لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 32
فعالسازی چشم سوم
چشم سوم با اسامی مختلف از جمله چشم معرفت، چشم بصیرت، چشم دل، چشم درون، تیسراتیل و آجنا خوانده میشود و جایگاه آن در کالبد اثیری و منطبق بر پیشانی در جسم فیزیکی است.
برخی دانشمندان اعتقاد دارند که چشم سوم محلی برای دریافت ادراکات فراحسی، الهام و اشراق و وسیلهای برای ارتباط موجودات با یکدیگر در جهان هستی میباشد. از طریق آنجا میتوان با عوالم و موجودات ماورائی و همچنین با ورای ابعاد مکانی و زمانی ارتباط برقرار ساخت. همچنین با کمک آنجا میتوان هالهها را دید.
برای رؤیت هاله، لازم است که تمرینات باز کردن چشم سوم را انجام دهید، تا چشم سوم خود را تحریک کرده، قدرت گیرندگی آن را افزایش دهید. این کار شما را قادر میسازد که انرژی اطراف سوژه را دریافت کنید. البته بدون انجام این کار هم دیدن هالهی تکرنگ ممکن است، اما اگر چشم سوم شما تحریک و باز نشده باشد، دیدن هالهی یک موجود زنده بسیار مشکل خواهد بود.
به یاد بیاورید که وقتی خیلی خیلی خسته و کاملاً فرسودهاید چه حالی دارید؟ به یاد بیاورید که چه احساسی دارید وقتی برای روزها نخوابیدهاید و به سختی میتوانید چشمهایتان را باز نگه دارید؟ به یاد بیاورید که چه احساسی دارید وقتی چشمهایتان دست از تلاش برای بسته شدن بر نمیدارند؟ به یاد بیاورید که چه حالی دارید وقتی که با چشمهایتان میجنگید تا آنها را باز نگه دارید؟
تجسم این حالتها با تمرکز و توجه کامل، در شما احساسی برمیانگیزد، مانند اینکه تلاش میکنید یک پردهی خیالی سنگین را از پشت چشمهایتان بلند کنید. در چنین حالتی ماهیچههای چشمهایتان خوب پاسخ نمیدهند، بنابراین کار شما تقریباً بطور کامل ذهنی است.
چند لحظه صبر کنید تا این حالت را به خوبی مجسم کنید. کوشش برای باز نگهداشتن چشمان خسته، یک تحریک ذهنی قوی در چشم سوم ایجاد میکند و به تدریج باعث باز شدن آن میشود. اما چگونه؟
این فعالیت گشایشی ذهن ، آگاهی جسمی شما را در محل چشم سوم متمرکز میکند. هنگامی که آگاهی جسمی شما در یک قسمت از بدنتان متمرکز میشود و شما آن ناحیه را تحت نفوذ ذهنی خود قرار میدهید، کالبد انرژی خود را در آن ناحیه به نحوی پویا تحریک میکنید. اگر این فعالیت ذهنی به اندازه کافی ادامه پیدا کند و تلاش ذهنی کافی صرف آن شود، چشم سوم شما شروع به باز شدن خواهد کرد.
اگر شما فعالیت گشایشی ذهن را هنگامی که در حالت آرامش هستید و موضوعی در میدان دید شما قرار دارد ( و بطور مستقیم در حال نگاه کردن به آن نیستید ) انجام دهید، دید هالهای خودبخود ایجاد خواهد شد.
فعالیت گشایشی ذهن که در اینجا شرح داده شد، شبیه تکنیکهای دیداری باز کردن چاکرا است که توسط اکثر استادان کار با انرژی و پیشرفت قوای ذهنی تدریس میشود. فقط به مراتب قویتر و مؤثرتر است. تمرینهای دیداری کار با انرژی به تنهایی ضعیف و کند هستند و یادگیری و استفاده از آنها مشکل است.
توصیه: مرکز بین دو چشم (روی پیشانی) را به نرمی با ناخن بخارانید. این کار به شما کمک خواهد کرد که این نقطه را با آگاهی جسمانی خود به دقت هدف بگیرید.
آگاهی جسمانی خود را به ناحیه بین چشمهای خود منتقل کنید. با تمرکز کامل از این ناحیه آگاه شوید. این ناحیه را به صورت ذهنی بالا بکشید. چنان که گویی تلاش میکنید پلکهایتان را به زور باز کنید. اما به ماهیچههایتان در این ناحیه اجازه ندهید که منقبض شوند یا به هر صورت دیگر پاسخ بدهند ( این تلاش کاملاً ذهنی است).
احساس خود را به دقت مورد توجه قرار دهید. تصور کنید که چشمهایتان خیلی سنگین شدهاند؛ به آنها اجازه دهید که بسته شوند، و چند بار پلکهایتان را بههم بزنید. توجه کنید که برای این کار از کدام ماهیچهها استفاده میکنید.
همین فرمان عضلانی را از طریق آگاهی جسمانی ذهن خود در آن ناحیه به کار ببرید، اما دیگر به ماهیچههای پلکهایتان اجازه ندهید که از فرمان اطاعت کنند.
این کار را دوباره و دوباره تکرار کنید ( بالا بکشید، بالا بکشید، بالا بکشید… ) چنان که گویی یک وزنهی خیالی سنگین را از پشت چشمهایتان بلند میکنید.
این کار را بارها تکرار کنید، اما به خودتان ( یا هیچ یک از ماهیچههایتان ) اجازهی انقباض یا پاسخ ندهید. این کار در آغاز کمی دشوار است، اما با کمی تمرین به راحتی در انجام آن مهارت و تسلط پیدا میکنید.
این فعالیت گشایشی ذهنی خیلی مهم است. اگر میخواهید به روشنبینی و سایر تواناییهای روحی دست پیدا کنید، این تمرین اولین قدم برای یادگیری کنترل چشم سوم است.
در مراحل اولیه ممکن است احساس کنید که ناحیه وسیعی از بالای ابروهایتان را بالا میکشید، حتی تمام پیشانی خود را . این مورد اشکالی ندارد و باز هم میتواند تأثیر لازم را برای باز کردن چشم سوم شما داشته باشد. با تمرین بیشتر خواهید توانست حوزهی تمرکز فعالیت ذهنی خود را کاهش دهید و آن را به ناحیهی بین ابروها ( چشم سوم ) محدود کنید.
اگر این فعالیت گشایشی ذهنی را ادامه دهید، چشم سوم خود را تحریک کرده ، آن را فعال خواهید ساخت. تمرکز یکنواخت و آرام شما روی یک شیئ، چشم سوم شما را با انرژی ساطع شونده از آن شیئ هماهنگ خواهد کرد. این انرژی به مرکز بینایی مغز شما ارسال میشود و در آنجا بعنوان یک تصویر ( یک نوار روشن از نور رنگی ) تفسیر میشود.
توصیه: هر گاه در انجام این عملکرد گشایشی ذهنی، تمرکز و تسلط کافی کسب کرده، آنرا بصورت ذهنی اجرا کنید، متوجه خواهید شد که وزنهی خیالی پشت چشمهای شما در یک سمت آسانتر از سمت دیگر بالا کشیده میشود،که معمولاً سمت راست آسانتر است. اصولاً این احساس ناشی از تفاوت بین دو نیمکرهی مغز شما است که استفاده از یکی به مراتب آسانتر از دیگری است ( نیمکرهی غالب ). اگر این مورد برای شما ایجاد اشکال میکند، با یک فعالیت چرخشی ذهنی، در جهت چرخش عقربههای ساعت در ناحیهی بین ابروها، چشم سوم خود را تحریک کنید. منظور از جهت چرخش عقربههای ساعت این است که صورت خود را به عنوان صفحهی ساعت در نظر بگیرید و جهت صحیح چرخش را با آن بسنجید. برای این فعالیت چرخشی نیز از همان فرمان ذهنی عضلانی استفاده کنید که قبلاً برای باز کردن چشمهای خسته به کار میبردید. اما اکنون آنرا برای چرخش به کار ببرید، چنان که گویی با حرکت چرخشی یک مداد، این ناحیه را تحریک میکنید. بهترین روش این است که برای فعال کردن چشم سوم خود تمرین گشایشی اصلی و این تمرین چرخشی را یک در میان انجام دهید. فعالیت گشایشی ذهنی به هر حال برای هماهنگ کردن چشم سوم شما با هاله لازم است.
توجه: به یاد داشته باشید که همهی این تمرینهای محرک انرژی، به آگاهی جسمانی موضعی خصوصاً آگاهی موضعی در سطح پوست وابستهاند. برای اینکه این تمرینها مؤثر باشند، باید احساس کنید که آنها واقعاً اتفاق میافتند.
معرفی به دوستان
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 25
انتقال اطلاعات به کشورهای جهان سوم
متخصصان علوم اقتصادی و سیاسی تقسیمبندیهای متفاوتی را برای کشورها قائل شده اند؛ مثل کشورهای پیشرفته، صنعتی و جهان اول، در مقابل کشورهای توسعه نیافته، در حال توسعه، جهان سوم و نظایر آن. در این مقاله هدف، تائید، تکذیب و یا بررسی درست و یا غلط بودن این عنوانها نیست؛ بلکه منظور، بررسی مسائل مربوط به انتقال اطلاعات به کشورهای گروه دوم است که از میان عنوانهای فوق، عنوان "جهان سوم" بمناسبت مصطلحتر بودن آن، برایشان انتخاب شده است.
از نظر جغرافیای سیاسی، 49 درصد وسعت کره زمین و 51 درصد جمعیت جهان اختصاص به کشورهای جهان سوم دارد. حدود 40 درصد این کشورها در زمره فقیرترین کشورهای جهان محسوب می شوند و بقیه در قیاس با آنها از فقر کمتری رنج می برند. مشکلات متعددی که گریبانگیر این کشورهاست روی همه عوامل پیشرفت از جمله تولید اطلاعات و یا استفاده صحیح و موثر از اطلاعات تولید شده در خارج از کشور تاثیری عمیق می گذارد.
اصولا" اطلاعات، اساسی ترین عامل برای توسعه و تکامل یک کشور است و بدین جهت جزئی از منابع ملی محسوب می شود که باید توسط هر کشوری در جهت پیشرفت و نیل به خودکفایی و همچنین غنای مادی و معنوی افراد جامعه، مورد بهره برداری قرار گیرد. بعبارت دیگر، صرفنظر از ویژگیهای مختلف فرهنگی (نژاد، مذهب، زبان، جنس و . . .)، ویژگیهای اقلیمی، تجربه، تحصیل و غیره، هر فردی باید امکان دسترسی و دستیابی به اطلاعات موجود در نقاط مختلف دنیا و استفاده از آن را در امر سازندگی خویش و جامعه خود داشته باشد.
بر این اساس، از خصوصیات مهم جوامع پیشرفته صنعتی، با ارزش شمردن اطلاعات، فراهم آوردن مجموعه ای غنی از داده ها و کوشش در تولید و افزایش آنها و اتکای شدید به اطلاعات است. با توجه به نقش حساس اطلاعات در اینگونه جوامع، امکانات کافی برای دسترسی افراد به انواع مختلف اطلاعات تولید شده درکلیه نقاط دنیا فراهم آمده است، در حالی که کشورهای جهان سوم استفاده از منابع اطلاعاتی، حتی در رابطه با اساسی ترین نیازها، با دشواریهای فراوان مواجه است.
از اینرو، اهمیت اطلاعات ایجاب می کند که با بررسی همه جانبه آن در ارتباط با کشورهای جهان سوم چاره اندیشیهایی بشود. هر چند که تا کنون یونسکو و بعضی از سازمانهای بین المللی پروژه هایی را در رابطه با بررسی نیازهای اطلاعاتی کشورهای جهان سوم آغاز کرده اند؛ ولی متخصصان و مسئولان امور اطلاع رسانی و نیز سیاستگزاران این کشورها بطور جدی و پیگیر با مسئله برخورد نکردهاند.
در این مقاله کوشش شده است تا نیازهای اساسی اطلاعاتی در رابطه با توسعه فنی و اجتماعی کشورهای جهان سوم مورد بررسی قرار گیرد و باشناسایی مشکلات و موانعی که در راه دستیابی به این اطلاعات وجود دارد، پیشنهاداتی در جهت بهبود بخشیدن به وضع اطلاعات و نهایتا" رفع این مشکلات ارائه گردد. در اینجا لازم است اشاره شود که بررسی تکنولوژی اطلاعاتی و مسائل مربوط به آن، موضوع دیگری است و ما در این مقاله قصد پرداختن به آن را نداریم.
انواع اطلاعات مورد نیاز کشورهای جهان سوم
قبل از ورود به بحث اصلی، بهتر است که به مناسب بودن اطلاعات در رابطه با نیازهای اطلاعاتی کشورهای جهان سوم مختصر اشاره ای بشود. مناسب بودن اطلاعات ممکن است از ابعاد مختلفی بررسی گردد که خود، نوع نیاز کشورهای جهان را مشخص می کند. در این رابطه موارد زیر از اهمیت خاصی برخوردارند:
الف. مناسب بودن اطلاعات با هدف: برای رسیدن به هر هدف، اطلاعاتی مناسب با آن هدف مورد نیاز است مثلا، امور مربوط به سیاستگزاری، برنامه ریزی، تعلیم و تربیت، تحقیق و توسعه، انتقال تکنولوژی و . . . هر یک دسترسی به اطلاعات متفاوتی را ایجاب می کند.
ب. مناسب بودن اطلاعات یا خصوصیات استفاده کنندگان: میزان تحصیلات، تجربه، زبان، هوش، استعداد و سایر خصوصیات فردی استفاده کنندگان اطلاعات، عامل مهمی در تعیین کمیت و کیفیت اطلاعات قابل استفاده هر فرد است.
پ. مناسب بودن اطلاعات در رابطه با کاربرد آن در محیط: تفاوتهای فرهنگی مانند زندگی در مناطق روستایی یا شهری، بری یا بحری، سرد یا گرم از عوامل مهم مناسب بودن اطلاعات کاربردی در رابطه با محیط کار است.
ت. مناسب بودن اطلاعات با راهها و وسایل انتقال آن: اطلاعات ممکن است از طریق کانالها (مجراها)ی رسمی، یعنی مدارک مکتوب از قبیل کتاب، مجله، گزارش و سایر مواد چاپی و غیرکتابی و یا بوسیله مجراهای غیررسمی، مانند ملاقاتهای حضوری، شرکت در کنفرانسها یا سمینارها و نیز از طریق رسانههای گروهی و وسایل ارتباط جمعی کسب گردد که بهر صورت می بایست مناسب با وسیله انتقال آن باشد.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 32
فعالسازی چشم سوم
چشم سوم با اسامی مختلف از جمله چشم معرفت، چشم بصیرت، چشم دل، چشم درون، تیسراتیل و آجنا خوانده میشود و جایگاه آن در کالبد اثیری و منطبق بر پیشانی در جسم فیزیکی است.
برخی دانشمندان اعتقاد دارند که چشم سوم محلی برای دریافت ادراکات فراحسی، الهام و اشراق و وسیلهای برای ارتباط موجودات با یکدیگر در جهان هستی میباشد. از طریق آنجا میتوان با عوالم و موجودات ماورائی و همچنین با ورای ابعاد مکانی و زمانی ارتباط برقرار ساخت. همچنین با کمک آنجا میتوان هالهها را دید.
برای رؤیت هاله، لازم است که تمرینات باز کردن چشم سوم را انجام دهید، تا چشم سوم خود را تحریک کرده، قدرت گیرندگی آن را افزایش دهید. این کار شما را قادر میسازد که انرژی اطراف سوژه را دریافت کنید. البته بدون انجام این کار هم دیدن هالهی تکرنگ ممکن است، اما اگر چشم سوم شما تحریک و باز نشده باشد، دیدن هالهی یک موجود زنده بسیار مشکل خواهد بود.
به یاد بیاورید که وقتی خیلی خیلی خسته و کاملاً فرسودهاید چه حالی دارید؟ به یاد بیاورید که چه احساسی دارید وقتی برای روزها نخوابیدهاید و به سختی میتوانید چشمهایتان را باز نگه دارید؟ به یاد بیاورید که چه احساسی دارید وقتی چشمهایتان دست از تلاش برای بسته شدن بر نمیدارند؟ به یاد بیاورید که چه حالی دارید وقتی که با چشمهایتان میجنگید تا آنها را باز نگه دارید؟
تجسم این حالتها با تمرکز و توجه کامل، در شما احساسی برمیانگیزد، مانند اینکه تلاش میکنید یک پردهی خیالی سنگین را از پشت چشمهایتان بلند کنید. در چنین حالتی ماهیچههای چشمهایتان خوب پاسخ نمیدهند، بنابراین کار شما تقریباً بطور کامل ذهنی است.
چند لحظه صبر کنید تا این حالت را به خوبی مجسم کنید. کوشش برای باز نگهداشتن چشمان خسته، یک تحریک ذهنی قوی در چشم سوم ایجاد میکند و به تدریج باعث باز شدن آن میشود. اما چگونه؟
این فعالیت گشایشی ذهن ، آگاهی جسمی شما را در محل چشم سوم متمرکز میکند. هنگامی که آگاهی جسمی شما در یک قسمت از بدنتان متمرکز میشود و شما آن ناحیه را تحت نفوذ ذهنی خود قرار میدهید، کالبد انرژی خود را در آن ناحیه به نحوی پویا تحریک میکنید. اگر این فعالیت ذهنی به اندازه کافی ادامه پیدا کند و تلاش ذهنی کافی صرف آن شود، چشم سوم شما شروع به باز شدن خواهد کرد.
اگر شما فعالیت گشایشی ذهن را هنگامی که در حالت آرامش هستید و موضوعی در میدان دید شما قرار دارد ( و بطور مستقیم در حال نگاه کردن به آن نیستید ) انجام دهید، دید هالهای خودبخود ایجاد خواهد شد.
فعالیت گشایشی ذهن که در اینجا شرح داده شد، شبیه تکنیکهای دیداری باز کردن چاکرا است که توسط اکثر استادان کار با انرژی و پیشرفت قوای ذهنی تدریس میشود. فقط به مراتب قویتر و مؤثرتر است. تمرینهای دیداری کار با انرژی به تنهایی ضعیف و کند هستند و یادگیری و استفاده از آنها مشکل است.
توصیه: مرکز بین دو چشم (روی پیشانی) را به نرمی با ناخن بخارانید. این کار به شما کمک خواهد کرد که این نقطه را با آگاهی جسمانی خود به دقت هدف بگیرید.
آگاهی جسمانی خود را به ناحیه بین چشمهای خود منتقل کنید. با تمرکز کامل از این ناحیه آگاه شوید. این ناحیه را به صورت ذهنی بالا بکشید. چنان که گویی تلاش میکنید پلکهایتان را به زور باز کنید. اما به ماهیچههایتان در این ناحیه اجازه ندهید که منقبض شوند یا به هر صورت دیگر پاسخ بدهند ( این تلاش کاملاً ذهنی است).
احساس خود را به دقت مورد توجه قرار دهید. تصور کنید که چشمهایتان خیلی سنگین شدهاند؛ به آنها اجازه دهید که بسته شوند، و چند بار پلکهایتان را بههم بزنید. توجه کنید که برای این کار از کدام ماهیچهها استفاده میکنید.
همین فرمان عضلانی را از طریق آگاهی جسمانی ذهن خود در آن ناحیه به کار ببرید، اما دیگر به ماهیچههای پلکهایتان اجازه ندهید که از فرمان اطاعت کنند.
این کار را دوباره و دوباره تکرار کنید ( بالا بکشید، بالا بکشید، بالا بکشید… ) چنان که گویی یک وزنهی خیالی سنگین را از پشت چشمهایتان بلند میکنید.
این کار را بارها تکرار کنید، اما به خودتان ( یا هیچ یک از ماهیچههایتان ) اجازهی انقباض یا پاسخ ندهید. این کار در آغاز کمی دشوار است، اما با کمی تمرین به راحتی در انجام آن مهارت و تسلط پیدا میکنید.
این فعالیت گشایشی ذهنی خیلی مهم است. اگر میخواهید به روشنبینی و سایر تواناییهای روحی دست پیدا کنید، این تمرین اولین قدم برای یادگیری کنترل چشم سوم است.
در مراحل اولیه ممکن است احساس کنید که ناحیه وسیعی از بالای ابروهایتان را بالا میکشید، حتی تمام پیشانی خود را . این مورد اشکالی ندارد و باز هم میتواند تأثیر لازم را برای باز کردن چشم سوم شما داشته باشد. با تمرین بیشتر خواهید توانست حوزهی تمرکز فعالیت ذهنی خود را کاهش دهید و آن را به ناحیهی بین ابروها ( چشم سوم ) محدود کنید.
اگر این فعالیت گشایشی ذهنی را ادامه دهید، چشم سوم خود را تحریک کرده ، آن را فعال خواهید ساخت. تمرکز یکنواخت و آرام شما روی یک شیئ، چشم سوم شما را با انرژی ساطع شونده از آن شیئ هماهنگ خواهد کرد. این انرژی به مرکز بینایی مغز شما ارسال میشود و در آنجا بعنوان یک تصویر ( یک نوار روشن از نور رنگی ) تفسیر میشود.
توصیه: هر گاه در انجام این عملکرد گشایشی ذهنی، تمرکز و تسلط کافی کسب کرده، آنرا بصورت ذهنی اجرا کنید، متوجه خواهید شد که وزنهی خیالی پشت چشمهای شما در یک سمت آسانتر از سمت دیگر بالا کشیده میشود،که معمولاً سمت راست آسانتر است. اصولاً این احساس ناشی از تفاوت بین دو نیمکرهی مغز شما است که استفاده از یکی به مراتب آسانتر از دیگری است ( نیمکرهی غالب ). اگر این مورد برای شما ایجاد اشکال میکند، با یک فعالیت چرخشی ذهنی، در جهت چرخش عقربههای ساعت در ناحیهی بین ابروها، چشم سوم خود را تحریک کنید. منظور از جهت چرخش عقربههای ساعت این است که صورت خود را به عنوان صفحهی ساعت در نظر بگیرید و جهت صحیح چرخش را با آن بسنجید. برای این فعالیت چرخشی نیز از همان فرمان ذهنی عضلانی استفاده کنید که قبلاً برای باز کردن چشمهای خسته به کار میبردید. اما اکنون آنرا برای چرخش به کار ببرید، چنان که گویی با حرکت چرخشی یک مداد، این ناحیه را تحریک میکنید. بهترین روش این است که برای فعال کردن چشم سوم خود تمرین گشایشی اصلی و این تمرین چرخشی را یک در میان انجام دهید. فعالیت گشایشی ذهنی به هر حال برای هماهنگ کردن چشم سوم شما با هاله لازم است.
توجه: به یاد داشته باشید که همهی این تمرینهای محرک انرژی، به آگاهی جسمانی موضعی خصوصاً آگاهی موضعی در سطح پوست وابستهاند. برای اینکه این تمرینها مؤثر باشند، باید احساس کنید که آنها واقعاً اتفاق میافتند.
معرفی به دوستان
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 17
فصل سوم
مدل ها و تئوری های طراحی آموزشی
مقدمه
طراحی آموزشی (TT ) یک زمینه مطالعاتی است که به پیشرفت یادگیری دانش آموز بستگی دارد مثل زمینه تحصیلی که پایه اصول نظری (علم نظری ) را تامین می کند تا زمینه طراحی آموزشی اصولی شود .
یک پژوهش ؛ اساس نگرش علمی را مبنا قرار می دهد و جذب مستقیم ( صریح ) را در اعمال آن قاعده های کلی تایید می کند تئوری طراحی اموزشی به یک تئوری تجویزی بر می گردد . که در آن متغیرها و موقعیت های تئوری ID ( طراحی آموزشی ) قابل پیش بینی هستند تا نتیجه یادگیری ارائه شود . از طرف دیکر تمرین و روش طراحی آموزشی ID فراهم می کند زمان زیادی صرف می شود تا انسان رشد و کند و یاد بگیرد که چه طو در جهان با مخلوقات دیکر رفتار کند ؛ درزمان معاصر لزوم یادگیری مادام العمر گسترش می یابد زمان این یاد گیری طولانی ات واضح است که این موقعیت یادکیری به وسیله فرهنک و طرز تفکر جامعه( و روحیه فرهنگ و فکری یک زمان ) تاثیر می پذیرد و اغلب این تاثیرات نقش مهمی در طراحی آموزش در فرهنگ های مختلف جهان بازی می کند و اگر چه برای ما غیر ممکن است تا نظریه جامعی درباره همه اختلافات آموزش طراحی کنیم .
ما از محدودیت های این نظریه در کتابی که مدعی است تجویزات بین المللی را ارائه می دهد آگاه هستیم . پس سعی می کنیم یک نظریه ID رل پیشنهاد دهیم باید در امریکای شمالی و اروپایی غربی تمرکز کنیم . در اروپای کنونی می توانیم دو روش موثر را از یکدیگر تشخیص دهیم خلاصه از لحاظ فلسفی پیشرفت در زمینه طراحی آموزشی تاثیر گذاشته است .
در انگلستان و همچنین در کشورهای انگلیسی زبان ؛ شهرت تاثر بسیار مهمی در توصیف پدیده یادگیری دارد . در قسمت های دیکر اروپا به اصطلاح قطعه ای از یک نقطه نظر انگلیسی اساس و بنیاد یک نقش موثر را بازی می کند . در زمان حال می توانیم روی این تاثیرات مختلف اثر بگذاریم مخصوصا اگر اختلافات درون فردی در توضیح و شرح محدود شود .
زبان درسی اهمیت محیط رشد کردن را تحت تاثیر عوامل و نیروهای خارجی فرار می دهد و به لحاظ اهمیت تجربه در یادگیری ارتباط می دهد ؛ بر عکس ؛ اساس و بنیاد بیشتر و داتی کمتر قوه درک و ارتباط را از تظر طی مراحل تکوینی ادارکی و استباطی در ذهن پایه گذاری می کند . تاثیر زبان درسی موجبات پیشرفت فوق العاده تئوری یادگیری در آمریکای شمالی در طی قرن بیسنم را فراهم کرد .
در آمریکای شمالی در نیمه قرت بیستم یک پیشرفت فوق العاده در پژوهش و روش آموزشی وجود داشت که به نظر می رسد پیشرفت های اروپا در زمینه طراخی در طی همان زمان و دوره خیلی موثر نبوده است . شاید قوه درک ایچاد نشده بود . زیرا صحنه فرهنگی و علمی در اروپا مشابه آمریکای شمالی نیست . اما به همان تفاوت در زبان های اروپایی است . در نتیجه در مقابل تعدادی رویگرد اما بدون تعامل توسعه یافت . و برای مشاهده کننده غیر ممکن است یک رویگرد نظریه ای جامع برای تعدادی زبان منفاوت بدهد .
با این زمینه مختصر در معرفی جلد یک ما در ناریخ اخیر طراحی آموزشی در آمریکای شمالی پیش رفتیم و نگاه اجمالی به پیشرفت هایی در اروپا انداحتیم تا روش ها را در تئوری ؛ پژوهش و روش ثبت کنیم .
پیشرفت طراحی آموزشی
هدف یکی شدن در پیشرفت های متفاوت طراحی آموزشی تحقیقی برای مجموعه دانشی است که خط اتصال بین شکاف تئوری های یادگیری است
( برای مثال رفتاری ادارکی و در کوشش عملی پیشرفت سیستم کتاب درسی ) در نتیجه طرح کتب درسی مثل یک علم تجویزی پیشرفت کرد که بر اساس سیستم های نزدیک کننده به یک سلسه پژهش اساسی در فرآیند های رواشناسی یادگیری با راه حل های ذاتی به مشکلات تحصیلی مثل یادگیری خوش بینانه ، حفظ و انتقال می پردازد .
منشاء و اصل در امریکای شمالی می تواند به تلاش های به موقع به وسیله روان شناسان آمریکایی تاثیر بگذارد و در ارتباط بین علم روان شناسی و کوشش عملی تئوری یادکیری در رشته تحصلیی پیشرفت کند .
دو متخصص علوم نظری در قرن جان دیوی است که یک علم زنجیره ای مخصوصی را میان تئوری اداوارد تورن دیک که درباره قاعده کلی یاد گیری تحقیق کرد و مستقیما می تواند در فرایند یاد گیری به کار برده شود . ثورندایک یک مجموعه علمی که شامل امور تحلیل شده یا آنالیز شده روش های تدریس بر اساس یافته عای تحقیقاتش و روش های ارزیابی بود ؛ ارتقاءداد .
گذشته از این ها اصول و عقاید علمی فرن قدیم روی آموزش و پرورش کار می کند . پژوهش تعلیم مبنی بر تجربه مفرط در اروپا قبل از جنگ جهانی اول شروع شد. برای مثال در کشورهایی که آلمانی صحبت می کنند لی یک تدریس آزمایشی را منتشر کرد . مئومان بر اساس روان شناسی اش سه جلد مقدمه در فن آموزش و پرورش منتشر کرد و در دسترس عموم گذاشت.
بیشترین منبع اخیر طراحی آموزشی می تواند به طرز رفتار اثر بگذارد و در روشی جامع در سال 1950 به موقیعت مناسب علمی – کاربردی و علوم اجتماعی دست یافتند جستجو و کامل کردن روان شناسی و تکنولوژی آموزشی هنکامی پدیدار شد که بعد از جنگ جهانی دوم روان شناسان با ارتش در جدال بودند در نتیجه در آموزش دادن تجهیزات و کالای جنگی جستجو و پیشرفت کردند.
موضوع اصلی یک پژوهش پبشرفت و به دست آوردن سیستم برای تحلیل عملیات و طراحی آموزشی و رسیدن به نتیجه یادگیری ویژه است . در آن زمان کسب سیستم های آموزشی به تئوری اتوماسیون و مفهوم سیستم به یک اجزاء پیچیده وابسته به هم ارتباط داشت . سلیس بودن و کنترل اطلاعات در تحلیل یک وظیه یا امر به طور کامل دقیق بود و در مورد آن تصمیم گرفته شد .
حقیقت این گونه تئوری ؛ پذیریفتن تکنولوژی پیشرفته و فرایند یادگیری اتوماسیون است. در نتیجه در قسمتی از گسترش سریع تکنولوژی در اروپا ، عقیده های شبیه به هم ظهور پیدا کرد . در مسکو لولاندا به وسیله محاسیات عددی به تحلیل وظایف آموزش پرداخت و پس از آن دست یافته هایش را در آلمان و آمریکای شمالی منشتر کرد .
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 161
فصل سوم
مقدمه
امروزه دانشمندان و متخصصین علم تغذیه معتقد هستند که بر خلاف گذشته که در رژیم های لاغری روش شمردن کالری مد نظر بوده و برای مبارزه با چاقی توصیه به مصرف غذای کمتر نموده تا در کاهش وزن به همان نسبت موثر گردد انسان میتواند بدون تحمل رنج طاقت فرسای گرسنگی و ناراحتی های ناشی از آن در کمال سیر بودن موفق به لاغری و کاهش وزن مطلوب گردد و از پیامدهای بعدی رژیم های بی اثر مذکور از قبیل کمبود مواد حیاتی و یا بازگشت مجدد وزن کاسته شده و عوارضی که در مواردی خطرناک نیز بوده است و بالاخره صرف هزینه های زیاد که گاه برای کاهش حتی یک کیلوگرم وزن اضافی تحمیل می شود در امان بماند و مهمترین موردی که در تبلیغ روش های لاغری که توسط متخصصین علم تغذیه در سراسر جهان انجام می گیرد و از توجه به آن غفلت میگردد آن است که ذخیره شدن چربی ها مکانیسمی است طبیعی و ژنتیکی پس در این صورت باید منتظر بازگشت مجدد وزن کاهش یافته بود و همانگونه که ذکر گردید دانشمندان به این نتیجه رسیده اند که بهترین و صحیح ترین رژیم غذایی برای کاهش وزن آنست که انسان با تغذیه کامل و عدم ایجاد کمبود در بدن بتواند خود را لاغر نماید و نکته بسیار حائز اهمیت آگاهی انسان نسبت به کیفیت غذاها و آنچه که میخورد خواهد بود و بعبارت دیگر (چه باید خورد و چه نباید خورد) که آنهم بسیار ساده و بدون هیچگونه هزینه و یا زحمتی خواهد بود و بالاخره ثابت گردیده اگر بمنظور رسیدن به وزن کم غذای کمتری مصرف کنیم بهمان اندازه کاهش وزن مشکل تر خواهد شد زیرا با مصرف غذای کمتر هرگز چربی ها از بین رفته و در جای خود باقی خواهند ماند و این موید این مطلب است که وقتی غذا کمتر به بدن برسد سلولهای چرب ( آدی پوستیها)
تا آنجا که ممکن است شروع به ذخیره کردن چربی برای زمانی که غذا کمیاب و یا نایاب گردد میکنند تا در این صورت از آن استفاده نمایند و این ژنتیک انسان است که آنرا میلیون ها سال پیش از اجداد خود (Neonderta) ها به ارث برده و این مکانیسمی است که هنوز در ژن ما وجود دارد و تحقیقات جدید دانشمندان حاکی از آن است که نیمی از افرادی که دارای وزن زیادی هستند و برای رسیدن به وزن کمتر حتی از حد معمول هم کمتر غذا می خورند نه تنها کوچکترین علائمی از لاغری در آنها مشاهده نگردیده بلکه روز به روز هم چاق تر شده اند و این پرسش ها اکثرا از آنها شنیده می شود که :
(نمی دانم چرا هر چه کمتر غذا می خورم باز چاق تر میشوم)
و یا (هر رژیمی را انتخاب نمودم اوائل موثر بود و لاغر شدم ولی بعدا بدون آنکه در خوردن غذا زیاده روی کرده باشم به وزن اول برگشته و مجددا چاق شده ام و چرا وزن من ثابت نمی ماند). در پاسخ به این سوالات که کرارا مطرح می شود باید گفت در آن رژیمهای غذایی هم مقدار غذایی که باید به بدن برسد بسیار کم است و هم از کیفیت مطلوبی که باید داشته باشد برخوردار نیست اگرچه این بدان امید است که چربی ها آب شده و بدن لاغر گردد ولی واقعیت آن است که در این مواقع سلولهای چربی (آدی پوستیها) که کار آنها فقط ذخیره نمودن چربی و آزاد نمودن آن در خون در زمان نیاز بدن می باشد در حالیکه سرشار از چربی هستند در هنگام رژیم قدری خالی میشوند (کاهش وزن) یعنی کم کم از چربی این سلولها کاسته شده و ذخایر آنها رو با تمام میگذارد در این حال ( ) با پایین آمدن سطح این سلولها و اتمام آنها مجددا شروع به تکثیر شدن می نمایند و با اینکه در حالت رژیم این تکثیر