دانشکده

دانلود فایل ها و تحقیقات دانشگاهی ,جزوات آموزشی

دانشکده

دانلود فایل ها و تحقیقات دانشگاهی ,جزوات آموزشی

تحقیق/ پیامبر اسلام

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 19

 

پیامبر اسلام (صلی الله علیه و آله و سلم) در شهر مکه، واقع در منطقه حجاز، در شبه جزیره عربستان متولد شدند. زمان ولادت ایشان مقارن با دوران جاهلیت بود.

ولادت پیامبر {ص}

دوران جاهلیت

تقریباً از 200 سال قبل از بعثت، تا زمان بعثت پیامبر اسلام (صلی الله علیه و آله و سلم) را دوران جاهلی می‌گویند؛ و منظور از جاهلیت انجام هر عمل خلاف و نادرست است که از روی جهل باشد. عرب صحرانشین به صورت جدی پایبند به دین خاصی نبوده و ظاهربین و مادی بوده است. اعراب شهرنشین هم معمولاً بت‌پرست بوده و بتهایی از سنگ و چوب و خرما را می‌پرستیدند، که گاهی در هنگام فقر همین بتها را آرد کرده و می‌خوردند. رسم دخترکشی در میان آنها امری عادی بوده و جنگ و نزاع میان قبایل به صورت یک سنت معمول درآمده بود. اعتقاد به ارواح در میان آنها رواج داشته و توهم و خرافات در زندگی آنها تأثیر گذاشته بود. ولی پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم)، بت پرستی را برانداخت و زندگی عرب را که یکسره غرور و تعصب بود، جاهلیت خواند و محکوم کرد. آزادیهای بی‌حد آنها را با گسترش اخلاق و عفت محدود کرد و از آنها که همیشه با هم نزاع می‌کردند، مردمی متحد پدید آورد.

قبیله قریش و نیاکان پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم):

قبیله قریش که پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) از میان آنها بپاخاست، یکی از بانفوذترین قبایل عرب بوده و بعد از اسلام نیز تا قرنها بر جهان اسلام حکومت کرده است. بیشتر شهرت قریش مربوط به "قصی بن کلاب" جد چهارم پیامبر اسلام (صلی الله علیه و آله و سلم) است. "عبدمناف" فرزند قصی، جد سوم پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم)، از نجابت و خوشرفتاری خاصی با مردم برخوردار بود. "هاشم" جد دوم پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) نیز جزو چهره‌های درخشان قریش بود، و فرزند او "عبدالمطلب"، جد اول پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) از نامی‌ترین و عاقل‌ترین افراد عرب در زمان خود به شمار می‌رفت. او بود که چاه زمزم را که پر شده بود حفر کرد و وظیفه آب دادن به حاجیان و رسیدگی و پذیرایی از آنها به او رسید. نسل پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) به حضرت اسماعیل‌ (علیه السلام) رسیده که همه آنها حنیف یعنی یکتاپرست بوده‌اند.

عبدالله، پدر پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) کوچکترین پسر عبدالمطلب، در میان قریش از لحاظ زیبایی و حجب و حیا مشهور بود. او با آمنه (سلام الله علیها) دختر وهب که به پاکی و عفت معروف بود ازدواج کرد. عبدالله برای تجارت به شام رفت و در راه بازگشت از شام بیمار شد و در مدینه بستری گردید. او در سن 25 سالگی در مدینه وفات یافت.

بدین ترتیب پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) در روز هفدهم ربیع الاول عام الفیل (مطابق سال 580 میلادی) در شهر مکه متولد گردید. عام الفیل، یعنی سالی که فردی به نام ابرهه به دستور پادشاه حبشه (نجاشی) با سپاه زیادی تصمیم به ویران کردن خانه خدا گرفت. ولی قبل از انجام این عمل دسته‌ای از پرندگان که با منقار و پاهای خود، سنگهایی را حمل می‌کردند در بالای سر سپاه ظاهر شدند و این سنگها را روی سر سپاهیان ریختند که باعث از بین رفتن سپاه شد.

در روزی که حضرت محمد (صلی الله علیه و آله و سلم) به دنیا آمدند، گفته‌اند که:

1-      تمام بتها به رو، بر زمین افتادند.

2-      ایوان کسری در آن شب به لرزه درآمد و چهارده کنگره آن ریخت.

3-      دریاچه ساوه که سالها آن را می‌پرستیدند خشک شد.

4-      در بیابان سماوه که سالها کسی در آن آب ندیده بود، آب جاری شد.

5-      آتشکده فارس که هزار سال خاموش نشده بود، خاموش شد.

6-      تختهای پادشاهان جهان سرنگون شد.

7-      در همان شب، نوری از سرزمین حجاز تابید و تا مشرق ادامه پیدا کرد و ...

 آمنه (سلام الله علیها) در زمان بارداری می‌گفت که هرگز احساس نکرده که باردار شده و هیچگاه باری سنگین همچون زنان دیگر را در خود نیافته است. گفته‌اند پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) در هنگام متولد شدن پاکیزه و تمیز بود و خون و چیزهای دیگر به همراه او از شکم مادر خارج نشد. همینطور می‌گویند زمانی که پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) متولد شد سر به سوی آسمان بلند کرد و سپس برای خداوند تبارک و تعالی سجده نمود.

آمنه (سلام الله علیها) می‌گوید در هنگام ولادت پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم)، کسی به او گفته بود که او سرور آدمیان را به دنیا آورده است، پس او را "محمّد" بنامد. وقتی عبدالمطلب از این جریان اطلاع یافت، گوسفندی را کشت و گروهی از بزرگان قریش را دعوت کرد و در آن جشن نام پیامبر را محمد یعنی ستوده شده قرار داد.

ادامه مطالب در مورد زندگی پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) در قسمتهای بعدی ادامه خواهد یافت.

جوانی پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم(

چکیده:

این مطلب که در ادامه مقاله "ولادت پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم)" ارائه می‌گردد، فصلی دیگر از کتاب زندگی ارزشمند پیامبر اسلام (صلی الله علیه و آله و سلم) را ورق زده و به وقایع و مراحل مهمی از آن اشاره می‌کند.

این موارد به ترتیب زیر بررسی خواهند شد:

دوران شیرخوارگی و کودکی پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم)، دوران نوجوانی، سفر به سوی شام و دیدار با دانشمند مسیحی، پیمان جوانمردان، مختصری از زندگی و خصایل نیکوی حضرت خدیجه (سلام الله علیها) - بانوی گرامی اسلام- و ازدواج پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) با ایشان، ماجرای نصب حجر الاسود و در آخر فرازهایی از خصوصیات اخلاقی رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) در دوران جوانی.

باشد که با مطالعه این مقاله با پیامبر اسلام (صلی الله علیه و آله و سلم) بیشتر آشنا شده و بتوانیم که در راه ایشان قدم برداریم.



خرید و دانلود تحقیق/ پیامبر اسلام


خدمات متقابل اسلام و ایران 40 ص

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 45

 

در حدود نود و هشت درصد از ما مردم ایران مسلمانیم. ما مسلمانان ایرانی به اسلام به حکم اینکه مذهب ماست ایمان و اعتقاد داریم و به ایران به حکم اینکه میهن ماست مهر می ورزیم. از اینرو سخت علاقه مندیم که مسائلی را که از یک طرف با آنچه به آن ایمان و اعتقاد داریم و از طرف دیگر با آنچه به آن مهر می ورزیم پیوند دارد روشن درک کنیم و تکلیف خود را در آن مسائل بدانیم. عمده این مسائل در سه پرسش ذیل خلاصه می شود:

1- ما هم احساسات مذهبی اسلامی داریم و هم احساسات میهنی ایرانی، آیا دارای دو نوع احساس متضاد می باشیم، یا هیچگونه تضاد و تناقضی میان احساسات مذهبی ما و احساسات ملی ما وجود ندارد؟

2- دین ما اسلام آنگاه که در چهارده قرن پیش به میهن ما ایران وارد شد چه تحولات و دگرگونیها در میهن ما به وجود آورد؟ آن دگرگونیها در چه جهتی بود؟ از ایران چه گرفت و به ایران چه داد؟ آیا ورود اسلام به ایران برای ایران موهبت بود یا فاجعه؟

3- ملل بسیاری به اسلام گرویدند و در خدمت این دین درآمدند و در راه نشر و بسط تعالیم آن کوشیدند و با تشریک مساعی با یکدیگر تمدنی عظیم و باشکوه به نام تمدن اسلامی به وجود آوردند. سهم ما ایرانیان در این خدمات چه بوده است؟ ایران چه مقامی از این جهت دارد؟ آیا مقام اول را حیازت کرده است یا خیر؟ بعلاوه انگیزه ایرانی در این خدمات بالا چه بوده است؟

از نظر ما سه پرسش بالا عمده ترین پرسشها در باب مسائل مشترک اسلام و ایران است.

نظر به اینکه غالبا کسانی که در مسائل مشترک اسلام و ایران قلمفرسایی کرده اند یا اطلاع کافی نداشته اند یا انگیزه ای غیر از تحقیق محرک آنها بوده است، این مسائل با همه ی زمینه ی روشنی که دارد درست طرح نشده است. ما هرچه بیشتر در این زمینه مطالعه کردیم بیشتر به این نکته برخوردیم که مسائل مشترک اسلام و ایران هم برای اسلام افتخارآمیز است، هم برای ایران. برای اسلام به عنوان یک دین که به حکم محتوای غنی خود ملتی باهوش و متمدن و صاحب فرهنگ را شیفته ی خویش ساخته است و برای ایران به عنوان یک ملت که بحکم روح حقیقت خواه و بی تعصب فرهنگ دوست خود بیش از هر ملت دیگر در برابر حقیقت خضوع کرده و در راهش فداکاری نموده است.

ما و اسلام

به طوری که تاریخ شهادت می دهد، ما ایرانیان در طول زندگانی چندین هزارساله ی خود با اقوام و ملل گوناگون عالم، به اقتضای عوامل تاریخی، گاهی روابط دوستانه و گاهی روابط خصمانه داشته ایم. یک سلسله افکار و عقاید در اثر این روابط از دیگران به ما رسیده است، همچنانکه ما نیز به نوبه ی خود در افکار و عقاید دیگران تأثیر کرده ایم. هرجا که پای قومیت و ملیت دیگران به میان آمده مقاومت کرده و در ملیت دیگران هضم نشده ایم، و در عین اینکه به ملیت خود علاقه مند بوده ایم این علاقه مندی زیاد تعصب آمیز و کورکورانه نبوده و سبب کورباطنی ما نگشته است تا ما را از حقیقت دور نگاه دارد و قوه ی تمیز را از ما بگیرد و در ما عناد و دشمنی نسبت به حقایق به وجود آورد.

از ابتدای دوره ی هخامنشی که تمام ایران کنونی به اضافه ی قسمتهایی از کشورهای همسایه، تحت یک فرمان درآمد تقریباً دوهزار و پانصدسال می گذرد. از این بیست و پنج قرن، نزدیک چهارده قرن آن را، ما با اسلام به سر برده ایم و این دین در متن زندگی ما وارد و جزء زندگی ما بوده است، با آداب این دین کام اطفال خود را برداشته ایم، با آداب این دین زندگی کرده ایم، با آداب این دین خدای یگانه را پرستیده ایم، با آداب این دین مرده های خود را به خاک سپرده ایم. تاریخ ما، ادبیات ما، سیاست ما، قضاوت و دادگستری ما، فرهنگ و تمدن ما، شؤون اجتماعی ما، و بالاخره همه چیز ما با این دین توأم بوده است نیز به اعتراف همه ی مطلعین، ما در این مدت، خدمات ارزنده و فوق العاده و غیرقابل توصیفی به تمدن اسلامی نموده ایم و در ترقی و تعالی این دین و نشر آن در میان سایر مردم جهان از سایر ملل مسلمان –حتی خود اعراب- بیشتر کوشیده ایم. هیچ ملتی به اندازة ما در نشر و اشاعه و ترویج و تبلیغ این دین فعالیت نداشته است.

آغاز اسلام ایرانیان

طبق گواهی تاریخ، پیغمبر اکرم در زمان حیات خودشان پس از چند سالی که از هجرت گذشت نامه هایی به سران کشورهای جهان نوشتند و پیامبری خود را اعلام و آنها را بدین اسلام دعوت کردند. یکی از آن نامه ها نامه ای بود که به خسرو پرویز پادشاه ایران نوشتند و او را به اسلام دعوت کردند، ولی چنانکه همه شنیده ایم خسرو پرویز تنها کسی بود که نسبت به نامه ی آن حضرت اهانت کرد و آنرا درید.

این خود نشانه ی فسادی بود که در اخلاق دستگاه حکومتی ایران راه یافته بود، هیچ شخصیت دیگر از پادشاهان و حکام و امپراطوران چنین کاری نکرد، بعضی از آنان جواب نامه را با احترام و توأم با هدایایی فرستادند.

خسرو به پادشاه یمن که دست نشانده ی حکومت ایران بود دستور داد که درباره ی این مرد مدعی پیغمبری که به خود جرئت داده که به او نامه بنگارد و نام خود را قبل از نام او بنویسد تحقیق کند و عنداللزوم او را نزد خسرو بفرستد.



خرید و دانلود  خدمات متقابل اسلام و ایران  40 ص


تحقیق در مورد فرهنگ کار در اسلام 19 ص

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

دسته بندی : وورد

نوع فایل :  .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )

تعداد صفحه : 19 صفحه

 قسمتی از متن .doc : 

 

فرهنگ‌ کار در اسلام

کار چه‌ جایگاهی‌ در مبانی‌ دینی‌ و اعتقادی‌ مادارد؟ آیا فرهنگ‌ موجود کار در جامعه‌ ما بافرهنگ‌ دینی‌ و ملی‌مان‌ هماهنگ‌ و همخوان‌است‌؟ آیا دین‌ اسلام‌ ما را به‌ کار و کوشش‌ و تلاش‌دعوت‌ کرده‌ است‌ یا به‌ تن‌پروری‌؟

کار چه‌ جایگاهی‌ در مبانی‌ دینی‌ و اعتقادی‌ مادارد؟ آیا فرهنگ‌ موجود کار در جامعه‌ ما بافرهنگ‌ دینی‌ و ملی‌مان‌ هماهنگ‌ و همخوان‌است‌؟ آیا دین‌ اسلام‌ ما را به‌ کار و کوشش‌ و تلاش‌دعوت‌ کرده‌ است‌ یا به‌ تن‌پروری‌؟ حقیقت‌ این‌است‌ که‌ هم‌ فرهنگ‌ دینی‌ ما و هم‌ فرهنگ‌ ملی‌ مامشوق‌ کار و کوشش‌ است‌ و فرهنگ‌ کار فعلی‌ ما باباورهای‌ دینی‌ و ملی‌ متضاد است‌. پیامبرعظیم‌الشان‌ اسلام‌ حضرت‌ محمد مصطفی‌ (ص‌)دست‌ کارگر را می‌بوسید و از افراد بیکار و تنبل‌خشنود و راضی‌ نبود و همواره‌ در کارکردن‌ ازدیگران‌ پیش‌ می‌گرفت‌، اما وضعیت‌ امروز جامعه‌ما به‌ جایی‌ رسیده‌ است‌ که‌ کار کردن‌ عیب‌ است‌ وبچه‌های‌ کارگران‌ و کشاورزان‌ ترجیح‌ می‌دهند که‌عنوان‌ کار پدر خود را جایی‌ اعلام‌ نکنند.

این‌ درشرایطی‌ است‌ که‌ سایر ملت‌ها به‌ خصوص‌ملت‌های‌ اروپایی‌ و مردم‌ غیرمسلمان‌ جهان‌ به‌شدت‌ برای‌ کار ارزش‌ قائل‌ هستند و در کار وکوشش‌ و عمل‌ به‌ دستورات‌ و توصیه‌های‌ قرآن‌مجید و روایات‌ پیامبر (ص‌) و ائمه‌ اطهار (ع‌) درزمینه‌ کار از ما پیشی‌ گرفته‌اند.

● جایگاه‌ فرهنگ‌ کار در اسلام‌

یکی‌ از موضوع‌هایی‌ که‌ همیشه‌ مورد تاکیددین‌ اسلام‌ قرار گرفته‌، بحث‌ کار و کوشش‌ و پرهیزاز بطالت‌ و مبنا قرار دادن‌ کار برای‌ شکوفایی‌استعدادهای‌ انسان‌ و تربیت‌ اوست‌ و این‌ امر هم‌در قرآن‌ و هم‌ در سنت‌ قابل‌ مشاهده‌ است‌.مرحوم‌ استاد مرتضی‌ مطهری‌ در کتاب‌ تعلیم‌ وتربیت‌ در اسلام‌، یکی‌ از بهترین‌ راه‌های‌ تربیت‌افراد را کار می‌داند و حدیث‌ شریفی‌ از نبی‌ اکرم‌(ص‌) نقل‌ می‌کند که‌(النفس‌ ان‌ لم‌ تشغله‌ شغلک‌)یعنی‌ اگر تو خودت‌ را متوجه‌ کاری‌ نکنی‌، نفس‌ تورا مشغول‌ به‌ خودش‌ می‌کند.

بنابراین‌ از نظرمبنایی‌، ما آموزه‌های‌ گرانبهایی‌ درباره‌ کار داریم‌که‌ متاسفانه‌ مانند بسیاری‌ از آموزه‌های‌ دیگر دینی‌ما در کتابخانه‌ها مضبوط و کمتر در میدان‌ عمل‌ به‌آن‌ توجه‌ شده‌ است‌. در قرآن‌ مجید، آیات‌زیادی‌ درباره‌ ارزش‌ کار و تاکید بر عمل‌ صالح‌وجود دارد. قرآن‌ به‌ شدت‌ انسان‌ را از حرف‌زدن‌های‌ بی‌عمل‌ منع‌ و همواره‌ تاکید می‌کند که‌فضل‌ خدا نصیب‌ کسانی‌ خواهد شد که‌ اهل‌ جهد وکوشش‌ و تلاش‌ باشند. در آیات‌ ۳۹ تا ۴۱ سوره‌نجم‌ آمده‌ است‌: و این‌ که‌ برای‌ انسان‌ بهره‌ای‌ جزسعی‌ و کوشش‌ او نیست‌ و سعی‌ او به‌ زودی‌ دیده‌می‌شود و سپس‌ به‌ او جزای‌ کافی‌ داده‌ خواهدشد. در یکی‌ دیگر از آیات‌ آمده‌ است‌: آن‌ کسی‌که‌ سرای‌ آخرت‌ را بطلبد و سعی‌ و کوشش‌ خود رابرای‌ آن‌ انجام‌ دهد، در حالی‌ که‌ ایمان‌ داشته‌باشد، سعی‌ و تلاش‌ او پاداش‌ داده‌ خواهد شد.

(سوره‌ اسراء، آیه‌ ۱۹)

براساس‌ یکی‌ دیگر از آیات‌ قرآن‌، هر کسی‌مسئول‌ کاری‌ است‌، که‌ انجام‌ داده‌ و بایدعکس‌العمل‌ آن‌ را چه‌ خوب‌ و چه‌ بد پذیرا باشد.در آیه‌ ۳۸ سوره‌ مدثر به‌ صراحت‌ این‌ موضوع‌مطرح‌ شده‌ است‌ که‌ هر کسی‌ در گرو اعمال‌خویش‌ است‌. آیه‌ ۹۷ سوره‌ نحل‌ بیانگر این‌مطلب‌ است‌ که‌ هر کس‌ عمل‌ صالح‌ کند، خواه‌ مردباشد، خواه‌ زن‌، به‌ او حیات‌ پاکیزه‌ می‌بخشیم‌ وپاداش‌ آنها را به‌ بهترین‌ اعمالی‌ که‌ انجام‌ داده‌اند، خواهیم‌ داد.

● ارزش‌ کار در سنت‌

در روایات‌ است‌ وقتی‌ که‌ پیغمبر اکرم‌ (ص‌) ازجنگ‌ تبوک‌ برمی‌گشتند،(سعد) یکی‌ از انصار به‌استقبال‌ ایشان‌ آمد و با وی‌ مصافحه‌ کرد. حضرت‌دیدند که‌ دست‌های‌ او زبر و خشن‌ شده‌ و پینه‌بسته‌ است‌، از وی‌ سوال‌ فرمودند چه‌ کار کردی‌ که‌دست‌هایت‌ این‌ قدر خشن‌ شده‌ است‌؟ سعدعرض‌ کرد یا رسول‌ا... زیاد بیل‌ زده‌ام‌. چون‌مجبور بودم‌ برای‌ نان‌ زن‌ و بچه‌ام‌ کار کنم‌.حضرت‌ دست‌های‌ سعد را گرفتند و بوسیدند وفرمودند: این‌ دستی‌ است‌ که‌ در آتش‌ نخواهدسوخت‌. نظیر این‌ مطالب‌ در زندگی‌ پیامبر و ائمه‌اطهار زیاد است‌. این‌ نشان‌ می‌دهد که‌ کار وکارگری‌ در نزد اولیا خدا چقدر ارزش‌ و عظمت‌دارد.

▪ حضرت‌ رسول‌ اکرم‌ (ص‌) :

کسی‌ که‌ برای‌تامین‌ زندگی‌ خانواده‌اش‌ زحمت‌ می‌کشد،همچون‌ کسی‌ است‌ که‌ در راه‌ خدا جهاد می‌کند -بر امت‌ خویش‌، بیش‌ از هر چیز از شکم‌ پرستی‌ وپرخوابی‌ و بیکاری‌ بیمناکم‌ - از رحمت‌ خدا دوراست‌ هر کس‌ که‌ بار زندگی‌ خویش‌ را به‌ روی‌دوش‌ مردم‌ افکند - خداوند متعال‌ دوست‌ داردهنگامی‌ که‌ یکی‌ از شما مسلمانان‌ کاری‌ را انجام‌می‌دهد با دقت‌ لازم‌ کارش‌ را ارائه‌ دهد - آن‌کس‌ که‌ از زحمت‌ و تلاش‌ و دسترنج‌ خویش‌خورد، در روز قیامت‌ مثل‌ برق‌ از پل‌ صراطمی‌گذرد.

▪ حضرت‌ علی‌ (ع‌):

برترین‌ کار آن‌ است‌ که‌رضای‌ خدا در آن‌ خواسته‌ شود - انسان‌ مومن‌همیشه‌ اوقات‌ مشغول‌ کار است‌ - کسی‌ که‌ کار کند،نیرویش‌ افزون‌ گردد. روزی‌ها دارای‌ وسیعه‌ وسببی‌ هستند، بنابراین‌ در به‌ دست‌ آوردن‌ روزی‌،به‌ روش‌ خوب‌ و پسندیده‌ عمل‌ کنید و نیکویی‌ رابکار برید - خداوند انسان‌ دارای‌ شغل‌ و حرفه‌ که‌امانتدار باشد را دوست‌ می‌دارد - بر شما باد که‌دست‌ از کار و تلاش‌ برندارید چه‌ در حال‌ نشاط وچه‌ در حال‌ کسالت‌ - به‌ وسیله‌ کار و کوشش‌، ثواب‌و پاداش‌ بدست‌ می‌آید نه‌ با کسالت‌ و تنبلی‌ - به‌وسیله‌ کارهای‌ شایسته‌ و نیک‌، درجات‌ وارزش‌های‌ انسان‌ها بالا می‌رود - عمل‌ و کارمعرف‌ انسان‌ مومن‌ است‌ - هیچ‌ کس‌ از شما در راه‌خدا شب‌ را به‌ صبح‌ نرسانید که‌ با ارزشتر از کسی‌ که‌برای‌ رفع‌ نیازهای‌ خود و خانوده‌اش‌ تلاش‌می‌کند - هر کسی‌ به‌ استقبال‌ کارها رود، دارای‌بصیرت‌ می‌شود - از تاخیر در کارها بپرهیزید،همچنین‌ از دست‌ دادن‌ فرصت‌ انجام‌ کارهای‌خوب‌، زیرا آن‌ موجب‌ پشیمانی‌ خواهد بود -کسالت‌ و تنبلی‌ آخرت‌ را نابود می‌کند.

▪ امام‌ جعفرصادق‌ (ع‌):

ملعون‌ است‌ کسی‌ که‌ بار زندگی‌ خودرا بر دوش‌ دیگران‌ افکنده‌ باشد. در طلب‌ روزی‌خود سستی‌ نورزید، زیرا پدران‌ شما زحمت‌می‌کشیدند و تلاش‌ می‌کردند تا آن‌ را به‌ دست‌آورند. با اعمال‌ خود دعوت‌ کننده‌ مردم‌ باشید ونه‌ با زبان‌تان‌.

▪ امام‌ باقر (ع‌):

هرگز به‌ آن‌ چه‌ نزد خداوندمتعال‌ است‌ دست‌ پیدا نمی‌کنید مگر به‌ وسیله‌عمل‌.

● ارزش‌ کار در فرهنگ‌ ملی‌ ما

کار در فرهنگ‌ ملی‌ ما نیز جایگاه‌ بسیار باارزشی‌دارد. ادبیات‌ ما مملو از مطالبی‌ است‌ که‌ مشوق‌ وموید پرکار بودن‌ انسان‌ است‌. تعلیم‌ و تربیت‌،اخلاق‌ و فرهنگ‌ ایرانی‌ نیز همواره‌ بر این‌ نکته‌تاکید داشته‌ است‌ که‌ کار سرمایه‌ جاودانی

‌انسان‌است‌. تا همین‌ چند سال‌ پیش‌ اکثر خانواده‌هاوقتی‌ بچه‌های‌شان‌ به‌ سن‌ و سال‌ نوجوانی‌می‌رسیدند، آنها را با کار و کارگری‌ آشنا می‌کردندو اکثر دانش‌آموزان‌ و حتی‌ دانشجویان‌ تا دو دهه‌پیش‌ در ضمن‌ تحصیل‌ کار می‌کردند و این‌ یک‌افتخار بزرگ‌ برای‌



خرید و دانلود تحقیق در مورد فرهنگ کار در اسلام 19 ص


حقوق کودک در اسلام 11 ص

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 11

 

حقوق کودک در اسلام

قبل از ظهور اسلام ، کودکان در وضعیت بسیار بدی به سر می بردند ، از حقوق عادی محروم و دستخوش اراده پدرانشان بودند. اگر پدران می خواستند آنها را نگه می داشتند و اگرنه ، برای رهایی از نفقه و هزینه زندگی آنها را می فروختند و یا می کشتند.

با آمدن اسلام ، این عادت ناپسند شدیدا مورد مقابله قرار گرفت و اسلام عالیترین توجه را به کودک نمود ، آیاتی که نسبت به حقوق کودک در اسلام وجود دارد و روایات موجود همه حکایات بر اهمیت اسلام به کودکان و حقوق ایشان دارد.اسلام ، پدران را از کشتن فرزندان به خاطر ترس از کمبود هزینه منع کرد . چنانکه خداوند در قرآن کریم می فرماید:

" فرزندان خود را از ترس کمی روزی نکشید ، ما به شما و آنها روزی می دهیم زیرا قتل آنها اشتباه و گناه بزرگی است."

رسول گرامی اسلام (ص) می فرماید: " به کودکان خود محبت کنید و نسبت به آنها ترحم نمایید. وقتی به آنها وعده دادید، وفا کنید زیرا آنها جز اینکه شما را روزی دهنده خود می بینند تصور دیگری ندارند."

امام سجاد (ع) می فرماید:" و اما حق فرزند تو این است که بدانی او از تو و پیوسته به تو در خیر و شر امر دنیاست و تو مسئول او از لحاظ نیک ادب کردن و راهنمایی به پروردگارش و کمک به طاعت او هستی. پس عمل تو درباره او ، عمل کسی باشد که می داند در احسان به او پاداش ، و در مسامحه و بدی نسبت به او کیفر می بیند."

اسلام حتی به والدین اجازه کتک زدن کودکان را نداده است . امام علی (ع) می فرماید:"حتی برای ادب کردن فرزندت نیز او را نزن بلکه با او قهر کن و مراقب باش که زمان قهر طول نکشد."

نیازهای کودک

رسول اکرم (ص) به همه انسانها اعلام می کند ، همانطور که پدران و مادران ، حقوقی بر فرزندان خود دارند و فرزندان در صورت ترک آن حقوق عاق می شوند ، فرزندان نیز حقوقی بر پدر و مادر دارند که " پدران و مادران در صورت رعایت نکردن آن عاق فرزندان می گردند."

والدین مسئول تأمین تمام نیازهای کودک اعم از مادی و معنوی می باشند .

1- نیازمندیهای جسمانی کودک: نمو جسمانی کودک با فراهم ساختن وسایل مادی امکان پذیر است تا ازاین طریق نیازهای بدنی او اشباع شود. این رشد و نمو با تغذیه ، بهداشت کافی ، آب و هوا ، مسکن ، خواب ، بازی و امثال آن ، به دست می آید.

2- تعلیم ورزش به کودک: حرکت و جنبش ، اساس هر عمل غریزی و پایه وظایف حیاتی است که زندگی شاداب و سلامت درگرو آن است .

امام صادق (ع) می فرماید :" باید – خصوصا – هفت سال اول زندگی کودک آزادانه به بازی و جنبشهای بدنی صرف شود."

حضرت رسول اکرم (ص) می فرماید: " اگر کسی دارای طفل خردسالی بود باید با او در جنبشهای کودکانه و حالت بچه گانه همکاری و هماهنگی نماید."

آموختن و پرداختن به ورزشهای شنا، تیراندازی و سوارکاری نیز از ورزشهای مهمی است که در احادیث بر آنها تأکید شده است .

نیازمندیهای روحی

1- انتخاب نام زیبا : نخستین احسان و نیکی پدر به کودک انتخاب نام زیبا و خوشایند برای اوست و این از حقوق لازم کودکان می باشد.

2- احترام : پیامبر گرامی اسلام (ص) می فرماید: " به شخصیت فرزندان خود ارج نهید و آداب و آیینهای رفتار خویش را نیکو و درست گردانید تا مشمول آمرزش خدا شوید."

پیامبر به والدین امر کرده اند که به کودکان احترام بگذارند ، چراکه بی توجهی و بی احترامی به آنان باعث بروز مشکلات عاطفی زیادی در کودکان می گردد همچنین در روایتی از رسول اکرم چنین آمده است :" فرزندان خود را زیاد ببوسید ، زیرا با هر بوسه ، برای شما مقام و مرتبتی در بهشت فراهم می شود که فاصله میان هر مقامی ، پانصد سال است ."

با توجه به مطالب گفته شده اسلام – دین انسان سازی – به اساس تربیتی انسانها از سنین کودکی ارزشی خاص می گذارد و به والدین توصیه می نماید که به تمامی ابعاد وجودی کودک عنایت داشته باشند و انسانی وارسته و شایسته را تحویل جامعه بشری بدهند.

حقوق فرزندان

از جملهْ حقوق عمده و اساسی اولاد بالای پدر و مادر تربیه و پرورش اسلامی آنها است، یعنی بر پدر و مادر واجب است که فرزندان شان را تربیة درست و سالم نمایند، تربیه ای که در نتیجهْ آن فرزند صالح و نیک، دیندار و خوش اخلاق ببار آید.خداوند متعال می فرماید:

( یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا قُوا أَنْفُسَکُمْ وَأَهْلِیکُمْ نَاراً وَقُودُهَا النَّاسُ وَالْحِجَارَةُ ) تحریم آیة: 6

«ای مؤمنان! خود و خانوادة خویش را از آتش دوزخی برهانید که آتش افروز آن انسانها و سنگها است».



خرید و دانلود  حقوق کودک در اسلام 11 ص


حاکمیت ولایت فقیه در اسلام

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 4

 

حاکمیت ولایت فقیه در اسلام

کتاب: انقلاب اسلامى در مقایسه با انقلابهاى فرانسه و روسیه، ص 183

نویسنده: دکتر منوچهر محمدى

علیرغم مجاهدت و تلاشهایى که مردانى چون سید جمال الدین اسدآبادى، نائینى، نورى، مدرس، کاشانى، و فداییان اسلام به رهبرى نواب صفوى انجام داده‏اند و اگر چه در تحقق بسیارى از اهداف ملى نقش اساسى داشتند، موفق نشدند اسلام را به عنوان ایدئولوژى انقلاب در باور توده‏هاى وسیع و على الخصوص انقلابیون جوان جاى دهند.تا اینکه از سال 1341 امام خمینى رهبر انقلاب اسلامى با شناخت دقیق مشکلات مذکور قدم به قدم در جهت از میان بردن موانع مزبور گام برداشته و موفق شدند با توهمات موجود در اذهان مردم و طرح اسلام با شیوه جدید آن را به عنوان مطلوبترین ایدئولوژى انقلاب در جامعه مطرح نمایند. ابتدا به عنوان مرجع تقلید شیعیان، تقیه را حرام کرده و اظهار حقایق را واجب دانستند (و لو بلغ ما بلغ) . (1)

بدین وسیله و از طریق صدور فتواى تاریخى مزبور این مشکل را برطرف کردند.امام همچنین با عنوان مرجع بزرگ و تامه تقلید و محور اصلى حوزه علمیه قم، با به دست گرفتن پرچم مبارزه و حمله به سیستم سیاسى حاکم، موضوع انفکاک دین از سیاست را عملا به عنوان امرى باطل و نادرست‏به اثبات رساندند.

به دنبال آن در فرصتى که در دوران تبعید در نجف اشرف حاصل گردید با طرح حکومت اسلامى و اصل ولایت فقیه، تحولى اساسى، در نگرش به اسلام به عنوان یک ایدئولوژى پویا و قابل پیاده شدن در عصر حاضر، به وجود آوردند.در ارائه ایدئولوژى انقلاب ابتدا مى‏بایست‏حاکمیت موجود را نفى و طرد نمود، ارزشهاى مسلط بر نظام را به زیر سؤال کشید و این کارى بود که ابتدا رهبر انقلاب به عنوان ایدئولوگ انجام داد، در شرایطى که سالهاى متمادى تبلیغ شده بود که سلطان سایه خدا و اطاعت از سلطان اطاعت از خداست و یا اینکه سلطنت ودیعه و موهبتى الهى است.رهبر انقلاب با نفى همه این ارزشها چنین مى‏گوید:

«این مواد قانون اساسى و متمم آنکه مربوط به سلطنت و ولایتعهدى و امثال آن است کجا از اسلام است؟ اینها همه ضد اسلامى است، ناقض طرز حکومت و احکام اسلام است.سلطنت و ولایتعهدى همان است که اسلام بر آن خط بطلان کشید و بساط آن را در صدر اسلام در ایران و روم شرقى و مصر و یمن برانداخته است.رسول اکرم (ص) در مکاتیب مبارکش که به امپراطورى روم شرقى (هراکلیوس اول) و شاهنشاه ایران نوشته آنها را دعوت کرده که از طرز حکومت‏شاهنشاهى و امپراطورى دست‏بردارند، از اینکه بندگان خدا را وادار به پرستش و اطاعت مطلقه خود کنند، و بگذارند مردم خداى یگانه و بى‏شریک را که سلطان حقیقى است، بپرستند.سلطنت و ولایتعهدى همان طرز حکومت‏شوم و باطلى است که حضرت سیدالشهداء (ع) براى جلوگیرى از برقرارى آن قیام فرمود و شهید شد. (2)

با طرح این موضوع براى اولین بار رهبر انقلاب ارزشى را، که نه تنها سالیان دراز تبلیغ و به مردم تلقین شده بود بلکه جزء اصلى قانون اساسى (3) شناخته شده بود، باطل و ضد ارزش اعلام مى‏نماید.

وظیفه بعدى ایدئولوگ انقلاب این است که جامعه کمال مطلوب را نه تنها ترسیم نماید بلکه شیوه عملى رسیدن به آن را هم نشان دهد.براى معتقدین به اسلام که اکثریت قریب به اتفاق جامعه را تشکیل مى‏دادند. این امر پذیرفته شده بود که حکومت اسلامى به طریقى که زمان رسول اکرم (ص) پیاده و اجرا شده بود مى‏تواند به عنوان حکومت کمال مطلوب تلقى شود و الگو و نمونه حکومت آینده قرار گیرد.اما نکته مهم این بود که بعد از چهارده قرن و با توجه به پیچیدگیهاى جامعه امروزى چگونه و توسط چه اشخاصى مى‏توان چنین جامعه‏اى را تشکیل داد.از طرف دیگر عده زیادى با اعتقاد به این امر که دنیا باید پر از فساد و ظلم و جور شود تا مهدى موعود (ع) ظهور نموده و دنیا را پر از عدل و داد کرده و حکومت اسلامى را تشکیل دهد، مطلقا امکان تشکیل چنین حکومتى را در زمان غیبت منتفى دانسته و تلاش براى چنین حرکتى را ضد ارزش مى‏دانستند.

در چنین شرایطى رهبر انقلاب با ارائه اصل ولایت فقیه و به زبانى ساده و در عین حال مستند به آیات قرآنى، اخبار، و احادیث ثابت مى‏نمایند که احکام خدا تعطیل بردار نیست و در هیچ شرایطى حتى در عصر غیبت کبرى نمى‏توان از اجراى احکام الهى سر باز زد و این مسئولیت‏بر دوش فقها مى‏باشد.

امام خطاب به طلاب و در این رابطه اظهار مى‏دارند که «شما در صورتى خلفاى اسلام هستید که اسلام را به مردم بیاموزید و نگویید بگذار تا امام زمان (ع) بیاید.شما نماز را هیچ وقت مى‏گذارید تا وقتى امام زمان (ع) آمد، بخوانید که حفظ اسلام واجبتر از نماز است.منطق حاکم خمین را نداشته باشید که مى‏گفت: باید معاصى را رواج داد تا امام زمان (ع) بیاید.اگر معصیت رواج پیدا نکند، حضرت ظهور نمى‏کند» . (4)

براى اداره جامعه اسلامى دو شرط اساسى براى حاکم لازم است: اول اینکه آگاهى جامع و کامل به احکام خدا داشته باشد و دوم اینکه در اجراى احکام مزبور راه عدالت را در پیش گیرد و به عبارت دیگر فقیه عادل به عنوان جانشین رسول خدا و ائمه اظهار وظیفه اداره جامعه اسلامى و اجراى احکام آن را داشته و اطاعت از وى به عنوان ولى امر همچون اطاعت از رسول خدا واجب الاتباع است.

در مورد حاکم و ولى امر در نظام اسلامى آراى مردم تنها نقش فعلیت و به مرحله اجرا درآوردن اصل ولایت فقیه را دارد، بدین معنى که ولایت امر مقامى است که از طرف خداوند به او داده شده است و ثبوت آن مشروط به آراى عمومى نیست، اگر چه مردم هم او را به رهبرى زعامت نپذیرند ولى عینیت و فعلیت ولایت در گرو آرا و پذیرش عمومى مردم است.و از طرف دیگر در مورد فقیه ممکن است‏بیش از یک نفر شرایط و اوصاف ولایت را دارا باشد یعنى چند فقیه عادل و بصیر و آگاه در جامعه داشته باشیم که خواه ناخواه باید یک نفر از آنها عهده‏دار زعامت و رهبرى شود.بدیهى است‏یکى از راههاى عملى براى تحقق ولایت و رهبرى آن فرد از بین چند نفر راى اکثریت است که قهرا پس از انقلاب و قیام آن فرد به مسئولیتهاى ناشى از امامت و ولایت از عهده دیگران ساقط مى‏گردد. (5)

پى‏نوشت‏ها: . صحیفه نور، جلد اول، ص 40. . امام خمینى، «ولایت فقیه‏» انتشارات، ناس، صص 11- 10. . اصل 25 متمم قانون اساسى سابق ایران.

4. امام خمینى، «ولایت فقیه‏» ص 75.

5. طاهرى خرم‏آبادى، «ولایت فقیه یا حاکمیت ملت‏» ، ص 86.



خرید و دانلود  حاکمیت ولایت فقیه در اسلام