لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 6
اصلاح نژاد دام
اصلاح دام علمی است که در جهت بالا بردن ظرفیت ژنتیکی دامها کار می کند و کیفیت تولید دامها را با نیاز جامعه در زمان حال و آینده تطبیق می دهد.
علم اصلاح نژاد دام بدون فراهم آوردن زمینهء کافی از نظر بهداشت ، تغذیه و مدیریت عملاٌ بدون استفاده است.
ظرفیت تولید دام از دو چیز تشکیل شده است 1- وجود ژن لازم برای تولید در دام 2- محیط مناسب
در اصلاح دام ما سعی در تهیه ترکیبی از ژنها داریم که میزان تولید را بالا ببرد در این رابطه احتیاج به غذای خوب برای دام داریم .لذا در درجه اول برای اصلاح دام باید محیط فراهم شود ودر این محیط مناسب کار روی ژن برای تولید بیشتر انجام می گیرد.
برای بالا بردن ظرفیت تولید در اصلاح دام باید با موارد زیر اشنا شویم.
1- ژنتیک : در این رابطه ترکیبی از ژنهای بدن دام را بدانیم . ژنهای نامطلوب را حذف و ژنهای مطلوب را در دام بالا ببریم .
2- آمار : که حتی از علم ژنتیک هم مهمتر است . بررسی ما بر روی چندین جفت ژن است و روی تک تک افراد نمی باشد که با قوانین آماری سروکار داریم بنابراین دانستن علم آمار ضروری می باشد.
3- فیزیولوژی : ( فیزیولوژی تولید و مثل )
با کم کردن فاصله زایش ، بالا بردن درصد زایش و کم شدن تعداد مرگ و میر میتوانیم دام بیشتری داشته باشیم . برای این کار باید علم فیزیولوژی را بدانیم . ما فاصله زایش را بخاطر کم شدن فاصله ژنها در رابطه با انتقال کم می کنیم که با کم شدن این فاصله زودتر به نسل بعد می رسیم در نتیجه نتاج بهتر در زمان کوتاهتری بدست می آید.
در اصلاح دام ابتدا افرادی انتخاب می شوند که یک مقداری از بقیه بهترند لذا در وهله اول کار اصلاح روی فرد است. پس هرچه مواد اولیه ( افراد ) بیشتر باشد می توانیم فرد بهتری را انتخاب کنیم . ماده اولیه ما دام درتعداد زیاد است. ( تعتداد فرزندان بیشتر ، کار اصلاح دام بهتر )در اصلاح نژاد دام، هدف بالا بردن تولید یک گله مطرح است نه یک راس گاو، هدف نهایی اصلاح کل گله است .
در کار اصلاح دام با صفات کمی سر و کار داریم از اختصاصات آنها این استکه چندین ژن آن را کنترل میکند .مثلاٌ یک جفت ژن ، صفت شیرواری را کنترل نمی کند .
در اصلاح دام تاثیر متقابل ژنها بر روی هم در حالت عدم غلبه و ماوراء غلبه اهمیت ویژه ای دارد.
حالات غلبه : 1- کامل 2- نا کامل 3 – عدم غلبه 4 – غلبهء ماورائی
aa × AA
|
Aa
|
aa 2Aa AA
ارزش فنوتیپی Aa با AA برابر است زیرا از نظر ظاهری Aa همان شکل AA را نشان می دهد.یعنی یک ژن A به اندازه دو ژن A برای ما اهمیت دارند وهمان کار را انجام میدهند.
** در غلبه کامل AA همان Aa است و این دو یک جور بروز می کنند بنابراین در اصلاح نژاد دام ، خالص کردن معنی چندانی ندارد. در دورگ گیریها استفاده میشود.
** در غلبه ناکامل فرد ناخالص Aa از لحاظ فنوتیپی بالاتر از میانگین دو فرد خالص قرار می گیرد ولی به فرد خالص غلبه نمی رسد.
** در حالت عدم غلبه ، ژنی بر دیگری غلبه نکرده و هر ژن کار خودش را انجام میدهد. در این حالت فرد ناخالص در وسط ( میانگین ) دو فرد خالص قرار می گیرد ( AB در گروه خونی انسان )
** در غلبه ماورائی فنوتیپی بالاتر از فرد خالص از خود نشان می دهد. در اصلاح نژاد دام در دورگ گیریها از این خاصیت استفاده میشود. اینها هتروزیس بوجود می آورند.
* ما در اصلاح دام بیشتر با صفات کمی سروکار داریم که ارزش اقتصادی دارند. صفات کمی صفاتی هستند که افراد دارنده آن را نمی توان به گروه های مجزا تقسیم کرد بلکه میتوان صفت را در افراد اندازه گیری کرد بنابراین در این نوع صفات با انواع سروکار نداریم بلکه با کمیت ها سروکار داریم. به صفات کمی صفات پلی ژن گویند چون چندین ژن آنها را کنترل می کند.
* هر صفتی بوسیله چندین جفت ژن کنترل میشود پس هر ژن اثر عمیقی نمی تواند داشته باشد هر ژن یک مقداری اثر می گذارد.
* محیط بر روی بروز صفت کاملاٌ مؤثر است و می تواند به اندازهء یک یا چند تا از این ژنها به صفت بیفزاید و یا بکاهد
*** از نظر اصلاح نژاد دام دانستن اینکه یک صفت را چندین ژن کنترل می کند مهم نیست و تاثیری در وضع اصلاح ندارد زیرا محیط میتواند تغییر بوجود آورد. در اصلاح نژاد دام مهم این است که یک صفت چه اندازه به ارث میرسد.
قانون هاردی و انبرگ : در یک جمیعت با جفت گیری تصادفی ودر غیاب عوامل تغییر دهنده فراوانی ژنها ( انتخاب ، مهاجرت ، جهش ، شانس ) فروانی ژنها در این جمیعت همیشه ثابت است.
بر اثر عواملی ممکن است ژنها در والدین بهم بخورد ولی فراوانی ژنوتیپها به هم نمی خورد.
در اصلاح نژاد هدف تغییر فراوانی ژنهاست باید قانون هاردی وانبرگ را بهم بزنیم . فراوانی ژنها را از نسلی به نسل بعد بهم بزنیم و با جفت گیری غیر تصادفی ، انتخاب ویا متاسیون و شانس، فراوانی ژنها را بهم می زنیم .
کار اصلاح دام شامل: { 1- انتخاب 2- مهاجرت3- متاسیون 4- شانس 5- جفت گیری غیرتصادفی }
ایرشایر: ایرشایر آخرین نژاد اصلاح شده است. آب وهوا در منطقه ایر در زمان زیادی از سال سرد و نمناک است. گاوهای ایرشایر در طی روند اصلاح نژاد خود به دلیل عدم حاصلخیزی زمینهای منطقه ، مقدار نسبتا اندکی علوفه در دسترس داشته اند این وضعیت بقای حیوانات قوی بنیه و دارای قدرت چرای خوب را به وجود آورده است . گاوهای ایرشایر بزرگتراز گاوهای گرنزی و جرسی است و رنگ آنها از قرمز تا قهواه ای مایل به قرمز و سفید متغیر دارند . گوساله های این نژاد به دلیل وزن و تولید نسبتا پایین برای تولید گوشت گوساله ارزش متوسطی دارند. گاوهای حذفی و گاوهای مازاد نیز برای تولید گوشت دارای ارزش متوسطی می باشند. زیرا خیلی سریع چاق می شوند و دارای چربی سفید هستند. چربی شیر این نژاد 4 درصد و مواد جامد بدون چربی شیر آنها کمتر از گرنزی و جرسی است. شکل پستان این نژاد در مقایسه با اغلب نژادهای دیگر بهترین می باشد.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 6
اصلاح نژاد دام
اصلاح دام علمی است که در جهت بالا بردن ظرفیت ژنتیکی دامها کار می کند و کیفیت تولید دامها را با نیاز جامعه در زمان حال و آینده تطبیق می دهد.
علم اصلاح نژاد دام بدون فراهم آوردن زمینهء کافی از نظر بهداشت ، تغذیه و مدیریت عملاٌ بدون استفاده است.
ظرفیت تولید دام از دو چیز تشکیل شده است 1- وجود ژن لازم برای تولید در دام 2- محیط مناسب
در اصلاح دام ما سعی در تهیه ترکیبی از ژنها داریم که میزان تولید را بالا ببرد در این رابطه احتیاج به غذای خوب برای دام داریم .لذا در درجه اول برای اصلاح دام باید محیط فراهم شود ودر این محیط مناسب کار روی ژن برای تولید بیشتر انجام می گیرد.
برای بالا بردن ظرفیت تولید در اصلاح دام باید با موارد زیر اشنا شویم.
1- ژنتیک : در این رابطه ترکیبی از ژنهای بدن دام را بدانیم . ژنهای نامطلوب را حذف و ژنهای مطلوب را در دام بالا ببریم .
2- آمار : که حتی از علم ژنتیک هم مهمتر است . بررسی ما بر روی چندین جفت ژن است و روی تک تک افراد نمی باشد که با قوانین آماری سروکار داریم بنابراین دانستن علم آمار ضروری می باشد.
3- فیزیولوژی : ( فیزیولوژی تولید و مثل )
با کم کردن فاصله زایش ، بالا بردن درصد زایش و کم شدن تعداد مرگ و میر میتوانیم دام بیشتری داشته باشیم . برای این کار باید علم فیزیولوژی را بدانیم . ما فاصله زایش را بخاطر کم شدن فاصله ژنها در رابطه با انتقال کم می کنیم که با کم شدن این فاصله زودتر به نسل بعد می رسیم در نتیجه نتاج بهتر در زمان کوتاهتری بدست می آید.
در اصلاح دام ابتدا افرادی انتخاب می شوند که یک مقداری از بقیه بهترند لذا در وهله اول کار اصلاح روی فرد است. پس هرچه مواد اولیه ( افراد ) بیشتر باشد می توانیم فرد بهتری را انتخاب کنیم . ماده اولیه ما دام درتعداد زیاد است. ( تعتداد فرزندان بیشتر ، کار اصلاح دام بهتر )در اصلاح نژاد دام، هدف بالا بردن تولید یک گله مطرح است نه یک راس گاو، هدف نهایی اصلاح کل گله است .
در کار اصلاح دام با صفات کمی سر و کار داریم از اختصاصات آنها این استکه چندین ژن آن را کنترل میکند .مثلاٌ یک جفت ژن ، صفت شیرواری را کنترل نمی کند .
در اصلاح دام تاثیر متقابل ژنها بر روی هم در حالت عدم غلبه و ماوراء غلبه اهمیت ویژه ای دارد.
حالات غلبه : 1- کامل 2- نا کامل 3 – عدم غلبه 4 – غلبهء ماورائی
aa × AA
|
Aa
|
aa 2Aa AA
ارزش فنوتیپی Aa با AA برابر است زیرا از نظر ظاهری Aa همان شکل AA را نشان می دهد.یعنی یک ژن A به اندازه دو ژن A برای ما اهمیت دارند وهمان کار را انجام میدهند.
** در غلبه کامل AA همان Aa است و این دو یک جور بروز می کنند بنابراین در اصلاح نژاد دام ، خالص کردن معنی چندانی ندارد. در دورگ گیریها استفاده میشود.
** در غلبه ناکامل فرد ناخالص Aa از لحاظ فنوتیپی بالاتر از میانگین دو فرد خالص قرار می گیرد ولی به فرد خالص غلبه نمی رسد.
** در حالت عدم غلبه ، ژنی بر دیگری غلبه نکرده و هر ژن کار خودش را انجام میدهد. در این حالت فرد ناخالص در وسط ( میانگین ) دو فرد خالص قرار می گیرد ( AB در گروه خونی انسان )
** در غلبه ماورائی فنوتیپی بالاتر از فرد خالص از خود نشان می دهد. در اصلاح نژاد دام در دورگ گیریها از این خاصیت استفاده میشود. اینها هتروزیس بوجود می آورند.
* ما در اصلاح دام بیشتر با صفات کمی سروکار داریم که ارزش اقتصادی دارند. صفات کمی صفاتی هستند که افراد دارنده آن را نمی توان به گروه های مجزا تقسیم کرد بلکه میتوان صفت را در افراد اندازه گیری کرد بنابراین در این نوع صفات با انواع سروکار نداریم بلکه با کمیت ها سروکار داریم. به صفات کمی صفات پلی ژن گویند چون چندین ژن آنها را کنترل می کند.
* هر صفتی بوسیله چندین جفت ژن کنترل میشود پس هر ژن اثر عمیقی نمی تواند داشته باشد هر ژن یک مقداری اثر می گذارد.
* محیط بر روی بروز صفت کاملاٌ مؤثر است و می تواند به اندازهء یک یا چند تا از این ژنها به صفت بیفزاید و یا بکاهد
*** از نظر اصلاح نژاد دام دانستن اینکه یک صفت را چندین ژن کنترل می کند مهم نیست و تاثیری در وضع اصلاح ندارد زیرا محیط میتواند تغییر بوجود آورد. در اصلاح نژاد دام مهم این است که یک صفت چه اندازه به ارث میرسد.
قانون هاردی و انبرگ : در یک جمیعت با جفت گیری تصادفی ودر غیاب عوامل تغییر دهنده فراوانی ژنها ( انتخاب ، مهاجرت ، جهش ، شانس ) فروانی ژنها در این جمیعت همیشه ثابت است.
بر اثر عواملی ممکن است ژنها در والدین بهم بخورد ولی فراوانی ژنوتیپها به هم نمی خورد.
در اصلاح نژاد هدف تغییر فراوانی ژنهاست باید قانون هاردی وانبرگ را بهم بزنیم . فراوانی ژنها را از نسلی به نسل بعد بهم بزنیم و با جفت گیری غیر تصادفی ، انتخاب ویا متاسیون و شانس، فراوانی ژنها را بهم می زنیم .
کار اصلاح دام شامل: { 1- انتخاب 2- مهاجرت3- متاسیون 4- شانس 5- جفت گیری غیرتصادفی }
ایرشایر: ایرشایر آخرین نژاد اصلاح شده است. آب وهوا در منطقه ایر در زمان زیادی از سال سرد و نمناک است. گاوهای ایرشایر در طی روند اصلاح نژاد خود به دلیل عدم حاصلخیزی زمینهای منطقه ،
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 8
اصلاح نژاد دام علم و هنر تثبت ژنهای موثر در تولید اقتصادی دام میباشد. اصلاح نژاد با انتخاب دامها و طیور برتر از لحاظ فنوتیپ و با کمک روشهای آمیزشی مناسب، دام و طیور برتر راایجاد میکند. اصلاح نژاد یک علم کاربردی بوده و در بخشهای تخصصی با کاربرد دانش ژنتیک، دانش آمار و رایانه افق جدیدی پیدا کرده است.
چکیده:
مدلهای استفاده شده در ژنتیک کمی عمدتا اثر تجمعی ژنهایی را که عهده دار ایجاد تنوع در صفات می باشند مورد توجه قرار می دهند و فرض اصلی در این مبحث، تفکیک همزمان بسیاری از ژنهای کوچک اثر می باشد. این موضوع مورد تردید است که همه ژنهای مؤثر بر صفات کمی اثرات جزئی داشته باشند و ممکن است برخی از این ژنها سهم عمده ای در تنوع صفات به خود اختصاص داده باشند. متخصصین ژنتیک مولکولی قادر به تعیین ژنوتیپ آنها با استفاده از تکنیک های مولکولی بوده و قادرند بطور مستقیم نشان دهند که چگونه تنوع فنوتیپی از تنوع ژنتیکی موجود در ژنوم موجود ناشی می شود امروزه تکنیک های مولکولی و ژنتیک کمی بصورت مکمل یکدیگر استفاده می گردند. دو دیدگاه عمده برای تعیین ژنوتیپ در ژنتیک وجود دارد که عبارتند از: 1- استفاده از نشانگرهای غیر مستقیم، که در این روش تعیین ژنوتیپ با استفاده از نشانگرهایی که بر روی قطعه کروموزومی خاصی است صورت میگیرد. 2- دیدگاه ژنهای کاندیدا است که در این روش با توجه به اطلاعات موجود، خود ژن کنترل کننده صفت که پروتئین خاصی را کد می کند مورد بررسی قرار می گیرد که در واقع این ژنها به عنوان مارکرهای مستقیم صفات بیولوژیکی و فیزیولوژیکی بکار گرفته می شوند. این مقاله سعی دارد در یک نگرش اجمالی برخی از ژنهای کاندیدا برای کنترل صفات مهم اقتصادی یا ژنهای مرتبط با بروز ناهنجاری های ژنتیکی را معرفی کند.
1- ژن کاپا کازئین (K-Casein Gene):
ژنهای بخش کازئین شیر به چهار گروه عمده K-Casein (با وزن مولکولی 19800 دالتون و 169 اسید آمینه)، Beta-Casein (با وزن مولکولی 24000 دالتون و 209 اسید آمینه)، as1-Casein (با وزن مولکولی 23000 دالتون و 199 اسید آمینه) و as2-Casein (با وزن مولکولی 25000 دالتون و 207 اسید آمینه) تقسیم می شوند که در گاو، بر روی کروموزوم شمار 6 و در گوسفند و بز بر روی کروموزوم شماره 4 قرار گرفته اند. کاپا کازئین یکی از مهمترین پروتئینهای شیر است و توسط ژنی با پنج اگزون و چهار اینترون کنترل می گردد. مقدار پنیر تولیدی و همچنین مانده گاری شیر در خارج از یخچال بطور مستقیم به خصوصیات کاپا کازئین شیر بستگی دارد. الل B ژن کاپاکازئین که حاصل بروز جهش نقطه ای (T/C) در موقعیت اگزون 4 می باشد موجب بالا رفتن راندمان تولید شیر به پنیر می شود در کاتالوگهای اسپرم ژنوتیپهای BB یا AB بیانگر ژنوتیپ های مطلوب برای تولید شیر مورد استفاده در کارخانجات پنیرسازی می باشد. که موجب کاهش زمان انعقاد شیر و بالارفتن ثبات و استحکام دلمه شدن آن می شود.
2- ژن بتالاکتوگلوبولین (Beta-lactoglobulin):
بتالاکتوگلوبولین پروتئین اصلی بخش آب پنیر شیر نشخوارکنندگان است که دارای وزن مولکولی 18200 دالتون است که در گاو و بز بر روی کروموزوم شماره 11 و در گوسفند بر روی کروموزوم شماره 3 تعیین نقشه شده است. ژن بتالاکتوگلوبولین در گوسفند دارای 9737 جفت باز است و شامل 7 اگزون و 6 اینترون می باشد که اگزون 7 این ژن کاملا غیر فعال است و 6 اگزون اولیه مسئول تولید پروتئین بتالاکتوگلوبولین می باشند. ارتباط چندشکلی های موجود در این ژن با صفات تولیدی به خوبی مورد بررسی قرار گرفته است. ژن آلفا لاکتالبومین یکی دیگر از ژنهای بخش آب پنیر است که در گاو در کروموزوم 5 و در گوسفند در کروموزوم 3 شناسائی شده است و دارای 1400 دالتون وزن مولکولی است.
3- ژن فسفوانول کربوکسی کیناز (PEPCK):
این ژن آنزیمی را تولید می کند که این آنزیم، آنزیم کلیدی مسیر گلوکونئوژنز می باشد یعنی مسیری که از طریق آن از سوبستراهای متنوع غیر کربوهیدراته، گلوکز خالص بدست می آید. این آنزیم با سوبسترا قرار دادن فسفوانول و دکربوکسیلاسیون آن باعث تشکیل اگزالواستات پیروات می شود. بطور کلی دو نوع آنزیم فسفوانول کربوکسی کیناز وجود دارد که به دو دسته میتوکندریایی (PEPCK-M) و سیتوزولی (PEPCK-C) تقسیم می شود ژن کد کننده این آنزیم بعنوان یک ژن کاندیدا برای شناسائی تنوع اللی و ارتباط آن با صفات اقتصادی مرتبط با پرورش طیور شناخته شده است و عمدتا ناحیه پروموتور این ژن جهت تعیین ژنوتیپ بکار می رود. از طرفی ژن PEPCK-M ممکن است ژن پروموتور برای حساسیت یا مقاومت به بیماری مارک (Marek disease) باشد.
4- مجموعه ژنی کالپاین، کالپاستاتین (Calpain/Calpastatin):
تا کنون سه آنزیم از خانواده کالپاینها شناسائی شده که عبارتند از W-Calpain، M-Calpain و Calpastatin. که این آنزیمها نقش مهمی در رشد ماهیچه های اسکلتی و میزان تردی گوشت بعد از ذبح دارند که کالپاستاتین آنزیمی با عملکرد متفاوت در این سیستم می باشد. اکنون بخوبی روشن شده که تجزیه پروتئینهای میوفیبریل ماهیچه که توسط آنزیمهای کالپاین صورت می گیرد عمده ترین عامل تردی گوشت در هنگام جمود نعشی می باشد علاوه بر این به نظر میرسد که کالپاستاتین یک ممانعت کننده ویژه آندوژنوسی وابسته به کلسیم می باشد که از عمل آنزیمهای کالپاین جلوگیری میکند و از این طریق میزان تردی گوشت بعد از کشتار را عهده دار می باشد.
5- مجموعه ژنی هورمون رشد، گیرنده هورمون رشد (GH/GHR):
ژن هورمون رشد دارای 5 اگزون و 4 اینترون می باشد که کد کننده پروتئینی با 191-190 اسید آمینه می باشد که از غده هیپوفیز قدامی ترشح می شود این هورمون نقش کلیدی در فرایندهای متابولیکی مانند رشد، تولید مثل، پیری، پاسخهای ایمنی، بلوغ، اشتها، چربی لاشه و اسپرماتوژنز دارد بررسی جهشهای موجود در نواحی مختلف این ژن همواره مورد توجه بسیاری از متخصصان اصلاح نژاد می باشد. ارتباط چندشکلیهای این ژن با خصوصیات تولید شیر بطور وسیعی مورد بررسی قرار گرفته است. ژن گیرنده هورمون رشد دارای 10 اگزون و 9 اینترون می باشد که دایمر شدن آن با هورمون رشد، برای انتقال پیام هورمون رشد به داخل سلول لازم می باشد. ارتباط ژن گیرنده هورمون رشد با فنوتیپ کوتولگی و همچنین با خصوصیات تولید شیر و وزن از شیرگیری و وزن کشتار در سطح وسیعی بررسی شده است.
6- ژن لپتین (Leptin gene):
لپتین از واژه Leptus به معنی لاغری گرفته شده است این هورمون در نتیجه جهش ایجاد شده در سطح ژن مسئول چاقی تولید میشود منبع اصلی ترشح لپتین سلولهای آدیپوسیت بافتهای چربی بخصوص آدیپوز سفید می باشد. اعتقاد بر این است که این هورمون عمده ترین کنترل کننده اشتها، متابولیسم انرژی، بلوغ،
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 72
اصلاح نژاد زنبور عسل
فصل اول : مقدمه
حشره ای که از تلاش او حیات بر می خیزد و از عناء او شفاء ، حشره ای که شربت او نه تنها سکرآور نیست که ذکر آفرین است سخن از زنبور عسل است که قرآن با اصرار عجیبی بشر را به مطالعه و کشف اسرار شگفتی های نهفته در زوایای زندگی این حشره فرا می خواند . در عظمت و شرافت زنبور عسل همین بس که خداوند متعال سوره ای از قران را به نام نحل نامگذاری کرده و آیاتی را به معرفی این حشره حیرت انگیز اختصاص داده است .
از همان روزهایی که تاریخ بشریت رقم زده شد زنبور عسل مورد توجه انسان قرار گرفت تلاش و تولید او مورد تحسین ، زندگیش مورد مطالعه و نیش دردناکش موجب نگرانی گردید . بررسی منابع علمی موجود نشان می دهد که حدود یک سوم تغذیه انسان به عمل گرده افشانی حشرات وابستگی دارد ، که در بین آنها زنبور عسل دارای رتبه اول است . شاید تصور شود که تغذیه انسان بیشتر به نشخوار کنندگان مرتبط باشد ولی نشخوارکنندگان نیز به طور غیر مستقیم به زنبور عسل نیاز مند می باشند . زیرا گرده افشانی بسیاری از گیاهان علوفه ای وابسته به گرده افشانی حشرات گرده افشان بخصوص زنبور عسل است . زنبور عسل بغیر از عمل گرده افشانی از نظر تولید عسل ، موم ، گرده ، بره موم ، ژل سلطنتی و زهر دارای اهمیت اقتصادی است . این امتیاز ها بهترین توجیه برای حمایت دولتها در کشورهای مختلف از صنعت زنبورداری است . به منظور تقویت و نهادینه کردن این صنعت زیر بنایی باید به طور آگاهانه و علمی با برنامه ریزی دقیق در اصلاح نژاد زنبور عسل اقدام نمود .
امروز با اینکه پرورش زنبور عسل در جهان بسیار مورد توجه قرار گرفته است و تحقیقات وسیعی در تمام جنبه های بیولوژیکی و تولیدی آن صورت می گیرد ولی پیشرفت آن در مقایسه با دام و طیور از روند کندتری برخوردار بوده بطوری که در زمینه تولیدات دام و طیور با بکارگیری
تکنیک های پیشرفته اصلاح نژاد ، تغذیه ، مدیریت و پیشگیری بموقع بیماری ها در چند سال اخیر افزایش قابل ملاحظه ای دیده می شود در سال 1972 لسلی گزارش می دهد که در آمریکا طی 35 سال گذشته متوسط تولید هر واحد دامی 30 درصد افزایش پیدا کرده است و بر اساس بررسی های دیگری که از سال 1960 تا 1987 صورت گرفته است میزان رشد در صنعت طیور ( تخم مرغ ) 189 درصد ( هارتمن 1985 ) در پرورش خوک ( گوشت ) 164 درصد ( بائر 1989 ) در پرورش گاو ( شیر ) 136 درصد ( آدر 1988 ) و در پرورش زنبور عسل ( عسل ) 127 درصد ( بینفلد 1986 ) گزارش شده است درصد کمتر میزان رشد تولید در بخش صنعت زنبور عسل ناشی از وابستگی این حشره به محیط و میزان پایین تحقیق در اصلاح نژاد آن می باشد .
اصلاح نژاد زنبور عسل
اگر هدف اصلی از اصلاح نژاد بالا بردن کیفیت و کمیت برای تولید باشد برای رسیدن به چنین هدفی باید تعریف دقیقی از صفات و ویژگی های آنها و روش اندازه گیری این صفات وجود داشته باشد . مرحله بعد کاربرد دانش ژنتیک و اصلاح نژاد است زیرا توارث هر صفتی از نسلی به نسل دیگر متفاوت بوده و این اختلاف تحت تاثیر دو عامل ژنتیکی و محیطی می باشد و بعضی از صفات همبستگی معنی داری نسبت به هم نشان می دهد که این همبستگی بین دو صفت ممکن است ژنتیکی ، محیطی و یا تلفیقی از آنها باشد که به هر حال برآیند این اثرات در فنوتیپ بروز می کند .
در میزان تولید و چگونگی فعالیت زنبور عسل شرایط محیطی نقش محدود کننده دارد به طوری که در شرایط خاص ممکن است تا حدود 80 درصد از اثرات ناشی از محیط و بقیه را اثرات مادری ( قبل و بعد از تولید تخم ) و اثرات ژنوتیپی کنترل کنند .
صفات مهم اقتصادی در زنبور عسل نظیر صفات اقتصادی دام و طیور اغلب با چندین ژن کنترل می شود و چون درجه ظهور یک صفت کمی به تعداد ژنهای مؤثر بر آن بستگی دارد و همچنین میزان پارامترهای ژنتیکی صفات در نوع روش به گزینی مؤثر است لذا اولین مرحله در اجرای برنامه های اصلاح نژادی ، برآورد پارامترهای ژنتیکی است . برآوردهای صحیح از پارامترهای ژنتیکی برای یک برنامه اصلاح نژادی مؤثر ، بسیار مفید است . حقیقت این است که زنبور عسل از نظر خصوصیات بیولوژیکی با سایر حیوانات اهلی دیپلوئید تفاوت دارد . زنبور عسل حشره ای اجتماعی است و این امر سبب افزایش کوواریانس محیطی مشترک ( که یک عامل آن اثر مادری است ) می شود . همچنین صفات مهمی نظیر تولید عسل نتیجه عمل کرد مجموع زنبورهای کارگر موجود در یک کلنی است و نمی توان آن را برای یک زنبور کارگر اندازه گیری کرد . یکی از تفاوت های دیگر در زنبور عسل وجود سیستم هاپلوئید – دیپلوئیدی است . به دلیل هاپلوئید بودن زنبور نر استفاده از اصول و قوانین ژنتیک در این حشره با سایر موجودات تفاوت دارد . اگر تخم تولید شده توسط ملکه بارور گردد ( دیپلوئید ) بر حسب شرایط پرورش و تغذیه ، لارو به زنبور کارگر و یا به ملکه تبدیل خواهد شد و در صورت عدم باروری تخم به زنبور نر تبدیل می شود . لذا برآورد پارامترهای ژنتیکی زنبور عسل با در نظر گرفتن موارد خاص فوق و
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 18 صفحه
قسمتی از متن .doc :
نام ونام خانوادگی:امید خزائنی فر
شعبه کلاس:سوم تجربی 303
موضوع تحقیق: اصلاح مصرف ازنگاه قرآن واحادیث
دبیر:جناب آقای هدایتی
فهرست
عنوان: صفحه:
1.مقدمه 4
2.الگوی مصرف ازنگاه قرآن واحادیث 5
3.مبانی اصلاح الگوی مصرف 5
4.الگوی تخصیص درآمد 7
5.بایدهای الگوی مصرف 11
6.مراتب نیاز 12
7.اصلی ترین معیاراصلاح الگوی مصرف 14
8.نبایدهای اصلاح الگوی مصرف 16
9.منابع 18
مقدمه
سال 1388 بنا به فرموده رهبرمعظم انقلاب اسلامی سال اصلاح الگوی مصرف نامیده شد
دردین بزرگ وگرامی اسلام نیزبرضرورت رعایت این فریضه تاکیید شده است.مامردم ایران هم باید به عنوان مردمی مسلمان ازاین فرمان ولی فقیه اطاعت کرده وبه آن عمل کنیم.
دراین تحقیق سعی شده تارابطه میان احادیث واصلاح الگوی مصرف به خوبی گفته شود.