لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 14
کارآفرینی
مقدمه
ساختار اقتصادی دنیای امروز با گذشته به طور اساسی تفاوت دارد. شاخصهای سخت افزاری و داراییهای مشهود که دیروز در جایگاه یک بنگاه اقتصادی نقش تعیین کننده داشت جای خود را به نوآوری، ابداع، خلق محصولات جدید و داراییهای نرم افزاری داده است. اگر دیروز ثروتمندترین افراد دنیا آنهایی بودند که منابع مالی بیشتری در اختیار داشتند، امروز ثروتمندترین مردم دنیا فردی دانش مدار و کارآفرین هستند. لذا توسعه اقتصادی دنیای امروز برپایه نوآوری وخلاقیت و استفاده از دانش استوار است. این اقتصاد را اقتصاد مبتنی بر دانش یا اقتصاد دانش محور میگویند.
تولید علم و دانش، بهره گیری ازدانش و گسترش آن در سطح جامعه در تمام زمینههای اجتماعی توانمندی و قدرت ایجاد مینماید. کشورهایی که بخش قابل ملاحظه ای از تولید علم و دانش را به خود اختصاص داده اند، از نظر صنعتی توسعه یافته و ازتوان اقتصادی و سیاسی بالایی برخوردارند.
بدیهی است تولید علم و دانش جز از راه تحقیق حاصل نمیشود.
رابطه سرمایه گذاری درامر تحقیقات و تولید علم و رابطه تولید علم با توان اقتصادی و سیاسی کشورها یک رابطه مستقیم است. به کارگیری دانش و مدیریت در هر جامعه زیر بنای نوآوری و خلاقیتهاست. بنابراین لازمه رشد اقتصادی در دنیای امروز توسعه مراکز تولید دانش، فنّاوری و مهارتهای فنی است که مهمترین آنها دانشگاهها و مراکز تحقیقاتی هستند. دانشگاهها و مراکز تحقیقاتی به عنوان رکن اساسی در توسعه همه جانبه کشور باید از هر نظر مورد حمایت قرار گیرند تا قادر باشند نیروهای جوان و طالب علم کشور را اهل فکر و نظر، نوآور و خلاق پرورش دهند. در دنیای امروز بزرگترین سرمایههای یک بنگاه اقتصادی منابع انسانی یا نیروهای اهل فکر، یادگیرنده و خلاق آنها هستند و این نیروها کسانی جز کارآفرینان نیستند.
کارآفرین کیست؟
در قرن حاضر اقتصاد جهان و سرعت رشد اقتصادی بر پایه نوآوری استوار است باید بستر لازم را برای رشد کسانی که ایده را به محصول، علم و دانش را به صنعت تبدیل مینمایند، یعنی کارآفرینان( ارتباط دهندگان دانش و علوم با صنعت و بازار) فراهم ساخت.
تعاریف زیادی از واژه کارآفرینی به عمل آمده که هر یک ابعادی از ویژگیهای کارآفرینی را ارائه میدهد. اما شاخصههای کارآفرین به قدری زیاد است که نمیتوان تمام آن را در یک جمله یا عبارت خلاصه نمود. اما با تمام تفاوتها در تعاریف تقریباً همگی بر نوآور بودن، تصمیم گیر بودن، متعهد بودن و مخاطره پذیر بودن کارآفرین اتفاق نظر دارند.
کارآفرین، نوآور و خلاق، مخاطره پذیر و مسئولیت پذیر است. او هدف گرا، واقع گرا و رشدگراست. کارآفرین دارای عزم و اراده، اعتماد به نفس و استقلال طلب است. قدرت تخیل، دوراندیشی، خودجوشی، بصیرت، تفکر مثبت، توانمندی در ایجاد ارتباط از دیگر ویژگیهای کارآفرینان است. کارآفرین به چالشها پاسخ مثبت میدهد، با مشکلات و موانع برخوردی مثبت دارد و از دانش به خوبی بهره میگیرد. او تلاش میکند تا دانش تولید شده در مراکز تحقیقاتی را به دانش تولید محصول تبدیل نماید و محصولی قابل رقابت به بازار ارائه دهد.
در یک نگاه کلی میتوان کارآفرینی را به دو گروه اساسی تقسیم نمود. کارآفرینی فردی و کارآفرینی سازمانی. اگر نوآوری و ساخت محصولی جدید یا ارائه خدماتی نو با توجه به بازار، حاصل کار فرد باشد آن را کارآفرینی فردی و اگر حاصل تلاش یک تیم در سازمانی باشد آن را کارآفرینی سازمانی مینامند.
جاذبة اصلی کارآفرینی چه در بعد فردی و چه در بعد سازمانی آن بی حد بودن نوآوری است. کارآفرینان با ویژگی خلاقیت، براساس فرصتها در زمانهای مناسب قادرند محصولی جدید یا خدماتی نو به بازار ارائه نمایند. نوآوری فرایندی است پایان ناپذیر، زیرا نمیتوان برای تولید علم حد و مرزی قائل شد. در اقتصاد مبتنی بر دانش، نوآوران و صاحبان فکر سرمایههای اصلی شرکتهای تولیدی و کارآفرین هستند. امروزه 70 تا 75 درصد سود در شرکتهای نرم افزاری و دارویی از طریق سرمایههای فکری کارکنان حاصل می شود.
بسیاری از کارآفرینان فعالیت خود را در قالب ایجاد شرکتهای کوچک و متوسط 2SME)ها) شروع مینمایند. این شرکتها سهم به سزایی در توسعه صنایع (پیشرفته) و ایجاد اشتغال داشته و نسبت به شرکتهای بزرگ از انعطاف پذیری بالایی برخوردارند.
لذا بسیاری از دولتها متقاعد شده اند که باید بستر رشد را برای واحدهای کوچک و متوسط در قالب مراکز رشد و پارکهای علم و فنّاوری فراهم سازند و آنها را تا مدت زمانی که بتوانند به صورت یک شرکت مستقل وارد بازار شوند حمایت کنند.
در کشورهای جنوب شرقی آسیا %95 کل بنگاههای اقتصادی و صنعتی کشورهارا «SMEها»تشکیل داده و به عنوان رکن اساسی در اقتصاد و اشتغال کشورها تاثیر گذارند.
در کشور ما مراکز حمایت از کارآفرینان بسیار محدود و کارآفرین با تمام مشکلات ضمن تلاش جهت تبدیل ایده به محصول باید تمام خطر سرمایه گذاری را خود عهده دار باشد. مراکز حمایت از کارآفرینان به دلیل نداشتن پشتوانه مالی و عدم حمایت جدی از طرف نهادهای ذیربط قادر نیستند پاسخگوی نیازهای مالی کارآفرینان باشند. کارآفرینان با ایجاد «SMEها» با سرمایه محدود خود و گاهی با دریافت مقداری وام وارد یک حرکت اقتصادی و صنعتی میشوند و در بسیاری از مواقع زندگی و امکانات خود را در راه توسعه صنعتی از دست میدهند. با تولید دانش فنی یک محصول، توسط کارآفرین، شرکتهای تولیدی خارجی توسط عوامل خود در کشور از این تواناییها اطلاع یافته و قیمت محصول خود را چنان پائین میآورند که کارآفرین توان رقابت را از دست داده و در مدت کوتاهی هستی خود را از دست بدهد. در این مواقع اگر کارآفرین حمایت نشود چگونه میتوان انتظار داشت کارآفرینی و ایجاد « SMEها » در کشور توسعه یابد.
چه باید کرد ؟ چه نظام کنترلی برای واردات باید داشت تا ضمن حفظ انگیزه در کارآفرین محصول او نیز چه از نظر قیمت و چه از نظر کیفیت قابل رقابت در بازار باشد؟
مهمترین آثار توسعه کارآفرینی، افزایش نوآوری، ارتقای سطح فنّاوری، افزایش تعداد ثبت اختراعات و ابداعات، تولید دانش فنی، ایجاد اشتغال و SMEها، تولید و توزیع درآمد در سطح جامعه است که در نتیجه میتواند افزایش ثروت ملی را در برداشته باشد. کدام سرمایه گذاری میتواند در این حد آثار مثبت اجتماعی و اقتصادی از خود باقی گذارد. آیا براستی میتوان مسیری بهتر از مسیر توسعه کارآفرینی جهت توسعه اقتصادی و صنعتی در کشور یافت. باید از این تجربه ارزنده دنیا با توجه نیروهای مساعد فراوان در کشور بخوبی استفاده و با جدیت برای توسعه کارآفرینی برنامه ریزی کرد.
مهمترین آثار توسعه کارآفرینی، افزایش نوآوری، ارتقای سطح فنّاوری، افزایش تعداد ثبت اختراعات و ابداعات، تولید دانش فنی، ایجاد اشتغال و SMEها، تولید و توزیع درآمد در سطح جامعه است که در نتیجه میتواند افزایش ثروت ملی را در برداشته باشد.
مفهوم اصطلاح کارآفرینی
با تحولات سریع و شتابان محیط بینالمللی و گذر از جامعه صنعتی به جامعه اطلاعاتی و مواجه اقتصادهای ملی با اقتصاد جهانی و مطرح شدن پدیدههایی همانند «جهانی شدن اقتصاد» و «فنآوریاطلاعات»، مباحث اساسی درخصوص راهکارهای مختلف برای تسریع فرآیند رشد و
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 17
کارآفرینی چیست ؟
تحولات و دگرگونی نظام اجتماعی ـ اقتصادی عصرحاضر ریشه در در پیشرفت و تغییرات بوجود آمده در علم و تکنولوژی دارد . از این رو تضمین حیات و بقاء کشورها نیازمند نوآوری ، ابداع و خلق محصولات و خدمات جدید می باشد چنین رویدادی میسر نیست مگر توسط افرادی که بتوانند با ایجاد تحول در سازمان ها یا تأسیس شرکتهای نو این امر را محقق سازند از این افراد به عنوان کارآفرین یاد میکنند .
کارآفرینی چیست ؟
تحولات و دگرگونی نظام اجتماعی ـ اقتصادی عصرحاضر ریشه در در پیشرفت و تغییرات بوجود آمده در علم و تکنولوژی دارد . از این رو تضمین حیات و بقاء کشورها نیازمند نوآوری ، ابداع و خلق محصولات و خدمات جدید می باشد چنین رویدادی میسر نیست مگر توسط افرادی که بتوانند با ایجاد تحول در سازمان ها یا تأسیس شرکتهای نو این امر را محقق سازند از این افراد به عنوان کارآفرین یاد میکنند . تعریف کارآفرینی از کارآفرینی Entrepreneurship تعاریف مختلفی شده است . جفری تیمونز Jeffry-Timmons کارآفرین را ایجاد کننده یک چیز ارزشمند از هیچ می داند . مفهوم کارآفرینی اولین بار در فرانسه برای افرادی به کار می رفت که در جنگ سده شانزدهم میلادی در مأموریتهای نظامی خود را به خطر می انداختند و به استقبال مرگ می رفتند وبعد ها این واژه به کسانی اطلاق می شد که مخاطره یک فعالیت اقتصادی را می پذیرفتند و دست به یک نوآوری می زدند . برای درک بهتر مفهوم کارآفرینی پاسخ به پرسشهای زیر مؤثر خواهد بود :کار آفرین چه ویژگیهایی دارد ؟ کارآفرین در مقابل مشکلات و شرایط سخت چگونه رفتار می کند ؟ کارآفرین چگونه کارآفرینی می کند ؟ ( مکانیسم کارآفرینی چگونه است ؟ )ـ کارآفرینی فرایندی است که فرد کارآفرین با ایده های نو و خلاق و شناسایی فرصتهای جدید و بسیج منابع ، مبادرت به ایجاد کسب و کار و شرکتهای نوآور و رشدیابنده نموده که توام با پذیرش مخاطره و ریسک است و منجر به معرفی محصول یا خدمت جدیدی به جامعه می گردد.ـ کارآفرین پلی بین صنعت و دانشگاه یا بعبارتی پرکننده بین علم و بازار می باشد .بنابراین کارآفرین کسی است که با معرفی محصولات و خدمات جدید ، ایجاد شرکتهای جدید و یا بهرهبرداری از مواد اولیه جدید وضع اقتصادی موجود را به هم می ریزد .کارآفرین کسی است که براحتی از کنار مسائل و مشکلاتی اطراف خود نمیگذرد ، چون حلّال مشکلات هستند .نقش کارآفرین : کارآفرین دقیقاً چه کاری را انجام می دهد ؟ به طور کلی کارآفرین :ـ در کار خود خلاقیت دارد و نوآوری می کند .ـ از موقعیتهای اقتصادی استفاده می کند .ـ تصمیم می گیرد و برای آینده برنامه ریزی میکند و به کارها نظم می بخشد .ـ تولید سرمایه می کند و تولیدات خودرا با سود می فروشد .چرا باید کارآفرینی را آموخت ؟ در حال حاضر کارآفرینی یک ضرورت می باشد زیرا سالانه حدود سیصد هزار نفر از دانشگاههای کشور فارغالتحصیل می شوند . و با توجه به نگرش دانشگاههای نظری نسبت به فارغالتحصیلان که آنها را فقط برای کارشناس در دولت تربیت می کنند ، تنها 20% فارغالتحصیلان شانس ورود به بدنه دولت را خواهند داشت آن هم با توجه به روابط بسیار پیچیدهای که در امر استخدام به جای ضوابط حاکم است این درصد کمتر از این مقدار می باشد . البته سختی کسب و کار دولتی نه به این خاطر است که این کار بر بخش خصوصی ترجیح دارد ، بلکه به این خاطر نوع تربیتی است که جویندگان کار در دانشگاه با آن مواجه بوده اند .بنابراین لازم است دانشجویان بدانند که چگونه باید شخصاً یک فعالیت اقتصادی را راه اندازی کنند؟ چگونه آن را گسترش دهند؟ چگونه دست به کارهای خلاق زده و تکنیکهای خلاقیت را در خود به کار ببرند؟ چگونه کار خود را مدیریت کنند؟چگونه محصول خود را بفروشند؟ چگونه با دیگران ارتباط برقرار کنند؟خلاقیت ، نوآوری و کار آفرینی از آنجا که مزیتهای نسبی کشورهای جهان سوم در زمینه مواد خام و کارگران ارزان بدلیل اتوماسیون ارزش خود را از دست دادهاند ، توسعه فناوری و به تبع آن تولید محصولات و خدمات ابداعی و نوآور ، به ضرورتی اجتناب ناپذیر تبدیل شده است . این امر مستلزم خلاقیت نو آوری و کار آفرینی می باشد .نقش این سه عامل را به ترتیب زیر می توان خلاصه کرد :خلاقیت یک توانایی فکری است که می تواند به به یک اختراع یا ایده ای بکر در فرد خلاق منجر شود . نوآوری فرایندی است که این اختراع یا ایده را به محصول یا خدمتی که به بازار قابل عرضه است تبدیل میکند . کارآفرینی ویژگی فردی است که با عزمی راسخ با وجود موانع بسیار در رساندن یک محصول به بازار فرایند نوآوری را با موفقیت هدایت میکند .از آنجایی که کارآفرینی مستلزم نوع ویژه ای از خلاقیت است و همچنینی در تمامی مراحل نوآوری ، از ایجاد ایده اولیه تا تأمین منابع مالی و فروش ، همه مستلزم خلاقیت است . لذا ابتدا به تعاریف و عناصر اصلی خلاقیت می پردازیم .خلاقیت را به صورتهای مختلف و متعددی تعریف کرده اند . اما در تعاریف دو مفهوم تازگی و نو بودن و دیگری ارزشمندی وتناسب مشترک می باشد (Amabile)خلاقیت متشکل از عناصر و اجزای مختلفی است . آمابیل سه عنصر مهارتهای مربوط به قلمرو یا موضوع ، مهارتهای مربوط به خلاقیت و انگیزه را اجزای اصلی خلاقیت می دانند .مهارتهای موضوعی : دانش و شناخت ما نسبت به موضوع ، حقایق ، اصول و نظریات در آن موضوع میباشد.مهارتهای خلاقیت : این مهارتها با شکستن قالبهای خشک ذهنی ، مهارتهای موضوعی را در راه جدیدی به کار میگیرد ، یعنی از مهاتهای موضوعی به شکل جدیدی استفاده میکند .مهارتهای خلاقیت با ارزشهای فکری زیر همراه است :1ـ شکستن عادتها 2ـ به تعویق انداختن قضاوتها و ارزیابی 3ـ درک پیچیدگی با توجه به مسائل پیچیده و درگیر شدن با آن 4ـ متفاوت دیدن مسایل و مشاهده امور به شیوه تازه ای که قبلاً به آن توجه کافی نشده است .5ـ وسعت فکر و برقراری ارتباط میان ایدههای متفاوت تکنیکهایی وجود دارد که این ارزشهای فکری را تقویت میکند من جمله : توفان فکری ، اسکمپر ، اسینکتیکس و … انگیزه یکی از عناصر اصلی و شایدمهم ترین جزء این مجموعه است . انسان بدون انگزه بیرونی و درونی نمیتواند کار خلاقانه انجام دهد. اگر انگیزه درونی باشد کار برای افراد لذتبخش و جالب خواهد بود . آمابیل می گوید انگیزه درونی مهمترین نقش را در خلاقیت ایفا میکند اگر افراد از ابتدا به کار علاقه داشته باشند و با لذت و رضایت وارد کار شوند و نه فشار خارجی، آنگاه میتوانند خلاقیت بیشتری از خودشان نشان دهند .فرآیند خلاقیت :فرآیند شکلگیری راه حلهای خلاق و مسایل و گامهایی که در این فرآیند برداشته می شود ، فرآیند خلاقیت می باشد در این زمینه آمابیل الگوی جالبی از فرآیند خلاقیت ارائه کرده که شامل چهار مرحله اساسی عرضه مسئله ، آمادگی ، ایجاد پاسخ و اثبات پاسخ است . اما اهمیت آن در روابط این مراحل باعناصر سهگانه خلاقیت است .در مرحله اول ( ارائه کار یا مسئله ) انگیزه تأثیر مهمی دارد چرا که برای شروع فرآیند خلاق وجود انگیزه ضروری است و در مرحله دوم که آمادگی برای پاسخ یا راه حل است ، بررسی ، جستجو ، مطالعه و جمع آوری مدارک در خصوص موضوع انجام میپذیرد. به رغم باور عموم ، این مدل حاکی از آن است که اطلاعات بیشتر موجب خلاقیت بیشتر نمیشود . بیشتر اوقات افرادی که تازه وارد یک رشته شدهاند خیلی بیشتر از افرادی که مدت طولانی در آن زمینه تلاش کردهاند ، کار خلاق عرضه میکنند . همانگونه که تحقیقات تجربی نشان میدهند دانش مهم نیست بلکه راه کسب آن مهم است . در مرحله سوم جستجوی حافظه و محیط اطراف برای ایجاد راه حل ممکن است ؛ که انگیزه و مهارتهای خلاقیت در این مرحله مؤثر است .در مرحله چهارم که آزمایش پاسخ ممکن در مقابل اطلاعات و معیارهای واقعی دیگر است مهارتهای مربوط به موضوع ضرورتی است که بتوان پاسخ ممکن را با مقیاس و اطلاعات موجود مقایسه کرد و به این نتیجه رسید که آیا راه حل ممکن موفقیتآمیز بوده یا اینکه پاسخ مستدل نیست و امکان تولید وجود ندارد و راه حل به شکست انجامیدهاست . و یا اینکه راه حل توانسته است ما را به هدف نزدیک کند .نوآوری :نوآوری یا ابداع ،
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 14
کارآفرینی
مقدمه
ساختار اقتصادی دنیای امروز با گذشته به طور اساسی تفاوت دارد. شاخصهای سخت افزاری و داراییهای مشهود که دیروز در جایگاه یک بنگاه اقتصادی نقش تعیین کننده داشت جای خود را به نوآوری، ابداع، خلق محصولات جدید و داراییهای نرم افزاری داده است. اگر دیروز ثروتمندترین افراد دنیا آنهایی بودند که منابع مالی بیشتری در اختیار داشتند، امروز ثروتمندترین مردم دنیا فردی دانش مدار و کارآفرین هستند. لذا توسعه اقتصادی دنیای امروز برپایه نوآوری وخلاقیت و استفاده از دانش استوار است. این اقتصاد را اقتصاد مبتنی بر دانش یا اقتصاد دانش محور میگویند.
تولید علم و دانش، بهره گیری ازدانش و گسترش آن در سطح جامعه در تمام زمینههای اجتماعی توانمندی و قدرت ایجاد مینماید. کشورهایی که بخش قابل ملاحظه ای از تولید علم و دانش را به خود اختصاص داده اند، از نظر صنعتی توسعه یافته و ازتوان اقتصادی و سیاسی بالایی برخوردارند.
بدیهی است تولید علم و دانش جز از راه تحقیق حاصل نمیشود.
رابطه سرمایه گذاری درامر تحقیقات و تولید علم و رابطه تولید علم با توان اقتصادی و سیاسی کشورها یک رابطه مستقیم است. به کارگیری دانش و مدیریت در هر جامعه زیر بنای نوآوری و خلاقیتهاست. بنابراین لازمه رشد اقتصادی در دنیای امروز توسعه مراکز تولید دانش، فنّاوری و مهارتهای فنی است که مهمترین آنها دانشگاهها و مراکز تحقیقاتی هستند. دانشگاهها و مراکز تحقیقاتی به عنوان رکن اساسی در توسعه همه جانبه کشور باید از هر نظر مورد حمایت قرار گیرند تا قادر باشند نیروهای جوان و طالب علم کشور را اهل فکر و نظر، نوآور و خلاق پرورش دهند. در دنیای امروز بزرگترین سرمایههای یک بنگاه اقتصادی منابع انسانی یا نیروهای اهل فکر، یادگیرنده و خلاق آنها هستند و این نیروها کسانی جز کارآفرینان نیستند.
کارآفرین کیست؟
در قرن حاضر اقتصاد جهان و سرعت رشد اقتصادی بر پایه نوآوری استوار است باید بستر لازم را برای رشد کسانی که ایده را به محصول، علم و دانش را به صنعت تبدیل مینمایند، یعنی کارآفرینان( ارتباط دهندگان دانش و علوم با صنعت و بازار) فراهم ساخت.
تعاریف زیادی از واژه کارآفرینی به عمل آمده که هر یک ابعادی از ویژگیهای کارآفرینی را ارائه میدهد. اما شاخصههای کارآفرین به قدری زیاد است که نمیتوان تمام آن را در یک جمله یا عبارت خلاصه نمود. اما با تمام تفاوتها در تعاریف تقریباً همگی بر نوآور بودن، تصمیم گیر بودن، متعهد بودن و مخاطره پذیر بودن کارآفرین اتفاق نظر دارند.
کارآفرین، نوآور و خلاق، مخاطره پذیر و مسئولیت پذیر است. او هدف گرا، واقع گرا و رشدگراست. کارآفرین دارای عزم و اراده، اعتماد به نفس و استقلال طلب است. قدرت تخیل، دوراندیشی، خودجوشی، بصیرت، تفکر مثبت، توانمندی در ایجاد ارتباط از دیگر ویژگیهای کارآفرینان است. کارآفرین به چالشها پاسخ مثبت میدهد، با مشکلات و موانع برخوردی مثبت دارد و از دانش به خوبی بهره میگیرد. او تلاش میکند تا دانش تولید شده در مراکز تحقیقاتی را به دانش تولید محصول تبدیل نماید و محصولی قابل رقابت به بازار ارائه دهد.
در یک نگاه کلی میتوان کارآفرینی را به دو گروه اساسی تقسیم نمود. کارآفرینی فردی و کارآفرینی سازمانی. اگر نوآوری و ساخت محصولی جدید یا ارائه خدماتی نو با توجه به بازار، حاصل کار فرد باشد آن را کارآفرینی فردی و اگر حاصل تلاش یک تیم در سازمانی باشد آن را کارآفرینی سازمانی مینامند.
جاذبة اصلی کارآفرینی چه در بعد فردی و چه در بعد سازمانی آن بی حد بودن نوآوری است. کارآفرینان با ویژگی خلاقیت، براساس فرصتها در زمانهای مناسب قادرند محصولی جدید یا خدماتی نو به بازار ارائه نمایند. نوآوری فرایندی است پایان ناپذیر، زیرا نمیتوان برای تولید علم حد و مرزی قائل شد. در اقتصاد مبتنی بر دانش، نوآوران و صاحبان فکر سرمایههای اصلی شرکتهای تولیدی و کارآفرین هستند. امروزه 70 تا 75 درصد سود در شرکتهای نرم افزاری و دارویی از طریق سرمایههای فکری کارکنان حاصل می شود.
بسیاری از کارآفرینان فعالیت خود را در قالب ایجاد شرکتهای کوچک و متوسط 2SME)ها) شروع مینمایند. این شرکتها سهم به سزایی در توسعه صنایع (پیشرفته) و ایجاد اشتغال داشته و نسبت به شرکتهای بزرگ از انعطاف پذیری بالایی برخوردارند.
لذا بسیاری از دولتها متقاعد شده اند که باید بستر رشد را برای واحدهای کوچک و متوسط در قالب مراکز رشد و پارکهای علم و فنّاوری فراهم سازند و آنها را تا مدت زمانی که بتوانند به صورت یک شرکت مستقل وارد بازار شوند حمایت کنند.
در کشورهای جنوب شرقی آسیا %95 کل بنگاههای اقتصادی و صنعتی کشورهارا «SMEها»تشکیل داده و به عنوان رکن اساسی در اقتصاد و اشتغال کشورها تاثیر گذارند.
در کشور ما مراکز حمایت از کارآفرینان بسیار محدود و کارآفرین با تمام مشکلات ضمن تلاش جهت تبدیل ایده به محصول باید تمام خطر سرمایه گذاری را خود عهده دار باشد. مراکز حمایت از کارآفرینان به دلیل نداشتن پشتوانه مالی و عدم حمایت جدی از طرف نهادهای ذیربط قادر نیستند پاسخگوی نیازهای مالی کارآفرینان باشند. کارآفرینان با ایجاد «SMEها» با سرمایه محدود خود و گاهی با دریافت مقداری وام وارد یک حرکت اقتصادی و صنعتی میشوند و در بسیاری از مواقع زندگی و امکانات خود را در راه توسعه صنعتی از دست میدهند. با تولید دانش فنی یک محصول، توسط کارآفرین، شرکتهای تولیدی خارجی توسط عوامل خود در کشور از این تواناییها اطلاع یافته و قیمت محصول خود را چنان پائین میآورند که کارآفرین توان رقابت را از دست داده و در مدت کوتاهی هستی خود را از دست بدهد. در این مواقع اگر کارآفرین حمایت نشود چگونه میتوان انتظار داشت کارآفرینی و ایجاد « SMEها » در کشور توسعه یابد.
چه باید کرد ؟ چه نظام کنترلی برای واردات باید داشت تا ضمن حفظ انگیزه در کارآفرین محصول او نیز چه از نظر قیمت و چه از نظر کیفیت قابل رقابت در بازار باشد؟
مهمترین آثار توسعه کارآفرینی، افزایش نوآوری، ارتقای سطح فنّاوری، افزایش تعداد ثبت اختراعات و ابداعات، تولید دانش فنی، ایجاد اشتغال و SMEها، تولید و توزیع درآمد در سطح جامعه است که در نتیجه میتواند افزایش ثروت ملی را در برداشته باشد. کدام سرمایه گذاری میتواند در این حد آثار مثبت اجتماعی و اقتصادی از خود باقی گذارد. آیا براستی میتوان مسیری بهتر از مسیر توسعه کارآفرینی جهت توسعه اقتصادی و صنعتی در کشور یافت. باید از این تجربه ارزنده دنیا با توجه نیروهای مساعد فراوان در کشور بخوبی استفاده و با جدیت برای توسعه کارآفرینی برنامه ریزی کرد.
مهمترین آثار توسعه کارآفرینی، افزایش نوآوری، ارتقای سطح فنّاوری، افزایش تعداد ثبت اختراعات و ابداعات، تولید دانش فنی، ایجاد اشتغال و SMEها، تولید و توزیع درآمد در سطح جامعه است که در نتیجه میتواند افزایش ثروت ملی را در برداشته باشد.
مفهوم اصطلاح کارآفرینی
با تحولات سریع و شتابان محیط بینالمللی و گذر از جامعه صنعتی به جامعه اطلاعاتی و مواجه اقتصادهای ملی با اقتصاد جهانی و مطرح شدن پدیدههایی همانند «جهانی شدن اقتصاد» و «فنآوریاطلاعات»، مباحث اساسی درخصوص راهکارهای مختلف برای تسریع فرآیند رشد و
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 17
کارآفرینی چیست ؟
تحولات و دگرگونی نظام اجتماعی ـ اقتصادی عصرحاضر ریشه در در پیشرفت و تغییرات بوجود آمده در علم و تکنولوژی دارد . از این رو تضمین حیات و بقاء کشورها نیازمند نوآوری ، ابداع و خلق محصولات و خدمات جدید می باشد چنین رویدادی میسر نیست مگر توسط افرادی که بتوانند با ایجاد تحول در سازمان ها یا تأسیس شرکتهای نو این امر را محقق سازند از این افراد به عنوان کارآفرین یاد میکنند .
کارآفرینی چیست ؟
تحولات و دگرگونی نظام اجتماعی ـ اقتصادی عصرحاضر ریشه در در پیشرفت و تغییرات بوجود آمده در علم و تکنولوژی دارد . از این رو تضمین حیات و بقاء کشورها نیازمند نوآوری ، ابداع و خلق محصولات و خدمات جدید می باشد چنین رویدادی میسر نیست مگر توسط افرادی که بتوانند با ایجاد تحول در سازمان ها یا تأسیس شرکتهای نو این امر را محقق سازند از این افراد به عنوان کارآفرین یاد میکنند . تعریف کارآفرینی از کارآفرینی Entrepreneurship تعاریف مختلفی شده است . جفری تیمونز Jeffry-Timmons کارآفرین را ایجاد کننده یک چیز ارزشمند از هیچ می داند . مفهوم کارآفرینی اولین بار در فرانسه برای افرادی به کار می رفت که در جنگ سده شانزدهم میلادی در مأموریتهای نظامی خود را به خطر می انداختند و به استقبال مرگ می رفتند وبعد ها این واژه به کسانی اطلاق می شد که مخاطره یک فعالیت اقتصادی را می پذیرفتند و دست به یک نوآوری می زدند . برای درک بهتر مفهوم کارآفرینی پاسخ به پرسشهای زیر مؤثر خواهد بود :کار آفرین چه ویژگیهایی دارد ؟ کارآفرین در مقابل مشکلات و شرایط سخت چگونه رفتار می کند ؟ کارآفرین چگونه کارآفرینی می کند ؟ ( مکانیسم کارآفرینی چگونه است ؟ )ـ کارآفرینی فرایندی است که فرد کارآفرین با ایده های نو و خلاق و شناسایی فرصتهای جدید و بسیج منابع ، مبادرت به ایجاد کسب و کار و شرکتهای نوآور و رشدیابنده نموده که توام با پذیرش مخاطره و ریسک است و منجر به معرفی محصول یا خدمت جدیدی به جامعه می گردد.ـ کارآفرین پلی بین صنعت و دانشگاه یا بعبارتی پرکننده بین علم و بازار می باشد .بنابراین کارآفرین کسی است که با معرفی محصولات و خدمات جدید ، ایجاد شرکتهای جدید و یا بهرهبرداری از مواد اولیه جدید وضع اقتصادی موجود را به هم می ریزد .کارآفرین کسی است که براحتی از کنار مسائل و مشکلاتی اطراف خود نمیگذرد ، چون حلّال مشکلات هستند .نقش کارآفرین : کارآفرین دقیقاً چه کاری را انجام می دهد ؟ به طور کلی کارآفرین :ـ در کار خود خلاقیت دارد و نوآوری می کند .ـ از موقعیتهای اقتصادی استفاده می کند .ـ تصمیم می گیرد و برای آینده برنامه ریزی میکند و به کارها نظم می بخشد .ـ تولید سرمایه می کند و تولیدات خودرا با سود می فروشد .چرا باید کارآفرینی را آموخت ؟ در حال حاضر کارآفرینی یک ضرورت می باشد زیرا سالانه حدود سیصد هزار نفر از دانشگاههای کشور فارغالتحصیل می شوند . و با توجه به نگرش دانشگاههای نظری نسبت به فارغالتحصیلان که آنها را فقط برای کارشناس در دولت تربیت می کنند ، تنها 20% فارغالتحصیلان شانس ورود به بدنه دولت را خواهند داشت آن هم با توجه به روابط بسیار پیچیدهای که در امر استخدام به جای ضوابط حاکم است این درصد کمتر از این مقدار می باشد . البته سختی کسب و کار دولتی نه به این خاطر است که این کار بر بخش خصوصی ترجیح دارد ، بلکه به این خاطر نوع تربیتی است که جویندگان کار در دانشگاه با آن مواجه بوده اند .بنابراین لازم است دانشجویان بدانند که چگونه باید شخصاً یک فعالیت اقتصادی را راه اندازی کنند؟ چگونه آن را گسترش دهند؟ چگونه دست به کارهای خلاق زده و تکنیکهای خلاقیت را در خود به کار ببرند؟ چگونه کار خود را مدیریت کنند؟چگونه محصول خود را بفروشند؟ چگونه با دیگران ارتباط برقرار کنند؟خلاقیت ، نوآوری و کار آفرینی از آنجا که مزیتهای نسبی کشورهای جهان سوم در زمینه مواد خام و کارگران ارزان بدلیل اتوماسیون ارزش خود را از دست دادهاند ، توسعه فناوری و به تبع آن تولید محصولات و خدمات ابداعی و نوآور ، به ضرورتی اجتناب ناپذیر تبدیل شده است . این امر مستلزم خلاقیت نو آوری و کار آفرینی می باشد .نقش این سه عامل را به ترتیب زیر می توان خلاصه کرد :خلاقیت یک توانایی فکری است که می تواند به به یک اختراع یا ایده ای بکر در فرد خلاق منجر شود . نوآوری فرایندی است که این اختراع یا ایده را به محصول یا خدمتی که به بازار قابل عرضه است تبدیل میکند . کارآفرینی ویژگی فردی است که با عزمی راسخ با وجود موانع بسیار در رساندن یک محصول به بازار فرایند نوآوری را با موفقیت هدایت میکند .از آنجایی که کارآفرینی مستلزم نوع ویژه ای از خلاقیت است و همچنینی در تمامی مراحل نوآوری ، از ایجاد ایده اولیه تا تأمین منابع مالی و فروش ، همه مستلزم خلاقیت است . لذا ابتدا به تعاریف و عناصر اصلی خلاقیت می پردازیم .خلاقیت را به صورتهای مختلف و متعددی تعریف کرده اند . اما در تعاریف دو مفهوم تازگی و نو بودن و دیگری ارزشمندی وتناسب مشترک می باشد (Amabile)خلاقیت متشکل از عناصر و اجزای مختلفی است . آمابیل سه عنصر مهارتهای مربوط به قلمرو یا موضوع ، مهارتهای مربوط به خلاقیت و انگیزه را اجزای اصلی خلاقیت می دانند .مهارتهای موضوعی : دانش و شناخت ما نسبت به موضوع ، حقایق ، اصول و نظریات در آن موضوع میباشد.مهارتهای خلاقیت : این مهارتها با شکستن قالبهای خشک ذهنی ، مهارتهای موضوعی را در راه جدیدی به کار میگیرد ، یعنی از مهاتهای موضوعی به شکل جدیدی استفاده میکند .مهارتهای خلاقیت با ارزشهای فکری زیر همراه است :1ـ شکستن عادتها 2ـ به تعویق انداختن قضاوتها و ارزیابی 3ـ درک پیچیدگی با توجه به مسائل پیچیده و درگیر شدن با آن 4ـ متفاوت دیدن مسایل و مشاهده امور به شیوه تازه ای که قبلاً به آن توجه کافی نشده است .5ـ وسعت فکر و برقراری ارتباط میان ایدههای متفاوت تکنیکهایی وجود دارد که این ارزشهای فکری را تقویت میکند من جمله : توفان فکری ، اسکمپر ، اسینکتیکس و … انگیزه یکی از عناصر اصلی و شایدمهم ترین جزء این مجموعه است . انسان بدون انگزه بیرونی و درونی نمیتواند کار خلاقانه انجام دهد. اگر انگیزه درونی باشد کار برای افراد لذتبخش و جالب خواهد بود . آمابیل می گوید انگیزه درونی مهمترین نقش را در خلاقیت ایفا میکند اگر افراد از ابتدا به کار علاقه داشته باشند و با لذت و رضایت وارد کار شوند و نه فشار خارجی، آنگاه میتوانند خلاقیت بیشتری از خودشان نشان دهند .فرآیند خلاقیت :فرآیند شکلگیری راه حلهای خلاق و مسایل و گامهایی که در این فرآیند برداشته می شود ، فرآیند خلاقیت می باشد در این زمینه آمابیل الگوی جالبی از فرآیند خلاقیت ارائه کرده که شامل چهار مرحله اساسی عرضه مسئله ، آمادگی ، ایجاد پاسخ و اثبات پاسخ است . اما اهمیت آن در روابط این مراحل باعناصر سهگانه خلاقیت است .در مرحله اول ( ارائه کار یا مسئله ) انگیزه تأثیر مهمی دارد چرا که برای شروع فرآیند خلاق وجود انگیزه ضروری است و در مرحله دوم که آمادگی برای پاسخ یا راه حل است ، بررسی ، جستجو ، مطالعه و جمع آوری مدارک در خصوص موضوع انجام میپذیرد. به رغم باور عموم ، این مدل حاکی از آن است که اطلاعات بیشتر موجب خلاقیت بیشتر نمیشود . بیشتر اوقات افرادی که تازه وارد یک رشته شدهاند خیلی بیشتر از افرادی که مدت طولانی در آن زمینه تلاش کردهاند ، کار خلاق عرضه میکنند . همانگونه که تحقیقات تجربی نشان میدهند دانش مهم نیست بلکه راه کسب آن مهم است . در مرحله سوم جستجوی حافظه و محیط اطراف برای ایجاد راه حل ممکن است ؛ که انگیزه و مهارتهای خلاقیت در این مرحله مؤثر است .در مرحله چهارم که آزمایش پاسخ ممکن در مقابل اطلاعات و معیارهای واقعی دیگر است مهارتهای مربوط به موضوع ضرورتی است که بتوان پاسخ ممکن را با مقیاس و اطلاعات موجود مقایسه کرد و به این نتیجه رسید که آیا راه حل ممکن موفقیتآمیز بوده یا اینکه پاسخ مستدل نیست و امکان تولید وجود ندارد و راه حل به شکست انجامیدهاست . و یا اینکه راه حل توانسته است ما را به هدف نزدیک کند .نوآوری :نوآوری یا ابداع ،
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 36
کارآفرینی در ایران
بطور خیلی اتفاقی در قسمت ارائه توضیحات (Comments) یکی از مطالب سایت موسیقی ما یعنی گفتگوی هارمونیک بحث کار آفرینی رخ داد. موضوع هیچ ربطی به مدیریت یا علوم انسانی نداشت، بلکه داستان راجع به شخصی بود که علاقمند به دانش بوده و ضمن اختراع کردن چند محصول در نهایت یک سیستم تولید صدا برای سازهای موسیقی الکترونیکی مانند ارگ اختراع کرده است که امروزه بسیار مورد توجه علاقمندان موسیقی می باشد. اگر علاقمند بودید می توانید این مطلب را در اینجا بخوانید "لورنس هموند : اختراع کافی نیست" . به دنبال آن سعی کردیم تا در سایت سیمرغ به تعریفی از لغت کارآفرین یا همان entrepreneur بپردازیم که آنرا نیز می توانید در این مطلب بخوانید "Entrepreneur یا همان کارآفرین " . اما مناسب دیدیم در اینجا چون فقط راجع به کشور خودمان صحبت می کنیم بحثی را آغاز کنیم که در آن به علل عدم وجود یا کمبود روحیه کارآفرینی در کشور خود بپردازیم. همچنین از شما دوستان تقاضا می کنیم تا بدور از مسائل حاشیه ای در صورت علاقه برای ما نظرات خود راجع به این موضوع را ارسال کنید. قبل از همه یک تعریف از کارآفرینبطور ساده کارآفرین به شخص حقیقی یا حقوقی ای گفته می شود که توانایی تحمل ریسک - اغلب مالی - را دارد و میتواند یک ایده اولیه را به یک فعالیت اقتصادی تبدیل کند. همه ما می توانیم یک کارآفرین باشیم، چه کارمند، چه کشاورز و ... در هر پست و مقامی که باشیم در راه انجام فعالیت های خود می توانیم کارآفرین بوده و ایده های خود برای بهبود انجام کارها را به واقعیت تبدیل کنیم. یک کشاورز می تواند با راه اندازی روشهای جدید کاشت، آبیاری، نگهداری و ... کمیت یا کیفیت محصولات خود را بالا ببرد. یک کارمند می تواند برای انجام فعالیت های روزانه و البته در چهارچوب اختیارات خود روشهای جدیدی را اختیار کند تا انجام کارها برای خود و ارباب رجوع سریعتر و با کیفیت بالاتری صورت پذیرد. یک مهندس یا شرکت می تواند با قبول هزینه های تولید آزمایشگاهی، نمونه ای از یک محصول را تولید کرده و در صورت مفید بودن آنرا تولید انبوه نماید و به جامعه خود خدمت کند. یک مربی تیم فوتبال می تواند با اتخاذ روشهای مدیریتی و arrange یک تیم به موفقیت های بسیار دست پیدا کند و .... همانطور که مشاهده می کنید در تمام مثالهایی که آورده شد نوعی ریسک وجود دارد. این ریسک ممکن است باعث از بین رفتن محصول کشاورز شود یا باعث شود تا کارمند توبیخ یا اخراج شود و یا سرمایه گذاری آن مهندس یا شرکت به هدر رود. و دست آخر آنکه آن مربی تیم ممکن است سمت یا اعتبار خود را از دست دهد. بنابراین مشاهده می کنید که بسادگی میتوان این نتیجه را گرفت که "کارآفرینی بدون ریسک امکان پذیر نمی باشد." شاید از همین جمله بتوان فهمید که چرا در کشور ما در میان جوانان کارآفرینی جایگاه والایی ندارد، فعلا" اجازه دهید بحث فنی را ادامه دهیم. کارآفرین چه ویژگیهایی دارد - خود اتکایی از اولین خصوصیات یک کار آفرین می باشد. با کمک این نیرو کارآفرین می تواند به مبارزه با سختی ها بپردازد. بنابراین اگر می خواهید کار آفرین باشید باید این توانایی را در خود تقویت کنید. - نیاز به انجام دادن و بدست آوردن از دیگر خصوصیات یک کارآفرین می باشد. اینگونه اشخاص بصورت دائم نیاز به آن دارند که محصول یا خدمتی را ایجاد کنند. از ساده ترین نوع آن مثلا" در فعالیت های خانگی گرفته تا پیچیده ترین کارهایی که ممکن است در تولید یک محصول یا خدمت به آن لازم باشد. - استفاده از نهایت بهره وری از دیگر ویژگی های یک کارآفرین هست. یک کارآفرین همواره می خواهد از وقت خود بهترین استفاده را کند. - تحمل ریسک از دیگر ویژگی های اینگونه افراد می باشد. یک کارآفرین می تواند ریسک ناشی از شکست را پذیرفته و تحمل کند. این ریسک ممکن است مالی یا حیثیتی باشد و یا از دست دادن بسیاری چیزها که مردم عادی در زندگی آنها را داراند، باشد. - آنها شکارچی فرصت ها هستند. کارآفرین بسادگی می تواند میان یک اتفاق بدون خاصیت با دیگری که در دل آن فرصت شکوفایی نهفته است، تمایز قائل