لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 39 صفحه
قسمتی از متن .doc :
آداب و رسوم بیهقی
پیوند استوار ادبیات هر قوم با تاریخ سرزمینش ، دریچه ای تابناک را به تاریکی های گذشته تاریخی ملت ها گشوده و موجب شده است که کتابهای تاریخی ادبی تجلی گاه باورها، اعتقادات ، آداب و رسوم و شیوه زندگی مردم شود و راه آشنایی با اندیشه ها و رفتارهای اجتماعی گذشته را در خود بنمایاند. خوشبختانه بیشتر کتابهای تاریخی فارسی ، ادبی هستند زیرا نویسندگان آن ، دبیران و منشیان درباری بودند که به اقتضای پیشه خودآموخته های بسیاری از دانش های زمان را اندوخته بودند و کاربرد آن آموزشها را در نوشته هایشان به خوبی می توان دید. وسعت اندیشه ، بینش و آگاهی سیاسی، شناخت مردم و جامعه و فرزند زمان بودن بسیاری از این نویسندگان موجب شده است که نوشته های آنان ، راهگشای ناشناخته های بسیاری از گذشته های دور تاریخی ملت ما باشد. از میان این کتابها ، تاریخ بیهقی و تاریخ جهانگشای را -از آن رو که هرکدام از آنها در دوره ای پرحادثه نگاشته شده است و شیوه های درست تاریخ نویسی علمی امروز را دست کم در یکی از این دو به خوبی -می بینیم-برگزیده تا محتوای آنها بررسی گردد. با خواندن این دو کتاب ، خواننده شباهت ها و اختلاف هایی را در زمینه های گوناگون تاریخ نویسی می بیند. اختلاف سبکی در این دو کتاب ، نمایان است سبک نویسندگی تاریخ بیهقی ، ساده تر و روان تر از سبک فنی بسیاری از قسمتهای تاریخ جهانگشای است که هر دو به شیوه ای هنرمندانه در زمینه انتخاب نوع نثر و آمیختن آن با اشعار و آیات و احادیث و امثال و حکم و اطلاعات کلامی و فلسفی ، تحولی در شیوه تاریخ نگاری پدید آورده اند . این دو نویسنده با بینش و آگاهی درست در کتاب خود، علل نوشتن کتاب را توضیح داده و به خاطر ملازمت خود با شاهان و حضور در دربارها آئینه ای روشن را از تدبیر ها و سو تدبیرهای شاهان و امرا و درباریان و تبانی ها و دسیسه های آنان علیه یک دیگر برای آیندگان نمایانده اند و هنرمندانه و آگاهانه ، پدید آمدن و نابودشدن قدرتهای زمانه را بررسی و ریشه یابی کرده با گنجاندن حکایاتی عبرت آموز از گذشتگان ، کتابهایشان را پندنامه ای برای معاصران و آیندگان ساخته اند.البته در این سنجش، کفه ترازوی تاریخ بیهقی سنگین تر است.
سبک نثر فارسی در دورهی اول (450 ـ 300 ق) نثر ساده ومرسل
دورهی اول نثر فارسی به دو بخش تقسیم میشود. نخست : از آغاز دورهی نثرنویسی تا اواخر نیمهی اول قرن پنجم. دوم: از اواخر نیمهی اول قرن پنجم تا اوایل قرن ششم. بخش دوم این تقسیم را در بررسی سبک دورهی دوم خواهیم آورد. قدیمیترین آثاری که از آغاز نثرنویسی دردست است عموماً نثرهای کلامی و دینی، حماسی، تاریخی، علمی، فلسفی و عرفانی است. کتابهایی نظیر: رسالهای درعقای حنفیان تألیف حکیم ابوالقاسم سمرقندی (م 343ق)، مقدمهی شاهنامه ابومنصوری که تدوین گروهی از راویان حماسهی ملی ایران است و تنها مقدمهی آن باقی است، تاریخ بلعمی که ترجمهای از تاریخ الرسل و الملوک طبری است، ترجمهی تفسیر طبری، رسالهی استخراج و رسالهی شش فصل تألیف محمد بن ایوب طبری، حدود العالم، عجایب البلدان از ابوالمؤید بلخی، الابنیه عن حقایق الادویه از ابومنصور موفق بن علی هروی، آثارفارسی ابن سینا از جمله دانشنامهی علایی و رسالهی رگشناسی، التفهیم از بیرونی، تاریخ سیستان، زینالاخبار گردیزی، آثار ناصرخسرو، کشف المحجوب از ابویعقوب سگزی.
سبک نثر کتابهای مذکور، مرسل و ساده است ومختصات زبانی و سبکی آنها چنین است: لغات فارسی آنها از نظر بسامد بردیگر لغات خصوصاً عربی غلبه دارد به ویژه در مقدمهی شاهنامه ابومنصوری که درصد واژگان عربی 1% تا 2% است. نثر شاهنامه که از نمونههای نادر ادبیات حماسی منثور است، از خصوصیات بدیعی چون موازنه، مترادفات و… به دور است. اما کتابهای ترجمه شده از عربی مثل ترجمهی تفسیر طبری درصد لغات عربی بیشتری دارند.
به هر روی مختصات زبانی سبک نثر مرسل را میتوان در موارد زیر خلاصه کرد: خالی بودن نثر از لغات عربی به جز معدودی از لغات دینی و سیاسی که معادل فارسی نداشت، عدم وجود صنایع لفظی و معنوی، عدم استفاده از آیات و احادیث جهت زینت کلام، تأثیر اندک سبک و سیاق جملات عربی در آثار ترجمه شده، استفادهی اندک از اشعار و امثال فارسی و عربی، کوتاهی جملات، تکرار افعال و الفاظ در جملات، ایجاز، وضع و استعمال اصطلاحات علمی در مقابل عربی، استفاده از برخی ساختهای نحوی و صرفی در نثر این دوره که آن را از دورههای قبل متمایز میسازد، مثل : حروف اضافهی مضاعف، استفاده از پیشوندهای ویژهی فعل، تطبیق صفت و موصوف و جمع بستن مجدد کلمات جمع عربی
کتابهای صوفیه هم در این دوره در نهایت سادگی نگارش یافته است و لغات فارسی فراوانی در آنها به کار رفته است که در ادوار بعد فراموش گشت مثل کشفالمحجوب هجویری. به هر روی به عنوان نمونهی عالی نثر مرسل و سادهی فارسی در ایران دوره از دو کتاب تاریخ بلعمی و حدود العالم نام برد.
سبک نثر فارسی در دورهی دوم (550ـ450 ق) دورهی غزنوی و سلجوقی اول
در این دوره سبک نثر فارسی اندک اندک به سوی نثر فنی گرایش مییابد. ریشهی تحول را باید در عوامل گوناگون سیاسی و اجتماعی، تکامل ذاتی نثر از سادگی به پیچیدگی، تسلط شعر بر حوزههای ادبی و تنوعات در علوم بلاغی جستجو کرد. به هر صورت در این دوره نثر فارسی حالتی بینابین دارد ولی توجه آن به سوی فنی شدن بیشتر است. نثرهای این دوره عموماً تاریخی، فلسفی و دینی و اندرزی است ونثرهای صوفیانه هم به گستردگی وجود دارند. نمونهی کامل نثر این دوره از لحاظ ویژگیهای سبکی نوشتههای بونصر مشکان و شاگردش ابوالفضل بیهقی است. بیهقی که مؤلف تاریخ بزرگ غزنویان است درسبک نثر به گفتهی بهار، از بونصر مشکان تقلید کرده است. اما این عمل بیهقی صرف نبوده است بلکه ابداع و خلاقیت او، اثرش را از تقلید به سوی سبکی عالی سوق داده است.
نثر فارسی دراین دوره برخلاف نثر دورهی قبل به اطناب گرایش یافته است، عبارات مفصلتر و جملات طولانیتر است و این مسأله در نثر بونصر و بیهقی کاملاً مشهود است این اطناب به علت علاقه به توصیف و منظرهسازی است و از این