لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 13 صفحه
قسمتی از متن .doc :
بار الکتریکی
انسان از زمانهای دور با پدیده هایی مشابه آنچه شما دیدید آشنا بوده است. بررسی این پدیده ها برای درک علت آنها باعث پیشرفت دانش و فناوری بسیار گسترده ای در این زمینه شده است.
به این مبحث از دانش، الکتریسیته گفته می شود. واژه الکتریسیته از نام یونانی «الکترون» به معنای «کهربا» گرفته شده است.
برای بررسی الکتریسیته، ابتدا باید با کمیتی به نام «بار الکتریکی» آشنا شویم.
وقتی میله ای پلاستیکی را با پارچه پشمی مالش می دهیم، به علت مالش میله به پارچه، در میله تغییری ایجاد می شود و میله خاصیت جدیدی را پیدا می کند. از این رو تکه های کوچک کاغذ را جذب می کند. در این صورت می گوییم میله دارای بار الکتریکی شده است. در واقع مالش سبب ایجاد بار الکتریکی در اجسام می شود.
نیرویی که اجسام دارای بار به یکدیگر وارد می کنند، نیروی الکتریکی می نامیم.
بررسی و تحلیل مشاهدات بالا دو واقعیت مهم را نشان می دهد.
الف) نیروی الکتریکی موجود بین جسم هایی که دارای بارالکتریکی هستند، گاهی ربایشی و گاهی رانشی است.
ب) دو نوع بار الکتریکی وجود دارد.
فرانکلین فیزیکدان آمریکایی برای تشخیص بارهای الکتریکی از یکدیگر آن ها را نامگذاری کرد:
او بار الکتریکی روی لاستیک و بادکنک (یا بارهای مشابه) را بار الکتریکی منفی و بار الکتریکی روی شیشه، پارچه پشمی و (بارهای مشابه آن) را بار الکتریکی مثبت نامید.
دو قاعده ی اساسی الکتریسیته درباره نیروهایی که دو جسم باردار به یکدیگر وارد می کنند.
1- دو جسم که بار الکتریکی همنام دارند(هر دو منفی، یا هردو مثبت) بر یکدیگر نیروی رانشی وارد می کنند.
2- دو جسم که بار الکتریکی غیر همنام (یکی منفی و دیگری مثبت) دارند، بر یک دیگر نیروی ربایشی وارد می کنند.
می دانیم که همه مواد از اتم ساخته شده اند، هر اتم از تعدادی پروتون (p) و نوترون (n) که هسته ی آن را می سازند و تعدادی الکترون (e) که به دور هسته در حال چرخش هستند، ساخته شده است.
بار الکتریکی مثبت به پروتون ها و بار الکتریکی منفی به الکترون ها و بار صفر به نوترون ها نسبت داده می شود.
مقدار بار الکتریکی پروتون و الکترون یکسان است. بار الکتریکی الکترون و پروتون که کوچکترین بارالکتریکی به شمار می آید بار پایه نامیده می شود و با نماد e نمایش داده می شود.
یکای اندازه گیری بارالکتریکی کولن (c) نام دارد و مقدار آن برابر است با:
e = ۱/۶ x ۱۰-۱۹ C
بار الکترون با e- و بار پروتون با e+ نشان داده می شود.
در یک اتم در حالت عادی پروتون ها همیشه با تعداد الکترون ها برابر است،در نتیجه، چون اتم در حالت عادی دارای دو نوع بار الکتریکی مثبت و منفی به مقدار مساوی است، اتم از نظر بارالکتریکی خنثی است.
اتم چگونه دارای بار الکتریکی می شود:
الف) اگر از اتم، الکترونی جدا شود، چون تعداد پروتون های آن از تعداد الکترونهایش بیش تر می شود. دارای بار الکتریکی مثبت می شود.
ب) اگر تعدادی الکترون به یک اتم افزوده شود، چون تعداد الکترونهای آن از تعداد پروتون هایش بیش تر می شود. دارای بارالکتریکی منفی می شود.
نکته: اگر جسمی بر اثر دادن یا گرفتن الکترون، بار الکتریکی پیدا کند می توان نوشت: q=n.e
q = بارالکتریکی بر حسب کولن
n= تعداد الکترونهای مبادله شده
e= باریک الکترون
مثال: برای آنکه در جسمی خنثی بار الکتریکی 4/6 میکروکولن ( 6-10 × 4/6 کولن ) ایجاد شود، چه تعداد الکترون باید از آن گرفته شود؟
q = ۶/۴ x ۱۰-۶ C
e = ۱/۶ x ۱۰-۱۹ C
n = ?
تعداد الکترونهایی که باید از اتم گرفته شود.
توجه: باردار شدن اتم ها فقط از طریق انتقال الکترون انجام می شود و پروتون ها در این کار نقشی ندارند، زیرا پروتون ها ذرات سنگینی هستند که با نیروی بسیار زیادی در هسته ی اتم نگه داشته شده اند و نمی توان آن ها را به راحتی الکترون از اتم جدا کرد.
پایستگی بار الکتریکی:
می دانیم که برای باردارکردن یک جسم باید تعدادی الکترون به آن بدهیم و یا از آن بگیریم. در این مبادله ی الکترون ها، هیچ گاه الکترونی تولید نمی شود و یا از بین نمی رود بلکه الکترون ها تنها از جسمی به جسم دیگر منتقل می شوند.
لذا با توجه به اینکه الکترون دارای مقدار معینی بار الکتریکی است، می توان گفت:
"بار الکتریکی به وجود نمی آید و از بین نمی رود، بلکه از جسمی به جسم دیگر منتقل می شود."
این اصل "پایستگی بار الکتریکی" نامیده می شود.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 4
مبانی ماشینهای الکتریکی جریان مستقیم
نوشته شده توسط سید هادی ملک
وسایل تبدیل انرژی الکترومکانیکی گردان را ماشینهای الکتریکی می گویند.طبقه بندی ماشینهای الکتریکیماشینهای الکتریکی به دو طریق دسته بندی می شوند:1- از نظر نوع جریان الکتریکیالف- ماشینهای الکتریکی جریان مستقیمب- ماشینهای الکتریکی جریان متناوب2- از نظر نوع تبدیل انرژیالف- مولدهای الکتریکی که انرژی مکانیکی را به انرژی الکتریکی تبدیل می کنندب- موتورهای الکتریکی که انرژی الکتریکی را به انرژی مکانیکی تبدیل می کنندبه طور کلی ماشینهای الکتریکی جزء وسایل تبدیل انرژی غیر خطی هستند یعنی هر تغییر در ورودی همیشه به یک نسبت در خروجی ظاهر نمی شود.مولد ساده جریان مستقیم یک مولد ساده جریان مستقیم از چهار قسمت اصلی زیر تشکیل شده است1- قطبهای مغناطیسی: که وظیفه ایجاد میدان مغناطیسی مولد را بعهده دارد و می تواند بصورت آهنربای دائم و یا آهنربای الکتریکی باشد2- هادیها: برای ایجاد ولتاژ القایی به کار گرفته میشود3- کموتاتور: در ساده ترین حالت از دو نیم استوانه مسی که توسط میکا نسبت به یکدیگر عایق شده اند تشکیل می گردد، وظیفه یک طرفه کردن ولتاژ و جریان القایی را در خارج از مولد بعهده دارد.4- جاروبک: جهت انتقال جریان الکتریکی از هادیها به مصرف کننده استفاده میشود شکل زیر مولد ساده جریان مستقیم را نشان میدهد.
طرز کار مولد ساده جریان مستقیم: با حرکت هادیها در فضای ما بین قطبها باعث میشود میدان مغناطیسی توسط هادیها قطع میشود بدین ترتیب مطابق پدیده القاء در هادیها ولتاژ القاء میشود.ابتدا و انتهای هر کلاف به یک نیم استوانه مسی یا یک تیغه کوموتاتور وصل میشود روی تیغه های کوموتاتور دو عدد جاروبک بطور ثابت قرار داشته و با حرکت هادیها تیغه های کموتاتور زیر جاروبک می لغزند، بدین ترتیب در ژنراتورهای جریان مستقیم از طریق کوموتاتور ولتاژ القاء شده طوری به جاروبکها منتقل می شود که همیشه یکی از جاروبکها دارای پلاریته مثبت و دیگری دارای پلاریته منفی است. شکل موج ولتاژ القاء شده در این مولد ساده بصورت زیر می باشد.
برای افزایش سطح ولتاژ القاء شده و بهبود یکسوسازی بمنظور داشتن ولتاژ با دامنه ثابت باید تعداد کلافها را افزایش داد و کلافها را به کمک تیغه های کوموتاتور سری کنیم.چگونگی تغییر پلاریته ولتاژ القایی در مولد سادهدر مولد جریان مستقیم تغییر پلاریته ولتاژ خروجی عملاٌ در صورت ایجاد یکی از دو حالت زیر ممکن می شود:1- جهت چرخش آرمیچر عوض شود2- جهت جریان در سیم پیچ قطبها تغییر کند در صورتیکه قطبها از نوع مغناطیس دائم نباشدچگونگی تغییر دامنه ولتاژ القایی در مولد سادهبرای افزایش دامنه ولتاژ القا شده دو روش ممکن است:1- افزایش سرعت چرخش آرمیچر که باعث افزایش ولتاژ بصورت خطی می شود
2- افزایش جریان تحریک که باعث افزایش ولتاژ مولد بصورت غیر خطی می شود
موتور ساده جریان مستقیمموتور ساده از نظر ساختمانی مانند مولد ساده جریان مستقیم می باشد فقط نحوه کار آن با مولد ساده جریان مستقیم تفاوت دارد. در موتور ساده هادیها از طریق کوموتاتور و جاروبکها به یک منبع جریان مستقیم متصل می شود در اینصورت جریانی از هادیها عبور کرده و در نتیجه مطابق نیروی لورنس به هادیها نیروی وارد میشود و آنها به حرکت در می آید.نحوه ایجاد نیرو و گشتاور در موتور ساده: در صورتیکه از یک کلاف تک حلقه که بین قطبهای یک مغناطیس قرار دارد جریان الکتریکی عبور کند مطابق شکل به بازوی سمت راست نیروی به سمت بالا و به بازوی سمت چپ نیروی بسمت پایین وارد می شود با وارد شدن دو نیروی مختلف الجهت به دو طرف کلاف طبیعی است که کلاف حول محورش شروع به دوران خواهد نمود یعنی وارد آمدن زوج نیرو موجب ایجاد گشتاور لازم شده است.در این موتور ساده اگر صفحه کلاف عمود بر خطوط میدان مغناطیسی قرار گیرد به آن گشتاوری وارد نمیشود در ضمن که گشتاور وارد شده نیز دامنه یکنواخت ندارد برای رفع شدن این معایب می بایست تعداد کلافها و تیغه های کوموتاتور را افزایش داد کلافها در زاویه های مختلف قرار می گیرد و با هم توسط تیغه های کوموتاتور سری می شود.تغییر جهت گردش در موتور ساده DC: تغییر جهت گردش موتور ساده به دو روش زیر ممکن است:1- تغییر جهت جریان در کلاف که با تغییر پلاریته ولتاژ منبع از خارج موتور میسر است2- تغییر قطبهای مغناطیسی که با تغییر جهت جریان در سیم پیچی تحریک ممکن استساختمان ماشینهای جریان مستقیماجزاء تشکیل دهنده ماشینهای جریان مستقیم را میتوان به صورت زیر دسته بندی کرد:1- قسمت ساکن شامل قطبها و بدنه2- قسمت گردان (آرمیچر)3- مجموعه جاروبک و جاروبک نگهدارهاهر کدام از قسمتهای فوق بطور خلاصه توضیح داده می شود1- اجزاء ساکن ماشینهای جریان مستقیم: قسمتهای ساکن جریان مستقیم شامل اجزاء زیر هستند:الف- قطبهای اصلیب- قطبهای کمکیج- بدنه- قطبهای اصلی: وظیفه این قسمت تامین میدان مغناطیسی مورد نیاز ماشین است. قطبهای اصلی خود شامل قسمتهای زیر می باشد:- هسته قطب: از ورقهای فولاد الکتریکی به ضخامت حدود 5/0 تا 65/0 میلی متر با خاصیت مغناطیسی قابل قبول تشکیل می شود.- کفشک قطب: شکل قطب به نحوی است که سطح مقطع کوچکتر برای سیم پیچ اختصاص داده می شود و قسمت بزرگتر که کفشک قطبی نام دارد سبب شکل دادن میدان مغناطیسی و سهولت هدایت فوران مغناطیسی به فاصله هوایی می شود.- سیم پیچ تحریک: یا سیم پیچ قطب اصلی که دور هسته قطب پیچیده می شود، برای جریانهای کم باید تعداد دور سیم پیچ تحریک زیاد باشد و سطح مقطع آن کم و برا ی جریانهای زیاد تعداد دور کم برای سیم پیچ لازم است و با سطح مقطع زیاد- قطبهای کمکی: قطبهای کمکی در ماشینهای جریان مستقیم از هسته و سیم پیچ تشکیل می شوند، هسته قطبهای کمکی را معمولاٌ از فولاد یکپارچه می سازند. سیم پیچی قطبهای کمکی نیز با تعداد دور کم و سطح مقطع زیاد پیچیده می شوند.- بدنه: قطبهای اصلی، کمکی، جاروبک نگهدارها روی بدنه ماشین محکم می شوند و بوسیله ماشین روی پایه اش نصب می گردد. قسمتی از بدنه را هسته آهنی تشکیل می دهد که برای هدایت فوران مغناطیسی قطبهای اصلی و کمکی بکار می رود این قسمت طوق بکار می رود. شکلهای زیر قطب اصلی و کمکی ماشین جریان مستقیم را نشان میدهد.2- قسمت گردان یا آرمیچر: در ماشینهای جریان مستقیم قسمت گردنده را القاء شوند یا آرمیچر می نامند که از اجزاء زیر تشکیل شده است:الف- هسته آرمیچرب- سیم پیچی آرمیچرج- کلکتور یا یکسوکننده مکانیکید- محورﻫ- پروانه خنک کننده- سیم پیچی آرمیچر: از کلافهای مشابهی تشکیل می شود که با الگوی مناسب تهیه و در شیارها قرار می گیرد سیم پیچی آرمیچر مبتنی بر اصول فنی بوده و از طراحی ماشینهای جریان مستقیم تبعیت می کند.- کلکتور: از تیغه های مسی سخت که توسط میکا نسبت به یکدیگر و محور ماشین عایق شده اند تشکیل می شود.- محور: محور آرمیچر ماشینهای جریان مستقیم باید از فولادی تهیه گردد که خاصیت مغناطیسی آن کم اما استحکام مکانیکی کافی در مقابل تنشهای برشی، کششی، و پیچشی را دارا باشد انتخاب کردن محور ضعیف خطر آفرین بوده و ممکن بوده در مواقع بروز خطا سبب انهدام کلی ماشین گردد.- پروانه خنک کننده: پروانه خنک کننده سبب تهویه و ازدیاد عمر مفید ماشین میشود شکل زیر آرمیچر ماشین DC با پروانه خنک کننده را نشان میدهد.3- جاروبک و جاروبک نگهدارها: وظیفه جاروبک نگهدار قرار دادن صحیح جاروبک روی تیغه های کلکتور است جاروبکها قطعاتی از جنس زغال یا گرافیت می باشند که برای گرفتن جریان از کلکتور یا دادن جریان به آن استفاده می شود.سیم پیچی آرمیچر ماشینهای جریان مستقیمهمانطور که قبلا اشاره شد سیم پیچی آرمیچر مبتنی بر اصول فنی خاص می باشد که در طراحی آن به نکات مهمی از قبیل استحکام مکانیکی، الکتریکی و حرارتی با عمر مفید و عادی حدود 20 سال حداکثر گشتاور و جریان و ولتاژ با حداقل نوسانة جرقه کم بین زغال و کلکتور و صرفه جویی در مواد اولیه باید توجه کرد.بسته به نیاز کلافها می توانند بطور سری یا موازی یا ترکیبی از این دو به همدیگر وصل می شوند.در صورتیکه کلافها با هم سری شوند نیرومحرکه کلافها با هم جمع می شوند و ولتاژ دهی آرمیچر افزایش می یابد. (سیم پیچی موجی)در صورتیکه کلافها موازی شوند تعداد مسیرهای جریان موجود در آرمیچر افزایش یافته و قابلیت ولتاژ دهی آرمیچر افزایش می یابد. (سیم پیچی حلقوی)توضیح کامل روشهای سیم پیچی آرمیچر در کتابهای سیم پیچی DC مطرح شده است و ما در این جزوه به مصرفی آن کفایت می کنیم.الف- سیم پیچی حلقوب شامل حلقوی ساده و حلقوی مرکبب- سیم پیچی موجی شامل موجی ساده و موجی مرکبج- سیم پیچی پای قورباغه ایلازم است در اینجا تعداد مسیرهای جریان که در هر نوع ایجاد می شود نیز معرفی شود. تعداد مسیرهای جریان را با 2a نشان میدهند که بشرح زیر است: 2a = 2P حلقوی ساده 2a = 2P.m حلقوی مرکب 2a = 2 موجی ساده 2a = 2m موجی مرکب2P : تعداد قطبهای آرمیچر ، m : درجه مرکب بودن آرمیچرعکس العمل مغناطیسی آرمیچر:چنانچه ماشینهای جریان مستقیم زیر بار قرار گیرند یعنی از سیم پیچی آرمیچر جریان عبور کند یک میدان عکس العمل (عرضی) توسط آرمیچر ایجاد می گردد. این میدان باعث می شود منطقه خنثی در مولدها در جهت چرخش و در موتورها در خلاف جهت چرخش تغییر مکان دهد. عکس العمل آرمیچر علاوه بر انحراف محور خنثی سبب تضعیف میدان مغناطیسی اصلی می شود در نتیجه نیرو محرکه القاء شده در سیم پیچ کم شده، تلفات انرژی در ماشین و جرقه در زیر جاروبکها بوجود می آید برای از بین بردن و یا کم کردن اثر عکس العمل در ماشینهای جریان مستقیم می توان از قطبهای کمکی و یا در ماشینهای بزرگتر از سیم پیچی جبرانگر هم استفاده کرد.پدیده کموتاسیون:تغییر تماس جاروبک از یک تیغه کموتاتور به تیغه دیگر کموتاسیون نام دارد در این جابجایی کلافی که تحت کموتاسیون قرار می گیرد چون توسط جاروبک اتصال شده باید در صفحه خنثی قرار گیرددر عین حال چون جریان در این کلاف در زمان کموتاسیون تغییر مقدار و جهت میدهد سبب بوجود آمدن ولتاژ خود القایی در این کلاف شده و از آنجا که این کلاف توسط جاربک و تیغه های کموتاتور اتصال کوتاه شده است جرقه نسبتاٌ شدید بین زغالها و کموتاتور بوجود می آید. قطبهای کمکی برای رفع این عیب موثر خواهد بود. اما در ماشینهای که قطب کمکی ندارند بهبود عمل کموتاسیون با تغییر محل جاروبکها (در جهت گردش در مولدها و در خلاف جهت گردش در موتورها) انجام گیرد. این جابجایی درست کاملا امکان پذیر و قابل مشاهده می باشد.رابطه نیرومحرکه القای در ماشینهای DC واقعیولتاژ القاء شده در هر ماشین به سه عامل بستگی دارد:1- فوران مغناطیسی (Ф)2- سرعت زاویه ای رتور ماشین (ω)3- ضریب ثابت که به ساختمان ماشین بستگی دارد (K)این ولتاژ از رابطه رو به رو بدست می آید. مقدار K و ω را میتوان از رابطه های زیر بدست آوردP : تعداد جفت قطبهای ماشینa : تعداد جفت مسیرهای جریان Z : تعداد هادی های آرمیچرn : سرعت آرمیچر برحسب دور بر دقیقه
رابطه گشتاور تولید شده در آرمیچر ماشینهای جریان مستقیم واقعیگشتاور تولید شده در ماشینهای جریان مستقیم نیز به سه عامل بستگی دارد1- فوران مغناطیسی (Ф)2- جریان آرمیچر (IA)3- یک ضریب ثابت (K)این گشتاور از رابطه رو به رو بدست می آید. توان و راندمان در ماشینهای DCدر صورتیکه توان ورودی یک ماشین P1 و توان خروجی آن را P2 بنامیم تفاوت این دو تلفات ماشین نام دارد. ضریب بهره (راندمان): نسبت توان خروجی به توان ورودی ماشین را ضریب بهره می گویند. تلفات در ماشینهای DC: تلفات در ماشینهای جریان مستقیم بصورت زیر تقسیم بندی می شوند.1- تلفات مکانیکی یا اصطکاکی (Pmec)2- تلفات آهنی یا تلفات هسته (PFe)3- تلفات مسی (Pcu)- تلفات مکانیکی بعلت اصطکاک محور ماشین در یاتاقانها و اصطکاک جاروبکها با کلکتور و مقاومت هوا بوجود می آید.- تلفات هسته از تلفات هیسترزیس و تلفات ناشی از جریانهای گردابی در هسته آرمیچر تشکیل می شود.- تلفات مسی یا ژولی در اثر عبور جریان از سیم پیچ های تحریک و آرمیچر بوجود می آید.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 12 صفحه
قسمتی از متن .doc :
مقدمه
در یک هادی عایق شده مانند قطعهای سیم مسی ، الکترونهای آزاد شبیه مولکولهای گازی که در ظرفی محبوس شدهاند، حرکات کاتورهای انجام میدهند و مجموعه حرکات آنها در طول سیم هیچ گونه جهت مشخصی ندارد. تعداد الکترونهایی که به چپ حرکت میکنند با تعداد الکترونهایی که به راست حرکت میکنند، یکی است و برآیند آنها صفر میباشد. ولی اگر دو سر سیم را به باتری وصل کنیم، این برآیند دیگر صفر نیست.
تاریخچه
تاریخ الکتریسیته به 600 سال قبل از میلاد میرسد. در داستانهای میلتوس (Miletus) میخوانیم که یک کهربا در اثر مالش کاه را جذب میکند. مغناطیس از موقعی شناخته شد که مشاهده گردید، بعضی از سنگها مثل مگنیتیت ، آهن را میربایند. الکتریسیته و مغناطیس ، در ابتدا جداگانه توسعه پیدا کردند، تا این که در سال 1825 اورستد (Orested) رابطهای بین آنها مشاهده کرد. بدین ترتیب اگر جریانی از سیم بگذرد میتواند یک جسم مغناطیسی را تحت تأثیر قرار دهد. بعدها فاراده کشف کرد که الکتریسیته و مغناطیس جدا از هم نیستند و در مبحث الکترومغناطیس قرار میگیرد.
مشخصات جریان الکتریکی
از نظر تاریخی نماد جریان I ، از کلمه آلمانی Intensit که به معنی شدت است، گرفته شده است. واحد جریان الکتریکی در دستگاه SI ، آمپر است. به همین علت بعضی اوقات جریان الکتریکی بطور غیر رسمی و به دلیل همانندی با واژه ولتاژ ، آمپراژ خوانده میشود. اما مهندسین از این گونه استفاده ناشیانه ، ناراضی هستند.
آیا شدت جریان در نقاط مختلف هادی متفاوت است؟
شدت جریان در هر سطح مقطع از هادی مقدار ثابتی است و بستگی به مساحت مقطع ندارد. مانند این که مقدار آبی که در هر سطح مقطع از لوله عبور میکند، همواره در واحد زمان همه جا مساوی است، حتی اگر سطح مقطعها مختلف باشد. ثابت بودن جریان الکتریسیته از این امر ناشی میشود که بار الکتریکی در هادی حفظ میشود. در هیچ نقطهای بار الکتریکی نمیتواند روی هم متراکم شود و یا از هادی بیرون ریخته شود. به عبارت دیگر در هادی چشمه یا چاهی برای بار الکتریکی وجود ندارد.
سرعت رانش
میدان الکتریکی که بر روی الکترونهای هادی اثر میکند، هیچ گونه شتاب برآیندی ایجاد نمیکند. چون الکترونها پیوسته با یونهای هادی برخورد میکنند. لذا انرژی حاصل از شتاب الکترونها به انرژی نوسانی شبکه تبدیل میشود و الکترونها سرعت جریان متوسط ثابتی سرعت رانش) در راستای خلاف جهت میدان الکتریکی بدست میآورند.
اندازه گیری جریان الکتریکی
جریان الکتریکی را میتوان مستقیما توسط یک گالوانومتر اندازه گیری کرد. اما این روش نیاز به قطع مدار دارد که گاهی مشکل است. جریان را میتوان بدون قطع مدار و توسط اندازه گیری میدان مغناطیسی که جریان تولید میکند، محاسبه کرد. ابزارهای مورد نیاز برای این کار شامل سنسورهای اثر هال ، کلمپ گیرههای جریان و سیم پیچهای روگووسکی است.
مقاومت الکتریکی
اگر اختلاف پتانسیل معینی را یک بار به دو انتهای سیم مسی و بار دیگر به دو انتهای میله چوبی وصل کنیم، شدت جریانهای حاصل در هر لحظه با هم اختلاف زیادی خواهند داشت. خاصیتی از هادی را که اختلاف مزبور را باعث میشود، مقاومت الکتریکی گویند، که آن را با R نشان میدهند و مقدار آن برابر R = V/I است که در آن V اختلاف پتانسیل بین دو سر سیم و I جریان الکتریکی است. واحد مقاومت الکتریکی اهم یا ولت بر آمپر میباشد.
توان الکتریکی
یک مدار الکتریکی را در نظر میگیریم که حامل جریان I و ولتاژ V بوده و یک مقاومت Rدر آن قرار دارد. بار الکتریکی dq موقع عبور از مقاومت به اندازه Vdq ، از انرژی پتانسیل الکتریکی خود را از دست میدهد. طبق قانون
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 28
عیب یابی الکتریکی:
یک کامپیوتر لپ تاب با برنامه نویسی pic ، ارتباطات وبرنامه های عملیاتی از ضروریات تجهیزات مدرن امروزی است ،مهندسان ، مدیران تولیدی، سرپرستان تعمیراتی ،تعمیرکاران فنی، تکنسین های برق ،تکنسین های کارافزار، دستگاههای تعمیراتی، همگی نیازمند به داشتن pic دانش کامپیوتری، آموزش و مهارت در عیب یابی مسائل کامپیوتری می باشد.
آموزش PIC عموما دارای تاثیر ژرفی نخواهد داشت تا زمانی که شخص مورد آموزش به درجه ای حقیی از مهارت درچندین زمینه رسیده باشد،دانش و مهارت در برق، عیب یابی و کاربری کامپیوتر(مدیریت کامپیوتر) پیش نیازمندهای ضروری برای همسان سازی موثر در آموزش PIC پایه است. نویسنده در یافته است که دوره طولانی له یادسپاری وارد مطالعهشده از یک دوره حرفه ای که در یک کالج دو ساله محلی( فوق دیپلم)گذرانده می شود، پرهزینه تر از یک دوره سریع و فشرده در یک کارخانه است.
دوره ایجاد شده توسط کارخانه ها ضرورتا همان مواردی که در یک کالج دو ساله باشد را پوشش می دهد. تفاوتهای عمده د رمیزان ساعات تدریس و زمان کارگاه می باشد. دوره JC چهار ساعت کلاس هر هفته ای برای 15 هفته بود. سرساعت زمان کارگاه برای انجام کارهای عملی عینی بر روی مسائل ومواردی که در ساعات اول مبهم به نظر می رسید بود زمانی اضافی در منزل بر روی مطالعه کارهای عملی وبرنامه ای نوشتاری سپری می شود همچننی JC شبانه زمان فوق العاده کارگاه برای PIC ها وکامپیوترها باز می بود.
بر خلاف آن دوره درون کارخانه ای 5تا8 ساعت در روز می باشد، فعالیت های کلاسی بسیار سریع و فشرده به منظور پوشش دادن مقادیری از موارد در برگرفته شده می باشد. مربی بسیار با معلومات و با تجربه بوده د رحین اینکه سعی داشتیم برنامه ها را به منظور بررسی چگونگی عملکرد آنها بر تجهیزات در میز کار آموزش قرار دهیم. مربی نیز مواد درسی دوره را پوشش می داد. در پایان هر روز ذهن های ما انباشته از اطلاعات بود و در پایان هفته همگی دوره را گذراندیم اما به یادآوری آنچه روز اول یاد گرفته بودیم بسیار سخت بود.
فنون پایه عیب یابی مسائل برای هر نوع موقعیت و حرفه ای به کار گرفته شده است.
شناخت واقعی از مسائل برای حل آنها ضروری می باشد بسیاری از اوقات یک عیب یاب بی تجربه در یک یا چندین علت از بروز مسائل دچار اشتباه خواد شد حل کردن دلایل به طور عمومی فقط مسائل را به تاریخ عقب تری به تعویق می اندازد. تا زمانی که مسائل ممکن است به ابعاد وسیع رشد یابد.
یک مثال این است که زمانی شخص سردردی را تجربه می کند و یک مسکن در معمولی مثل آسپرین استفاده می کند مساله اصلی ممکن است یکی از این مسائل باشد. چشم ها نیاز به بررسی داشته باشند با تجویز یا عدم تجویز دارو، کشیدگی عضلات، استرس، تومور، گرفتگی رگهای خونی، یک زخم کهنه، همین مساله در دستگاه نیز اتفاق می افتد، یک فیوز در مدار می سوزد و شخص تعمیر کار فیوز جایگزین را بر می دارد وداخل نگه دارنده فیوز قرار می دهد خیلی چیزها هستند که میتوانند سبب سوختن فیوز بر اساس پیچیدگی مدار آن گردند.
جریان برق بیش از حد سبب سوختن فیوز می گردد، جریان برق بیش از اندازه ممکن است دراشد: بارگیری بیش از حد بر روی سیم حامل، اتصال کوتاه بین سیم ها، سیم های اتصال به زمین (granded) مدار کوتاه در سیم حامل، بارالکتریکی اتصال به زمین تحلیل رفتن ولتاژ غیره باشد.اگر شخص تعمیر کار مشکل مدار قبلی را حل نکند برای جایگزینی فیوز و بازیابی ممکن است نتایج منفی به بار آید.
این مساله غیرعادی نیست که در فرآیند گسترش تعدادی از مسائل جزیی وتداوم عملکرد تنزیل درجه توان عملیاتی را داشته باشیم. سپس یک مساله کوچک دیگر ایجاد می شود و کل فرآیند با شکست روبرو می گردد. یافتن واصلاح آخرین مساله ضرورتا توان عملیاتی فرآیند را بازیابی نمی کند. فرآیند بازیابی بامدیریت مسائل جزیی تداوم می یابد اما مسائل جزیی ممکن است به فرآیند اجازه شروع مجدد از وقفه کامل ندهد.
تمامی مسائل قبل از اینکه فرآیندبه توانایی کامل عملیاتی مستردد گردد می بایست شناسایی اصلاح گردند.
این وضعیت در صنعت نیز همانند حالت فردی گسترش یافته است. یک شخص می تواند به فعالیت خود با تعدادی مسائل جزیی ادامه دهد به طور
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 7
انرژی پتانسیل الکتریکی
با صرف انرژی و انجام کار، میتوان جسمی به جرم m را از سطح زمین تا ارتفاع h بالا برد.
انرژیای که صرف بالا بردن جسم ( با سرعت ثابت ) شده است، به صورت انرژی پتانسیل گرانشی ( u = mgh ) در آن ذخیره میشود.
انرژی پتانسیل کشسانی نیز در شناخت انرژی پتانسیل الکتریکی ما را یاری میکند، وقتی فنری را به آرامش فشرده میکنیم یا میکشیم، کار انجام شده به صورت انرژی پتانسیل کشسانی در فنر ذخیره می شود. در این جا میخواهیم با انرژی پتانسیل الکتریکی بیشتر آشنا شویم.
دو ذره ی باردار بر یکدیگر نیرو وارد میکنند و وقتی دو ذره ی باردار را که بار هم نام دارند با سرعت ثابت به یکدیگر نزدیک میکنیم برای غلبه بر نیروی رانشی آن ها باید کار را انجام دهیم و یا اگر بخواهیم دو ذرهی باردار را که بار غیر هم نام دارند با سرعت ثابت از هم دور کنیم، باز هم باید کار را انجام دهیم.
کار انجام شده به صورت انرژی پتانسیل الکتریکی دربارهای الکتریکی ذخیره میشود.
در این جا، کاری که ما انجام میدهیم مثبت است و انرژی مصرفی ما به صورت انرژی پتانسیل الکتریکی در بار الکتریکی q ذخیره می شود. هر چه اندازه ی جابجایی بیشتر باشد کار و انرژی مصرفی ما بیشتر می شود و درنتیجه افزایش انرژی پتانسیل الکتریکی بار q بیشتر میشود درست مانند وفتی که یک جسم را روی زمین، از یک نقطه به نقطه ی بالاتری میبریم و انرژی پتانسیل گرانشی آن افزایش مییابد. اگر بار الکتریکی q را در نقطهای رها کنیم، در جهت خطهای میدان به حرکت در میاید و انرژی پتانسیل الکتریکی آن به انرژی جنبشی تبدیل میشود. مانند : وقتی که یک جسم را از نقطهی بالای زمین رها میکنیم و جسم به پایین حرکت میکند.
در این حالت انرژی پتنانسیل گرانشی آن کاهش می یابد و به انرژی جنبشی تبدیل میشود. بنابراین تغییر انرژی پتانسیل الکتریکی یک بار الکتریکی وقتی آن را در یک میدان الکتریکی جابهجا میکنیم، برابر انرژیای است که برای جابجایی آن بار الکتریکی مصرف می شود.
( u = w )
اگر کاری که ما برای جابجایی بار الکتریکی ( با سرعت ثابت ) انجام میدهیم مثبت باشد (0w > ) انرژی پتانسیل بار افزایش مییابد یعنی 0 > u و u > u میشود.
در صورتی که کار انجام شده توسط ما منفی می شود. (0w > ) انرژی پتانسیل بار الکتریکی کاهش مییابد. یعنی : 0 < u و u < u است.
اختلاف پتانسیل الکتریکی
بار الکتریکی در میدان الکتریکی دارای انرژی پتانسیل الکتریکی است. در یک نقطه ی میدان، اندازه ی انرژی پتانسیل الکتریکی بار یواقع در آن نقطه، به اندازه ی بار الکتریکی بستگی دارد.
هر چه اندازهی بار الکتریکی بیشتر باشد، انرژی پتانسیل الکتریکی ان نیز بیشتر میشود.
در مبحث الکتریسیته معمولا به غیر از انرژی پتانسیل مفهوم دیگری نیز تعریف میشود که کاربرد علمی آن بیشتر است و به آن پتانسیل الکتریکی میگویند. اختلاف پتانسیل الکتریکی بین دو نقطهی واقع در میدان الکتریکی، عامل شارش بار الکتریکی بین آن دو نقطه است.
اگر دو ظرف آب به یکدیگر مربوط شوند آب از ظرفی که انرژی پتانسیل گرانشی یکای جرم آن بیشتر است، به ظرف دیگر شارش میکند، در الکتریسیته نیز عامل شارش بار الکتریکی به کمک اختلاف پتانسیل الکتریکی یکای بار در دو نقطه به صورت زیر تعریف میشود :
اختلاف پتانسیل الکتریکی دو نقطه، برابر تغییر انرژی پتانسیل الکتریکی یکای بار الکتریکی مثبت است، وقتی یکای بار الکتریکی بار از نقطهی اول تا نقطه دوم جابجا می شود.
بنابراین اگر انرژی پتانسیل الکتریکی بار مثبت q در یک نقطهی میدان برابر u باشد، اختلاف پتانسیل الکتریکی بین این دو نقطه، که با نماد v نشان داده میشود. اگر بار الکتریکی مثبت در جهت میدان الکتریکی حرکت کند، انرژی پتانسیل الکتریکی آن کاهش مییابد. تغییر پتانسیل الکتریکی به تغییر انرژی پتانسیل الکتریکی بستگی دارد. بنابراین نتیجه میگیریم که هرگاه بار الکتریکی مثبت در جهت میدان الکتریکی جابجا