لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 10
تحصیلات والدین، زیربنای پیشرفت فرزندان
مقدمه:
باید دانست که عوامل متعددی بر نگرش کودک ازخود و اعضای خانواده ی خود مؤثر است، از آن جمله می توان به عوامل اقتصادی و اجتماعی و فرهنگی حاکم بر خانواده اشاره کرد که ارتباط مستقیم با سطح سواد و تحصیلات خانواده دارد. شخص باسواد امکان سلامت اقتصادی و تصمیم گیری بیشتری دارد و چنین انسانی نسبت به خود و فکر و فرهنگ جامعه بصیرت بیشتری دارد. سواد و تحصیلات، از دیدگاه اقتصادی، افراد را بهسوی رشد و توسعهی درونزاد و خلاق و هماهنگ با اجتماع و کشور هدایت می کند و از دیدگاه تخصصی، جامعه را موفق می سازد، افراد بزرگسال به عنوان عامل اساسی تولید، حتی با یک اصطلاح اقتصادی خاص که همان جمعیت فعال یا نیروی کار می باشد، مشخص میشوند.با توجه به آمار موجود، گسترش سواد کاهش رشد جمعیت و همچنین توسعه ی اقتصادی و اجتماعی و پیشرفت دانش و ... را تسهیل نموده است. تنها جوامعی توانستهاند مشکلات خود در زمینه های تغذیه، مسکن، پوشاک، بهداشت و آموزش را از میان بردارند که از سطح بالای سواد برخوردار باشند.بی سوادی، نه تنها پدیده ای قابل تأسف است، بلکه علامتی است در کنار علائم دیگر که نشان دهنده ی از خود بیگانگی میباشد و منجر به عقب ماندگی می شود. این عقب ماندگی در تعلیم و تربیت، خود معلول شالوده های نامتناسب اقتصادی و اجتماعی است و رابطه ی مستقیم با فقر عمومی و کمبود وسایل کافی به ویژه نداشتن معلم و مدرسه است.
سواد و تحصیلات خانواده یکی از عوامل مهم پیشرفت بشر در جهان امروز است. پیشرفت تکنولوژی، صنعت، بهداشت و علوم مختلف مدیون این عامل مهم است.
بی سوادی در تمام ابعاد زندگی انسان می تواند تأثیر بسزایی داشته باشد، مخصوصاً در بهداشت، رشد اقتصادی، رشد فرهنگی، رشد و تربیت فرزندان، بی نظمی و ناهنجاری کودکان، رشد اشتغال و غیره مطالعات نشان داده است که هرچه آسیب های روانی بیشتر باشد، موقعیت اجتماعی شخص را پایین تر می آورد و عواملی چون فقر، بی کاری، تعداد فرزندان، اعتیاد، طلاق و ... که همه موجب پایین آمدن موقعیت اجتماعی و فرهنگی شخص می شود و آشفتگی ها یا آسیب های روانی را به وجود می آورد معمولاً افرادی که در سطح پایین اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی، زندگی می کنند، سطح تحصیلات کمتری نسبت به افراد همسال خود دارند و میزان تحصیلات در این خانواده ها به شدت اُفت پیدا می کند.
در حقیقت در برخی از این خانواده ها، سواد مقوله ی بیگانه ای است.
تأثیر عمیقی که این موقعیت اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی پایین، بر روی افراد خانواده و جامعه برجا می گذارد، موجب بی نظمی و آشفتگی روانی می گردد، البته این آشفتگی روانی را در طبقات مختلف جامعه می توان دید.
شیوه های انحرافی ـ ایجاد علایم روانی بیماری ـ اقدام به خودکشی ـ بستری شدن ـ قطع ارتباط با واقعیت، در طبقات پایین اجتماع، بیشتر دیده می شود.
مسائل فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی، به عنوان پیش فرض این مشکل مطرح است و در واقع هدف بررسی اثرات اقتصادی ـ اجتماعی این مسئله به عنوان یک متغیر مهم بر وضعیت روانی است. در این جا سواد و تحصیلات را به عنوان یک متغیر ملاک، لحاظ نموده که قابل سنجش بیشتری است.
اهمیت موضوع پژوهش:
اهمیت این پژوهش در آن است که با شناخت عمیق تر و بیش تر نوجوانان و دانستن مسائل و ویژگی های خاص هر گروه از کودکان و نوجوانان، نخست قادر به تشخیص آنها از سایر کودکان می شویم و دوّم ارائهی راه حل ها و راهنمایی های مناسب، جهت رفع و یا حداقل، بهبود مشکلات این گروه از نوجوانان می باشد.
از آنجایی که سواد و سطح تحصیلات خانواده، موقعیت اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی، بر سلامت روانی، تأثیر بسزایی دارد و از آنجایی که سلامت روانی و یا آشفتگی روانی، بر آموزش و پرورش و بهداشت روحی و روانی و رشد و تربیت نوجوانان تأثیر دارد، می بایست شناخت عمیق تری از سطح سواد و تحصیلات و طبقات مختلف اجتماعی بهدست آوریم و به اضطراب ها، ترس ها، مشکلات خانوادگی کودک و حتی غنا و فقر کودک، پی برده و در جهت خدمت صحیح تر به کودکان استفاده کنیم.
اهداف پژوهش:
هدف این بررسی، شناخت ویژگی های خانواده ی نوجوانان بی سواد و با سواد و تحصیل کرده و مقایسه ی آن با یکدیگر در جهت دستیابی به ویژگی های روانی این نوجوانان و نگرش آن هانسبت به خود و نسبت به فضای حاکم بر خانواده می باشد.
بدیهی است با شناخت بهتر ویژگی های این افراد به لحاظ عاطفی و نیز آگاهی یافتن از علل و عوامل ناهنجاری ها و آسیب های روانی، می توان گام های مؤثری در جهت رفع مشکلات آنان برداشت.
فرضیهی تحقیق
1ـ در دانش آموزان راهنمایی پسران که والدین آن ها تحصیلات بالا تری دارند،ناهنجاری رفتاری کمتری نسبت به دیگران وجود دارد.
2ـ در دانش آموزان راهنمایی پسران که مخصوصاً مادر آن ها تحصیلات بالاتری دارند، ناهنجاری رفتاری کمتری نسبت به دیگران که مادرانشان بی سواد و یا کم سواد هستند وجود دارد.
3ـ در دانش آموزان راهنمایی پسران که پدر آن ها تحصیلات بالاتری دارند ناهنجاری رفتاری کم تری نسبت به دیگران که پدرانشان بی سواد و یا کم سواد هستند وجود دارد.
4ـ در دانش آموزان راهنمایی پسران که والدین آنها هردو بی سواد و یا کم سواد هستند، ناهنجاری رفتاری بیشتری نسبت به دیگران وجود دارد.
ادبیات تحقیق:
اندیشهی بشر همواره نعمتی گران قدر بوده است. این وجه افتراق با سایر موجودات سبب شده است، تا انسان در رهگذر تاریخ و در طول زمان به تکامل رهنمون شود. آدمی، از آغاز پا نهادن به این کره ی خاکی با مشاهده ی پدیدهها، مفاهیم و تصورات اولیه ای در ذهن خویش یافت، سپس در پی مفاهیم اسباب و علل پیدایش پدیده ها و رویدادها و تحولات، به تفکر و تجربه روی آورد و در هر مرحله گامی پیشتر فرا نهاد.
خط و زبان، از ابداعات مهمی است که بعدها توسط بشر پدید آمد و انتقال تجربه ها و تفکرات افراد به یکدیگر را میسّر ساخت. بدین ترتیب، دانش ناچیز بشر در دوران های اولیه به دوران بعد لبریز شده و در سیر تکاملی خود پیچیده تر و جامع تر گشت. اکنون گنجینهی گران بهای بشر، علم و دانش که دستاورد قرن ها مرارت و تلاش خستگی نا پذیر بشری است در قالب کتاب ها، نشریه ها و نوشته های گوناگون در آمده است.
برای ورود به این حوزه و دستیابی به این ذخایر نیز، کلیدی جز درک و فهم و توانایی خواندن و نوشتن و تحصیلات، شناخته نشده است؛ و اگر چه کسب مهارت های خواندن و نوشتن، خود به معنای شعور و آگاهی نیست، لیکن ابزارهایی مؤثر در راه رشد و تعالی انسان خواهد بود.
بی سوادی با فقر و ناهنجاری، پیوند مستقیم دارد و در محروم ترین مناطق کشورهایی که دچار کمبود منابع طبیعی هستند، در بین فراموش شده ترین، گروه های انسانی و کسانی که از نارسایی ها و کمبودهای مهم و اساسی مانند: غذا، بهداشت، مسکن، بیکاری و... رنج می برند به گسترده ترین شکل ممکن وجود دارد.
تداوم بی سوادی سدی عظیم در راه توسعه است و مانع از آن می شود که میلیون ها نفر مرد و زن، عنان زندگی خود را در دست بگیرند.
بی سوادی، عاملی است که مبارزه علیه فقر، نا برابری ها و ناهنجاری ها را محکوم به شکست می کند. بی سوادی هر چند که خود معلول نارسایی های اقتصادی و اجتماعی و تربیتی است، ولی در اینجا نقش تشدید و تعیین کننده ای دارد.
درصد مردودی و ضعف تحصیلی در بین کودکانی که بدون صبحانه، به مدرسه می روند، بیشتر از کودکانی است که مسئله ی سوء تغذیه دارند. در محیطهای فقیر، کودکانی که با شکم گرسنه به مدرسه می روند، وضعیت مدارس نیز، چندان تعریفی ندارد. در خانواده های سطح پایین، چون والدین نیز معمولاً از سطح تحصیلات پایینی برخوردارند، در رسیدن به درس و مشق و تربیت فرزندان، با مشکل رو به رو می شوند.
بی سوادی، ریشه و اساس بسیاری از مسائل اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و فرهنگی و بی نظمی ها و آسیب های مادی و روحی و روانی در اکثر کشورهای جهان سوم است. بررسی ها بیانگر این واقعیت تلخ هستند که بی سوادی و کم سوادی گرچه مسئله ی حاد کشورهای جهان سوم است، ولی مشکل جدید کشورهای پیشرفته ی صنعتی نیز هست.
مشاغل و گرفتاری های روزمره ی پدران و سواد و تحصیلات اندک، پرجمعیت بودن خانواده ها، اختلاف های خانوادگی، دوستان ناباب و فقر اقتصادی، با انحرافات از رفتار به هنجار، رابطه ای قابل ملاحظه دارد.
اگرچه تحصیلات پدران و مادران در رفتار به هنجار فرزندان تأثیر انکار ناپذیر دارد، اما در بررسی ها ی انجام شده، نقش مادران، چشم گیرتر می نماید. دور بودن پدران از منزل به دلیل اشتغال، باعث می شود که فرزندان، بیشتر ساعات بیداری را با مادران خود بگذرانند. از این رو سطح سواد و تحصیلات مادران می تواند در هدایت تحصیلی و شغلی فرزندان تأثیر قابل ملاحظهای داشته باشد.
به طور خلاصه:
1- درآمد خالص
2- سطح سواد و تحصیلات والدین
3- تبعیض قایل شدن در نوع کودکان (دختر و پسر)
4- نوع شغل پدر و مادر
5- تعداد فرزندان
6- ترتیب تولد فرزندان
7- سطح طبقه ی اجتماعی و اقتصادی
8- امکانات رفاهی
9- خانه و محل سکونت
از جمله عوامل مهم به مدرسه نرفتن کودکان و بروز ناهنجاری رفتاری کودکان می باشد.
یافته های عمده ی پژوهش:
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 13
بیان مساله
امروزه تعلیم و تربیت از دشوارترین ، ظریف ترین و پرثمرترین امور انسانی است و امری پرفرح و پرارج و وقت گیر به شمار می آید که ثمره نهایی آن دیر به بار می نشیند . رسالت آموزش و پرورش ایجاد تغییرات مطلوب در نگرش ها ، شناخت ها ، و رفتار انسانهاست در این امر والدین و مربیان نقش بسیار مهم و اساسی به عهده دارند درتمامی نظریه های تربیتی خانواده و والدین هسته اصلی آْموزش و پرورش می باشند و به ویژه در عصر تحقیقات فن آوری و انفجار اطلاعات و غیره می باشند و مهمترین نقشی که والدین می توانند در زمینه پیشرفت تحصیلی فرزندان داشته باشند ایجاد محیطی آرام و مساعد برای مطالعه و انجام دادن تکالیف است همچنین نحوه ارتباط آنان با فرزندان ارتباط دانش آموز با خواهران و برادران نیز از عوامل تاثیرگذار به پیشرفت یا افت تحصیلی یکی از معضلات موجود نظام آموزشی و پرورشی هر کشوری است زیرا این امر سبب می شود که هر ساله میلیاردها تومان از بودجه کشوراز این طریق از دست رود و تعداد کثیری از نیروهای بالقوه انسانی از پرورش و تربیت صحیح باز مانند . بنابراین علل و عوامل این افت و راههای مقابله با آن یکی از مهمترین وظایف نظام آموزشی و پرورشی در هر کشوری است . هیچ کس نمی تواند منکر اهمیت تعلیم و تربیت و برنامه صحیح آموزشی و فرهنگی در پیشرفت و ترقی مملکت و همچنین شکوفا شدن نسل جوان باشد.
تحقیق حاضر از بین عوامل خانوادگی موثر در پیشرفت تحصیلی بررسی عامل فاصله سنی و تعداد فرزندان می باشد لذا طرح حاضر سعی بر آن دارد که به سوالات زیر پاسخ دهد .
1- آیا بین تعداد فرزندان در خانواده با پیشرفت تحصیلی رابطه وجود دارد ؟
2- آیا آموزش خانواده ها در جهت کنترل جمعیت و فرزند کمتر موثر واقع می شود ؟
3- آیا بین تعداد فرزندان و ایجاد محیطی گرم و صمیمی در خانواده با پیشرفت تحصیلی کودکان پیش دبستانی فرزندان رابطه وجود دارد ؟
4- آیا در خانواده های پرفرزند عامل فاصله سنی بین فرزندان و پیشرفت تحصیلی رابطه وجود دارد ؟
اهمیت تحقیق
اهمیت و نقش نهاد خانواده به عنوان اولین جایگاه اجتماعی کودک برای همگان آشکار است . والدین به عنوان مهمترین اعضاء این نهاد که در تماس دائم با کودک هستند و دنیای او را می سازند . والدین می -تواننند با اعمال درست و به موقع روش های مناسب تربیتی کودکانی اجتماعی ، موًدب ، متدین و با انگیزه برای پیشرفت تحویل جامعه دهند و در خانواده های پرجمعیت والدین در تربیت فرزندان کشمکش های زیادی باهم خواهند داشت نه تنها والدین بلکه بیشتر زیان ها نصیب فرزندان خواهد شد. تعداد فرزندان ، رابطه آنها در خانواده اهمیت پیدا خواهد کرد. زیرا در خانواده هایی که تعداد فرزندان زیاد باشد سرپرستی و تربیت آنها و رسیدگی به آنها مشکل دار خواهد بود . میزان تاًثیری که خواهران و برادران در شکل گیری شخصیت و رشد اجتماعی کودک دارند به عواملی از قبیل جنسیت کودک جنسیت خواهر و برادران ، چندمین فرزند خانواده بودن ،فاصله سنی با خواهر و برادران ، مجموعه تعداد کودکان در خانواده و تربیت خانواده بستگی دارد .
اهداف تحقیق
اهداف اصلی : دستیابی به اینکه بین فاصله و تعداد فرزندان در خانواده و پیشرفت تحصیلی آنها در مقطع متوسطه رابطه وجود دارد .
اهداف فرعی
1- ارائه پیشنهاداتی به خانواده ها جهت کنترل تعداد فرزندان در خانواده .
2- یافتن راههای ترقی در جهت بالا بردن کیفیت آموزش و یادگیری در کلاس های پیش دبستانی و مهد .
3- یافتن راه حل های مناسب درجهت بالا بردن سطح آگاهی والدین به منظور کمک به فرزندانشان در امر یادگیری .
4- بررسی عوامل افت و یا علل ضعیف بودن کودکان پیش دبستانی .
5- شناخت راه حل هایی مناسب جهت از بین بردن و یا تقلیل افت تحصیلی کودکان 6-5 ساله .
6- شناسایی و دسته بندی علل موفقیت تحصیلی کودکان 5-6 ساله مقطه پیش دبستانی .
متغیر های تحقیق
نوع تحقیق، پیمایشی است. جامعه آماری پژوهش شامل،دانش آموزان مقطع پیش دبستانی ومهد مدرسه آنزان کوشه شهر ایذه است. ابزار گردآوری اطلاعات، پرسشنامه است.
نتایج حاکی ازآن است که:
1- بین تحصیلات والدین با پیشرفت تحصیلی دانشآموزان مقطع پیش دبستانی ارتباط معناداری وجود دارد.
2- رابطه عاطفی مناسب و خوب بین کودک ومربی مهد موجب افزایش پیشرفت تحصیلی در دانش آموز می شود.
پیشینه تحقیق :
نتایج این تحقیق نشان داد که شیوع اختلالات گفتاری و کلامی در دانش آموزان پیش دبستانی شهر اهواز 5/5 درصد است. راتر و همکاران (1965) در مطاله ای تحت عنوان "همه گیر شناسی روی کودکان 5 و 8 ساله انگلیسی" میزان شیوع اختلالات گفتاری و کلامی را 8/6 درصد به دست آوردند. گادیت (2001) در بررسی میزان اختلالات گفتاری دانش آموزان دبستانی پاکستان میزان این شیوع را 26/4 درصد بدست آورده است. میرزایی (1379) میزان شیوع 15/4 درصد در کودکان 4 تا 6 ساله مدارس ابتدایی شهر قزوین و رجبی (1379) این شیوع را معادل 47/5 درصد در میان دانش آموزان مقطع پیش دبستانی شهر مذکور به دست آورده است (3،4). بنابراین، نتایج حاصل از این تحقیق در خصوص شیوع شناسی اختلالات رفتاری دانش آموزان مقطع پیش دبستانی شهر اهواز با نتایج تحقیقات اشاره شده همخوانی دارد.
علاوه بر این، نتایج به دست آمده در پژوهشهای انجام شده توسط میرزایی (1379)، راتر (1983) وولف (1980) میزان اختلالات رفتاری در پسران را بیشتر از دختران عنوان داشته اند که یافته های تحقیق حاضر نیز نشان می دهد که میزان شیوع اختلالات رفتاری در پسران
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 46
بیان مسئله:
فرایندهای شناختی ، احساسات ، انگیزه ها،برقراری روابط فنی مابین، شیوه زندگی، تصمیم گیریها و انتخابهای ما قویا" متأثر از چگونگی احساس خود ارزشمندی و اعتماد به نفس است. عزت نفس بعنوان یکی از ویژگی های مهم شخصیت در موضوع اساسی یعنی ایجاد و حفظ روابط گروهی و حفظ ارزش شخصی تبلور می یابد، که موفقیت فرد در این زمینه ها بیانگرعزت نفس بالای وی می باشد. برخورداری از احساس ارزشمندی به منزله یک سرمایه و ارزش حیاتی و عاملی عمده در شکوفایی استعدادها و خلاقیتها و تبلور شخصیت می باشد . کمک به دانش آموزان در امر تقویت و بهبود عزت نفس نه تنها وظیفه اولیاء مدرسه و آموزشگاه می باشد، بلکه والدین و دیگر مسئولین تربیتی نیز مسئولیتی بس سنگین در این زمینه بر عهده دارند.
اندازه خانواده و ترتیب تولد وارتباط انهابا رشد فرزندان درپژوهشهای متعددی موردمطالعه قرارگرفته است ونظربسیاری ازمتفکران و اندیشمندان علم شخصیت رابه خود معطوف کرده است به موجب تحقیقات بسیاری از روانشناسان که ترتیب تولد را بررسی کرده اند نشان داده شده است که تعداد وسیعی از حالتها و تواناییهای شخصیتی به ترتیب تولدارتباط دارند واولین فردی که دراین زمینه نظریاتی را ارایه کردالفرد آدلر بود واو رابه حق میتوان پدرعلم نهضت جدید روانشناسی اجتماعی وپسیکو آنالیزدانست . آدلر انگیزه اصلی رفتار بشر را جستجوبرای قدرت می داند یکی از یافته های پراهمیت آدلر ، کیفیت قرارگاه کودک در خانواده و تاثیر آن بر روی رشد روانی و شخصیتی کودک است ودر واقع وضعی که کودک در آن رشد می کند قالبی است برای چگونگی موضع زندگی او که خیلی زود آن را در می یابد ،به بیان می آورد وکم و بیش در طول زندگی مورد تجدید نظر قرار می دهد .
در نظریه آلفرد آدلر ترتیب تولد اهمیت بسزایی دارد او شخصیت فرزندان اول و دوم وسوم یک خانواده را، نظر به کم و زیادی محبت و توجهی که به آ نها می شود ورقابت و حسادتی که به هم دارند ،متفاوت می داند. وی معتقد است به اینکه: فرزند اول بعد از به دنیا آمدن فرزند دوم خود را کمتر مورد محبت میبیند و ممکن است که احساس نا امنی کند و نسبت به اشخاص تنفرحاصل کند؛ فرزند دوم نیز صفت قابل توجهش جاه طلبی اش می باشد . او پیوسته سعی دارد که از فرزند اول پیشی بگیرد و تمایل داردبه سرکشی، و حسادت نیز در او دیده می شود. امابهتر از فرزندان اول و سوم سازگاری دارد کوچکترین فرزند معمولا بچه ای لوس و پر توقع است و بعد از فرزند دار شدن احتمال اینکه دچار روان نژندی شود بیشتر است .
ضرورت و اهمیت تحقیق :
به نظر می رسد ترتیب فرزندان نقش مهمی در عزت نفس والدین دارد و افراد با عزت نفس بالا بیشتر از افراد با عزت نفس پایین احساس اطمینان، خلاق بودن و ابراز وجود می نمایند. در اهمیت عزت نفس همین بس که رضایت ما از زندگی شدیدا" به احساسات ما در مورد میزان ارزش خویشتن بستگی دارد، به طوری که هرگاه خانواده ای احساس کنند عزت نفس شان در معرض خطر قرار گرفته است سعی میکنند تا با استفاده از انواع رفتارها احساس خودارزشمندی را حفظ کرده و از خود دفاع کنند.
روشن است که انجام هر تحقیق و در هر زمینه اهمیت و ضرورت خود را دارد ، مطالعه و تحقیق در زمینه ی عزت نفس و ترتیب تعداد ورزندان به ما می گوید و نشان می دهد که کسانی از لحاظ عزت نفس در حد بالایی هستند در آنان خلاقیت ، استقلال و احساس ارزشمندی بیشتری وجود دارد و کمتر تحت تأثیر و نفوذ عاول های محیطی قرار می گیرند و جامعه ای که افراد آن از عزت نفس بالا و احساس مسئولیت برخوردار باشند ، در مقابل فشارهای روانی ، تهدیدها و واقعیت ها ، مقاوم و پایدار خواهند بود ، به ما می گوید که عزت نفس برای فرزندان و برای همه و همهی اهمیت اساسی دارد و باید در ارتقاء آن کوشا باشیم .
اهداف تحقیق :
هدف اصلی تحقیق حاضر پی بردن به تاثیر ترتیب فرزندان بر میزان عزت نفس خانواده می باشد ما ضمن دستیابی به این هدف اساسی به اهداف فرعی دیگری نیز دست خواهیم یافت از جمله اینکه با توجه به نتایج بدست آمده بتوانیم، به خانواده ها و مربیان آموزشی خاطر نشان سازیم که احساسات بر افکار ارجحیت دارند و اینکه چگونه احساسات کودکان رفتار و افکار آنها را تحت تأثیر قرار خواهد داد و اینکه آنها به مسئولیت خطیرشان در برار کودکان آگاه شوند.
می خواهیم رابطه ی و تاثیر ترتیب فرزندان بر عزت نفس والدین و خانواده را بدانیم . به نظر می رسد که رابطه ی بین ترتیب فرزندان یک خانواده و عزت نفس یک رابطه ی دو طرفه باشد . یعنی از طرفی داشتن عزت نفس موجب بهبود و نظم فرزندان می گردد ، چرا که در باور داشتن خود و برداشت مثبت از خویشتن در یادگیری ، انگیزه برای بهداشت و نظم خانواده و . . . و از طرفی دیگر موفقیت های تحصیلی فرزندان در رسیدن به اوج در کار آموزش موجب افزایش عزت نفس والدین می شود . بسیاری از روانشناسان معتقدند که بین این دو متغیر ( عزت نفس و ترتیب فرزندان ) رابطه ی تنگاتنگی وجود دارد ، طوری که می توان با افزایش یا کاهش در یکی از آنها متغیر دیگر را نیز دستخوش تغییر داد.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 42
پیشگفتار
تربیت ابعاد مختلفى چون جسمانى، عقلانى، عاطفى، اجتماعى واخلاقى دارد. از مهمترین ابعاد تربیت، تربیت معنوى است که به عقیده ما در تربیت اسلامى، پرورش این بعد غایت همه ابعاد دیگـراست. این نوع تربیت که شامل پرورش بعد معنوى انسان و فــراهم نمودن زمینه ارتباط انسان با خداوند و در نهایت پرورش انسان براى رسیدن به قرب الهى است. بسیار مورد تاکید ائمه علیهم السلام بوده است و آن بزرگواران در تمام صحنههاى زندگـى بیشترین اهمیت را به پرورش این بعد فرزندان مىدادند و براى تحقق آن از شیوههاى خاص بهره مىگرفتندکه به نظر مىرسد از مهمترین شیوهها، دو شیوه (ذکر و دعا) است و هر چند دعا نیز یک نوع ذکر تلقى مىشود اما از آنجا که درتربیت معنوى عنصرى کلیدى و مهم است از آن به عنوان یک شیوه جداگانه یاد مىکنیم. امام باقر(ع) در سیره تربیتى خود از این دو شیوه به شکل خاصى بهره جستند.
ذکر و یاد خدا
ذکر که عبارت از توجه قلبى انسان نسبت به خداوند است و گاهى در قالب الفاظ مخصوصى بر زبان جارى مىشود. نقش بسیار مهمى درتربیت بعد معنوى انسان دارد. ابن
قداح از امام صادق(ع) نقل کرده که «پدرم (امام باقر(ع)) بسیار یاد خدا مىنمود، همـراه او راه مىرفتم او را در حال ذکرمىدیدم با او غذا مىخوردم او را درحال یادخداوند مىدیدم، با مردم سخن مىگفت و این کار او را از یاد خدا غافل نمىکرد. من مشاهده مىکردم که زبان او مدام در حال گفتن ذکر لا اله الا الله بود. پدرم ما را جمع مىنمود وما را به ذکر و یاد خـدا امر مىفرمود و این کار تا طلوع خورشید ادامه داشت، هر کدام از ما که قرائت قرآن آمـوخته بود به خواندن قرآن و هر کدام که قرآن نیاموخته بود به گفتن ذکر امرمىنمودند.» ایـن حدیث در بردارنده دو نکته مهم است. نخست آن که بر مطابقت گفتار با عمل حضــرت دلالت دارد و نشان مىدهد که امام ابتدا خود عمل مىنمودند و از ذکر گفتن غافل نمـىشدند و بعد فرزندانشان را به ذکر و یاد خدا امر مىنمودند. نکته دوم آن که نباید فرزندان را به حال خودشان رها کرد بلکه مىبایست ضمن حفظ آزادى حساب شده و منطقى و توجه به استقلال طلبى و آزادی خواهى آنها در فرصتهاى مناسب با ایجاد انگیزه و شوق به طور عملى آنها را به انجام کار نیک مشغول نمود.
دعا
دعا و مناجات از مؤثرترین روشها در تربیت بعد معنوى انسان است، از طریق دعا و مناجات انسان با خداوند ارتباط پیدا مىکند و در پرتـو آن جان خود را از چشمه معـرفت و محبت سیراب مىگرداند. امام صادق(ع) فرمود: «هرگاه مسالهاى پدرم را محزون مىکرد ایشان زنان و فرزندان را جمع مىنمود. آنگاه خود دعـا مىکردند و آنها آمین مىگفتند.» همچنین برید بن معاویه عجلــى نقل مىکند:«هــرگاه امام باقر(ع) قصد مسافرت داشتند خانواده خود را درمنزلـى جمع مىنمودند و این چنین دعا مىکردند «اللهم انى استودعک نفسى و اهلى و مالى و ولدى، الشاهد منا و الغائب، اللهم احفظنا و احفظ علینا، اللهم اجعلنا فى جوارک، اللهم لا تسلبنا نعمتک ولا تغیرما بنا من عافیتک و فضلک.» پرودگارا خــود و اهلـم و مالم و فرزندانم، حاضر و غایب آنها را به تـو سپردهام، پروردگارا ما را حفظ کن و سلامتى ما را مستدام دار، پروردگارا ما را در جـوار خودت جاى ده و نعمتت را از ما مگیر و عافیت و فضیلت را نسبت به ما تغییر مده.»
از دو حدیث بیان شده معلوم مىشود که آن حضرت فرزندان خود را از طریق دعا به یاد خداوند متوجه مىگردانید و غیر مستقیم به آنها تعلیم مىداد که باید در تنهایى و هنگام مشکلات بر خداوند توکل نمود و تنها از او در خواست کمک نمود.
حمد و سپاس خدایى را سزاست که شکر شاکرین و حمد حامدین و ذکر ذاکرین و سعى خالصین متوجه درگاه اوست. ستایش بیکران مرا و راست که در خلق خویش هیچ کاستى نگذاشت بل همه مخلوقات حتى پست ترین شان را به راستى بگذاشت. تسبیح لایتناهى بر آستان او که آدمى را در مسیر سعادت بر همه موجودات، ولایت و تاج خلافت در سیاره زمین بر او کرامت و خلعت «لقد کرّمنا» بر اندامش عنایت و بعد از تکوین، مصداق «فتبارک» بر قامتش مقالت فرمود.
حمد و آفرین بر ذات جهان آفرین که هستى را آمیخته با حکمت و تعالیم را براى بشر همراه با مصلحت و براى وصول به سربلندى و عزّت توأم ساخته است.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 21
چکیده
امر تربیت، با همه ی آسانی، کار دشواری است. بدان خاطراست که انسان موجودی پیچیده، دارای ابعاد و اجزایی متعدد و در هر شرایط و مقتضایی به یک گونه است. او زنده است، متحرک و پویا است، دارای عقل و اراده است، توان انطباق با شرایط گوناگون حیات را دارد، می تواند موضوع عوض کند، تغییر حالت دهد، دیگران را متوجه خود سازد.... از این رو برای به راه انداختن وی و ایجاد دگرگونی و تحول مثبت در او باید خود را به آگاهیهای مجهز کرد.
تربیت صحیح کودک از یک طرف مستلزم داشتن هرفهای تربیتی توسط والدین است و از طرف دیگر باید به تناسب سن وجنس و محدویت ها و توانایی های کودکان روش مناسب را برای رشد و تربیت قوای جسمی و روانی، آنان برگزینیم اگر نیازهای بدنی در خانواده در شرایطی مناسب پاسخ گویی شود می تواند سایر ابعاد شخصیتی انسان از جمله بُعد اجتماعی، فردی، عقلی و قلبی را فعال و شکوفا کند. شکوفایی این ابعاد به نوبه ی خود موجب اعتلال روانی خواهد شد و انسان را از افراط و تفریط های مضر دور خواهد داشت.
بزرگترین رسالت والدین، پرورش عقل و خرد فرزندان است که ناشی از تربیت صحیح و آموزش درست فرزندان می باشد.
والدین وظیفه دارند که با اهداف جهانی آموزش و پرورش آشنا شوند و از طریق تمرکز بر فرایندهای جهانی تعلیم و تربیت فرزندانشان را به اعضای قابل و شایسته ی جهانی بدل سازند.
«انشاء ا...»
پروردگارا: از جفتمان، فرزندانی مرحمت فرما که خلف صالح و مایه ی روشنی چشم ما باشند و ما را امام و پیشوای تقوی پیشگان قرار بده.(سوره فرقان، آیه ی74)
مقدمه
اسلام را در موضعگیریهای خاص آن نسبت به مسائل گوناگون به عناوین مختلف نامیده اند آن را دین علم، دین اخلاق، دین تربیت، دین نجات دختران از زنده بگور شدن، دین توجه به کودک، دین احیای بشریت و... نامیده اند.
ما مکتب و مذهبی را نمی شناسیم که به اندازه اسلام درباره کودک و تربیت او سخن گفته باشد. حقوق کودکان در اسلام حقوقی پر دامنه، شامل و بسیار غنی است. امر تربیت طفل از همان دوران تکون او مطرح و مورد نظر بوده و تا 21 سال از زندگی او را در بر می گیرد. «مادران تا 2 سال فرزندان خود را شیر می دهند» و پس از آن نیز والدین تا 21 سال به ادامه مراقبت او می پردازند.(امام صادق).
اصولا دید اسلام نسبت به کودک دیدی مثبت است و امام سجاد فرمود فرزند خوب چیزی است اگر بماند دعای پس از مرگ والدین است و اگر پیش تر بمیرد شفاعتگری است برای آنان.
تربیت در فرهنگ اسلامی، علاوه بر مفهوم «پرورش» شامل تزکیه و پرورش معنوی نیز می شود. اگر تربیت را به معنی: اتمام، اصلاح، رشد بخشی و نمودادن مرحله به مرحله ی متربی تا حد نهایی آن در نظر بگیریم، لفظ تربیت خاص و هم چنین ویژه حیات انسان مد نظر خواهد بود.
اما نباید فراموش کرد که«پرورش» ویژه رشد، در مفهوم عام است. لذا«پرورش» جهت ندارد، اما تربیت رو به سوی ملکوت دارد. بدین ترتیب اجزای«پرورش» را «آموزش» تشکیل می دهد. اما اجزای«تربیت» را«تعلیم». «تعلیم» به ادراک رساندن است، به شعور رساندن است.«تعلیم» نشان دادن حقایق به دانش آموز و متربی. «تربیت» به تعبیری ساده تر، مثل ساختمانی است که«تعلیم» آجرها و مصالح آن را تشکیل می دهد.
ضرورت تربیت کودک
طفل باید تربیت شود و این تربیت باید در خانواده صورت گیرد. زیرا به گفتهی بزرگی تبسم های حرفه ای و مصلحتی پرستاران شیر خوارگاه ها نمی تواند جانشین خنده های بی شایبه ی والدین شود و در این تربیت شامل با دیدی وسیع مورد عنایت قرار گرفته و تربیت جسمانی، قوای ذهنی و عقلانی و جنبه های عاطفی است.
والدین موظفند به مراقبت دائم از رشد طفل بپردازند. به آنها قرآن بیاموزند، قرائت و کتابت یاد دهند، با فنون سواری، تیراندازی و شنا آشنایش کنند، به پیراستن و پاک کردن اندیشه ها و عادات و بالا بردن مقام و رقبت او بپردازند...(حضرت معصومین ع) و بالاخره والدین بدانند که فرزندشان از پاره پیکرشان و زاده آنهاست و آنان در سرپرستی او مشمولند و موظفند و باید نیکو ادبش کنند، به سوی خدا راهنمائیش نمایند و به طاعت خدایش وادارند.(امام سجاد ع)
چنین تربیتی بیش از اینکه صورت آموزش تئوریک داشته باشد دارای جنبه عملی است. طفل در سایه معاشرت در می یابد چگونه باید کار و عمل کند و با حضور در سر سفره ها و برخورداری از نعمت سرپرستی والدین درس زندگی می آموزد. بر این اساس تکیه گاه تربیتی کودک معاشرت است و والدین و مربیان باید به این امر توجه کنند.
از بهترین جلوه ها و در مصداق های این نیکی توجه به تربیت آنها انتخاب نام نیکو، آموزش قرآن، قرار دادن او در موضعی شایسته و آموختن دانشی است که او را سودی