لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 61
1. علل بی سهم ماندن فرهنگ در امنیت ملی
به نظر می رسد ، در کشور ما تاکنون مفهوم امنیت ملی با تحولات جهانی رشد نیافته و همچنان درقالب رویکردهای سنتی مطرح می شود . وقتی سخن از دانش امنیت ملی به میان می آید ، تصور بر این است که باید آن را صرفاً در مراکز و دانشکده های نظامی و امنیتی جستجو کرد . متأسفانه در مراکز تصمیم گیری فرهنگی و حتی مجامع عالی امنیتی ، نگاه فرهنگی به امنیت از جایگاهی شایسته ای در ساختار نظام امنیت ملی کشور برخوردار نیست . صرف نظر از این واقعیت تماس و برخورد غیرفرهنگی با مقوله های فرهنگی ، موضوعی است که همواره کشور ما را در برابر تهدیداتی از این نوع آسیب پذیر ساخته است . این معضل علاوه بر فقدان اعتقاد به وجود تهدید جدی فرهنگی ، در فرضی خوش بینانه ، به خلاء برآورد ملی از تهدیدات و خطرات فرهنگی باز می گردد . بنابراین ، باید پذیرفت که فرایند تصمیم گیری و تصمیم سازی در این زاویه ، می بایست با نگاهی کاملاً تخصصی توأم باشد و قطعاً نمی توان با فرمول ها یا نسخه های نظامی و امنیتی ( به معنای متعارف در ایران ) با تهدیدات فرهنگی مقابله ای مؤثر کرد براین اساس ، ضعف های اساسی ذیل در حوزه امنیت ملی جمهوری اسلامی ایران ، قابل توجه می باشد :
1) گامهای نخست در تدوین برنامه استراتژیک
علاوه بر تلاش های گسترده و مهمی که باید به منظور رفع نقایص و کاستی های موجود و جهت مقابله با تهدیدات کنونی یا در حال ظهور علیه کشور در حوزه فرهنگ انجام شود ، می بایست چهار اقدام مقدماتی ، به مثابه گام های نخست برای تهیه برای برنامه استراتژیک در حوزه فرهنگ پیش بینی شود . نباید فراموش کنیم که متأسفانه هنوز استراتژی های قابل قبولی برای مواجهه صحیح و به موقع با چالش های فرهنگی در کشور وجود ندارد و طرح ها و برنامه های فرهنگی دستگاههای مختلف کشور ، اغلب غیرمنسجم ، ناهماهنگ و حتی بعضاً متناقض و ضد امنیت ملی می نماید . درهر حال ، این چهار اقدام اصلی عبارتند از : ارزیابی امکانات و قابلیت های فکری ، فرهنگی بالفعل و بالقوه ، شناسایی منابع و شناخت روش ها و انتخاب ابزارها .
در طی این مطالعه اولاً : نقاط ضعف و قوت به ویژه در بخش آشکار خواهد شد . ثانیاً : کارایی و کارآمدی روش ها و ابزارها نیز مشخص شده و ما را به سوی تهیه طرحی جهت ایجاد قابلیت های متناسب با سطوح تهدید و اقدام رهنمون خواهد ساخت . باید توجه داشت که پیش از قابلیت افزایی و به عبارتی تقویت پی ساختها ، تأثیرات مقطعی و در نگاهی واقعیت انگارانه ، پیامدهایی مخربی در پی خواهد داشت .
2) سهم بودجه امنیتی ملی در حوزه فرهنگ
علاوه بر ضرورت سازماندهی و اولویت بندی بودجه فرهنگی کشور درطرح جامع امنیت ملی ، می بایست دو نگرش سنتی موجود در بودجه نیز مورد بازخوانی قرار گیرند . یک : آیا بودجه فرهنگی در حوزه دفاع ملی ، می بایست لزوماً در فضای نظامی و امنیتی ( به معنای متعارف در ایران ) تعریف و مصرف گردد ؟ برای روشن تر دو نگرش فوق ، لازم است توضیح مختصری ارائه شود . فرض کنید تمام فعالیت های نظامی و انتظامی کشور در مسیر برقراری ثبات ، امنیت و اقتدار ملی است . حال اگر معتقد باشیم که ثبات و امنیت کشور به صورت تدریجی و پنهان از زاویه فرهنگی در معرض تهدید جدی است ، آیا حاضریم ده درصد از بودجه دفاعی کشوررا صرف امور دفاعی یا بازدارنده در عرصه فرهنگی کنیم ؟ حال اگر قرار شد ، این بودجه به این امر اختصاص یابد ، کجا ، توسط چه بخشی و چگونه باید توزیع و مصرف گردد . برای مثال آیا باید نیروهای نظامی مبادرت به ایجاد بخش های فرهنگی کنند ؟ و یا دفاع و بازدارندگی در این عرصه ، می بایست در یک محیط غیرفرهنگی طراحی و اجرا شود ؟ به نظر می رسد ، یکی از فوائد تهیه طرح جامع امنیت ملی ، مشخص شدن سهم واقعی هر بخش در این طرح و نیز اصلاح نگرش های سنتی به مقوله امنیت است که نهایتاً می تواند ما را به یک تصمیم گیری صحیح رهنون سازد .
3) ضرورت تحول در دکترین استراتژی امنیتی
در موقعیت تهاجم فرهنگی ، دفاع تنها گزینه برای مقابله قلمداد می شود ولی در درازمدت ، دفاع به تنهایی قادر به مقابله مؤثر با گسترش عمیق تهدیدات نیست . صرف نظر از اینکه انفعال نوعی قرار گرفتن در موضع ضعف می باشد و مدافعین را از جهت روحیه نیز تدریجاً دچار ضعف خواهد کرد . لذا بهترین مواجهه با تهدیدات فرهنگی ، دفاع در کنار اتخاذ موضعی فعال است که ما از آن به اقدامات بازدارنده با هدف ایجاد مصونیت نام می بریم . برای طراحی و شکل گیری سلسله اقدامات بازدارنده ، تقویت ورودی و پردازش اطلاعات با انگیزه گمانه زنی درباره آینده کاملاً ضروری است . مجدداً باید یادآور شد که گمانه زنی در باره آینده یک پروژه پژوهشی است که باید در حوزه تخصصی مرتبط و از سوی متخصصان همان رشته صورت گیرد . ذیلاً به دو نمونه از اقدامات بازدارنده مؤثر اشاره خواهد شد که می تواند از جایگاهی ویژه در ساختار نظام امنیت ملی کشور برخوردار گردد .
تولید علم و نظریه پردازی
موضوع ضرورت ایجاد « جنبش » تولید علم و نظریه پردازی که نخستین بار نزدیک به دو سال و اندی پیش از سوی رهبر معظم انقلاب ، مطرح و پیگیری شد ، می تواند یک استراتژی بازدارنده و پیشرو در حوزه امنیت ملی جمهوری اسلامی ایران باشد . امروزه عمده رقابت های قدرت های جهانی از طریق تولید و عرضه علم و فناوری صورت می گیرد و برخورداری از علم و فناوری یکی از امتیازات اساسی در این رقابت ها محسوب می شود . اما باید توجه داشت که موضوع تولید علم ، فناوری و نظریه پردازی ، صرفاً در حوزه علوم طبیعی ، فنی و علوم مشابه محدود نمی شود ، بلکه به صورت هم عرض و بلکه با مراتبی حائز اولویت ، در حوزه علوم انسانی نیز متبلور می گردد . در این میان ، در کشور ما به اقتضای اهداف انقلاب اسلامی و نوع تهدیدات گذشته و پیش رو ، طراحی و تئوری پردازی در علوم انسانی و دین پژوهی از اهمیت خاصی برخوردار است . تولید علم و نظریه پردازی در کشور ما در حالی به عنوان یک ضرورت مطرح می شود که :
قابلیت و پتانسیل آن در ایران به ویژه در زمینه نیروی انسانی مستعد و با انگیزه ، در حدقابل توجه ای وجود دارد .
تولید علم و نظریه پردازی به سرعت کشور را در حوزه علوم تجربی و اندیشه سازی از موضع انفعال خارج و در موضع فعال قرار خواهد داد .
بسیاری از تهدیدات جهانی علیه ایران خنثی و یا کمرنگ خواهد شد .
به تدریج بسیاری از محدودیت های ناشی از تحریم های اقتصادی علیه کشور مرتفع خواهد شد .
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 51 صفحه
قسمتی از متن .doc :
دکتر علی حسین نجفی ابرندآبادی
بررسی کمیته فرانسوی مطالعات پیرامون خشونت و بزهکاری و توصیههای آن در زمینة سیاست جنایی
مقدمه
امنیت، مهار جرم و کنترل بزهکاران و بطور کلی، جنبههای کوناگون سیاست جنایی از جمله مقوله هایی است که هر نامزر ریاست جمهوری، نمایندگی مجلس، شهرداری، شورای شهر،… در کشورهای غربی، به مناسبت فعالیتهای انتالاتی به آن میپردازد و برنامههای خود را در این زمینه ها به وضوح تنظیم و به اطلاع انتخابکنندگان میرساند. شهروندان زیادی- از جمله سالمندان، بازنشستگان و زنان براساس همین معیار، نامزد آرمانی خود را برمیگزینند. مؤسسات خصوصی نظرسنجی (افکارنجی) که در کنار ادارات دولتی نظرسنجی، بطور مستقل عمل میکنند، همواره احساس مردم را در زمینههای مختلف زندگی، از جمله «امنیت» جویا شده و ارزیابی میکنند و بدین ترتیب منتخبان همواره میتوانند از طریع ازن مؤسسات بیطرف، در جریان رضایت یا نارضایتی انتخابکنندگان و خواستهها و نیازمای جدید آنان قرار بگیرند و بر مبنای اطلاعات جدید، سیاستگزاری نمایند. بدینسان است که موضوع بزهکاری و عوامل افزایش اشکال آن و سیاستگزاری در زمینه کنترل جرایم در قالب و سطح گستردهتری از شیوههای پلیسی-قضایی معمول، مطرح و مورد بخث قرار میگیرد .
در اوایل سال 1976 نظرسنجیهای مختلف حکایت از آن داشت که مردم فرانسه از رشد بزهکاری و گسترش خشونت اجتماعی دل نگران هستند، احساس امنیت کمتری نسبت به گذشته میکنند و به همین جهت، کیفیت زندگی خود و فرزندانشان را در مخاطره میبینند. این احساس ناامنی مردم در مقابل رشد جرایم به دولت نیز منتقل گردید و آقای ژیسکار دستن که تازه دو سال از ریاست جمهوری از سپری شده بود، تصمیم گرفت با تأسیس کمیته مطالعاتی مستقل، موضوعات بزهکاری، خشونتهای مجرمانه و راههای مهار این دو پدیده، مورد بررسی علمی قرارر داده شود و این کمیته با بررسیهای خود به این پرسشهای اساسی پاسخ دهدک آیا بزهکاری و خشونت در فرانسه واقعاً در حال افزایش است یا رسانههای گروهی «احساس افزایش» آن را در میان مردم دامن میزنند؟ آیا امنیت شهروندان فرانسوی واقعاً در معرضتهدید بزهکاری است؟ اگر بله، چرا؟ و چگونه در مقام رفع این ناامنی برآییم؟
براساس همین ملاحظات بود که به ابتکار رئیسجمهور و به موجب تصویبنامه 23 مارس 1976، «کمیته مطالعات پیرامون خشونت و بزهکاری» ایجاد شد و ریاست آن به آقای آلی پرفیت، اندیشمند و سیاستمدار فرانسوی، سپرده شد.-1- و به همین جهت به «کمیته پروفیتِ شهرت یافت. اعضاء این کمیته، علاوه بر رئیس، ده تن شخصیت علمی، دانشگاهی، قضایی، پلیسی، معماری متخصص در شهرسازی و توسعه شهری بودند که کار خود را از 20 آوریل 1976 آغاز و در ماه ژوئیه 1977 –تعنی بعد از حدود پانزده ماه مطالعه، تحقیق و مشورتهای گسترده- گزارش مأموریت خود را به رئیسجمهور ارائه نمودند.
کمیته در این مدت، نظرات و اظهارات پنجاه شخصیت را که به نوعی در زمینه تحقیق و مطالعه یا مقابله با بزهکاری دارای دانش و تجربه بودند جمعآوری و استماع نمود ( شهرداران شهرهای بزرگ، شخصیتهای فرانسوی و خارجی صاحبنظر، متخصصان حقوق جزا و جرم شناسی و شخصیتهایی که در این زمینه کار عملی میکنند از قبیل وکلا، قضات، پلیس، مسئولان زندان… ، کارمندان عالیرتبه و نمایندگان تشکلهای حرفهای و سندیکاها ). کمیته طی این مدت، شصت و پنج جلسه عمومی وهفت سمینار برگزار نمود، و به موازات فعالیتهای خود در قالب جلسات عمومی، پنج گروه کاری تخصصی ایجاد کرد که هر گروه را دو تن از اعضاء کمیته اداره مینمودند. مأموریت هریک از این گروهها، مطالعه جنبههای مختلف بزهکاری بود:-1-
1-جنبههای روان شناختی و زیست شناختی خشونت؛
2-تأثیرات توسعه شهری، زیستگاه (بوم) و تغییرات فرهنگی؛
3-روابط بین خشونت و اقتصاد
4-حمایت از جوانان
5-مسأله بزهکاری در جنبههای کیفری و زندانها؛
هر یک از این گروهها نتایج مطالعات و تحقیقات خود را بصورت یک گزارش خاص ارائه کردند.-2- سپس کمیتة مطالعات، با توجه به همین گزارشهای پنجگانه ، گزارش عمومی مأموریت مطالعاتی خود را پیرامون بزهکاری و خشونت تنظیم و تدوین نمود (الف)-1- و متعاقب انتشار نتایج کار کمیته، اقدامهای مختلف و متنوعی به منظور اصلاح یا تقویت سیاست جنایی فرانسه آغاز شد(ب).
الف: رئوس گزارش عمومی «کمیته مطالعات پیرامون خشونت و بزهکاری»
کمیتة مطالعات در مدت مأموریت خود تلاش کرد تا با توجه به دادهها و آمارهای موجود در سال 1976، وضعیت افزایش بزهکاری و اشکال مختلف خشونت مجرمانه از یک سو، و ویژگیهای احساس عمومی ناامنی را از سوی دیگر، بررسی و نتایج آن را تنظیم و تدوین نماید. بنابر آمارهای جنایی، بزهکاری در سالهای 1966 تا 1976 روی هم رفته دو برابر شده است و جرایم شدید، رشد سریعتری را نشان میدهد. از سال 1971 به این سو، میزان افزایش بزهکاری از نرخ رشد جمعیت تجاوز کرده است. جرایم شدید سودجویانه (سرقتهای مسلحانه از بانکها و مؤسسات اعتباری و کلاً سرقتهای مقرون به اذیت و آزار و سرقت از منازل) بین سالهای 1971 و 1976 بیشترین میزان افزایش را به خود دیده است. از نظر جامعه شناختی، مطالعات کمیته نشان داد که اکثر جرایم، بُعد مالی دارند و موضوعاتشان تملک اموال است، بزهکاری یک پدیده عمدتاً «مردانه و شهری» و افراد 16 تا 30 ساله مرتکب آنها میشوند.
کمیته در مورد احساس ناامنی به این نتیجه رسید که احساس مزبور یک پدیده دورهای است که به همین شکل در مقاطع مختلف فرانسه مشاهده شده است. به موجب
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 61
1. علل بی سهم ماندن فرهنگ در امنیت ملی
به نظر می رسد ، در کشور ما تاکنون مفهوم امنیت ملی با تحولات جهانی رشد نیافته و همچنان درقالب رویکردهای سنتی مطرح می شود . وقتی سخن از دانش امنیت ملی به میان می آید ، تصور بر این است که باید آن را صرفاً در مراکز و دانشکده های نظامی و امنیتی جستجو کرد . متأسفانه در مراکز تصمیم گیری فرهنگی و حتی مجامع عالی امنیتی ، نگاه فرهنگی به امنیت از جایگاهی شایسته ای در ساختار نظام امنیت ملی کشور برخوردار نیست . صرف نظر از این واقعیت تماس و برخورد غیرفرهنگی با مقوله های فرهنگی ، موضوعی است که همواره کشور ما را در برابر تهدیداتی از این نوع آسیب پذیر ساخته است . این معضل علاوه بر فقدان اعتقاد به وجود تهدید جدی فرهنگی ، در فرضی خوش بینانه ، به خلاء برآورد ملی از تهدیدات و خطرات فرهنگی باز می گردد . بنابراین ، باید پذیرفت که فرایند تصمیم گیری و تصمیم سازی در این زاویه ، می بایست با نگاهی کاملاً تخصصی توأم باشد و قطعاً نمی توان با فرمول ها یا نسخه های نظامی و امنیتی ( به معنای متعارف در ایران ) با تهدیدات فرهنگی مقابله ای مؤثر کرد براین اساس ، ضعف های اساسی ذیل در حوزه امنیت ملی جمهوری اسلامی ایران ، قابل توجه می باشد :
1) گامهای نخست در تدوین برنامه استراتژیک
علاوه بر تلاش های گسترده و مهمی که باید به منظور رفع نقایص و کاستی های موجود و جهت مقابله با تهدیدات کنونی یا در حال ظهور علیه کشور در حوزه فرهنگ انجام شود ، می بایست چهار اقدام مقدماتی ، به مثابه گام های نخست برای تهیه برای برنامه استراتژیک در حوزه فرهنگ پیش بینی شود . نباید فراموش کنیم که متأسفانه هنوز استراتژی های قابل قبولی برای مواجهه صحیح و به موقع با چالش های فرهنگی در کشور وجود ندارد و طرح ها و برنامه های فرهنگی دستگاههای مختلف کشور ، اغلب غیرمنسجم ، ناهماهنگ و حتی بعضاً متناقض و ضد امنیت ملی می نماید . درهر حال ، این چهار اقدام اصلی عبارتند از : ارزیابی امکانات و قابلیت های فکری ، فرهنگی بالفعل و بالقوه ، شناسایی منابع و شناخت روش ها و انتخاب ابزارها .
در طی این مطالعه اولاً : نقاط ضعف و قوت به ویژه در بخش آشکار خواهد شد . ثانیاً : کارایی و کارآمدی روش ها و ابزارها نیز مشخص شده و ما را به سوی تهیه طرحی جهت ایجاد قابلیت های متناسب با سطوح تهدید و اقدام رهنمون خواهد ساخت . باید توجه داشت که پیش از قابلیت افزایی و به عبارتی تقویت پی ساختها ، تأثیرات مقطعی و در نگاهی واقعیت انگارانه ، پیامدهایی مخربی در پی خواهد داشت .
2) سهم بودجه امنیتی ملی در حوزه فرهنگ
علاوه بر ضرورت سازماندهی و اولویت بندی بودجه فرهنگی کشور درطرح جامع امنیت ملی ، می بایست دو نگرش سنتی موجود در بودجه نیز مورد بازخوانی قرار گیرند . یک : آیا بودجه فرهنگی در حوزه دفاع ملی ، می بایست لزوماً در فضای نظامی و امنیتی ( به معنای متعارف در ایران ) تعریف و مصرف گردد ؟ برای روشن تر دو نگرش فوق ، لازم است توضیح مختصری ارائه شود . فرض کنید تمام فعالیت های نظامی و انتظامی کشور در مسیر برقراری ثبات ، امنیت و اقتدار ملی است . حال اگر معتقد باشیم که ثبات و امنیت کشور به صورت تدریجی و پنهان از زاویه فرهنگی در معرض تهدید جدی است ، آیا حاضریم ده درصد از بودجه دفاعی کشوررا صرف امور دفاعی یا بازدارنده در عرصه فرهنگی کنیم ؟ حال اگر قرار شد ، این بودجه به این امر اختصاص یابد ، کجا ، توسط چه بخشی و چگونه باید توزیع و مصرف گردد . برای مثال آیا باید نیروهای نظامی مبادرت به ایجاد بخش های فرهنگی کنند ؟ و یا دفاع و بازدارندگی در این عرصه ، می بایست در یک محیط غیرفرهنگی طراحی و اجرا شود ؟ به نظر می رسد ، یکی از فوائد تهیه طرح جامع امنیت ملی ، مشخص شدن سهم واقعی هر بخش در این طرح و نیز اصلاح نگرش های سنتی به مقوله امنیت است که نهایتاً می تواند ما را به یک تصمیم گیری صحیح رهنون سازد .
3) ضرورت تحول در دکترین استراتژی امنیتی
در موقعیت تهاجم فرهنگی ، دفاع تنها گزینه برای مقابله قلمداد می شود ولی در درازمدت ، دفاع به تنهایی قادر به مقابله مؤثر با گسترش عمیق تهدیدات نیست . صرف نظر از اینکه انفعال نوعی قرار گرفتن در موضع ضعف می باشد و مدافعین را از جهت روحیه نیز تدریجاً دچار ضعف خواهد کرد . لذا بهترین مواجهه با تهدیدات فرهنگی ، دفاع در کنار اتخاذ موضعی فعال است که ما از آن به اقدامات بازدارنده با هدف ایجاد مصونیت نام می بریم . برای طراحی و شکل گیری سلسله اقدامات بازدارنده ، تقویت ورودی و پردازش اطلاعات با انگیزه گمانه زنی درباره آینده کاملاً ضروری است . مجدداً باید یادآور شد که گمانه زنی در باره آینده یک پروژه پژوهشی است که باید در حوزه تخصصی مرتبط و از سوی متخصصان همان رشته صورت گیرد . ذیلاً به دو نمونه از اقدامات بازدارنده مؤثر اشاره خواهد شد که می تواند از جایگاهی ویژه در ساختار نظام امنیت ملی کشور برخوردار گردد .
تولید علم و نظریه پردازی
موضوع ضرورت ایجاد « جنبش » تولید علم و نظریه پردازی که نخستین بار نزدیک به دو سال و اندی پیش از سوی رهبر معظم انقلاب ، مطرح و پیگیری شد ، می تواند یک استراتژی بازدارنده و پیشرو در حوزه امنیت ملی جمهوری اسلامی ایران باشد . امروزه عمده رقابت های قدرت های جهانی از طریق تولید و عرضه علم و فناوری صورت می گیرد و برخورداری از علم و فناوری یکی از امتیازات اساسی در این رقابت ها محسوب می شود . اما باید توجه داشت که موضوع تولید علم ، فناوری و نظریه پردازی ، صرفاً در حوزه علوم طبیعی ، فنی و علوم مشابه محدود نمی شود ، بلکه به صورت هم عرض و بلکه با مراتبی حائز اولویت ، در حوزه علوم انسانی نیز متبلور می گردد . در این میان ، در کشور ما به اقتضای اهداف انقلاب اسلامی و نوع تهدیدات گذشته و پیش رو ، طراحی و تئوری پردازی در علوم انسانی و دین پژوهی از اهمیت خاصی برخوردار است . تولید علم و نظریه پردازی در کشور ما در حالی به عنوان یک ضرورت مطرح می شود که :
قابلیت و پتانسیل آن در ایران به ویژه در زمینه نیروی انسانی مستعد و با انگیزه ، در حدقابل توجه ای وجود دارد .
تولید علم و نظریه پردازی به سرعت کشور را در حوزه علوم تجربی و اندیشه سازی از موضع انفعال خارج و در موضع فعال قرار خواهد داد .
بسیاری از تهدیدات جهانی علیه ایران خنثی و یا کمرنگ خواهد شد .
به تدریج بسیاری از محدودیت های ناشی از تحریم های اقتصادی علیه کشور مرتفع خواهد شد .
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 35 صفحه
قسمتی از متن .doc :
امنیت در لینوکس
لینوکس: امنیت، امنیت، امنیت
امروزه در دنیایی متکی بر فناوری اطلاعات زندگی میکنیم که هر لحظه به خطر افتادن جریان اطلاعات منجر به بروز خسارتهای تجاری جبران ناپذیری خواهد شد. امروزه همه به دنبال یک سکوی (Platform) امنتر برای اجرای برنامههای کاربردی و سرویسدهندهها هستند. لینوکس حرفهای زیادی برای گفتن در سمت امنیت دارد. بسیاری از قابلیتهای امنیتی که در ویندوز وجود ندارند و یا فقط با اضافه کردن نرمافزارهای اضافی قابل دسترسی میباشند، بطور درونی و پیشگزیده در لینوکس پیادهسازی شدهاند.
لینوکس از ابتدا برای محیطهای شبکهای و چند کاربره طراحی شده است و همین باعث رعایت مسایل امنیتی از ابتدا در آن شده است، درحالی که ویندوز اینگونه نبوده و درحال حاضر نیز از نظر امنیتی دارای نقاط ضعف فراوانی است. مثلاً یک برنامهی مخرب با استفاده از همین ضعفهای امنیتی میتواند کل سیستمعامل را نابود کند، ولی در صورتی که مورد مشابهی در لینوکس وجود داشته باشد، حداکثر به دایرکتوری خانگی کاربر اجرا کننده آسیب خواهد رسید، نه کل سیستمعامل.
اینطور نیست که لینوکس فاقد هرگونه اشکال امنیتی باشد، خیر! ولی باز بودن کد منبع آن باعث میشود تا بسیاری از اشکالات امنیتی پیش از ایجاد خسارت و در مراحل توسعه و برنامهنویسی برنامه برملا شده و رفع شوند. در صورتی که اشکالی نیز در برنامههای منتشر شده یافت شود، بدلیل موجود بودن کد منبع سریعاً برطرف میگردد. در صورتی که در سیستمعامل ویندوز شما باید منتظر مایکروسافت بمانید و بمانید و بمانید. سیستمعامل ویندوز دارای اشکالات امنیتی بسیاری است که به راحتی هم کشف نمیشوند و هنگامی کشف میشوند که خسارات جبران ناپذیری در اثر حمله از طریق آن ضعفهای امنیتی رخ دهد که امثال آنرا شاهد هستیم.
میتوان ادعا کرد که تقریباً هیچ ویروسی برای لینوکس وجود ندارد و این درحالی است که سالیانه بیش از ۱۰۰۰ ویروس و کرم مختلف برای سیستمعامل ویندوز ایجاد میشود. این بخاطر عدم گسترده بودن لینوکس نیست، (حدود ۷۰ درصد از سایتهای وب در جهان بر روی سیستمعامل لینوکس و سرویسدهندهی وب آپاچی درحال اجرا هستند) بلکه بدلیل وجود حفرههای امنیتی متعدد ویندوز و سیاست انحصارگرایی مایکروسافت است. یعنی چه؟ مایکروسافت طوری رفتار و سیاستگذاری کرده است که مشتریان خود را تنها به محصولات خودش عادت دهد. بسیاری از کاربران ویندوز از اینترنت اکسپلورر و آتلوک برای مرور وب و پست الکترونیک استفاده میکنند. من به عنوان یک ویروسنویس، میدانم که اگر ویروسی را برای کاربران ویندوز بنویسم، بر روی کامپیوترهای ۹۰ درصد آنها اثر خواهد کرد. چون اکثراً از IE و Outlook استفاده میکنند. ولی در لینوکس چطور؟ در لینوکس شما طیف وسیعی از انتخاب و عدم اجبار دارید. من از مرورگر موزیلا استفاده میکنم. دوستی دارم که Konqueror را ترجیح میدهد. دیگری از Opera استفاده میکند. من از Kmail استفاده میکنم. دوستم از Evolution، دیگری از Pine و بعدی از Mutt و برادرم هم از Mozilla Mail. من فقط میتوانم برای یکی از اینها ویروس بنویسم چون روی بقیه کار نخواهد کرد و عملاً میزان اثر آن اندک خواهد بود. ضمناً هیچیک از ویروسهایی که برای ویندوز نوشته شدهاند، بر روی لینوکس کار نمیکنند.
اولین و برجستهترین تفاوت در اینجاست که سیستمهای مبتنی بر یونیکس به معنای کاملاً واقعی سیستمهایی چند کاربره هستند و برای هرفایل به تنهایی یا یک دایرکتوری میتوان سطوح دسترسی کاربران و گروههای کاربری تعریف کرد و هر کاربر بصورت پیشفرض دارای یک محدوده امن اطلاعاتی از فایلهای شخصی خانگی است.
چیزی که در اینجا دربارهی کاربران و گروه های کاربری لازم به ذکر است این است که هر کاربر در سیستم یونیکس یک دایرکتوری شخصی به نام home خواهد داشت که کلیه اختیارات دسترسی فایل در آن برای او مجاز بوده و میتواند در آن به ایجاد و حذف فایل یا عملیات دیگر بپردازد و هیچیک از کاربران یا گروههای دیگر بجز کاربر ریشه root در حالت عادی و بدون اجازه او نخواهند توانست به اطلاعات او دسترسی یابند. (نکته مهم امنیتی)
در سیستمهای مبتنی بر یونیکس مثل لینوکس هر کاربری که مالک یا ایجادکنندهی یک فایل یا دایرکتوری باشد خواهد توانست با تعین سطوح دسترسی فایل یا دایرکتوری مربوطه برای دیگر کاربران یا گروههای کاربری آنان را از امکان خواندن و ایجاد تغییر و یا اجرای فایل اجرایی محروم یا بهرهمند سازد.
بدیهی است که مجوزهای تعریف شده برای یک گروه کاربری بر روی تمام اعضای آن گروه اعمال شده و هر کاربر عضو آن گروه از تمام مزایا یا محدودیتهای موصوف بهرهمند خواهدشد.
بطور کلی سه سطح دسترسی برای هر فایل یا دایرکتوری تعریف میشود که عبارتست از:
۱ - (Read permission (r یا مجوز خواندن: مجوز خواندن محتوای یک فایل را به یک کاربر میدهد و برای دایرکتوریها امکان لیست کردن محتویات داخل دایرکتوری را برای کاربر فراهم میسازد.
۲ – (Write permission (wیا مجوز ایجاد تغییرات: امکان ایجاد تغییرات در محتوای فایلها را به کاربر اهدا میکند. برای دایرکتوریها این گرینه امکان ایجاد فایل جدید در دایرکتوری یا حذف فایلهای موجود در آن را برای کاربر مهیا میسازد حتی اگر این کاربر یا گروه کاربری مالک یا ایجادکنندهی اصلی فایل یا دایرکتوری نباشد.
۳ –( eXecute permission (x یا مجوز اجرا: این مجوز در مورد فایلهای اجرایی امکان اجرای فایل را به یک کاربر میدهد و در مورد یک دایرکتوری این گزینه امکان ورود به داخل دایرکتوری را به کاربر یا گروه خاص میدهد. توجه داشته باشید که این گزینه را با گزینه Read اشتباه نگیرید، چون صرفاً با داشتن مجوز execute و بدون داشتن مجوز read کاربر یا گروه میتواند وارد دایرکتوری خاصی شوند ولی امکان خواندن محتویات داخلی آن دایرکتوری بهیچ عنوان برایشان فراهم نخواهد بود.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 32 صفحه
قسمتی از متن .doc :
ابزارهای امنیت ایمیل از قبیل، IronPort C-Series وMirapoint Message Server M-Series نه تنها میتوانند با کوتاه کردن دست اسپمها موجب صرفهجویی در وقت کاربران شوند، بلکه میتوانند همه مسایل امنیتی دیگر را نیز مدنظر قرار دهند. این ابزارها در نسخههای متعدد قابل دستیابی هستند و برای سازمانهای متوسط تا بزرگ با ۵۰۰ تا ۵۰۰۰ کاربر طراحی شدهاند. قیمت این ابزارها بسته به مشخصات و ظرفیتهای سختافزاری و نرمافزاری شما تعیین میشود، اما کارکرد برای همه نسخهها یکسان است.
همچنین هر دو راهکار قابلیت نادیده گرفتن درصد بالایی از اسپم، حتی قبل از دستیابی به فیلتر ضداسپم را دارند. IronPort این کارکرد راReputation Filters مینامد و Mirapoint آن را MailHurdle نامگذاری کرده است. هر چند که این دو رویکرد تا حدودی متفاوت هستند، اما هر دو، اسپمها را با بررسی آدرس IP مبدا پیغامهای وارد شده حذف میکنند. نه تنها این حجم کلی پیغام را به میزان ۴۰ تا ۷۰ درصد کاهش میدهد، بلکه میتواند برای سازمانهایی که نیازمند نگهداری تمامی ایمیلهای وارد شده هستند، بسیار مفید باشد، چون اسپم هرگز توسط سرور میل ورودی پذیرفته نمیشود؛ نیازی نیست که آرشیو شود، این مهم تاثیر بسیار زیادی بر میزان دادهای که باید نگهداری شود، میگذارد.
هر دو سیستم، دارای قابلیتهای مدیریتی عالی هستند، نه تنها برای مدیریت حسابهای ایمیل کاربران یا همگامسازی با دایرکتوریهای موجود به منظور دستیابی به اطلاعات log-in، بلکه همچنین برای اداره چندین دامین ایمیل و مدیریت ابزارهای متعدد از طریق یک کنسول واحد. هر دو سیستم همچنین دارای قابلیتهای گزارشگیری و ارسال هشدار از طریق ایمیل هستند.
در آزمایش من، هر دو محصول اغلب اسپمها را متوقف ساختند، IronPort، ۹۳ درصد؛ Mirapoint، ۹۲ درصد. IronPort در اجتناب از تشخیصهای نادرست عالی ظاهر شد: یک bulk false positive (تشخیص نادرست یک نامه عمومی به عنوان اسپم) و صفر false positive حیاتی (تشخیص نادرست یک پیغام شخصی به عنوان اسپم) در میان بیش از ۹۴۰۰ پیغام. Mirapoint در میان حدود ۹۴۰۰ پیغام تعداد ۸۱ bulk false positive و هشتfalse positive حیاتی را مشخص نمود. هر دو ابزار توانایی شناسایی محتویات حاوی کلمات یا عبارات نامطلوب را دارا بودند، همچنین هیچ یک از آنها حضور ویروس را در طی آزمایش مجاز نمیدانستند.
همچنین هر دو یک سطح معین از حفاظت را در مقابل phishing فراهم میسازند، هر چند که هیچ یک از محصولات، اسکن خاصی را برای تشخیص تفاوت میان URL نمایش داده شده و لینک واقعی تعبیه شده در صفحه انجام نمیدهند، همانند برخی برنامههای دیگر. موتورهای ضدویروس آنها برخی حملات phishing را شناسایی مینمایند و فیلترهای اعتبار (reputation) و فیلترهای ضداسپم، اغلب موارد دیگر را مهار میکنند.
تعیین قیمت این سیستمها دشوار است؛ هر کدام از آنها دارای اجزاء متعددی هستند، شامل خود ابزار و اشتراکهایی برای ویژگیهای متنوع با قیمتهای مختلفی که بر اساس تعداد کاربران و تعداد ویژگیها مشخص میگردد. جدول قیمت هر کدام از محصولات میتواند چندین صفحه را به خود اختصاص دهد، اما حتی در رده گرانترینها و با استفاده از تمامی ویژگیها باید کاربران، دیگر نیازی به جستجو در میان صدها پیغام، حذف اسپم، ویروسها و ایمیلهای phishing نداشته باشند.
IronPortC-Series v. ۴.۰.۷-۱۱
ابزارهای IronPort C-Series، دارای ویژگی طراحی شده برای کاهش لود بر روی شبکه داخلی هستند، از جمله SenderBase که از یک پایگاه داده بهروزرسانی شده توسط IronPort به منظور نپذیرفتن ایمیلهای دریافتی از آدرسهای متعلق به اسپمرها استفاده میکند و یک فیلتر ظهور ویروس که مشخصات پیغامهای ویروسهای جدید ناشناخته را در مراحل اولیه شیوع مورد بررسی قرار میدهد.
نصب ابزار IronPort بسیار ساده است، هر چند که ممکن است مدیران شبکههای کوچک از این الزام که رابط مدیریت بر روی یک زیرشبکه متفاوت با سرور ایمیل قرار داشته باشد، مایوس شوند. یک ویزارد شما را در طی پیکربندی اولیه راهنمایی میکند و با وجود راهنمای داخلی برپایی و تنظیم ویژگیهای متعدد واضح و ساده است.
این ابزار میتوانند با یک دایرکتوری LDAP یا Active Directory به منظور تعیین این که آیا ایمیلهای ورودی به کاربران معتبر ارسال شدهاند، همگام (synchronize) شوند. این امر نه تنها امکان متوقف ساختن حملات harvest دایرکتوری را در اختیار IronPort قرار میدهد، بلکه لودهای موجود بر روی سرورهای ایمیل را کاهش میدهد، چون ایمیلهای ارسال شده به کاربران غیرمعتبر، قبل از آنکه توسط سرور ایمیل مشاهده شوند، دور ریخته میشوند.
IronPort از SenderBase برای پیشفیلترسازی نامههای ورودی استفاده میکند. ایده به کار رفته در این سیستم، متوقف نمودن همه اسپمها نیست، بلکه نپذیرفتن پیغامهایی است که از سوی اسپمرهای شناخته شده ارسال شدهاند، قبل از این که آنها به شبکه وارد شوند. پس از آن که یک پیغام پذیرفته شد، از چندین فیلتر مختلف عبور میکند: موتور ضداسپم Symantec/Brightmail، فیلتر ضدویروس Sophos، فیلتر ظهور ویروس و فیلترهای محتوایی که میتوانند مبتنی بر یک واژهنامه حاوی عبارات باشند، به اضافه یک لیست از ضمیمههای (attachment) غیرقابل قبول.
راهاندازی خطمشیهایی برای فیلترسازی محتوای نامههای ورودی یا خروجی ساده است. شما میتوانید یک لیست از کلمات یا عبارات و یک لیست از ضمیمههایی که خواهان تحریم آنها هستید را ایجاد نمایید. شما میتوانید به سادگی چندین خطمشی را ایجاد کنید تا به عنوان مثال، هنگامی که یک شخص اقدام به ارسال یک ایمیل حاوی زبان تهاجمی نموده است، HR از این موضوع آگاه شود یا CEO هنگامی که یک شخص به محصولی اشاره کند که هنوز عرضه نشده است، از این مهم مطلع شود. IronPort همچنین مجموعه فیلترهای جامع HIPAA، Sarbanes-Oxley و Gramm-