لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 63
آموزش و پرورش ایران
در کشور ما ایران، فراگیرترین نهادی که به امر آموزش و تربیت نیروی انسانی میپردازد، وزارت آموزش و پرورش است که نزدیک به یکچهارم جمعیت ایران را تحت پوشش خود قرار داده است.هفته گذشته سال تحصیلی 85- 86، برای حدود 15 میلیون دانشآموز مقاطع مختلف، 6 میلیون نفر در مقطع ابتدایی، 4 میلیون و 300هزار نفر در مقطع راهنمایی تحصیلی و 4 میلیون و 600 هزار نفر در مقطع متوسطه و پیشدانشگاهی، در کنار1میلیون و , هزار 180معلم آغاز شد. که بر اساس اعلام خبرگزاری ایلنا در 48 هزار مدرسه و 455 هزار کلاس درسی به امر تحصیل اشتغال دارند.
از میان 15 میلیون دانشآموزکشور، یک میلیون و 200هزار نفر اختصاص به نوآموزانی دارد که نخستین سال تحصیلی خود را امسال آغاز کردند.ر قرن 21 ، در نظام ولایت فقیه، یک چهارم از جوانترین مقطع سنی جمعیت ایران ، در شرایطی به امر تحصیل مشغول است که تصور آن نیز برای انسان مشکل و موجبات حیرت است.مشکلات کیفی آموزش در ایران ، در کنار کمبودهایی کمی، از قبیل وجود 32هزار مدرسه تخریبی و خطرآفرین و26هزار و 610 مدرسه غیرمقاوم و هزینه های آموزشی و شهریه های سر سام آور و نیز وجود نابسامانیهای از قبیل اعتیاد، مواد دخانی ، مسائل جنسی ، خشونت ، فقر و سوء تغذیه و ...از جمله آسیبهایی است که جوانترین قشر جامعه ما در معرض آن قرار دارند.نگارنده در طی 3 مقاله ، 2 بخش را به کمبودهای کمی آموزش و پرورش کشور اختصاص و در بخش سوم به بررسی مشکلات کیفی آموزش در ایران در پرتو کمبودهای کمی آن میپردازم. بودجه آموزش و پرورش ایراندر بخش آموزش و پرورش که در هر کشورى کلید توسعه پایدار و مبناى رشد و پیشرفت جامعه است، ملاحظه مى شود که در ایران همواره به دلیل کثرت نیروى انسانى و گستره وسیع دامنه عملیات آن ، بودجه آموزش و پرورش با کسری مواجه است . در سال ۸۴ آخرین سال حکومت خاتمی این وزارت خانه با کسرى شدید ۳۳۰۰ میلیارد تومانى مواجه بود و بودجه سال 85 با وجود افزایش تعداد دانش آموزان و بالتبع افزایش نیازها تنها 1700 میلیارد تومان از کسری 3300 تومان را تامین کرده است. بنابراین هنوز وزارت آموزش و پرورش با کسری بودجه روبرو است. شایان توجه است درحالی که بودجه وزارت آموزش و پرورش در امسال تنها 15 درصد افزایش داشته است ، بودجه برخی نهادهای مذهبی تا 200 درصد افزایش یافته است!محمدرضا محدث معاون از برنامهریزی و توسعه مدیریت وزارت آموزش و پرورش اعلام کرد: طی سالهای ۱۳۷۰تا ۱۳۷۴این وزارتخانه از لحاظ اعتباری دوران رکود را گذارند و بدترین دوران سال ۱۳۸۳بود که سهم این وزارت آموزش و پرورشاز تولید ناخالص ملی به ۲/۵ درصد رسید. اکنون سهم این وزارتخانه از تولید ناخالص ملی از به 3 درصد ارتقاء یافته است و محمود رشیدی "وزیر" آموزش و پرورش نیز اعلام کرد که بودجه سال 85 آموزش و پرورش را قریب به 6 هزار و 100 میلیارد تومان اعلام کرد. برای اینکه وضعیت نابسامان آموزش و پرورش کشور مشخص گردد لازم است خاطر نشان خوانندگان محترم سازم که در سال 59 در دوران اولین حکومت منتخب و آزاد ملت که برنامه عدم وابستگی به فروش نفت و کاستن از حجم آن را به اجرا در آورده بود و کشور دچار جنگ نیز میبود و خرانه کشور همچون سال 85 ، از اضافه درآمدهای میلیاردی از قبل قیمت 70 دلاری هر بشکه نفت برخوردار نبود، سهم آموزش و پرورش را از تولید ناخالص ملی صرفا بعلت اهمیتی که حکومت وقت برای رشدکیفی نیروی انسانی قائل بود، 4.3 درصد قرار داده بود. کمبودهای کمی در مدارس کنونی زمانی بخوبی آشکار میگردند که بدانیم برای رییس سازمان آموزش و پرورش آذربایجان شرقی در مصاحبه با ایرنا " متوسط سرانه دانش - آموزی برای مقاطع سهگانه تحصیلی دراین استان را ۱۱۰هزار ریال ذکر میکند ومی افزاید که این رقم برای حمل یک بشکه نفت در زمستان به مدارس روستایی آذربایجانشرقی هم کافی نیست!و مجموع ۸۰میلیارد ریال سرانه دانشآموزی این استان در بین ۷۵۰هزار دانشآموز مشغول به تحصیل این استان تقسیم میگردد ."دراین میان در مقام مقایسه در سال 84، در دوره خاتمی بودجه دبیرخانه مرکزی ائمه جمعه را به میزان 100 میلیارد ریال افزایش داد و میزان بودجه نهادهاى مذهبى در بودجه سال 85 در دوره احمدی نژاد به طور متوسط "صد در صد" افزایش یافته است! کلاسها ی مخروبه و آموزشگاه هاو فاصله 50 درصدی تا حد مطلوبمدیرکل دفتر پاسخگویی به شکایات وزارت آموزش و پرورش" از حضور 15 میلیون دانش آموز و حدود یک میلیون نفر جمعیت فرهنگی در 596 هزار و 370 کلاس درس در مدارس سراسر کشور خبر داد. تعداد آموزشگاه های سراسر کشور را 85 هزارو 455باب مدرسه اعلام کرد و گفت: این تعداد مدرسه در محاسبات آموزش و پرورش و با در نظر گرفتن شیفت های آموزشی 150هزار نوبت آموزشگاهی محسوب می شود و برای رسیدن به حد مطلوب آموزشی با کمبود 50 درصدی آموزشگاه روبرو هستیم. سال تحصیلی 85-86 درحالی آغاز میشود که 26هزار و 610 مدرسه غیرمقاوم، 32هزار مدرسه تخریبی و خطرآفرین و 5 هزار مدرسه در کل کشور استیجاری هستند."درواقع از مجموع 15 میلیون جمعیت دانش آموزی ایران تعداد 9 میلیون و 200 هزار نفرشان از آموزش مناسب برخوردار نیستند و در مدارس دونوبته تحصیل میکنند. برای حذف تمام مدارس دو نوبتی، 210 هزار میلیارد ریال اعتبار مورد نیاز است که تاکنون هیچ اعتباری به آن اختصاص نیافته است. مطابق اظهار نظر معاون سازمان نوسازی،توسعه و تجهیز مدارس، در حال حاضر 152 هزار و 484 کلاس در کشور در شرایط 2 نوبته قرار دارند. 300 میلیارد تومان تعهد خیرین مدرسهساز امسال نیز همانند سالهای تحصیلی گذشته سهم بزرگ و تاثیرگذار خود را در
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 43
آموزش مذهبی
تعلیم برنامه آموزشی
By:Elaine mecreery
دیباچه
مذهب یک پدیده انسانی جامع و فراگیر است. تقریباً هر جامعه ای در سرتاسر تاریخش یک بینش یا شناخت مذهبی از جهان داشته است. مذهب ، جهانی را که ما در آن زندگی می کنیم شکل داده است و در آینده نیز این نقش را بازی خواهد کرد. اگر آگاهی ما از خود بعنوان یک جامعه جهانی افزایش یابد، بطور همزمان حوزه و محدوده بیکران چشم اندازهای مذهبی نیز به جهان معرفی می شوند. برای میلیونها انسان مذهب یک بخش بنیادی از آزمایش و تجربه بشر بوده و نیرویی است که به زندگی معنا می بخشد و برای زندگی راهنماست؛ از نظر گروهی دیگر مذهب برای نمایاندن جنبه برتر زندگی آنها شکل گرفته است، اما این افراد (گروهها) در جوامعی زندگی می کنند که قوانین، تقویمها و فرهنگ آن براساس سنت ها(باورهای) مذهبی شکل گرفته اند، در صورتیکه رد اعمال رسمی مذهبی درک معنوی این تجربه بشری را از بین می برد. رشد در سنین جدید (شاید به معنای سن بلوغ) باعث بروز اعمال و شعائر مذهبی در فرد می شود و در این دوره نوع بشر جستجو برای رسیدن به خدای متعال را ادامه می دهد.
با توجه به این مضمون (زمینه) لازم است بچه ها (دانش آموزان) را که در دنیای امروز زندگی و رشد می کنند آشنا بشوند با تفاوتها و شیوه تکامل جستجوی مذهبی در میان نوع بشر . بسیاری از بچه هایی که به آنها آموزش می دهیم، متعلق به جوامع مذهبی خاصی هستند که دیگران به آن تعلق ندارند، اما تمام شاگردان باید در فرآیند تفکر درباره یک زندگی مذهبی پایدار شرکت کنند. ما از کجا آمده ایم؟ چرا ما در این جهان هستیم؟ پس از مرگ چه اتفاقی برای ما می افتد؟ بنابراین آموزش مذهبی (RE) تلاش می کند بچه ها را در مسیر شخصی زندگیشان کمک کند، آموزش مذهبی به بچه ها کمک می کند (فرصت می دهد) تا اعتقادات شخصی، ارزشها و سبک زندگی خود را منعکس کنند و همزمان اعتقادات، ارزشها و شیوه زندگی دیگران را نیز بشناسند.
آموزش مذهبی نباید با پرورش آن اشتباه شود. بچه ها در خانواده هایشان و جوامع خود باورها و اعمال مربوط به مذهب خود را فرا گرفته اند بچه ها در خانواده به پیروی از گامهایی که خانواده سنت ها و اعتقادات خانواده در این راستا برداشته، تشویق می شوند. بچه ها با سنت ها، داستانها و شیوه زندگی جامعه مذهبی آشنا می شوند، که به آن تعلق دارند. چنین پرورشی پاسداری از مذهبی است که به آن تعلق دارند. اما این بخشی از اهداف آموزشی مذهبی مدرسه نیست. آموزش مذهبی در تلاش برای تغییر مذهب کسی یا اینکه فرد را به مذهب دیگر فرا بخواند و یا اینکه به مذهب خاصی حق بدهد و بچه را در محدوده یک سنت دینی خاصی قرار دهد، نیست؛ در عوض به بچه ها فرصت می دهد برای یادگیری باورهای مذاهب گوناگون دنیا در جهتی که بتواند زندگی شخصی آنها را پربار کند.
جایگاه RE در برنامه ریزی درسی
شناخت و درک
یکی از اهداف اساسی آموزش مذهبی گسترش دانش و درک دانش آموزان درباره مذهب است. آنها باید یاد بگیرند که مذهب مسئله ای همه جانبه است و باید راجع به تعدادی از مذاهب اصلی دنیا تحقیق کنند؛ یکی از این مذاهب اصلی می تواند مذهب خودشان باشد، اما حتی بچه هایی که به یک مذهب (هیچ مذهبی) تعلق رسمی ندارند باید گسترش فهم خود از جهان را آغاز کنند و جایگاه ادیان را در دنیا و اینکه چگونه با دیگران و محیط اطراف رابطه برقرار کنند، بدانند بچه ها از طریق RE ، تفکر درباره سئوالاتی که از علاقمندی همیشگی بشر نشات می گیرد، را آغاز می کنند و می توانند راجع به تشابهات و تفاوتهای بین پاسخهایی که در جوامع گوناگون به این پرسش ها داده می شود، تحقیق کنند.
مهارتها
آموزش مذهبی درباره برداشتن موانع دانش نیست. بخش مهمی از این فرآیند، گسترش مهارتها از طریق شاگردانی است که توانایی ترویج چنین شناختی را دارند. RE به گسترش مهارتهای تفکر بحرانی کمک می کند، این مسئله به بچه ها این توان را می دهد تا درباره ی دنیای اطرافشان تفاوتهای آگاهانه داشته باشند، به بحث درباره اهمیت موضوع بپردازند و به عقاید دیگران گوش داده و واکنش مناسب نشان دهند مفاهیم
مذهب اساساً یک فعالیت تکامل یافته است. آموزشی که ما به بچه ها می دهیم باید او را قادر سازد تا مفاهیم انتزاعی مذهب را حس کند (دریابد). بدینوسیله از طریق RE بچه ها شروع به افزایش دانش مذهبی، درک افت و دستور زبان مذاهب، تا جائیکه بتوانند افکار شخصی خود را به طور روشن بیان کرده و با دیگران وارد بحث و گفتگو شوند. یکی از بهترین راههای آشنا کردن بچه های جوان با مفاهیم مذهبی این است که سعی شود مفاهیم جدید با دانش قبلی آنها پیوند داده شود تا بتوانند موضوع را درک کنند. برای مثال : مطالعه درباره ی سازگاری(سازش) مسیحیت، ممکن است با بحثی راجع به ‹‹اعتراف›› و ‹‹پاک شدن›› (آموزش) شروع شود که در آن بچه ها تجربیات شخصی خود را بیان می کنند. راه (روش) دیگر، استفاده از ادبیات است برای عمومی کردن بحث مربوط عقاید مذاهب ویژه. داستان ‹‹داگر›› نوشته شرلی هولز شامل مطالبی است که رابطه بین ‹‹فداکاری›› و ‹‹از دست دادن›› (متضرر شدن) و موضوعات ویژه دیگری را بیان می دارد.
نگرش ها
اشتغال به آموزش مذهبی منجر به گسترش (افزایش) نگرش مثبت به خود، دیگران و دنیای اطراف ، می شود. RE مستلزم تحقیق درباره منشأ ارزشهای ادیان و اینکه چگنه این اعتقادات بر زندگی روزمره ی ما تأثیر می گذارند، می باشد RE یک تلاش
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 23
آموزش بزرگسالان
تاریخچه
دبیرستانهای مردمی و انجمنهای آموزش بزرگسالان در زمره قدیمیترین مراکز سازمان یافته ارائه کننده دورههای آموزش بزرگسالان درکشور سوئد محسوب میگردند. با اعمال تغییرات ساختاری درحوزه آموزش سوئد طی قرن 19، روند توسعه آمورش بزگسالان تسهیل یافت. افتتاح نخستین مراکز آموزش متوسطه مردمی ویژه آموزش بزرگسالان در سال 1868 خود مبین این مطلب است. گفتنی است که سایر مراکز آموزش متوسطه مردمی کشور سوئد در آغاز قرن20 پدیدار شدند. انجمنهای آموزش بزرگسالان در کشور سوئد به واسطه توسعه جنشهای مردمی تشکیل گردید.ازجمله توسعه جنشهای مردمی نظیر جنبشهای مذهبی و جنبشهای سیاسی میتوان به نیاز اعضای جنبش به برخورداری از اطلاعات و بالابردن سطح آگاهی افراد از نیروی بالقوه خود اشاره نمود. گفتنی است که جامعه علمی این نیازها را تامین نموده، جنبشهای مردمی نظارت بر حوزه آموزش را به دست گرفته و نخستین گروههای آموزش بزرگسالان کشور طی سال 1902 شکل گرفت. علیرغم ارائه دورههای معمول آموزش بزرگسالان در مدارس ایالتی، طرح توسعه مدارس ویژه آموزش بزرگسالان کشور سوئد طی دهههای 60 -1950به اجرا در آمد. مدارس شبانه ابالتی ویژه بزرگسالان نیز در آوریل سال 1938 تاُسیس گردید. طی دهه 1950نیز افراد بزرگسال کشور سوئد از امکان حضور در دورههای آموزش تکمیلی برخوردار گردیدند.
لازم به ذکر است که مدارس شبانه ابالتی ویژه بزرگسالان ، ابتدا توسط انجمنهای آموزش بزرگسالان اداره میگردید، تا اینکه درسال 1963 مدارس مذکور از امتیازات ایالتی برخوردار گردید.
در این اثنا و با گذر از دوره گذار، توسعه کلیه مدارس شبانه ابالتی ویژه بزرگسالان تحت نظارت شهرداریهای کشور در آمد.علاوه بر این دورههای آموزش فنی و حرفهای بزرگسالان به صورت دورههای آموزشی پاره وقت و توسط مدارس فنی و حرفهای ارائه گردید. در سال 1967 اقداماتی در خصوص اعمال اصلاحات تدریجی در حوزه آموزش بزرگسالان سوئدی به عمل آمد که از آن جمله میتوان به پذیرش دانشجویان در دورهها ی آموزش ایالتی، ملی و شهری (منطقهای) اشاره نمود. در نتیجه اعمال چنین اصلاحاتی، مدارس شبانه متوسطه و تکمیلی ایالتی ازفعالیت بازمانده و از سال 1968 تحت نظارت شهرداریهای کشور فعالیت مینمایند. در سال 1997 گذراندن دوره های آموزش پایه برای افراد بزرگسال کشور الزامی گردیده و با آموزش بزرگسالان تحت نظارت شهرداریهای کشور ادغام گردید. لازم به ذکر است که دورههای آموزش بزرگسالان تحت نظارت شهرداریهای کشور بخشی از سیستم آموزش ایالتی کشور سوئد محسوب میگردد. ازسال 1986 مسئولیت برگزاری و نظارت بر دورههای آموزش زبان سوئدی ویژه مهاجرین به شهرداریها ی مناطق مختلف کشور تفویض گردیده است.
چارچوبهای قانونی
طبق قانون مصوب 1975ویژه آموزش بزرگسالان کلیه شهروندان شاغل سوئدی از حق مرخصی بدون حقوق، جهت حضور در دورههای آموزشی برخوردارمیباشند. لازم به ذکر است که محدودیت قانون مذکور مشروط بر این است که افراد شاغل بزرگسال سوئدی به همکاری با یک کارفرما طی12-6 ماه گذشته مبادرت نموده باشند.کلیه افراد شاغل سوئدی هم چنین بدون احتساب موقیت شغلی از حق حضور دردورههای آموزشی که توسط اتحادیههای تجاری ترتیب داده شده است، بر خوردارمیباشند.
علاوه بر این نه کارفرما و نه اتحادیههای تجاری از حق اولویت بندی برخوردار نبوده و به عبارت دیگر هیچ گونه محدودیتی بر حضور شاغلین در دورههای آموزشی بزرگسالان وجود ندارد. دورههای آموزش بزرگسالان در سطح ایالتی و منطقهای کشور سوئد رایگان است. علاوه بر این کمک هزینههای بلاعوض تحصیلی و وامهای آموزشی نیز به داوطلبین اعطا میگردد. گفتنی است که از اول جولای 2001 کلیه دانشجویان دورههای آموزش بزرگسالان درکلیه مقاطع آموزشی تحت پوشش چنین کمک هزینهها و وامهای آموزشی قرارگرفته اند. سیستم کمک هزینه تحصیلی دوره آموزش بزرگسالان به صورت کمک هزینههای بلاعوض 5/34درصد و 82درصدی به دانشحویان ارائه میگردد. کمک هزینههای بلاعوض تحصیلی (UBS) نوع دیگری از کمک هزینههای تحصیلی است که به اشخاص غیر شاغل بین ردههای سنی 55-25 سال اعطا میگردد.
موسسات آموزش بزرگسالان
نظام آموزش بزرگسالان کشور سوئد از دورههای آموزش بزرگسالان تحت نظارت شهرداریها (komvux)، آموزش تکمیلی متوسطه، آموزش استثنایی ویژه بزرگسالان (sarvux) و آموزش زبان سوئدی به مهاجرین و افراد غیر بومی (sfi) متشکل میگردد.لازم به ذکر است که مسئولیت برگزاری، نظارت و تامین بودجه کلیه دورههای آموزش ویژه افراد بزرگسال بر عهده شهرداریهای مناطق مختلف کشور میباشد. دورههای آموزش تکمیلی شغلی بزرگسالان نیز در اشکال مختلف آموزش شغلی پیشرفته (ky) و آموزش بازار کار به افراد بزرگسال سوئدی ارائه میگردد. دورههای آموزش پیشرفته شغلی بزرگسالان درکشور سوئد توسط دانشگاههاو دانشکدههای ایالتی، شهرداریها، شوراهای استانی و سازماندهندگان آموزش فردی برگزار میگردد. در سال 1997 طرح آموزش اولیه بزرگسالان با عنوان (kunskaplyfter) در جهت اجرای
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 21
آموزش ابتدایی
ساختار آموزشی
مقطع آموزش ابتدایی شامل کودکان گروه سنی بین 6 تا 14 سال می شود. در مدارس دولتی رایگان این آموزش برای کودکان دختر و پسر اجباری است . مدارس ابتدایی مؤسسات آموزشی ملی هستند که توسط دولت برای تعلیم و تربیت پسران و دختران از طریق دوره اموزش اجباری 5 ساله ایجاد شده اند . طول مدت آموزش در این مدارس 8 سال است . در طول سال تحصیلی92-1991، 6870683 کودک تحت نظر 234154 معلم در 50669 مدرسه ابتدایی آموزش دیده اند .24/95 در صد کودکان در این رده سنی در مدارس حضور یافتند. آموزش ابتدایی برای تمامی شهروندان بدون در نظر گرفتن جنسیت آنها اجباری است و بهصورت رایگان در مدارس دولتی ارائه میشود.مؤسسات آموزشی ابتدایی شامل مدارس آموزش ابتدایی، کلاسهای آموزشی و جبرانی و همچنین مدارس و کلاسهایی است که برای کودکان با نیاز به آموزش خاص( کودکان استثنایی) تأسیس میشود.
ساختار مراکز آموزش ابتدایی
تعداد معلمان زن
تعداد کل معلمان
تعداددختران ثبت نامی
تعدادکل ثبت نامی
تعدادمدارس
سال تحصیلی
95740
225852
3225259
6848083
51055
1990
99474
234961
3238599
6878923
50669
1991
100822
235721
3163808
6707725
49974
1992
102391
237943
3092337
6526296
49599
1993
101557
233073
3065485
6466648
48429
1994
101148
231900
3033082
6403300
48038
1995
94550
217131
3013550
6389060
46292
1996
اهداف دراز مدت آموزشی
از جمله مهمترین اهداف دراز مدت آموزش ابتدایی هماهنگ با اهداف دراز مدت و اصول اساسی آموزش ملی می توان به موارد ذیل اشاره نمود:
1- ایجاد دانشپایه، مهارتها، نگرشها و عادات لازم برای کودکان ترک به منظور تبدیل به شهروندانی خوب و پرورش آنان در راستای اخلاقیات.
2- آماده سازی کودکان ترک برای زندگی و آموزش در سطوح بالاتر و پرورش آنان در راستای علائق و استعدادهایشان.
اهداف کوتاه مدت آموزشی
از جمله مهمترین اهداف کوتاه مدت آموزش ابتدایی هماهنگ با اهداف دراز مدت و اصول اساسی آموزش ملی می توان به موارد ذیل اشاره نمود:
1- خلق محیط آموزشی تحقیقاتی،مولد و مؤثر که به دانشآموزان اجازه میدهد خواستهها و احساسات خود را بیان کرده،نقاط ضعف و قوت خود و خانواده شان را شناسایی نموده واحساس مسئولیت خود را پرورش دهند.
2- خلق محیطهای آموزشی و فوق برنامه که برای دانشآموزان ابزار لازم برای پیدا کردن دیدی وسیع و جامع نسبت به دنیا را فراهم کند.
3- تهیه برنامهها برای اینکه دانشآموزان را از تکنولوژیهای اطلاعاتی و مسائل اجتماعی و فرهنگی مطلع ساخته و آنان را افرادی چند بعدی و در حال پیشرفت دائمی در مسائل آکادمیک و اجتماعی و انسآنهایی با شعور بسازد.
4- وادار ساختن کودکان در فراگیری مهارتهایی که به آنان توانایی پذیرفته شدن در جامعه و محیط اطراف زندگیشان را میدهد.
به طورکلی ترمی توان گفت که هدف اصلی مقطع ابتدایی آموزش دانش و مهارتهای اولیه به کودکان،آموزش راه و رسم شهروند خوب بودن وآماده کردن آنها برای زندگی اجتماعی و مقاطع آموزشی بالاتر با درنظر گرفتن علایق،استعدادها و توانائی های دانش آموزان است.
برنامه های آموزشی
ازجمله مهمترین برنامه های آموزشی مراکز آموزش ابتدایی می توان به زبان ترکی، ریاضی، تعلیمات اجتماعی،علوم، علوم اجتماعی،حقوق مدنی و حقوق بشر،تاریخ جمهوری ترکیه، زبانهای خارجی، علوم مذهبی، فرهنگ و اخلاق، نقاشی- کاردستی، موسیقی، ورزش، حرفه و فن ،کمکهای اولیه و قوانین راهنمایی و رانندگی، فعالیتهای فردی و گروهی و دروس اختیاری اشاره نمود.مدت زمان هر کلاس40 دقیقه است.
نرخ جلسات هفتگی پایه های مختلف تحصیلی
هشتم
هفتم
ششم
پنجم
چهارم
سوم
دوم
اول
دروس
5
5
5
6
6
12
12
12
زبان ترکی
4
4
4
4
4
4
4
4
ریاضی
-
-
-
-
-
5
5
5
تعلیمات اجتماعی
3
3
3
3
3
-
-
-
علوم
-
3
3
3
3
-
-
-
علوم اجتماعی
1
1
-
-
-
-
-
-
حقوق مدنی و حقوق بشر
4
4
4
2
2
-
-
-
زبانهای خارجی
2
2
2
2
2
-
-
-
دین، فرهنگ و
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 25
آموزش الزامی در بهرهوری نیروی انسانی
چکیده
با توجه به گسترش روزافزون علم و فناوری و همچنین ضرورت به روز شدن عوامل سازمانی، آگاهیها و مهارتهای نیروی انسانی شاغل در سازمانها، توجه به آموزش به معنی تمام فرایندهایی که باعث توسعه فردی و صلاحیتهای لازم در رابطه با شغل مورد نظر در کارکنان میشود، ضروری مینماید که البته این آموزشها بایستی با توجه به یک سیستم منظم و معتبر نیازسنجی آموزشی، برنامهریزی و به اجرا درآید. بسیاری از سازمانها آموزش را هزینه تلقی مینمایند و به همین منظور بودجه اندکی را به امر آموزش نیروی انسانی اختصاص میدهند که این طرز تفکر اشتباه باعث عقبماندگی سازمان از فناوری و دانش روز شده است. آموزش هزینه نیست، بلکه سرمایهگذاری در زمینه تحقق اهداف سازمانی میباشد.
مقدمه
در جهان رقابتی امروزه، بیشک یکی از ابزارهای مهم در ایجاد تحول و بقای سازمان و رسیدن به اهداف و رسالتهای مورد نظر، برنامهها و رویکردهای نوین آموزش است؛ در این میان، آنچه مقولة تحول را حیات میبخشد و بقای سازمان را نیز تضمین میکند، عنصر «انسان» و «توسعه منابع انسانی» است.
امروزه آموزش به عنوان یکی از روشهای توسعه منابع انسانی سازمانها مطرح میباشد. هر سازمانی به افراد آموزش دیده و باتجربه نیاز دارد تا مأموریت خود را به انجام برساند. پرورش انسانهای زبده و ماهر که از آن به عنوان توسعه منابع انسانی یاد میشود، ضرورت اجتنابناپذیری است که سازمانها برای بقا و پیشرفت در جهان پرتغییر و تحول امروزی سخت بدان نیازمندند؛ به همین دلیل آموزش به عنوان یکی از وظایف اصلی مدیریت منابع انسانی مطرح بوده و همواره در تدوین برنامههای توسعه یا تغییرات سازمانی به عنوان عامل مهم مورد توجه قرار میگیرد. [1]
بسیاری از علمای مدیریت و اقتصاد بر این باورند که در میان انواع سرمایهگذاریهایی که در جهت ارتقای بهرهوری و نهایتاً توسعه اقتصادی و اجتماعی صورت میگیرد، توانمند ساختن نیروی انسانی به عنوان مؤثرترین عنصر دخیل در تحقق تلاشها، مهمترین و پرسودترین رکن توسعه به شمار میرود. آموزش و بهسازی منابع انسانی در عصر کنونی به لحاظ شرایط خاص زمانی، یکی از وظایف اجتنابناپذیر سازمانها و مؤسسات محسوب میشود؛ این مهم اصولاً در غالب برنامههای آموزش مدون و کوتاهمدت یا درازمدت به اجرا در میآید. [2]
در هر صورت به این نکته باید توجه داشت که صرفاً ارائه آموزش در قالب دورهها و برنامههای آموزشی نمیتواند دلیل قانعکنندهای بر بهسازی نیروی انسانی در سازمان باشد، مگر اینکه با انجام یک ارزشیابی دقیق و جامع این موضوع عیناً لمس شود. یک برنامه آموزشی نمیتواند با ارزش و مؤثر قلمداد شود، مگر اینکه یک ارزشیابی جامع و کامل از آن صورت گیرد. مدیران آموزشی نه تنها باید نسبت به یادگیری کارکنان پاسخگو باشند، بلکه باید نسبت به اینکه این دانشها و مهارتها به عملکرد شغلی کارکنان نیز انتقال یافته، پاسخگو باشند. [3]