لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 13 صفحه
قسمتی از متن .doc :
میدان مغناطیسی زمین
دید کلی
در هر نقطهای در نزدیکی سطح زمین ، عقربه مغناطیسی آویزان از رشته یا واقع روی یک نقطه به ترتیب خاصی سمت گیری میکند (تقریبا در جهت شمال به جنوب). این واقعیت مهم به این معنا است که زمین میدان مغناطیسی ایجاد میکند، مطالعه میدان مغناطیسی زمین برای مقاصد عملی و علمی از اهمیتی اساسی برخودار است.
از زمانهای قدیم ، قطب نماها ، یعنی وسایلی بر اساس استفاده از میدان مغناطیسی زمین برای سمت گیری نسبت به چهار جهت اصلی ، بکار گرفته میشدند. قطب نمای مرسوم شامل یک عقره مغناطیسی و یک صفحه مدرج است و در جهت یابیها کاربرد وسیعی دارد.
از میدان مغناطیسی زمین چه استفادههایی میشود؟
در دریانوردی و هوانوردی جدید ، دیگر قطب نمای مغناطیسی تنها وسیلهای برای سمت گیری و تعیین مسیر کشتی یا هواپیما نیست. برای این منظور وسایل دیگری نیز وجود دارد. با وجود این ، از اهمیت قطب نمای مغناطیسی به هیچ وجه کاسته نشده است. تمام کشتیها و هواپیماهای امروزی به قطب نمای مغناطیسی مجهزند. زمین شناسان ، شکارچیان و مسافران نیز از قطب نما خیلی استفاده میکنند. وجود میدان مغناطیسی زمین انجام پارهای از بررسیهای مهم دیگر را میسر ساخته است. از آن جمله میتوان از روشهای اکتشاف و مطالعه ذخایر آهن نام برد.
قطبهای مغناطیسی زمین
مغناطیس زمین پیرامون زمین را میدان مغناطیسی که ماینوتسفر یا مغناطو کره نامیده میشود احاطه نموده است. باید توجه داشت که نقاط به هم رسیدن خطوط میدان مغناطیسی روی سطح زمین قرار ندارد، بلکه قدری از آن پایینتر هستند. همچنین قطبهای مغناطیسی زمین با قطبهای جغرافیایی آن منطبق نیستند. محور میدان مغناطیسی زمین ، یعنی خط مستقیمی که از هر دو قطب مغناطیسی میگذرد، از مرکز زمین نمیگذرد و از اینرو قطر زمین نیست. مغناطو کره توسط دو عامل مشخص میشود: انحراف مغناطیسی و شیب مغناطیسی.انحراف مغناطیسی عبارت است از زاویه انحراف عقربه مغناطیسی از نصف النهار جغرافیایی مورد نظر. خطوط واصل نقاط دارای انحراف مغناطیسی مساوی که خطوط هم گوشه نام دارند، در جنوب و شمال قطبین مغناطیسی که مخالف قطبین جغرافیایی است، همگرا می شود. برخی از محققان ، عدم تطابق قطبهای مغناطیسی و جغرافیایی را به توزیع نایکنواخت خشکی و آب در زمین توجیه مینمایند.شیب مغناطیسی عبارت است از زاویه میان عقربه مغناطیسی نسبت به افق (در نیمکره شمالی سر شمالی عقربه و در نیمکره جنوبی عقربه به افق متمایل می شود). ضمن حرکت از استوا به سوی قطبین ، شیب مغناطیس افزایش می یابد. خط واصل نقاط دارای شیب صفر استوای مغناطیسی نام دارد . استوای مغناطیسی ، استوای جغرافیایی را در دو نقطه، یکی با 169˚ طول شرقی و دیگری با ˚23 طول غربی به جنوب و در نیمکره شرقی به شمال منحرف می گردد. در قطبین مغناطیسی شیب به ˚90 می رسد.
مغناطش خود بخودی مواد در میدان مغناطیسی زمین
از مغناطش خودبخودی مواد در میدان مغناطیسی زمین استفادههای زیادی میشود. از جمله در ساخت مینهای مغناطیسی است که در عمق معینی زیر سطح آب قرار میدهند و با عبور کشتی از بالای آنها منفجر میشود. ساز و کاری که باعث صعود مین به سطح و انفجار آن میشود وقتی عمل میکند که عقربه مغناطیسی که میتواند حول میلهای افقی بچرخد، بر اثر میدان مغناطیسی کشتی که از بالای مین می گذرد، بتواند بگردد. معلوم شده است که کشتی همیشه خودبخود آهنربا میشود. برای محافظت در مقابل مینهای مغناطیسی دو روش بکار میبرند:
مین روبی
این روش عبارت است از حمل مغناطیس نیرومندی که با طنابهای سیمی از هواپیمای در حال پرواز در ارتفاع کم در منطقه مین گذاری شده آویزان میشود. گاهی کابل سیمی دایره شکلی را بطور شناور روی آب قرار میدهند و جریانی از آن میگذرانند. بر اثر میدان مغناطیسی یا جریان ، ساز و کار مینها عمل میکند و بدون هیچ خسارتی منفجر میشوند.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 22 صفحه
قسمتی از متن .doc :
دلیل پیدایش زمین لرزه:
طبق آخرین بررسیهای به عمل آمده، سطح کره زمین از 12 صفحه برزگ به نام Plate تشکیل شده است که این صفحات ساکن نبوده و جابجا می شوند و در طی جابجایی خود به همدیگر نیرو وارد کرده و این نیروها بتدریج در کناره ها یا داخل این صفحات انباشته شده و در نهایت به صورت زمین لرزه آزاد می گردد. دلیل حرکت این صفحات، جریان همرفتی ای است که در زیر این پوسته ها و در قسمت مایع کره زمین وجود دارد. همانطور که می دانید، داخل کره زمین بصورت مذاب است، و دمای این مایع مذاب در همه جای آن یکسان نیست و این گرادیان دما باعث جابجایی در این مایع می گردد. پوسته ها نیز که درواقع بر روی این ماده مذاب شناور هستند، دچار جابجایی می شوند.
از میان نظریات گوناگونی که در رابطه با منشاء زمین لرزه ها ارائه شده است، نظریه ای وجود دارد به نام نظریه "بازگشت کشسان" که ازجامعیت بیشتری برخوردار است. بر اساس این نظریه عامل ایجاد تغییر شکل در سنگها ایجاد شکستگی در آنها و زمین لرزه در آنها , معمولا نیروهای افقی جهت داری است که در اثر حرکت و جابجایی ورقه های سنگ کره (پلیت ها) ایجاد می شود. در بسیاری موارد بر اثر انباشته شدن زیاده از حد انرژی در سنگ، حرکاتی در امتداد شکستگی ها و گسل های قبلی موجود در سنگ روی می دهد و در ضمن رها شدن انرژی ذخیره شده، زمین لرزه هایی بوجود می آید. به همین دلیل در زمان بررسی لرزه خیزی یک منطقه باید تاریخچه لرزه ها و گسل های فعال و لرزه زا را مورد بررسی قرار داد. البته باید توجه نمود که در یک زمین لرزه، تمام طول گسل جابجا نمی شود بلکه بخشهایی از آن مقاومت می نمایند. این بخشهای به ظاهر فاقد جابجایی ممکن است در زمانی دیگر گسیخته شده و زمین لرزه ای را به وجود آورند، علاوه بر این بر اثر آتشفشانها، ریزش سقف غارها و معادن، ایجاد بهمن، برخورد شهاب سنگها، فعالیتهای بشری و ... نیز زمین لرزه هایی ایجاد شود که درصد ناچیزی از زمین لرزه های معمولا کوچک را تشکیل می دهند. بسیاری از زمین لرزه ها با تعدادی حرکات ضعیف تر در پیش از زمین لرزه اصلی و پس از حرکت اصلی همراهند که به نامهای پیش لرزه و پس لرزه خوانده می شوند.
نظریه بازگشت کشسان
بر طبق این نظریه نیروهای فعالی که سبب تغییر شکل پوسته زمین هستند, موجب تغییر شکل صفحه ها (خمشدگی، کشیدگی و فشردگی)، اصطکاک بین صفحه های برخورد کننده، گرادیان (تفاوت) بالای دما و ... می شوند به طرز قابل توجهی در افزایش تنش نقش دارند این نیروها در قسمتهای سطحی که سنگها رفتار خمیدگی کمتری از خود نشان می دهند، به تدریج باعث تغییر شکل کشسان سنگها می شوند. زمانی که میزان تغییر شکل کشسان از لایه ها، به حالت اولیه خود باز می گردند. ترک خوردن سنگ معمولا از نقطه ی کانون شروع و با سرعت حدود 3 کیلومتر بر ثانیه در امتداد صفحه منتشر می شود. به این ترتیب انرژی ای که به صورت "تنش کشسان" در سنگ ذخیره شده بود به طور ناگهانی آزاد شده و زمین لرزه را ایجاد می نماید.
در نتیجه تعریف کلی ای که می توان برای زلزله در نظر گرفت این است:
زلزله عبارتست از لرزش زمین در اثر آزاد سازی سریع انرژی که اغلب موارد در اثر لغزش در امتداد یک گسل در پوسته زمین اتفاق میافتد. انرژی آزاد شده از محل آزاد شدن آن، که کانون نامیده می شود، بصورت امواج در همه جهت ها منتشر می شود. این موجها شباهت بسیار زیادی به امواج ایجاد شده در اثر فروافتادن یک سنگ در آب آرام یک حوضچه دارد. به همان ترتیب که ضربه سنگ باعث به جنبش درآوردن امواج آب می شود، یک زلزله امواج لرزهای را ایجاد میکند که در زمین منتشر می شوند. با وجود اینکه انرژی آزاد شده با فاصله گرفتن از کانون زلزله به سرعت پراکنده شده و میرا می شود(انرژی خود را از دست می دهد.) ، ولی ابزارهای بسیار حساسی که در سراسر جهان بمنظور ثبت ارتعاشات پوسته زمین نصب شده اند، آن را حس کرده و ثبت می کنند.
زلزله ها بر اساس منشاء ایجاد آنها (چشمههای لرزهای) به چند دسته تقسیم بندی می شوند که در زیر به بررسی آنها می پردازیم.
زمینلرزهها ممکن است به طور طبیعی پدید ایند و یا بر اثر رویدادهای ساخت بشر به وقوع بپیوندند. براساس دلیل پیدایش، آنها را به دستههای مختلفی تقسیم مینمایند.
1- رویدادهای طبیعی
زمینلرزههای زمین ساختی
زمینلرزههای آتش فشانی
زمینلرزههای فروریختی
زمینلرزههای اقیانوسی
2- رویدادهای ساخت بشر
- زمینلرزههای القایی
- زمینلرزههای ناشی از رویدادهای کنترل شده
زمینلرزههای زمینساختی :
یکی از انواع لرزه با منشاء طبیعی است که بر اثر رهاشدن ناگهانی انرژی ذخیره شده، در اثر برهم کنش چند صفحهی پوسته ایجاد میشود.
زمینلرزههای آتشفشانی:
این نوع زمینلرزه بر اثر بازشدن ناگهانی کانالهایی در پوسته زمین، حرکات سریع ماگما، فروریختن سقف کانالهای زیرزمینی و مخازن تخلیه شده از ماگما و یا بر اثر ترکم بیش از اندازهی گاز و فشار ناشی از آن و... ایجاد میشود. کانون این زمین لرزهها ممکن است بسیار عمق داشته باشد، اما گاهی بر روی زمین روی میدهند که به نام زمین لرزههای انفجاری خوانده میشوند.
زمینلرزههای فروریختی:
بر اثر فروریختن غارها و کانال های زیرزمینی، لرزههایی ایجاد میشود که به نام زمینلرزههای فروریختی موسومند. این تکان ها همواره بسیار کوچکند و تنها اهمیت محلی دارند.
زمینلرزههای القایی:
بر اثر آبگیری یا تغییرات ناگهانی سطح آب دریاچههای پشت سدها، تزریق آب یا سیالهای دیگر به داخل زمین و یا استخراج آنها، مخصوصاً در جاهایی که گسلهای فعال وجود دارد زمینلرزههایی ایجاد میشود. در واقع دلیل اصلی این لرزهها را میتوان بارگذاری سریع برروی زمین و یا برداشتن ناگهانی بار زیادی از روی آن ذکر کرد. این لرزهها به نام القایی موسومند. لرزههای ناشی از معادن نیز در این دسته قرار میگیرند. به عنوان مثال میتوان به زمینلرزهای که د ر ارتباط با آبگیری و تغییرات فصلی سطح آب دریاچه سفیدرود روی داد اشاره نمود.
زمین لرزه های ناشی از رویدادهای کنترل شده :
انفجارهای نظامی و صنعتی، همچنین آمدو شد و یا فعالیتهای ساختمانی نیز لرزههایی را ایجاد مینمایند که شدت، زمان وقوع و محل آنها قابل پیشبینی است . این نوع لرزهها به نام لرزههای ناشی از رویدادهای کنترل شده موسوم اند.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 20
موشک زمین به هوای سام-6 [مطالبی در باره موشکها و بمبها]
موشک زمین به هوای سام-6 موسوم به گینفول
موشک سام-6 را می توان رقیب روسی هاوک دانست که یک سر و گردن از آن قویتر است. پروژه ساخت این موشک در دهه 1950 آغاز شد. اولین تست آن در سال 1961 انجام گرفت که مشکلاتی از جمله نقص موتور آن آزمایش را ناموفق کرد. ولی سرانجام پس از رفع نواقص در سال 1966 با موفقیت آزمایش شده و سپس به تولید انبوه رسید. در سال 1977 هم نوع ارتقا یافته این موشک با موفقیت آزمایش شد که تواناییهای بیشتری نسبت به نوع قبلی دارا بود. در ضمن نوع مخصوص نیروی دریایی این موشک با کد سام-ان-3 شناخته می شود. به هر حال این موشک هم اکنون نیز جزو خطرناکترین سیستمهای پدافند ضد هوایی محسوب می شود که در صورت استفاده صحیح دقت آن تقریبا 100٪ است. لازم به ذکر است که در جنگ 1973 بین اعراب و اسراییل ، مصر با استفاده تقریبا حرفه ای از این موشک 64 فروند جنگنده اسراییل را تنها با شلیک 95 موشک سرنگون ساخت!
مشخصات این سام-6 عبارتند از : کشور سازنده : شوروی سابق نوع ماموریت : انهدام انواع هواپیما در ارتفاع متوسط + انهدام موشکهای کروز طول : 5.8 متر قطر : 33.5 سانتیمتر وزن : 599 کیلو گرم حداکثر برد : 24 الی 28 کیلومتر حداکثر ارتفاع اثر : 12 الی 14 کیلومتر سرعت : 2.8 ماخ وزن کلاهک : 59 کیلوگرم بازه زمانی شلیک : 20 ثانیه نوع سیستم هدایتی : semi-active radar homing (on recently upgraded complexes TV/optical seeker introduced) For protection aganst anti-radar missiles seeker of SAM can lock
سامانه سام ۶ متعلق به ایران
شاهین شب F-117A [هواپیما نظامی]
سیاه بی نظیرنامرئی
طولانی ترین پروازش را به مدت هجده و نیم ساعت بدون توقف از پایگاه هوایی هولمان(Holloman) به سمت کویت انجام داد که این رکورد بین هواپیماهای تک سرنشینه هنوز پابرجاست
در سال ۱۹۷۵ میلادی، مهندسان بخش گسترش پیشرفته شرکت لاکهید مارتین «معروف به Skunk Works» تصمیم به ساخت جنگنده ای بــــــا کمترین ســطح مقطع راداری(Radar- Cross-Section) گرفتند، تا کاملاً از دید رادارهای دشمن در امان و همچنین تیزپرواز و دقیق نیز باشد. تکنیکی که این مهندسان پیش گرفتند، بیشتر شبیه تراشیدن یک قطعه الماس بود و در نظر داشتند هواپیمایی بدون هیچ خمیدگی طراحی کنند که تا آن زمان از ذهن دیگران به دور بود.
طراحی به گونه ای بود که سطح رویی را اشکال ذوزنقه ای و مثلثی تشکیل می دادند و سطح زیرین بسیار صاف بود و توانایی پراکندن انبوه امواج رادارهای دشمن را داشت. یکی دیگر از تکنیک های به کار گرفته شده استفاده از مواد جاذب امواج راداری (Radar Absorbent Material) در بدنه اصلی بود تا بتواند نیروی این امواج را بگیرد و اجازه بازگشت کامل به آنها ندهد. از بزرگترین مشکلات طراحی با چنین سطح بدنه و بالی، پایداری هواپیما بود که نباید دچار پیچش های خطرناک (pitch، roll) می شد. در اوایل سال ۱۹۷۷ بخش تحقیقات دفاعی پیشرفته (DARPA) آمریکا طی قراردادی درخواست ساخت دو هواپیمای قابل پرواز (با مقیاس ۶۰ درصد) را با نام پروژه(have-blue) از شرکت لاکهید کرد. بعدها این پروژه به بخش فرماندهی سیستم نیروی هوایی منتقل شد. قرار بود که نمونه پروازی اول برای ارزیابی مشخصات پروازی و نمونه دوم برای ارزیابی عکس العمل امواج راداری ساخته شوند. موتورهایشان را شرکت جنرال الکتریک با مدل J-85 ساخت. طراحی چرخ ها را از هواپیمای A-10 اعانه گرفت و سیستم هدایت الکتریکی (FBW) آنها را نیز از هواپیمای F-16 گرفته بودند. صندلی پرتاب نیز مانند هواپیمای F-5 بود و در کل آن را می توان یک انتخاب از بهترین مشخصات هواپیماهای جنگنده آمریکایی دانست.
این هواپیما که به نام پروژه Have blue شروع به کار کرد، با عملی شدن طرح، نام F-117A را به خود گرفت. شکل ظاهری اش با تمامی پرندگانی که تاکنون در آسمان مشاهده شده بود تفاوت داشت. هزینه ساخت هر دو نمونه جمعاً ۳۷ میلیون دلار شد. تمامی پروازهای
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 101
مقدمه
کاشت مکرر یک محصول در یک قطعه زمین و کاشت مداوم زمین باعث تراکم عوامل نامساعد شده و ادامه زراعت را در آن زمین غیر ممکن می سازد . اگر یک کشاورز ، تنها یک محصول در مزرعه خود بکارد یا در یک قطعه زمین همیشه فقط یک نوع محصول تولید کند ، نه تنها از کار و سرمایه خود حداکثر بازده را نخواهد داشت بلکه با مسائلی از قبیل نقصان تدریجی محصول، توسعه بیماریها و آفات، گسترس علفهای هرزو نقصان باروری خاک، نوسانات قیمت محصول در بازار و عوامل نامساعد محیطی روبرو خواهد گردید که در مدت کوتاهی مجموعه این عوامل موجب ورشکستگی او خواهد شد و برای دوری از این مشکلات بایستی تولید دو یا چند محصول را مورد توجه قرار داده و برای زراعت خود برنامه مدون داشته باشد.
آیشبندی و تناوب زمین
آیش بندی Fallowing : عبارت است از تقسیم زمین به قطعات حتی الامکان مساوی برای کشت محصولات مورد نظر .
آیشFallow : عبارت است از ناکاشت گذاشتن زمین برای یک یا چند سال به خاطر کمبود امکانات یا آب ویا برای تقویت زمین .
تناوبRotation :عبارت است از تسلسل کاشت گیاهان مختلف در یک قطعه زمین بر طبق نظم و ترتیب معین طی سالهای مختلف که به آن گراش زراعی نیز می گویند.
دوره تناوب Rotation Period : عبارت است از زمان بین دو عبور یک کشت در هر قطعه از زمین که به آن طول یک تناوب نیز گفته می شود .یعنی تعداد کل سالهایی که در طول آن محصولات معین زمانی را اشغال می کنند و میتوان مجددا“ آن را شروع نمود .
آیش بندیFallowing
پس از مطالعه دقیق عوامل طبیعی و عوامل اقتصادی و مطالعه گیاهان مختلفی که کشت آنها در مزرعه مورد نظر امکان پذیر است ، بالاخره گیاهانی را که باید کشت شوند انتخاب و سطح کشت هر یک از آنها را معلوم می نمایند ، سپس قطعات مختلف مزرعه را بسته به نوع گیاهانی که عملیات کشاورزی مشابه دارند و موقع کشت آنها یک فصل است قسمت بندی می کنند و در هر قسمت زراعت های مشابه را می کارند ، این عمل را آیش بندی (Fallowing) گویند .
مثلا“ قسمتی از اراضی را برای کشت غلات پاییزه از قبیل گندم و جو که عملیات زراعی و فصل کشت مشابه دارند و قسمت دیگر را برای کشت گیاهان صیفی از قبیل چغندر قند و پنبه که فصل کشت آنها در بهاره و عملیات کشت و تهیه زمین آنها نیز مشابه است ، اختصاص می دهند و ممکن است قسمتی از زمین را هم بدون کاشت بگذارند و چیزی در آن نکارند و این تقسیم اراضی را به شتوی کاری، صیفی کاری و نکاشت گذاردن را آیش بندی سه قسمتی می نامند.
حال اگر علاوه بر این سه قسمت ،قسمتی نیزیونجه یا شبدرکاری نمایند ، آیش بندی چهار قسمتی خواهد بود . بنابراین آیش بندی عبارت است از قسمت بندی اراضی به قطعاتی که از لحاظ عملیات کشاورزی و فصل کشت گیاهانی که در آن می کارند مشابه باشند.
آیش Fallow
زمینی را آیش می گویند که برای یک یا چند فصل زراعی کشت نگردد .آیش یکی از روشهای متداول در تمام مناطق نیمه خشک جهان است و در ایران نیز به مقدار وسیعی معمول می باشد .در مناطقی که رابطه نزولات آسمانی و تبخیر و تعرق طوری است
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 26
آیش بندی و تناوب زمین
کاشت مکرر یک محصول در یک قطعه زمین و کاشت مداوم زمین باعث تراکم عوامل نامساعد شده و ادامه زراعت را در آن زمین غیر ممکن می سازد. اگر یک کشاورز، تنها یک محصول در مزرعه خود بکارد یا در یک قطعه زمین همیشه فقط یک نوع محصول تولید کند، نه تنها از کار و سرمایه خود حداکثر بازده را نخواهد داشت بلکه با مسائلی از قبیل نقصان تدریجی محصول، توسعه بیماریها و آفات، گسترس علفهای هرزو نقصان باروری خاک، نوسانات قیمت محصول در بازار و عوامل نامساعد محیطی روبرو خواهد گردید که در مدت کوتاهی مجموعه این عوامل موجب ورشکستگی او خواهد شد و برای دوری از این مشکلات بایستی تولید دو یا چند محصول را مورد توجه قرار داده و برای زراعت خود برنامه مدون داشته باشد.
تعاریف
آیش بندی Fallowing : عبارت است از تقسیم زمین به قطعات حتی الامکان مساوی برای کشت محصولات مورد نظر.
آیشFallow : عبارت است از ناکاشت گذاشتن زمین برای یک یا چند سال به خاطر کمبود امکانات یا آب ویا برای تقویت زمین.
تناوبRotation :عبارت است از تسلسل کاشت گیاهان مختلف در یک قطعه زمین بر طبق نظم و ترتیب معین طی سالهای مختلف که به آن گراش زراعی نیز می گویند.
دوره تناوب Rotation Period : عبارت است از زمان بین دو عبور یک کشت در هر قطعه از زمین که به آن طول یک تناوب نیز گفته می شود.یعنی تعداد کل سالهایی که در طول آن محصولات معین زمانی را اشغال می کنند و میتوان مجددا“ آن را شروع نمود.
آیش بندیFallowing
پس از مطالعه دقیق عوامل طبیعی و عوامل اقتصادی و مطالعه گیاهان مختلفی که کشت آنها در مزرعه مورد نظر امکان پذیر است، بالاخره گیاهانی را که باید کشت شوند انتخاب و سطح کشت هر یک از آنها را معلوم می نمایند، سپس قطعات مختلف مزرعه را بسته به نوع گیاهانی که عملیات کشاورزی مشابه دارند و موقع کشت آنها یک فصل است قسمت بندی می کنند و در هر قسمت زراعت های مشابه را می کارند، این عمل را آیش بندی (Fallowing) گویند.مثلا“ قسمتی از اراضی را برای کشت غلات پاییزه از قبیل گندم و جو که عملیات زراعی و فصل کشت مشابه دارند و قسمت دیگر را برای کشت گیاهان صیفی از قبیل چغندر قند و پنبه که فصل کشت آنها در بهاره و عملیات کشت و تهیه زمین آنها نیز مشابه است، اختصاص می دهند و ممکن است قسمتی از زمین را هم بدون کاشت بگذارند و چیزی در آن نکارند و این تقسیم اراضی را به شتوی کاری، صیفی کاری و نکاشت گذاردن را آیش بندی سه قسمتی می نامند.
حال اگر علاوه بر این سه قسمت،قسمتی نیزیونجه یا شبدرکاری نمایند، آیش بندی چهار قسمتی خواهد بود. بنابراین آیش بندی عبارت است از قسمت بندی اراضی به قطعاتی که از لحاظ عملیات کشاورزی و فصل کشت گیاهانی که در آن می کارند مشابه باشند.
آیش Fallow
زمینی را آیش می گویند که برای یک یا چند فصل زراعی کشت نگردد.آیش یکی از روشهای متداول در تمام مناطق نیمه خشک جهان است و در ایران نیز به مقدار وسیعی معمول می باشد.در مناطقی که رابطه نزولات آسمانی و تبخیر و تعرق طوری است که باران کافی برای تولید همه ساله محصول وجود ندارد، آیش ضروری است. با اینکه آیش گذاردن زمین باعث افزایش هزینه واحد زراعی می گردد ولی در بیشتر موارد این افزایش هزینه با اضافه عملکرد جبران میگردد.
اهداف آیش
بهبود حاصل خیزی خاک.
ذخیره رطوبت در خاک.
کنترل علفهای هرز.
کنترل فرسایش خاک.
کنترل آفات و بیماریها.
به دست آوردن فرصت لازم برای تهیه زمین. (منبع 4 )
هدف از آیش تابستانه
سیستمی از مدیریت رطوبت که به طور گسترده ای در مناطق نیمه خشک دنیا استفاده میشود شامل آیش تابستانه است. آیش تابستانه باعث می شود تولید محصولات زراعی به مناطق خشک دنیا هم توسعه یابد. هدف از آن ذخیره رطوبت خاک به منظور جبران بارندگی سالانه است که به زحمت برای کاشت سودمند محصولات بر اساس سالانه کافی است.
عملیات سنتی آیش تابستانه شامل آیش زمین بدون کشت برای تمام فصل رویشی است ولی چنانچه نیاز باشد خاک کولتیواتور زده میشود یا با علف کش برای ممانعت از رشد علفهای هرز و تعرق آنها سمپاشی می شوند. بدین ترتیب مدت زمانی که ذخایر آب و خاک برای محصول بعدی مجدداً جبران می شود، افزایش می یابد.
کارائی حفاظت آب در آیش تابستانه
آیش تابستانه را نمی توان به عنوان یک روش کارآمد برای حفاظت آب در نظر گرفت زیرا حدود 50% بارندگی تابستانه بر روی خاک بدون پوشش از طریق تبخیر و حدود 30 تا 35% از طریق نفوذ عمقی به پایینتر از منطقه ریشه دهی گیاه زراعی تلف می شود و فقط 15 تا 25% در بخش دو متری خاک برای استفاده بوسیله گیاه زراعی بعدی باقی می ماند.
درصد واقعی بارندگی ذخیره شده به تیپ خاک، مقدار بارندگی و سرعت تبخیر بستگی دارد، به طوری که دنی (1982) اظهار داشته کارایی آن از 3 تا 24% فرق دارد.آیش تابستانه به طور وسیعی در تولید ارقام زمستانه و بهاره استفاده می شود. در جنوب دشتهای وسیع ایالات متحده گندم زمستانه به صورت متناوب با آیش تابستانه زمانی عملی است که کل بارندگی سالانه کمتر از 55 تا 60 سانتی متر باشد. در مرکز دشتهای وسیع گندم بهاره در تناوب جایگزین گندم زمستانه می شود، زیرا مرگ تابستانه گیاهان زراعی مشکل آفرین است و آیش تابستانه در بارندگی سالانه 45 تا 50 سانتی متر به کار می رود و در شمال دشتهای وسیع در 35 تا 40 سانتی متر، باران سالانه از آیش استفاده می شود. (منبع 5 )