لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 9
«بتن سبک »
بتن سبک طبق تعریف مؤسسه بتن آمریکا ( 87-R 116 ACI ) عبارتست از «بتنی که وزن مخصوص آن به طور محسوسی کمتر از مخصوص بتنی است که با سنگدانه های طبیعی یا شکسته ساخته می شود. » بتن دانه سبک در سه نوع طبقه بندی می شود که عبارتند از : بتن سبک ناسازه ای ، بت سبک سازه ای ، بتن سبک متوسط
ـ بتن سبک ناسازه ای که معمولاً بعنوان جداسازهای سبک مورد استفاده قرار می گیرد ، دارای جرم مخصوصی کمتر از می باشد . با وجود جرم مخصوص کم ، مقاومت فشاری آن حدود 35/0 تا 7 نیوتن بر میلی متر مربع است دو نوع از معمولترین سنگدانه های مورد مصرف در این نوع شامل پرلیت (نوعی سنگ آذرین) و ورمیکولیت ( ماده ای با ساختار ورقه ای شبیه سیکا ) هستند .
ـ بتن های سبک سازه ای دارای مقاومت و وزن مخصوص کافی می باشند ، به گونه ای که کاربرد آنها را در اعضای سازه ای مجاز می سازد . این بتن ها عموماً دارای جرم مخصوص بین 1400 الی 1900 کیلوگرم بر متر مکعب بوده و حداقل مقاومت فشاری تعریف شده برای آنها معادل 17 نیوتن بر میلی متر مربع است . در بعضی حالات امکان افزایش ماقومت تا 60 نیوتن بر میلی متر مربع نیز وجوددارد. در مناطق زلزلهخیز ، آیین نامه ها ، حداقل مقاومت فشاری بتن سبک را به 28 نیوتن بر میلی متر مربع محدود می کنند . بتن سبک اغلب بعنوان جایگزینی مناسب و مکمل برای بتن معمولی و به منظور کاهش وزن سازه به کار می رود هرچند مقاومت فشاری نهایی آن در مقایسه با بتن های معمولی مقدار کمتری است ، معممولاً افزایش هزینه ناشی از اعمال تجهیزات ویژه در ساخت بتن سبک به ازای هر متر مکعب ، با کاهش بار مرده و افزایش مقاومت بتن در مقابل آتش سوزی جبران می شود . کاهش بار مرده در سازه موجب کاهش ابعادی ساختمان ، کاهش ابعاد پی های منفرد و کاهش عرض پی های زیر دیواره ابعاد ستون ها ، تیره ها و همچنین کاهش ضخامت سقف می گردد . این کاهش در جرم بتن مصرفی (کاهش در وزن مخصوص و جرم یکسان است )
موجب صرفه جویی در هزینة ساخت اعضای فوق الذکر و جبران اضافة هزینه ناشی از ساخت بتن سبک خواهد شد. علاوه بر این ، عایق سازی صوتی و حرارتی آن به گونه ای است که در اکثر موارد استفاده از لایه های اضافی جهت عایق بندی جزیی و مالکی را منتفی می سازد که خود از لحاظ اقتصادی به صرفه خواهد بود .
دسترسی به مواد اولیه :
در جهان ، فقط در مناطق محدودی معادن کافی برای سنگدانه های سبک طبیعی که برای ساخت بتن سبک مناسب باشندوجود دارد حال آنکه ، دسترسی به رس ، شیل فراسلیت با کیفیت مناسب برای مقاصد بتن سازی در کانهای مختلف ، امکان پذیر است . سنگدانه های طبیعی علاوه ، بر کمبود منابع قابل دسترسی ، در بعضی از خصوصیات نظیر دانه بندی ، میزان خالص بودن ، غاری بودن از مواد آلی ، مقاومت در برابر یخ زدگی دارای نواقص و کمبودهایی می باشند که سنگدانه های سبک مصنوعی برای ساخت بتن سازه ای به سرعت در حال پیشرفت است ، بخصوص که امروز ، امکان ساخت سنگدانه ها از مصالح مختلف و همچنین طراحی فرایند تولید آنها به گونه ای که واجد خصوصیات ویژه باشد ، وجوددارد . این خواص به گونه ای تنظیم و طراحی می شدند که ویژگی مورد نظر در بتن ساخته شده از این نوع سنگدانه خاص کاملاً مشهود باشد کیفیت سنگدانه ها متاثر از خواص نظیر ضریب انتقال حرارتی ، مقاومت فشاری ، مقاومت خمشی مقاومت پیوستگی مقاومت در مقابل یخ زدگی ، مقاومت در برابر سولفاتها ، مدول ارتجاعی ، میزان انقباض و پایداری حجمی، خواص خزشی و خصوصیات مشابه است .
طرح اختلاط و روش اختلاط بتن سبک :
بعلت سبکی میزان اسلامپ در تولید بتن سبک برای تأمین کارآیی در حدود بتن معمولی باید در حدود تا اسلامپ بتن با سنگدانه های معمولی باشد برای مثال در صورتی که میزان اسلامپ مورد استفاده برای بتن باشن و ماسه معمولی با سنگدانه شکسته معادل 15 سانتی متر باشد اسلامپ بتن سبک معادل 5/7 الی 10 سانتی متر خواهد بود دیگر میزان مصرف مواد حباب زا برای حصول کارایی مناسب در بتن معمولی 4 درصد باشد در بتن با سنگدانه های سبک بسته به وضعیت ظاهری و متخلخل سنگدانه ها در حدود 6 الی 8 درصد خواهد بود افزایش زبری سطح سنگدانهها موجب افزایش میزان حباب هوای مورد نیاز در بتن هوازا خواهد شد . در این موارد استفاده از افزودنی های نظیر سوان کننده ها یا کاربرد توأم روان کننده ها و کندگیر کننده ها به منظور جبران اثر کمبود آب مصرفی ، افزایش حالت خمیری بتن با یک اسلامپ شخص و افزایش کارآیی و سهولت پرداخت سطح بتن توصیه می شود.
معمولاً طرح مخلوط بتن دانه سبک شامل ساخت مخلوطهای آزمایشی با استفاده از سه عیار مشخص سیمان به جای سه نسبت آب به سیمان ( که معمولاً در طرح اختلاط بتن های با سنگدانه معمولی به کار می رود می باشد نسبت بندی ریزدانة سبک و درشت دانة سبک بر اساس وزن آنها ممکن است برای شخص تازه وارد به صنعت بتن ، غیر طبیعی به نظر برسد . نتیجه نهایی نسبت بندی این است که حدود 50 درصد از حجم سنگدانة کل مصرفی ریزدانه می باشد به طور تقریبی 0/1 مترمکعب سنگدانه سبک ( 50 درصد ریزدانه ، 50 درصد درشت دانه ) برای ساخت یک متر مکعب بتن
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 15
بررسی رابطه سبک های دلبستگی با
رضایتمندی زناشویی در دانشجویان متأهل دبیری
چکیده:
هدف اصلی پژوهش حاضر، بررسی رابطه سبکهای دلبستگی با رضایتمندی زناشویی در دانشجویان متأهل دانشگاه تربیت دبیر شهید رجایی است. بدین منظور 62 نفر از دانشجویان متأهل دانشکده علوم انسانی این دانشگاه به تفکیک جنسیت به روش نمونهگیری مبتنی بر هدف انتخاب شدند و آزمونهای رضایتمندی زناشویی انریچ و همچنین مقیاس بازنگری شده دلبستگی بزرگسال کولنیزورید (1990) RAAS بر روی آنها اجرا شد. پس از جمعآوری اطلاعات از روشهای آمار توصیفی (فراوانی، درصد، میانگین، انحراف معیار و ...) و آمار استنباطی (ضریب همبستگی توافقی ، مجذور کا (x2) و آزمون t برای مقایسه میانگینهای مستقل ) استفاده شد. نتایج بدست آمده نشان میدهد که : دانشجویان متأهل با سبکهای دلبستگی ایمن ، از رضایتمندی زناشویی بالاتری برخوردارند و برعکس یعنی دانشجویانی که از سبک های دلبستگی نا ایمن اجتنابی و دوسوگرا برخورداربودند ، میزان رضایتمندی زناشویی آنان نیز بطور معناداری کمتر از افراد ایمن بود. این یافته با بسیاری از نتایج پژوهش های پیشین مطابقت دارد بدین معنا که در وهلة نخست، کیفیت روابط بهتر به وسیله همسرانی گزارش میشود که هر دو دارای دلبستگی ایمناند در مرتبه بعد، توسط زوجهایی گزارش میشود که یکی از آنها دارای دلبستگی ایمن است. همچنین نتایج پژوهش نشان می دهد که بین سبکهای دلبستگی دانشجویان متأهل مؤنث با مذکر تفاوت معنی داری وجود ندارد اگرچه زنان از سطح ایمنی بیشتری در روابط بین فردی و دلبستگی برخوردارند ولی تفاوتها معنی دار نیست . از نتایج دیگر این پژوهش ، نبودن تفاوت معنی داری بین رضایمندی زناشویی در دانشجویان بر اساس جنسیت است . بررسی های قبلی در مورد رضایتمندی زناشویی نیز عموماً نشان می دهد که وضعیت جنس افراد، پیشبینی کننده رضایتمندی نمی باشد .
کلید واژهها : سبک های دلبستگی ( سبک دلبستگی ایمن ، سبک دلبستگی ناایمن اجتنابی ، سبک دلبستگی ناایمن دوسوگرا ) ، رضایتمندی زناشویی ، دانشجویان تربیت دبیر
مقدمه :
” سبک دلبستگی 1 “یکی از مهمترین عوامل مؤثر در تعاملات بین فردی است که در دوران کودکی فرد شکل گرفته و با توجه به محیطی که در آن تحول یافته است، در سنین بعدی ادامه می یابد (بالبی 2 ، 1988 و 1973و1960) . موضوع دلبستگی از زوایای مختلفی مورد پژوهش قرار گرفته است. مثلاً هازن 3و شیور4، درباره دلبستگی و عشق رمانتیک (1987) و دربارة دلبستگی و کار و حرفه (1990)، سیمپسون 5 و همکاران درباره دلبستگی و اضطراب آزمایشگاهی (1990)، هرووتیز6 و همکاران درباره دلبستگی و مشکلات بین شخصی (1993) کوبک 7 و هازن 8 (1991) درباره دلبستگی و از دواج به پژوهش پرداختهاند.
سبک دلبستگی یکی از عوامل شخصی است که بر همسازی و ناهمسازی زناشویی تأثیر می گذارد و تحقیقات بسیاری دربارة آن انجام شده است .همچنین شواهد فراوانی گویای آن است که زوجها در جامعه امروزی برای برقراری حفظ و ارتباط صمیمی و درک احساسات از جانب همسرانشان با مشکلات فراوانی درگیرند. در حقیقت این معضل سبب پریشانی در روابط زناشویی شده است. رضایت از زندگی زناشویی به احساس عینی از خشنودی، رضایت و لذت تجربه شده توسط زن و یا مرد است وقتی که همه جنبههای مشترک زندگیشان را در نظر بگیرند (الیس 9، 1986) . یک تحول مهم در این جهت، این است که تا قبل از دهة هفتم قرن بیستم، تحقیقات انجام شده در خصوص خانواده، به طور عمده حول محور طلاق و اثرات روانی – اجتماعی آن بر اعضای خانواده متمرکز بود، ولی از این دهه به بعد، توجه محققین به مسئله نارضایتی از زندگی زناشویی و راههای افزایش احساس رضایت و شادکامی از زندگی مشترک معطوف شد که هدف این تحقیق نیز حرکت در این جهت است، زیرا به تعیین علل جدائیها پس از وقوع آنها نمی پردازد بلکه با مشخص کردن نحوة تأثیر رابطه دلبستگی با رضایتمندی زناشویی، کوشش می کند تا زمینههای روان شناختی را که به این رضایتمندی منتهی می شود، شناسایی کند. با شناخت این زمینهها، می توان در سطوح مختلف مداخله کرد. میزان از دواجهای با خطر بالا را کاهش داد، بر رضایت و شادکامی از دواجهای موجود افزود و از بعضی ناسازگاریها پیشگیری به عمل آورد و از این طریق، از بسیاری از نابسامانیهای خانوادگی که منجربه هدر رفتن نیروهای عظیم انسانی می شود جلوگیری کرد.
بررسی های قبلی رضایتمندی زناشویی عموماً نشان می دهد که وضعیت جنس افراد، پیشبینی کننده رضایتمندی نمی باشد (اسمیت 10، 1985به نقل از تابع بردبار ، 1383). برای نمونه اسمیت دریافت که بین رضایتمندی زناشویی گروههای زنان و مردان تفاوتی وجود ندارد. با وجود این، فاورز11 (1991) در بررسی رضایتمندی زناشویی مشاهده کرد که مردان بیش از زنان، از دواج خود را با توجه به شاخصهای مالی، والدینی، خانواده، دوستان و شخصیت همسر خود مثبتتر گزارش نمودند( همان منبع ) .
در پژوهش دیگری با عنوان ”رابطه بین دلبستگی و روشهای حل تعارض و رضایت زناشویی (فینی 12، 1999) ایمنی دلبستگی با رضایت زناشویی زوجین همبستگی مثبت داشت. همچنین مذاکره دو جانبه درباره حل تعارضها، مهمترین عامل واحدی بود که رضایت از دواج را برای زنان و مردان پیشبینی می کرد. در این پژوهش، در رابطه بین دلبستگی ایمن و رضایت زناشویی، الگوهای ارتباطی فقط برای زنان متغیر واسطه13 (میانجی) بود. برای مردان الگوهای ارتباطی تنها به طور جزیی واسطه بین دلبستگی ایمن با رضایت از ازدواج بود و اضطراب درباره روابط، تفاوت در رضایت زناشویی را توجیه می کرد . فاتحی زاده و احمدی ( 1384 ) نیز در پژوهشی تحت عنوان " بررسی رابطه الگوهای ارتباطی ازدواج و میزان رضایتمندی زناشویی "که بر روی زوجین شاغل در دانشگاه اصفهان انجام دادند ، نشان دادند که در هردو گروه زنان و مردان همبستگی بیشتر بین رابطه سازنده متقابل و رضایتمندی ، همچنین همبستگی بین رضایتمندی زناشویی و ارتباط اجتنابی متقابل منفی بدست آمد ه است .
رضازاده (1381) در پژوهشی تحت عنوان”رابطه سبکهای دلبستگی و مهارتهای ارتباطی با همسازی زناشویی در دانشجویان“ ،133 زوج دانشجوی متأهل ساکن در خوابگاههای دانشجویی را به روش تصادفی ساده انتخاب کرد. در این تحقیق از فرم تجدیدنظر شده پرسشنامه رضایت زناشویی (اشنایدر، 1977) استفاده شده است، همچنین برای سنجش مهارتهای ارتباطی نیز از پرسشنامه مهارتهای ارتباطی نوران (1967) و برای سنجش دلبستگی از مقیاس 13 جملهای سیمپسون (1990) استفاده شده است. یافتههای این پژوهش در گستره دلبستگی، همخوانی بین سبکهای دلبستگی زوجین (با استفاده از آزمون مجذور کا) را تآیید می نماید. همچنین تفاوت همسازی زناشویی زوجهای دلبسته ایمن در مقایسه با زوجهای ناایمن (با استفاده از آزمون t مستقل) در 3 مقیاس از مقیاسهای آزمون همسازی در سطح (01/0 < x) مشاهده شده است ولی در 9 مقیاس دیگر تفاوت بین دو گروه از لحاظ آماری معنیدار نبود. در نمره کل مقیاسها، تفاوت همسازی زوجهای ایمن در مقایسه با ناایمن فقط در سطح (01/0 < x) معنی دار بود. تفاوت همسازی در زوجین ناایمن و زوجهای مختلط (یکی ایمن و دیگر ناایمن) از نظر آماری معنیدار نبود.
سپاه منصور و مظاهری ( 1385 ) در پژوهشی تحت عنوان " مقایسه مؤلفه های سبک های عشق بین افراد متأهل دارای رضایت و عدم رضایت زناشویی " که بر روی 50 زوج مراجعه کننده به مراکز خدمات مشاوره ای انجام شد ، نشان دادند که افزایش صمیمیت و لذت در تعاملات زوجین می تواند موجب رضایت بیشتر از روابط زناشویی گردد و تعهد به تنهایی موجب بروز رضایت زناشویی نمی گردد . کامکار و جباریان ( 1385) نیز در پژوهشی تحت عنوان " بررسی تأثیر صمیمیت در اختلافات زناشویی " که بر روی 30 زن متأهل که به قصد طلاق و جدایی به مراجع ذیربط مراجعه کرده بودند ، نشان داد که 57% اختلال در روابط زناشویی به دلیل اختلال در روابط عاطفی و صمیمی بین زوجین بوده است . همچنین در پژوهشی تحت عنوان " پیش بینی کننده های سازگاری زناشویی زوج های جوان چهارسال پس از ازدواج " که توسط مظاهری و همکاران به روش تحقیق طولی انجام شده است ، 230 زوج از زوج های شرکت کننده درجشن های ازدواج دانشجویی دانشگاه های شهر تهران به صورت نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. در نخستین سال تحقیق ، کلیه زوج ها پیش از شروع زندگی مشترک خود به طور جداگانه به پرسشنامه های دلبستگی بزرگسالان ، سلامت عمومی و رویکرد نقش جنسی پاسخ دادند . چهار سال بعد در کنار اندازه گیری های دیگری که به طور سالانه انجام می شد ، آزمون سازگاری زناشویی لاک والاس روی زوج های شرکت کننده انجام شد. تحلیل رگرسیون داده ها برای پیش بینی سازگاری زناشویی زوجین نشان داد که عوامل " نارسا کنش وری شوهران " به صورت منفی ، و " زنانگی مردان " و " زنانگی زنان " هردو به صورت مثبت ، به طور معناداری سازگاری زناشویی مردان را چهار سال بعد از اندازه گیری اولیه ، پیش بینی می کردند .این در حالی است
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 16
بررسی رابطه سبک های دلبستگی با
رضایتمندی زناشویی در دانشجویان متأهل دانشگاه آزاد ایذه
چکیده:
هدف اصلی پژوهش حاضر، بررسی رابطه سبکهای دلبستگی با رضایتمندی زناشویی در دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی واحد ایذه است. بدین منظور 62 نفر از دانشجویان متأهل دانشگاه ایذه این دانشگاه به تفکیک جنسیت به روش نمونهگیری مبتنی بر هدف انتخاب شدند و آزمونهای رضایتمندی زناشویی انریچ و همچنین مقیاس بازنگری شده دلبستگی بزرگسال کولنیزورید (1990) RAAS بر روی آنها اجرا شد. پس از جمعآوری اطلاعات از روشهای آمار توصیفی (فراوانی، درصد، میانگین، انحراف معیار و ...) و آمار استنباطی (ضریب همبستگی توافقی ، مجذور کا (x2) و آزمون t برای مقایسه میانگینهای مستقل ) استفاده شد. نتایج بدست آمده نشان میدهد که : دانشجویان متأهل با سبکهای دلبستگی ایمن ، از رضایتمندی زناشویی بالاتری برخوردارند و برعکس یعنی دانشجویانی که از سبک های دلبستگی نا ایمن اجتنابی و دوسوگرا برخورداربودند ، میزان رضایتمندی زناشویی آنان نیز بطور معناداری کمتر از افراد ایمن بود. این یافته با بسیاری از نتایج پژوهش های پیشین مطابقت دارد بدین معنا که در وهلة نخست، کیفیت روابط بهتر به وسیله همسرانی گزارش میشود که هر دو دارای دلبستگی ایمناند در مرتبه بعد، توسط زوجهایی گزارش میشود که یکی از آنها دارای دلبستگی ایمن است. همچنین نتایج پژوهش نشان می دهد که بین سبکهای دلبستگی دانشجویان متأهل مؤنث با مذکر تفاوت معنی داری وجود ندارد اگرچه زنان از سطح ایمنی بیشتری در روابط بین فردی و دلبستگی برخوردارند ولی تفاوتها معنی دار نیست . از نتایج دیگر این پژوهش ، نبودن تفاوت معنی داری بین رضایمندی زناشویی در دانشجویان بر اساس جنسیت است . بررسی های قبلی در مورد رضایتمندی زناشویی نیز عموماً نشان می دهد که وضعیت جنس افراد، پیشبینی کننده رضایتمندی نمی باشد .
کلید واژهها : سبک های دلبستگی ( سبک دلبستگی ایمن ، سبک دلبستگی ناایمن اجتنابی ، سبک دلبستگی ناایمن دوسوگرا ) ، رضایتمندی زناشویی ، دانشجویان تربیت دبیر
مقدمه :
” سبک دلبستگی 1 “یکی از مهمترین عوامل مؤثر در تعاملات بین فردی است که در دوران کودکی فرد شکل گرفته و با توجه به محیطی که در آن تحول یافته است، در سنین بعدی ادامه می یابد (بالبی 2 ، 1988 و 1973و1960) . موضوع دلبستگی از زوایای مختلفی مورد پژوهش قرار گرفته است. مثلاً هازن 3و شیور4، درباره دلبستگی و عشق رمانتیک (1987) و دربارة دلبستگی و کار و حرفه (1990)، سیمپسون 5 و همکاران درباره دلبستگی و اضطراب آزمایشگاهی (1990)، هرووتیز6 و همکاران درباره دلبستگی و مشکلات بین شخصی (1993) کوبک 7 و هازن 8 (1991) درباره دلبستگی و از دواج به پژوهش پرداختهاند.
سبک دلبستگی یکی از عوامل شخصی است که بر همسازی و ناهمسازی زناشویی تأثیر می گذارد و تحقیقات بسیاری دربارة آن انجام شده است .همچنین شواهد فراوانی گویای آن است که زوجها در جامعه امروزی برای برقراری حفظ و ارتباط صمیمی و درک احساسات از جانب همسرانشان با مشکلات فراوانی درگیرند. در حقیقت این معضل سبب پریشانی در روابط زناشویی شده است. رضایت از زندگی زناشویی به احساس عینی از خشنودی، رضایت و لذت تجربه شده توسط زن و یا مرد است وقتی که همه جنبههای مشترک زندگیشان را در نظر بگیرند (الیس 9، 1986) . یک تحول مهم در این جهت، این است که تا قبل از دهة هفتم قرن بیستم، تحقیقات انجام شده در خصوص خانواده، به طور عمده حول محور طلاق و اثرات روانی – اجتماعی آن بر اعضای خانواده متمرکز بود، ولی از این دهه به بعد، توجه محققین به مسئله نارضایتی از زندگی زناشویی و راههای افزایش احساس رضایت و شادکامی از زندگی مشترک معطوف شد که هدف این تحقیق نیز حرکت در این جهت است، زیرا به تعیین علل جدائیهاپس از وقوع آنها نمی پردازد بلکه با مشخص کردن نحوة تأثیر رابطه دلبستگی با رضایتمندی زناشویی، کوشش می کند تا زمینههای روان شناختی را که به این رضایتمندی منتهی می شود، شناسایی کند. با شناخت این زمینهها، می توان در سطوح مختلف مداخله کرد. میزان از دواجهای با خطر بالا را کاهش داد، بر رضایت و شادکامی از دواجهای موجود افزود و از بعضی ناسازگاریها پیشگیری به عمل آورد و از این طریق، از بسیاری از نابسامانیهای خانوادگی که منجربه هدر رفتن نیروهای عظیم انسانی می شود جلوگیری کرد.
بیان مسئله
در این تحقیق ، من در صدد این هستم که مقایسه و بررسی رابطه بین عشق و سازگاری ازدواج دانشجویان متاهل دانشگاه آزاد شهرستان ایذه از طریق پرسش شوندگان مورد تجزیه و تحلیل و ارزیابی قرار دهد و از روش اسناد ومدارک موجود مشخص نماید که بین دانش آموزان دختر و پسران دانشجو از لحاظ عملکرد و رابطه عشق و سازکاری بعد از ازدواج چه تفاوت هایی وجود دارد .
چه اندازه رابطه علاقه و سازگاری در بین دانشجویان ازدواج کرده و متاهل در این دانشگاه وجود دارد
بین دانشجویان ازدواج کرده دختر و دانشجویان پسر در روندکار روزانه و کلاس درس و تدریس چه عملکردی وجود دارد.
چه تفاوت هایی در هر حیطه عاطفی عشقی، اجتمایی و اقتصادی دانشجویان متاهل و غیر متاهل وجود دارد.
محدودیت های تحقیق
محدودیت های تحقیق:
محدودیت های تحقیق به دو دسته تقسیم می شوند: 1. محدودیت هایی که کنترل آنها از عهدة محقق خارج است. 2. محدودیت هایی که کنترل آنها بر عهدة محقق است.
در مورد نخست پراکندگی گسترده دانش آموزان با والدین فرهنگی در مقاطع تحصیلی مختلف و دبیرستانهای مختلف.
اهمیت مسئله
این تحقیق صرفاً در رابطه با مسائل ازدواج و روابط زناشویی و عاطفه و احساس وابستگی که بعد از روابط زناشویی پدید می آید می باشد و با توجه به بررسیها وتحقیقاتی که در این زمینه می شود می توان مشخص نمود که چه عواملی می توانند در ازدواجی از سر عشق و عواطف انسانی دخیل باشند و از این عوامل چه عواملی مضر و چه عوملی می توانند مفید باشند .
بررسی نمودن این عوامل و تحقیق و کار کردن بر روی آنها می توان علل بررسی رابطه ی بین سازگاری ازدواج داشجویان و مشکلات اجتماعیی که در دانشگاه وجود دارد مشخص نمود .
از آنجائیکه ازدواج یک امر مهم و واجب برای هر انسان و جوان می باشد و پیامبر اکرم حضرت محمد(ص) به آن امر کرده که ازدواج نیمی از ایمان یک انسان مسلمان می باشد .
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 35 صفحه
قسمتی از متن .doc :
نام تحقیق:
سبک در محتوا
استاد:
سرکار خانم مریم نریمانی
هنرجو:
سمیه رحمانی
نام رشته:
نقاشی (گروه B)
بخش اول
فصل اول: زندگی هنران
فصل دوم: نظر منتقدان درباره سزان
بخش دوم
فصل اول: دستاوردهای نقاشی معاصر (سزان و حدیث معاصر)
بخش سوم
فصل اول: سزان در آینه نقد هنری
بخش چهارم:
فصل اول: سزان و هنر
مقدمه
مختصری از زندگی سزان ازآنجا که چرا سزان نقاشی را شروع کرد و به او چه لقب هایی دادند یکی از لقب های او پل بود و در کتاب معنی هنر یکی از هنرمندان قرن بیستم این لقب را به او داد.ب و سزان نقاشی را به چه سبکی و به چه نحویی شروع میکند و آیا تاخر زندگی خود با نقاشی بوده و آیا خانواده او موافق با کارش بودند. و مشوق اصلی آن را نام برده ایم و کارهایش را مدیون چه افرادی می باشد می توان در اینجا نامی از هنرمندان که در زندگی سزان او را یاری کردند نام بریم. یکی از آنها زولا که دوستی بود که از کودکی با او بود. پیسارو که به او کمک های زیادی کرده که در مونه و پونس را می توان نام برد.
به نظر من سزان از هنرمندان واقع گرا بود و آن چه را که به دید خود می دید می کشید و بر روی پرده می آورد. و می توان از او کارهای زیادی یاد گرفت حتی در ضربه قلمهایش می توان از او الهام گرفت. او در زمان خود پدر نقاشی بود. در این جا می توان صبحبتهای زیادی در مورد سزان کرد و سخن های هنرمندان در مورد او را چگونه برداشت توضیح داده شده است.
به بیان دیگر این تصور که هنرمندان نیمه دوم قرن و آثارشان را به راحتی می توان در زیر مجموعه سبک ها و یا جنبش های تعریف شده هنری بدون توجه به زمینه ها ارتباطات اجتماعی و از آن مهمتر موضوع و محتوای کارشان – طبقه بندی کرد، امروزه تصوری است سطحی که می تواند منشأ بسیاری از مغالطهها باشد.
سبک یا شیوه اساسا عباراتی هستند که به نمایش ظاهری اثر هنری، و در واقع آن گونه که اثر یا شیئی ظاهراً به نظر می رسد، معطوف بوده و به پیام و مضمونی که به تماشاگر منتقل می شود توجه چندانی نشان نمی دهند.
برای مفسران اولیه مدرنیته وضعیت کاملاً روشن بود: هنر غرب ( که امریکا را نیز شامل می شد) در ذات خود پویا، بالنده و پرتحرک بود، در حالی که هنر غیر غربی تنها در حالت ایستایی به کیفیات حقیقی خود نائل می شد.
در خلال سه دهه گذشته، توسعه سریع فن آوری، گسترش رسانههای جمعی و تسریع ارتباطات باعث فروپاشی دیوارها بین فرهنگ های مختلف شده است. فرهنگ های غیر غربی در این گیرودار، اگر چه فریفته بسیاری از جنبههای هنر اروپایی و آمریکای به نظر می رسند، لیکن مصمم به حفظ بسیاری از جنبه های تمدنی و سنت های ملی خویش هستند هنرمندان این کشورها، غالباً به نوعی
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 22
مهمترین مضامین و
مقایسه سبک خراسانی و عصر بیداری
سبک خراسانی
سبک خراسانی سبکی است که از سرآغاز ادب فارسی تا قرن های پنجم و ششم ادامه داشته است و بزرگانی چون رودکی ، فردوسی ، عنصری و ناصر خسرو در محمل این سبک پای گذاردند
از خصوصیات مهم سبک خراسانی, در مقایسه با سبک عراقی ودورانهای دیگر, خردگرایی شاعران و سخنوران این دوران است.
زبان فارسی در این دوره زبان مادری گویندگان است یعنی گویندگان این دوره برخلاف دوره های زبان فارسی را از روی آثار ادبی پیش از خود نمی آموختند ،از این رو زبان ایشان طبیعی و روان است و در آن تعقید و ابهام نیست.
اما اگر امروزه برای ما برخی از لغات آن مهجور و دشوار می نماید ، به سبب آن است که خراسان بزرگ منطقه ی بسیار وسیعی بود و لهجه های مختلفی چون سغدی و خوارزمی در آن رایج بود . همین امر باعث شده است که در شعر این دوره نام شهر های قدیم خراسان بزرگ و نواحی همجوار آن آمده باشد: خلخ،چگل،نوشاد،قیروان ، ختا،ختن و...
شعر این دوره مشتمل بر مجمو عه ای از لغات است که بسامد آن در دوره های بعد کم می شود و یا یکسره از بین می روند : سعتری ، عرعر، فرخار ، ساتگین ، چرخشت و... که احصاء آنها مشکل است و احتیاج به مطالعات آماری و کامپیوتری است و باید دیوان تک تک شاعران مورد مطالعه قرار گیرد.
برخی از لغات پر استعمال سبک خراسانی از نظر فکری هم جالبند. یکی از آن ها واژه ی ( آز) به معنی طمع و فزون خواهی است که غالبا جاندار انگاشته شده است. دلیل آن این است که آز در اساطیر ایرانی نام دیوی است ، دیوی که همه چیز را فرو می بلعد و اگر چیزی نصیبش نشود خود را بخورد.
فردوسی در مورد آز می گوید:
سوی آز منگر که او دشمن است دلش برده ی جان آهر من است
شعر این دوره شعری شاد و پر نشاط است و روحیه تساهل و خوشباشی را تبلیغ می کند و از محیط های اشرافی و گردش و تفریح و بزم سخن می گوید.
اشعار دوره ی سامانیان و غزنویان نمونه ی این سبک است. در آغاز این دوره تشبیه و استعاره و کنایه را در نظم و نثر راه نبود ولی بعد ها بخصوص منوچهری دامغانی این نوع معانی را در اشعار خود آورده است. تعصب دینی در سبک خراسانی به چشم نمی خورد و لغات و اصطلاحات عربی در این دوره به کار نرفته است.
در شعر این دوره معشوق مقام والایی ندارد و حتی گاهی مقام او پست است.
ناصر خسرو در این مورد می گوید:
گسستم ز دنیای جا فی امل
ترا باد بند و گشاد و عمل
غزال و غزل هر دوان مر ترا
نجویم غزال و نگویم غزل
در اشعار سبک خراسانی اشاره به معارف اسلامی و حدیث و قرآن در آن کم است و آن چه هست عمیق نیست.
به استفاده هایی که فرخی از برخی از لغات اسلامی کرده است اوج کنید:
یاد با آن شب کان شمسه ی خوبان طراز
داشت بیدار مرا تا به گه بانگ نماز
چنان که ملاحظه می شود شاعر از همه چیز به عنوان ماده خامی از جهت مدح معشوق سود می برد.
قالب شعری مسلط در این دوره قصیده است. قصاید کامل با تشبیب و مدح و شرطه و دعای تابید از زمان رودکی مرسوم شد.
غزل در این دوره خیلی کم است اما رباعی و مثنوی رایج است. مسمط و ترجیح بند هم دیده می شود.
بو شکور بلخی، کسایی مروزی، رودکی، عنصری، فردوسی ، امیر معزی فرخی ، منوچهری و انوری از پیروان و سرایندگان این سبک بوده اند.
ادبیات مشروطه
وطن دوستى، ایرانى گرى و ناسیونالیسم از درون مایه هاى خاص شعر فارسى است و مى توان آن را از خصوصیت هاى عمده شعر معاصر دانست، چرا که گرایش به مفاهیمى از این دست، از اقتضائات دوران معاصر است. در شعر کلاسیک فارسى مفهوم وطن تقریباً وجود ندارد.
چرا که «وطن» پیامد شکل گیرى مفهوم ملت است و ملت مفهومى مدرن به شمار مى رود. در گذشته مفاهیمى مانند:قوم، قبیله و نظایر آن نقش اصلى را در روابط بین ملل و اقوام ایفا مى کرده اند. در شعر گذشته فارسى زمانى که از کشور یا مملکتى سخنى به میان مى آمد، براى مثال قلمرو این شاه یا حدود آن قبیله، مورد نظر بود. کشورها را با نام حاکمان آن مى شناختند. از این رو پدیده وطن که در شعر معاصر ظاهر شد، مفهومى متاخر است. در دنیاى مدرن به دلیل ظهور وسایل سریع ارتباطى و انتقالى، فرهنگ هاى مختلف به سرعت به یکدیگر نزدیک شدند و به این ترتیب عرصه رقابت هاى ملى گرایانه در سایه رقابت هاى مشروع و غیرمشروع اقتصادى در عرصه بین الملل فراهم شد.
در شعر کلاسیک فارسى اگرچه این هویت گرایى را در شاهنامه فردوسى مى توان دید اما شاهنامه در این باره یک استثنا به شمار مى رود. با این حال، جنس مفاهیم ناظر بر ناسیونالیسم و وطن خواهى در شاهنامه به جهات تاریخى و جغرافیایى با آن چه که در دوره مدرن معاصر وجود دارد، اندکى متفاوت است. حتى نوع نگرش و حافظه تاریخى امروز ایرانیان نسبت به زمان شاهنامه تفاوت هاى عمده اى کرده است. یکى از این دگرگونى ها نگاه حداقلى به مسئله وطن است که جاى خود را به نگاه حداکثرى موجود در شاهنامه داده است. این نگاه به همراه خود انفعال از یک سو و «دیگر شیفتگى» از سوى دیگر به همراه داشته است که ماهیت و شخصیت اجتماعى افراد و در نتیجه نگرش نهایى آنها نسبت به وطن را دچار دگرگونى هایى مى کند. براى درک این مهم کافى است مفهوم وطن و رویکرد شاعران معاصر از دوره مشروطه به این سو را با همان مفهوم و نشانه ها در شاهنامه مقایسه کنیم. در دوره بیداری جمع بندى نهایى اى که از گذر مفهوم وطن روى خط شعر مدرن فارسى به دست مى آید سوگ مویه بلندى است بر تمام چیزهایى که از دست رفته است و تمام چیزهایى که دست نیافتنى مى نماید. بدیهى است که به رغم حضور معناى بلند وطن در هر یک از این دو شعر و در هر کدام از این ادوار، ماهیت این حضور متفاوت است. غیر از شاهنامه در شعر دیگر شاعران کلاسیک، مفهوم «وطن» به معناى احساسى و سیاسى آن و نه در معناى «مقام» و «ماواى مالوف»، حضور چندانى ندارد. دل کندن ها و مهاجرت ها به سادگى صورت مى گیرد و معناى وطن در سازوکار سیاسى _ اجتماعى شاعر، جاى ویژه اى را اشغال نمى کند.
در شعر معاصر، به ویژه در شعر مشروطه و سال هاى بعد و کمى قبل از آن و بعدها در قاموس پژوهش هاى ادبى _ آکادمیک، «وطن» و «ملت» و به تبع آن، گذشته تاریخى و ملى ایرانیان جاى بلندى را به خود اختصاص داد. طى یک قرن گذشته این مفهوم در میان درون مایه هاى شعر معاصر