لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 110
آناتومی قلب
آناتومی میکروسکوپی قلب
بافت قلب (میوکارد) متشکل از انواع متنوعی از سلولهاست که به همراه یکدیگر باعث ایجاد انقباض منظم قلب می شوند. سلولهای تخصص یافته سیستم الکتریکی (هدایتی) قلب را تشکیل می دهند. این سیستم باعث تولید تکانه های الکتریکی می شود و این تکانه ها را به فیبرهای عضلانی قلب (میوسیتها) منتقل می کند و میوسیتها نیز به نوبه خود موجب انقباض مکانیکی می شوند. نحوه اتصال آنها به صورت end-to-end است. این ضخامت نواحی ضخیم شده ای از غشای سلولی (سارکوم) هستند که به انتقال نیروی مکانیکی بین سلول ها کمک می کنند. سارکولم اعمالی مشابه سایر غشاهای سلولی دارد. این اعمال عبارتند از حفظ گرادیان یونی، انتشار تکانه های الکتریکی و ایجاد گیرنده برای دریافت تحریکات هورمونی و عصبی به علاوه سارکولم از طریق توبولهای عرضی(توبولهای T) کوچکی که از این غشاء به درون فضای داخل سلول گسترش یافته اند، نقش مهمی در تحریک و انقباض میوکارد دارد.
میوسیتها از ارگانلهای متعدد که انرژی مورد نیاز برای انقباض را فراهم می کند، شبکه وسیع توبولهای داخل سلولی که رتیکولوم سارکوپلاسمیک نامیده می شوند و به عنوان مخزن اصلی کلسیم داخل سلولی عمل می کنند و میوفیبریلها که عناصر انقباضی سلول هستند تشکیل شده اند. هر میوفیبریل از واحدهای تکرار شونده ای به نام سارکومروپروتئین های تنظیم کننده آنها یعنی تروپونین و تروپومیوزین تشکیل شده اند، فیلامانهای اکتین و میوزین بر روی یکدیگر قرار دارند.
آناتومی ماکروسکوپی قلب
قلب از چهار حفره تشکیل شده است. دو دهلیز، دو بطن، دو پمپ مجزا و کنار هم را تشکیل می دهند که به صورت سری قرار گرفته اند. دهلیزها حفره های کم فشاری هستند که در طی انقباض بطن (سیستول) خون را ذخیره می کنند در مرحله شل شدن بطنها (دیاستول) باعث پرشدن بطنها می شوند. دهلیزها توسط سپتوم بین دهلیزی نازکی از هم جدا می شوند.
بطنها حفره های با فشار بالا هستند که خون را به ریه ها و بافتهای محیطی پمپ می کنند. از آنجائی که بطن چپ نسبت به بطن راست فشار بالاتری ایجاد می کند، لذا دیواره بطن چپ ضخیم تر از بطن راست است. بطنها توسط سپتوم بین بطنی از هم جدا می شوند. سپتوم بین بطنی در قسمت فوقانی از ساختمان غشایی و در قسمت میانی و انتهایی از ساختمان عضلانی ضخیمی تشکیل شده است.
دهلیزها و بطنها توسط دریچه های دهلیزی- بطنی(A.V) از یکدیگر جدا می شوند. دریچه میترال دریچه دولتی است که دهلیز و بطن چپ را از یکدیگر جدا می کند، دریچه تری کوسپید دریچه سه لتی است و دهلیز و بطن راست را از یکدیگر جدا می کند. در سمت بطنی این دریچه ها نوارهای محکمی موسوم به طنابهای وتری قرار دارند، که دریچه ها را به عضلات پاپیلر از میوکارد طبیعی به داخل حفره بطنها برآمده شده اند و نقش مهمی در بسته شدن مناسب دریچه ها دارند.
دریچه های هلالی بطنها را از حفره های شریانی جدا می کنند. دریچه آئورت، بطن چپ را از شریان آئورت جدا می کند و دریچه پولمونر، بطن راست را از شریان ریوی جدا می کند. این دریچه ها طناب ندارند. به علاوه این دریچه ها از جنس بافت فیبری هستند و لبه های آنها کاملاً در کنار یکدیگر قرار می گیرند، که باعث بسته شدن مناسب دریچه ها می شوند.
تغذیه خونی قلب
قلب توسط شریان کرونری راست و چپ تغذیه می شود که این شرائین در ناودان کرونری قرار می گیرد. شریان کرونری چپ60%، شریان کرونری راست40% قلب را مشروب می کند. شریان کرونری راست از سینوس آئورتیک قدامی شروع می شود و ابتدا بین شریان ریوی و گوشک راست حرکت کرده و در ناودان کرونری به سمت پایین و راست می آید. کناره تحتانی قلب را دور می زند و وارد سطح دیافراگماتیک قلب می شود، در ناودان کرونری در سطح دیافراگماتیک ادامه مسیر داده تا به محل تقاطع ناودان کرونری و شیار بین بطنی- خلفی می رسد و نهایتاً شریان بین بطنی- خلفی در بریدگی راسی که در سمت راست اپکس قلب قرار گرفته با شریان بین بطنی- قدامی که شاخه کرونر چپ است، آناستوموز می یابد.
شاخه های شریان کرونری راست
بخشی از شریان کرونری راست که در سطح استرنو- کوستال قرار دارد به نام سگمان اول و بخشی از آن که در سطح دیافراگماتیک دیده می شود به نام سگمان دوم نامیده می شود.
شاخه های سگمان اول عبارتند از:
1- شاخه ای برای شریان آئورت
2- شاخه ای برای شریان ریوی
3- شاخه ای برای مخروط شریانی به نام شاخه conal که با شاخه conal کرونری چپ، حلقه شریانی vieussens را می سازند که تأمین کننده خون مخروط شریانی (infundibulum) است.
4- شاخه هایی برای دهلیز راست که دهلیز راست و گوشک راست قلب را تغذیه می کند. یکی از مهمترین شاخه های آن شاخه S.A است که به سمت ورید اجوف فوقانی رفته و گره S.A را تغذیه می کند.
5- شاخه هایی برای بطن ها: شاخه های زیادی است که بطن راست تغذیه می کند.
6- شاخه مارژینال راست که در طول کنار تحتانی قلب تقریباً تا اپکس قلب می آید.
شاخه های سگمان دوم عبارتند از:
1- شاخه های دهلیزی
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 7
آناتومی گوش
دیدکلی
گوش از قسمتهای مختلفی تشکیل شده است. امواج صوتی مراحل مختلفی را درون گوش طی میکنند تا به اعصاب شنوایی تبدیل شوند. هر کدام از اجزای گوش درونی را این امواج تاثیر گذاشته (تقویت، جمع آوری ، تغییر فرکانس ، انتقال و...) و به اعصاب شنوایی میرسند. ساختمان گوش از قسمتهای مختلفی تشکیل شده است.
گوش خارجی
گوش خارجی امواج صوتی را جمع آوری و متمرکز میسازد و از دو قسمت تشکیل شده است.
لاله گوش
لاله گوش در غالب حیوانات متحرک است، و برای جمع کردن و هدایت امواج صوتی و تشخیص جهت صدا بکار میرود، ممکن است به طرف منبع صورت متوجه شود. در انسان لاله گوش بیحرکت است ولی تا اندازهای جهت صوت را میتواند تشخیص دهد.
مجرای گوش خارجی
مجرای گوش خارجی لولهایست که تقریبا 2 تا 3 سانتیمتر طول دارد و در حدود یک سانتیمتر مکعب حجم دارد و به پرده صماخ ختم میشود. ارتعاشات صوتی تا قسمت انتهایی این لوله بوسیله هوا منتقل شده ، پس از آن بوسیله محیطهای جامد و مایع به گوش میانی انتشار مییابد.
پرده صماخ
پرده صماخ غشایی است که بوسیله اصوات با فرکانسهای مختلف مرتعش میشود. درجه کشش آن از محیط به طرف مرکز تدریجا زیاد شده و به همین علت است که هر قسمت از این پرده بوسیله فرکانس معینی مرتعش میشود.
گوش میانی
گوش میانی امواج را تقویت و منتقل میکند. گوش میانی در حفره استخوانی موسوم به صندوق تمپان (Caisse De Tympan) قرار دارد و بوسیله شیپور استاش (Trompand Eustache) به حلق میرسد. ارتعاشات هوا که از گوش خارجی به پرده صماخ میرسد بوسیله چهار استخوان کوچک که یکی پس از دیگری متکی بهم مفصل شده است، به گوش داخلی منتقل میگردد. این چهار استخوان بر حسب شکلی که دارند شامل چکشی ، سندانی ، عدسی و رکابی است. وظیفه آنها کم کردن دامنه ارتعاشات و در نتیجه افزایش تغییرات فشار است.
پنجره بیضی
استخوان چکشی به پرده صماخ و استخوان رکابی به پنجره بیضی (Ovale) ختم میشود که سطح آن 4 مرتبه از پرده صماخ کوچکتر است. چون سطح صماخ 14 مرتبه از سطح بیضی بزرگتر است لذا فشار در پنجره بیضی 14 مرتبه زیاد میگردد. این بهترین وسیلهای است که میتوان انرژی ارتعاشی یک محیط با وزن مخصوص کم را (هوا) به محیطی با وزن مخصوص زیاد منتقل نمود.
پنجره گرد
در گوش میانی ، پنجره دیگری وجود دارد که به پنجره گرد (Round) مرسوم است. پنجره گرد و پنجره بیضی حد فاصل بین گوش داخلی و میانی است. پنجره بیضی ارتعاشاتی را که به پرده صماخ میرسد از طریق استخوانهای گوش میانی به گوش داخلی منتقل میکند و پنجره گرد سبب میشود مایع گوش داخلی که در محفظه غیر قابل ارتعاشی قرار دارد، بتواند مرتعش شود.
گوش داخلی
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 8
آناتومی بینی
آناتومی یا تشریح به معنای مطالعه ساختمانی اندامهای تشکیل دهنده بدن موجودات است. بینی (Nose) اولین قسمت گذرگاه تنفس است. بینی شکل هرمالقاعده را دارد که قسمت فوقانی آن استخوانی و قسمت تحتانی آن غضروفی است. حفرههای بینی ، هوا را قبل از رسیدن به ریهها صاف ، گرم و مرطوب میسازند.
دید کلی
اصلیترین راه ورود هوا به دستگاه تنفسی ، بینی است. 3/2 بخش تحتانی حفره بینی پهنتر از بخش فوقانی بوده و بوسیله مخاط تنفسی ضخیم پرعروقی پوشیده شده است. و 3/1 فوقانی آن ، که باریکتر است، بوسیله مخاط بویایی رنگ پریدهای پوشیده شده و محل قرار گیری گیرندههای بویایی میباشد. استخوان بینی (Nasal bone) ، استخوانی است زوج و مستطیلی که در طرفین خط واسط و در زیر استخوان پیشانی قرار گرفته است و اندازه و شکل آن در افراد مختلف ، متغیر است.
ساختمان بینی
بخش خارجی بینی (external nose)
بخش خارجی ناحیه برآمده و سطحی است که در ناحیه صورت وجود دارد و شامل دو بخش است:
بخش استخوانی ، شامل استخوانهای بینی و زایده پیشانی فک بالا.
بخش غضروفی که شامل تعدادی غضروف بهم چسبیده است.
بخش داخلی یا حفره بینی (Nasal Cavity)
از سوراخهای خارجی بینی (Nostrils) در جلو تا سوراخهای عقبی بینی (Choanae) امتداد داشته و توسط یک دیواره میانی بینی به دو نیمه چپ و راست تقسیم میگردد. ابعاد تقریبی هر حفره بینی شامل ارتفاع 5 سانتیمتر ، طول 5 - 7.5 سانتیمتر و پهنا از نزدیکی کف 1.25 سانتیمتر و پهنای سقف بینی در یک حفره حدود 2 میلیمتر است. هر حفره شامل جدار تحتانی ، جدار فوقانی ، جدار داخلی و جدار خارجی است. در تشکیل هر جدار بخشهای زیر شرکت دارند:
جدار تحتانی از زائده کامی استخوان ماگزیلا و صفحه افقی استخوان کامی.
جدار فوقانی از جلو به عقب ، استخوان پیشانی و استخوان اسفنوئید شرکت دارند.
جدار داخلی از استخوان خیش ، تیغه عمودی استخوان غربالی و غضروف تیغه بینی تشکیل شده است.
جدار خارجی دارای سه برجستگی به اسامی شاخکهای فوقانی ، میانی و تحتانی میباشد.
در عقب حفره بینی ، سوراخ شیپور استاش قرار دارد که بینی را با گوش میانی مرتبط میسازد. مخاط پوشاننده حفرههای بینی به داخل گوش میانی و سینوسها نیز کشیده شده و التهاب این مخاط را در داخل سینوسها ، عارضه سینوزیت را ایجاد میکند.
حفره بینی از لحاظ بافت شناسی و وظایف آن
قسمت قدامی بینی ، دهلیز نامیده میشود که اپی تلیوم آن در امتداد با پوست و دارای موهای زبر و کوتاه ، غدد چربی و غدد عرق میباشد. قسمت خلفی حفره بینی توسط اپی تلیوم تنفسی پوشیده شده و بدین جهت ، ناحیه تنفسی نیز نامیده میشود. در زیر اپی تلیوم ناحیه تنفسی آستر قرار گرفته که حاوی غدد مختلط سروزی و موکوسی و اجسام تورمی (Swell bodies) است.
اجسام تورمی شبکههای وریدی وسیع و تغییر یافتهای میباشند که در عمق آستر شاخکها در ناحیه تنفسی قرار گرفتهاند و ضمن عبور هوا باعث گرم شدن آن میگردند. تجمع خون در اجسام تورمی بطور متناوب باعث انسداد یکی از مجاری بینی میشود که این امر مانع از خشک شدن مخاط تنفسی در اثر عبور هوا میشود و آن را سیکل بینی نیز مینامند. در بیماریهای تنفسی مانند زکام ، اجسام تورمی هر دو مجرای بینی متسع شده و سبب گرفتگی بینی میشوند.
علاوه بر اجسام تورمی ، سیستم عروق غنی و سازمان یافته این ناحیه در گرم کردن هوای دم نقش مهمی دارد. بافت همبند آستر همچنین حاوی سلولهای لنفاوی ، مالت سل و پلاسما سل میباشد که آنتی بادیهای مترشحه بوسیله آنها مخاط بینی را در مقابل آنتی ژنها و میکروبهای مهاجم ، حفاظت میکند. مخاط تنفسی بینی فاقد زیر مخاط میباشد.
ناحیه بویایی حفره بینی
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 52
آناتومی
ستون فقرات از 24 مهره متحرک (7 مهره گردنی ، 12 مهره پشتی، 5 مهره کمری) و تعدادی مهره ثابت (5 مهره ساکروم و تعدادی استخوان دنبالچه) تشکیل یافته است. این ستون آنقدر محکم است که می تواند بدن را حمایت کرده و نخاع را در درون خود به خوبی محافظت نماید، و در مقابل تا آنجا انعطاف پذیر است که اجازه می دهد حرکات متنوعی بر حول آن انجام گیرد. این انعطاف پذیری بیشتر مدیون صفحات یا دیسک های بین مهره های متحرک (به جز دو مهره اول گردنی) و زاویه اتصال سطح مفاصل در مناطق مختلف ستون فقرات است.
هر بخشی از ستون فقرات (گردنی، پشتی و کمری) ویژگی های خاص خود را دارند. همچنین در هر بخش تفاوتهای ناچیزی به چشم می خورد.
نخاع شوکی در میان ستون فقرات محاط شده است. ریشه های عصبی از نخاع منشعب شده و از میان سوراخهای بین مهره ای بخش های قدامی که از پدیکولهای مهره های مجاور هم تشکیل شده بیرون می آیند
مهره گردنی
مهره های گردنی کوچکترین مهره های ستون فقرات هستند. به شکل دوک می باشند و در مقایسه با اندازه مهره از جلو به پشت، مهره از پهلو به پهلو پهن تر است. از سوراخ های عرضی مهره ها سرخرگ مهره ای می گذرد.
اولین مهره گردنی اطلس نام دارد که به جمجمه متصل می شود. اطلس دارای جسم مهره ای نیست، اما به وسیله زائده دندانه ای دومین مهره گردنی یا آسه (axis) نگهداری می شود. این زائده به سر و مهره اطلس اجازه می دهد تا بر روی سطوح مفصلی مهره آسه بچرخند. هفتمین مهره گردنی به طور طبیعی انحنای ملایمی دارد که از بخش قدامی محدب است. زمانیکه این مهره آسیب می بیند، عضلات حاشیه مهره دچار اسپاسم شده و انحنای آن از میان می رود انحنای اضافی می تواند وضعیت عمومی و طبیعی ستون فقرات و لگن را دچار اختلال سازد.
عضلات گردنی
از آنجائیکه گردن تحرک زیاد را با حفاظت کافی از نخاع توام کرده است، وجود عضلات بهم پیوسته و پیچیده و در این ناحیه به حمایت و حفاظت از گردن کمک زیادی می کنند. یک هماهنگی مشترک در استفاده از عضلات وجود دارد بطوریکه حرکت و حمایت می توانند بطور همزمان رخ دهند. برخی از عضلات مهمی که در ارتباط با حرکت مهره های گردنی فعالند به شرح زیر می باشند.
1- Iongissimus cervicis (عضله طویل گردنی): از زوائد عرضی مهره های چهارم و پنجم پشتی شروع می شود و تا داخل زائده عرضی دومین تا ششمین مهره گردنی ادامه می یابد. وظیفه : گردن را باز می کند.
2- Iongissimus capitis (سری طویل): از نیمه پائینی Iigamentum nuchae و خارهای 7c تا 8T ادامه دارد و به زائده ماسئوئید الحاق می گردد. وظیفه : گردن را باز کرده و سر را می چرخاند.
3- Splenius capitis (مهره ای سری): از نیمه پائینی Iigamentum nuchae و مهره های 7c تا 8T ادامه دارد. یا عضله به زائده ماستوئید الحاق می گردد.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 127
1-1 آناتومی پستان
الف- طرز تشکیل پستان:
غدد پستانی، ساختار اختصاصی میباشند که به صورت واحدهای لولهای ترشّحی نسبتاً سادهای از غدد عرق هستند. در حدود سی و پنجمین روز از تکامل جنینی، با ضخیم شدن لایه مالپیگی روی سطح جانبی شکمی، سینهها شروع به تکامل یافتن میکنند. پستانها یا غدد شیری، اندامهای فرعی دستگاه تولید مثلی در زن میباشند. رشد پستانها از زمان تولد تا موقع بلوغ متوقف میماند. در زمان بلوغ تحت اثر هورمون استروژن و به میزان کمتر هورمونهای دیگر مانند هورمون رشد، انسولین، کورتیزون، هورمون تیروئید و هورمون پرولاکتین، پستان رشد مینماید. بعد که تخمکگذاری در زن شروع میشود، هورمون پروژسترون نیز که در این موقع ترشّح میشود به رشد بیشتر پستان کمک میکند. پس پستانها به طور قابل توجّهی بعد از دوران بلوغ رشد میکنند ولی حالت عملکردی کامل رشد آنها پس از دوره حاملگی روی میدهد. اما به طور کلی پستانها در مرد به صورت یک شکل توسعه نیافته میباشند. (9)
پس از بلوغ در زن، هر پستان یک برجستگی مدور را روی دیوارههای قدامی و طرفی سینه، روی سطح عضله سینهای بزرگ تشکیل میدهد. پستانها از دومین تا ششمین دنده و از لبه خارجی استخوان جناغ تا خط زیر بغلی میانی توسعه مییابند. قسمت خارجی و بالایی هر پستان به طرف بالا به داخل زیر بغل توسعه یافته و به عنوان انتهای زیر بغلی پستان شناخته میشود. قسمت عمده پستان از بافت چربی تشکیل شده است. بنابراین اندازه پستان در افراد مختلف به طور قابل توجهی فرق میکند. در زیر مرکز پستان، نوک پستان به طرف جلو واقع میشود. نوک پستان معمولاً در فضای مابین چهارمین و پنجمین دنده قرار میگیرد. نوک پستان توسط یک حلقه پوستی صورتی رنگ احاطه شده است که هاله نوک پستان نامیده میشود. در هنگام اولین حاملگی، این هاله به رنگ قهوهای تیره درآمده و دیگر به رنگ صورتی اولیّه باز نمیگردد. (9)
ب- ساختمان پستان:
پستان از بافت غده ای، بافت لیفی و بافت چربی تشکیل شده است. بافت غدهای از پانزده تا بیست لوب تشکیل شده است که هر یک از آنها به تعداد بسیار زیادی لوبول کوچک تقسیم میشوند. هر لوبول از تعداد زیادی آلوئول ترشّحی تشکیل شده است که به داخل شاخههایی از مجاری حامل شیر باز میشوند. هر لوب پستان دارای یک مجرای حامل شیر است. مجاری حامل شیر به طرف بالا تا هاله نوک پستان ادامه دارند و در آنجا تشکیل سینوسهای متّسعی را میدهند که این سینوسها مانند مخزنهایی برای ذخیره شیر هنگام ترشّح شیر عمل میکنند. بعد از این سینوسها، مجاری حامل شیر به طرف بالا راه یافته و توسط سوراخهای مجزایی به سطح نوک پستان باز میشوند. سطح خارجی پستان توسط نیام زیر پوستی که تیغههای لیفی زیادی به داخل غده شیری برای پشتیبانی لوبولها میفرستد، پوشیده شده است. رشتههای لیفی از نیام زیر پوستی به نوک پستان و هاله دور آن نیز میروند. (9)
بافت چربی روی سطح غده شیری و نیز مابین لوبهای غده شیری قرار میگیرد. (9)
ج- تغذیه خونی پستان:
پستانها، خون شریانی خود را توسط شاخههایی از شریانهای آگزیلاری، شریانهای بین دندهای و شریانهای پستانی داخلی دریافت میکنند. (9)
وریدهایی که از پستان خارج میشوند، یک شبکه وریدی در زیر نوک پستان تشکیل میدهند. سپس این شبکه به داخل وریدهای پستانی داخلی و آگزیلاری تخلیه میشود. (9)
د- تخلیه لنفاوی پستان:
عروق لنفاوی قسمت مرکزی پستان، پوست روی قسمت مرکزی پستان، نوک پستان و هاله نوک پستان به داخل یک شبکه عروقی روی سطح عضله سینهای بزرگ تخلیه میشوند. از این شبکه، عروق لنفاوی به گروه سینهای عقدههای لنفاوی آگزیلاری و به عقدههای لنفاوی پستانی داخلی میروند. تعداد کمی از این عروق ممکن است از خط وسط بدن به پستان طرف دیگر بروند و بعضی از عروق از قسمت داخلی تحتانی پستان به یک شبکه لنفاوی روی سطح عضلة مستقیم شکمی میروند. قسمت عمده تخلیه نیمه خارجی پستان به داخل گروه سینهای عقدههای لنفاوی آگزیلاری و قسمت عمده تخلیه نیمه داخلی پستان، به داخل عقدههای لنفاوی پستانی داخلی صورت میگیرد. به هر حال مقدار مشخصی از لنف به داخل گروه خلفی عقدههای لنفاوی آگزیلاری تخلیه میشود. (9)
هـ اعمال پستان در زن:
در ابتدای دوران بلوغ، افزایش ترشّح هورمونهای تخمدانی و هورمونهای گونادوتروپین، رشد پستانها را در زن تحریک میکند. به هر حال، رشد کامل در زمان حاملگی روی میدهد. در هنگام حاملگی، پستانها بزرگ شده و در اثر تحریک استروژن و پروژسترون رشد میکنند. پس از تولد بچه، سطح استروژن و پروژسترون خون پایین میافتد و هورمون ترشّح کننده شیر که توسط لوب قدامی غده هیپوفیز ترشّح میشود، سلولهای آلوئولی را برای ترشّح شیر تحریک میکند. به هر حال، جاری شدن کامل شیر زودتر از 2 تا 3 روز پس از تولد نوزاد روی نمیدهد. (9)
هورمون تیروئید و هورمونهای بخش قشری غده فوق کلیوی نیز برای تأمین شیر کافی، ضروری میباشند. (9)
وقتی طفل مکیدن پستان مادر را آغاز میکند، لوب خلفی غده هیپوفیز برای تولید هورمون اکسی توسین تحریک میشود که این هورمون، شیر را از پستان بیرون میراند. بنابراین مکیدن پستان مادر یک تحریک مهم در ادامه جاری شدن شیر است. (9)
شکل 1-1 ساختمان پستان در زن
شکل 1-2 مسیرهای اصلی تخلیة لنفاوی پستان