارى است مىکنى؟! براى چه در خشکى، کشتى مىسازى و چرا مایه مسخره ما شدهاى؟!» نه. همه تلخیها را تحمل کردند.
آنها کار عجیب و غریبى را شروع کرده بودند. فرض کنید در یک میدان بزرگ، وسط شهرى مانند تهران که فرسنگها تا دریا فاصله دارد، یک نفر شروع به ساختن کشتى کند! این کار، توجیهى ندارد. مؤمنین به نوح، تمسخرى را که به جا هم تلقّى مىشد، تحمّل کردند. چنین تحمّلى، ایمان مىخواهد؛ آن هم ایمان قوى. بعد که باران از آسمان شروع به باریدن کرد و آب از زمین جوشید، نوح به مؤمنین خود گفت: «حالا سوار شوید.» سوار شدند و حیوانات را هم سوار کردند. اوضاع و شرایط جوّى طورى بود که معلوم مىکرد سرتاسر دنیا را آب فرا خواهد گرفت. فرمان خدا به نوح این بود که: «قُلنَااحْمل فیها من کلّ زوجین اثنین و اهلک.»(5) همه موجودات جفت را( «زوجین اثنین» یعنى دو جفت) سوار کشتى کن. معلوم بود حادثهاى در شرف تکوین است که بناست به هیچ چیزِ دنیا رحم نکند.
آنها سوار کشتى شدند. کشتى حرکت کرد و پس از آن دنیا را آب گرفت. انسانها غرق و حیوانات نابود شدند. آن جمع برگزیده مؤمن، اطراف حضرت نوح ماندند. امتحان کفّار تمام شد؛ اما امتحان مؤمنینْ هنوز تمام نشده بود. یک امتحان بود که در دوران ایمان به
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 9
حضرت نوح(ع)
ادوارنبوت: دوره دوم نبوت
لقب:شیخ الانبیاء
معنای اسم:نوح=نوحه و اسامی دیگری نیز دارد.عبدالغفار،عبدالملک،عبدالسلام
پدر:لمک
مادر:قینوش
تاریخ ولادت:۱۶۴۲سال بعد از هبوط ادم
مدت عمر:بیش از هزار سال نوشته اند
بعثت:پیامبری ایشان در بابل،عراق و شام بود
محل دفن:نجف اشرف درکشور عراق
نسب:نوح بن متوشلخ بن اخنوخ بن یارد بن مهلا ییل بن قینان بن انوش بن شیث بن ادم(ع)
تعداد فرزندان:ان حضرت ۴پسرداشت
مختصری از زندگینامه
حضرت نوح(ع) نخستین پیامبراولواالعزم است که خداونداورا با کتاب وشریعت جداگانه ای
بسوی مردم ان روزگار مبعوث نمود.هرچند ان حضرت سالیانی دراز،قوم خودرا به یکتا پرستی دعوت
کرد، ولی نتیجه ای نبخشید،تا اینکه به امر خداوند کشتی بزرگی ساخت واز هر نوع حیوان یک جفت
(نروماده)درانقرار داد و سپس خود و عده کمی از همراهان به علاوه سه فرزندش (سام-یافث-حام)
و همراهانش در کشتی نشستند پس از ان چهل شبانه روز باران سیل اسایی بارید و بعد از اینکه اب فرو نشست کشتی بر قله کوه جودی و به روایت تورات ، بر کوه ارارات یا اغاری به خشکی نشست بدین
ترتیب نوع بشر از بازماندگان کشتی نوح بوجود امد.
فهرست سورهایی که نام نوح در ان ذکر شده است
ال عمران-نساء-انعام-اعراف-توبه-یونس-هود-ابراهیم-اسراء-مریم-انبیاء-حج-مومنین-فرقان-
شعراء-عنکبوت-احزاب-صافات-ص-غافر-شوری-ق-ذاریات-نجم-قمر-حدید-تحریم-نوح.
مؤمنین به حضرت نوح، واقعاً انسانهاى برگزیدهاى بودند. درباره ماجراى حضرت نوح و مؤمنین به او، در آیات شریفه سوره «هود»، به طور مفصّل صحبت شده است. حضرت نوح، نهصد و پنجاه سال دعوت کرد. نتیجه و محصول دعوت او بعد از نهصد و پنجاه سال، عبارت بود از جمع معدودى که در بین آن مردم جاهل و طغیانگر، به نوح ایمان آوردند: «و ما آمن معه الّا قلیل.(3)» سپس امتحان الهى براى آن قوم کافر، نزدیک شد؛ یعنى قضیه توفان. حضرت نوح، به کشتى ساختن در خشکى پرداخت و مایه مسخره همه کسانى شد که به او نگاه مىکردند. کشتى را باید لب دریا ساخت، نه در خشکى و آنجایى که با دریا، شاید فرسنگها فاصله داشته باشد! کشتى بزرگى که جماعتى را مىخواهد با خود حمل کند، چطور مىشود با فاصله زیاد از دریا درست کرد؟! قومِ کافر وقتى که از کنار نوح و مؤمنین به او عبور مىکردند، به تمسخر مىپرداختند و مىگفتند: ببینند نوح و یارانش، در بیرون شهرى که محل سکونتشان است، به ساختن یک کشتى عظیم مشغولند!
مؤمنین به نوح، کسانى بودند که تمسخرها را تحمّل مىکردند. آنها که نمىدانستند کشتى براى چیست! آنها که از ماجراى توفان و آبى که از آسمان و زمین مىخواست بجوشد، خبر نداشتند! امّا ایمانشان آنقدر قوى بود که در مقابل تمسخرها و تسخر زدنها، تاب آوردند و فشار افکار عمومى قدرتمندان جامعه را علیه خود، تحمل کردند. مؤمنین نوح، مردمان فرودستى هم بودند: «الا الذّین هم اراذلنا بادى الرأى.(4)» شاید مردمان طبقه سه و چهار جامعه آن روز محسوب مىشدند. حالا شما فکر کنید: جمعیت کمى، در مقابل جمعیت زیادى که پول دارند، قدرت دارند، زبان دارند، تبلیغات دارند، مورد تمسخر قرار مىگیرند و اهانت مىشوند، اما تحمّل مىکنند. تحمّلى این چنین، ایمانى قوى مىخواهد. اطرافیان نوح و مؤمنین به نوح، این ایمان قوى را داشتند. بعد که موضوع کشتى سازى پیش آمد، ایمان اینها بیشتر واضح شد: آنها بر پیغمبرشان فشار نیاوردند که «این چه کارى است مىکنى؟! براى چه در خشکى، کشتى مىسازى و چرا مایه مسخره ما شدهاى؟!» نه. همه تلخیها را تحمل کردند.
آنها کار عجیب و غریبى را شروع کرده بودند. فرض کنید در یک میدان بزرگ، وسط شهرى مانند تهران که فرسنگها تا دریا فاصله دارد، یک نفر شروع به ساختن کشتى کند! این کار، توجیهى ندارد. مؤمنین به نوح، تمسخرى را که به جا هم تلقّى مىشد، تحمّل کردند. چنین تحمّلى، ایمان مىخواهد؛ آن هم ایمان قوى. بعد که باران از آسمان شروع به باریدن کرد و آب از زمین جوشید، نوح به مؤمنین خود گفت: «حالا سوار شوید.» سوار شدند و حیوانات را هم سوار کردند. اوضاع و شرایط جوّى طورى بود که معلوم مىکرد سرتاسر دنیا را آب فرا خواهد گرفت. فرمان خدا به نوح این بود که: «قُلنَااحْمل فیها من کلّ زوجین اثنین و اهلک.»(5) همه موجودات جفت را( «زوجین اثنین» یعنى دو جفت) سوار کشتى کن. معلوم بود حادثهاى در شرف تکوین است که بناست به هیچ چیزِ دنیا رحم نکند.
آنها سوار کشتى شدند. کشتى حرکت کرد و پس از آن دنیا را آب گرفت. انسانها غرق و حیوانات نابود شدند. آن جمع برگزیده مؤمن، اطراف حضرت نوح ماندند. امتحان کفّار تمام شد؛ اما امتحان مؤمنینْ هنوز تمام نشده بود. یک امتحان بود که در دوران ایمان به
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 9
حضرت نوح(ع)
ادوارنبوت: دوره دوم نبوت
لقب:شیخ الانبیاء
معنای اسم:نوح=نوحه و اسامی دیگری نیز دارد.عبدالغفار،عبدالملک،عبدالسلام
پدر:لمک
مادر:قینوش
تاریخ ولادت:۱۶۴۲سال بعد از هبوط ادم
مدت عمر:بیش از هزار سال نوشته اند
بعثت:پیامبری ایشان در بابل،عراق و شام بود
محل دفن:نجف اشرف درکشور عراق
نسب:نوح بن متوشلخ بن اخنوخ بن یارد بن مهلا ییل بن قینان بن انوش بن شیث بن ادم(ع)
تعداد فرزندان:ان حضرت ۴پسرداشت
مختصری از زندگینامه
حضرت نوح(ع) نخستین پیامبراولواالعزم است که خداونداورا با کتاب وشریعت جداگانه ای
بسوی مردم ان روزگار مبعوث نمود.هرچند ان حضرت سالیانی دراز،قوم خودرا به یکتا پرستی دعوت
کرد، ولی نتیجه ای نبخشید،تا اینکه به امر خداوند کشتی بزرگی ساخت واز هر نوع حیوان یک جفت
(نروماده)درانقرار داد و سپس خود و عده کمی از همراهان به علاوه سه فرزندش (سام-یافث-حام)
و همراهانش در کشتی نشستند پس از ان چهل شبانه روز باران سیل اسایی بارید و بعد از اینکه اب فرو نشست کشتی بر قله کوه جودی و به روایت تورات ، بر کوه ارارات یا اغاری به خشکی نشست بدین
ترتیب نوع بشر از بازماندگان کشتی نوح بوجود امد.
فهرست سورهایی که نام نوح در ان ذکر شده است
ال عمران-نساء-انعام-اعراف-توبه-یونس-هود-ابراهیم-اسراء-مریم-انبیاء-حج-مومنین-فرقان-
شعراء-عنکبوت-احزاب-صافات-ص-غافر-شوری-ق-ذاریات-نجم-قمر-حدید-تحریم-نوح.
مؤمنین به حضرت نوح، واقعاً انسانهاى برگزیدهاى بودند. درباره ماجراى حضرت نوح و مؤمنین به او، در آیات شریفه سوره «هود»، به طور مفصّل صحبت شده است. حضرت نوح، نهصد و پنجاه سال دعوت کرد. نتیجه و محصول دعوت او بعد از نهصد و پنجاه سال، عبارت بود از جمع معدودى که در بین آن مردم جاهل و طغیانگر، به نوح ایمان آوردند: «و ما آمن معه الّا قلیل.(3)» سپس امتحان الهى براى آن قوم کافر، نزدیک شد؛ یعنى قضیه توفان. حضرت نوح، به کشتى ساختن در خشکى پرداخت و مایه مسخره همه کسانى شد که به او نگاه مىکردند. کشتى را باید لب دریا ساخت، نه در خشکى و آنجایى که با دریا، شاید فرسنگها فاصله داشته باشد! کشتى بزرگى که جماعتى را مىخواهد با خود حمل کند، چطور مىشود با فاصله زیاد از دریا درست کرد؟! قومِ کافر وقتى که از کنار نوح و مؤمنین به او عبور مىکردند، به تمسخر مىپرداختند و مىگفتند: ببینند نوح و یارانش، در بیرون شهرى که محل سکونتشان است، به ساختن یک کشتى عظیم مشغولند!
مؤمنین به نوح، کسانى بودند که تمسخرها را تحمّل مىکردند. آنها که نمىدانستند کشتى براى چیست! آنها که از ماجراى توفان و آبى که از آسمان و زمین مىخواست بجوشد، خبر نداشتند! امّا ایمانشان آنقدر قوى بود که در مقابل تمسخرها و تسخر زدنها، تاب آوردند و فشار افکار عمومى قدرتمندان جامعه را علیه خود، تحمل کردند. مؤمنین نوح، مردمان فرودستى هم بودند: «الا الذّین هم اراذلنا بادى الرأى.(4)» شاید مردمان طبقه سه و چهار جامعه آن روز محسوب مىشدند. حالا شما فکر کنید: جمعیت کمى، در مقابل جمعیت زیادى که پول دارند، قدرت دارند، زبان دارند، تبلیغات دارند، مورد تمسخر قرار مىگیرند و اهانت مىشوند، اما تحمّل مىکنند. تحمّلى این چنین، ایمانى قوى مىخواهد. اطرافیان نوح و مؤمنین به نوح، این ایمان قوى را داشتند. بعد که موضوع کشتى سازى پیش آمد، ایمان اینها بیشتر واضح شد: آنها بر پیغمبرشان فشار نیاوردند که «این چه کارى است مىکنى؟! براى چه در خشکى، کشتى مىسازى و چرا مایه مسخره ما شدهاى؟!» نه. همه تلخیها را تحمل کردند.
آنها کار عجیب و غریبى را شروع کرده بودند. فرض کنید در یک میدان بزرگ، وسط شهرى مانند تهران که فرسنگها تا دریا فاصله دارد، یک نفر شروع به ساختن کشتى کند! این کار، توجیهى ندارد. مؤمنین به نوح، تمسخرى را که به جا هم تلقّى مىشد، تحمّل کردند. چنین تحمّلى، ایمان مىخواهد؛ آن هم ایمان قوى. بعد که باران از آسمان شروع به باریدن کرد و آب از زمین جوشید، نوح به مؤمنین خود گفت: «حالا سوار شوید.» سوار شدند و حیوانات را هم سوار کردند. اوضاع و شرایط جوّى طورى بود که معلوم مىکرد سرتاسر دنیا را آب فرا خواهد گرفت. فرمان خدا به نوح این بود که: «قُلنَااحْمل فیها من کلّ زوجین اثنین و اهلک.»(5) همه موجودات جفت را( «زوجین اثنین» یعنى دو جفت) سوار کشتى کن. معلوم بود حادثهاى در شرف تکوین است که بناست به هیچ چیزِ دنیا رحم نکند.
آنها سوار کشتى شدند. کشتى حرکت کرد و پس از آن دنیا را آب گرفت. انسانها غرق و حیوانات نابود شدند. آن جمع برگزیده مؤمن، اطراف حضرت نوح ماندند. امتحان کفّار تمام شد؛ اما امتحان مؤمنینْ هنوز تمام نشده بود. یک امتحان بود که در دوران ایمان به