دانشکده

دانلود فایل ها و تحقیقات دانشگاهی ,جزوات آموزشی

دانشکده

دانلود فایل ها و تحقیقات دانشگاهی ,جزوات آموزشی

تحقیق درمورد؛ سیری کوتاه در تاریخ عربستان

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 37

 

سیری کوتاه در تاریخ عربستان

عربستان یا شبة جزیرة عربستان سرزمینی است در منتهی الیه جنوب غربی آسیا به شکل مربع مستطیل با ضلعهای نامتساوی که بین 12 و 22 درجة عرض شمالی و 35 و 60 درجة طول شرقی میان افریقا و قسمت بزرگی از آسیا قرار گرفته است. مساحت این سرزمین به دو میلیون و ششصدهزار کیلومتر مربع می رسد. عربستان از شمال به کشورهای اردن و عراق، از شرق به خلیج فارس و دریای عمان و دریای عرب، از جنوب به خلیج عدن و از سوی مغرب به دریای سرخ محدود است. چنانکه می‌بینیم سرزمین عربستان از سه جانب به دریا پیوسته و این سه جانب را پنج دریا فرا گرفته است، و تنها از سمت شمال است که به خشکی منتهی می‌شود. یا این همه درون این سرزمین از آب که مایه زندگانی هر جانداری است بهرة چندانی ندارد. در سراسر این منطقه گسترده رودخانه‌ای که وسیلة حمل و نقل بشد، یافت نمی‌شود. تنها رودی که در آن جریان دارد در وادی حجر در یمن است)، که درازای آن از یکصد کیلومتر بیشتر نیست.

رشته کوههای بلندی که از شبه جزیره سینا آغاز و در امتداد دریای سرخ تا خلیج فارس کشیده می‌شود، همچون دیواری بلند آنرا فرا گرفته است. در خلال این کوهها دره‌های کوچک و بزرگی وجود دارد که عرب آن را وادی می‌گوید. مهمترین این وادیها، سرحان، رومه، دواسر، و حضرموت است. روزگاران پیش از اسلام بعض این وادیها مانند (سرحان) راه تجارتی بوده است. سراسر ساحل دریاهای اطراف آن- جز در چند منطقه- پر از اسفنجها و مانعهای طبیعی است که کشتی نمی‌تواند در آن پهلو بگیرد، اگر از کوههایی که همچون باروی استوار گردد عربستان را فرا گرفته است، بگذرید و بدرون سرزمین برسید به مانعهای دیگری بر خواهد خورد، چنانکه در شمال آن بادیه الشام است که از حدود فلسطین تا جنوب غربی عراق کشیده است، و در جنوب آن بیابان، بیابان وسیع دیگری است بنام نفوذ که هفتاد هزار کیلومتر مربع وسعت دارد و از شن نرم پوشیده است. وزش باد توده‌های شن را از این سو به آن سو می‌برد و ایجاد راه را- در دنیای قدیم- ناممکن می‌ساخت. از جنوب به سمت شرق این شبه جزیره بیابان دیگری است به نام الربع الخالی که تا امروز همچنان خلی است. وسعت این بیابان به پانصد هزار کیلومتر مربع می‌رسد و میتوان گفت پهناورترین بیابانهای خشک و خالی جهانست. بین الربع الخالی و نفوذ بیابان دیگری است به نام دهناء که آنهم از ریگ روان پوشیده است و به خاطر همین مانعهای طبیعی هزاران سال شبه جزیره عربستان در خاموشی و گمنامی بسر می‌برد. بدون تردید اگر دین اسلام در این سرزمین پدید نمی‌آمد، و از آنجا به دیگر سرزمینهای جهان نمی رفت عربستان همچنان در آنزوا بسر می برد، و یا اینکه توجه چندانی بدان نمی شد. با اینهمه نباید پنداشت که پیش از اسلام در این منطقه از آبادانی و تمدن نشانی نبوده است. چنانکه خواهیم نوشت قسمت مستعد آن (جنوب) آبادان بود و دولتهایی در آنجا تأسیس شده است. همچنین در دیگر قسمتها نیز تمدنهایی (هر چند به صورت ناقص) وجود داشته است.

ساکنان این سرزمین را عرب می‌نامند. در اینکه معنی عرب چیست و از چه زمان آن مردم را بدین نام نامیده‌اند و این مردم از کجا بدین سرزمین آمده‌اند هنوز میان نژادشناسان اختلاف است. بعض داستانهای پیش از اسلام که پس از اسلام گرد آمده و به نام تاریخ معروف شده است، گوید چون نام نیای آن مردم یعرب بن قحطان بوده است، فرزندان او عرب نام گرفته‌اند. این ندیم بغدادی دانشمند سدة‌ چهارم هجری که اثر پر ارزش او به نام الفهرست در دست است، از نوشتة ابن ابی سعد، آرد:

چون ابراهیم (ع) به فرزندان اسماعیل که با دائیهای خود جرهم بودند نگریست، از اسماعیل پرسید:

اینان چه کسانی هستند؟

فرزندان من و دائیهای آنان از جرهم.

ابراهیم (ع) به زبانی که بدان سخن می گفت- سریانی قدیم- گفت (اعرب له) آنان را با هم بیامیز. در کتیبه‌هایی که از پادشاه آشوری شلمنصر سوم (895-824 ق.م) باقی



خرید و دانلود تحقیق درمورد؛ سیری کوتاه در تاریخ عربستان


تحقیق؛ سیری کوتاه در تاریخ عربستان

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 37

 

سیری کوتاه در تاریخ عربستان

عربستان یا شبة جزیرة عربستان سرزمینی است در منتهی الیه جنوب غربی آسیا به شکل مربع مستطیل با ضلعهای نامتساوی که بین 12 و 22 درجة عرض شمالی و 35 و 60 درجة طول شرقی میان افریقا و قسمت بزرگی از آسیا قرار گرفته است. مساحت این سرزمین به دو میلیون و ششصدهزار کیلومتر مربع می رسد. عربستان از شمال به کشورهای اردن و عراق، از شرق به خلیج فارس و دریای عمان و دریای عرب، از جنوب به خلیج عدن و از سوی مغرب به دریای سرخ محدود است. چنانکه می‌بینیم سرزمین عربستان از سه جانب به دریا پیوسته و این سه جانب را پنج دریا فرا گرفته است، و تنها از سمت شمال است که به خشکی منتهی می‌شود. یا این همه درون این سرزمین از آب که مایه زندگانی هر جانداری است بهرة چندانی ندارد. در سراسر این منطقه گسترده رودخانه‌ای که وسیلة حمل و نقل بشد، یافت نمی‌شود. تنها رودی که در آن جریان دارد در وادی حجر در یمن است)، که درازای آن از یکصد کیلومتر بیشتر نیست.

رشته کوههای بلندی که از شبه جزیره سینا آغاز و در امتداد دریای سرخ تا خلیج فارس کشیده می‌شود، همچون دیواری بلند آنرا فرا گرفته است. در خلال این کوهها دره‌های کوچک و بزرگی وجود دارد که عرب آن را وادی می‌گوید. مهمترین این وادیها، سرحان، رومه، دواسر، و حضرموت است. روزگاران پیش از اسلام بعض این وادیها مانند (سرحان) راه تجارتی بوده است. سراسر ساحل دریاهای اطراف آن- جز در چند منطقه- پر از اسفنجها و مانعهای طبیعی است که کشتی نمی‌تواند در آن پهلو بگیرد، اگر از کوههایی که همچون باروی استوار گردد عربستان را فرا گرفته است، بگذرید و بدرون سرزمین برسید به مانعهای دیگری بر خواهد خورد، چنانکه در شمال آن بادیه الشام است که از حدود فلسطین تا جنوب غربی عراق کشیده است، و در جنوب آن بیابان، بیابان وسیع دیگری است بنام نفوذ که هفتاد هزار کیلومتر مربع وسعت دارد و از شن نرم پوشیده است. وزش باد توده‌های شن را از این سو به آن سو می‌برد و ایجاد راه را- در دنیای قدیم- ناممکن می‌ساخت. از جنوب به سمت شرق این شبه جزیره بیابان دیگری است به نام الربع الخالی که تا امروز همچنان خلی است. وسعت این بیابان به پانصد هزار کیلومتر مربع می‌رسد و میتوان گفت پهناورترین بیابانهای خشک و خالی جهانست. بین الربع الخالی و نفوذ بیابان دیگری است به نام دهناء که آنهم از ریگ روان پوشیده است و به خاطر همین مانعهای طبیعی هزاران سال شبه جزیره عربستان در خاموشی و گمنامی بسر می‌برد. بدون تردید اگر دین اسلام در این سرزمین پدید نمی‌آمد، و از آنجا به دیگر سرزمینهای جهان نمی رفت عربستان همچنان در آنزوا بسر می برد، و یا اینکه توجه چندانی بدان نمی شد. با اینهمه نباید پنداشت که پیش از اسلام در این منطقه از آبادانی و تمدن نشانی نبوده است. چنانکه خواهیم نوشت قسمت مستعد آن (جنوب) آبادان بود و دولتهایی در آنجا تأسیس شده است. همچنین در دیگر قسمتها نیز تمدنهایی (هر چند به صورت ناقص) وجود داشته است.

ساکنان این سرزمین را عرب می‌نامند. در اینکه معنی عرب چیست و از چه زمان آن مردم را بدین نام نامیده‌اند و این مردم از کجا بدین سرزمین آمده‌اند هنوز میان نژادشناسان اختلاف است. بعض داستانهای پیش از اسلام که پس از اسلام گرد آمده و به نام تاریخ معروف شده است، گوید چون نام نیای آن مردم یعرب بن قحطان بوده است، فرزندان او عرب نام گرفته‌اند. این ندیم بغدادی دانشمند سدة‌ چهارم هجری که اثر پر ارزش او به نام الفهرست در دست است، از نوشتة ابن ابی سعد، آرد:

چون ابراهیم (ع) به فرزندان اسماعیل که با دائیهای خود جرهم بودند نگریست، از اسماعیل پرسید:

اینان چه کسانی هستند؟

فرزندان من و دائیهای آنان از جرهم.

ابراهیم (ع) به زبانی که بدان سخن می گفت- سریانی قدیم- گفت (اعرب له) آنان را با هم بیامیز. در کتیبه‌هایی که از پادشاه آشوری شلمنصر سوم (895-824 ق.م) باقی



خرید و دانلود تحقیق؛ سیری کوتاه در تاریخ عربستان


تحقیق درباره؛ سیری کوتاه در تاریخ عربستان

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 37

 

سیری کوتاه در تاریخ عربستان

عربستان یا شبة جزیرة عربستان سرزمینی است در منتهی الیه جنوب غربی آسیا به شکل مربع مستطیل با ضلعهای نامتساوی که بین 12 و 22 درجة عرض شمالی و 35 و 60 درجة طول شرقی میان افریقا و قسمت بزرگی از آسیا قرار گرفته است. مساحت این سرزمین به دو میلیون و ششصدهزار کیلومتر مربع می رسد. عربستان از شمال به کشورهای اردن و عراق، از شرق به خلیج فارس و دریای عمان و دریای عرب، از جنوب به خلیج عدن و از سوی مغرب به دریای سرخ محدود است. چنانکه می‌بینیم سرزمین عربستان از سه جانب به دریا پیوسته و این سه جانب را پنج دریا فرا گرفته است، و تنها از سمت شمال است که به خشکی منتهی می‌شود. یا این همه درون این سرزمین از آب که مایه زندگانی هر جانداری است بهرة چندانی ندارد. در سراسر این منطقه گسترده رودخانه‌ای که وسیلة حمل و نقل بشد، یافت نمی‌شود. تنها رودی که در آن جریان دارد در وادی حجر در یمن است)، که درازای آن از یکصد کیلومتر بیشتر نیست.

رشته کوههای بلندی که از شبه جزیره سینا آغاز و در امتداد دریای سرخ تا خلیج فارس کشیده می‌شود، همچون دیواری بلند آنرا فرا گرفته است. در خلال این کوهها دره‌های کوچک و بزرگی وجود دارد که عرب آن را وادی می‌گوید. مهمترین این وادیها، سرحان، رومه، دواسر، و حضرموت است. روزگاران پیش از اسلام بعض این وادیها مانند (سرحان) راه تجارتی بوده است. سراسر ساحل دریاهای اطراف آن- جز در چند منطقه- پر از اسفنجها و مانعهای طبیعی است که کشتی نمی‌تواند در آن پهلو بگیرد، اگر از کوههایی که همچون باروی استوار گردد عربستان را فرا گرفته است، بگذرید و بدرون سرزمین برسید به مانعهای دیگری بر خواهد خورد، چنانکه در شمال آن بادیه الشام است که از حدود فلسطین تا جنوب غربی عراق کشیده است، و در جنوب آن بیابان، بیابان وسیع دیگری است بنام نفوذ که هفتاد هزار کیلومتر مربع وسعت دارد و از شن نرم پوشیده است. وزش باد توده‌های شن را از این سو به آن سو می‌برد و ایجاد راه را- در دنیای قدیم- ناممکن می‌ساخت. از جنوب به سمت شرق این شبه جزیره بیابان دیگری است به نام الربع الخالی که تا امروز همچنان خلی است. وسعت این بیابان به پانصد هزار کیلومتر مربع می‌رسد و میتوان گفت پهناورترین بیابانهای خشک و خالی جهانست. بین الربع الخالی و نفوذ بیابان دیگری است به نام دهناء که آنهم از ریگ روان پوشیده است و به خاطر همین مانعهای طبیعی هزاران سال شبه جزیره عربستان در خاموشی و گمنامی بسر می‌برد. بدون تردید اگر دین اسلام در این سرزمین پدید نمی‌آمد، و از آنجا به دیگر سرزمینهای جهان نمی رفت عربستان همچنان در آنزوا بسر می برد، و یا اینکه توجه چندانی بدان نمی شد. با اینهمه نباید پنداشت که پیش از اسلام در این منطقه از آبادانی و تمدن نشانی نبوده است. چنانکه خواهیم نوشت قسمت مستعد آن (جنوب) آبادان بود و دولتهایی در آنجا تأسیس شده است. همچنین در دیگر قسمتها نیز تمدنهایی (هر چند به صورت ناقص) وجود داشته است.

ساکنان این سرزمین را عرب می‌نامند. در اینکه معنی عرب چیست و از چه زمان آن مردم را بدین نام نامیده‌اند و این مردم از کجا بدین سرزمین آمده‌اند هنوز میان نژادشناسان اختلاف است. بعض داستانهای پیش از اسلام که پس از اسلام گرد آمده و به نام تاریخ معروف شده است، گوید چون نام نیای آن مردم یعرب بن قحطان بوده است، فرزندان او عرب نام گرفته‌اند. این ندیم بغدادی دانشمند سدة‌ چهارم هجری که اثر پر ارزش او به نام الفهرست در دست است، از نوشتة ابن ابی سعد، آرد:

چون ابراهیم (ع) به فرزندان اسماعیل که با دائیهای خود جرهم بودند نگریست، از اسماعیل پرسید:

اینان چه کسانی هستند؟

فرزندان من و دائیهای آنان از جرهم.

ابراهیم (ع) به زبانی که بدان سخن می گفت- سریانی قدیم- گفت (اعرب له) آنان را با هم بیامیز. در کتیبه‌هایی که از پادشاه آشوری شلمنصر سوم (895-824 ق.م) باقی



خرید و دانلود تحقیق درباره؛ سیری کوتاه در تاریخ عربستان


تحقیق در مورد سیری در آثار امام خمینی

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

دسته بندی : وورد

نوع فایل :  .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )

تعداد صفحه : 43 صفحه

 قسمتی از متن .doc : 

 

مقدمه:

در تمام دوران زندگی در انسانی وقایع تلخ و شیرین ابتدا از یک جرقه و از یک اتفاق بوجود می آید. روزی که تحقیق در مورد ویران حضرت امام (ره) پیشنهاد رشته فی البداهه اعلام آمادگی کردم بدون اینکه چیز زیادی ازا ین بعد از شخصیت حضرت امام خمینی (ره) را بدانم و پس امروز که این تحقیق رو به اتهام و در مراحل تکمیل آن است. خدای را بسیار شاکرم که در راه رسیدن به این هدف توانستم عازمان و سالکان طریق دوست را بهتر بشناسم و پی بردن به این مهم که چگونه سروران شعر از ضمیر کسی تراوش نمیکند مگر دارا بودن آنکس از روح بسیار لطلف که آن نیز حاصل نمی شود مگر با معرفت خاص خداوند.

لذا ، حالا که دانستم می خواهیم که بیشتر به انم چرا که سیر در اشعار یک عارف و سالک دلسوخته در حقیقت سیر در افکار و نظریات ایشان می باشد و سیر در افکار ایشان انسان را به سرچشمه احدیت زورتر راهنمامی شود.

آشنایانu ره عشق درین بحر عمیق

غرقه گشتند و نگشتند به آب آلوده

ارواح مقدس و متعالی برگزیدگان و اولیای الهی این کبوتران حریم ملکوت و عندلبیان گلشن لاهوت، که از عالم امر و قرب جوار محبوب ازلی در تنگنای عالم طبع و سراچة ترکیب افتاده و در این دامگاه محنتزای ناسوت گرفتار آمده اند، پیوسته به سان نی از نیستان جداگشته دردمندانه از سینة سوزان نالة اشتیاق برمی آورند و در این غریبستان از دوری یار و دیار شکوه آغاز می کنند این جانهای آرزومند طایر گلشن قدس، همواره سر آن دارند که این تخته بند تن را بهم درشکنند و از این دامگه حادثه پرگشایند و به مرجع و منزل نخستین خود، یعنی جوار و قرب رقیق اعلی، بازگردند و در جایگاه صدق نزد ملیک مقتدر مقام گیرند که گفته اند:

هر کسی کو دور ماند از اصل خویش

باز جوید روزگار وصل خویش

در وصف محبان امام عارفان و مقتدای موحدان علی، علیه السلام، فرمود: « اگر نبود اجل محتوم و وقت معین که خداوند بر آنان مقدر و مقرر فرموده روانهایشان یک چشم برهم زدن در کالبدشان آرام نمی گرفت،« این شیفتگان جمال مطلق چون به درد مهجوری مبتلا گردند با استمداد از جدبات و عنایات حضرت حق، و با تصفیه و تزکیه، حجب را یکی پس از دیگری از میان برمی دارند و به سیر الی الله می پردازند، و با تجلی انوار وحدت از قید کثرت رها می شوند، تا به مرتبه شهود حق رسند و به مقام جمع بعد از فرق نایل آیند.

و اما زبدگانی که برگزیدگان حضرت دوست اند از این مرتبه فراتر می روند؛ چه آنان در نهایت مراحل سلوک به سیر من الخلق الی الخلق می پردازند. یعنی این واصلان و منتهیان را تکلیف ور سالتی است تا مردمان را به سوی مبدأ متعال و کمال اسماء جمال رهنمون گردند.

اینان مأمورند تا اعلام هدایت را برافرازند و معلم ارشاد را برپای دارند و خلق را از ظلمات جهل و گمراهی و درکات استضعاف و ستم برهانند، و آنان را به مقام و جایگاه سعادت و سرمنزل سلامت راهبر شوند. از این روکار این برگزیدگان صعب و دشوار است؛ زیرا از سویی، میل دلشان متوجه معبود و محبوب خویش است و مشتاق وصل مدام، و از سویی به خلق مشغول اند و از دوام وصل محروم. انبیای عظام و اوصیا ی کرام و وارثان مقام آن بزرگواران را چنین حالتی است. نقل است که پیامبر اکرم(ص) چون زیاده به کار خلق می پرداخت و از این راه احساس قبض وگرفتگی خاطر می کرد، از پی رهایی از این کدورت و ملال، بلال را می فرمود: قم یا بلال فأرحنا بالصلوه( ای بلال برخیز و برای نماز آوازده و ما را راحت و آسوده ساز.) و از این ملالت باز رهان.

اولیای الهی که وارثان میراث انبیایند و نایبان مقام ولایت چون به اقتضای وظیفه و تکلیف خویش از پی راهنمایی خلق قیام کنند، از فیض خلوت حضور و شهود باز می مانند؛ از این رو مترصد و در پی فرصت اند تا دیگر بار به حضرت دوست باز آیند و آینه دل را با صیقل ذکر جلا بخشند؛ هرچند که این مقیمان کوی محبت در بحبوحه اشتغال امور ظاهر و حل و فصل کار خلایق باز دلشان از ذکر خدا و نجوای با او غافل و فارغ نمی ماند.

امام خمینی، سلام الله علیکم را نیز چنی حالتی بود. او در همان حال که دل از گرد هرگونه تعلقی پرداخته بود بار سنگین رسالت و رهبری را به دوش می کشید، و خود را مکلف می دید تا از پی رهایی خلق نهضتی عظیم و قوی بنیان، پایه ریزد تا مگر خدای عالم آنرا به انقلاب عالمگیر منتهی گرداند، آنسان که اساس دیرپای نظام جور و فساد در جهان از ریشه برافتد و دیگر بار فروغ جانفزای توحید، کران تا کران گیتی را روشن سازد و عدل و آزادی و برابری و برادری ایمانی چهره افسرده عالم را رونق بخشد.امام،گاه که این وظیفه سنگین فراغتی می یافت، در خلوات و اوقات خاص، به یاری سخنان موزون آبی بر آتش درون می افشاند و با زبان شعر، حدیث درد فراق ر ا با دلدار یگانه باز می گفت. حضرت امام هرگز سر شعر و شاعری نداشت و خود را به این پیشه سرگرم نساخته بود. آن عاشق صادق هرگاه از ادای وظیفه و رسالت خویش فراغتی حاصل کرده شرح درد مهجوری را در قالب الفاظ و



خرید و دانلود تحقیق در مورد سیری در آثار امام خمینی


تحقیق در مورد سیری در ریاضیات 15 ص

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

دسته بندی : وورد

نوع فایل :  .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )

تعداد صفحه : 15 صفحه

 قسمتی از متن .doc : 

 

« سیری در ریاضیات »

ریاضیدانها چگونه زبان یکدیگر را میفهمند؟

اگر به سرزمین جدیدی سفر کنید که زبان مردم آنجا را ندانید و نیز ندانید که در آنجا چه می گذرد، سفر برایتان لذتی ندارد. در قلمرو ریاضیات نیز چنین است. کسی که زبان ریاضی را نداند نمی تواند این علم را درک کند. ارتباط و تبادل نظر ریاضی روزگاری در بین ریاضی دانان مشکل بود، اما آنها با اختراع زبان ریاضی که شامل علائم نوشتاری ویژه ای است، این مشکل را از میان برداشتند.

هندسه فضایی چیست؟

هنگامی که یک سطحهندسی دارای ضخامت شود، از قلمرو هندسة مسطح خارج می شود و وارد هندسه فضایی می گردد. در این شاخه از ریاضیات با چهار شکل اصلی روبرو هستیم.: کره، مخروط، استوانه و چندوجهی. چندوجهی ها حجم هایی هستند که طول، عرض وارتفاع دارند که هر وجه(سطح) آنها یک چندضلعی است. فقط پنج نوع چندوجهی منتظم داریم که عبارتند از:

الف ـ هرم یا چهار وجهی منتظم که هر یک از چهار وجه ان یک مثلث متساوی الاضلاع است.

ب ـ مکعب یا شش وجهی منتظم که هر یک از شش وجه ان یک مربع است.

پ ـ هشت وجهی منتظم که هر یک از هشت وجه آن یک مثلث متساوی الاضلاع است.

ت ـ دوازده وجهی منتظم که هر یک از دوازده وجه آن یک پنج ضلعی است.

ث ـ بیست وجهی منتظم که هر یک از بیست وجه ان یک مثلث متساوی الاضلاع است.

نشانه ها، علامتها و تعریفهای ریاضی

+ به علاوه (به اضافه)، علامت جمع کردن است، مانند: 4 + 3

- منها، علامت تفریق کردن است، مانند: 2 - 4

* ضرب، علامت ضرب کردن است، مانند: 2 * 4

÷ بخش، علامت تقسیم کردن است، مانند: 2 ÷ 8

= مساوی، علامت مساوی بودن است، مانند: 4 - 9 = 2 + 3

نامساوی، علامت نامساوی بودن است، مانند: 2 - 4 4 + 3

بزرگتر از، علامت بزرگتر بودن است، مانند: 4 8 که می خوانند هشت بزرگتر است از چهار.

کوچکتر از، علامت کوچکتر بودن است، مانند: 8 4 یعنی چهار کوچکتر است از هشت.

بی نهایت، علامت بی نهایت است. بی نهایت یعنی عددی که بزرگتر است از هر عددی که فکر کنیم یا بگوییم یا بنویسیم.

پی، علامتی است که برای محاسبة محیط و مساحت دایره به کار می رود. مقدار آن برابر 14159/3 است.

درجه، علامت درجه است. درجه، واحد اندازه گیری زاویه است. یک دایره است.

' دقیقه، علامت دقیقه است. دقیقه برای نشان دادن بخشهایی از یک درجه بکار می رود. هر درجه مساوی 60 دقیقه است.

“ ثانیه، علامت ثانیه است. ثانیه برای نشان دادن بخشهایی از یک دقیقه بکار می رود. هر 60 ثانیه 1 دقیقه است.

عمود، علامت عمود است. عمود خطی است که با خط دیگری زاویة قائمه بسازد.

|| موازی، علامت دو خط راست است که یا یکدیگر موازی هستند. دو خط راست وقتی موازی هستند که امتداد آنها همدیگر را قطع نکند.

انسان اولیه چگونه می شمرد؟

در آغاز، انسان اولیه برای نشان دادن عدد موردنظر خود زا زبان اشاره استفاده می کرد. شاید به ببری که کشته بود یا به سرنیزة همسایه اش اشاره می کرد. یا شاید از انگشتانش برای نشان دادن عدد استفاده می کرد. سه انگشت دست معنی «سه» می داد، خواه سه نیزه یا سه ببر دندان دشنه ای، یا سه غار یا سه سرنیزه.

می دانیم که در زندگی روزمره «عدد» کلمه یا نشانه ای است که بر مقدار و تعداد معینی دلالت می کند. اما لازم نیست آنچه را که ما درباره اش گفتگو می کنیم، مشخص کند. مثلاً «سه» یا «3» می تواند به معنی سه هواپیما، سه قلم یا سه کتاب باشد.

در ابتدا، انسان اولیه می توانست تا دو بشمارد. امروزه هنوز در جهان، قبایلی ابتدایی مانند بومیان بدوی استرالیا ـ ابورجین ها ـ وجود دارند که فقط سه عدد می شناسند: یک، دو و بسیار. اگر یک نفر از این قبیله سه عدد بومرانگ( یا بیشتر داشته باشد، برای شمارش آن فقط عدد بسیار را به کار می برد. البته بیشتر انسانهای اولیه تا ده، یعنی مجموع تعداد انگشتان دستان می شمردند. بعضی فقط تا 20 یعنی مجموع تعداد انگشتان دست و پایشان می شمردند.

هنگامیکه با انگشتان دست شماره می کنید، تفاوتی نمی کند که از انگشت کوچک دست یا از انگشت شست شروع کنید. اما بین برخی از اقوام برای این کار قاعده هایی وجود داشت. مثلاً «زونی» ها (قبیله ای از سرخپوستان آمریکای شمالی) شمردن را از انگشت کوچک دست چپ شروع می کردند. یا سرخپوستان اتوماک امریکای جنوبی شمردن را از انگشت شست آغاز می کردند.

آدمی چون متمدن تر شد، از ترکة چوب، ریگ و گوش ماهی برای نمایش اعداد استفاده می کرد. آنها سه ترکه یا سه ریگ را در کنار هم ردیف می کردند که معنی «سه» را برساند. عده ای با ایجاد شیار بر روی چوب یا گره هایی که به یک طناب می زدند منظورشان را از



خرید و دانلود تحقیق در مورد سیری در ریاضیات 15 ص