لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 5
ابوریحان محمد بن احمد بیرونی
تولد: سوم ذیحجه سال 362 ه .ق در بیرون خوارزم
فوت : جمعه دوم رجب 442 هجری
فقیه ابوالحسن علی گوید : (( آنگاه که نفس در سینه او به شماره افتاده بود بر بالین وی حاضر آمدم. در آن حال پرسید : حساب جدات فاسده را که وقتی مرا گفتی - بازگوی که چگونه بود؟ گفتم اکنون چه جای این سوال است؟ گفت ای مرد کدام یک از این دو بهتر؟ این مساله را بدانم و بمیرم یا نادانسته و جاهل در گذرم؟ و من آن مساله بازگفتم - فرا گرفت و از نزد وی بازگشتم و هنوز قسمتی از راه را نپیموده بودم که شیون از خانه او برخاست.))
زندگینامه
ابوریحان محمدبن احمد بیرونی در ذیحجه سال 362 هجری قمری در بیرون خوارزم زاده شد. سالهای اول زندگی را در خوارزم به تحصیل علوم گذرانید و مدتی در خدمت مامونیان خوارزم بود تا آن که به مسافرت پرداخت. در ابتدای سفر چند سالی را در جرجان ( در جنوب شرقی دریای مازندران) در خدمت شمس المعالی قابوس وشمگیر گذرانید و کتاب آثار الباقیه را در آنجا به نام قابوس به سال 390 هجری تالیف کرد. این کتاب از گاه شماری و جشنهای ملل مختلف سخن می گوید.
پس از ده سال دوباره به خوارزم بازگشت و در دربار ابوالعباس مامون ابن مامون خوارزمشاه که مردی دانشمکند بود وارد شد. اب.العباس داماد سلطان محمود غزنوی به خوارزم لشگر کشید و پس از فتح آن شهر ابوریحان را نیز با خود به غزنین برد (بهار 408 هجری)
ابوریحان از آن پس همراه لشکر کشی های سلطان محمود به هندوستان راه یافت و با بسیاری از دانشمندان و حکیمان هند معاشر شد و زبان سانسکریت آموخت حاصل این سفر کتاب تحقیق ماللهند و ترجمه چند کتاب از زبان سانسکریت به زبان عربی است.
پس از سلطان محمود پسرش سلطان مسعود نیز ابوریحان را از پدرش گرامی داشت به طوری که بارورترین سالهای زندگی این دانشمند بزرگ سالهایی است که در دربار سلطان مسعود بود. ابوریحان در این مدت قانون مسعودی را به نام سلطان مسعود نوشت.
ابوریحان پس از عمری تحقیق و تالیف ماندنی و ارزشمند سرانجام در روز جمعه دوم رجب سال 442 هجری دیده از جهان گشود.
از آثار علمی او
ابوریحان بیرونی دارای تالیفات ئ ترجمه های بسیار معتبری در فیزیک جغرافیای ریاضی ریاضیات نجوم معدن شناسی . . . است. این دانشمند محقق و مصنف و مورخی بسیار دقیق بود و متجاوز از شش قرن زودتر از فرانسیس بیکن انگلیسی روش علمی را به کار بست و آن را معرفی کرد. ولی با تاسف کمتر آثار او به لاتین ترجمه شده است و از این رو تا این اواخر برای مردم مغرب زمین ناشناخته باقی ماند. بعضی از آثار بیرونی عبارتند از :
تحقیق ماللهند : موضوع این کتاب مذهب و عادات و رسوم هندوان و نیز گزارشی از سفر به هند است.
قانون مسعودی : کتابی است در نجوم اسلامی شامل یازده بخش. در این کتاب بخشهایی مربوط به مثلثات کروی و نیز زمین و ابعاد آن و خورشید و ماه و سیارات موجود است.
التفهیم لاوایل صناعت التنجیم : این کتاب نیز در نجوم و به فارسی نوشته شده است و برای مدت چند قرن متن کتاب درسی برای تعلیم ریاضیات و نجوم بوده است
الجماهر فی معرفه الجواهر : بیرونی این کتاب را به نام ابوالفتح مودود بن مسعود تالیف کرد و موضوع کتاب معرفی مواد معدنی و مخصوصا جواهرات مختلف است. ابوریحان در این کتاب فلزات را بررسی کرده: و نوشته است . او نظریات و گفته های دانشمندانی مانند ارسطو اسحاق الکندی را درباره حدود سیصد نوع ماده معدنی ذکر کرده است .
صیدنه این کتاب درباره مواد شیمیایی و خواص و طرز تهیه آن ها نوشته شده است.
آثار الباقیه عن القرون الخالیه : ( اثرهای مانده از قرن های گذشته ) ابوریحان در این کتاب مبدا تاریخ ها و گاه شماری اقوام مختلف را مورد بحث و بررسی قرار داده است. از جمله این اقوام - ایرانیها - یونانیها - یهودیها - مسیحیها عربهای زمان جاهلیت و عربهای مسلمان نام برده و درباره اعیاد هر یک به تفصیل سخن گفته است. این کتاب را می توان نوعی تاریخ ادیان دانست.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 15
ابوریحان بیرونی
پدر جغرافیای نوین و دانش تجربی (آزمایش)
ابوریحان محمد پور احمد بیرونی خوارزمی (440-362 ق/ 427-353 خ/ 1048/973 م) نابغهی بزرگ «ایرانی»، همان کسی است که سدهها پیش، پدران اروپاییان به هنگامهی نوزایی (رنسانس)، او را به انگیزهی بهرهمندی از نگرشهای دانشاش: «استاد بیرونی» = «maitr Albiron» میخواندند و دیدگاههایش را رای پایانی هرگفتگو کارشناسی در اروپا به شمار میبردند. و سالها پیش از آن که ما در این جستار به شناسایی او برای فرزندان امروزیش بپردازیم، تمامی پژوهشهایش را با اشتهایی سرشار میبلعیدند؛ و پس از پشت سر گذاشتن دادگاههای کلیسیای (انکیزیسیون)، اندیشههایش را، دوای توشهی بیخردی و یک سونگری (تعصب) میساختند!
او که در شهر «بیرون» (از بخشهای خوارزم) دیده به جهان گشوده بود، شاگردی و پژوهش را در خوارزم به انجام رساند و به گفتهی نامهی دانشوران: در تمام مدت تحصیل و تعلیم، نه زبانش از بیان، فراغت یافت و نه دستش، از قلم. ابوریحان از آموزشدیدگان راستین آموزههای ابونصر پور علی پور عراق ریاضیدان نام بردار زمان خود بود. پس از چندی به دربار شمسالمعالی قابوس، پور وشمگیر رفته و در نزد او جایگاه ویژهای یافت و نگارش: «آثار الباقیه» را که بسیار از آن سخن خواهیم گفت، به نام او (به سال 391 ق) ساخت. گفتهاند سالی نیز به همراه محمود غزنوی به دیار هندوستان شد.
در هرروی، بیگمانیم که سرگذشت و پژوهشهای شگفت ابوریحان در میان هندوکان و بررسی جهانبینیهای ایشان و آموختن و بررسی سنسکریت، سبب نگارش شاهکاری شگفتآور به نام «تحقیق ماللهند» میگردد؛ که از چگونگی آن نیز، خواهیم گفت.
در سر تا سر سرگذشت زندگی ابوریحان بیرونی سخن از پژوهش و سفر و آزمایش است و سخن از چگونگی پژوهش و آزمایشهای او و رخنهی شگفت انگیزش بر دانش امروز، بیشتر ازروایت همیشگی فراز و نشیب زندگانی او، شایستهی ارزشی امروزی است.
تردید نکنید!، بیرونی مرد امروز است، نه مرد دوران محمودی.
دیدگاههای ابوریحان بیرونی
این شگفتترین مرد روزگاران، به گونهی چشمگیری بر تمامی دانشهای دانشگاهی روزگار ما، همچو: تاریخ، ادبیات، فلسفه، طبیعیات، ریاضیات، هندسه و ستارهشناسی، چیرگی داشته است.
«وی معتقد بوده است که همراه با هرگونه استدلال علمی، آزمونی نیز بایستی انجام شود تا درستی یا نادرستی نقل قولها و برداشتها و استدلالها معلوم گردد. به کار گرفتن روشهای تجربی در علوم که از نوآوریهای ابوریحان بیرونی است، چندین سده بعد در اروپا توسط دانشمندان دیگری چون بیکن و دکارت پیشنهاد شد و شالودهی روش علمی امروزی را تشکیل داد. ابوریحان بیرونی صاحب متجاوز از 113 کتاب و مقاله است که در زمینههای علم هیات، نجوم، فیزیک، دستگاههای علمی، گاه شماری، ادبیات و مذهب و غیره نوشته است.»(1)
بیرونی در پژوهشی بسیار ارزشمند با نام «لمعات» (در علم مناظر) در زمینهی دانش نورشناسی (Optic)، به ویژه ساختار نور، بررسیهای بسیار گرانسنگی را بر دوش دارد.
ابوریحان در چگونگیِ دیدن اجسام به وسیلهی چشم، برابر با نگرهی ابن هیثم است که: پرتو نور از جسم دیده شده (مرئی) به چشم باز میگردد. و نکتهی شگفتانگیز این که در این بررسی، بیرونی سرعت نور را پیش از شتاب آوا (صدا) دانسته که دانش غربی چند سده پس از ابوریحان بدان دست یافت.
او گونهی بالا رفتن آبها را ازفوارهها و چشمهها بیان کرده و روشن کرده است که چگونه چشمهها جوشان میشوند و چگونه میتوان آبها را از ژرفای چاهها و چشمهها به قلاع و منارها جریان داد.
او برابری و ترازمندی خط روی دریاها و آبهای زیرزمینی را با اندازهی روی زمین در کانونهای گوناگون بررسی کرده است.
او اندازهی روی زمین را به دست آورده و در بخش پایانی کتاب «اسطرلابات» معادلههایی برای اندازهگیری نیمکرهی زمین آورده که دانشمندان غربی این معادلهها را به نام او نوشتهاند.
او ماه و سال و روزهای هفتگانه را در میان اقوام و تمدنهای گوناگون بیان کرده و تاریخ بسیاری از کشورها را گزارش داده و درازای سرزمینهای گوناگون را از روز کسوف ماه و دیدن آن در سرزمینهای دیگر به دست آورده است.
او نخستین کسی است که همانند دانش امروزی، جغرافیا را بررسی کرده و تجربه و بررسی را در این رشته پذیرفته و اساس علم طبیعی را بر پایهی ریاضی استوار ساخته است.
«بیرونی در زمینهی نقشهبرداری نیز روشهای ابداعی خاصی داشته که براساس تلفیق دانشهای ریاضی و هندسه استوار بوده است. عرض جغرافیایی شهر بلخ که توسط بیرونی اندازهگیری شده برابر 41/36 درجه است که با سنجش امروزی (45/36 درجه) نزدیکی شگفتی دارد. پیش از وی، خوارزمی این عرض جغرافیایی را برابر 40/38 درجه تعیین نموده بوده است. بیرونی اندازه نصفالنهار زمین را برابر 4/11062 کیلومتر تعیین نموده که آن نیز با توجه به اندازهی دقیق امروزی (0/11110 کیلومتر) دارای دقت فوقالعادهای است. روش ابداعی بیرونی در مساحی، مبتنی بر تعیین و اندازهگیری زاویه انحطاط افق است. غربیان پیش از آن که این به شیوه برخورد کنند، ابداع این روش را به شخصی به نام رایت در قرن هفدهم میلادی نسبت میدادهاند.»(2)
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 16
ا بوریحان محمد بن احمد بیرونی تولد : 12 ذالحجهُ 362 هجری کاث ، خوارزم ( شهر کارا ـ کلپاکسکایا کنونی وا قع در ا زبکستان ) وفا ت : 4 رجب 440 هجری غزنه ( غزنه کنونی در ا فغا نستان )
ابو ریحان بیرونی در خوارزم ،منطقه ای که در مجاورت دریا ی آرال قرار دارد و امروزه همه آن را به نام کارا کلپاکسکایا می شناسند ، به دنیا آمد . کاث و جورجانیه دو شهر بزرگ این منطقه به شمار می رفتند . بیرونی در نزدیکی کاث به دنیا آمد و نام شهری که در آن متولد شد را به افتخار او ، بیرونی نام نهادند .او در هر دو شهر کاث و جورجانیه زندگی کرد و پرورش یافت ومطالعه و تحصیل علم را درحالی که خیلی جوان بود تحت نظر ریاضی دان و ستاره شناس مشهوری به نام ابو نصر منصور آغاز نمود .بی تردید بیرونی از سن 17 سالگی به انجام فعالیتهای علمی مهم و ویژه ای پرداخت .وی در سال 379 با مشاهده بیشترین ارتفاع خورشید ،عرض جغرافیایی شهر کاث را محاسبه کرد . فعالیتهای دیگری که بیرونی به عنوان یک مرد جوان و کم تجربه انجام داد ،بیشتر نظری بود .قبل از سال 384 ( وقتی که22ساله بود) چندین اثرکوتاه ازخود برجای گذاشت .یکی ازآثارموجوداوتحت عنوان" نقشه کشی"( Cartography ) اثری است که در آن به بررسی نقشه های جغرافیایی پرداخته است .در این اثر , او علاوه بر این که نقشه نیم کره را روی صفحه سطح ترسیم کرده است ،نشان داده که تا سن 22 سالگی بسیار مطالعه داشته ,چرا که او مجموعه کاملی از نقشه هایی که دیگران رسم کرده اند را مورد مطالعه و بررسی قرار داده و موارد مربوط به آنها را دراین رساله مورد بحث قرار داده است . زندگی نسبتا ْ آرام بیرونی تا این مرحله ، پایان غیرمنتظره ای به همراه داشت . در اواخر قرن چهاردهم و اوایل قرن پنجم در عالم اسلام شورش عظیمی بر پا شد و در منطقه ای که بیرونی در آن زندگی می کرد ،جنگ های داخلی در حال وقوع بود .در این زمان خوارزم بخشی از فرمانروایی سامانیان و بخارا مرکز آن به شمار می رفت .حکومت زیار با پایتختش در گرگان در کنار دریای خزر از دیگر حکومت های این منطقه بود .از طرف غرب ،خاندان آل بویه بر سراسر ناحیه بین دریای خزر و خلیج فارس و همچنین بین ا لنهرین حکومت می کرد .سلسله پادشاهی دیگری که به سرعت طلوع کرد ، سلسله غزنویان بود که پایتختشان را شهر غزنه در افغانستان اختیار کردند .این حکومت نقش مهمی را در زندگی بیرونی ایفا کرد . بنو عراق از جمله فرمانروایان منطقه خوارزم بود و ابو نصر منصور ـ استاد بیرونی ـ یکی از امیران آن خاندان به شمار می رفت . در سال 384 حکومت بنو عراق با یک قیام سرنگون شد . بیرونی به هنگام شروع جنگ داخلی از آن منطقه گریخت اما اینکه برای ستاد بیرونی ـ ابو نصر منصور ـ چه اتفاقی افتاد ، معلوم نیست . بعد ها ، بیرونی در مورد این وقایع نوشت : بعد از اینکه چند سال در آن منطقه به سختی زندگی کردم ،با اجازه حاکم وقت به زادگاه خودبازگشتم اما مرا وادار به انجام امور مادی و دنیوی کردند که موجب حسادت ورزیدن ابلهان گردید اما خردمندان از این امر متاسف شدند . دقیقا معلوم نیست که بیرونی به هنگام گریختن از خوارزم به کجا رفت . او باید به شهر ری رفته باشد و بدون تردید مدتی را در شهر ری زندگی کرده است . بر اساس نوشته هایش ،او هیچ پشتیبانی نداشت و با فقر و تنگدستی در شهر ری زندگی می کرد . خجندی ستاره شناسی بود که با دستگاه بسیار بزرگی کار می کرد او خودش این دستگاه را ساخته و آن را روی کوهی بالا تر از شهر ری قرار داده بود تا بدینوسیله عبور نصف النهاری خورشید را نزدیک انقلابین مشاهده کند . او در روزهای4 و 5 جمادی الاول سال 384 انقلاب تابستانی را مشاهده کرد و در روزهای 8 و 9 ذیقعده سال 384 شاهد انقلاب زمستانی بود و بدین ترتیب او توانست مایل بودن دایرهْ البروج و همچنین عرض جغرافیایی شهر ری را محاسبه کند اما هیچ یک از این دو محاسبه دقیق نبود . خجندی در مورد مشاهداتش و همچنین دستگاه ذات السُدس ( sextantدستگاه سنجش ارتفاع خورشید و ستارگان ) با بیرونی به بحث و بررسی می پرداخته . پس از آن بیرونی در مورد مشاهدات خجندی در کتاب "
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 17
ابوریحان بیرونی
/
گروه : علوم پایه رشته : جانور شناسی محل تولد : خوارزم تاریخ تولد:362 خلاصه : ابوریحان یکی از دانشمندان و مشاهیر ملی ایران است . اهمیت عمده او را دراین بود که درریاضیات و علم هیات و نجوم درزمان خود تقریبا یگانه عالم بوده و می توان گفت یگانه عالم بزرگ آن دوره دراین فنون وی بود . ابوریحان بیرونی مردی یک فن و متخصص بود و درامر هیات و نجوم و علوم طبیعی مهارت داشت. همسر و فرزندان : ابوریحان چندین سال از عمر خویش را درهندوستان گذرانید و زبان سانسکریت فراگرفت و با کتب ریاضی ، نجوم ،فلسفه و علوم وادیان هندی وبه طورکلی بافرهنگ اقوام هند به خوبی آشنا شدو و معرفت عمیقی به احوال هندوستان حاصل کرد.
زمان و علت فوت : وفات ابوریحان بیرونی درسوم رجب 440 بود . او درهنگام فوت تقریبا 78 سال داشت.
مشاغل و سمتهای مورد تصدی : تا سال 407 هجری ابوریحان درخوارزم درخدمت ماموران خوارزمشاه بود اما ظاهرا ازسال 408 او در نزد محمود غزنوی بوده است. وی درسفرهایی که محمود به هندوستان از برای غزوه فتوحات لشکر کشی می کرد همراه بود.
سایر فعالیتها و برنامه های روزمره : ابوریحان گاهی درجرجان در نزد قابوس بن وشمگیر بوده و زمانی درگرگانج یا جرجانیه نزد خوارزمشاه بود . وی زمانی نزد سلطان محمود و سلطان مسعود غزنوی میزیست
ابو ریحان بیرونی در خوارزم ،منطقه ای که در مجاورت دریا ی آرال قرار دارد و امروزه همه آن را به نام کارا کلپاکسکایا می شناسند ، به دنیا آمد . کاث و جورجانیه دو شهر بزرگ این منطقه به شمار می رفتند . بیرونی در نزدیکی کاث به دنیا آمد و نام شهری که در آن متولد شد را به افتخار او ، بیرونی نام نهادند .او در هر دو شهر کاث و جورجانیه زندگی کرد و پرورش یافت ومطالعه و تحصیل علم را درحالی که خیلی جوان بود تحت نظر ریاضی دان و ستاره شناس مشهوری به نام ابو نصر منصور آغاز نمود .بی تردید بیرونی از سن 17 سالگی به انجام فعالیتهای علمی مهم و ویژه ای پرداخت .وی در سال 379 با مشاهده بیشترین ارتفاع خورشید ،عرض جغرافیایی شهر کاث را محاسبه کرد .
فعالیتهای دیگری که بیرونی به عنوان یک مرد جوان و کم تجربه انجام داد ،بیشتر نظری بود .قبل از سال 384 ( وقتی که22ساله بود) چندین اثرکوتاه ازخود برجای گذاشت .یکی ازآثارموجوداوتحت عنوان" نقشه کشی"( Cartography ) اثری است که در آن به بررسی نقشه های جغرافیایی پرداخته است .در این اثر , او علاوه بر این که نقشه نیم کره را روی صفحه سطح ترسیم کرده است ،نشان داده که تا سن 22 سالگی بسیار مطالعه داشته ,چرا که او مجموعه کاملی از نقشه هایی که دیگران رسم کرده اند را مورد مطالعه و بررسی قرار داده و موارد مربوط به آنها را دراین رساله مورد بحث قرار داده است . زندگی نسبتا ْ آرام بیرونی تا این مرحله ، پایان غیرمنتظره ای به همراه داشت
. در اواخر قرن چهاردهم و اوایل قرن پنجم در عالم اسلام شورش عظیمی بر پا شد و در منطقه ای که بیرونی در آن زندگی می کرد ،جنگ های داخلی در حال وقوع بود .در این زمان خوارزم بخشی از فرمانروایی سامانیان و بخارا مرکز آن به شمار می رفت .حکومت زیار با پایتختش در گرگان در کنار دریای خزر از دیگر حکومت های این منطقه بود .از طرف غرب ،خاندان آل بویه بر سراسر ناحیه بین دریای خزر و خلیج فارس و همچنین بین ا لنهرین حکومت می کرد .سلسله پادشاهی دیگری که
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 12
ابوریحان بیرونی
ابوریحان محمد بن احمد بیرونی، دانشمند بزرگ و ریاضیدان، ستارهشناس و تاریخنگار سده چهارم و پنجم هجری ایران است و بعضی از پژوهندگان او را از بزرگترین فیلسوفان مشرقزمین میدانند. او در ۳۶۲ هچری قمری در خوارزم که در قلمرو سامانیان بود به دنیا آمده بود و زادگاه او که در آن زمان روستای کوچکی بود بعدا به «بیرونی» تجدید نام داده شده است. مرگش در غزنه در اوان انقلاب سلجوقیان و پادشاهی مسعود بن محمود غزنوی بوده است و برخی درگذشت او را در ۴۴۰ هجری قمری میدانند. تألیفات بیرونی به زبان عربی، یعنی زبان علمی و همهکسفهم عالم اسلام و ایران بوده است، مگر ترجمهٔ «التفهیم» که خود , آن را از عربی به فارسی برگردانیده است (یا احتمالاً برعکس).
بیرونی دقت و اصابت نظر خویش را مدیون مطالعات فلسفی بود، لیکن او در فلسفه پیرو روش متعارف عهد خویش یعنی آن روش که به وسیله کندی و فارابی و نظایر آنان تحکیم و تدوین شده بود نبود بلکه به عقاید ویژه و روش جداگانه و ایرادات خود بر ارسطو ممتاز است، وی همچنین از آثار فلسفی هندوان کتبی چون «شامل» را به عربی ترجمه نمود.
دانشنامه علوم چاپ مسکو ابوریحان را دانشمند همه قرون و اعصار خوانده است. در بسیاری از کشورها نام بیرونی را بر دانشگاهها، دانشکدهها و تالار کتابخانهها نهاده و لقب «استاد جاوید» به او داده اند. بیرونی گردش خورشید، گردش محوری زمین و جهات شمال و جنوب را دقیقا محاسبه و تعریف کرده است. خورشید گرفتگی هشتم آوریل سال ۱۰۱۹ میلادی را در کوههای لغمان (افغانستان کنونی) رصد و بررسی کرد و ماه گرفتگی سپتامبر همین سال را در در غزنه به زیر مطالعه برد.
در زمان بیرونی، سامانیان بر شمالشرقی ایران شامل خراسان بزرگتر و خوارزم به پایتختی بخارا، زیاریان بر گرگان و مازندران و مناطق اطراف، بوئیان بر سایر مناطق ایران تا بغداد، بازماندگان صفاریان بر سیستان و غزنویان بر جنوب ایران خاوری (مناطق مرکزی و جنوبی افغانستان امروز) حکومت میکردند و همه آنان مشوق دانش و ادبیات فارسی بودند و سامانیان بیش از دیکران در این راه اهتمام داشتند. بیرونی که در جرجانیه خوارزم نزد ابونصر منصور تحصیل علم کرده بود مدتی نیز در گرگان تحت حمایت مادی و معنوی زیاریان که مرداویج سر دودمان آنها بود به تحقیق پرداخته بود و پس از آن تا پایان عمر در ایران خاوری آن زمان به پژوهشهای علمی خود ادامه داد. با این که محمود غزنوی میانه بسیار خوبی با بیرونی نداشت و وسائل کافی برای تحقیق در اختیار او نبود ولی این دانشمند لحظهای از تلاش برای تکمیل تحقیقات علمی خود دست نکشید. بیرونی که بر زبانهای یونانی، هندی و عربی هم تسلط داشت کتب و رسالات متعدد که شمار آنها را زائد بر ۱۴۶ گزارش کردهاند نوشت که جمع سطور انها بالغ بر ۱۳ هزار است. مهمترین آثار او التفهیم در ریاضیات و نجوم، آثار الباقیه در تاریخ و جغرافیا، قانون مسعودی که نوعی دانشنامه است و کتاب تحقیق ماللهند درباره اوضاع این سرزمین از تاریخ و جغرافیا تا عادات و رسوم و طبقات اجتماعی آن. بیرونی کتاب دانشنامه خود را به نام سلطان مسعود غزنوی حاکم وقت کرد، ولی هدیه او را که سه بار شتر سکه نقره بود نپذیرفت و به او نوشت که که کتاب را به خاطر خدمت به دانش و گسترش آن نوشته است، نه پول. بیرونی معاصر بوعلی سینا بود که در اصفهان مینشست و باهم مکاتبه و تبادل نظر فکری داشتند. بیرونی در جریان لشکرکشیهای محمود غزنوی به هند (پاکستان امروز قسمتی از آن است) امکان یافت که به این سرزمین برود، زبان هندی فراگیرد و در باره اوضاع هند تحقیق کند که محصول این تحقیق، کتاب «هندشناسی» اوست. از دیگر آثار وی میتوان به کتاب الصیدنه فی الطب اشاره کرد که کتابی است در باره گیاهان دارویی و توسط استاد عباس زریاب خویی خویی تصحیح گردیده است.
زندگی نامه ابوریحان
هنگامی که تقریباً ۱۸ ساله بود ، به رصد میپرداخت . وی همچنان با دیگر دانشمندان هم عصرش مراودات و مکاتبات علمی داشت و مکاتبات علمی بیرونی و ابن سینا با یکدیگر بسیار مهم و معروف است .
ابوریحان محمد بن احمد بیرونی ، نابغهٔ نامدار ، نمونهٔ مثالی زدنی متفکران هوشیار و معتقد ایرانی و بیشک یکی از بزرگترین دانشمندان جهان در تمامی اعصار است .
این محقق جسور در سوم ذی حجهٔ سال ۳۶۲ هجری قمری در «بیرون» خوارزم (ناحیهٔ مصب آمودریا در ساحل جنوبی دریاچهٔ آرال) در خانوادهای خوارزمی تبار ، گمنام و شیعه مذهب (احتمالاً شیعه زیدیه) به دنیا آمد . وی سالهای آغازین عمر را در زادگاهش سپری کرد و به خوارزمشاهیان معروف به آل عراق که در «کاث» فرمانروا بودند ، پیوست . ابونصر منصور بن علی عراق که از خاندان شاهیهٔ خوارزم و از ریاضیدانان و منجمان بزرگ ایرانی بود ، تعلیم و تربیت بیرونی را بر عهده گرفت و بعدها رسالههای مختلف ریاضی خویش را به نام و برای شاگرد دانشورش نوشت .