لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 14 صفحه
قسمتی از متن .doc :
رفتار شناسی در پرورش اسب (بخش 1)
به نظر می رسدگله های رمیده ویا درحال چرای اسب نقاشی شده در دشتهای دوردست آنچنان قرابتی با اسبهای اهلی درون اصطبلها که ایام را به خوردن و کار کردن و یا چریدن در پادوکها می گذرانند نداشته باشند ، اعمال و رفتارشان را از اجداد وحشی خود به ارث برده وحفظ کرده اند.
اگر با اسب سرو کار دارید باید بر رفتار او اشراف داشته باشید تا از واکنشهای او در قبال محرکهای خاص آگاه بوده و زبان گویای اندام او و اصوات هشدار دهنده اش را هم بدانید.عمده دلیل بر این آگاهی ، ایمنی است . برای اجتناب از هر گونه خطر و یا آسیب احتمالی . دیگر ویژگی این آگاهی حفظ سلامت جسم و روان اوست که به موقع از بیماری و یا ناخشنودی او مطلع شده و در پی رفع آن بر آیید . و دیگر آنکه بتوانید با علم به رفتار اسب این حیوان را به بهترین نحو تر بیت نموده و ازاودر جهت های اهداف خویش استفاده کنید.
روش طبیعی زندگی اسب
امروزه گله های اندکی آن هم در دورافتاده ترین نقاط کره زمین به زندگی ادامه میدهند.دراین روش زندگی طبیعی و آزادانه آنها چراگاهها،سبزینه زارها،بوته زارهارا برای پیدا کردن آب و غذا در می نوردند.زندگی در گله حافظ امنیت آنهاست و این گله را سیلمی برتر،محافظت می کند و احتمال خطر قریب الوقوع را هشدار می دهد .
اسب وحشی باید واکنشهای سریعی داشته باشد تا بتواند به زندگی ادامه دهد.کره های نو زائیده شده باید به سرعت سرپا بایستند تا اگر گله رمید،آنرا همراهی کنند.اسب فقط به هنگامی که گیر می افتد با لگد و سر دست زدن ویا گاز گرفتن به دفاع بر می خیزد .ضامن تنازع بقا در اسب شنوائی خوب، دید وسیع و سرعت در فرار به هنگام لزوم است .
هنوز هم بسیاری از ویژگی ها و غرایز اسبهای وحشی در مناطق امروزی به چشم می خورد برای اطلاع از واکنشهای خاص اسب باید این غرایز و ویژگی را بشناسیم.
وجوه تمایز - مشخصات
اسب دارای وجوه تمایز و مشخصاتی است که بخشی از طبیعت او هستند و این رفتار و روش متمایز زندگی اش او را از سایر موجودات متمایز می کند .
اجتماعی بودن
اسبها به زندگی در کنار یکدیگر و گاهی در دیگر حیوانات نیازمندند .از زمانی که اسبها به وسیله شکارچیان شکار می شدند ، زندگی گله وار امنیت آنها را ضمانت می کرده است چرا که تعدد ، شانس بقا را بیشتر کرده، اهمیت بخش بوده و فرار را تسریع می کرده است . ممکن است در اغلب اوقات اسبها را در حال نزاع و درگیری با یکدیگر ببینید که این ناشی از خصیصه اجتماعی بودنشان است و تنهایی اورا خمود وکج خلق می کند.
اگر اسبی در محوطه ای محصوربه تنهایی رها شود ، به وضوح دیده می شود که سراسیمه و شیهه کشان به این طرف و آن طرف دویده و حتی از نرده ها می پرد تا خود را به دیگران و در کنارشان برساند. بعضی از اسبها از بودن در کنا رحیواناتی مثل گاو و گوسفند هم راضی به نظر می رسند ولی به ندرت تنهایی را دوست دارند.
فهرست صفات ویژه برای به خاطر سپاری زندگی اجتماعی ( گله ) ؛پرسه زنی ، تقلید کننده،چرنده ،کنجکاوی ، حافظه قوی، قانون سلسله مراتب می باشد.
پرسه زنی
اسبها در طبیعت به دنبال غذا از مرتعی به مرتع دیگر پرسه زده و چرا می کنند.بیشتر اسبها امروزه درحصارها نگهداری می شوندولی این خصیصه را همچنان حفظ کرده اند . ممکن است اسبی در حال چریدن در محلی ناگهان به محل دیگری نقل مکان کند . نکته جالب ، غریزه میل به منزل است که در اسبهای اهلی همچنان به قوت خود باقی است .
چه بسا اتفاق افتاده که اسبی رم کرده با سواریابدون سوار راهی منزل شده وحتی اگر سوارراه راگم کرده باشد اسب او را به طرف آن رهنمون کرده است . اسبها باعلاقه وشوق زیاد باگامهایی بلندتربه سمت منزل واسبهای دیگربرمی گردند.
ساز و کار دفاعی
بیشتر واکنش اسبها بازتاب این حقیقت است که آنها قربانی شکارچیان بوده اند .وسیله دفاعی آنها به ترتیب اولویت فرار و سپس جنگ است .
اولین واکنش فرار است و در صورت گیر افتادن به لگد پرانی ،جفتک اندازی و الاکلنگ و سردست زدن می پردازند ،که در این حالت از ضربات دست همانند پا استفاده می شود.
اسبهابرسرآب وغذابایکدیگرمبارزه نموده وبرتری خودرابه رخ دیگری می کشند تااینکه رغیب راازمحیط دورکنند.
قانون سلسله مراتب
به طریق اولی اسبها آزادی خواه نیستند و به هنگام زندگی آرام و در صورت هجوم دسته ای گرگ وقت را برای فرار کردن یا نکردن تلف نمی کنند .در این حالت به تبعیت از رهبری سیلمی غالب پا به فرار می گذارند . این سیلمی محافظ گله و راهنمای آنها به طرف آب و علوفه است . در بیشتراوقات این نقش رهبری را برای اسبهای اهلی،انسان عهده دارمی شود . در گله اسبهای وحشی سیلمی ویا مادیان غالب عهده دار رهبری است که این رهبریت تحت قانون اطاعت ازبرتریاسلسله مراتب قدرت،صورت می گیرد و برای عهده دار شدن این نقش قدرت وقاطعیت،نقش اساسی ایفا می کند .
کنجکاوی
اسبها شدیدا کنجکاوند واغلب برای کشف غیر معمول ها به این طرف و آنطرف سر می زنند ،از این خصیصه می توان برای به دام انداختن اسبهای دست نیافتنی درمزارع استفاده کرد. دراصطبلهایی که اصولی ساخته شده اند دیواره ی کناری هرباکس طوری طراحی شده که اسبها به راحتی قادر به دیدن هم باشند تا کنجکاویشان درمورد اسبهای دیگر ارضاء شود. اسب می خواهد بدان اسبی که درهمسایگی اش میباشدکیست ، چه ویژگیهایی دارد،چه میکند تابتواند بااوارتباط دیداری ، علاوه برشنیداری داشته باشد.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 18 صفحه
قسمتی از متن .doc :
رفتار اجتماعی
انسان درون اجتماع زندگی میکند و لاجرم رفتارهایی که از او سر میزند، بخشی از آنها در ارتباط با تعاملات اجتماعی است و یا به نحوی از طرف عوامل اجتماعی تحت تاثیر قرار میگیرد. بطوری که رفتار یک فرد در تنهایی متفاوت از رفتاری خواهد بود که در مجمع از خود نشان میدهد. رفتار اجتماعی یعنی هر رفتار که متضمن کنش متقابل دو یا چند انسان باشد.
انسان به عنوان یک موجود اجتماعی از همان بدو تولد گرایشات اجتماعی از خود نشان میدهد. نیاز به کسب حمایت و امنیت انحراف مراقبین شاید اولین نشانههای نیازمندی فرد به عوامل بیرونی است. لبخند اجتماعی را که در حدود ماههای اول زندگی در نوزاد دیده میشود، به عنوان اولین ارتباطات او با محیط اجتماعی خویش میدانند. این لبخند در تمامی نوزادان دیده میشود که به نظر میرسد، کارکرد عمده آن جلب توجه اطرافیان و برقراری یک نوع ارتباط ساده با اجتماع است.
شروع زودرس چنین رفتارهایی حاکی از اهمیت روابط و رفتارهای اجتماعی برای فرد است. هر چند اینگونه رفتارها مختص انسان نبوده و در اغلب حیوانات نیز دیده میشود. نیاز به دوست داشته شدن ، نیاز به حمایت ، نیاز به کسب امنیت و نیاز به پیوند جویی از نیازهای اساسی انسان هستند که مازلو آنها را در سلسله مراتب نیازهای خود قرار داده است و به اهمیت آنها در خود شکوفایی فرد تاکید کرده است. روشن است در یک سوی این نیازها فرد و در سوی دیگر آن اجتماع قرار دارد. ارضاء این نیازها در ارتباط فرد با جامعه میسر خواهد بود.
رشد رفتار اجتماعی
ظهور و بروز رفتار اجتماعی شاید به همان ماههای اولیه زندگی نوزاد بر میگردد. زمانی که نوزاد لبخند اجتماعیاش را ظاهر میسازد و به این طریق هر چند به شیوهای ساده رابطه خود را با افراد خود برقرار میکند. تعامل نوزاد با محیط تداوم پیدا میکند. هر چند در آغاز افرادی که به عنوان اجتماع برای نوزاد شناخته میشوند، خیلی محدود بوده و اغلب شامل پدر و مادر و نزدیکان او میشود. اما بتدریج این روابط گستردهتر شده و به افراد بیشتری عمومیت پیدا میکند. بطوری که در سنین خاصی کم کم توجه فرد عمدتا معطوف به افرادی به غیر از افراد نزدیک خانواده او میشود.
در حدود ۴ - ۵ سالگی کودک توجه خاصی به همسالان خود پیدا میکند و علاقمند ارتباط بیشتری با آنهاست و شاید مدتهای زیاد علاقمند باشد وقت خود را با آنها بگذاراند. این روند نیز بتدریج گستردهتر میشود و در سالهای اولیه دبستان با علاقمندی بیشتری به برقراری روابط اجتماعی ظهور پیدا میکند. رفتارهای اجتماعی در این دوران عمدتا از طریق بازی با همسالان نمود پیدا می کند. کودک با برقراری تعاملات جدید با گروههای جدید همسالان رفتارهای جدید را میآموزد و در موارد زیادی آنها در رفتارهای اجتماعی خود منعکس میسازد.
در سن نوجوانی گرایش فرد به گروههای اجتماعی بیشتر و بیشتر میشود، بطوری که این دوران با این ویژگی اساسی مشخص میشود که فرد علاقه شدیدی به برقراری روابط اجتماعی از خود نشان میدهد. به عضویت گروههای مختلف در میآید و در تعامل با این گروهها رفتارهای اجتماعی خود را شکل میدهند. در سنین بعدی رفتارهای اجتماعی پختهتر شدهاند. فرد با انتخاب شغل ، ادامه تحصیل و انتخاب همسر رفتارهای گستردهتر اجتماعی پیدا میکند. نقش اجتماعی در این دوران مشخص شدهاند و فرد رفتاهای خود را بر اساس نقش خود در اجتماع و هویتی که بدست آورده تنظیم میکند.
انواع رفتار اجتماعی
رفتار اجتماعی را میتوان به دو نوع بسیار گستردهتر تقسیم بندی کرد: رفتار جامعه پسند و رفتار جامعه ستیز. رفتار جامعه پسند آن دسته از رفتارهایی را شامل میشود که مورد قبول جامعه بوده ، با قوانین و هنجارهای جامعه مطابقت دارد. این نوع از رفتارها سازنده و در جهت پیشبرد اهداف یک گروه یا اجتماع هستند. مثل نوعدوستی ، از سوی دیگر رفتار جامعه ستیز رفتارهایی منفی هستند که با قوانین و معیارهای جامعه مطابقت ندارند. مورد قبول افراد جامعه نیستند و اغلب پیامدهای منفی اجتماعی را برای فردی که مرتکب این رفتارها میشوند به همراه دارند.
این دسته از رفتارها مخرب بوده و مانع پیشبرد اهداف گروه یا اجتماع هستند که فرد در آن قرار دارد. تعیین اینکه کدام رفتار پسند و کدام جامعه ستیز محسوب میشود، بر حسب منابع متعددی صورت میگیرد. دو منبع معتبر برای این بررسی قوانین رسمی در جامعه است و دیگر هنجارهای عرضی و فرهنگی آن جامعه. هر کدام از این منابع میتوانند منبع تعیین کننده برای جامعه پسند یا جامعه ستیز بودن یک رفتار اجتماعی باشند. هر چند در اکثر موارد بین این و منبع هماهنگی وجود دارد، ولی در مواردی نیز ناهمخوانیهایی بین آنها دیده میشود.
تفاوتهای فرهنگی در رفتارهای اجتماعی
هر چند اکثر رفتارهای اجتماعی در تمامی جوامع و فرهنگها معنیدار هستند و به آنها به عنوان رفتارهای جامعه پسند یا جامعه ستیز توجه خاصی مبذول میشود، اما برخی رفتارهای اجتماعی در برخی فرهنگها اهمیت شایان توجهی پیدا میکنند. انواعی از رفتارهایی مثل ازدواج ، روابط والد - فرزندی ، دوستی ، عضویت در گروهها ، رفتار اجتماعی با همسایگان ، نوع دوستی ، همرنگی و ... ، در جوامع متفاوت درجات متفاوتی از توجه را شامل خود میسازند. در جوامع روستایی رفتار ارتباطی با همسایگان به عنوان یک رفتار اجتماعی اهمیت خاصی مییابد، در حالیکه در شهرهای بزرگ و صنعتی چنین روابطی چندان مورد توجه نیست.
رفتار اجتماعی اولیه
کودک معمولی در دو ماهگی با دیدن چهرهٔ مادر یا پدر خود لبخند میزند. والدین که از چنین واکنشی شادمان شدهاند، دست بههر کاری میزنند تا لبخند کودک تکرار شود. در واقع، توانائی لبخندزدن در این سن و سال کم ممکن است از لحاظ تاریخی به این دلیل تکامل یافته باشد که پیوند والدین و کودک را تحکیم میبخشد. معنی این لبخندها برای والدین این است که نوزاد آنها را میشناسد و به آنها عشق میورزد، و از این طریق
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 10
معیارهاى رفتار سالم از دیدگاه اسلام
مقدّمه
«بهنجارى و نابهنجارى» از بنیادى ترین موضوعات دانش روان شناسى است که قلمرو وسیعى از این علم را تحت تأثیر خویش دارد. فلسفه روان شناسى پایهاى ترین و روان درمانى کاربردى ترین موضوعى است که متأثّر از رویکردهاى خاص در بهنجارى و نابهنجارى و ملاک هاى این دو مى باشد. آنچه معمولا در نوشته ها و آثار آکادمیک مورد بحث قرار گرفته، بیشتر سازوکار و چگونگى بهنجارى و نابهنجارى، آن هم در سطح شخصیت است.
از این رو، جاى بحث درباره تعریف بهنجارى و نابهنجارى، ملاک هاى شخصیت سالم و ناسالم و ملاک هاى رفتار بهنجار همچنان باقى است و البته دیدگاه روان شناسان در زمینه هاى مذکور، هرچند کاملا مورد تصریح نمى باشد، اما نگرش هایشان از منابع و آثار علمى آنان قابل استنباط است و طبیعتاً همگى آن ها نیز داراى وحدت نظر نیستند; زیرا در نهایت درباره انسان دیدگاه یکسانى ندارند و در حقیقت، تغییرات حاصل در طرز فکر روان شناسانه از تغییرات وسیع تر در نگرش نسبت به انسان و جهان متأثّر مى گردد.2
در این میان، نگرش متمایز و متفاوت اسلام نسبت به جهان و انسان، سبب شده تا تعریف بهنجارى و نیز ملاک هاى رفتار بهنجار از نظر اسلام متمایز از دیدگاه هاى روان شناسان باشد. البته ناگفته نماند که در میان روان شناسان نیز اتفاق نظر بر مفهوم بهنجارى و یا ملاک رفتار بهنجار وجود ندارد; مثلا، در حالى که به نظر رفتارگرایان، رفتار کاملا سازگارانه ارگانیسم با محیط به سبب دریافت تقویت بیشتر، رفتارى کاملا بهنجار است، اما این ملاک از سوى انسان گرایان مورد حمله قرار مى گیرد. یا به عنوان نمونه اى دیگر، زمانى که رعایت هنجارها و آداب اجتماعى توسط بسیارى از روان شناسان به عنوان ملاکى براى رفتار بهنجار به حساب مى آید، به نظر پرلز (نظریه پرداز گشتالت درمانى)، رعایت هرگونه «نُرم» و یا آداب و قوانین اجتماعى که ارضاى امیال طبیعى را با تعویق و تعطیل مواجه سازد، خود رفتار نابهنجار و غلط است. (شولتز، 1977) در هر صورت، آنچه در این مقاله مورد نظر است فقط بیان ملاک هاى رفتار بهنجار از نظر دین مبین اسلام مى باشد.
به عنوان درآمدى بر بحث مناسب است تعریف «بهنجارى و نابهنجارى» و نیز تعریف رفتار بهنجار از نظر اسلام را به گونه اى گذرا مورد اشاره قرار دهیم و همان گونه که گفته شد، تعریف «بهنجارى» از این منظر، کاملا مرتبط و متأثّر از تعریف انسان مى باشد و بر این اساس، با توجه به شناخت صحیح و عمیق اسلام از انسان و ابعاد وجودى و فطرى او و گستره زندگى و نیز کمال و سعادت انسانى اش باید گفت:
بهنجارى عبارت است از: «دریافت درست از ابعاد وجودى خویشتن و واقعیت هاى هستى و حداکثر بهره بردارى از استعدادها و ظرفیت هاى خود و محیط در جهت کسب کمال و شکوفایى فطرت و نیل به سعادت انسان که در واقع، همان دست یابى به لذت هاى برتر و پایدار اخروى است.» بر این اساس، شخصیتى بهنجار است که حقایق و واقعیت هاى هستى و جهان و خویشتن را بشناسد و نسبت به گستره وجودى خود و مقصد و هدف از آفرینش خویش آگاهى یافته و با ظرفیت ها و محدودیت هاى خود و جهان در جهت نیل به پایدارترین و حقیقى ترین لذت ها، که همان سعادت ابدى است، سازگارى ایجاد کرده، پیوسته فطرت و سرشت خود را شکوفاتر سازد. به موازات این تعریف باید گفت: «رفتار بهنجار عبارت است از: هر رفتارى (درونى و بیرونى) که ما را در رسیدن به مفهوم مزبور از بهنجارى نزدیک نماید.» اما سؤال اساسى این است که به واسطه چه معیار و ملاک هایى مى توان رفتار بهنجار را از نابهنجار متمایز ساخت؟ این مقاله پاسخى است به این سؤال اساسى.
فطرت
در درون انسان، نسبت به رفتار بهنجار و نابهنجار هدایتى سرشتى وجود دارد. این هدایت در فطرت انسان قرار دارد. فطرت نیز عبارت است از: «مجموعه کمالات و استعدادهاى خاصى که در سرشت انسان نهاده شده و نوع و مرتبه او را از سایر موجودات متمایز مى سازد.»3
استاد مطهّرى در کتاب فطرت خود،دربحث از ویژگى هاى فطرى انسان، آن ها را به دو دسته کلى تقسیم کرده است:
1. ویژگى هاى شناختى;
2. ویژگى هاى عاطفى.4
تمامى شناخت هاى غیر اکتسابى انسان در عنصر شناختى فطرت یعنى «عقل» جاى مى گیرند. عقل ابزار بسیارى از تشخیص هاى انسانى در مقوله بهنجارى و نابهنجارى است (که در ملاک بعدى مورد بررسى قرار مى گیرد.) در باره عنصر گرایش ها و ویژگى هاى عاطفى باید گفت: انسان در درون خود، نسبت به این گرایش هاى فطرى نوعى قداست قایل است. این گرایش هاى متعالى مافوق عواطف حیوانى اند. این گرایش ها بنابر نظر استاد مطهّرى، در پنج مقوله جاى مى گیرند.5
1. مقوله حقیقت جویى;
2. مقوله خیر اخلاقى;
3. مقوله زیبایى;
4. مقوله خلّاقیت و ابداع;
5. مقوله عشق و پرستش.
این گرایش ها به دو صورت با رفتارهاى بهنجار مرتبط مى گردند:
1. بین این گرایش ها6 و انتخاب رفتارى خاص نوعى جاذبه معنوى وجود دارد; یعنى آن رفتار تجلّى چنین گرایش هایى است و مصداق این گرایش ها قرار مى گیرد; مثلا، در مورد گرایش حقیقت جویى، مى توان گفت: بر اساس این تمایل، برخى رفتارها بهنجار و برخى دیگر نابهنجارند.
2. این گرایش هاى عاطفى مى توانند انسان را به سوى انتخاب یک رفتار کلى هدایت کنند. لازمه پذیرش این رفتار کلى پذیرش رفتارهاى دیگرى است که بر اساس آن موضوع کلى، بهنجار شناخته مى شوند; مثلا، انسان بر اثر گرایش به پرستش خدا، به انبیا نیز ایمان مى آورد. آن گاه فرد مؤمن دستوراتى را که بر اساس دین بهنجار شناخته شده اند، مى پذیرد.
در قرآن و روایات نیز به وجود چنین استعدادى در سرشت و فطرت انسان اشاره شده است. از مشهورترین آیات در این مورد، آیه 8 سوره شمس مى باشد. خداوند متعال در این آیه مى فرماید: (فَأَلهَمَها فُجُورَها و تَقویها); خداوند پس از تنظیم قوا و جسم و جان آدمى، فجور و تقوا (خیر و شر) را به او الهام کرد.
این آیه به یکى از مهم ترین مسائل مربوط به آفرینش انسان اشاره دارد و مى فرماید: هنگامى که خلقت انسان تکمیل شد و هستى او تحقق یافت، خداوند «بایدها و نبایدها» را به او تعلیم داد. «الهام به معناى القاى مطلبى از سوى پروردگار در روح و جان آدمى است.»7
منظور از «فجور» و «تقوا» هم عواملى است که انسان را به آلودگى و یا خیرات و نیکى ها مى کشانند. به عبارت دیگر، خداوند مسیر سعادت و بهنجارى و گرایش به رفتار درست و نادرست را در وجود انسان قرار داده است.مى توان گفت: این آیه هم بر بعد شناختى و هم بر گرایش و بعد عاطفى فطرت اشاره دارد. در مقوله عاطفى نیز مى توان گفت: فطرت انسانى علاوه بر آنکه عاشق کمال است، از نقص و بدى نیز
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 1 صفحه
قسمتی از متن .doc :
جمعیت زیاد و رفتار اجتماعی 1. اثر جمعیت زیاد بر رفتار اجتماعی چیست؟ 2. آیا مردان و زنان عکس العمل یکسانی در خصوص جمعیت زیاد دارند؟ 1] یک سلسله آزمایشات کلاسیک که اثرات جمعیت زیاد را روی جامعه ای از موشها تعیین می کند در فوریة 1962 در یک مقاله با عنوان آمریکای علمی گزارش شد. آزمایشات توسط یک روانشناس به نام جان – بی – کالن ، و همکارانش هدایت شدند. در هریک از این آزمایشها ، یک رقم برابر از موشهای نر ومادة بالغ در یک محوطه قرار گرفته بودند و فرارورده های مناسبی از غذا، آب و سایر ضروریات به آنها داده می شد. اجازه داده می شد که جمعیتهای موش افزایش یابد. کالن بواسطه تجربه دانست تقریباً چه تعداد از موشها می توانستند در محوطه بدون تجربه فشار روانی ناشی از ازدحام جمعیت زندگی کنند. او به جمعیت اجازه داد که تقریباً به دوبرابر این رقم افزایش بیابد. سپس او تثبیت کرد جمعیت را بوسیلة برداشتن فرزندانی که به مادر هایشان وابسته نبودند. سپس او و همکارانش بدقت مشاهده کردند و رفتار ها راثبت کردند در این اجتماع پر جمعیت. در پایان آزمایشهایشان ،کالن وهمکارانش توانسته بودند استنتاج کنند که ازدحام سبب یک جدایی در ارتباط اجتماعی عادی میان موشهامی شود، نوعی از بیماری اجتماعی . موشها در این آزمایشات نتوانستند الگوهای رفتاری یکسانی را پیروی کنند همانند موشهایی که بودند در یک اجتماع بدون ازدحام زیاد . 2] ماده ها درجمعیت موشها بیشتر بطور جدی توسط تراکم جمعیت بالا تحت تأثیر واقع شده بودند. آنها انحراف رفتار مادری را نشان دادند: آنها رفتار نکردند همانند رفتار موشهای مادر معمولی . در حقیقت ، بسیاری از توله سگها ، همانطور که بچه موشها نامیده می شوند، درنتیجه یک مراقبت ضعیف مادری مردند. برای مثال ، بعضی وقتها مادرها توله سگهایشان را ترک می کنند و بدون مراقبتهای مادری توله سگها مردند. تحت شرایط عادی موشهای مادر تمایل ندارند بچه هایشان را به تنهایی ترک کنند تا بمیرند. به هر حال ، آزمایشات معلوم کردند که در اجتماعات شلوغ موشهای مادر به طور عادی رفتار نمی کنند. رفتار آنها ممکن است از نظر آسیب شناختی به عنوان بیماری مطرح شود. 3] نرهای غالب در جمعیت موشها کمترین اثر را از جمعیت زیاد گرفته بودند. هر یک از نرهای قوی یک فضایی از محوطه را بعنوان داراییش ادعا می کرد. بنابراین این موشها ازدحام زیاد را تجربه نمی کنند در روشی یکسان آنچنانکه دیگر موشها تجربه می کنند. در حقیقت آن نرهای غالب در جاییکه زندگی می کردند فضای کافی داشتند ممکن است توضیح دهد چرا آنها خیلی بطور جدی توسط جمعیت زیاد همانند سایر موشها تحت تأثیر واقع نشدند. بهر حال ، نرهای غالب در دوره از نظر ناخوشی شناسی ، مریض رفتار کردند. رفتارهای نابهنجار آنها عبارت بودند از حمله به همسر، ماده ها و موشهای نابالغ . این رفتارهای منحرف نشان داد که حتی باوجود اینکه نرهای غالب فضای کافی برای زندگی داشتند آنها نیز بطور کلی توسط محوطه بسیار شلوغ تحت تأثیر واقع می شوند. 4] رفتارهای نابهنجار اجتماعی نرهای ناغالب در جامعه آزمایشی موش نیز نشان داده شد. برخی کاملاً منزوی شدند؛ آنهایی که خیلی کم حرکت می کردند و می خوردند و میاشامیدند در دوره هنگامیکه سایر موشها خواب بودند بدین ترتیب از تماس با آنها اجتناب کنند. نرهای ناغالب دیگر ناآرام بودند؛ آنها خیلی فعالتر بودند نسبت به موشهایی که عادی رفتار می کردند و آنهایی که بایکدیگر جنگ می کردند. این قسمت از جمعیت موشها شبیه همه بخشهای دیگر، تحت تأثیر جمعیت زیاد بود. 5] رفتار موشهای نر ناغالب و دیگر مؤلفه های جمعیت موش برابری می کند با رفتار انسان . مردم در فضاهای جمعت دار متراکم نشان می دهند رفتار نابهنجار شبیه موشهایی که در آزمایشهای کالن بودند. در مناطق شهری بزرگ ازقبیل نیویورک ، لندن ، کلکته ، جاکارتا، مکزیکوسیتی و قاهره ، در آنجا بچه ها تر ک می شوند. وجود دارد ستمکار ، اشخاص نیرومند ،هم از زن وهم از مرد. آنجا نیز مردمانی که منزوی هستند و مردمی که نارام می شوند وجود دارد. کمیتی از صورتهای دیگر انحرافات اجتماعی مانند قتل ، تجاوز جنسی و دزدی نیز بارها در جمعیتهای متراکم جامعه انسانی اتفاق می افتد. علت اصلی این بی نظمی های جمعیت زیاد چیست؟ آزمایشات کالن پیشنهاد می کند که آن می تواند باشد. در هرصورت ، دانشمندان علوم اجتماعی و طراحان شهر از نتایج این سلسله آزمایشات تأثیر خواهند گرفت
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .DOC ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 113 صفحه
قسمتی از متن .DOC :
پارچه های نساجی در هنگام استفاده های معمول و کاربرد های عملی ، مثل پوشش لباس ، مصارف خانگی و مصارف صنعتی ، تحت یک سری از تغییر شکل های پیچیده قرار می گیرد. این تغییر شکل ها شامل : افت پارچه ، چروک یا تا خوردگی ، کیفیت زیر دست، خمش پذیری و دیگر اثراتی است که مرتبط با اصول زیبایی پارچه می باشند .
فهرست مطالب
عنوان مطلب صفحه
مقدمه 1
فصل اول : رفتار عمومی برشی پارچه های تاری پودی 4
تغییر شکلهای پیچیده پارچه و معرفی پدیده برش 5
تعریف برش پارچه (Shearing) 7
1-2-1- طبیعت برش 7
1-2-2- مسأله عملی برش 16
منحنی برش پارچه 20
1-3-1- منحنی رفت و برگشتی برش ( دو طرفه ) 21
1-3-2- منحنی برش یکطرفه 25
خصوصیات برش پارچه 28
1-4-1- رفتار برش پارچه 28
1-4-2 رابطه بین تغییر شکل برشی و خمشی پارچه 36
فصل دوم : روشهای آزمایشی برش پارچه های تاری پودی 38
2-1- مقدمه 39
2-2- روش آزمایشی Cusick 44
2-3- روش آزمایشی KES (سیتم ارزیابی کاواباتا) 49
2-3-1- مقدمه 49
2-3-2- تاریخچه پیدایش دستگاه KES . 50
2-3-3- معرفی و شناخت آزمایش برش توسط دستگاه KES 52
2-4- روش آنالیز تصویری 59
فصل سوم : استفاده از روش آنالیز المان محدود
در بررسی تغییر فرم برشی پارچه تاری پودی 66
3-1- مقدمه ای بر تجزیه و تحلیل تغییر شکل های پیچیده پارچه 67
3-1-1- ساختمان پارچه و فرض پیوستگی آن 68
3-1-2- سیمای تغییر شکل پارچه 70
3-1-3- اندازه گیری کرنش 72
3-1-4- اندازه گیری تنش 74
3-1-5- روابط تنش – کرنش 75
3-1-6- حالتهای خاص 76
3-1-7- بررسی اعتبار روابط 78
3-2- روشهای المان محدود در مکانیک نساجی 80
3-2-1- مقدمه 80
3-2-2- اصول آنالیز المان محدود ( با استفاده از نتایج آزمایش KES) 81
3-2-3- محاسبات تئوریک آنالیز برش 83
3-2-3-1- تغییر شکل برش پارچه 83
3-2-3-2- توزیع کرنش برشی 84
3-2-3-3- توزیع تنش برشی 86
3-2-3-4- عناصر ثابت در معادله 88
3-2-3-5- مدول برشی 89
3-2-3-6- روش محاسبة مدول برشی (C33) با استفاده از مدول کششی (C22 ) 91
فصل چهارم : خصوصیات برشی پارچه های تاری پودی در جهات مختلف پارچه 92
4-1- مقدمه 93
4-2- مدلسازی برای خصوصیات برشی غیرهمگون (آنیزوتروپیک ) 95
4-3- نمودارهای قطبی مدل برشی 97
4-3-1- صور عمومی 97
4-3-2- اثردانسیتة بافت بر روی برش پارچه 100
4-4- ارتباط بین سختی برشی و هیسترسیس در جهات مختلف پارچه 102
منابع و مراجع 105
فهرست اشکال
عنوان شکل صفحه
شکل 1- نمایه عمومی برش 8
شکل 2- برش ساده سازی شده با اعمال نیروی کششی و نمایه شماتیک نیروهای موثر در پدیده برش پارچه تاری پودی 12
شکل 3- مدل شبکه ای 16
شکل 4- دستگاه آزمایش گر برشی استفاده شده توسط Treloar ( 1956) ، نیروهای موثر در آزمایش برش 19
شکل 5- منحنی عمومی برش پارچه ( بعد از Cusick 1961 ) 22