لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 31
فهرست مطالب
عنوان صفحه
چکیده 1
مقدمه 2
تعریف مسأله (فرضیه ها) 3
روش جمع آوری اطلاعات 5
تحلیل 6
نتیجه گیری 11
ضمائم
چکیده :
تحقیق فوق با توجه به فراگیری پیامک یا SMS در کشور مورد بررسی قرار گرفته شده است. که البته بررسی انجام شده گرایش جوانان را به پیامک فارسی و پیامک انگلیسی نشان می دهد دلایلی که مطرح می شود پیامک انگلیسی مورد توجه بیشتر جوانان بوده است هرچند طرحی نیز برای گرایش بیشتر به پیامک فارسی نیز اجرا شد که نتایج پرباری به دست نیامد.
مقدمه
با توجه به گسترش تلفن همراه در کشور اهمیت استفاده از سرویس های ارزش افزوده آن با گذر زمان اهمیت روز افزون می یابد.
با توجه به آخرین آمارها هم اکنون بیش از 40 میلیون مشترک تلفن همراه در کشور وجود دارد لذا لازم است افکار سنجی مناسب در خصوص استفاده از پیامک به عنوان یکی از سرویس های ارزش افزوده انجام شود.
لازم به ذکر است در اسفندماه 1386 هیئت وزیران مصوبه ای را در قسمت فرهنگ سازی استفاده از پیامک فارسی تصویب نموده است که که طبق آن نرخ پیامک لاتین 222 ریال و نرخ پیامک فارسی 89 ریال از سوی اپراتوری های تلفن همراه کشور مخابره شود.
تعریف مسأله :
همانطور که در مقدمه نیز ذکر شد به دلیل گسترش تلفن همراه و همینطور گوشی های همراه وادارتی و بالطبع گسترش روز افزون پیامک در جامعه مدرن امروزی (مدرن از آن جهت که عصر امروز را عصر ارتباطات می نامند) و البته یکی از ابزارهای برقراری ارتباط گوشی های همراه و یکی از انواع این ارتباط فرستادن پیامک می باشد این موضوع را برای تحقیق فوق انتخاب نموده ضمن اینکه رشتة مورد تحصیل ما نیز روابط عمومی می باشد و در روابط عمومی های امروزی نیز مورد استفاده قرار می گیرد.
فرضیه ها :
1- اکثر گوشی های تلفن از زبان و تایپ فارسی پشتیبانی فنی انجام نمی دهند. لذا اکثر مشترکین به سوی استافده از پیامک لاتین می روند.
به دلیل کمبودن حروف لاتین نسبت به فارسی مشترکان به سوی استفاده از پیامک لاتین می روند.
به دلیل عادت به تایپ و استفاده از زبان لاتین در وسایل الکترونیکی که بیشتر وارداتی می باشند، مشترکان از پیامک لاتین استفاده می کنند.
مخفف بودن بعضی از کلمات و جملات اصلی زبان لاتین، یکی از دلایل اصلی مشترکان برای استفاده از پیامک لاتین است.
برخی از گوشی های تلفن همراه امکانات هوشمندی نظری شناسایی کلمات و جملات پر استفاده کاربران دارند.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 7
علت دین گریزی جوانان چیست و چگونه میتوان آنها را از این راه منصرف کرد ؟
بررسی عوامل دین گریزی
به سادگی نمیتوان گفت: نسل جوان ما دین گریز و احیانا دین ستیز هستند! اینان نسبت به واقعیات موجود جامعه، دیدگاههای متفاوتی دارند و چه بسا بخشی از آن دیدگاهها و نارضایتیها، وارد باشد؛ ولی ممکن است، برخی از جوانان با توجه به شرایط محیطی و خانوادگی, از روند نارضایتی بیشتری برخوردار باشند و بعضی از نارساییها را ناشی از قوانین دینی بدانند ودر نتیجه اشکالات خویش را متوجه دین بکنند. البته کارآمدی دین بحثی است و کارآمدی برخی از مدیران بحث دیگر. اتفاقا در برخورد با تعدادی از این جوانان و گفتوگو با آنان، تصریح کردند: اشکالات آنان نه به اصل دین، بلکه به مدیران و کارگزاران بر میگردد.
بنابراین، جوانان کشور از بهترین جوانان از حیث سلامت فکری, روحی و دینی میباشند و سرمایهگذاری دشمنان دین و کشور، برای تسخیر این دژ مستحکم و انحراف جوانان، گواهی است بر مدّعای ما، که البته موفق نخواهند شد.
به هر حال، دینگریزی عوامل متعددی دارد؛ از جمله:
1. روند تغییر ارزشها؛ پس از دوران دفاع مقدس و آغاز دوران باز سازی کشور، مدلی برای توسعه اقتصادی و اجتماعی در پیش گرفته شد که این مدل موجب بروز تضادهای ارزشی و فاصله گرفتن جامعه از شاخصهای مطلوب گردید؛ به گونهای که توسعه، نتایجی از قبیل تغییر ارزشها را نیز در پی داشت. توضیح اینکه اقدامات اقتصادی ـ نظیر تغییر نرخ ارز و تورم ـ موجب کاهش درآمد واقعی و قدرت خرید مردم گردید. همچنین با ابزار مختلف (واردات، تبلیغات، مراکز تجاری و ...) فرآیند قوی تولید نیاز در مردم، در پیش گرفته شد. در نتیجه سطح نیازهای غالب مردم بالاتر از سطح درآمدشان قرار گرفت و مردم در ارضای نیازهایشان, با موانع اساسی روبه رو شدند. از آنجا که درآمد واقعی نیز کاهش یافت، دستیابی به درآمد بیشتر و پول بیش از حد معمول، با ارزش شد. از طرف دیگر، عواملی مانند نمایش ثروت قشر بالا و تسهیلاتی که برای قشر بالا فراهم آمد، گرایش بارز مدیران دولتی به تجملات و ظواهر و تغییر فضای کل جامعه، موجب شد که مردم ارزشهای جدید را تأیید شده (هنجار) و جستوجوی پول برای ارضای نیازهای جدید را درست و مشروع ببینند! بنابراین پولجویی به ارزش غالب تبدیل شد و حداقل در مورد بیشتر کسانی که پول و درآمدشان کم بود و کفاف ارضای نیازهایشان را نمیداد، ارزشهای دیگر را تحتالشعاع قرار داد. در نتیجه این فرآیندها، ارزشهای اجتماعی، از سنتی به سوی مدرن، از ساده زیستی به تجمل، از کمک و همیاری و ایثار و گذشت برای جامعه به سودجویی فردی و از ارزش قناعت به ارزش ثروت و از انسجام به فردگرایی و از ارزش دین و خدا به ارزش پول و دنیا حرکت کردهاند. نگ: فرامرز رفیعپور، توسعه و تضاد، فصل 4 ـ 8 ـ 3؛ آناتومی جامعه، ص 522
2. مشکلات پس از انقلاب (مانند جنگ و توجه به مسائل امنیتی و دفاعی و...) که نتیجه طبیعی آن، فقدان برنامهریزیهای دقیق و کارشناسی شده برای نهادینه سازی و تثبیت ارزشها و معارف اسلامی است.
3. تبلیغات سوء دشمنان و ایجاد و القای شبهه دربارة دین که گاهی بیپاسخ مانده و در ذهن برخی جای گرفته است.
4. روشهای نادرست در آموزش دینی در دوران کودکی و نوجوانی؛ برخی از رفتارها و برخوردهای ناصحیح و مخالف شرع در بیان احکام شرعی، موجبات بدبینی عدهای از افراد ـ به خصوص جوانان ـ را فراهم آورده است. حضرت امام(ره) و رهبر معظم انقلاب بارها خطر این گونه افراد را متذکر شده، در این خصوص میفرماید: «معنای تحجر آن است که کسی که میخواهد از مبانی اسلام و فقه اسلام برای بنای جامعه استفاده کند، به ظواهر احکام اکتفا کند و نتواند کشش طبیعی احکام و معارف اسلامی را ـ در آنجایی که قابل کشش است ـ درک کند و برای نیاز یک ملت و یک نظام و یک کشور ـ که نیاز لحظه به لحظه است ـ نتواند علاج و دستور روز را نسخه کند و ارائه بدهد. این بلای بزرگیاست». روزنامه جمهوری اسلامی, 17/3/1376
5. ضعف و سستی بنیانهای دینی در برخی از خانوادهها که منجر به عدم تربیت و پروش صحیح جوانان شده است.
6. گرایش به سوی تمایلات و هواهای نفسانی، خواستههای نا به جای برخی و ناهنجاری عاطفی و روانی آنان و بیبند و باری و گرفتاری در انواع دامهای شیطانی و... موجب شده که بسیاری به سستی و فساد و راحتی و سودجویی و... روی آورند و التزام به دین و چهارچوبهای دینی را مزاحم خود ببینند. چنان که در قرآن کریم درباره مهمترین عامل رویگردانی از توحید و معاد آمده است: « بَلْ یُریدُ اْلإِنْسانُ لِیَفْجُرَ أَمامَهُ » بلکه انسان میخواهد راه فساد را پیش روی خود باز کند. قیامت(75)، آیه 5
7. ضعف بینش و نداشتن آگاهی درست از ماهیت دین و نقش و کارکرد آن در تأمین سعادت دنیوی و اخروی انسان.
8. ناکارآمدی برخی از مدیران جامعه در اجرای برنامههای اعلام شدة حکومت دینی، و بیپاسخ ماندن نیازهای اولیه اجتماعی جوانان (ازدواج، اشتغال، مسکن و...).
9. عدم توزیع عادلانه امکانات و فرصتها در برخی از ادارات و دستگاههای کشور.
10. درگیری برخی گروهها و جناحهای سیاسی بر سر کسب، حفظ و استمرار قدرت سیاسی و در نتیجه، ایجاد یأس و ناامیدی جوانان برای نیل به خواستههای مشروع خویش.
11. عملکرد منفی و نامطلوب بعضی از دستگاههای فرهنگی در سالهای اخیر و میدان دادن به افراد و عناصر غیر معتقد به نظام اسلامی، و ترویج فرهنگ غربی از سوی آنان.
12. عملکرد و رفتار ناشایست گروهی از شاغلان در دستگاهها و نهادهای دولتی و حکومتی، باعث پیدا شدن تعارض و شکاف بین گفتار و عمل آنان شده و موجب بدبینی به شعارهای انقلاب گشته است.
12. کمکاری نیروها و دستگاههای انقلابی در تولید برنامههای سالم و جذاب و مفیدی که بتواند اوقات فراغت جوانان را پر کند و آنان را از توجّه به برنامههای ضد اخلاقی و فاسد فرهنگ بیگانه باز دارد.
13. مشکل انتقال ارزشها؛ نسل اول انقلاب و دستگاههای فرهنگی، در انتقال این ارزشهای انقلابی و دینی به نسل دوم و سوم انقلاب و حتی تعمیق آنها برای خود نسل اول انقلاب، سهلانگاری و کمکاریهایی داشتهاند که موجب فاصله گرفتن تدریجی برخی از افراد جامعه ـ به خصوص جوانان ـ از ارزشهای اسلامی شده است.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 10
شیوه هاى استعمار براى انحراف جوانان
الحمدلله رب العالمین و العاقبة للمتقین و الصلوة و السلام على خیر خلقه محمد و آله و اصحابه اجمعین.
سلام و درود بى کران به روح پرفتوح رهبر فقید و بنیانگذار جمهورى اسلامى ایران، رهبر انقلاب و ارواح طیّبه شهدا و جانبازان.
هزار و چهارصد و اندى سال پیش از آن قرآن از ظهور فساد در دریا و خشکى خبر داده است آنجا که مى گوید: (ظهر الفساد فى البر و البحر بما کسبت ایدى الناس) فساد در دریا و خشکى به علت آنچه که انسان با دست هاى خود به دست آورده آشکار شده است.
هنگام نزول قرآن سخن از ظهور فساد بود اما امروزه سخن از لجام گسیختگى و به اوج رسیدن آن است یعنى همان گونه که دنیاى ما به واسطه ارتباطات به دنیاى بى مرزى بدل شده فساد نیز مرزها را در نوریده است و همچون اژدهایى لجام گسیخته بشریت را در خود بلعیده و از گزند آن حتى دور افتاده ترین قریه ها و روستاها نیز در امان نیست.
امروز مصداق همان زمانى است که پیامبر اکرم(صلى الله علیه وآله) درباره آن فرمودند: «یأتى على الناس زمان الصابر فیهم على دینه کالقابض على الجمر»; زمانى برامت من فراخواهد رسید که پایبندى و پایدارى بر دین همانند به دست گرفتن اخگر سوزان و پاره آتش است. آن حضرت(صلى الله علیه وآله)در فرازى دیگر چنین مى فرماید: «یوشک ان یکون خیر مال المسلم غنم یتبع بها شعف الجبال و مواقع القطر یفرّ بدینه من الفتن»[1]; نزدیک است بر امت من زمانى فرا برسد که بهترین دارایى براى مردم آن زمان تعدادى گوسفند است که انسان با آنها در کوه پایه ها، و دره ها و جاهایى که باران مى بارد زندگى کرده و خویشتن را از فساد و فتنه ها باز دارد.
باید اعتراف کرد که امروز در دنیاى غرب و حتى در بسیارى از کشورهاى اسلامى اگر مسلمانى بخواهدواقعاً دین خود را حفظ کرده و خویشتن را از فساد و فتنه دور نگاه دارد، باید چنان کند که حضرتش فرمود زیرا امروز در بسیارى از کشورهاى جهان حتى هواى استنشاقى نیز متعفن و آکنده از فساد است.
در روایتى دیگر آن حضرت9 مى فرماید: «انکم فى زمان من ترک منکم عُشر ما امر به هلک ثم یاتى زمان من عمل منهم بعشر ما امر به نجا»;[2] شما در زمانى زندگى مى کنید که اگر یکى از شما یک دهم آنچه را که به او امر شده است ترک کند هلاک مى شود سپس زمانى خواهد آمد که اگر یکى از اهل آن زمان به یک دهم آنچه که به آن دستور داده شده عمل کند رستگار خواهد شد.
پر واضح است که در چنین شرایطى و با وجود این همه فتنه جوانان و نوجوانان در معرض خطر بیشترى قرار دارند زیرا نوجوانانى که تازه از سنین کودکى پا به سن بلوغ نهاده اند، دوست دارند در جامعه مطرح شوند و سعى مى کنند اعلام وجود کنند بنابراین از آنجایى که داراى احساساتى لطیف هستند که خود نشات گرفته از غرور جوانى آنهاست بیشتر از دیگر اقشار دستخوش تغییرات قرار مى گیرند و در مقابل مظاهر فریبنده و زرق و برق دنیاى پرآشوب فریفته مى شوند و استعمار به این نکته توجه فراوان نموده و آن را هدف تیرهاى زهرآگین و متعفن خود قرار داده است و با تمامى توان خود سعى بر آن دارد که جوانان ممالک اسلامى بویژه جمهورى اسلامى ایران را از اسلام دور کند تا بتوانند با از کارانداختن نیروى فعال جامعه ثروت هاى ملى آنها را به یغما ببرد و سرانجام آنان را بردهوار، زیر یوغ استیلاى خود در آورند ; غافل از این که در جامعه اسلامى بیدار دلانى هستند که خطر را حس کرده و برایش چاره جویى مى نمایند همان گونه که رهبر معظم انقلاب با شناسایى این فتنه از آن به «تهاجم فرهنگى یا شبیخون فرهنگى» یاد کردند.
ولى باید توجه نمود که استعمار هرگز از پاى ننشسته و موج گسترده اى از تهاجم فرهنگى را با سرازیر کردن فیلم هاى مبتذل، مجلات و نوارهاى مستحجن و طرح شعارهایى از قبیل جدایى دین از سیاست، اسلام افیون ملت هاست و.... به راه انداخته و سعى بر آن دارد که جوانان ما را از اسلام جدا کند. از این رهگذر است که ما باید مشکلات و نیازهاى جوانان را شناخته و با درایت و برنامه ریزى دقیق، در رفع آنها کوشیده و همچنین راه ها و شیوه هاى مبارزه با تهاجم غرب را بازشناخته و با تمامى قدرت به مبارزه با آن برخیزیم. عمده ترین شیوه هاى استعمار براى انحراف جوانان عبارتند از:
الف) اسلام زدایى
از روزگاران بسیار دور دشمنان مسلمانان و در عصر ما استعمار غرب اسلام را بزرگترین دشمن خود مى دانسته اند و همواره سعى بر آن داشته اند که مسلمانان را از اسلام دور نگاه دارند تا بدین وسیله به اهداف شوم خود نایل آیند. امروزه نیز طرح شعارهایى چون جدایى دین از سیاست، اسلام افیون ملت هاست و غیره در این راستاست تا شاید بتوانند بدینوسیله اسلام را از صحنه سیاست و زندگى عملى مردم رانده و آن را در چهارچوب مسجد و محراب و نماز و عبادات محصور کنند و اذهان جوانان ما را نسبت به اسلام که کامل ترین دین آسمانى است مخدوش کرده و موجبات تشویش و نگرانى آنان را فراهم آوردند.
ب) اشاعه مواد مخدر
یکى دیگر از راه هایى که استعمار سعى دارد به وسیله آن به جوامع آزاد و بویژه اسلامى ضربه بزند، اشاعه مواد مخدر است و از آنجایى که جوانان از تجربه و پختگى کافى برخوردار نیستند خیلى زود در دام این هیولا گرفتار مى آیند و طبیعى است که اگر جوانان که فعال ترین نیروى هر جامعه اى به شمار مى آیند فلج شوند و کارآیى خود را از دست بدهند، آن جامعه فلج شده و زمینه تسلط و سیطره استعمارگران بر آن فراهم مى آید. بنابراین بر کلیه ممالک اسلامى واجب و لازم است که همانند جمهورى اسلامى ایران با پدیده شوم اعتیاد با تمامى قدرت به مبارزه برخاسته و ریشه آن را بخشکانند و شدیداً کسانى که به آن آلوده اند، چه فروشنده ها و چه مصرف کنندگان برخورد نمایند.
ج) انتشار فیلم هاى مبتذل
یکى دیگر از راه هاى تهاجم غرب نشر و اشاعه فیلم هاى مبتذل است. آنها سعى دارند که اهداف شوم و اغراض پلید خود را در قالب فیلم ها و حرکات و سکنات هنرپیشگان سینماها به دنیا عرضه نمایند. بدون تردید فیلم تاثیرى بسزا در روان بیننده مى گذارد و زمینه ذهنى او را براى پذیرش استعمارگران فراهم مى نماید چنان که ممکن است این پندار در جوانان ما به وجود آید که غرب و غربیان مظهر موفقیت هستند، غافل از اینکه غربیان بدبخت ترین انسان هاى روى زمین هستند که در منجلاب فساد غوطه مى خورند. بنابراین بر کلیه ممالک اسلامى لازم است که از نشر و انتشار این گونه فیلم هاى مبتذل با تمامى قدرت جلوگیرى کنند و همچنین نسبت به شبکه هاى ماهواره اى را که برنامه هاى مخرب دارند چاره اندیشى کنند.
دکتر عبدالله ناصح علوان مى گوید: «یکى از عوامل بسیار مهم در انحراف جوانان که آنان را به بدبختى و شقاوت مى کشاند مشاهده فیلم هاى پلیسى و مبتذل بویژه در سنین کودکى است. این تصاویر در ذهن کودکان نقش مى بندد و آنها سعى در تقلید آن
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 22
عوامل تأثیر گذارمبلغان بر جوانان
مبلغ می تواند در اینجا به معنای عام آن بکار رود و همه مبلغین را اعم از والدین، مربیان ، روحانیون و ... را شامل شود که ایشان درامر تبلیغ یک سری عوامل تأثیر گذار ومثبت بر جوانان دارند ویک سری عوامل منفی و باز دارنده که در اینجا به برخی از آنها اشاره می شود.
عوامل مثبت وتأثیر گذار1:
1. ایمان مبلغ ومؤمنانه بودن
2. آگاهی مبلغ و حکیمانه بودن تبلیغ
3. خیر خواهی مبلغ وصادقانه بودن تبلیغ
4. استمداد از خداوند وتوسل به اولیای دین
5. بهره برداری ازعوامل مشروع و مؤثر ومورد علاقه نسل جوان
عوامل منفی وبازدارنده2:
1. ضعف ایمان
2. ضعف آگاهی مکتبی وارائه چهره ای ناموزون وغیر منطقی از مکتب
3. ضعف آگاهی نسبت به مخاطب و عدم رعایت شرایط سنی، تحصیلی ، محیطی وروانی مخاطب
4. ضعف آگاهی از شرایط تبلیغ و شیوه های مؤثر آن . چنانکه قرآن کریم می فرماید: « واتو البیوت من أبوابها»
5. ضعف آگاهی ازتوطئه های تبلیغی دشمنان
6. خصلت های شخصیتی منفی
صفات مبلغ از دیدگاه قرآن وروایات:
1. آگاهی:
مبلغ باید هدف از تبلیغ را به خوبی بشناسد تا بتواند در راه رسیدن به آن قدم بردارد.
قل هذه سبیلی أدعوا الی الله علی بصیرة أنا ومن اتبعنی
بگواین راه من است همراه با پیروانم با بصیرت وآگاهی کامل، همه را به سوی خدا دعوت می کنیم.( یوسف /108 )
2. مؤمن به هدف و با اراده3:
مبلغ باید آنقدر به هدف خود ایمان داشته باشد که همچون خضر در حالت گرسنگی وتشنگی رسالت خویش راانجام دهد.
استطعما أهلها فابوا أن یضیفوهما فوجدا فیها جداراً یرید أن ینقض فأقامه
حضرت موسی و خضر (وارد قریه ای شدند در حالیکه گرسنه بودند) واز مردم آنجا خواستند که به ایشان غذا دهند ولی آنها ازمهمان کردن ایشان خودداری کردند(با این حال ) آنها در آنجا دیواری یافتند که می خواست فرود آید پس آن را بر پاداشتند (تعمیرش کردند وبی وفائی مردم وترک
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 14
علل دین گریزی جوانان
دین گریزی ترکیب نادرستی است. این ترکیب ، ساخته و پرداخته ی ذهن کسانی است که فرا فکن هستند و دوست دارند همیشه تقصیرها را بر گردن دیگران بیاندازند. این عنوان برای این طرّاحی شده است که به پدیده ی کم رنگ شدن عقاید دینی و مذهبی در جوانان نگریسته شود. کسانی که با تعلیم وتربیت اسلامی آشنایی مختصری داشته باشند ، می دانند که دین ، امری فطری است و با فطرت و طبیعت انسان سازگار است و بلکه انسان فطرتاً خداجو و دین گرا است. انسان موجودی است ستایشگر. تحقیقات باستان شناسی نیز این مطلب را به اثبات رسانده است که انسان ها از زمان های بسیار دور خداپرست و یکتاپرست بوده اند و انحراف از خداپرستی و یکتاپرستی بعدها به وجود آمده است. در هر عصر و دوره ای از تاریخ ، شرایطی به وجود آمده است که مردم ، در این زمینه ، دچار انحرافاتی شده اند. وقتی دین ، امری فطری باشد ، چگونه ممکن است که انسان از امری که مطابق با فطرت او است ، گریز داشته باشد؟! البتّه گاهی گریز از دین دیده می شود ، امّا اگر نیک بررسی شود ، معلوم می شود که آن چه مورد گریز واقع شده ، عوامل غیر الهی بوده است.
در اینجا قصد نداریم وارد مباحث علم کلام جدید شویم و نظریّات ماتریالیست ها را در این مورد بررسی کنیم. امّا آن چه به ذهن می رسد این است که چرا سازندگان این عنوان ، جوانان را مورد حمله ی خود قرار داده اند؟! شاید شگرد خوبی باشد که گروهی را متّهم کنیم و به سادگی تقصیر را به گردن آن ها بیاندازیم. واقعیّت این است که مشکلات اجتماعی و فرهنگی یک جامعه محصول عوامل بسیاری است که با متهم کردن یک قشر و گروه نمی توان نتیجه گیری مطلوب از آن به عمل آورد. بهتر است به جای این تعبیر بگوییم "علل کم رنگ شدن عقاید دینی و مذهبی در افراد جامعه" .
همان طور که گفته شد ، انسان از فطرت خود نمی گریزد و از طرف دیگر این مسأله فقط به جوانان اختصاص ندارد. آسیب شناسی پدیده ی کم رنگ شدن عقاید دینی و مذهبی را در جامعه می توان به صورت ساده تری مطرح کرد ، بدون این که عوامل دیگر این مسأله را نادیده گرفت. کمی به خودمان نگاه کنیم. آیا ما الگوهای خوبی برای افراد جامعه هستیم؟ آیا ما توانسته ایم الگوهای شخصیّتی مناسبی به جامعه معرّفی کنیم؟ آیا پیامبراسلام (ص) را که خدا در قرآن او را الگوی نیکو معرّفی می کند ، شناخته ایم و به دیگران شناسانده ایم؟ آیا رفتار ما با گفتارمان یکی است؟ آیا تفاوت رفتار و گفتار ما باعث گریز دیگران از ما و در نتیجه گریز از دین نمی شود؟ این مسأله را خداوند در قرآن مطرح می کند و قرآن پژوهان ، نیک می دانند که خداوند تفاوت در گفتار و کردار را در مورد اهل ایمان مورد سرزنش قرار داده است. اینجا است که به یاد آن شعر معروف می افتیم که:
اسلام به ذات خود ندارد عیبی هر عیب که هست از مسلمانی ما ست
جستاری در عوامل دینگریزی ازمنظر آیات قرآن کریم
در تعدادی ازاین آیات نقش محیط در گریز از رفتارها و مناسک مطلوب دین دیده میشود. کافران که در محیط فرهنگی و اجتماعی خاصی زیستهاند و آداب و رسوم و درک خاصی یافتهاند، در برابر فراخوان پیامبران از باورها و عادات پیشینیان خود سخن میگویند بدون اینکه تعقل کنند.
دینگریزی در آیات قرآن کریم پیشینهای بلند و واقعیتی انکارناپذیر دارد. برای نمونه، شماری از یهودیان از دین موسی میگریزند و گوسالهپرستی پیشه میکنند، برخی از اهل کتاب با علم به درستی آیات خدا کافر میشوند و... در پرتو مطالعات تطبیقی میان قرآن کریم و دانش جامعهشناسی عوامل زیادی را میتوان برای دینگریزی یافت که مصادیق آن در جوامع مختلف عینیت دارد. یکی از عوامل مهم دینگریزی، محیط خانوادگی، کاری، اجتماعی و فرهنگی است. نشان این تاثیر و تاثر، پیدایش و رشد دینگریزی در برخی محیطها و کاهش آن در دیگر محیطهاست. دین گریزان بیشتر به خانواده، دانشکدهها و ... خاصی وابسته هستند چنانچه اگر در محیطهای متفاوتی قرار میگرفتند، در شمار دینگریزان قرار نمیگرفتند. محیط ناسالم در این دینگریزی تاثیرگذار است. در برنتافتن دین و عدم درک صحیح بسیار نقشآفرین است. برای نمونه در برخی از آیات، وابستگی به باورها و عادات پیشینیان عامل اصلی نپذیرفتن دین شمرده شده است.
در تعدادی ازاین آیات نقش محیط در گریز از رفتارها و مناسک مطلوب دین دیده میشود. کافران که در محیط فرهنگی و اجتماعی خاصی زیستهاند و آداب و رسوم و درک خاصی یافتهاند، در برابر فراخوان پیامبران از باورها و عادات پیشینیان خود سخن میگویند بدون اینکه تعقل کنند.
دوستان و مربیان. نظرسنجیها از تاثیر شگرف دوستان بر یکدیگر، مربیان بر دانشآموزان و کاهش اعتماد فرزندان به والدین و حرفشنوی از ایشان حکایت دارد مگر اینکه والدین نیز در نقش دوستان و مربیان آنها وارد شوند. چنانکه دوستان و مربیان در گریزان ساختن و یا جذب دینداران به دین سهم دارند در پذیرا نشدن ایشان دین حق را نیز نیز نقشآفرین هستند. برای مثال: فرزند نوح(ع) تحت تاثیر محیط و دوستان از دین گریخت و از شمار خاندان و نجات یافتگان بیرون رفت. شماری از کافران با الگوگیری از بزرگان خود به دین گریزی کشانده شدند.
آسیبهای اجتماعی که اجبار و اکراه بر انجام برخی رفتارها و کردارها آنها را باعث میگردد یا خشونت، اجبار و سختگیریها پیامدهای بسیار ناگواری دارد که لجاجت، پنهانکاری، دروغ و انتقام تنها بخشی از نتایج سوء این عامل هستند. خشونت دیدگان بیشتر از دیگران دگرآزاری میکنند، بیشتر انتقام میگیرند و با رغبت بیشتری هنجارشکنی میکنند.
کتک خوردهها یا در آینده افرادی بیاراده و شل و ول بار میآیند و یا آدمهای قلدری که با نگاه به گذشته خود در پی انتقامگیری هستند.
جامعهشناسان نیز اجبار و لزوم نهفته در هنجارهای آتی را زمینه ساز ناسازگاری و هنجارشکنی عدهای میدانند. دینگریزی نیز چونان دیگر آسیبهای اجتماعی از این عامل بیبهره نمانده است. خشونتهایی که به نام دین انجام میگیرد و الزامهایی که در جهت دینآوری صورت میپذیرد، گروهی را در صف دینگریزان در میآورد و در نگاه ایشان تصویر دین، تصویری خشن و همراه با فشار، تهدید و ارعاب میگردد. بسیاری از کودکان در دوران نوجوانی و جوانی، تهدید و گاه تنبیه والدین به انجام فرایض و ترک برخی رفتارها را شاهد بودهاند و در محیط تحصیلی کاستن از نمره انضباط بدون ارائه