لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 2
فرزندان رسول خدا(ص)از خدیجه
رسول خدا(ص)به جز ابراهیم که از«ماریه قبطیه»کنیزمصرى آنحضرت متولد شد همان کنیزى که مقوقس(حاکممصر) براى آن حضرت فرستاد،فرزندان دیگر آن بزرگوار همگى ازبانوى بزرگوارش خدیجه-سلام الله علیها-بود که خداى تعالى به آنحضرت عنایت فرمود،که البته در عدد آنها و بلکه در نام آنهانیز اختلاف است،و مشهور آن است که آنها شش تن بودند، یعنى دو پسر و چهار دختر،و دانشمند فقید مرحوم دکتر آیتى درتاریخ پیامبر اسلام نام آنها و ترتیب ولادت و وفات آنها را بدینگونه ذکر کرده که ذیلا مىخوانید:
1-قاسم که نخستین فرزند رسول خدا است،و پیش ازبعثت در مکه تولد یافت،و رسول خدا به نام وى«ابو القاسم»کنیه گرفت،و نیز نخستین فرزندى است که از رسول خدا درمکه وفات یافت و در آن موقع دو ساله بود.
2-زینب دختر بزرگ رسول خدا که بعد از قاسم در سىسالگى رسول خدا تولد یافت،و پیش از اسلام به ازدواج پسرخاله خود«ابو العاص بن ربیع»درآمد و پس از جنگ بدر بهمدینه هجرت کرد و در سال هشتم هجرت در مدینه وفات یافت.
3-رقیه که پیش از اسلام و بعد از زینب،در مکه تولد یافتو پیش از اسلام به عقد«عتبة بن ابى لهب»درآمد و پس از نزولسوره«تبتیدا ابى لهب»و پیش از عروسى به دستور ابو لهب وهمسرش«ام جمیل»از وى جدا گشت.و سپس به عقد«عثمانبن عفان»درآمد و در هجرت اول مسلمین به حبشه با وى هجرتکرد و آنگاه به مکه بازگشت و به مدینه هجرت کرد و در سالدوم هجرت سه روز بعد از بدر،همان روزى که مژده فتح بدر به مدینه رسید،وفات یافت.
4-ام کلثوم که نیز در مکه تولد یافت و پیش از اسلام به عقد«عتیبة بن ابى لهب»درآمد و مانند خواهرش پیش از عروسى از«عتیبه»جدا شد،و در سال سوم هجرت به ازدواج«عثمان بنعفان»درآمد،و در سال نهم هجرت وفات کرد.
5-فاطمه علیها السلام که ظاهرا در حدود پنجسال پیش ازبعثت رسول خدا در مکه تولد یافت (1) و در مدینه به ازدواج«امیر المؤمنین»على علیه السلام درآمد،و پس از وفات رسولخدا به فاصلهاى در حدود چهل روز تا هشت ماه وفات یافت ونسل رسول خدا تنها از وى باقى ماند و یازده امام معصوم از دامنمطهر وى پدید آمدند.
6-عبد الله که پس از بعثت رسول خدا در مکه متولد شد و«طیب»و«طاهر»لقب یافت.و در همان مکه وفات کرد وپس از وفات او«عاص بن وائل سهمى»رسول خدا را«ابتر»خواند و سوره کوثر در پاسخ وى نازل گردید. (2)
و البته همانگونه که گفته شد آنچه ایشان انتخاب کرده و نوشتهاند بر طبق قول مشهور است،ولى اقوال دیگرى هم دراینباره هست که در سیره ابن هشام و کتاب المنتقى فی مولدالمصطفى (3) و کتابهاى دیگر نقل شده.
پىنوشتها:
1-البته نظر دانشمندان و محدثین شیعه عموما آنست که ولادت آنحضرت پنجسالبعد از بعثتبوده،و شاید بهمین جهت نیز ایشان بعنوان ظاهر این قول راذکر کردهاند.
2-تاریخ پیامبر اسلام صفحه 69-71.
3-سیره ابن هشام ج 1 ص 190 بحار الانوار ج 22 ص 166.
درسهایى از تاریخ تحلیلى اسلام جلد 2 صفحه 52
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 27
عنوان مقاله
بررسی نظام پاسخگوئی مبتنی بر عملکرد در بیمارستان حضرت رسول سال 1382"
Paper Title: Review of Performance_Based Accountability System in Hazrate Rasool Hospita in 1382
چکیده
مقدمه: روزبروز دولتهای جهان جهت فراهم کردن خدمات بهداشت-درمان بطور مؤثر، کارا و کافی با فشارهای زیادی روبرو می شوند. تحولات و کوششهای توانمندسازی در کشورهای توسعه یافته و در حال توسعه روشهای مشابهی را برای رسیدن به نظامهای بهداشت-درمان با عملکرد بهتر میپذیرند. همه این روشها بر پاسخگو بودن بعنوان یک عنصر اساسی در اجرای تحولات بهداشت-درمان و بهبود عملکرد سیستم تاکید میکنند. لذا این پژوهش بمنظور بررسی نظام پاسخگوئی عملکرد در بیمارستان حضرت رسول صورت گرفته است.
روش پژوهش: این پژوهش به صورت مقطعی انجام گردید. پس از جستجوی موضوعی در کتب و مقالات کتابخانهای و اینترنتی بر اساس اصول استخراج شده از چارچوبهای کشورهای امریکا و کانادا، نظام پاسخگوئی عملکرد را به سه بخش، شامل؛ "ملزومات نظام پاسخگوئی عملکرد"، "اجزاء نظام پاسخگوئی عملکرد" و "فرهنگ پاسخگوئی عملکرد و میزان آمادگی کارکنان برای استقرار نظام پاسخگوئی عملکرد" تقسیم کرده و به منظور اندازهگیری آنها پرسشنامه و چکلیست تهیه گردید. پس از تعیین اعتبار و ثبات بین 30 نفر از کارکنان که در بخشهای مختلف بیمارستان مورد مطالعه بودند، توزیع گردید. در نهایت بر اساس اطلاعات جمعآوری شده چارچوبی برای نظام پاسخگوئی مبتنی بر عملکرد پیشنهاد گردید.
یافتهها: یافتههای پژوهش در 17 جدول ارائه گردیده است. این یافتهها نشان داد که از مجموع آیتمهای مربوط به ملزومات و اجزاء نظام پاسخگوئی عملکرد 50% (29 آیتم از 57) موجود بود. بر اساس امتیازدهی انجام شده؛ فرهنگ و نگرش کارکنان نسبت به پاسخگوئی، امتیاز 74% را کسب نمود. در نهایت بر اساس یافتههای مذکور و چارچوبهای پاسخگوئی عملکرد دو کشور امریکا و کانادا یک جدول مقایسهای ارائه گردید.
بحث و نتیجهگیری: بر اساس یافتههای پژوهش و فراوانی آیتمهای اندازهگیری شده میتوان احتمالا گفت علیرغم وجود شفافیت و وضوح در نقشها و مسؤولیتها، یکی از دلایل کمبود تعهد به اجرای برنامه استراتژیک پائین بودن مشارکت ذینفعان و مشتریان و همچنین نبود سیستمی برای بهبود عملکرد بود. با توجه به اینکه بر اساس پرسشنامه اینگونه استنباط گردید که نگرش کارکنان نسبت به پاسخگوئی عملکرد نسبتا مثبت بود. با مقایسه این نتیجه حاصل شده با مشکل مربوط به نبود سیستم بهبود عملکرد در بیمارستان تحت مطالعه احتمالا میتوان چنین استنباط کرد که با استقرار نظام پاسخگوئی عملکرد در این بیمارستان مشکل بهبود عملکرد نیز حل میگردد. در پایان بر اساس یافتههای پژوهش و مقایسه آنها با چارچوبهای کشورهای امریکا و کانادا چارچوبی برای پاسخگوئی عملکرد پیشنهاد گردید.
کلید واژهها:
پاسخگوئی، عملکرد، چارچوب، نظام، سیستم بهداشت و درمان، بیمارستان.
Abstract
Introduction:Every day the Governments throughout in the world face whit lots of pressures while trying to provide effective, efficient and sufficient health care services, All the efforts and reforms in empowering the developed and developing countries prefer the same approaches in achiving health care systems with high performance. The focal point of these approaches is accountability as an essential component in the reform of health care and improvement in the performance of the system. Therefore this research is done to review the performance accountability system in Hazrat Rasool hospital.
Research Methodology: The research was done cross sectional. After searching the subject in books and articles and also Internet,the researcher devided the performance accountability system to three parts according to some principles adopted from the same system in the United States and Canada, include; the requirements performance accountability system, the components of performance accountability system and the amount of staff readiness, from cultural point of view, to establish the performance accountability system . In order to measure the aforementioned factors a questionaire and a checklist were prepared and distributed among 30 staff from different wards of the hospital. It was done after determining their validity and reliability. Finally,according to the collected information, a framework for performance_based accountability system was proposed.
Findings: The findings of the research are presented in 17 table,.according to which 50% (29 items out of 57) of the total items related to the requirements and components of performance accountability system was available. According to the questionnaire, the score of culture and attitudes of the staff towards accountbility was 74%. At the end, a comparative table is presented which is based on the said
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 2
فرزندان رسول خدا(ص)از خدیجه
رسول خدا(ص)به جز ابراهیم که از«ماریه قبطیه»کنیزمصرى آنحضرت متولد شد همان کنیزى که مقوقس(حاکممصر) براى آن حضرت فرستاد،فرزندان دیگر آن بزرگوار همگى ازبانوى بزرگوارش خدیجه-سلام الله علیها-بود که خداى تعالى به آنحضرت عنایت فرمود،که البته در عدد آنها و بلکه در نام آنهانیز اختلاف است،و مشهور آن است که آنها شش تن بودند، یعنى دو پسر و چهار دختر،و دانشمند فقید مرحوم دکتر آیتى درتاریخ پیامبر اسلام نام آنها و ترتیب ولادت و وفات آنها را بدینگونه ذکر کرده که ذیلا مىخوانید:
1-قاسم که نخستین فرزند رسول خدا است،و پیش ازبعثت در مکه تولد یافت،و رسول خدا به نام وى«ابو القاسم»کنیه گرفت،و نیز نخستین فرزندى است که از رسول خدا درمکه وفات یافت و در آن موقع دو ساله بود.
2-زینب دختر بزرگ رسول خدا که بعد از قاسم در سىسالگى رسول خدا تولد یافت،و پیش از اسلام به ازدواج پسرخاله خود«ابو العاص بن ربیع»درآمد و پس از جنگ بدر بهمدینه هجرت کرد و در سال هشتم هجرت در مدینه وفات یافت.
3-رقیه که پیش از اسلام و بعد از زینب،در مکه تولد یافتو پیش از اسلام به عقد«عتبة بن ابى لهب»درآمد و پس از نزولسوره«تبتیدا ابى لهب»و پیش از عروسى به دستور ابو لهب وهمسرش«ام جمیل»از وى جدا گشت.و سپس به عقد«عثمانبن عفان»درآمد و در هجرت اول مسلمین به حبشه با وى هجرتکرد و آنگاه به مکه بازگشت و به مدینه هجرت کرد و در سالدوم هجرت سه روز بعد از بدر،همان روزى که مژده فتح بدر به مدینه رسید،وفات یافت.
4-ام کلثوم که نیز در مکه تولد یافت و پیش از اسلام به عقد«عتیبة بن ابى لهب»درآمد و مانند خواهرش پیش از عروسى از«عتیبه»جدا شد،و در سال سوم هجرت به ازدواج«عثمان بنعفان»درآمد،و در سال نهم هجرت وفات کرد.
5-فاطمه علیها السلام که ظاهرا در حدود پنجسال پیش ازبعثت رسول خدا در مکه تولد یافت (1) و در مدینه به ازدواج«امیر المؤمنین»على علیه السلام درآمد،و پس از وفات رسولخدا به فاصلهاى در حدود چهل روز تا هشت ماه وفات یافت ونسل رسول خدا تنها از وى باقى ماند و یازده امام معصوم از دامنمطهر وى پدید آمدند.
6-عبد الله که پس از بعثت رسول خدا در مکه متولد شد و«طیب»و«طاهر»لقب یافت.و در همان مکه وفات کرد وپس از وفات او«عاص بن وائل سهمى»رسول خدا را«ابتر»خواند و سوره کوثر در پاسخ وى نازل گردید. (2)
و البته همانگونه که گفته شد آنچه ایشان انتخاب کرده و نوشتهاند بر طبق قول مشهور است،ولى اقوال دیگرى هم دراینباره هست که در سیره ابن هشام و کتاب المنتقى فی مولدالمصطفى (3) و کتابهاى دیگر نقل شده.
پىنوشتها:
1-البته نظر دانشمندان و محدثین شیعه عموما آنست که ولادت آنحضرت پنجسالبعد از بعثتبوده،و شاید بهمین جهت نیز ایشان بعنوان ظاهر این قول راذکر کردهاند.
2-تاریخ پیامبر اسلام صفحه 69-71.
3-سیره ابن هشام ج 1 ص 190 بحار الانوار ج 22 ص 166.
درسهایى از تاریخ تحلیلى اسلام جلد 2 صفحه 52
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 2
فرزندان رسول خدا(ص)از خدیجه
رسول خدا(ص)به جز ابراهیم که از«ماریه قبطیه»کنیزمصرى آنحضرت متولد شد همان کنیزى که مقوقس(حاکممصر) براى آن حضرت فرستاد،فرزندان دیگر آن بزرگوار همگى ازبانوى بزرگوارش خدیجه-سلام الله علیها-بود که خداى تعالى به آنحضرت عنایت فرمود،که البته در عدد آنها و بلکه در نام آنهانیز اختلاف است،و مشهور آن است که آنها شش تن بودند، یعنى دو پسر و چهار دختر،و دانشمند فقید مرحوم دکتر آیتى درتاریخ پیامبر اسلام نام آنها و ترتیب ولادت و وفات آنها را بدینگونه ذکر کرده که ذیلا مىخوانید:
1-قاسم که نخستین فرزند رسول خدا است،و پیش ازبعثت در مکه تولد یافت،و رسول خدا به نام وى«ابو القاسم»کنیه گرفت،و نیز نخستین فرزندى است که از رسول خدا درمکه وفات یافت و در آن موقع دو ساله بود.
2-زینب دختر بزرگ رسول خدا که بعد از قاسم در سىسالگى رسول خدا تولد یافت،و پیش از اسلام به ازدواج پسرخاله خود«ابو العاص بن ربیع»درآمد و پس از جنگ بدر بهمدینه هجرت کرد و در سال هشتم هجرت در مدینه وفات یافت.
3-رقیه که پیش از اسلام و بعد از زینب،در مکه تولد یافتو پیش از اسلام به عقد«عتبة بن ابى لهب»درآمد و پس از نزولسوره«تبتیدا ابى لهب»و پیش از عروسى به دستور ابو لهب وهمسرش«ام جمیل»از وى جدا گشت.و سپس به عقد«عثمانبن عفان»درآمد و در هجرت اول مسلمین به حبشه با وى هجرتکرد و آنگاه به مکه بازگشت و به مدینه هجرت کرد و در سالدوم هجرت سه روز بعد از بدر،همان روزى که مژده فتح بدر به مدینه رسید،وفات یافت.
4-ام کلثوم که نیز در مکه تولد یافت و پیش از اسلام به عقد«عتیبة بن ابى لهب»درآمد و مانند خواهرش پیش از عروسى از«عتیبه»جدا شد،و در سال سوم هجرت به ازدواج«عثمان بنعفان»درآمد،و در سال نهم هجرت وفات کرد.
5-فاطمه علیها السلام که ظاهرا در حدود پنجسال پیش ازبعثت رسول خدا در مکه تولد یافت (1) و در مدینه به ازدواج«امیر المؤمنین»على علیه السلام درآمد،و پس از وفات رسولخدا به فاصلهاى در حدود چهل روز تا هشت ماه وفات یافت ونسل رسول خدا تنها از وى باقى ماند و یازده امام معصوم از دامنمطهر وى پدید آمدند.
6-عبد الله که پس از بعثت رسول خدا در مکه متولد شد و«طیب»و«طاهر»لقب یافت.و در همان مکه وفات کرد وپس از وفات او«عاص بن وائل سهمى»رسول خدا را«ابتر»خواند و سوره کوثر در پاسخ وى نازل گردید. (2)
و البته همانگونه که گفته شد آنچه ایشان انتخاب کرده و نوشتهاند بر طبق قول مشهور است،ولى اقوال دیگرى هم دراینباره هست که در سیره ابن هشام و کتاب المنتقى فی مولدالمصطفى (3) و کتابهاى دیگر نقل شده.
پىنوشتها:
1-البته نظر دانشمندان و محدثین شیعه عموما آنست که ولادت آنحضرت پنجسالبعد از بعثتبوده،و شاید بهمین جهت نیز ایشان بعنوان ظاهر این قول راذکر کردهاند.
2-تاریخ پیامبر اسلام صفحه 69-71.
3-سیره ابن هشام ج 1 ص 190 بحار الانوار ج 22 ص 166.
درسهایى از تاریخ تحلیلى اسلام جلد 2 صفحه 52
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 24
سیره رسول خدا (ص) درباره طبیعت، کشاورزى و محیط زیست (1)
نویسنده : علی حسینی
براى آن که سیره پیامبر خدا (ص) و اهمیت گفتههاى آن حضرت را درباره کشاورزى طبیعت به درستى بشناسیم، مناسب است بیش از آن از شرایط و اوضاع و احوال و اندیشه و اعمال مردم حجاز آن روزگار آگاه شویم. چه این که آشنایى با فضایى که سخنان و اعمال رسول خدا - صلى الله علیهوآله - در آن فضا تحقق یافته است بر عمق شناخت و جامع بودن آن مىافزاید. بررسى جامع و دقیق کشاورزى در جاهلیت فرصتى فراختر و تحقیقى گسترده مىطلبد که این مقاله آن را بر نمىتابد و در این جا تنها به مهمترین مشکلات کشاورزى آن روزگار مىپردازیم.
اعراب قبیلهاى زندگى مىکردند و زندگى قبیلهاى فرهنگى خاص داشت و خوى تجاوز، جنگطلبى، تعصب و رقابت و دشمنىهاى دیرینه با دیگر قبیلهها از ویژگىهاى آن بود و این موضوعها تأثیر فراوانى بر کشاورزى و دامدارى و حفظ مراتع و درختان در آن روزگار مىگذاشت، به دلیل وجود دشمنىها و جنگهاى و یورشهاى بى رحمانه به قبیلهها و در نتیجه سوزانیدن مزرعهها، پرکردن چاههاى آب، در انحصار قرار دادن آنها، نا امنى سرتاسر حجاز را فرا گرفته بود و مردمان همواره از آینده مزارع و دامهاى خود بیمناک بودند و هر از چندى شعلههاى سوزان آتش کینه، دشمنىهاى ریشه دار در قالب جنگها و یورشها جلوه مىکردو کشتزارها و نخلستانها مىسوخت، دامها به یغما مىرفت و چاهها و چشمهها ویران مىشد از این رو، ناامنى آفتى بود که در هر حال مىتوانست امید کشاورزان را به یأس مبدل سازد و حاصل سالها زحمت و رنج شان را بر باد دهد. از سویى، اعراب جاهلى از دانش کشاورزى آن روزگار آن گونه که در ایران و امثال آن بود، بىبهره بودند و بر پایه خرافهها و باورهاى بى اساس خود درباره درختان و گیاهان عمل مىکردند. به عنوان نمونه، آنان به دلیل ترس از برخى از درختان آنها را مىپرستیدند؛ چه آن که آن درختان را کانون شر و بدى مىدانستند و براى رهایى از شر آنها راهى جز پرستش آنها فرا روى خود نمىدیدند.
به همین دلیل بود که دامدارى در حجاز رواج بیشترى داشت اما همچنان ناامنى و تجاوز به حقوق دیگران، فرهنگ قبیلگى و اعتقاد به خرافات در خصوص دام پزشکى و مسایلى از این دست، به عنوان مانعهایى بود بر سر راه رشد و شکوفایى دام دارى. این نابسامانىها پیامدهاى ویرانگرى بر زندگى مردم آن روزگار حجاز داشت که مهمترین آنها عبارت بود از: کمبود غذاى کافى و مناسب، اختلال در حمل ونقل، مسافرتها و تجارتهاى بین شهرى، چه این که حمل و نقل و مسافرتهاى آن روزگار با حیواناتى از قبیل شتر، اسب، استر، و الاغ انجام مىشد، که در مکه از اهمیت ویژهاى برخوردار بود و نیز کمبود و گاهى عدم وجود مراتع مناسب و گسترش فقر و فساد و زورمدارى و بىبندوبارى از دیگر پیامدهاى این وضعیت نامطلوب در کشاورزى و دامدارى بود.
شناخت عمیق پیامبر خداصلى الله علیه وآله
رسول خدا - صلىاللَّهعلیهوآله - از همه مسایل یاد شده به گونهاى عمیق و دقیق آگاه بود و علتها و راههاى حل مشکلات و پیشرفت کشاورزى را مىدانست. او در مکه از مادر متولد شده و در همان جا زیست و به دلیل مسافرت به شام و معاشرت با مردم به خوبى درد و درمان را مىشناخت. او خود چوپانى و تجارت و کشاورزى کرده بود و تلخى مشکلات و مسایل یاد شده را چشیده بود. رسول خدا - صلىاللَّهعلیهوآله - با توجه به شناخت عمیق خود و بر پایه روش خاص خود به میدان آمد و اقدامات گستردهاى به عمل آورد که به مهمترین آنها اشاره مىشود:
گام نخست: فرهنگ سازى و انگیزه آفرینى
پیامبر اسلام - صلىاللَّهعلیهوآله - از سویى الگوى مسلمانان بود: «و لکم فى رسول الله اسوة حسنة» و آنان بر پایه آموزههاى دینى مىباید از او پیروى مىکردند: «و اطیعوا الله و اطیعوا الرسول»(1) از طرفى، گفتههاى آن حضرت وحیانى و الهى بود ومسلمانان مىباید آنها را به جان مىخریدند و به عنوان قانون زندگى تلقى کرده و از آنها بهره مىبردند: «و ما ینطق عن الهوى ان هو الا وحى یوحى»(2) آن انسان یگانه بى نظیر با سیره عملى و با گفتههاى خود با فرهنگ لبریز از جهل، خرافه، ستم به ستیز برخاست و فرهنگى نو و بر اساس علم و دانش، واقعیت و عدالت پدید آورد. اینک به نمونه هایى از آن اشاره مىشود:
چوپانى و کشاورزى و درختکارى
پیامبر خدا - صلىاللَّهعلیهوآله - مدتى چوپانى کرد، در این مدت هماره کوشید به حقوق دیگران تجاوز نکند و با گوسفندان مهربان باشد، داستان چوپانى و شیوه برخورد آن حضرت با گوسفندان معروف است. از این رو، به جزئیات آن اشاره نمىشود.
حضرت با دست خود درخت مىکاشت(3) و کشاورزى مىکرد.
در روایتى در این باره آمده است:
«همه پیامبران خدا جز ادریس (که خیاط بود) کشاورز بودهاند.»(4)
در روایت دیگرى، از امام صادق - علیه السلام - چنین نقل کردهاند:
«خداى - عز و جل - از میان کارها براى پیامبرانش - علیهم السلام - کشاورزى را دوست داشت و برگزید.»(5)
امام موسى بن جعفر - علیه السلام - فرمود:
«آنان که از من و پدرم بهتر بودند، در زمین کار مىکردند. پیامبر خدا، على، و همه پدرانم، - علیهم السلام - در زمین کار مىکردند و این عمل پیامبران، رسولان، جانشینان آنان و بندگان شایسته خدا است.»(6)
بر پایه گروهى از روایات آن حضرت به طور مستقیم در درختکارى شرکت مىجست. از امام صادق - علیه السلام - در این باره چنین روایت کردهاند:
«امیرالمؤمنان، على - علیه السلام - بیل مىزد و زمین را آماده مىساخت و رسول خدا - صلى الله علیه و آله - با آب دهان، دانهها و هستهها را مرطوب مىساخت و در زمین مىکاشت....»(7)
آن حضرت تماشاى گیاهان سبز و خرم را بسیار دوست مىداشت(8) و از نگاه به سیب سرخ و ترنج سرسبز و خرم(به دلیل زیبایى آنها) شگفت زده مىشد.
امام على بن موسى الرضا - علیه السلام - در این باره فرمودند:
«ان رسول الله کان یعجبه النظرة الى الأترج الاخضر و التفاح الأحمر.»(9)
حضرت خرما را بسیار دوست مىداشت، همواره از آن بهره مىبرد. از امام على بن الحسین - علیهما السلام - نقل شده است که همواره دوست داشت انسان خرمایى (خرما دوست) را ببیند، و این بدین سبب بود که پیامبر، خرما را دوست مىداشت. (10)
از این رو، در روایتى دیگر آمده است:
«هر کس به این نیت - که چون پیامبر خرما دوست داشت، خرما بخورد - خرما هیچ ضررى به او نمىرساند.»(11)
از امام صادق - علیه السلام - نقل شده است:
«هیچ گاه غذایى همراه با خرما نزد پیامبر - صلىاللَّهعلیهوآله - آورده نمىشد مگر آن که ابتدا از خرما میل مىفرمود.»(12)
روایات به روشنى نشان مىدهد که آن حضرت در میدان عمل به کشاورزى اهمیت خاصى مىداد و خود و نزدیکترین یارانش عملا مردمان را به آن تشویق مىکردند و این روش و سیره در توجه دادن مردم به کشاورزى اهمیت بسیار داشت.
پیامبر خدا - صلىاللَّهعلیهوآله - به درستى معتقد بود که انسانها محور اصلى توسعه و شکوفایى جامعه اسلامى و سرسبزى و رونق کشاورزى هستند و بهترین، کوتاهترین و هموارترین راه براى شکوفایى کشاورزى و دامدارى و سرسبزى جامعه اسلامى آن است که مردم از روى اعتقاد در این مسیر گام نهند و در پرتو تغییرات گسترده در اندیشه و باورهاى مردم است که مىتوان به این هدف دست یافت. سخنان آن حضرت درباره اهمیت کشاورزى، درختکارى و دامدارى سبب شد که بینش، اندیشه و باورهاى مردم به طور گسترده در این باره زیر و رو شود، آنان به اهمیت کشاورزى، درختکارى، سرسبزى و خرمى جامعه اسلامى و اصولاً ارزش بسیار درختان و فواید و آثار مادى و معنوى آنها به طور عمیق پى بردند و در نتیجه در پى سرسبزى، خرمى و رونق کشاورزى جامعه اسلامى برآمدند.
قطع درختان
رسول خدا - صلىاللَّهعلیهوآله - از قطع درختان، غرق کردن مزرعهها در آب و سوختن آنها حتى در جنگ نهى مىکرد و این عمل را در ردیف کشتن کودکان بى گناه و زنان بى دفاع مىدانست.
از آن حضرت - صلىاللَّهعلیهوآله - در این باره چنین نقل شده است:
«درختان را آتش مزنید، آنها را با آب ویران نکنید، درختان میوه دار را قطع نکنید و مزرعهها را نسوزانید.»(13)
بدین سان سیره رسول خدا - صلىاللَّهعلیهوآله - این بود که در جنگها به شدت از نابودى کشتزاران، نخلستانها و باغها بپرهیزد و مجاهدان را از آن باز دارد و وقتى در زمان جنگ این گونه باشد، در زمان صلح به گونهاى مؤکدتر و روشنتر باید از درختان و مزرعهها حفاظت شود و از نابودى آنها پرهیز.
آب و خاک