لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 13
فن آوری اطلاعات, افزایش ارتباطات و تاثیر آنها روی سیستم روابط صنعتی و مدیریت منابع انسانی
تنها زندگی مردم و چهره شهرها نیست که به سرعت دگرگون می شوند بلکه تئوریها و نظریات علمی نیز با سرعت شگفت آوری متحول و متکامل می گردند. این دو پدیده ( ارتباطات و اطلاعات ) با کمک یکدیگر سرعت تغییر را بیش از هر چیز دیگری افزایش داده اند.در این میان، نظریات و تئوریهای مدیریت به دلیل "تازه گردانی" و نو بودنِ اصل و ریشه آنها ( از نظر تئوری و تئوری پردازی ) بیشتر از سایر علوم قدیمی دستخوش تغییر و تحول واقع می شوند. مدیریت منابع انسانی H.R.M و روابط صنعتی IR دو رشته از رشته های مدیریت هستند که تغییرات حادث در آنها در این مقاله مورد نقد و بررسی قرارگرفته اند. تغییرات و دگرگونیهای حاصل از تکنولوژی اطلاعات و ارتباطات به حدی است که پارادایم های این رشته ها تجدید نظر می شوند و دستخوش تغییر می گردند. بر محققان رشته مدیریت فرض است که با پیگیری این تحولات، ضمن بروز نمودن افکار دانشجویان، مطالعه کنندگان آثار و خودشان، کارکرد آخرین یافته های علمی را در جامعه بطور دقیق زیر نظر قرار دهند تا هنگام بکارگیری آنها در سازمانها، اطلاعات کافی از عوارض منفی و مثبت تجویزهای علمی و مدیریتی خودشان داشته باشند. تغییر در دیدگاههای مدیریتدو نویسنده به نامهای بارتلت و گوشال (1995) مقایسه دو سیستم مدیریت سنتی و جدید را به شکل زیر مطرح میکنند : تغییر مدیریت از 3S به 3P مدیریت سنتی روی سه اس (S) زیر تأکید داشت : - استراتژی Strategy استراتژی ساختار را تعقیب میکند - ساختار Structure سیستمها ساختار را حمایت میکند - سیستم System در این مفهوم :
مؤسسههای موفق امروزی طرح اس(s) را رها ساخته و به طرحهایی روی آوردهاند که بتوانند در محیط رقابتی جدید دوام بیاورند . آنها برای این کار قدمهای زیر را برداشتهاند: ● اولاً به جای طراحی استراتژیک به تعریف و طراحی یک هدف خوب فکر میکنند . ● ثانیاً به جای طراحی ساختارهای رسمی به فرآیندهای مدیریتی مؤثر میپردازند. ● ثالثاً به جای ایجاد سیستم کنترل کارکنان به بهبود و تواناییها و دیدگاههای کارکنان توجه دارند . یا به عبارت دیگر سه (اس) جای خود را به سه P (پی) داده است .
Bartlett and Ghoshal (1995)
تغییر دیدگاه مدیریت و مدیریت منابع انسانی و تأثیر روزانه آن بر روی سیستم روابط صنعتی و روابط کار در صنعت موجب تغییر گرایش روابط صنعتی IR از شکل سنتی آن به شکل جدید و استراتژیک گردیده است . (Sivla 1998). تغییر در سازمان کار از دیدگاه دیوید مکدونالد (1997) ● کارها باید سازماندهی مجدد شوند ● شرح شغلهای دقیق و ریز شده قبلی باید دوباره نوشته شوند ● تغییر مداوم از استخدام تولیدی و کارخانهای به صنایع خدماتی ● تغییر مداوم نیروهای کار یقه آبی به کارگران یقه سفید (دانشی ) ● کاهش مداوم استخدام در بخش دولتی در اغلب کشورها (هم در وزارتخانههای اصلی و هم در شرکتهای وابسته به دولت ) ● توسعه اجتماعی بسیاری کشورها به همراه گسترش حضور زنان در بازار کار ● توسعه کار پاره وقت ● گسترش کارهای موقت و اتفاقی ● کار در خانه ● کار از راه دور که نتیجه تغییرات فوق کاهش نقش اتحادیهها ، اتحادیه گرایی و نقش سنتی سیستم روابط صنعتی در سطح کلان میباشد. تغییر سازمان تولید از دیدگاه دیوید مکدونالد (1997) دکتر دیوید مکدونالد متخصص ارشد سازمان بینالملی کار در ارتباط با تغییر سازمان تولید معتقد است که : اولاً تولید انبوه Mass Production و تولیدات کارخانهای Manufacturing نسبت به زمان تیلور ، تغییرات شگرفی داشته است . تکنولوژی جدید و سیستمهای مدیریت جدید این امر را امکانپذیر ساخته که همان سطوح قبلی تولید هم با تعداد کارگران کمتری ارائه شود بدون اینکه از کارگران کار اضافه خواسته شود (تولید انبوه امروزه به تعداد کارگر کمتری نیاز دارد )ثانیاً : تولید انبوه جای خود را روز به روز به« تولید ناب» Lean Production میدهد . یعنی در حالیکه مؤسسات در حال خدمت و سرویس دادن به بازارهای بیشتر تخصصی شده هستند ، فرآیندهای تولید و خطوط زنجیرهای تولید روزبهروز کوچکتر و محدودتر میشوند و این همان تولید ناب است . مجموعه عوامل فوق در ارتباط با تغییر سازمان تولیدافزایش تأکید روی کارگران دانشی Knowledge Workers داشته و این وضعیت اختلافات و تمایزات کارکردی و سلسله مراتبی را بین انواع مشاغل مختلف و نیز کارگران و مدیران به شدت کمرنگ ساخته است . در نتیجه با تشکیل تیمهای انجام کار ، تضاد پیشبینی شده در سیستم روابط صنعتی سنتی فوقالعاده بیاثر و بلااثر میشود . تغییر ساختار سازمانها از دیدگاه چارلز هندی (1990)چارلز هندی در اوایل دهه 1990 پیشبینی میکند که سازمانهای آینده سازمانهای شبدری Shamrock Organizations خواهد بود . این سازمانها پیش از آنکه واجد جنبههای فیزیکی باشند بیشتر سازمانی مجازی Virtual Organization خواهند بود . ساختار سازمانهای شبدری کاملاً متفاوت از سازمانهای سنتی میباشد . تعداد لایههای مدیریت در سازمانهای شبدری کاهش پیدا میکند ، مدیریت به جای اینکه مظهر و نماد یک طبقه تشریفاتی و بالا در سازمان باشد ، بیشتر یک فعالیت حرفهای خواهد بود . و در این عصر (عصر سنت گریزی) حتی شرکتهای تولیدی ، تبدیل به یک سری مؤسسات زنجیرهای میشوند و تعدادی شرکت خدماتی به عنوان واسطه مصرفکننده را به تأمین کننده مواد اولیه متصل مینمایند . سازمانهای شبدری چارلز هندی از سه جزء مهم تشکیل شدهاند : 1-گروه اول : هسته حرفهای Professional Core سازمان است : این هسته یا قسمت اصلی سازمان را تعدادی افراد حرفهای با تخصصهای بالا در زمینه فنی و دانش مدیریت به وجود میآورند . این گروه اشخاص با در اختیار داشتن اطلاعات حساس و دانش خاصی که سازمان را از رقبای آن متمایز میسازد ، رکن اصلی سازمان میشوند . از این رو جایگزینی این افراد تقریباً غیر ممکن است و معمولاً سازمانها به این اعضای خود حقوق و مزایای چشمگیری میپردازند . 2-مقاطعهکاری Subcontracting و پیمانکاریهاست . سازمانها بسیاری از تولیدات و خدمات خود را از طریق انعقاد قرارداد با یک سری شرکتهای دیگر انجام میدهند تا خطمشی کوچک سازی و صرفهجویی در امکانات را اعمال نمایند . این قسمت شبدری(حالت سه برگی ) حاشیه قراردادی هم Contractual Fringe نامیده میشوند . 3-تأمین نیرو از خارج Out - Sourcing : در این قسمت سازمان بیشتر از نیروی کار انعطافپذیر یا منعطفForce Labour Flexible استفاده مینماید این نیروی کار منعطف شامل نیروهای قرادادی ، پارهوقتیها ، نیمه وقتها، کارگران موقتی و فصلی و همه کسانی که به صورت پروژهای برای سازمان کار میکنند ، میشود . چارلز هندی پیشبینی میکند که قوانین کار و اتحادیه کارگری و «امر و نهی آنها » فقط در بخش هسته حرفهای که تعداد بسیار کمی هستند کاربرد دارند و برای بخشهای عمده سازمان که بخشهای دوم و سوم یا برگههای دوم و سوم از برگه شبدری میباشند کاربرد چندانی ندارد. تغییر در ساختار سازمان ها از دید Bergquist (1993 ) Bergquist با توجه به جهانی شدن ، مدل بهینه سازمان را سازمان پست مدرنیزم میخواند . سازمان های پست مدرن از دید وی دارای خواص زیر هستند :● مؤسسات کوچکی که به جای بوروکراسی های عریض و طویل ، دارای اندازه های تعدیل شده بوده و پیچیدگی هم دارند ( کوچک و تخصصی هستند) ● مؤسساتی که جهت تعدیل و تطبیق ساختارهای منعطف خود با شرایط آشوبناک Chaos و متلاطم امروزی تلاش و کوشش می کنند . ● تاکید بر روی مأموریت نامه های Mission قوی و واضح دارند . ● مؤسسهای که پذیرش پراکندگی جغرافیایی دارد و مرزهای داخلی آن ضعیف است و مرزهای آن بر روی نفوذ کننده های خارجی باز و آزاد است ● مؤسسهای که رهبری را به مدیریت ترجیح می دهد ، زیرا که رهبران در زمانهای حاد و مجموعه شرایط ویژه ، مؤثرتر از مدیران ، ملاحظه می شوند . ● مؤسسهای که قبول می نماید که حوزه و قلمرو رهبران اغلب کوتاه و متزلزل است .● مؤسسهای که سیستم ارتباطی اش از طریق رسانه های الکترونیکی و دیجیتالی فوق العاده سریع بوده و ارتباطات چهره به چهره یا مکاتبات طولانی مدت ندارد .
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 25
فلزات و خواص آنها
مقدمه
پیشرفت زندگی بشر به طور عمده ،ناشی از استفاده وسیع از فلزات گوناگون بوده است .
امروزه میزان کاربرد سالانه فلزات در هر کشور ،نشان دهنده توسعه و رشد اقتصادی آن جامعه است این رشد پیشرفت تکنولوژی در نتیجه هزاران سال زندگی انسان و کسب تجربه های گوناگون در چگونگی استفاده ازفلزات حاصل شده است سر آغاز راه چنین رشد عظیمی ،ساخت مصنوعات فلزی بسیار ابتدایی بوده است . شواهد نشان می دهند که انسان دست کم از پنج هزار سال پیش فلز را شناخته و آن را دستمایه زندگی خود کرده است اهمیت کشف فلز و استفاده از آن در ساخت ابزار به قدری مهم است که دوره هایی از زندگی انسان را به اسم فلزات نام گذاری کرده اند مثل عصر مس ، عصر مفرغ و عصر آهن .
تعریف فلز ،خواص آن و ساختمان فلزی
فلزات گروه مهمی از عناصر را تشکیل می دهند که معمولا الکترونهای مدار آخر خود را به راحتی از دست می دهند . در کریستال بندی فلزات الکترونها به راحتی میتوانند حرکت کنند در نتیجه فلزات هادی خوب الکتریسته هستند و ترکیبات آنها معمولا الکتروسیتهای خوبی تشکیل می دهند فلزات در مدار آخر خود کمتر از چهار الکترون دارند . بنابراین آنها در ترکیباتی که به عنوان فلز وارد می شوند ظرفیتشان چهار ویا کمتر از چهار است مانند کلرید سدیم (NaCl) کلرید کلسیم ((Cacl2 اکسید آهن ( Fe2o3) III و کلرید قلع IV که در آنها سدیم ، کلسیم ، آهن و قلع به ترتیب با ظرفیتهای یک دو سه و چهار خود وارد شده اند .
فلزات گاهی در ترکیبات به صورت نافلز وارد می شوند مانند دی کرومات پتاسیم ( SnCl4) که در آن کروم به صورت نافلز وبا ظرفیت شش وارد شده است ودر اینجا دیده می شود که ظرفیت آن بیش از چهار است جالب است که فلز مشهور آلومینیوم با وجودی که در ترکیبات فقط به صورت سه ظرفیتی آن بیش از چهار است جالب است که فلز مشهور آلومینیوم با وجودی که در ترکیبات فقط به صورت سه ظرفیتی شرکت می کند ، ولی با همین ظرفیت سه به صورت نافلز دیده می شود ، مانند آلومینات سدیم . ( NaAlO2)
تمام عناصر فلزی به جز جیوه در دمای معمولی جامد هستند جیوه دارای نقطه ذوب پایین 39 درجه سانتیگراد می باشد تنگستن بالاترین نقطه ذوب را بین فلزات دار است . ( 3400 0c)
تعداد زیادی از عناصر جدول تناوبی فلز هستند فلزات دارای جلالی مخصوص به خود هستند که بسیار زود قابل تشخیص می باشند . همچنین فلزات هادی های خوب الکتریسته و گرما می باشند.
از خوّاص دیگر فلزات می توان از خاصیت چکش خواری آنها نام برد که البته کروم حالتی شکننده دارد فلزات را می توان به صورت ورقه های نازک و طویل در آورد و عملا تولید ورقهای آهنی و فولادی برای ساختن اتومبیلها و قسمت های مختلف ساختمانها ، استفاده از این خاصیت فلزات است بعضی ازفلزات مانند آهن و کروم سخت هستند . در صورتی که فلزاتی از قبیل مس و سرب نرم تری باشند فلزات قلیای بسیار نرم می باشند به طوری که می توان آنها را با چاقو برید . از اختلاط بعضی از فلزها آلیاژ ها به دست می آیند که اکثر آنها خواصی بهتر از فلزات اولیه خود دارند ،مانند مفرغ که از اختلاط مس و قلع به دست می آید و آلیاژی زنگ نزن است ویا آلیاژهای آهن که انواع فولاد سخت را تشکیل می دهند .
خواص شیمیایی فلزات کاملا متغیر است بعضی از فلزات مانند طلا و پلاتین از
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 13
فن آوری اطلاعات, افزایش ارتباطات و تاثیر آنها روی سیستم روابط صنعتی و مدیریت منابع انسانی
تنها زندگی مردم و چهره شهرها نیست که به سرعت دگرگون می شوند بلکه تئوریها و نظریات علمی نیز با سرعت شگفت آوری متحول و متکامل می گردند. این دو پدیده ( ارتباطات و اطلاعات ) با کمک یکدیگر سرعت تغییر را بیش از هر چیز دیگری افزایش داده اند.در این میان، نظریات و تئوریهای مدیریت به دلیل "تازه گردانی" و نو بودنِ اصل و ریشه آنها ( از نظر تئوری و تئوری پردازی ) بیشتر از سایر علوم قدیمی دستخوش تغییر و تحول واقع می شوند. مدیریت منابع انسانی H.R.M و روابط صنعتی IR دو رشته از رشته های مدیریت هستند که تغییرات حادث در آنها در این مقاله مورد نقد و بررسی قرارگرفته اند. تغییرات و دگرگونیهای حاصل از تکنولوژی اطلاعات و ارتباطات به حدی است که پارادایم های این رشته ها تجدید نظر می شوند و دستخوش تغییر می گردند. بر محققان رشته مدیریت فرض است که با پیگیری این تحولات، ضمن بروز نمودن افکار دانشجویان، مطالعه کنندگان آثار و خودشان، کارکرد آخرین یافته های علمی را در جامعه بطور دقیق زیر نظر قرار دهند تا هنگام بکارگیری آنها در سازمانها، اطلاعات کافی از عوارض منفی و مثبت تجویزهای علمی و مدیریتی خودشان داشته باشند. تغییر در دیدگاههای مدیریتدو نویسنده به نامهای بارتلت و گوشال (1995) مقایسه دو سیستم مدیریت سنتی و جدید را به شکل زیر مطرح میکنند : تغییر مدیریت از 3S به 3P مدیریت سنتی روی سه اس (S) زیر تأکید داشت : - استراتژی Strategy استراتژی ساختار را تعقیب میکند - ساختار Structure سیستمها ساختار را حمایت میکند - سیستم System در این مفهوم :
مؤسسههای موفق امروزی طرح اس(s) را رها ساخته و به طرحهایی روی آوردهاند که بتوانند در محیط رقابتی جدید دوام بیاورند . آنها برای این کار قدمهای زیر را برداشتهاند: ● اولاً به جای طراحی استراتژیک به تعریف و طراحی یک هدف خوب فکر میکنند . ● ثانیاً به جای طراحی ساختارهای رسمی به فرآیندهای مدیریتی مؤثر میپردازند. ● ثالثاً به جای ایجاد سیستم کنترل کارکنان به بهبود و تواناییها و دیدگاههای کارکنان توجه دارند . یا به عبارت دیگر سه (اس) جای خود را به سه P (پی) داده است .
Bartlett and Ghoshal (1995)
تغییر دیدگاه مدیریت و مدیریت منابع انسانی و تأثیر روزانه آن بر روی سیستم روابط صنعتی و روابط کار در صنعت موجب تغییر گرایش روابط صنعتی IR از شکل سنتی آن به شکل جدید و استراتژیک گردیده است . (Sivla 1998). تغییر در سازمان کار از دیدگاه دیوید مکدونالد (1997) ● کارها باید سازماندهی مجدد شوند ● شرح شغلهای دقیق و ریز شده قبلی باید دوباره نوشته شوند ● تغییر مداوم از استخدام تولیدی و کارخانهای به صنایع خدماتی ● تغییر مداوم نیروهای کار یقه آبی به کارگران یقه سفید (دانشی ) ● کاهش مداوم استخدام در بخش دولتی در اغلب کشورها (هم در وزارتخانههای اصلی و هم در شرکتهای وابسته به دولت ) ● توسعه اجتماعی بسیاری کشورها به همراه گسترش حضور زنان در بازار کار ● توسعه کار پاره وقت ● گسترش کارهای موقت و اتفاقی ● کار در خانه ● کار از راه دور که نتیجه تغییرات فوق کاهش نقش اتحادیهها ، اتحادیه گرایی و نقش سنتی سیستم روابط صنعتی در سطح کلان میباشد. تغییر سازمان تولید از دیدگاه دیوید مکدونالد (1997) دکتر دیوید مکدونالد متخصص ارشد سازمان بینالملی کار در ارتباط با تغییر سازمان تولید معتقد است که : اولاً تولید انبوه Mass Production و تولیدات کارخانهای Manufacturing نسبت به زمان تیلور ، تغییرات شگرفی داشته است . تکنولوژی جدید و سیستمهای مدیریت جدید این امر را امکانپذیر ساخته که همان سطوح قبلی تولید هم با تعداد کارگران کمتری ارائه شود بدون اینکه از کارگران کار اضافه خواسته شود (تولید انبوه امروزه به تعداد کارگر کمتری نیاز دارد )ثانیاً : تولید انبوه جای خود را روز به روز به« تولید ناب» Lean Production میدهد . یعنی در حالیکه مؤسسات در حال خدمت و سرویس دادن به بازارهای بیشتر تخصصی شده هستند ، فرآیندهای تولید و خطوط زنجیرهای تولید روزبهروز کوچکتر و محدودتر میشوند و این همان تولید ناب است . مجموعه عوامل فوق در ارتباط با تغییر سازمان تولیدافزایش تأکید روی کارگران دانشی Knowledge Workers داشته و این وضعیت اختلافات و تمایزات کارکردی و سلسله مراتبی را بین انواع مشاغل مختلف و نیز کارگران و مدیران به شدت کمرنگ ساخته است . در نتیجه با تشکیل تیمهای انجام کار ، تضاد پیشبینی شده در سیستم روابط صنعتی سنتی فوقالعاده بیاثر و بلااثر میشود . تغییر ساختار سازمانها از دیدگاه چارلز هندی (1990)چارلز هندی در اوایل دهه 1990 پیشبینی میکند که سازمانهای آینده سازمانهای شبدری Shamrock Organizations خواهد بود . این سازمانها پیش از آنکه واجد جنبههای فیزیکی باشند بیشتر سازمانی مجازی Virtual Organization خواهند بود . ساختار سازمانهای شبدری کاملاً متفاوت از سازمانهای سنتی میباشد . تعداد لایههای مدیریت در سازمانهای شبدری کاهش پیدا میکند ، مدیریت به جای اینکه مظهر و نماد یک طبقه تشریفاتی و بالا در سازمان باشد ، بیشتر یک فعالیت حرفهای خواهد بود . و در این عصر (عصر سنت گریزی) حتی شرکتهای تولیدی ، تبدیل به یک سری مؤسسات زنجیرهای میشوند و تعدادی شرکت خدماتی به عنوان واسطه مصرفکننده را به تأمین کننده مواد اولیه متصل مینمایند . سازمانهای شبدری چارلز هندی از سه جزء مهم تشکیل شدهاند : 1-گروه اول : هسته حرفهای Professional Core سازمان است : این هسته یا قسمت اصلی سازمان را تعدادی افراد حرفهای با تخصصهای بالا در زمینه فنی و دانش مدیریت به وجود میآورند . این گروه اشخاص با در اختیار داشتن اطلاعات حساس و دانش خاصی که سازمان را از رقبای آن متمایز میسازد ، رکن اصلی سازمان میشوند . از این رو جایگزینی این افراد تقریباً غیر ممکن است و معمولاً سازمانها به این اعضای خود حقوق و مزایای چشمگیری میپردازند . 2-مقاطعهکاری Subcontracting و پیمانکاریهاست . سازمانها بسیاری از تولیدات و خدمات خود را از طریق انعقاد قرارداد با یک سری شرکتهای دیگر انجام میدهند تا خطمشی کوچک سازی و صرفهجویی در امکانات را اعمال نمایند . این قسمت شبدری(حالت سه برگی ) حاشیه قراردادی هم Contractual Fringe نامیده میشوند . 3-تأمین نیرو از خارج Out - Sourcing : در این قسمت سازمان بیشتر از نیروی کار انعطافپذیر یا منعطفForce Labour Flexible استفاده مینماید این نیروی کار منعطف شامل نیروهای قرادادی ، پارهوقتیها ، نیمه وقتها، کارگران موقتی و فصلی و همه کسانی که به صورت پروژهای برای سازمان کار میکنند ، میشود . چارلز هندی پیشبینی میکند که قوانین کار و اتحادیه کارگری و «امر و نهی آنها » فقط در بخش هسته حرفهای که تعداد بسیار کمی هستند کاربرد دارند و برای بخشهای عمده سازمان که بخشهای دوم و سوم یا برگههای دوم و سوم از برگه شبدری میباشند کاربرد چندانی ندارد. تغییر در ساختار سازمان ها از دید Bergquist (1993 ) Bergquist با توجه به جهانی شدن ، مدل بهینه سازمان را سازمان پست مدرنیزم میخواند . سازمان های پست مدرن از دید وی دارای خواص زیر هستند :● مؤسسات کوچکی که به جای بوروکراسی های عریض و طویل ، دارای اندازه های تعدیل شده بوده و پیچیدگی هم دارند ( کوچک و تخصصی هستند) ● مؤسساتی که جهت تعدیل و تطبیق ساختارهای منعطف خود با شرایط آشوبناک Chaos و متلاطم امروزی تلاش و کوشش می کنند . ● تاکید بر روی مأموریت نامه های Mission قوی و واضح دارند . ● مؤسسهای که پذیرش پراکندگی جغرافیایی دارد و مرزهای داخلی آن ضعیف است و مرزهای آن بر روی نفوذ کننده های خارجی باز و آزاد است ● مؤسسهای که رهبری را به مدیریت ترجیح می دهد ، زیرا که رهبران در زمانهای حاد و مجموعه شرایط ویژه ، مؤثرتر از مدیران ، ملاحظه می شوند . ● مؤسسهای که قبول می نماید که حوزه و قلمرو رهبران اغلب کوتاه و متزلزل است .● مؤسسهای که سیستم ارتباطی اش از طریق رسانه های الکترونیکی و دیجیتالی فوق العاده سریع بوده و ارتباطات چهره به چهره یا مکاتبات طولانی مدت ندارد .
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 19
انواع حسابها و کدینگ آنها در حسابداری (حسابهای اصلی و فرعی)
حسابهای اصلی: در سیستم حسابداری یک حساب اصلی داریم که عبارت است از مجموعه سلسله مراتبی گروه حساب، دفتر کل، تعدادی طبقه معین (وجود آن اجباری نیست) و نهایتا خود حساب معین. در این مجموعه «حساب معین» نقش اصلی را بازی میکند و بقیه فقط برای دسته بندی به کار میروند. کلیه اسناد حسابداری حتما باید با استفاده از حداقل یک «حساب معین» و تعدادی حساب فرعی اختیاری ثبت شوند. کد هر حسابی (چه در حسابهای اصلی و چه در حسابهای فرعی) در ساختار سلسله مراتبی حسابها به صورت پیمایش از ریشه درخت تا حساب مورد نظر به دست میآید. به این صورت که کد همه حسابها و طبقه بندیهای پیمایش شده به ترتیب از ریشه تا برگ کنار هم چیده شده و کد حساب مورد نظر به دست میآید.
دقت شود که «گروه حساب» اولین سطح درخت حسابها را تشکیل میدهد و فقط و فقط همین یک ردیف هم از آن وجود دارد نه کمتر و نه بیشتر. «حساب کل» هم که زیر مجموعه «گروه حساب» است در ردیف دوم درخت قرار داشته و رفتارش کاملا مشابه «گروه حساب» میباشد. زیر هر «حساب کل» هم میتوان هیچی، یکی یا هر تعداد «طبقه معین» به صورت درختی و نامحدود داشت. در واقع «طبقه معین» (در صورت وجود) از سطح سوم شروع و به تعداد دلخواه ادامه دارد. «حسابهای» معین هم بلافاصله زیر مجموعه یک «حساب کل» یا به صورت زیر مجموعه یکی از «طبقات حساب معین» تعریف میشوند. یادآوری میگردد که در اسناد حسابداری چیزی که ثبت میگردد حساب معین است نه حساب کل یا طبقه معین یا گروه حساب. به عکس زیر دقت کنید:
/
حسابهای فرعی: حسابهای فرعی برای کمک به روشن شدن جزییات اسناد حسابداری به وجود آمدهاند و ثبت آنها برای اسناد حسابداری ضروری نیست. با کمک حسابهای فرعی میتوان گردش مالی را به تفکیک مراکز هزینه، پروژهها، افراد، حسابهای مختلف و... به دست آورد. سه دسته از حسابهای فرعی عبارتند از حساب تفصیلی (تفضیلی هم گفته میشود)، حساب پروژه و حساب مرکز هزینه. ساختار هر سه تای این حسابها کاملا مشابه با هم و به صورت درختی است. هر درخت با هیچی، یکی یا هر تعداد طبقه حساب تودرتو شروع شده و به یک حساب فرعی منتهی میشود. به عکس زیر دقت کنید:
/
انواع طبقه بندی حسابها در سیستم بانکی
طبقه بندیهای مختلفی دررابطه با حسابهای تراز وجود دارد که برخی از آنها عمومیت داشته و برخی صرفاٌ در بانکها مورد استفاده قرار می گیرد . شمایل زیر مهمترین طبقه بندیهای موجود در رابطه با سرفصلهای حسابداری در بانک را نمایش می دهد.
•طبقه بندی اول
•دارائیها
• بدهیها
•حقوق صاحبان سهام
•هزینه ها
•درآمدها
•حسابهای دوگانه
•حسابهای انتظامی
•طبقه بندی دوم
•حسابهای دائم
•حسابهای موقت
•طبقه بندی سوم
•حسابهای بالا خطی
•حسابهای زیرخطی
طبقه بندی چهارم ( تطبیقی بانک مرکزی )
•موجودی نقد
•موجودی نزد بانک مرکزی
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 14
انواع دماسنج ها و طرز کار آنهاThermometer
تاریخچه:نخستین وسیله واقعی علمی را برای اندازهگیری درجه حرارت در سال 1592 گالیله اختراع کرد وی برای این منظور یک بطری شیشهای گردن باریک انتخاب کرده بود. بطری با آب رنگین تا نیمه پر شده و وارونه در یک ظرف محتوی آب رنگینی قرار گرفته بود. با تغییر دما هوای محتوی بطری منبسط یا منقبض میشد و ستون آب در گردن بطری بالا یا پایین میرفت. وسیله گالیله مقیاسی واقعی برای سنجش دما نبود به طوری که وسیله وی بیشتر جنبه دما نما داشت. تا جنبه دماسنج در سال 1631ری تغییراتی را در دمانگار گالیله پیشنهاد کرد. پیشنهاد وی همان بطری وارونه گالیله بود که در آن فقط سرد و گرم شدن از روی انقباض و انبساط آب ثبت میشد.
در سال 1635 دوک فردینالند توسکانی، که به علوم علاقهمند بود دماسنجی ساخت که در آن از الکل (که در دمایی خیلی پایینتر از دمای آب یخ میبندد.) استفاده کرد. و سر لوله را چنان محکم بست که الکل نتواند تبخیر شود.سرانجام در سال 1640 دانشمندان آکادمی لینچی در ایتالیا نمونهای از دماسنجهای جدیدی را ساختند که در آن جیوه به کار برده و هوا را دست کم تا حدودی از قسمت بالای لوله بسته خارج کرده بودند. توجه به این نکته جالب است که در حدود نیم قرن طول کشید تا دماسنج کاملاً تکامل یافت.
به دنبال کشف دماسنج گابریل دانیل فارنهایت دانشمند هلندی در قرن هفدهم نوعی دماسنج گازی و الکلی ساخت که با دقت اندازهگیری بیشتری میتواند دمای هوا را اندازهگیری کند. او به سال 1714 میلادی دماسنج جیوهای را طراحی و با ضریب دقت بالایی با شیوهای خاص درجهبندی نمود. فارنهایت نتایج تحقیقات خود را در سال 1724 میلادی منتشر ساخت.
تعریف دما سنج میزان الحراره که سرما و گرما را نشان میدهد، این لفظ فرانسوی است و در فارسی مستعمل است لیکن هنوز جزء زبان نشده است(فرهنگ نظام). ماخوذ از ترموس بمعنی گرما و مترون بمعنی اندازه یونانی و آلتی است که از روی آن میزان گرما اندازه گیری میشود و معمولا از یک لوله شیشه ای که دو طرف آن بسته و در قسمت پایین آن مخزنی پر از جیوه یا الکل تعبیه شده است تشکیل می گردد برای مدرج ساختن آن ، ترمومترهای جیوه ای را در ظرف بخار آبی که در حال جوش است (کنار دریا) قرار میدهند، جیوه بر اساس خاصیت انبساط اجسام در مقابل حرارت در لوله بالا میرود ودر نقطه ای که توقف می کند آن نقطه را با عدد 100 علامت می گذارند. سپس مخزن جیوه را در خرده یخ در حال گداز می گذارند. جیوه از لوله پائین می آید و در نقطه ای متوقف می شود که آن را، نقطه صفر میزان الحراره فرض می کنند و در حقیقت نقطه انجماد آب یا نقطه ذوب یخ است . آنگاه میان این دو رقم را با اعداد علامت گذاری نموده که هر قسمت را یک درجه نامند. و اینگونه ترمومترها که بصد درجه تقسیم شده اند ترمومتر سانتی گراد می نامند. چه غیر از این درجه بندی انواع دیگری نیز وجود داردکه از آنجمله است ترمومتر رئومور و ترمومتر فارنهایت . ترمومتر رئومور - در این گرماسنج نقطه یخ یا صفر درجه سانتی گراد برابر است ولی نقطه غلیان آب در این گرماسنج 80 درجه است چه دانشمند فرانسوی در گرماسنج خود بین نقطه انجماد آب یا ذوب یخ و نقطه غلیان آب را 80 درجه تقسیم کرده و بالنتیجه 80 درجه ترمومتر رئومور برابر با صد درجه ترمتر سانتیگرادمیباشد.طرز عملطرز عمل - وقتی هوا گرم میشود الکل مخزن وسطی منبسط می گردد و جیوه را در شاخه چپ بطرف پائین میراند و در نتیجه جیوه در شاخه دومی بالا می رود و نشانه راهمراه می برد. وقتی هوا سرد میشود الکل منقبض می شود و بجای خود برمی گردد. ولی نشانه طرف راست بکنار لوله می چسبد و پائین نمی آید. در صورتی که جیوه در طرف چپ ، نشانه را بالا می برد و اگر دو مرتبه هوا گرم شود این نشانه به کنار لوله می چسبد و این عمل در مدت معینی چندین بار ممکن است تکرار شود. هنگام بازدید ترمومتر نشانه طرف راست حداکثر درجه حرارت و نشانه طرف چپ حداقل آن را نشان میدهد در صورتی که سطح جیوه در این موقع در هر شاخه را که بگیریم درجه حرارت همان زمان را تعیین میکند. مثلا در حداعلای درجه حرارت 5/21 + و حداقل آن 5/10 - و درجه حرارت موقع بازدید 12 درجه است و برای باز گرداندن نشانه های آهنی تا سطح جیوه از یک آهن ربای نعلی شکل استفاده میشود.انواع دما سنجترمومتر پزشکیترمومتر پزشکی ، این گرماسنج جهت اندازه گرفتن حرارت بدن بکار می رود و چون حد متوسط حرارت بدن انسان 37 درجه سانتی گراد (5/98 درجه فارنهایت ) است در ترمومترهای پزشکی بر اساس سانتیگراد بین 33 تا 42 در میشود .و برای اینکه بمجرد جدا شدن ترمومتر از بدن انسان (زیر زبان - زیر بغل داخل مقعد...) و برخورد با حرارت یا برودت محیط، جیوه داخل ترمومتر تغییر مکان پیدا نکند، خمیدگی مخصوصی در انتهای لوله ترمومتر نزدیک مخزن جیوه قرار میدهند و هر بار که بخواهند آنرا بکار برند چندین بار ترمومتر را بطرف مخزن تکان شدید میدهند تا جیوه داخل لوله از خمیدگی بگذرد و کاملا وارد مخزن گردد.
پیرومتر یا ترموالکتریکترمومتر دیگری در صنایع بکار میرود بنام : پیرومتر یا ترموالکتریک - اساس این ترمومتر بر این خاصیت است که اگر فصل مشترک دو سیم فلزی مختلف را حرارت دهیم جریان برق در آنها برقرار میشود و بوسیله یک «میلی آمپرمتر» دقیق میتوان ثابت کرد که هرچه درجه حرارت زیادتر شود شدت جریان حاصل نیز بیشتر خواهد شد و با اندازه گرفتن شدت جریان درجه حرارت را معلوم میسازند. باید دانست که اختراع ترمومتر را به بسیاری از دانشمندان نسبت میدهند ولی حقیقت آن است که گالیله دانشمند ایتالیایی پیش از سال 1597 م . این ابزار را اختراع کرده و سپس تکامل یافته است . (از لاروس قرن بیستم و کتاب فیزیک تالیف رهنما). و رجوع به گرماسنج و میزان الحراره شود.
دما سنج گازیجنس ، ساختمان ، و ابعاد دماسنج در ادارات و موسسات مختلف سراسر دنیا که این دستگاه را به کار میبرند. تفاوت دارد و به طبیعت گاز و گستره دمایی که دماسنج برای آن در نظر گرفته شده است، بستگی دارد. این دماسنج شامل حبابی از جنس شیشه ، چینی ، کوارتز ، پلاتین یا پلاتین ـ ایریدیم ( بسته به گستره دمایی که دماسنج در آن به کار میرود ) ، که به وسیله یک لوله موئین به فشارسنج جیوهای متصل است، می باشد. این دماسنج براساس دو قانون ذکر شده در مورد گاز کامل کار میکند.قوانین گازهاهمان وقت که اسحاق نیوتن در کمبریج درباره نور و جاذبه میاندیشید،