لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 27 صفحه
قسمتی از متن .doc :
پیش فعالی
مقدمه:
بیش فعالی اغلب به وسیله والدین و معلمان گزارش شده که نمیتوانند از این کودکان مراقبت کنند . این کودکان به عنوان افرادی بی قرار، نا آرام و ناتوان در نشستن توصیف شده اند. این کودکان همیشه در حال راه رفتن هستند و نمی توانند به آرامی بازی کنند و در زمینه تغییر دادن خود از فعالیتهای آزاد به فعالیتهای سازمان یافته ناتوان می باشند. قانون شکنی و پرخاش گری آنها اغلب باعث می شود همسالان دیدگاهی منفی نسبت به آنها داشته باشند. کودوکان بیش فعال تسلیم کمی نشان داده و نسبت به کودکان دیگر مخالفت بیشتری با والدینشان می کنند.( ؟ )
یکی از تفاوتهای بی قراری حرکتی با رفتارهای ناهنجار دیگر، وجود دلیل ارگانیسمی است. کودکان بیش فعال، اختلال مغزی خفیفی دارند که به طور موثر بر رفتار کودک اثر می گذارد. ممکن است دلایل زیادی برای این پدیده وجود داشته باشد. آسیب های خفیف مغزی در اوایل کودکی، اختلالات دوران بارداری، عفونت های پیش از تولد یا اوایل تولد یا عوامل ژنتیکی گاهی به اختلال مغزی منجر می شوند. به طوری که کغز کودک نمی تواند به قدر کافی محرک ها را انتفال دهد که این امر، منجر به بی قراری میشود. کودک در برابر این تکانه های مزاحم نمی تواند مقاومت کند.
اصطلاحات گوناگونی برای توصیف کودکان مبتلا به این اختلال به کار رفته است: واکنش هیپرکینتیک کودکی، سندرم هیپر کینتیک، سندروم کودک بیش فعال، اختلال کنش جزئی مغز، آسیب جزئی مغز، انتلال کنشی مغزی خفیف و اختلال بیش فعالی همراه با کمبود توجه. (کاپلان – سادوک، 1372)
کودکان بیش فعال دو نوع هستند : یک گروه دارای رفتار پرخاشگرانه و فعالیت بیش از اندازه، گروه دیگر دارای مسائل اساسی مربوط به توجه. کودکانی که خصیصه های پرخاشگرانه دارند به نظر میرسد در مقایسه با کودکان گروه دیگر شانس بهبودی ضعیفتری در بزرگسالی دارند. (آزاد ؟)
امروزه مشکل این کودکان با عنوان اختلال بیش فعالی – کم توجیهی شناخته شده است. اختلال بیش فعالی کم توجهی کودکان را در سنین پیش از دبستان و سال های ابتدایی مدرسه مبتلا ساخته و ایجاد مشکل در کنترل رفتار و تمرکز موجب میشود این کودکان علی رغم ضریب هوشی بالاتر از میانگین جامعه، دستاوردهایی کمتر از توانشان داشته باشند. از آنجا که مشکل این کودکان اغلب تشخیص داده نمیشود (و یا دیر تشخیص داده می شود) توانایی هایشان رشد نکرده و آموزش کافی دریافت نمی کنند به همین دلیل ممکن است به عنوان کم عقل توصیف شوند یا سر به هوا و بازیگوش.
کم توجهی، حواس پرتی، فعالیت بیش از حد و اعمال بدون کنترل، علائم اصلی اختلال بیش فعالی کم توجیهی اند. البته در افراد مختلف شدت و ضعف و تنوع علائم یکسان نیست به همین دلیل بر اساس بارز بودن هر یک از علامت ها بیماری را به سه دسته بیش فعال، کم توجه و دسته مختلط تقسیم میکنند.
فعالیت بیش از حد : این بچه ها دائما در حال حرکت هستند، به اشیاء دور و بر دست میزنند و مرتب صحبت می کنند. کارهایی که نیاز به آرام ماندن دارند مانند نشستن سر سفره یا در کلاس کار دشواری برای آنها محسوب می شود. با بزرگتر شدن این بچه ها در سنین نوجوانی و بزرگسالی به تدریج قادر خواهند بود بر اعمال خود مسلط شوند اما در درون خود احساس بی قراری میکنند این افراد دائما خود را مشغول کرده و اغلب چند کار را با هم انجام می دهند و از کارهایی که نیاز به آرام بودن دارند (مثل مطالعه) لذت نمی برند.
اعمال بدون کنترل (بی اختیاری): به نظر میرسد که کودک قادر نیست قبل از انجان عمل فکر کند یا جلوی واکنش هایش را بگیرد. این بچه ها اغلب مطالب نامربوطی را به زبان می آورند و کنترلی بر بروز احساسشان ندارند. گاهی کنترل غذا خوردن خود را از داست داده و بسیار پر خور می شوند. اختلال بیش فعالی به عنوان یکی از علل مهم چاقی همواره باید مد نظر باشد . رفتار های بی اختیار همراه با افزایش سن از بین نمی روند و در بزرگسالی نیز ممکن است فرد اعمالی را انجام دهد که قادر به کنترل آنها نباشد.
کم توجهی: کم توجهی شایعترین علامت اختلال بیش فعالی – کم توجهی است این بچه در تمرکز بروی موضوع مشکل دارند و ممکن است پس از چند دقیقه کار را نا تمام رها کرده و کار دیگری را شروع کنند، البته در صورتی که از کار لذت ببرند مشکلی در تمرکز نخواهند داشت. این افراد با کوچکترین صدا یا نور حواسشان پرت می شود در توجه به جزئیات مشکل دارند و در اثر کم توجهی مرتباً دچار مشکل می شوند. بسیاری اوقات به یاد نمی آورند وسایلشان را کجا گذاشته اند. در طول روز مرتباً می خوابند ، گیجند و حرکات آهسته ای دارند. علائم معمولاً در سنین پائین و به صورت تدریجی ظاهر می شود و فعالیت بیش از حد و بی اختیاری در رفتار نیز بیش از کم توجهی بروز میکند. اغلب اوقات کودکی که دچار فعالیت بیش از حد می شود و نمی تواند در مدرسه آرام بگیرد به سرعت مورد توجه قرار گرفته و به احتمال زیاد بیماری وی تشخیص داده خواهد شد اما کودکی که تنها دچار کم توجهی است ممکن است به راحتی نادیده گرفته شود و تمام عمر از این مشکل تشخیص داده نشده رنج ببرد
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 3
توجه بیش از پیش به برنامههای استراتژیک بومیسازی مدیریت استراتژیکگزارش از: فرانک جواهردشتی
نخستین همایش ملی مدیریت استراتژیک در سازمانهای استراتژی محور با تلاش شرکتهایی چون، مهندسین مشاور مادسیستم، مشاورین کیفیتساز و شرکت بین المللی مدیریت نوآوردرحالی برگزار می گردد که برنامه چهارم توسعه اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی کشور اولین سال خود را با رویکرد «توسعه مبتنی بر دانایی» پشت سر میگذارد. تحولات سیاسی، اقتصادی، ازجمله ورود رقبای تازه نفس برخوردار از نانوتکنولوژی و تحولات زیست محیطی، همگی باعث شده اند تا توجه سازمانهای ایرانی به برنامه ریزی استراتژیک بیش از پیش جلب شود. در شکل گیری تفکر استراتژیک، عده ای بر این باورند که برنامه ریزی مدیریت استراتژیک در شرایط فعلی امکان پذیر نیست اما برعکس عده ای دیگر معتقدند که برنامه ریزی و مدیریت استراتژیک اتفاقا مناسب با شرایط و اوضاع و احوال فعلی است. دراین باره باید دیدگاههای موجود در زمینه مدیریت استراتژیک و ضرورت انجام آن توسط شرکتها بررسی شده و دیدگاههای موافق و مخالف موردنقد و بررسی قرار گیرد.یکی از سخنرانان این همایش آقای دکتر تقی ترابی، معاون پژوهشی دانشگاه ازاد واحد علوم و تحقیقات تاثیر متغیرهای کلان اقتصادی را بر جهت گیری استراتژیک بنگاهها مورد مطالعه قرار داد و چنین گفت؛ در بحث برنامه ریزی استراتژیک بررسی محیط و عوامل بیرونی بخصوص نقش متغیرهای کلان اقتصادی بسیار مهم است. در محیط بیرون عواملی همچون عوامل سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و تکنولوژیکی موردبحث و بررسی قرار می گیرد. استفاده از یافته های علم اقتصاد و به کارگیری متغیرهای کلان اقتصادی بنگاهها را در بعضی زمینه ها بی نیاز نموده و این بنگاهها با درک شرایط اقتصادی بهتر می توانند نسبت به استراتژی های مناسب تصمیم گیری نمایند.وی افزود، بنگاهها می بایست به عوامل اقتصادی و آمارهایی که در کشور وجود دارند با دیده تأمل بنگرند زیرا هریک از عوامل در تصمیمگیری می تواند بسیار مفید و اثربخش باشد. آگاهی از تحلیل های تجاری، شناخت و دنبال کردن متغیرهای کلان اقتصادی، شناخت از فعالیتهای اقتصادی و نوع کالا و خدمتی که تولید می نمایند، جایگاه بنگاه و... در تصمیم گیریهای بنگاه موثرند. بنابراین مهمترین پرسش هایی که یک بنگاه تجاری باید از خودش بپرسد این است که ذینفعان چه کسانی هستند، مأموریت و چشم انداز ما چیست، ما به کجا می خواهیم برویم. ارزیابی از وضعیت داخلی، اندازه گیری شاخصها، گروه بندی شاخصها، تدوین و اجرای استراتژی ها، انتخاب ساختار استراتژی از مسایل مهمی هستند که بنگاه اقتصادی و تجاری باید به طور مستمر آنها را مدنظر قرار دهد.در ادامه این همایش آقای مهندس نصرت الله نصیری قائم مقام مدیرعامل شرکت توسعه و نوسازی صنایع ایران به نقش شرکتهای مشاور و نیاز آنها در زمینه مسایل مدیریتی بخصوص مدیریت استراتژیک اشاره کرد و افزود، درحال حاضر وظیفه سازمان توسعه و نوسازی صنایع ایران آن است که شرکتها را در پیاده سازی و اجرای برنامه ریزی استراتژیک کمک نماید.وی افزود، در دنیای امروز حضور رقبای جدید یک مسأله بسیار جدی است و این رقبا به صورت پنهان وارد بازار شده و سعی در تضعیف ما دارند. شرکتها و صنایع امروز کشور در دنیای گذار هستند گذار از یک دورهای که مدیران صنعتی با رویکرد نهاده محور و تولیدگرایی بدون هر دغدغه ای برای فروش فعالیت می نمایند.نصیری درپی سخنان خود به این نکته اشاره نمود که چرا برخی از شرکتها ورشکست می شوند و دلیل ورشکستگی آنها را دو عامل مطرح کرد:نخست، بالابودن قیمت کالاها که باعث می شود مشتری به سمت آن کالاها جذب نشود و دوم، بی توجهی به نیازهای بازار و تغییر سلایق مشتریان. بسیاری از شرکتها به این مهم توجه نمی کنند و احساس می کنند هرگاه به موفقیتی دست یافتند این موفقیت حاصل کار مدیریت موفق خودشان بوده است. درصورتی که عوامل دیگری میتوانند در این موفقیت نقش داشته باشند. گاه شرکتها در اثر یک شانس به موفقیت می رسند که حاصل برنامهریزی نبوده است. درنتیجه این موفقیت مقطعی بوده و به صورت شانس ایجاد شده است. برنامه ریزی رکن اصلی و اساس شرکتها جهت رسیدن به موفقیت می باشد. درحال حاضر عارضه هایی که گریبانگیر شرکتها شدهاند، عبارتند از: ضعف در برنامه ریزی استراتژیک، نداشتن چشم انداز و ماموریت، مدون نبودن اهداف، راهبردها، برنامهها و سیاستها. به زعم من نداشتن مدیریت استراتژیک و تفکر استراتژیک مهمترین مشکل شرکتها است تفکر و نگرش مدیریت نسبت به مسائل استراتژیک عامل بسیار مهمی است زیرا برنامه ریزی استراتژیک مقوله ای است که می خواهد تغییرات بنیادین در سازمانها ایجاد نماید و ازطرف دیگر شرکتها به شدت وابسته به عوامل محیطی هستند و ریشه عمده چالشها درهمین جاست.مدیریت استراتژیک یک باور همگانی را می طلبد و باید کل مجموعه شرکت به این باور اعتقاد داشته باشند.مهندس نصیری در ادامه افزود، مدیران در نگرش به حل مسأله با چهار رویکرد مواجه هستند:- مدیران REACTIVE- مدیران INACTIVE- مدیران PROACTIVE- مدیران INTERACTIVEما باید الگوی ذهن مدیران را تغییر دهیم و کسب رضایت آنان را به دست آوریم. درحال حاضر مشکل اساسی کشور و صنایع ما، در مباحث استراتژیک، نداشتن متدولوژی مشخص و مناسب برای صنایع کشور است. ما در کشور نیازمند طراحی متدولوژی بومی شده در زمینه استراتژیک هستیم و مشاوران و شرکتهای مشاوره میبایست در این زمینه قوی عمل کنند و درجهت طراحی بومی کردن این متدولوژی، کوشا باشند.دکتر ناصر میرسپاسی رئیس دانشکده مدیریت و اقتصاد دانشگاه آزاد واحد علوم و تحقیقات یکی دیگر از سخنرانان این همایش بود که درخصوص سازمانهای استراتژی محور سخنانی ایراد کرد. به اعتقاد وی سازمانهای استراتژی محور، سازمانهایی هستند که از قابلیت انعطاف پذیری بالایی برخوردارند و قادرند که تصمیم های روزامد را به صورت کارامد اتخاذ نمایند و به مرحله اجرا درآورند این گونه سازمانها، سازمانهایی هستند که تصمیم شان را در فضای رقابتی روز و منطبق با شرایط می گیرند. از دیگر ویژگیهای این سازمانها توجه بسیار زیاد به فضای رقابتی و تحلیل شرایط موجود است. این سازمانها به طور دائم و مستمر نقاط قوت و ضعف خود را به لحاظ شرایط داخلی، فرصتها و تهدیدهای موجود در بازار و در فضای پیرامونی شان موردبررسی قرار می دهند و با انطباق این دو با یکدیگر سعی می کنند تا نقاط ضعفشان را کم رنگ تر نمایند و از سوی دیگر، ضمن بهره جستن از فرصتها، تمام تلاش خود را می کنند تا تهدیدها نیز تبدیل به فرصت شوند.این سخنران می افزاید، یکی دیگر از اصول مهم سازمانهای استراتژی محور توجه به «مستندسازی» تجارب در این سازمانهاست هرقدر که مستندسازی در سازمانها قوی تر باشد، بهتر است. این امر چند مزیت دارد؛ نخست آنکه سازمانهای استراتژی محور منطبق با اطلاعات تصمیم می گیرند که بخش مهمی از این اطلاعات را از مستندات گذشته کسب می کنند. مزیت دیگر مستندسازی، جلوگیری از فرد محوری و تکرار تجارب گذشتگان در سازمانها است. به عنوان مثال چنانچه تجارب به صورت مکتوب و مستند وجود داشته باشد با تعویض یک مدیر، سازمان، دچار بحران نمی شود. اتفاقا درحال حاضر یکی از معضلات کنونی ما در سازمانها که ناشی از همین فقدان مستندسازی است، تکرار تجربیات توسط مدیران متعدد است. چون هیچ کس نمی داند که مدیر قبلی چه کاری انجام داده است درنتیجه هر فرد از طریق سعی و خطا، کوشش میکند راهی را که رفته است، دوباره آزمون نماید.دکتر میرسپاسی افزود، درخصوص برنامه ریزی بایستی بگوییم که برنامه ریزی تا زمانی ارزشمند است که در راستای اهداف باشد درغیر این صورت طبق همین اصول حاکم بر سازمانهای استراتژی محور باید برنامه ها را تغییر دهیم. برنامه ریزان و مدیران باید توجه داشته باشند که اصل برنامه ریزی استراتژیک براساس پیش بینی و سناریوسازی است ولی همه تغییرات که قابل پیش بینی نیستند. بنابراین برنامه ریزان باید برنامه را طوری طراحی کنند که قابلیت انعطاف داشته باشد. مدیران استراتژیک غالبا تصمیم گیری های استراتژیک و اساسی را برعهده دارند و غالبا رهبر می باشند. این مدیران بیشتر در سطح کلان فعال هستند و تصمیم گیری هایشان درباره مسایل در سطح خرد نمی باشد.برای چنین مدیرانی اگر بخواهیم دقیقا لفظ علمی به کار ببریم باید بگوییم این مدیران تصمیم های «فرااطلاعاتی» می گیرند. در تصمیم گیریهای این مدیران، اندیشه و تفکر، نقش بسیار اساسی دارد. این افراد در هر جایگاهی می توانند موفق باشند چون نگرش کل نگر و سیستمی دارند. دلیل این موفقیت آن است که چنین مدیرانی دارای تفکر استراتژیک هستند و می توانند با درنظر گرفتن ابعاد مختلف مسأله، تصمیم های استراتژیک بگیرند.سخنران در ادامه گفت، این مسأله در سطوح عملیاتی و اجرایی فرق می کند. سازمانها در سطح عملیاتی نیازمند مدیران متخصص هستند. چنانچه در عرصه های امروزی از افراد متخصص و آموزش دیده استفاده نشود، سازمانها دچار ضایعه و نقصان می شوند. بنابراین من تاکید میکنم که سازمانهای ما، از یک سو احتیاج به برنامه ریزی استراتژیک دارند، و از سوی دیگر نیازمند افراد مدیر هستند. رهبران استراتژیست ما نیز باید در شرایط فعلی، مدیریت استراتژیک را بومی نمایند. چون کشور ما مرتبا درحال تغییر و تحول است و یک مدیر بایستی اینگونه شرایط متغیر را مرتب موردبررسی و تحقق قرار دهد. مدیریت استراتژیک به دلیل آنکه دارای مکاتب متعددی است. قابلیت انطباق با شرایط کشور ما را نیز دارد و اصولا با مدیریت استراتژیک بسیاری از مسائل ما قابل حل شدن است. وی در پایان تاکید کرد که ما به دلیل وجود تعدد در مکاتب مختلف مدیریت استراتژیک، می توانیم مکتبی را که با شرایط کشورمان منطبق تر است برگزینیم و از آن استفاده کنیم.دکتر بهروز ریاحی رئیس پژوهشگاه استاندارد ایران در سخنانی دررابطه با برنامه ریزی استراتژیک در سازمانهای بخش دولتی اذعان داشت، آمار و اطلاعات اینگونه نشان می دهند که وضعیت سازمانهای بخش دولتی بد نیست اما سازمانهای بخش خصوصی درجهت پیاده سازی برنامهریزی استراتژیک ناموفق می باشند. حال پرسش اساسی این است که چرا سازمانهای دولتی در به کارگیری مفاهیم استراتژیک و پیاده سازی آن چندان موفق نیستند؟ باید گفت که سازمانهای دولتی اصولا با سوالاتی مانند ما کی هستیم، می خواهیم چه بشویم، کجا برویم، چگونه می خواهیم به آن برسیم، از چه راهی می خواهیم برسیم، نقاط قوت و ضعف، فرصتها و تهدیدها کدامند مواجه هستند البته این سوالات پرسشهای اساسی در برنامه ریزی استراتژیک هستند و هر شرکتی چه در سطح بنگاه اقتصادی کوچک، چه در سطح کلان، همه با آنها مواجه می باشند. اما باید مطالعه شود که به چنین پرسشهایی در بخش دولتی چگونه پاسخ داده می شود. ما باید نگاهمان را به مشتریان بخش دولتی و خصوصی عوض نماییم و ببینیم که آنها چه می خواهند. برای سازمانهای دولتی چند واژه کلیدی از اهمیت برخوردار است. واژه هایی چون چشم انداز، آرمان، ارزش، اهداف، خط مشی ها، پروژه و... به طورکلی، در سازمانهای دولتی باید گامهای زیر صورت گیرد:- ارزیابی محیط داخلی و خارجی، ارزیابی بازار، تعیین اهداف و طراحی استراتژی برای هر هدف. 70 درصد ضعف بخش دولتی در تدوین استراتژی ها به علت عدم موفقیت در پیاده سازی استراتژی ها می باشد. نه درعدم فرموله کردن استراتژی ها، البته عوامل دیگری نیز بر این فرایند اثر میگذارند. مانند موانع مربوط به منابع، عدم انتقال استراتژی، عدم تعهد مدیریت ارشد، عملکرد کارکنان و... مطالعات نشان می دهد که عدم موفقیتهای استراتژی بد نیست بلکه بد، نوع پیاده سازی استراتژی است.در پایان این همایش نظریات موافق و مخالف درباره برنامه ریزی استراتژیک و استقرار برنامه ریزی استراتژیک در سازمانها و موسسات مطرح شد که با هم برخی از این نظریات را می خوانیم:آقای نصرالله محمدحسین فلاح مدیرعامل سازمان مدیریت صنعتی چنین گفتند، بهتر است که مشاوران به تنهایی سعی در ارائه و پیاده سازی برنامه ریزی استراتژیک در سازمان نداشته باشند چرا که کار برنامه ریزی استراتژیک یک کار تیمی است و شرکتها باید به صورت تیمی به این کار بنگرند و سعی در پیاده سازی آن داشته باشند. کار برنامه ریزی استراتژیک کاری نیست که یک مشاور ادعا کند که می تواند به تنهایی آن را به انجام برساند.خانم دکتر رحیمی نیک، عضو هیأت علمی دانشگاه آزاد نیز گفتند: ما باید به مزیتهای استراتژیک خودمان نگاه کنیم. بنابراین لازم است ابتدا تفکر و تعمق مدیریت استراتژیک در افکار مدیران ما شکل گیرد سپس براساس آن برنامه ریزی استراتژیک را در سطح شرکتها پیاده نماییم پس باید اولویتها و مزیتها مشخص گردد و براساس آن برنامه ریزی استراتژیک صورت گیرد. همان گونه که اشاره شد، ما باید ابتدا ازطریق مکاتب مختلف ببینیم که کدام مکتب به درد کشورمان می خورد، سپس آن را بومی نماییم.دکتر جمشید عدالتیان، دکترای مدیریت اقتصاد و مدیرعامل شرکت کوهپاس ایران به عنوان مخالف چنین گفتند، مملکت ما احتیاج به برنامه ریزی استراتژیک ندارد اما مدیریت بحران چیزی است که در شرایط فعلی موردنیاز شرکتهای ما است. ما در مملکت خود با بحران مواجه هستیم و باید بتوانیم با شرایط محیطی که مدام درحال تغییر است، مبارزه نماییم تا خودمان را برای تغییرها آماده کنیم. وی افزود، اگرچه بحث برنامه ریزی استراتژیک خوب است اما اگر طولانی مدت باشد به دردشرکتها و مدیران صنایع نخواهدخورد. برنامه ریزی استراتژیک باید به گونه ای باشد که بتواند به بحرانها پاسخ مناسب دهد.این همایش با برپایی کارگاههای تخصص در زمینه های مختلف مدیریت استراتژیک که با سخنرانی اعضای هیأت علمی همایش همراه بود، پایان یافت.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 11
بیش از 3 میلیارد دلار گل و گیاه
در جهان مبادله میشود
اشاره:
در فرآیند جهانی شدن اقتصاد و تجارت، افزایش سهم در تجارت از طریق رشد صادرات به بازارهای بینالمللی یکی از اهداف مهم اقتصادی کشورهای مختلف میباشد که پویایی رشد و توسعه اقتصاد ملی را به دنبال دارد. تلاش برای نفوذ در بازارهای قابل دسترس، مهمترین بخش فعالیت بنگاههای اقتصادی را تشکیل میدهد و کشورهایی که بتوانند بازارهای مصرف را به خوبی شناسایی و پایگاههای تولیدی - صادراتی خود را تقویت کنند، بهطور قطع میتوانند سهم روزافزونی در تجارت جهانی بهدست آورند.
یکی از بازارهای پرتحرک در تجارت بینالمللی، بازار گل و گیاه است که سالانه بیش از چند میلیارد دلار انواع گل و گیاه در آن مبادله میگردد. به دست آوردن سهم مناسب از این بازار میتواند در تحرک اقتصادی کشورهای صادرکننده نقش مهمی ایفا کند.
در این مقاله به بررسی وضعیت تجارت جهانی گل و گیاه و کشورهای عمده فعال در این تجارت (از بعد صادرات و واردات) میپردازیم.
کشورهای اروپایی از حدود یک قرن پیش تلاش جدی در خصوص تولید و تجارت گل و گیاه آغاز کردند.
براساس آمارهای موجود، آمریکا، هلند، ژاپن و ایتالیا در سال 1993 حدود 63 درصد تولید جهانی گلهای گلدانی را به خود اختصاص دادند. در همین حال چهارده کشور جهان با عرضه 50 میلیارد شاخه گل به بازارهای مصرف، بخش عمده تولید و تجارت گلهای شاخهای را در این سال به خود اختصاص دادند.
برای دستیابی به بازارهای جدید، نمایشگاههای گوناگون گل و گیاه هر ساله در جهان برگزار میشود که نهتنها توجه دستاندرکاران تولید و تجارت گلها و گیاهان به خود را جلب میکند، بلکه استقبال عمومی مردم را به دنبال دارد.
بر اساس اطلاعات دریافتی از شبکههای اطلاعرسانی رایانهای، شش کشور عمده صادرکننده گیاهان تزیینی عبارتند از: آمریکا، هند، چین، آفریقای جنوبی، هلند و فیلیپین. سهم هر یک از این کشورها در بازار جهانی در سال 1997 به ترتیب 68/25، 59/20، 55/8، 98/6، 74/3 و 5/3 درصد بود.
در همین حال بازارهای عمده برای این کشورها، اتحادیه اروپا، آمریکا، مکزیک، کانادا، ژاپن، سوییس، لهستان و فدراسیون روسیه بودهاند. (امریکا هم در زمینه صادرات و هم در بخش واردات گیاهان تزیینی، بازار مهمی است.)
تقریبأ 71/36 درصد صادرات گیاهان تزیینی جهان در سال 1997 در بازار اتحادیه اروپا جذب شد و پس از آن آمریکا با 27/22 درصد، مکزیک با 20 درصد، کانادا با 75/4 درصد، ژاپن با 47/4 درصد، سوییس با 86/2 درصد، لهستان با 75/1 درصد و روسیه با 03/1 درصد قرار داشتند که بازارهای عمده خریدار گیاهان تزیینی بودند. البته در فهرست واردکننده این نوع گیاهان نام کشورهای هنگکنگ، اسلواکی، نروژ، عربستان سعودی، تایلند، مجارستان، مالزی، چین، برزیل، سریلانکا، کره جنوبی، استرالیا، اسراییل، آرژانتین و... نیز به چشم میخورند که در ردیفهای بعدی قرار دارند و از بازارهای قابل گسترش و نفوذ تلقی میشوند.
ارزش واردات گیاهان تزیینی اتحادیه اروپا در 1997 حدود 34 میلیون دلار بود که نسبت به رقم 3/33 میلیون دلار سال ماقبل رشد ناچیزی داشت، اما در مقایسه با ارزش واردات 7/21 میلیون دلاری سال 1993 به میزان 6/56 درصد رشد داشت. ارزش واردات گیاهان تزیینی مکزیک در فاصله سالهای 96-1993 نزدیک به سه برابر شد و از حدود 7 میلیون دلار به 5/18 میلیون دلار رسید. ارزش واردات گیاهان تزیینی مکزیک در سال 1994 به میزان 6/10 میلیون دلار و در سال 1995 بیش از 18 میلیون دلار ثبت شد. (ارزش واردات گیاهان تزیینی مکزیک در سال 1997 اعلام نشده است.)
در همین حال واردات گیاهان تزیینی کانادا از 9/2 میلیون دلار در سال 1993 به 4/4 میلیون دلار در سال 1997 و ارزش واردات ژاپن در این زمینه از 6/2 به 1/4 میلیون دلار در همین مدت افزایش یافت. سوییس نیز در سال 1997 گیاهان تزیینی به ارزش 6/2 میلیون دلار وارد کرد که از سطح واردات 2/3 میلیون دلاری سال قبل کمتر، لیکن از 5/2 میلیون دلار سال 1993 بیشتر بود.
در بخش گل و غنچه گل بریده شده برای زینت به صورت تازه، بازار جهانی وسیعی در اختیار کشورهای صادرکننده گلهای شاخهای میباشد. تنها در سال 1997 بیش از 8/1 میلیارد دلار گل شاخهای در میان کشورهای جهان مبادله شد. کلمبیا، هلند، اکوادور، اسراییل، کنیا و تایلند شش کشور عمده صادرکننده گل شاخهای در این سال بودند. سهم کلمبیا در بازار جهانی گلهای بریده شده به 44/33 درصد، هلند به 85/15 درصد، اکوادور به 82/9 درصد، اسراییل به 28/9، کنیا به 57/6 درصد و تایلند به 45/3 درصد رسید.
آمریکا با واردات 52/40 درصد از واردات جهانی گلهای شاخهای، عمدهترین واردکننده گلهای شاخهای بود. پس از آن اتحادیه اروپا با 2/32 درصد، سوییس با 1/8 درصد، ژاپن با 8/7 درصد، اسلواکی و هنگکنک هر یک با یک درصد ارزش واردات گلهای شاخهای، بازارهای عمدهای برای صادرکنندگان گلهای شاخهای بودند. در فهرست واردکنندگان گلهای شاخهای، همچنین کشورهای سنگاپور، آرژانتین، استرالیا، لهستان، برزیل، مجارستان، عمان، عربستان سعودی، تایلند، چین و کره جنوبی نیز به چشم میخورند که ارزش واردات آنها کمتر از یک درصد واردات جهانی گلهای شاخهای است.
ارزش واردات گلهای شاخهای آمریکا در سال 1997 به 4/732 میلیون دلار، اتحادیه اروپا به 3/582 میلیون دلار، سوییس به 147 میلیون دلار، ژاپن به 8/140 میلیون دلار، کانادا به 7/51 میلیون دلار، نروژ به 28 میلیون دلار، روسیه به 2/25 میلیون دلار، اسلواکی به 5/18 میلیون دلار و هنگکنگ به 18 میلیون دلار رسید.
ارزش واردات گلهای شاخهای آمریکا از سطح 4/456 میلیون دلار در سال 1993 به 3/503 میلیون دلار در سال 1994 و سپس به 4/604 میلیون دلار در سال 1995 و 8/679 میلیون دلار در سال 1996 افزایش یافت. روند واردات گلهای شاخهای آمریکا در سالهای 97-1993 همواره سیر صعودی داشت.
ارزش واردات گلهای شاخهای اتحادیه اروپا نیز تا سال 1996 سیر صعودی داشت و از 8/417 میلیون دلار در سال 1993 به حداکثر 9/601 میلیون دلار در سال 1996 رسید، اما در سال 1997 اندکی کاهش داشت.
واردات سوییس از 131 میلیون دلار در سال 1993 با سیر صعودی به حدود 170 میلیون دلار در سال 1996 افزایش یافت، اما در سال 1997 با کاهش روبهرو شد و به 147 میلیون دلار رسید.
در خصوص واردات ژاپن نیز آمارهای منتشره نشان میدهد که سیر صعودی تا سال 1995 تداوم داشت و ارزش واردات گلهای شاخهای این کشور از حدود 155 میلیون دلار در سال 1993 به حداکثر 8/211 میلیون دلار در سال 1995 رسید. اما پس از آن تنزل یافت و به 1/166 میلیون دلار در سال 1996 و سپس به 7/140 میلیون دلار در سال 1997 رسید.
از جنبة مقداری واردات گلهای شاخهای آمریکا در سال 1994 به حداکثر 6/690 میلیون شاخه گل، اتحادیه اروپا در سال 1997 به حداکثر 9/130 میلیون شاخه، سوییس در سال 1997 به حداکثر 5/14 میلیون شاخه، استرالیا در سال 1997 به حداکثر 26 میلیون شاخه و کانادا در همین سال به حداکثر 3/14 میلیون شاخه رسید.
علاوه بر گیاهان تزیینی و گلهای شاخهای، در تجارت جهانی گل و گیاه، انواع درختچهها، نباتات زنده و ریشه آنها، خزهها، قلمههای ریشه نکرده گیاهان و گلها و غنچههای خشک و زینت شده نیز مبادله میگردند.
بر اساس اطلاعات دریافتی از شبکههای اطلاعرسانی رایانهای در سال 1997 بیش از 74 میلیون دلار درختچه گل رز در بین کشورها مبادله گردید. هلند با 32 درصد، آمریکا با 48/13 درصد، کانادا با 91/8 درصد، لهستان با 6 درصد،اسراییل با 4/5 درصد و آلمان با اختصاص 26/4 درصد از واردات جهانی درختچه رز به خود، سهم بارزی در تجارت جهانی این گیاه داشتند.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 12
ضوابط صدور پروانه برای قطعات تفکیکی بیش 1000 متر مربع
1-1- ارائه تقاضانامه مالک یا وکیل قانونی با درج مورد درخواست
1-2 -درصورتیکه تقاضا از طرف شرکت یاسازمانخاصی انجام پذیرد، اعزام نماینده رسمی شرکت و یاسازمانمربوطهبامعرفینامه معتبربهشهرداری ضروری است
1-3 - ارائه یک سری فتوکپی از تمامی اوراق سند مالکیت که در قسمت تشکیل پرونده برابر اصل خواهد شد
1-4 - ارائه اصل و رونوشت شناسنامه مالک یا مالکین
1-5 – اصلسند مالکیت جهت بررسی و تطبیق به قسمت تشکیل پرونده ارائه خواهد شد
1-6 - درصورت مراجعه وکیل قانونی مالک یا مالکین تسلیم اصل وکالتنامه و رونوشت برابر با اصل شده آن به قسمت تشکیل پرونده ضرورت دارد
1-7 - ارائه برگ مفاصا حساب نوسازی در زمان تشکیل پرونده
1-8 - درصورت فوت مالک ، گواهی انحصار وراثت ، تسویه حساب مالیات بر ارث به انضمام وکالت نامه رسمی متقاضی از کلیه ورثه ضروری است
ضمناً در مورد ورثه صغیر، قیم نامه و اصل شناسنامهها باید ارائه گردد .
1-9 - درصورتیکه زمین موقوفه باشد ارائه برگ اجاره نامه سازمان اوقاف ضرورت مییابد
1-10 - ارائه نقشه 2000/1 هوائی که موقعیت ملک توسط کارشناس رسمی دادگستری بر روی آن مشخص و به تأیید رسیده باشد .
1-11 - ارائه نقشه 500/1 نقشه برداری شده در سیستم U T M با بیضوی مبنای WGS84 از محل ملک مورد تقاضا و اطراف آن حداقل تا شعاع 40 متر همراه با دیسکت مربوطه که به تأیید کارشناس رسمی دادگستری (امور ثبتی) رسیده باشد.
1-12- ارائه تعهدنامه عدم جابجایی زمین توسط مالک ضروری است
1-13 - اسناد ملک و یا ابعاد و مساحت ملک که توسط مالک تهیه شده توسط کارشناس رسمی دادگستری تأیید شده باشد
1-14 - رأی کمیسیون ماده 12 (رونوشت برابر با اصل)
1-15 - ارائه نقشه ثبتی و یا تفکیکی مصوب شهرداری
1-16- تأییدیهثبتشرکتهابراساسآخرینتغییراتهیئتمدیرهدر خصوص تعاونیها
1-17- ارائه اساسنامه شرکت تعاونی
1-18- ارائه روزنامه رسمی شرکت که دارای آخرین تغییرات باشد.
توضیح یک : در صورت وجود قسمتی از مدارک فوق در سوابق نیازی به ارائه مجدد ندارد.
توضیح دو : درصورت نیاز به استعلام از اداره حقوقی منطقه ، سازمان زمین شهری ، اداره ثبت اسناد و یا سایر سازمانها این اقدامات توسط قسمت تشکیل پرونده انجام خواهد پذیرفت .
2- واحد GPS
در این مرحله سوابق جهت تعیین مختصات جغرافیائی ملک به واحد GPS منطقه ارسال می گردد که در صورت هماهنگی مالک جهت میخ کوبی و گچ ریزی حدود اربعه زمین ، برداشت مختصاتی زمین با دستگاه GPS انجام می گیرد.
3- واحد GIS
بعد از کنترل نقشه برداشت شده توسط واحد GPS و در صورت انطباق مختصات برداشت شده زمین با حدود اربعه زمین بر اساس نقشه های 2000/1 و 500/1 تائید شده توسط کارشناس رسمی دادگستری ، پرونده جهت انطباق بر روی نقشه های طرح تفصیلی منطقه به واحد GIS ارسال میگردد در واقع ملک در محل تعیین شده و مورد ادعای متقاضی (مالک) تثبیت و دارای شناسنامه و موجودیت خواهد شد .
4- بازدید
انجام بازدید از ملک جهت ثبت وضعیت ملک و برداشت و کنترل وضع موجود با سند و نقشه ها و ثبت مستحدثات از قبیل ابنیه ، چاه آب ، قنات ودرخت (درصورت وجود) و ...
می باشد که این اطلاعات در قسمتهای طرح تفصیلی و بروکف و صدور پروانه مورد استفاده قرار میگیرد.
5- طرح تفصیلی و بروکف
الف ) طرح تفصیلی :
پس از بازدید از محل ملک جهت اعلام کاربری ملک ، میزان تراکم پایه و وضعیت گذر و موارد مشابه به این قسمت ارجاع میگردد .
ب ) بروکف
عملکرد این قسمت بررسی ابعاد وضع موجود ملک نسبت به ابعاد باقیمانده و درج میزان اصلاحی ، ارائه پروفیل طولی گذر و تعیین تراز بنای احداثی با توجه به خط پروژه میباشد.
توضیح: در صورت وجود چاه آب ، قنات و درخت در ملک ، دریافت استعلامهای مورد نیاز از مراجع ذیربط در این قسمت صورت خواهد گرفت. بدیهی است انجام سایر امور منوط به پاسخ استعلامهای مذکور می باشد .
پس از اظهار نظر طرح تفصیلی و بروکف و انجام مراحل قانونی سوابق جهت صدور دستور نقشه به قسمت صدور پروانه ارسال میگردد .
6- کمیسیون تعیین وضعیت املاک
تعیین وضعیت ملک براساس مفاد بند سه مصوبه 357 کمیسیون ماده پنج (تبصره 4 قانون تعیین وضعیت املاک مصوب مجلس شورای اسلامی مورخ 29/8/67) در کمیسیون تعیین وضعیت املاک منطقه با تنظیم توافقنامه انجام می گیرد.