لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .DOC ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 45 صفحه
قسمتی از متن .DOC :
"تاثیر حاشیه نشینی در وقوع جرم"
مقدمه
احساس نا امنی در محله ،تنها به دلیل جرایم خشونت آمیز نیست بلکه نا به هنجاریها و رفتارهای اخلالگرانه چون اعتیاد ،ولگردی، تکدی گری و سرقت گذشته از اینکه عامل اصلی ترس و احساس نا امنی عمومی اند به نوبه خود قطعاً زمینه رواج گسترده جرایم را نیز فراهم می نماید. برای پیشگیری از انهدام اجتماع باید به محض شکسته شدن اولین هنجار فوراًً با هنجار شکن برخورد کرد. موضوع حاشیه نشینی یکی از معضلات شهری است که از حیث بستر قرار گرفتن برای ارتکاب جرایم مورد توجه کارشناسان حقوقی و قضایی و جرم شناسان بوده . اینکه جرایم در مناطق حاشیه ای بیشتر از سایر مناطق اتفاق میافتد مسئله ای است که بسیاری به آن اذعان دارند و آ مارهای اخذ شده از پرونده های مطروحه در دادگستری نیز حکایت از این واقعیت دارد.
هدف از این بحث نشان دادن تأثیر حاشیه نشینی در وقوع جرم است و همچنین می خواهیم بگوییم که در صد بالایی از جرایم دراین مناطق واقع می شود و کثیری از پرونده های قضایی را جرایم وقوع یافته در این مناطق تشکیل می دهد. که این خود نشانگر آن است که مبارزه با شکل گیری حاشیه ای جدید و ساماندهی مناطق حاشیه ای موجود بسیار ضروری می باشد و این ساماندهی و مبارزه با هنجار شکنی جز با همکاری کلیه دستگاههای مسئول امکانپذیر نمی باشد.
در این مقاله ابتدا به تاریخچه حاشیه نشینی پرداخته و سپس مفهوم آنرا بیان کرده وبه علل شکل گیری آن می پردازیم و جرایمی را که در این مناطق رخ می دهد به تصویر کشیده و راهکارهایی برای جلوگیری از وقوع جرم در این مناطق ارائه می دهیم.
"تاریخچه"
حاشیه نشینی بعنوان یک پدیده اجتماعی ریشه در ادوار واعصار گذشته دارد.این پدیده خاص کشورهای توسعه نیافته نمی باشد بلکه معضلی است که کشورهای توسعه یافته نیز با آن دست و پنجه نرم می کنند و تنها تفاوت آن از حیث ریشه های تاریخی بوجود آورنده آن و رفتارر کالبدی و اجتماعی آن می باشد.کشور ما ایران نیز از این پدیده مصون نمانده منتها شرایط حادی که در برخی از شورها مانند برزیل ،هندوستان و برخی کشورهای آفریقایی وجود دارد در کشور ما حاکم نیست ولی از لحاظ قدمت مشابه سایر کشورها می باشد.با اجرای طرح اصلاحات ارضی در دهه چهل رشد شهر نشینی در ایران شتاب گرفت و جمعیت شهر نشین ایران در دهه 50 به 64 درصد رسید.وچون قشر عظیمی از حاشیه نشینان از روستاها و یا شهر های کوچک هستند مشکل اساسیآنها سکونت است؟ آنها به جهت احداث مسکن به حاشیه روی آوردند دلیل عمده آن نیز ارزانی حاشیه می باشد . نمونه بارز آنرا می توانیم اسلامشهر تهران را نام ببریم . سابقه جاشیه نشینی غیر رسمی در ایران نیمه دوم دهه 40 آغاز می شود وتا پیش از آن ابعاد اسکان غیر رسمی کوچک و به صورت زاغک و آلونک نشینی بصورت اندک در ایران بوده است واز 15/1 واحدهای شهری تجاوز نمی کرده است. از طرفی در آن زمان اسکان رسمی تعریف نشده بود تا اسکان غیر رسمی و به دنبال آن تعریف شده و به طور کلی اسکان رسمی برنامه ریزی شهری از دهه 40 آغاز می شودو اولین کا نون بزرگ اسکان غیر رسمی در کشورهای دیگر نیز سابقه دارد بطوریکه در قاهره روی گورها چادر میکشند و زندگی می کنند ،در کلکته ششصد هزار نفر پیاده رو خواب وجود دارد. در برزیل به ازای هر صد خانوار یک آلونک (اسکان غیر رسمی ) است. در حال حاضر هم در مناطق مختلف شهری استان هرمزگان نیز بافت حاشیه نشینی و اسکان غیر رسمی مرتب در حال گسترش است . بطوریکه فقط در بندر عباس 30 درصد بافت شهری اسکان غیر رسمی است.
در یک بررسی گسترده که در سال 1351 در مؤسسه مطالعات و تحقیقات اجتماعی دانشگاه تهران صورت گرفت مشخص شد که 91 درصد از سرپرستان خانوارهای حاشیه نشینی در تهران روستایی بوده اند. 72درصد آنان قبلاً دهقان محسوب می شدند و 59 درصد خرده مالک بودند. همچنین یافته های پژوهشی مشابه در سال 1345 نشان داد که 62 درصد از حاشیه نشینان تهران کارگر ساده ،12 درصد کارگر نیمه ماهر ،14 درصد کارگر ماهر بوده اند. این موارد تا حدودی نشانگر ابعاد حاشیه نشینی در ایران پیش از انقلاب بود، در آن سالها به دلیل اصلاحات ارضی و همچنین عدم کارائی اقتصاد کشاورزی روستاها موج مهاجرت ودر کنار آن رشد بی وقفه جمعیت نیز به مثابه علتی ثانویه که باعث رقابتی شدید برای تسلط بر امکانات شهری گردید موجب شد تا حاشیه نشینی در قامت یک معضل ملی رخ بنمایاند.
بر اساس مطالعات جامعه شناختی،67 شهر کوچک و بزرگ در 16 استان در سال 1380 (بدون احتساب تهران،آذربایجان شرقی ومرکزی) با پدیده حاشیه نشینی مواجه هستند . در این محدوده که بیش از دو میلیون نفر ساکن هستند، تراکم جمعیت مناطق حاشیه نشین به طور متوسط حدود 200 نفر در هکتار است.(افتخاری راد 80)
همچنین مطابق با برآوردهایی که در پژوهش حاشیه نشینی در ایران توسط مرکز مطالعات و تحقیقات معماری شهر سازی ایران صورت پذیرفت جمعیت حاشیه نشینی در 10 شهر بزرگ ایران نظیر تهران،مشهد،شیراز،اهواز حدود 5/3 میلیون نفر تخمین زده شد که اکنون قطعاً بسیار بیشتر از این رقم است.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 35 صفحه
قسمتی از متن .doc :
حاشیه نشینی :
جامعه شناسان در تعریف افرادی که در حریم شهرها سکونت دارند چنین می گویند : معمولا حاشیه نشینان را کسانی تشکیل می دهند که در شهرها زندگی می کنند اما به عنوان یک شهروند از امکانات و خدمات شهری بهره نمی برند. این افراد با وجودی که در دل یا حاشیه شهرها جای دارند اما فرهنگ روستایی را هم چنان حفظ کرده اند ولی در عین حال خود را شهری می دانند
همچنین در انسان شناسی نیز حاشیه نشین به فرد یا گروهی گفته می شود که فرهنگ اولیه خود را بدون اینکه فرهنگ ثانویه را جایگزین نماید از دست داده است یا در عالم برخ قرار می گیرد
یک جامعه شناس در خصوص حاشیه نشینی افراد مهاجر می گوید : " انسان حاشیه نشین شخصیتی است که از برخورد یا پیوند دو نظام فرهنگی متفاوت یا متخاصم به وجود می آید. چنین موجود دو رگه ای در آن واحد نسبت به دو فرهنگ احساس دلبستگی دارد اما از طرف دیگر خود را کاملا به هیچ کدام متعلق نمی داند..
توسعه حاشیه نشینی در ایران به سالهای 1330 برمی گردد اما شدت آن در دهه های 40 و 50 رقم خورده است. براساس مطالعات انجام شده حاشیه نشینی در حاشیه شهرها ابتدا از تهران شروع شده است. پیدایش اولین اجتماعات آلونک نشین در تهران به سال 1311 برمی گردد اما رشد و گسترش اجتماعات آلونک نشین به بعد از کودتای 28 مرداد به خصوص از سال 1335 به این طرف برمی گردد. اولین اجتماعات حاشیه نشین در جنوب شهر تهران تمرکز یافتند . تهران تا شهریور سال 1359 نزدیک به ده هزار و 450 خانوار و چهار هزار و 500 آلونک را در خود جای داده است. پدیده حاشیه نشینی در ایران نیز همانند اکثر کشورهای در حال توسعه تا حدود زیادی ریشه در مهاجرت و عوامل دافعه و جاذبه روستایی- شهری دارد. فقدان و کمبود امکانات رفاهی و خدماتی در مناطق روستایی و شهرهای کوچک فرآیند مهاجرت را تشدید کرد و حاشیه نشینی پدیدار گشت و به این ترتیب یکی از بارزترین نمودهای مهاجرت در ایران مانند بسیاری از کشورهای درحال توسعه شکل گرفت .
در فرهنگ شهر و شهرنشینی ، حاشیه نشینی تا حدود زیادی مترادف با مفاهیمی چون زاغه نشینی و آلونک نشینی به کار برده شده است. از لحاظ فرهنگی ، انزوا طلبی، احساس غریبه بودن و بیگانگی ؛ از لحاظ روانی، پریشانی و تقدیرگرایی؛ از لحاظ اقتصادی، فقر، اشتغال در بخش غیر رسمی ، بی ثباتی شغلی؛ از لحاظ بهداشتی، فقدان یا نارسایی سیستم خدمات بهداشتی- درمانی ، آب شرب و از لحاظ اجتماعی هویت قومی ، پایبندی به سنت ها و ارزش ها ، خانواده گسترده و فقدان تخصص، بی سوادی و کم سوادی ، درآمد پایین و به خصوص فرهنگ مستقل حاشیه نشینی از ویژگی های اجتماعات حاشیه نشینان است که در مناطق مختلف دیده می شود
تاثیر حاشیه نشینی در وقوع جرم
مقدمه
احساس ناامنی در محله ، تنها به دلیل جرایم خشونت آمیز نیست بلکه نابهنجاریها و رفتارهای اخلالگرانه چون اعتیاد ، ولگردی ، تکدی گری و سرقت گذشته از اینکه عامل اصلی ترس و احساس ناامنی عمومی اند به نوبه خود قطعا زمینه رواج گسترده جرایم را نیز فراهم مینمایند. همانطوریکه اگر پنجره ای از ساختمان بشکند و همچنان تعمیر نشده رها گردد به زودی کل ساختمان منهدم خواهد شد . برای پیشگیری از انهدام اجتماع نیز باید به محض شکسته شدن اولین هنجار فورا با هنجار شکن برخورد کرد . موضوع حاشیه نشینی یکی از معضلات شهری است که از حیث بستر قرار گرفتن برای ارتکاب جرایم مورد توجه کارشناسان خقوقی و قضایی و جرم شناسان بوده . اینکه جرایم در مناطق حاشیه ای بسیار بیشتر از سایر مناطق اتفاق می افتد مورد پذیرش همه است و آمارهای اخذ شده از پرونده های مطروحه در دادگستری نیز حکایت از این واقعیت دارد .
در این مقاله هدف نشان دادن تاثیر حاشیه نشینی بر وقوع جرم می باشد و همچنین می خواهیم اعلام کنیم که درصد بالایی از پرونده های قضایی از همین مناطق حاشیه نشین تشکیل شده است و مبارزه با شکل گیری حاشیه ای جدید و ساماندهی مناطق حاشیه ای موجود بسیار ضروری و حایز اهمیت است و مبارزه و ساماندهی با این هنجار شکنی میسر نمی شود مگر با همکاری کلیه دستگاههای مسئول و اگر چنین استراتژی واحد و مشترک از ناحیه مسئولان صورت پذیرد شاهد کاهش چشم گیر جرایم نیز خواهیم بود . بدوا در این مقاله تصویر و چهره ای از حاشیه نشینی و علل شکل گیری آن را ترسیم می کنیم سپس جرایمی که در این مناطق معمولا اتفاق می افتد و نقش دستگاههای عمومی و دولتی در شکل گیری حاشیه و وقوع جرایم و نیز توصیه هایی جهت پیشگیری از وقوع جرم در این مناطق را بیان خواهیم کرد . امید آنکه مورد قبول واقع شود .
مبحث اول :
مفهوم حاشیه نشینی
صاحب نظران و کارشناسان مسائل شهری تعاریف متعددی از حاشیه نشینی ارائه کرده اند برخی عقیده دارند حاشیه نشینان کسانی هستند که در محدودة اقتصادی شهر زندگی می کنند ولی جذب نظام اقتصادی و اجتماعی نشده اند .
چارلز آبرامز حاشیه را به عنوان فرایند تصرف نواحی شهری به قصد تهیه مسکن دانسته است. و نیز حاشیه نشینی را در معنای عام شامل تمام کسانی می دانند که در محدوده اقتصادی شهر ساکن هستند ولی جذب اقتصاد شهری نشده اند . جاذبه شهر نشینی و رفاه شهری این افراد را از زادگاه خویش کنده و به سوی قطبهای صنعتی و بازارهای کار می کشاند و اکثر آنها مهاجرین روستایی هستند که به منظور گذراندن بهتر زندگی راهی شهرها می شوند1.
و تعبیری که از حاشیه نشینی ارائه شده است ، ساختمان یا بخشی از شهر که در آن ویرانی ، نارسایی عرضه خدمات درمانی تراکم زیاد جمعیت در واحدهای مسکونی ، فقدان آسایش لازم و خطرات ناشی از عوامل طبیعی نظیر سیل دیده می شود2. البته به نظر می رسد که به تعبیر یاد شده باید اوصافی چون عدم امنیت ، جرم زا بودن و نیز مامن و پناهگاه امن برای بزهکاران را اضافه نمود .
مارشال کلینارد می گوید : حاشیه نشینی مساله و عارضه ای شهری است و منشاء عمده بزهکاری و جرم می باشد و دارای اشکال مختلفی است .
بنابراین می توان چنین نتیجه گرفت که حاشیه نشین فردی است مهاجر یا غیر مهاجر که به دلیل فقدان ریاست و تخصص صنفی و نبود بنیانهای مالی توانمند و طبقه و فرهنگ اجتماعی متناسب با طبقات و فرهنگ متعارف و لازم شهری در حاشیه واقع شده است . این افراد بیشتر به علت عوامل رانش زادگاه خود و کمتر به دلیل عوامل جاذب شهری ، زادگاه خویش را ترک کرده و به شهر ها روی می آورند . انها به دلیل عدم تطبیق با محیط شهری از یک سوو بر اثر عوامل پس ران شهری از سوی دیگر از محیط شهری پس زده می شوند و به تدریج به کانونهای به هم پیوسته و یا جدا از یکدیگر در قسمتهایی از شهر سکنی می گزینند به صورتی که محل سکونت و نوع مسکن آنها با محل سکونت متعارف شهری مغایر بوده و مالکیت آنها غالبا غصبی است و همچنین این افراد از نظر وضعیت فرهنگی و اقتصادی نیز با جمعیت شهری تمایز دارند3.
مبحث دوم :
تاریخچه حاشیه نشینی
حاشیه نشینی یک پدیده اجتماعی است و این پدیده اختصاص به عصر فعلی نداشته و ریشه در ادوار و اعصار گذشته دارد و این پدیده هم در کشورهای توسعه یافته و هم در کشورهای در حال توسعه
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .DOC ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 4 صفحه
قسمتی از متن .DOC :
کوچ نشینی
کوچ نشینی تنها یک نوع زندگی و طریقی از زیستن نیست بلکه یک فرهنگ و یک تاریخ کهن با آداب و رسوم و سنن اجتماعی، اقتصادی و سیاسی است که پشت این زندگی ساده و بی پیرایه نهفته است. پس همانطور که تاکنون از آثار بی جان و بدون تحرک به عنوان ارزش ها و افتخارات ملی و فرهنگی خودمان حفاظت کرده و هزینه های زیادی را نیز در این راه صرف کرده ایم، می بایست با این پدیده زنده و پویا که نه تنها بخشی از تاریخ و فرهنگ ما را بازگو می کند بکله جامعه ای تولیدکننده نیز هست که در عین حال با مشکلات فراوانی روبروست با حساسیت بیشتری برخورد شود.سه رکن اصلی زندگی کوچ نشینی انسان، دام و مرتع است که در حال حاضر مردم کوچ نشین ایران در هر سه رکن با مشکلات اساسی روبرو هستند.عوامل مختلفی همچون شخم های بی رویه مراتع، افزایش تعداد دام ها به ویژه دام روستایی، از بین رفتن مراتع میان بند، از هم پاشیدگی نظام ایلی، کمبود علوفه دامی و گرانی آن، وجود واسطه ها و جاذبه های شهری، نبود امکانات رفاهی در جامعه عشایری، کمبود داروهای دامی، خشکسالی های پیاپی، کمبود نیروی انسانی خبره از جمله چوپان و... موجبات از هم پاشیدگی زندگی عشایری را فراهم نموده است که بدون شک آشنایی عمیق و هماهنگی مدیران ساختار تشکیلاتی دستگاه های اجرایی مربوطه با فرهنگ و بافت جامعه عشایری و برنامه ریزی همه جانبه می تواند کلید حل مشکلات این قشر از جامعه شود. البته برنامه ریزی که مبنی بر اصول و واقعیت های ساختار فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی این جامعه است که از جمله آنها می توان به اصلاح قوانین مربوط به مراتع میان بند، مشخص کردن حدود ایل راه های عشایری، بیمه دام ها، تشکیل خانه های بهداشت عشایری، تامین علوفه و جو مورد نیاز دام عشایر، خرید تضمینی دام و... ایجاد مدرسه در مقاطع راهنمایی و دبیرستان یا شبانه روزی، ایجاد شغل های جایگزین و خرید محصولات دامی اشاره کرد.
مزایای زندگی کوچ نشینی حفظ روحیه مقاومت و تحمل مشکلات که به دلیل مبارزه با طبیعت و برخورد با انواع سختی ها و رنج ها به دست آمده از جمله ویژگی های زندگی عشایری است که ساده زیستی، عدم تجمل گرایی، قانع بودن به امکانات کم، حفظ سلامتی و شادابی در زندگی ایلی از جمله مزایای زندگی عشایری است. لذا این طور می توان نتیجه گرفت که این زندگی انباشته از مشکلات و فشار روزمره عشایری و موانعی است که روز به روز آنان را ناتوان و وادار به اسکان بی رویه در حاشیه شهرها می کند.براساس آخرین آمار سرشماری اجتماعی و اقتصادی عشایر کوچنده در سال 1377، استان آذربایجان غربی دارای 14448 خانوار با جمعیتی بالغ بر 114617 نفر است که نسبت جنسی عشایری استان به تعداد 105 نفر مرد در برابر 100 نفر زن است و میانگین اعضای هر خانوار عشایری 7/9 نفر است که در توزیع کلی جمعیت عشایر کشور، استان آذربایجان غربی با 8/6 درصد چهارمین استان عشایری محسوب می شود.
ایلات و طوایف عشایر استان آذربایجان غربی در قالب 12 ایل و 21 طایفه مستقل در حاشیه مرزی با کشورهای نخجوان، ترکیه و عراق زندگی می کنند و بزرگ ترین ایل استان جلالی است که جزو 10 ایل بزرگ کشور محسوب می شود، اسلات جلالی، میلان، شکاک، پناشین، زرزا، ،قره پاپاق، مامش و سادات از جمله ایلات شناخته شده در استان هستند.جمعیت دامی عشایر استان 1809993 واحد دامی در اختیار دارند که عمدتا کوچک بوده و میانگین دام عشایر استان 125 واحد دامی است. به طوری که متوسط دام خانوارهایی با کوچ بلند 138 واحد دامی (بیش از 30 کیلومتر) و متوسط دام خانوارهایی با کوچ متوسط 91 واحد دامی(15 الی 30 کیلومتر) و خانوارهایی با کوچ کوتاه 76 واحد دامی (کمتر از 15 کیلومتر ) است.
تولیدات عشایر استان عشایر استان به طور متوسط سالیانه 11 هزار تن گوشت،20 هزار تن شیر، 1761 تن پشم، 4/44 تن مو و کرک تولید و بیش از 25 درصد از مواد پروتئین استان را تامین می کنند.
وسعت مراتع استان در استان آذربایجان غربی حدود 2/7 میلیون هکتار مرتع وجود دارد که 1614720 هکتار دام مراتع ییلاقی و قشلاقی استان را تشکیل می دهد و در شرایطی فعلی قریب به 2/5 برابر ظرفیت مراتع دام مازاد عشایر در مراتع تعلیف می کنند و عشایر در مدت طولانی اقامت در قشلاق (حدود 9 ماه از سال) دام های خود را تغذیه می کنند که بیشترین هزینه خانوار را تشکیل می دهد و این موضوع به فقر بیشتر خانوارهای عشایری منجر می شود.
وضعیت سواد درصد باسوادان در جامعه عشایری استان آذربایجان غربی بر اساس سرشماری سال 77 کودکان 6 الی 10 سال 59/98 درصد، نوجوانان 11 الی 14 سال 62/44 درصد، جوانان 15 الی 24 ساله 54/35 درصد، میانسالان 25 الی 64 ساله 21/17 درصد و بزرگسالان و بیشتر 3/55 درصد باسواد هستند که از میان 41 درصد باسواد عشایر استان 57/29 درصد مرد و 24/16 درصد زن هستند.ایلات و طوایف عشایری استان در عرصه ای بالغ بر 60 درصد از قلمرو مرتعی کشور که عموما در مناطق دور از دسترس حاشیه مرزها، قرار دارند. شیوه زندگی عشایر مبتنی بر کوچ است و کوچ به عنوان تکنیک بهره برداری از منابع طبیعی، عمدتا با هدف دسترسی به علوفه مرتعی تازه برای تعلیف دام ها انجام می شود و براساس برآورد سازمان ملل در جهان کنونی سازمان ملل در جهان کنونی بیش از 200 میلیون نفر شیوه زندگی عشایری مبتنی بر دامداری توام با کوچ دارند.عشایر حافظان و حاملان ارزش ها و میراث فرهنگی ایران زمین هستند و با توجه به تعداد ایلات و طوایف عشایری و پراکندگی آن در گستره وسیعی از فضای جغرافیایی کشور می توان مجموعه ای از بقایای سنن، عادات، آداب، آئین و مناسک و ارزش های ملی، دینی، اجتماعی و فرهنگی را در مناطق عشایری مشاهده کرد.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 14 صفحه
قسمتی از متن .doc :
حاشیه نشینی و تنظیم خانواده
چکیده
جمعیت ایران طی چند دهه گذشته، رشد شتابانی داشته است، به طوری که در طول کمتر از دو دهه به طور باور نکردنی جمعیت ایران بیش از دو برابر شد. انفجار جمعیت در ایران همراه با مسائلی همچون افزایش سریع شهرها، افزایش فقر، مشکل مسکن و مهاجرت بی رویه روستاییان به شهرها بوده است.
یکی از پیامدهای اصلی رشد جمعیت، مهاجرت روستاییان به شهرها و سکونت در حاشیه شهرها در نهایت حاشیه نشینی و زاغه نشینی است و راه اصلی مقابله با رشد بی رویه جمعیت اجرای برنامه های تنظیم خانواده می باشد.
هدف اصلی این مقاله بررسی رابطه بین حاشیه نشین و تنظیم خانواده است و از آنجا که بعد از سرشماری سال 1365 و مشاهده رشد 9/3 درصد جمعیت توسط مسئولین، برنامه های تنظیم خانواده به اجرا درآمد ولی این مساله در روستاها و مناطق حاشیه نشین کــه تفکر سنتی در مورد باروری داشتند (هنوز هــم در بعضــی مـناطق مشاهده می شود) به سختی قابل پذیرش بود. بنابراین هنوز شاهد باروری بالا در میان حاشیه نشینان هستیم که دلایل اصلی این پدیده را می توان در موارد زیر حستجو کرد:
ترجیح جنسی: معمولاً فرزند پسر برای خانواده بیشتر قابل قبول است که این مساله می تواند بر تعداد فرزندان خانواده ها بیفزاید.
احترام اجتماعی: معمولاً در مناطق حاشیه نشین مردان از احترام بیشتری برخوردارند ولی زمانی که زنی حامله باشد به خاطر فرزندی که می خواهد به دنیا بیاورد به او احترام می گذارند، بنابراین زنان از این مساله به خاطر احترامی که برایشان در پی دارد استقبالمی کنند.
تأمین اجتماعی در دوران سالخوردگی نیز یکی دیگر از عوامل اصلی افزایش رشد جمعیت و عدم اجرای برنامه های تنظیم خانواده در بین خانواده های حاشیه نشین به خاطر مسائل اقتصادی می باشد.
مرگ و میر فرزندان و پایین بودن سطح بهداشت باروری نیز از دیگر دلایل عدم استفاده از روش های تنظیم خانواده در بین حاشیه نشینان می باشد.
از دیگر دلایل می توان به رابطه بین تحصیلات و باروری اشاره کرد که معمولاً با بالا رفتن تحصیلات، تعداد فرزندان کاهش می یابد، میزان تحصیلات زنان حاشیه نشین معمولاً در سطح پایین می باشد، همچنین عدم دسترسی به مراکز بهداشتی نیز می تواند از دیگر دلایل استفاده اندک از روش های جلوگیری از بارداری در میان حاشیه نشینان باشد.
در مجموع، عوامل فوق الذکر باعث می شود اجرای برنامه های تنظیم خانواده در حاشیه نشینان با استقبال کمی روبرو شود و در نتیجه باروری در سطح بالا قرار گیرد.
واژگان کلیدی
انفجار جمعیت، افزایش شهرها، مشکل مسکن، مهاجرت روستائیان، مرگ و میر فرزندان
مقدمه
جمعیت ایران در طی هشت دهه اخیر افزایش یافته، که در نتیجه آن مسائل و مشکلاتی از قبیل رشد سریع جمعیت شهری، افزایش فقر در شهرها، دسترسی ناکافی به مسکن و خدمات اصلی شهری، شکاف عظیم میان طبقات اجتماعی، بیگانگی شهروندان از هم توأم با انبوه مهاجرت از مناطق روستایی به مناطق شهری و سکونت در حاشیه شهرها باعث گسترش و تشدید بی رویه شهرنشینی و نهایتا ایجاد زاغه و مسکن غیرقانونی و نارسایی امکانات اصلی شهری در شهرها شده است.
طبق مندرجات نشریه جنبه های جمعیتی توسعه اجتماعی سازمان ملل متحد » Population aspects of social development«ایران طی سه دهه 60، 50، 40 میلادی بدلیل نرخ رشد 3 درصدی سالانه نیازمند حدود 6 در هزار جمعیت، ساخت و ساز مسکن بوده است در حالیکه طی مدت مذکور در حدود نصف این تعداد (3/3 در هزار تا 6/3 در هزار) ساخته شده است بدین ترتیب تفاوت بارز بین عرضه و تقاضای واحدهای مسکونی موجب بروز مجموعه های نامتناسب در حاشیه شهرها گردید که حلبی آبادهاو حصیرآبادها نتیجه این عدم توازن در تولید واحدهای مسکونی بوده است.
مهاجرت از مناطق روستایی به مناطق شهری در ایران تقریبا به صورت مهاجرت درجه ای (مهاجرت از روستا به شهرهای کوچک یا متوسط و حومه شهرهای بزرگ و سپس به مراکز شهری بزرگتر) بوده است.
بدین طریق که مهاجرین روستایی در اثر عوامل دافعه مناطق روستائی و جاذبه مناطق شهری به شهرها و سپس شهرهای بزرگتر و قطب های صنعتی و اقتصادی مهاجرت می نمایند. در نتیجه شهرنشینی به سرعت گسترش می یابد.
نتایج سرشماری های انجام یافته در ایران نشان می دهد که در سال 1335 جمعیت شهری 4/31 درصد، در سال 1345 به میزان 7/38 درصد، در سال 1355 به میزان 47 درصد، در سال 1365 به میزان 3/54 درصد و در سال 1375 به میزان 65/61 درصد بوده است. نتایج سرشماری های فوق نشانگر آن است که در طی 40 سال اخیر نسبت جمعیت شهری ایران در مقایسه با سال 1335 به طور کلی وارونه شده است.
با توجه به هم ارز نبودن حدود تاثیر عوامل گوناگون در افزایش جمعیت و گسترش شهرنشینی مشاهدات علمی حاکی است که در مناطق شهری به ویژه در شهرهای بزرگ حاشیه نشینان نقش بسزایی در افزایش جمعیت و مسائل و مشکلات شهری دارند. به عنوان مثال خانم هما آقا در تحقیقی تحت عنوان بررسی باروری در ایران،[2] و رابطه آن با شاخص های جمعیتی، اقتصادی و اجتماعی نتیجه گرفت که مهاجرت روستاییان به شهرها باعث شده که مناطق شهری ایران نیز از میزان نسبتاً بالای باروری برخوردار باشد. به عبارتی دیگر بالا بودن باروری در شهرها پیش از آنکه به خانواده های شهری مربوط شود در ارتباط با مهاجرین روستایی است. از طرفی دیگر مهاجرین روستایی به دلیل پایین بودن درآمد در شهرها و گرانی قیمت زمین حاشیه نشینی را در شهرها گسترش می دهند. لذا در مقاله سعی شده که به برخی مسائل و مشکلات تنظیم خانواده در مناطق حاشیه نشین با تاکید بر برخی متغیرهای اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی پرداخته شود.
تعریف مفاهیم
حاشیه نشین: شامل تمام کسانی است که در محدوده فضایی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی شهر حضور و سکونت دارند ولی نحوه اسکان ومعیشت آنها از جامعه شهری کاملاً متمایز است و در نتیجه با جامعه شهری هماهنگ نشده اند.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 16
پیشینه ای بر تحقیقات و مقالات حاشیه نشینی و اسکان غیر رسمی
به دنبال وقوع تحولات شهری و رشد سریع و ناهمگون شهرنشینی در ایران، پدیده حاشیه نشینی ابتدا در تهران و سپس در سایر کلانشهرهای کشور شکل گرفت. در سال 1350 ، بنابر درخواست سازمان برنامه و بودجه، طرح وسیعی برای مطالعه و بررسی وضعیت حاشیه نشینی در کشور، توسط مؤسسه مطالعات و تحقیقات اجتماعی دانشگاه تهران آغاز گردید. این طرح با مطالعه وضعیت حاشیه نشینان تهران شروع و سپس سایر شهرهای بزرگ کشور چون، بندرعباس، همدان، کرمانشاه و اهواز را نیز شامل شد.
مجید احسن و مصطفی نیرومند (1351)، مؤسسه مطالعات و تحقیقات اجتماعی – بخش جامعه شناسی دانشگاه تهران (1351)، محمد حسین کازرونی (1352)، حسین شکویی (1354)، فرخ حسامیان (1359)، کریم حسین زاده دلیر (1361)، علی اصغر مقدم (1365)، پرویز پیران (1367)، سید سعید زاهد زاهدانی (1369)، محمدعلی احمدیان (1371)، کمال اطهاری و بهزاد خالقیان (1372)، مینور رفیعی (1372)، محمود هدایت (1373)، نصر الله پورافکاری (1373)، حمیده امکچی (1373)، ناصر مشهدی زاده دهاقانی (1375)، سهیلا بستکی (1375)، موسی کمانرودی (1376)، فیروز آقایی (1378)، مهرداد جواهری پور (1379)، آصف بیات (1379)، علی اصغر زمانی (1379)، سعید خوب آیند (1379)، گیتی اعتماد (1380)، اسفندیار خراط زبردست (1380)، محمد شیخی (1380)، علی حاج یوسفی (1380)، سهراب مشهودی (1381)، و حسین حاتمی نژاد (1382)، افرادی بودهاند که تقریباً آثار اولیه در زمینه حاشیه نشینی در شهرهای مختلف کشور تهیه نمودهاند.
در بیشتر این آثار به توصیف مناطق حاشیه بسنده شده و در مواردی نیز مسایل مناطق مذکور بیان گردیده است. تعداد زیادی از پژوهشگران فوق، علل شکل گیری حاشیه نشینی را در مهاجرت افراد فقیر از حوزه های پیرامون و افزایش جمعیت شهرها دانستهاند.
در زمینه آسیب های اجتماعی، اولین و غم انگیزترین داستان انسانها از بیان کلام الله مجید در آیه شریفه 29 از سوره مبارکه المائده آمده است. مضمون آیه چنین است: «بعد از این گفتگو، هوای نفس (قابیل) را به کشتن هابیل ترغیب کرد تا و را کشت و بدین سبب از زیان کاران است».
هنوز هم بسیاری از جرم شناسان و روان کاوان در مورد انگیزه قابیل برای هابیل اظهار نظر می نمایند و اکثراً بر این باورند که «عقیده قابیل» یا «عقیده کائن» تنها داستان دو پسر حضرت آدم (ع) نیست بلکه داستان همه انسانهاست . (کی نیا، 1374، ص 17).
نویسندگان یونان و روم قدیم، در نوشته های خود از غیر اخلاقی بودن و فساد شهرها سخن گفتند و صداقت روستانشینان را ستایش کرده اند. میزان ارتکاب جنایت، مصرف مواد مخدر، مصرف مشروبات الکلی و الکلیسم و همچنین بی نظمی های در رفتار، اصولاً در شهر بیشتر از روستا است. در کشورهای امریکایی و اروپایی درصد ارتکاب جنایات به طور رسمی در حوزه های روستایی در مقایسه شهرها بسیار پایین تر است. تحقیقات جنایی وسیعی که در ژاپن صورت گرفته ، نشان داده است که در صد ، جنایات در حوزه های شهری بیش از حوزه های روستایی بوده و میزان جنایات در شهرهای بزرگ نسبت به شهرهای کوچک درحال افزایش است. در جوامع توسعه نیافته جنایات اغلب در شهرها بویژه شهرهای بزرگ اتفاق می افتد (فرجاد، 1370، ص 195).
ابن خلدون معتقد است جوامع شهری بیش از جوامع روستایی در معرض فساد و تباهی هستند، زیرا در مناطق شهری مردم در بیگانگی با یکدیگر زندگی می کنند در حالی که روستاییان کاملاً یکدیگر را می شناساند. دورکیم نیز عقیده دارد بین افزایش جرائم و افزایش جمعیت رابطه مستقیمی وجود دارد (سلطانی، 1374، ص 120).
اولین نظریه پردازی که در قرن نوزدهم میلادی به بررسی خصوصیات «مرد جنایتکار» پرداخت، لومبروزو بود. او کتاب خود را تحت همین عنوان به بررسی صفات مشخصه کالبد شناختی و فیزیولوژیکی مربوط به اعمال بدنی مردان جنایتکار پرداخته و مدعی می شود که خصلت اساسی جنایتکاران بیحسی بدنی و اخلاقی آنان نسبت به افراد طبیعی است (آزاد، 1372، ص 20).
دانشمندان مسلمانی چون رازی، بوعلی سینا ابن رشد اندلسی در این زمینه نظراتی را دادهاند. مکتب پوزیتویسم آگوست کنت (Auguste Cont) زمینه ساز بررسی های مربوط به مسائل و آسیب های اجتماعی بود (قائمی، 1366، صص 56 – 55 ).
مطالعات صورت گرفته توسط اندیشمندانی چون پنیل (1826 – 1745)، گاتالوس (1818 – 1758)، ژان اسکیرل (1840 – 1809)، رافائل کارو (1934 – 185)، دوپره (1912)، فروید (اوایل قرن بیستم)، در این زمینه وجود دارد. (همان منبع، صص 56 – 55).
مناطق حاشیهای بیش از سایر مناطق شهر مخفیگاه انواع فعالیتهی غیرقانونی است و اغلب با جرایم بیشتری نیز نسبت به مناطق درون شهری رو به رو هستند. (Hiraskar, G.K.1989.P.59) تحقیقات انجام شده متون فارسی در این زمینه عبارتند از:
فرجاد (1370)، اظهار می دارد علت اصلی کجرویها و آسیب های اجتماعی در جوامع شهری، نبود آموزش صحیح و کافی برای قشر اکثریت فقرای شهری، می باشد (فرجاد، 1370، ص 280).
افروغ (1377)، معتقد است رابطه معیارهای اقتصادی – اجتماعی (درآمد، شغل، سواد، پایگاه اجتماعی) با انحرافات اجتماعی بصورت معکوس و منفی عمل می کند. وی با بررسی این معیارها و رفتارهای منحرفانه در سه منطقه پر درآمد، متوسط و کم درآمد شهر تهران ، به اثبات نظر خود پرداخته است. (افروغ، 1377، ص 395).
بر اساس مطالعات کمیته بحران جمعیت (P.C.C)، شاخص قتل وجنایت در شهرها دارای سطح زندگی پایین، درست دو برابر شهرهای با سطح زندگی عالی است. (کمیته بحران جمعیت، 1380، ص 96).
نصیری (1382)، آسیب های اجتماعی را با بررسی اعتیاد و رابطه آن بر مشاغل شهری ، مورد مطالعه قرار داده است، وی معتقد است، مناطق و محلات شهری از نظر پراکنش جغرافیایی آسیب های اجتماعی، چهرهای یک