دانشکده

دانلود فایل ها و تحقیقات دانشگاهی ,جزوات آموزشی

دانشکده

دانلود فایل ها و تحقیقات دانشگاهی ,جزوات آموزشی

تحقیق درباره نگرش سیستمی به دین رشته فقه و حقوق اسلامی

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 59

 

 

موضوع :

نگرش سیستمی به دین

فهرست مطالب

عنوان:

چکیده

موضوع وهدف ازبحث

بحث و ضرورت توجه به آن

نمونه‌ای از تاثیر الگوها و رقابت بین آن‌ها

فرضیه بحث

استدلال

پاسخ درون دینی

نتیجه

منابع

چکیده

موضوع این مقاله بررسی هویت سیستمی و استراتژیک دین و علت توجه به این موضوع فعال نشدن کارآمدی دین در زندگی امروز است. هدفی که این مقاله دنبال می‌کند، دستیابی به راهبرد فعال سازی کارآمدی دین است. نوع تحقیق در این نوشتار، بنیادی با رویکرد تعلیلی و روش تحقیق، کتابخانه‌‌ای با ابزار تحلیل تطبیقی است؛ به این ترتیب که شاخصه‌ها و خصلت‌های گزاره‌های دین از طرفی و شاخصه‌ها و خصلت‌های گزاره‌های استراتژیک و خصوصیات سیستم از سوی دیگر بررسی و هم‌پوشانی آن‌ها تعلیل شده است. فرضیه این تحقیق، ضرورت نگرش کلان و سیستمی به دین و استفاده از گزاره‌های دین در عرصه تدوین استراتژی‌ها است. مدل نهایی و نتیجه‌ای که از این تحقیق به دست آمد، عبارت است از این که دین، شبکه‌ای از استراتژی‌های لازم برای برنامه‌ریزی در جوانب به ‌هم پیوسته زندگی را عرضه کرده است که اگر با دید استراتژیک به گزاره‌های دین توجه شود، ساختار لازم برای برنامه‌ریزی‌های اجرایی به دست می‌آید. راهکار اجرایی اولیه برای رسیدن به مدل بالا تدوین واحدهای درسی برای طلاب حوزه در مقوله «روش تحقیق خلاق»، «روش تحصیل خلاق» و «روش تدریس خلاق» برای ایجاد مهارت کلان‌نگری و پیدایش دید سیستمی به موضوعات و تحقق قابلیت تولید علم و نظریه است.حوزه‌های علمیه در صورتی موفق به تولید علم و نظریه‌پردازی بر اساس معادلات دین خواهند شد که طلاب حوزه بر اساس روش کاربردی و خلاق تحصیل و روش تحقیق کاربردی و خلاق را اجرا کنند و اساتید حوزه بر اساس روش کاربردی و خلاق تدریس کنند[1]؛ همچنین حرکت تلخیص و ساده‌سازی متون درسی متوقف شده و متون به حداقل سطح فهم کاربردی‌ــ تحلیلی از سطوح فهم و ادراک ارتقا یابد وحرکت «فقه پویا»از تلاش برای انطباق دین با وضعیت موجود، به «فقه شبکه‌ای استراتژی‌ساز» برای تغییر وضعیت موجود به سوی  انطباق با دین، تغییر جهت داده، هویت آینده‌ساز و نه چاره‌ساز به خود بگیرد و الگوهای جایگزین[2] ارائه کند.

موضوع و هدف بحث

عالمان و دیندارانی که به نحوی با مسأله حکومت و حکومت‌داری روبه‌رو بودند و از آن‌ها درباره مسائل اجتماعی نظرخواهی می‌شده است، ناخودآگاه به «نگرش کلان و سیستمی به دین» معطوف می‌شده‌اند.[3] قرار گرفتن مسلمانان در برابر افکار، روابط و تولیدات دنیای مدرن و تسلط غرب بر فرهنگ مسلمانان، اندیشمندان اسلامی را به مسأله «قابلیت و فعلیت دین برای اداره امور و راه‌حل پیروزی دین در رقابت جهانی» معطوف ساخت.[4] اقدام دینداران در ایران برای تشکیل حکومت بر اساس اسلام و قرار گرفتن عملی در صحنه مدیریت جامعه‌ای متصل به جامعه جهانی، سبب تولید بیشتر و صریح‌تر افکار و نظریات نسبت‌به مساله «توانایی دین برای مدیریت جمعی» شد.[5]پرسش‌ها و نیازهای فراوان در ابعاد مختلف امور اجتماعی، به ویژه مسائل مربوط به نهادها و سازمان‌ها که مدیران آن‌ها قصد ساختار‌سازی بر اساس اسلام را داشتند، سبب برگزاری کنگره‌ها و کنفرانس‌های متعدد با موضوعاتی مانند: «اقتصاد اسلامی»، «بانکداری اسلامی»، «روانشناسی اسلامی»، «فرهنگ اسلامی»، دیدگاه‌های اسلام در پزشکی»، «مدیریت اسلامی»، «قضاوت اسلامی»، «زن در اسلام»، «معماری اسلامی»، «حکومت در اسلام» و… شد؛[6] کتاب‌ها و مقالاتی با عنوان: نظام مالیاتی، نظام حکومتی، نظام اقتصادی، نظام سیاسی، نظام مالی، نظام تربیتی، نظام اخلاقی، نظام قضایی، نظام خانواده، نظام دفاعی، نظام بین‌المللی، نظام عبادات، نظام مجازات، نظام مشارکت، نظام حقوقی، نظام اجتماعی، سیستم اقتصادی، سیستم قضایی، سیستم سیاسی، فقه زندگی، الحیاة (توصیفی نظام‌واره از تفکر دین نسبت به ابعاد مختلف زندگی) و… نوشته‌ شد.[7] اندیشه‌های اجتماعی رهبران و متفکران دینی به صورت متمرکز مورد بحث و بررسی قرار گرفت.[8] مراکز تحقیقاتی و مطالعاتی برای تولید فکر و نظریه دینی فعال شد. محققان عمده این مراکز و مولفان کتاب‌ها و مقالات بالا بر ضرورت نظام‌سازی بر اساس تفکر اسلام اتفاق نظر دارند؛ تاملات و نوآوری‌ها یا کاستی‌ها و ابهام‌ها در روش نظام‌سازی است؛ نظامی که چهار شاخصه ذیل را دارا باشد:

1. پاسخگویی نیازهای طبیعی و واقعی



خرید و دانلود تحقیق درباره نگرش سیستمی به دین   رشته فقه و حقوق اسلامی


تحقیق طلاق از منظر دین و حقوق زن در خانواده 11 ص

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 11

 

طلاق از منظر دین

و

حقوق زن در خانواده

طلاق در اصل رها کردن از روی پیمان و قراردارد است ورها کردن از قید زوجیت نیز طلاق نامیده شده است. و در اصطلاح شریعت، همان مفهوم عرفی رایج میان عقلاء را می رساند که شارع مقدس با شرایط خاصّی امضا کرده وبه معنای گشودن پیوند زناشویی با واژه مخصوص یا اشاره و نوشته ای که جایگزین آن باشد، چه پیوند زناشویی بلافاصله گشوده شود و چه بعد از گذشت زمان معین.

و در اصطلاح حقوق نیز طلاق عبارتست از ایقاعی تشریفاتی که به موجب آن مرد به اذن یا حکم دادگاه، زنی را که به طور دائم در قید زناشوئی اوست رها می سازد.

در این جا سئوالاتی مطرح می شود که :

آیا طلاق فقط در دین اسلام مطرح شده است؟

آیا طلاق در اسلام جایز است؟ اگر پاسخ مثبت باشد پس وضعیت زنان مطلقه چگونه است؟

وظیفه زن ومرد در مدت عدّه چیست؟ بعد از اتمام عدّه چطور؟

با توجهه به آیات و روایات فرزندان چه سرنوشتی پیدا می کنند؟

آیا حد طلاق در اسلام مشخص شده است؟

زن در خانواده از چه حقوقی برخوردار است؟

ابتدا به طور اجمال تاریخچه ی طلاق را بیان کرده آنگاه به بررسی طلاق از منظر دین پرداخته و حقوق زن در خانواده را مورد بررسی قرار می دهیم.

الف- تاریخچه ی طلاق

آنگونه که از قدیمی ترین قانون مدوّن و ساخته ی دست بشر یعنی < قانون حمورابی> استنباط می شود خانواده اساس اجتماعی بوده و مرد قادر بوده در مواردی که زن تا مهلت معینی صاحب فرزند نمی شده وی را طلاق دهد و نیز اگر زنی بیماری مزمن داشت، مرد بدون آنکه او را طلاق دهد می توانست زن دیگری اختیار کند.

در آتن نیز طلاق برای مرد دشوار نبوده و مرد می توانست بدون ارائه دلیل زن خویش را از خانه براند. در مقابل زن نمی توانست به دلخواه، همسر خویش را ترک گوید ولی در صورت ستم شوهر، زن می توانست به < آرخون > مراجعه و تقاضای طلاق کند و با رضایت < آرخون > طلاق زن صورت می گرفت. گاهی نیز طلاق با رضایت طرفین انجام می گرفت، لیکن این توافق باید رسماً طی تشریفاتی در نزد < آرخون > اعلام می شد.

در مصر قدیم نیز شوهر نمی توانست زن خود را طلاق دهد مگر در مورد نازایی و طلاق زن به هر دلیل، شوهر را مکلف می نمود تا قسمت بزرگی از املاک خانواده را به وی واگذارد و در نتیجه طلاق به ندرت اتفاق می افتاد.

در دین زرتشت نیز آیین زناشویی کاری پسندیده و تجرد امری ناپسند و در خور نکوهش بوده است. این تعلیمات به همراه حق برابری زن در زندگی زناشویی موجب می گردید که طلاق امری ناشی از اراده ی بی چون و چرای مرد تلقی نگردد.

در ایران باستان طلاق منوط به رأی دادگاه بود. اگر قاضی دادگاه تشخیص می داد که زوجین می توانند زندگی زناشویی خود را ادامه دهند، آنان را مجبور به زندگی می نمود و شوهر متمّرد را به مجازات سختی محکوم می کرد تا بی جهت متمایل به طلاق نگردد.

در دین یهود نیز طلاق وجود داشته است در صورتی که مرد کجروی در زن خود بیابد برای او نامه ی انفصال (جدایی) بنویسد و به دستش بدهد و از خانه ی خود او را بیرون فرستاده و رهایش سازد.

در انجیل نیز آیات متعددگاه بر عدم قبول مطلق طلاق دلالت دارد (همانند آیات 16:18) و در آیات دیگری از انجیل، طلاق را محدود به زنای یکی از زوجین نموده است(ماندن آیات 15:31) انجیل متی که می گوید: < هر کسی از زن خود مفارقت جوید، طلاق نامه به او بدهد، لیکن من به شما می گویم هر کس به غیر علت زنا، زن را از خود جدا کند باعث زنا کردن او باشد و هر کس زن مطلقه را نکاح کند، زنا کرده باشد.>

ب- طلاق از منظر دین(آیات و روایات)

طلاق بر دو نوع است: 1- طلاق بائن 2- طلاق رجعی

در طلاق بائن شوهر بعد از طلاق حق بازگشت ندارد خواه زن در عدّه باشد یا نباشد که طلاق بائن بر 6 نوع است. در طلاق رجعی مرد می تواند تا وقتی که همسرش در عدّه است به او رجوع کند.

قرآن کریم در آیاتی از سوره طلاق و بقره، نساء و احزاب پیرامون طلاق و مسائل مربوط به آن سخن گفته است. در اسلام آنچه دارای اهمیت است تشکیل



خرید و دانلود تحقیق طلاق از منظر دین و حقوق زن در خانواده  11  ص


تحقیق در مورد کهنترین دین چینی شناخته شده

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

دسته بندی : وورد

نوع فایل :  .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )

تعداد صفحه : 15 صفحه

 قسمتی از متن .doc : 

 

کهنترین دین چینی شناخته شده

پیش از ورود آیین بودا به چین، چینیان دارای زیرساخت‌ها و بن‌مایه‌های بسیار عمیق و گوناگون فلسفی و اخلاقی بودند. کهن‌ترین دین چینی شناخته‌شده، دین اشراف سلسله شانگ1 (قرون چهاردهم تا پانزدهم ق. م) است. از دین مردم عادی در آن عصر اطلاعات فراوانی در دست نیست. آن‌چه مسلم است، این است که نیاپرستی، آیین‌های قربانی و تفأل در میان چینیان، دارای دیرینه‌ای بس کهن است. هرچند آثار باستانی از اعمال مذهبی در چین از دوران نوسنگی ( حدود 12000 تا 2000 ق. م) در دست است، نخستین سند ادیان چینی از عصر مفرغ اتخاذ شده.

دوره ایالات متحارب (481 تا 221 ق. م) دوره ناآرامی و بی‌نظمی سیاسی و تجزیه اجتماعی بود، اما در تاریخ اندیشه چینی، پرشکوه‌ترین عصر به شمار می‌رفت؛ زیرا در این دوره نظام‌های اخلاقی و فلسفی بسیاری پدید آمد که تأثیری پایدار در فرهنگ خاور دور به همراه داشت. از برجسته‌ترین مکاتب این عصر مکاتب کنفوسیوس2 و دائو3 بودند. کنفوسیوس (حدود 551 تا 479 ق. م) اساساَ فیلسوفی سیاسی بود. وی پایه‌های آموزه‌های خود را بر اساس اصول اخلاقی و اجرای مراسم آیینی کهن با رگه‌هایی از اصلاحات، پایه‌گذاری کرد. او را بزرگ‌ترین معلم اخلاقی چین محسوب می‌کنند. مکتب دیگر دائو یا تائو4 نام داشت؛ به معنای راه. پیروان آیین دائو، بنیان‌گذار راه را شخصی به نام لائوزه5 می دانستند که از دیدگاه تاریخی، اطلاعات فراوانی از وی در دست نیست، اما بر طبق احتمالات، گروهی وی را هم‌دوره نفوسیوس دانسته‌اند و گروهی از محققان نیز وی را شخصیتی خیالی می‌انگارند. اصول اخلاقی و فلسفی دائوگرایان و پیروان کنفوسیوس در بسیاری موارد متضاد بود. دائوگرایان روند طبیعی زندگی و رهایی از قوانین بی‌شمار اخلاقی را پی‌گیری می‌کردند، در حالی که پیروان کنفوسیوس، اجرای احکام و مراسم منظم اخلاقی و آیینی را سر لوحه خود قرار داده بودند. این دو آیین و بسیاری آیین‌های دیگر که در دوره صد مکتب خلق شدند، تأثیرات بسیار عمیقی بر بن‌مایه‌های مذهبی چینیان بر جای گذاشتند.

ورود آیین بودا

ورود رسمی آیین بودای مهایانه به چین، سال 65 میلادی ذکر شده است، اما مسلماَ قبل از آن، آیین بودا ‌ـ نه به صورتی کامل‌ـ توسط بازرگانان و تجار جاده ابریشم به چین راه یافته بود. در هر حال ورود رسمی دین بودایی به چین، در زمان پادشاهی امپراتور مینگ از دودمان هان7 (206 ق. م تا 220 م) بوده است. بنابر گزارش‌های تاریخی، شبی امپراتور در خواب دید یکی از خدایان بر فراز قصر وی در حال پرواز است. روز بعد، امپراتور رؤیای خود را برای وزیرش بازگو کرد و وزیر دربار، زونگ هو8، به پادشاه اعلام داشت که این رؤیا احتمالاَ مربوط به بودا در هند است. عده‌ای از گزارش‌نویسان ذکر کرده‌اند که وزیر تعبیر رؤیا را وجود خدایی در غرب تفسیر کرده. (احتمال آن‌که تفسیر اولیه نیز صحیح باشد وجود دارد و مهر تأییدی است بر آن‌که قبل از ورود رسمی آیین بودا، چینیان اطلاعات مختصری درباره بودا داشته اند.) سپس پادشاه، هیئتی متشکل از هجده نفر را به ریاست سای یین9، کین جینگ10 و وانگ زون11 برای جست‌وجوی آیین بودا اعزام داشت. گروه اعزامی به همراه یک پیکره بودا، متون مقدس بودایی و دو راهب برجسته، به چین بازگشتند. (بنابر گزارش‌های تاریخی، ورود هئیت به چین از مرز افغانستان صورت گرفت.) دو راهب برجسته که بعدها اولین متون بودایی را به زبان چینی ترجمه کردند، کاسیاپاماتانگا12 و دارماوانیا13 نام داشتند. (نام آن‌ها موتون14 و چوفارلان15 نیز ذکر شده است.) امپراتور پس از بازگشت هئیت اعزامی، دستور ساخت معبدی با نام اسب سفید را ابلاغ کرد. این نام به یاد اسبی که متون مقدس را تا چین حمل کرد به معبد داده شد و ساختمان معبد در سال 68 میلادی در غرب لوئویانگ16، پایتخت امپراتوری، شکل گرفت که به عنوان اولین معبد بودایی چین شناخته می‌شود و امروزه در دوازده کیلومتری شرق شهر جدید لوئویانگ در استان هنان17 واقع است که محیطی در حدود سیزده هکتار را شامل می‌شود. پس از ساخت معبد، آیین بودا به‌آرامی در سراسر چین گسترش یافت.

گسترش آیین

دین بودایی از معدود فلسفه‌های بنیادین خارجی است که به چین راه یافت و گسترش پیدا کرد. هیچ یک از تفکرات خارجی واردشده به چین، چنین تأثیر عمیقی در فرهنگ، آیین‌ها، رسوم و باورهای چینیان برجای نگذاشتند. علی‌رغم تضادهای ساختاری بودیسم با مکاتبی چون کنفوسیوس و دائو، این مکتب توانست به‌خوبی در ساختار زندگی مردمان چین راه یابد. یکی از علل گسترش موفقیت‌آمیز آیین بودا، گرایش و پذیرش دینی تمامی اقشار جامعه بود. لذا تمامی اقشار فرهنگی و طبقاتی جامعه، به آیینی سوق یافتند که شعار برابری و یک‌سانی را به ارمغان آورده بود. چینیان با نبوغ خاص خود، علاوه بر حفظ زیرساخت‌های دینی کهن خود، آیین بودا را نیز پذیرا شدند و خدایان تازه‌ای را خلق کردند. هرچند گسترش دین بودایی در ابتدا روند کندی را طی کرد، توانست جایگاه مستحکمی را کسب کند؛ هرچند که در طی سالیان با ضربات سهمگین داخلی و خارجی نیز مواجه شد.



خرید و دانلود تحقیق در مورد کهنترین دین چینی شناخته شده


تحقیق در مورد نفوذ دین زرتشت در چین

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

دسته بندی : وورد

نوع فایل :  .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )

تعداد صفحه : 13 صفحه

 قسمتی از متن .doc : 

 

نفوذ دین زرتشت در چین

مقدمه

سرزمین پهناور ایران از دیر باز علاوه بر نفوذ مستقیم بر امپراطوری های غرب و شرق مطرح بوده است .ایران باستان از سوی خاور با کشور پهناور چین مرز مشترک داشت و روزگاران درازی ایرانیان و چینیان از باختر تا خاور آسیا را زیر نفوذ و تسلط خود گرفته بودند.در طی آن دورانها , اقوام ساکن سرزمین های ایرانی و چینی پیوسته با یکدیگر در ارتباط و داد و ستد بودند.بدیهی است که چنین همسایگی و مراوده هایی تاثیر بسیاری در تمدن و فرهنگ هر دو قوم بر جای گذاشته است که یکی از مهمترین آنها معرفی ادیان مختلف بخصوص دین زرتشت به چین است.

قدیمی ترین کتاب چینی که در آن از آیین زرتشتیان نام برده شده است, کتاب SE.I.PIEN.NIEN.PAO است.در طی گفتاری که در این کتاب به ایران اختصاص داده شده است آمده : " آنگاه زرتشت آیینی پدید آورد و دین خود را مستقر نمود. او از دانایان ایران بود." این اثر بین سالهای 571 الی 545 قبل از میلاد نوشته شده است که تقریبا همزمان با تولد حکیم چینی است.بنظر می رسد کشور گشایی های کوروش پادشاه بزرگ هخامنشی بگوش چینی ها رسیده بود و باعث شده بود که توجه چینیان به قدرت در حال تکوین پارسی جلب گردد.

اردشیر بابکان , نخستین پادشاه دوران ساسانیان که به نوعی احیا کننده آیین زرتشت بود دستور داد که نسخه های متعدد اوستا که به صورت پراکنده در سراسر پادشاهی او و حتی خارج از قلمرو او وجود داشت گرد اورند و از آن یک نسخه کامل ترتیب دهند.تنسر موبد موبدان مامور این کار شد و در این امر خطیر توفیق کامل یافت. ابن ندیم به این مساله اشاره کرده و از اعزام مردمانی به چین و هند و روم برای جمع آوری کتب و نسخه برداری از آنها خبر می دهد.

در دوره ساسانیان روابط ایران و چین توسعه زیادی یافت و رفت و آمد سفیران و نمایندگان سیاسی و نیز جهانگردان و زایران بودایی چین به ایران و کشورهای همجوار فزونی گرفت.

دین زرتشت در چین با نام هسیین (HSIEN) و با نویسه یا گرافی تحریر گشته است که در زمینه های دیگر به ندرت یافت شده است و همین امر مایه شگفتی گشته است. این واژه در زبان چینی به معنای آسمان و ملکوت است .بنظر می رسد دین زرتشت در اوایل سده ششم میلادی (در بین سالهای 516 تا 519 میلادی ) برای اولین بار و در نتیجه تماس های دیپلماتیک با ایران به چین راه یافت و امپراطوران چین از آن به گرمی استقبال کردند و آیین زرتشت حتی به دربار چین هم راه یافت .همسر هسوان-وو-تی (HSUAN-WU-TI) به نام لینگ-تایی-هو (LING-TIAI-HOU) از آن جمله اند.باز هم به استناد منابع چینی , امپراطوران دو سلسله کوچک چین به اسامی "پی-چی" (PEI-CHI) و "پی-چوا" (PEI-CHOW) پیرو آیین زرتشت بودند.

مبلغان ایرانی دین زرتشت در چین را دو دسته تشکیل می دادند:دسته اول سفیران و فرستادگان ویژه پادشاهان ساسانی بودند که اجازه تبلیغ و نشر دین زرتشت را در کشور چین بدست آوردند و دسته دوم مبلغانی بودند که به دلایل مختلف به چین سفر کرده و در آنجا سکنی گزیده بودند.

در دوره امپراطوری تانگ که به مردم آزادی مذهب داده شده بود نفوذ آیین زرتشت به اوج خود رسید .امپراطوری تانگ هم در این مورد سخت گیری نمی کرد و در واقع به همه ادیان آزادی عمل داده بود .امپراطوران این سلسله یک مقام رسمی دولتی برای سرپرستی ادیان خارجی گماشته بودند شخصی که برای اداره مراسم مذهبی زرتشتیان انتخاب شده بود ساجا نام داشت و اغلب از میان ایرانیان انتخاب می شد گویا به سال 621 میلادی نخستین آتشکده در پایتخت چین یعنی شهر شی آن امروز دایر شد همچنین منابع چینی به ما اطلاع می دهند که تحت فرماندهی پادشاهان سلسله تانگ در پایتخت شهر چین چهار آتشکده و در پایتخت باختری دو آتشکده وجود داشت. از اشارات پراکنده در ادبیات چین چنین استباط می شود که در شهرهای مهم چین چون ” چانگ - ان “ ” بو -یانگ “ ” لیانگ - جو “ ” دون -هوانگ“ ” تای -وان“ ” یی- جو“ ” کای-فنگ”آتشکده های زرتشتی در امور مذهبی فعالانه شرکت



خرید و دانلود تحقیق در مورد نفوذ دین زرتشت در چین


تحقیق درباره انتظار بشر از دین

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 31

 

انتظار بشر از دین

آیا باید پرسید: “انتظار بشر از دین چیست؟” یا: “انتظار دین از بشر چیست؟” چرا؟

استاد ملکیان دو پرسش “انتظار بشر از دین چیست؟” و “انتظار دین از بشر چیست؟” مانعةالجمع نیستند، تا سؤال کنیم که کدامیک از آن دو را باید پرسید .هر دو پرسش پرسیدنی‌اند و می‌توان آنها را با هم پرسید.

در همین جا و قبل از این که به جواب سایر سؤالات بپردازم، تذکار این نکته را لازم می‌بینم که، با توجه به این که همه سؤالات دوازده‌گانه شما حول محور “دین” می‌چرخد، ضرورت دارد که مراد از لفظ “دین” را تعیین کنیم .قصد ندارم که دین را تعریف کنم، که، از سویی، کاری است بسیار دشوار، بل مُحال، و، از سوی دیگر، کاری است غیرضروری، بیفایده، و حتی بیمعنا .اما عدول از تعریف دین، هر وجهی داشته باشد، به هیچ روی، ما را مُجاز نمی‌دارد که مراد خود را از لفظ “دین” تعیین نکنیم؛ چرا که این کار دوم، یعنی تعیین مراد، اگر صورت نپذیرد گفت‌وگو و دادوستد فکری ما در فضایی غبارآلود و مِه‌گرفته انجام می‌گیرد، که در آن نه هیچ اختلافِ‌نظرِ ظاهری‌ای دلالت بر اختلاف‌نظرِ واقعی دارد و نه هیچ اتفاق‌نظرِ ظاهری‌ای دال بر اتفاق‌نظرِ واقعی است؛ یعنی اصلاً گفت‌وگو و دادوستدی در میان نیست.

مراد من از “دین”، در جواب‌هایی که به سؤالات شما می‌دهم، مجموعه تعالیم و احکامی است که، بنا بر ادعایِ آورنده آن احکام و تعالیم و پیروان او، حاصل ذهن بشر نیست، بلکه، برعکس، دارای منشأ الهی است، خواه وَحیانی باشد (مانند اسلام) و خواه عرفانی (مانند آیین بودا) .بدین قرار، فی‌المثل، کمونیزم، لیبرالیزم، و امانیزم که گاهی “دین” خوانده می‌شوند، با توجه به خاستگاه و گرایش‌هایشان و این که چیزی بیش از دستاورد فکر بشر نیستند، در مواضعه و اصطلاح ما “دین” نامیده نمی‌شوند (و البته این امر هیچ چیزی را، در عالم واقع، اثبات یا نفی نمی‌کند؛ زیرا قراردادهای زبانی نفیاً و اثباتاً به عالم واقع کاری ندارند.) اگر “دین” را به این معنا اخذ کنیم ادیان بزرگ روزگار ما عبارتند از: اسلام، مسیحیت، دین یهود، آیین هندو، آیین بودا، آیین دائو، شینتو، و زرتشتی‌گری؛ و می‌توان گفت که در این سؤال و جواب‌ها بیشتر به این هشت دین ناظریم.

آیا معتقدان به حقانیت متون مقدس دینی می‌توانند جواب سؤالِ “انتظار بشر از دین چیست؟” را از متونِ مقدسِ دینی خود طلب کنند یا باید پاسخ را از غیر این طریق بجویند؟ چرا؟ اگر به غیر متون مقدس رجوع باید کرد آن غیر چیست؟

به نظر می‌رسد که معتقدان به حقانیتِ متونِ مقدسِ دینی نمی‌توانند جواب سؤال “انتظار بشر از دین چیست؟” را از متونِ مقدس دینیِ خود طلب کنند؛ زیرا، به نحوِ پَسین و از طریق رجوع به متونِ مقدسِ ادیانِ مختلف، می‌دانیم که جواب این سؤال در هیچیک از آن متون نیامده است .وانگهی، حتی اگر جواب سؤال مذکور در متن مقدس دینی‌ای هم آمده بود، باز آدمیان می‌بایست صحت و سقم آن جواب را با خویشتن‌نگری و درونبینی معلوم می‌داشتند و، در این صورت، در واقع جواب را از خود طلب می‌کردند .ظاهراً باید پاسخ را از غیرِ طریقِ رجوع به متونِ مقدسِ جُست و یافت؛ و آن غیر هم، چنانکه به اشارت گذشت، خویشتن‌نگری و درون‌بینی است: یکایک متدینان باید به خود رجوع کنند و دریابند که از تدین خود، یعنی از التزام همه جانبه به دین خود، انتظار و توقع حصول چه مطلوبی را دارند .البته از این که جواب سؤال مذکور را باید با خویشتن‌نگری و درونبینی دریافت لزوماً استنتاج نمی‌شود که انتظار بشر از دین امری است خصوصی، بدین معنا که در آن جایی برای حجت و دلیل و نیز رد و تکذیب نیست، بلکه کاملاً امکان دارد که مشاهدات و گردآوری آمارها نشان دهد که همه یا اکثریت قریب به اتفاق یا بیشتر متدینان یا انسان‌ها چشمداشتشان از دین امر واحدی است (که فعلاً با تعیین آن امر واحد کاری نداریم).

بلی، سؤال دیگری می‌توان کرد، و آن این که: آیا نمی‌توان با رجوع به متون مقدس پاسخ این پرسش را یافت که: “انتظار بشر از دین چه باید باشد؟” به تعبیر دیگر، اگر متون مقدس انتظار بشر از دین را گزارش نمی‌کنند، لااقل، به اصلاح و تصحیح آن نمی‌پردازند؟ و باز، به تعبیر سوم، آیا متون مقدس بیان نمی‌کنند که چه انتظاراتی از دین داشتن بجاست و چه انتظاراتی نابجا؟ بعید نیست که جواب این سؤال مثبت باشد، یعنی متون مقدس بیان کرده باشند که دین فقط چه انتظار یا انتظاراتی را برآورده می‌کند یا، به عبارت دیگر، چه وعده یا وعده‌هایی می‌دهد و، به عبارتی که اندکی مسامحه‌آمیز است، چه کارکرد یا کارکردهایی برای خود قائل است .اما اگر هم چنین باشد، باز، باید دانست که در صورتی بشر به دین اقبال می‌کند که وعده‌ای که دین می‌دهد در جای دیگری، به نحو بهتر یا لااقل به همان نحو، انجاز نشود.

آیا یافتن پاسخی برای پرسشِ “انتظار بشر از دین چیست؟” فقط نتیجه عملی دارد یا نتیجه نظری هم دارد؟ فی‌المثل آیا در فهم متون مقدس هم تأثیری دارد یا نه؟ اگر بلی، چگونه؟

یافتن پاسخی برای پرسش “انتظار بشر از دین چیست؟” فقط نتیجه عملی ندارد، بلکه نتیجه نظری هم دارد و، فی‌المثل، در فهم متون مقدس هم مؤثر است .اگر فهم احکام و تعالیم مندرج در متون مقدس را به معنای عام آن بگیریم که شامل علم به معنای احکام و تعالیم، علم به اهمیت نسبی هر یک از احکام و تعالیم در قیاس با سایر احکام و تعالیم، علم به علت و جهت (یا فلسفه وجودی) آنها، و تفسیر آنها بشود، با اندک تأمل، می‌توان دریافت که انتظار هر فرد از دین در فهمی که وی از متون مقدس می‌تواند داشت تأثیر تام و قاطع دارد .البته نه به این معنا که هیچ گزارة دینی و مذهبی‌ای نیست اِلا این که انتظار از دین در فهم آن اثر دارد؛ اما، به صورت موجبه‌ای جزئیه، می‌توان گفت که فهم بسیاری از گزاره‌های دینی و مذهبی بر تعیین انتظار از دین توقف دارد.

به نظر شما، انتظار ما انسان‌ها از دین چیست؟

ما انسان‌ها، در طی زندگی اینجهانی و دنیوی، همواره، خود را در اوضاع و احوالی نامطلوب می‌یابیم .این زندگی آگنده است از دردها و رنجهای جسمانی، روحی، فردی، و جمعی؛ و این واقعیت با چنان وضوح و بداهتی مشهود و معلومِ یکایکِ ما انسان‌هاست که کسی در آن چون و چرا ندارد و، در نتیجه، کسی هم خود را محتاج اقامه حجت و دلیل بر آن نمی‌بیند و حتی می‌توان گفت که هر گونه شرح و بسط و تفصیل و اطناب در باب آن نه فقط چیزی بر معلومات مخاطب نمی‌افزاید بلکه از شدتِ وضوح و ظهورِ این واقعیت همیشگی و همه‌جایی و همگانی می‌کاهد. امورِ واقعِ دردانگیز و رنج‌آور را می‌توان به دو گروه تقسیم کرد: یکی آن گروه از امور واقع دردانگیز و رنج‌آور که تغییرپذیر و، به تعبیری، قابلِ اِمحاءاند، و دیگری آن گروه که چنین نیستند .این که هر امر واقع دردانگیز و



خرید و دانلود تحقیق درباره انتظار بشر از دین