لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 3
الکتریسیته و مغناطیس
اثرهای ساده الکتریکی و مغناطیسی را از زمانهای قدیم میشناختند. حدود ۶۰۰ سال قبل از میلاد یونانیان میدانستند که آهنربا آهن را جذب میکند و کهربای مالیده به لباس چیزهای سبک مانند کاه را بسوی خود میکشد. با وجود این اختلاف بین جذبهای الکتریکی و مغناطیسی تعیین نشده بود و این پدیدهها را از یک نوع در نظر میگرفتند.
خط فاصل روشن بین این دو پدیده را گیلبرت (W. Gilbert) ، فیزیکدان و طبیعت شناس انگلیسی پیدا کرد. و نیز او کتابی درباره آهنربا ، “اجسام آهنربایی” و “زمین به عنوان آهنربای بزرگ” در سال ۱۶۰۰ منتشر کرد. کار وی شروع بررسی در پدیدههای الکتریکی را نشان میدهد. گیلبرت در این کتاب همه خواص آهنرباهای شناخته شده تا آن زمان را تشریح کرده و نتایج آزمایشهای خیلی مهم ، شخص خود را نیز آورده است. همچنین وی شماری از تفاوتهای اساسی بین جذبهای الکتریکی و مغناطیسی را مشخص نموده و اصطلاح “الکتریسیته“ را وضع کرده است.
سیر تحولی و رشد
* بعد از انتشار کارهای گیلبرت ، تمایز بین پدیدههای الکتریکی و مغناطیسی مسلم شد، اما به رغم اینکه اختلافها شماری از واقعیتها ارتباط ناگسستنی بین این پدیدهها را پدیدار ساخت. برجستهترین این واقعیتها مغناطیس اشیای آهنی و وارونی عقربه قطب نما بر اثر آذرخش بودند.* آراگو (D. F. Arago) ، فیزیکدان فرانسوی در کتاب خود به نام “تندر و آذرخش” ، شرح میدهد که چگونه در ژوییه سال ۱۶۸۱، در کشتی راین (reine) واقع در دریای آزاد حدود صدها مایل از ساحل بر اثر آذرخش دکلها ، بادبانها و غیره بطور جدی صدمه دیدند. وقتی که شب فرا رسید، از روی وضع ستارگان دریافت که از سه قطب نمای در دسترس دو تا بجای شمال به سمت جنوب ایستاده بودند، در حالی که یکی از آنها به سمت شمال بود، آراگو همچنین شرح میدهد که هرگاه آذرخش به خانه بخورد، کارد ، چنگال و سایر اشیای آهنی را به شدت آهنربا میکند.* در آغاز قرن هجدهم ثابت شد که آذرخش در واقع جریان الکتریکی شدیدی است که از هوا میگذرد. بنابراین به این نتیجه میرسیم که جریان الکتریکی خواص مغناطیسی دارد، اما این خواص جریان فقط در سال ۱۸۲۰ توسط اورستد (H. Oersted) فیزیکدان دانمارکی با آزمایش مشاهده و بررسی شد. همانطوری که نیروهای مؤثر بر بارهای الکتریکی نیروهای الکتریکی نام دارد، نیروهای مؤثر بر آهنرباهای طبیعی یا مصنوعی را نیروهای مغناطیسی میگویند.
منشأ میدان مغناطیسی
اگر در فضا نیروهای الکتریکی حاکم باشد و بر ذرات باردار نیروی الکتریکی وارد کند، میگوییم در این فضا میدان الکتریکی وجود دارد. از این رو آزمایش نشان میدهد که در فضای اطراف جریان الکتریکی ، نیروهای مغناطیسی ظاهر میشود، یعنی میدان مغناطیسی بوجود میآید.
اولین سوال اورستد
آیا ماده سیم روی میدان مغناطیسی بوجود آمده از جریان اثر دارد یا نه؟ اورستد دریافت که سیمهای اتصال را میتوان از چند سیم یا نوار باریک مختلف درست کرد و جنس فلز در نتیجه اثر نمیگذارد (احتمالا اگر بزرگ باشد اثر میگذارد). چون فلزات مختلف ، مقاومتهای الکتریکی متفاوتی دارند، اگر به باتری وصل شود، می توانند جریانهای متفاوت داشته باشند و در نتیجه اثر مغناطیسی این جریانها متفاوت خواهد بود.
اما باید بخاطر داشت که آزمایش اورستد پیش از وضع قانون اهم و دستیابی به مفهوم بستگی مقاومت رساناها به جنس ماده تشکیل دهنده آنها انجام گرفته است. اگر آزمایش اورستد با سیمهای پلاتین ، طلا ، نقره ، برنج ، و آهن یا نوارهای روی و قلع یا جیوه انجام گیرد، همین نتیجه اخیر بدست میآید. اورستد آزمایشاتش را با فلز ، یعنی رساناهایی با رسانش الکترونی ، انجام داد.
اثر مغناطیسی جریان الکترولیتی
اگر در آزمایش اورستد فلز رسانا را با لوله دارای الکترولیت یا لولهای که داخل آن تخلیه الکتریکی صورت میگیرد، استفاده شود. هر چند در این حالتها جریان الکتریکی از حرکت یونهای مثبت و منفی ناشی میشوند، ولی اثر آنها روی عقربه مغناطیسی با اثر رسانای فلزی یکسان است. بدون توجه به رسانای حامل جریان ، در فضای اطراف آن میدان مغناطیسی بوجود میآید. از اینرو میتوان گفت که در اطراف هر جریانی میدان مغناطیسی ظاهر میشود. این خاصیت اصلی جریان الکتریکی در اثرهای حرارتی و شیمیایی جریان الکتریکی نقش بازی میکند.
اثر مغناطیسی جریان و خواص الکتریکی رسانا
ایجاد میدان مغناطیسی معمولترین خاصیت از سه خاصیت جریان الکتریکی است. جریان الکتریکی فقط در یک نوع رسانا (الکترولیتها) اثر شیمیایی بوجود میآورد، نه در دیگران (فلزات). مقدار جریان آزاد شده توسط جریان ، بسته به مقاومت رسانا ، میتواند بیشتر یا کمتر باشد. در ابر رساناها ممکن است همراه جریان ، گرما آزاد می شود. از طرفی دیگر میدان مغناطیسی با جریان الکتریکی پیوندی جدایی ناپذیر دارد. این میدان به خواص مشخصی از رسانا بستگی ندارد و فقط شدت و جهت جریان آن را تعیین میکند. بیشترین کاربردهای صنعتی الکتریسیته نیز بوجود میدان مغناطیسی جریان وابسته میباشند.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 24
الکتریسیته و مغناطیس
تئوری الکترونی اتم
اثر بارهای الکتریکی بر یکدیگر و قانون کولن
میدان الکتریکی و شدت میدان
میدان الکتریکی یکنواخت
اختلاف پتانسیل و تغییرات انرژی پتانسیل
خازن
شدت جریان و مقاومت الکترکی
نیرو محرکه و محاسبه اختلاف پتانسیل و شدت جریان در مدار
توان وراندمان
مقاومت
مدارهای خازن و مقاومت
اتصال مدارها
مغناطیس
مواد
آهن ربا
نیروی وارد بر بار در میدان مغناطیسی
نیروی وارد برسیم حامل جریان در میدان مغناطیسی
نیروی حاصل از دویا چند سیم بار دار
شدت میدان در یک سیم پیچ
جریان القائی و قانون لنز
قانون القای الکترومغناطیس
محاسبه جریان خود القائی
محاسبه ضریب خود القائی
جریان متناوب
مدار جریان متناوب
توان تلف شده در مقاومت
تئوری الکترونی اتم
اتم از ذرات کوچکتری به نامهای الکترون-پروتون ونوترون تشکیل شده است که الکترونها دارای بارمنفی،پروتونها دارای بار مثبت ونوترونها بدون بارند تعداد الکترونها و پروتونهای یک اتم در حالت عادی برابرند پس بار اتم در حالت عادی برابر صفر است
تولید الکتریسته بروش مالش
اگر یک میله شیشه ای را به پارچه ابریشمی مالش دهیم هردوجسم الکتریسیته دار می شود زیرا شیشه تعدادی الکترون از دست می دهد و پارچه الکترون می گیرد پس شیشه دارای بار مثبت و پارچه به همان مقدار دارای بار منفی می گردد بار ایجاد شده در شیشه و پارچه در محل تماس باقی می ماند
اجسام رسانا و نارسانا
بعضی از اجسام مانند فلزات که الکتریسته را به خوبی از خود عبور می دهند رسانا نامیده می شود در این اجسام الکترونهای آزاد اتم براحتی در شبکه بلوری جسم حرکت می کنند و عمل رسانایی را انجام می دهند اجسامی که الکترونهای آزاد برای هدایت الکترونی ندارند و نمی توانند الکتریسیته را ازخود عبور دهند نارسانا یا عایق نامیده میشود
پخش بار الکتریکی در اجسام رسانا
اگر جسم رسانایی بر روی پایه عایقی قرار گیرد و در اثر مالش باردار شود بار تولید شده در آن در سطح خارجی پخش می شود طوریکه در لبه ها و قسمتهای نوک تیز چگالی سطحی بار بیشتر از سایر قسمتها می باشد
چگالی سطحی
مقدار بار الکتریکی موجود در واحد سطح را چگالی سطحی می نامند
مساحت خارجی جسم/مقدار بار = چگالی سطحی
اثر بارهای الکتریکی بر یکدیگر و قانون کولن
دو بار همنام یکدیگر را دفع و دو بار غیر همنام یکدیگر را جذب می کنند مقدار نیروی دافعه و جاذبه طبق قانون کولن با حاصلضرب اندازه بارها نسبت مستقیم وبا مجذور فاصله دو بار نسبت عکس دارد و به جنس محیط نیز بستگی دارد
میدان الکتریکی
قسمتی از فضای اطراف یک بار الکتریکی را که در آن آثارجاذبه و دافعه الکتریکی وجود دارد میدان الکتریکی می نامند
شدت میدان الکتریکی
شدت میدان الکتریکی در هر نقطه برابر است با نیروی وارد بر واحد مثبت الکتریکی واقع در آن نقطه
شدت میدان حاصل از یک بار نقطه ای
بار نقطه ای q
در نقاطی به فاصله r
تعیین جهت میدان الکتریکی در هر نقطه
در هر نقطه از میدان الکتریکی برای تعیین جهت میدان می توان بار مثبت آزمون را در آن نقطه فرض کرده جهت نیروی وارد بر آن را تعیین کرد که همان جهت میدان است
خطوط میدان
خطوطی فرضی هستند که در هر نقطه مماس بر بردار شدت میدان آن نقطه می باشد و جهت آن جهت میدان را در هر نقطه نشان می دهد
میدان حاصل از چند بار نقطه ای
میدان حاصل از دو یا چند بار نقطه ای عبارتست از بر آیند میدانهای حاصل از بارها در هر نقطه
شدت میدان در یک جسم هادی باردار
در یک جسم هادی باردار شدت میدان در تمام نقاط داخلی و سطح خارجی هادی برابر صفر است ولی در نقاط خارج از جسم میدان وجود دارد
میدان الکتریکی یکنواخت
میدانی است که در آن شدت میدان چه از لحاظ مقدار وچه از لحاظ امتداد و جهت ثابت باشد مانند میدان الکتریکی دو صفحه موازی نزدیک بهم
اختلاف پتانسیل بین دو صفحه v
d فاصله بین آنها
اختلاف پتانسیل
اختلاف پتانسیل الکتریکی عامل برقراری جریان از نقطه ای به نقطه دیگر است که همواره جریان از پتانسیل زیاد به پتانسیل کم برقرار است
پتانسیل صفر
در هر میدان الکتریکی نقطه ای بعنوان پتانسیل صفر یا زمین الکتریکی تعریف می شود که پتانسیل نقاط دیگر نسبت به آن نقطه سنجیده می شود
تعریف پتانسیل یک جسم بار دار
پتانسیل هر نقطه عبارتست از مقدار انرژی لازم برای ابتقال واحد بار مثبت از زمین (پتانسیل صفر)به آن نقطه
q انتقال بار از زمین
w انرژی لازم
v اختلاف پتانسل
پتانسیل مثبت ومنفی
با وصل نقطه بارداری به زمین بار مثبت از نقطه به زمین منتقل شود پتانسیل آن مثبت است و اگر از زمین به جسم منتقل شود پتانسیل آن منفی است بعبارت دیگر اگر برای انتقال واحد بار مثبت از زمین به جسمی کار مثبت انجام شود(انرژی بدهیم)پتانسیل آن جسم مثبت است و اگر کار منفی انجام شود (انرژی بگیریم) پتانسیل جسم منفی است
تغییرات انرژی پتانسیل
اگر در یک میدان پتانسیل تغییری در جهت خواسته میدان انجام شود انرژی توسط میدان آزرد می شود یعنی انرژی داخلی آن کاهش می یابد ولی اگر در خلاف جهت خواسته میدان تغییری صورت گیرد انرژی داخلی آن افزایش می یابد
پتانسیل نقاط اطراف بار نقطه ای
بر حسب تعریف، پتانسیل نقاط واقع در بی نهایت دور از بار نقطه ای را صفر فرض می کنیم و پتانسیل هر نقطه از فرمول زیر بدست می آید
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 18 صفحه
قسمتی از متن .doc :
بنام خدا
موضوع تحقیق: الکتریسیته و مغناطیس
و انرژی خورشیدی
برگرفته شده از:
کتاب فیزیک پایه
و
الکتریسیته
دبیر مربوطه :
سرکار خانم یزدی زاده
تهیه کننده:
مهسا حسینی مدار جاری و لامپ روشن میشود. لازم نیست که چند دقیقه، یا حتی چند ثانیه صبر کنیم تا آثار جریان را در مدار مشاهده کنیم. ضمناُ به نظر میرسد که فاصلة بین کلید و لامپ، که معمولاً خیلی بیشتر از cm10 است، بر زمان بروز آثار الکتریکی تأثیر محسوسی ندارد.
نکته آن است که برای اینکه فیلامان به جریان پاسخ دهد، لازم نیست صبر کنید تا یک الکترون معین از سر باتری به لامپ برسد. وقتی که کلید را میبندیم، همة توزیع بار درون رسانات، تقریباً بلافاصله، به حرکت درمیآید؛ این موضوع شبیه ان است که آب درون یک لولة دراز بلافاصله پس از بازکردن شیر جاری میشود.
20-3 مقاومت و مقاومت ویژه
اگر سیمی بین دو قطب باتری ببندیم، بارهای مثبت از داخل این مدار خارجی جاری میشوند و از قطب مثبت به قطب منفی، یعنی، مطابق شکل20-7، از نقطة با پتانسیل بیشتر به نقطة با پتانسیل کمتر میروند. در داخل باتری جریانبارهای مثبت از قطب منفی به قطب مثبت، یعنی در خلاف جهت میدان الکتریکی، است؛ در داخل باتری، عامل حرکت بارها میدان الکترواستاتیکی نیست بلکه واکنش شیمیایی باتری است. در مدار خارجی، عامل حرکت بارها مبدان E است. به عنوان نمونهای مشابه با جریان بار در مدارهای الکتریکی میتوان از جریان آب در سیستمهای هیدرولیکی نام برد. آب در میدان گرانشی همیشه به پایین جاری میشود؛ اما ابزارهایی – مثل تلمبه – وجود دارد که با گرفتن انرژی از سایر منبعها، آب را به بالا میرانند.
اگر سیم بین قطبهای باتری، یک رسانای کامل و ایدهآل باشد که بر بارهای متحرک آن هیچ نیرویی جز نیروی الکتروستاتیکی خارج وارد نمیآید، این بارها بر اثر میدان E به طور یکنواخت شتاب میگیرند. درنتیجه، سرعت متوسط حاملهای بار در طول زمان به طور پیوسته زیاد میشود، و به همین ترتیب، جریان نیز افزایش مییابد. اما عملاً چنین نیست. جریان به سرعت به مقداری ثابت میرسد که متناسب با اختلاف پتانسیل دو سر سیم است. علت این امر آن است که سیم در برابر حرکت حاملهای بار مقاومت میکند و درنتیجه حالت پایا دست میدهد.
بنابر تعریف، مقاومت سیم عبارت است از نسبت ولتاژ به جریان؛ یعنی:
(20-5)
که R مقاومت، I جریانی که از این مقاومت میگذرد، و V افت پتانسیل در طول این مقاومت است؛ یعنی V اختلاف پتانسیل دو سر عنصر مقاومتی در شرایطی است که جریان I از آن میگذرد. واحد مقاومت اهم ، به نام گئورک سیمون اهم (1787-1854) است. هر اهم برابر است با یک ولت بر آمپر. هر عنصر مداری را که فقط مقاومت وارد مدار کند، مقاومت (خالص) مینامند.
در اکثر موارد، مقاومت عناصر مداری، دست کم در گسترهای وسیع از جریان، از جریان داخل آن مستقل است. معادلة (20-5) یا رابطة معادل آن.
(20-6)
را که R ثابت فرض میشود، قانون اهم مینامند.
مثال 20-2 یک مقاومت را به قطبهای یک باتری V10 بستهاند. جریان در این مقاومت چه قدر است؟
حل: از معادلة تعریف کنندة R، یعنی معادلة (20-5)، داریم
بدینسان:
قانوه اهم، برخلاف قوانین حرکت نیوتون، قانون دوم ترمودینامیک، یا قوانین پایستگی انرژی و اندازة حرکت، از جملة قوانین بنیادی طبعت محسوب نمیشود. بسیاری از سیستمهای مقاومتی از قانون اهم پیروی نمیکنند. این سیستمها در الکترونیک حالت جامد نقشی کلیدی بازی میکنند. اما قانون اهم برای اکثر عناصر سادة مداری، مانند سیم، گرمکن برقی و مانند آن، یا صادق است، یا دست کم تقریبی خوب به شمار میاید.
مقاومت رساناها به طول، l ، مساحت سطح مقطع، A، و یک خاصیت ذاتی مادة رسانا، یعنی مقاومت ویژه، بستگی دارد. رابطة بین مقاومت، R، و مقاومت ویژه، l، به این قرار است
(20-7)
واحد مقاومت ویژه اهم متر است.
گسترة مقدار مقاومت ویژة مواد در دمای اتاق وسیع است؛ از مقادیر کم برای فلزات بسیار خالص، مثل مس و نقره، گرفته تا مقادیر بسیار بزرگ برای نارساناهای خوب، مانند شیشه، تفلون، و میلار. مقاومت ویژة چند فلز خالص، آلیاژ، نیمرسانا و نارسانا در دمای ، در جدول 20-1 درج شدهاند. گسترة این مقادیر 25 دهه (مرتبه بزرگی) است.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 16
تاریخچه مغناطیس درمانی
آهنربا هزاران سال برای درمان ، مورد استفاده قرار گرفته است. چنین روایت شده است که نجبای مصری برای حفظ زیبایی و جوانی خود جواهرات مغناطیسی به خود آویزان میکردند. قبایل آفریقایی برای آماده کردن غذا از سنگهای معدنی مغناطیسی استفاده میکردند. طبق اظهارات «میندا هسو» و «چیکوو فونگ» دو محقق مغناطیس شناس زیستشناس، مغناطیسدرمانی بیش از 2000 سال در چین به کار میرفته است. قدیمیترین کتاب پزشکی چین به نام کتاب « پزشکی داخلی » مربوط به دوره امپراطور زرد پوست چین حدود 2000 سال قبل از میلاد نوشته شده که به کاربرد مغناطیس در طب سوزنی اشاره میکند.
البته اگر از زمان حال دور شویم، باید بگوییم که ارسطو 300 سال قبل از میلاد، از کاربرد مغناطیس برای درمان صحبت کرد. «پلاینی» جوان پزشک یونانی نکاتی درباره نحوه درمان بیماریها در یونان 100 سال پس از میلاد مسیح نوشت. «گلن» پزشک رومی قرن سوم متوجه شد که مردم برای رها شدن از بیماری یبوست از آهنربا استفاده میکردند.
پزشکان فرانسوی 400 سال پس از میلاد درباره کاربرد گلوبندهای مغناطیسی مطالبی نوشتند. سالیان سال پس از آن آهنربا همچنان جنبه درمانی خود را حفظ کرده بود. در سال 1530 پزشکی به نام پاراسلسوس از قطبهای مختلف آهنربا برای درمان استفاده کرد.
اخیراً در سال 1977 انجمن سلطنتی پزشکان فرانسه دو متخصص را مأمور تأیید ارزش شفابخش آهنربا برای درمان بیماریها کرده است. این دو متخصص پس از دقت و بررسی زیاد متقاعد شدند که آهنربا خواص شفا دهنده دارد.
به تدریج شیوههای علمی و افکار منطقی شکل گرفت. حتی افراد بدبین متوجه شدند که وقتی آهنربا به شکل درستی به کار رود، خواص شفا دهنده دارد.
در سال 1936، آلبرت دیویس متوجه شد که دو قطب آهنربا خواص زیستی مختلفی دارند. او آزمایشهای متعددی را روی حیوانات، بذرها و گیاهان انجام داد. اساس یافتههای دیویس بر آن بود که یک قطب آهنربا اندامهای جانداران را تحریک و قطب دیگر آنها را آرام میکند. در سال 1948 طبق اظهارات پزشکان شوروی سابق، مغناطیسدرمانی میتوانست درد ناشی از قطع شدن اعضای بدن را کاهش دهد. در دهه 1960 طبق گزارشهای وزارت کشاورزی کانادا رویش بذرها و دانهها پس از قرار گرفتن آنها در معرض نیروی آهنربا بهبود می یافت.
ژاپنیها نیز در این زمینه عقب نماندند. آنها پژوهشهای پزشکی جدیدی آغاز کردند و به تولید انبوه وسایل آهنربایی همچون گردنبند، النگو و دانه تسبیح اقدام کردند. تقریباًٍٍ 10% از مردم ژاپن برای سالم ماندن از وسایل مغناطیسی استفاده میکنند. وزارت بهداشت ژاپن کاربرد مغناطیسدرمانی را کاملاً تأیید کرده است و این صنعتی بزرگ در ژاپن است.
پدیدههای مغناطیسی درمانی
پدیدههای مغناطیسی در تمام اعصار، تأثیر مسحور کنندهای بر ذهن انسان داشته است. سنگ ماگنتیتی (که نوعی سنگ آهنربا است) به صورت رسوب در رگههای آهنی مغناطیسدار جمع شده و اولین ماده مغناطیسی بوده که بشر از آن آگاهی یافته است.
کلمه انگلیسی لودستون از کلمه قدیمی انگلیسی لود به معنی «راه» مشتق شده است؛ چون که در طی قرون وسطی متوجه شده بودند که وقتی یک تکه از این سنگ را با نخ آویزان میکردند یک طرف آن همیشه به سمت شمال و طرف دیگر آن همیشه به سمت جنوب بود. چینیها آن را 4000 سال پیش ارابه جنوب نما مینامیدند و از آن برای جهت یابی استفاده میکردند.
این کشف - که سنگ ماگنتیت تکههای آهن را جذب میکند- در روم و یونان باستان صورت گرفت. مردم معتقد بودند طلسمهایی که از این سنگ ساخته شوند ، میتوانند هر شخصی را به محبوبش برسانند. آنها می گفتند اگر زن یک مرد بیوفا، یک تکه از این آهنربا را زیر بالش شوهرش قرار دهد، شوهر در خواب کابوسهای وحشتناکی خواهد دید. و اگر تکه آهنربا روی سر گذاشته شود میتوان به صدای خدایان گوش داد! این سنگ به عنوان طلسمی برای شفای سردرد، گرفتگی عضلات، نقرس، و انواع ناخوشیهای دیگر نیز به کار می رفت.
طبق اسطورههای باستانی یونان، یک پسرک چوپان به نام مگنس وقتی عصای فلزیاش را روی یک تکه از این سنگها گذاشت متوجه شد که دیگر نمیتواند آن را از سنگ جدا کند. واژه مغناطیس نیز ممکن است از نام همین پسرک چوپان گرفته شده باشد. ولی طبق روایتی دیگر که به حقیقت نزدیکتر است واژه مغناطیس از کلمه مگنزیا که نام شهری در آسیای صغیر (یعنی ترکیه) است گرفته شده است. در این محل رگههای آهن مغناطیسی به وفور یافت می شود.
مشکل است که دریابیم مردم باستان چگونه به خاصیت مغناطیسی زمین و اجرام سماوی دیگر در جهان هستی و تأثیر آن بر زندگی و بیماریها پی بردند. حالا فلسفه روزه گرفتن در زمانی که ماه تازه است و یا هلال ماه نو است از لحاظ علمی معلوم شده است. در چنین مواقعی تأثیر کره ماه بر کلیه مایعات به بیشترین مقدار میرسد. در چنین روزهایی کلیه مواد (مواد مایع و نیمه مایع آهندار بدن) تحت تأثیر ماه جذب میشوند و میتوانند منجر به مسائل احساسی و ذهنی حاد شوند. این نوع روزه گرفتن باعث میشود مایعات بدن طی اقدامی احتیاطی علیه چنین آثار ناهنجاری کاهش یابند.
به همین ترتیب اجداد ما چنین تصور میکردند که شخصی که در آخرین دقایق حیاتش است باید طوری بخوابد که سرش رو به شمال و پاهایش رو به جنوب باشد تا هم راستایی مغناطیسی بین زمین و بدن او ایجاد شود. این امر باعث میشد خروج روح از بدن با آرامش، کاهش درد و رنج کمتر انجام شود.
برخی دانشمندان که روی آثار خواص مغناطیسی زمین و تأثیرات آتش پارهها و لکههای خورشید تحقیق میکنند، متوجه شدهاند که عوامل فوق باعث برهم خوردن آرامش مغناطیسی زمین و منجر به تغییرات زیستی حاد در موجودات زمین میشود.
همچنین به این نکته پی بردهاند که اندامهای متفاوت بدن انسان به دلیل فعالیتهای شیمیایی متفاوتی که در بدن انجام میشود، میدانهای مغناطیسی متناوبی ایجاد میکند. این امر ثابت میکند که هر سلولی در بدن انسان یک ارزش مغناطیسی خاصی دارد. بیشترین میدان مغناطیسی را مغز در حین خواب ایجاد میکند. پس از آن قلب در مقام دوم قرار دارد که میتوان میدان مغناطیسی آن را از لحاظ علمی اندازه گرفت.
همچنین متوجه شدهاند که قطب شمال خواص آنتیبیوتیک دارد. (یعنی میتواند عفونت را مهار یا روند آن را کُند نماید) و قطب جنوب خواص انرژیزا دارد (یعنی میتواند حرارت و انرژی در اختیار اندامهای مختلف بدن قرار دهد). لذا قطب شمال برای درمان بیماریهایی مفید است که عفونت ریشه اصلی آنها است. در حالی که قطب جنوب برای درمان دردها، ورمها، سفتی اندامها، و مسائل مربوط به عملکرد کُند آنها مفید است.
سالها است که آهنرباهای دست ساز بشر جای سنگهای مگنتیت را گرفتهاند. آهنرباهای امروزی شکلها و قدرتهای مختلفی دارند. برخی به شکل میله، نعل اسب، سوزن و دیسک هستند.
از دیدگاه طنز، مغناطیسدرمانی هم یکی از قدیمیترین شیوههای درمان و هم یکی از جدیدترین آنها است! اکنون زمانی است که این شیوه بزرگ درمان مورد بهرهبرداری قرار گیرد که نتایج درخشانی هم در پی دارد.
نقش بدن ما در مغناطیس درمانی
خود بدن ما یک آهنربا است و دارای قطبهای آهنربایی است. هنگام درمان نیروی قطب شمال آهنربا باید به قسمت راست بدن و نیروی قطب جنوب به قسمت چپ بدن اعمال شود. به همین ترتیب نیروی قطب شمال باید به نیمه بالای بدن و نیروی قطب جنوب آهنربا باید به نیمه پایین بدن اعمال شود.
ولی در عین حال هیچ قانون ثابتی وجود ندارد و این امر بستگی به تشخیص پزشک و حالتی دارد که بیمار در آن حال خود را راحت حس میکند. مغناطیس درمانها از شیوههای مختلفی استفاده میکنند و معالجههای آنها سرانجام بستگی به بیمار، نوع بیماری، میزان وخامت آن و برخی عوامل و متغیرهای دیگر دارد که در بخشهای بعد آنها را بررسی خواهیم کرد.
در مغناطیسدرمانی از نقاط هدایت استانداردی که در بررسی الکترونیکی بیماریهای قلبی استفاده میشود نیز بهره میبریم. جریانهای مثبت و منفی برق به ترتیب مطابق با قطبهای شمال و جنوب آهنربا هستند. در تهیه الکتروکاردیوگرام قلب از ساعدها و ساق پای چپ استفاده میشود. دو نوع مسیر همزمان کشیده میشوند. دو الکترود یکی مثبت و دیگری منفی استفاده میشوند. بنابراین با استفاده از دو ساعد و ساق پای چپ سه ترکیب ساخته میشوند:
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 25
مغناطیس
گردآورنده:
شهرزاد زمانی
آدرس تحقیق:
Lereynne Pinsard-Gavdart
Lereynne. Pinsard@ chimsol.u-psud.fr
تاریخ تهیه : بهمن ماه 1382
مغناطیس: پدیدهای است که توسط آن مواد یک نیروی دافعه برروی مواد دیگر وارد میکنند. آهن- بعضی فولادها و بعضی املاح معدنی جزو این دسته مواد هستند. در واقعیت تمام مواد تحت تأثیر حضور یک میدان مغناطیسی تغییر جهت میدهند و میزان تأثیرپذیری آنها بقدری کم است که بدون وسایل مخصوصی آشکار نمیشوند.
نیروهای مغناطیسی، نیروهای بنیادی هستند که بدلیل ذرات باردار الکتریکی بوجود میآیند.منشاء و رفتار آنها توسط معادلات ماکسول شرح داده میشود.
برای حرکت جریان الکتریکی در داخل یک سیم، نیرو مطابق با قانون دست راست هدایت میشود. اگر قانون دست راست در امتداد سیم از سمت مثبت به طرف کنار اشاره کند، نیروهای مغناطیس در اطراف سیم در جهت نشان داده شده توسط انگشتان دست راست، حرکت مینماید. اگر یک حلقه (Loep) برای ذرات باردار در حال حرکت در یک مسیر دایره در نظر گرفته شود، آنگاه تمام ذرات باردار مرکز حلقه در جهت یکسان هدایت میشوند. به این ترتیب یک دو قطبی بوجود میآید.
دو قطبی در داخل یک میدان مغناطیسی، خودش را با آن همراستا مینماید، انگشتهای دست راست در جهت جریان قرار میگیرند و انگشت شست به قطب شمال اشاره مینماید، در میدان مغناطیسی زمین، قطب شمال مغناطیس، به نقطة شمال اشاره خواهد کرد.
و دوقطبیهای مغناطیس میتوانند در اثر حرکتهای الکترون بدست آیند. هر الکترون، گشتاورهایی دارد که از دو منبع نتیجه میشوند. اولین مورد، مربوط به الکترون در اطراف هسته است. در یک معنا، این حرکت بصورت یک حلقة جریان در نظر گرفته میشود، که منجر به یک گشتاور محور دوران گشتاور مغناطیس میشود.
در یک اتم، گشتاورهای مغناطیسی اربیتال از بعضی الکترونها یکدیگر را دفع مینمایند همان مطلب برای(گشتاور) مغناطیس اتم کلی درست است، که برابر با مجموع مغناطیسی میباشد. برای لایة اصلی یا فرعی با اربیتال کاملاَ پرشده با الکترون، مومانهای مغناطیسی بطور کامل یکدیگر را حذف مینمایند. بنابراین فقط اتمهای دارای لایههای الکترون p دارای یک گشتاور مغناطیسی هستند. مواد مغناطیسی از لحاظ طبیعت و گشتاورهای مغناطیسی اتمی با بقیة مواد تفاوت دارند. شکلهای مختلف رفتار مغناطیسی، مشاهده شده است.